«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-63.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-25 10:30:532024-07-17 15:32:14«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود
چیزهایی که درباره باور به خدا توی این فایل شنیدم در هیچ جا نه خونده بودم و نه شنیدم، وقتی استاد میگه خدا یک انرژیه میگم خب درست انرزیه دیگه.. ولی وقتی بهش فکر میکنم ته افکارم یک باورهای سیمانی شده وجود داره که میگه یعنی چی انرژیه خدا همونیه که تا الان حس میکردی هست. هنگ میکنم، مدتی روش فکر میکنم. نمیدونم چه جوری از عهده شناخت و درک این موضوع بر ببام. وقتی فکرش رو میکنم که چقد برای رسیدن به خواسته هام از در معامله با خدا بر اومدم خجالت می کشم چه باورهای مخربی ته ذهن ما هست که ناخواسته دستمون رو از آرزوهامون دور میکنه. چقد استاد با شور و حرارت در مورد باورهای توحیدی صحبت میکنه. اینقد داغ و با حرارت که پر آتیشش وقتی من رو میگیره تا چند روز حس عجیب و غریبی دارم. احساس میکنم خدا کنارم نشسته یا داره باهام راه میاد یا توی کارای خونه کمکم میکنه. ای کاش تمام فایل های استاد درباره شناخت خدا و باورهای توحیدی بود. چون مطمئنم اگر باورهای توحیدیم درست بشه تمام جهان رو میتونم بدست بیارم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که من رو به این راه هدایت کرد.
سلام به استاد عزیزم ممنون از همه فایلهای قشنگتو روز به روز یک چیز جدید که هزاران مطلب توش هست یاد میگیرم و اینقدر گوش میدم که که کاملا در وجودم ملکه بشه ممنون یاعلی
سلام خدمت استاد عزیزم
امیدوارم ک حالتون خوب باشه و ثانیه ثانیه زندگیتون شاد باشید .واقعا از حرفاتون لذت میبرم .فقط یه سوالی داشتم .استاد مسئله توسل چی میشه ؟؟؟توسل ب ائمه و معصومیین ؟؟ توسل ب اصلا انسانهای خوب و معصوم .مچکرم از تمام زحماتتون
سلام،
اتفاقا دیشب با یک روحانی عزیز در این مورد صحبت می کردیم و وقتی این موضوع مطرح شد که وقتی خدا از رگ گردن به انسان نزدیک تر است و خداوند همیشه با انسان است و همیشه صدای انسان را می شنود.
وقتی خدا همیشگی است نمی خوابد و نمی میرد، وقتی پیامبر های عزیز و ائمه اطهار نیز انسان هستند که تنها از ابعاد ژنتیکی دارای ویژگی های منحصر به فرد بودهاند و با هدایت الهی عقل کل شده اند و آنان نیز از این دنیا رفته اند، چگونه می بایست به ایشان توسل کرد به جای توکل به خدا ؟…
لطفا هر عزیزی میتونه نظرش رو اعلام کنه …
سلام دوست عزیز
شماخودتون جواب خودتون رو دادید بامقداری تفاوت
اینکه پیامبر واهل بیتشون انسان بودن مثل خودمون وحتی از لحاظ ژنتیکی هم هیچ ویژگی منحصربه فردی ندارن
وتنها تفاوتشون اینه که عالی خودشون رو شناختن
واز شناخت خودشون به شناخت خدا رسیدن
وتونستن به اون مقام ها برسن
پس من و شما هم میتونیم بشرط ایمان وعمل
یه مثال میزنم از خانواده شما دلت یه وسیله میخواد یا خریدی رو
وبری به برادرت که که شما فکرمیکنی عزیزتره پیش پدرت بگی داداش برو به بابا بگو مصطفی اینو میخواد
وپدرتون جوابش اینه که خودش بیاد بگه مگه زبون نداره
واین یعنی خدا هیچ تفاوتی نمیزاره بین من پیامبر وحتی یک مورچه یا حیوان
چه در همه از روح خودش دمیده
ما پیش خدا فارق از مقام و شأن و موقعیت و سمت عزیزیم و پذیرفته شده
شما ببین چند سوره داریم به اسم حیوان
یا سگ اصحاب کهف
که به چه مقامی رسید
واینکه بااین کار یعنی توسل کردن شما انقد خودتو لایق و ارزشمند نمیبینی که بری به خدا بگی
مشکل اینجاست دقیقا
اینکه خودمون رو گناه کار وکوچک میبینیم
حضرت موسی باتمام جرم وگناهش رفت پیش خدا هیچ واسطه ایی نبرد وخدا قبولش کرد
پس باید خودتون رو انقد عزیز و ارزشمند بدونی که خودت بری از خدا بخوای بدون هیچ واسطه ایی
چون خدا درون من و توئه
خدا خود منو توئه دوست من
ماهمه خدای کوچک زمین هستیم
متچکرم ازاینکه سوال میپرسید تامافرصت بازنگری آگاهیهامون و داشته باشیم
موفق و پیروز باشین
استاد عزیزم آنقدر باورت دارم راهت را باور دارم قرآن را باور دارم خدا را باور دارم که لحظه لحظه زندگی ام در یاد خدا و نعملتی که بهم عطا کرده می گذرد یکسال است که در دریای آگاهی ها دارم شنا میکنم هر چقدر که پیش می روم از ساحل امنی که داشتم دور می روم باور دارم که من ماهی هستم که به این دریای بی کران متعلقم نه به آن حوضچه برکه یا در بعضی مواقع تنگی کوچک!
به خداوندی خدا باوردارم که خداوند انرژیه!
باوردارم که خداوند سیستمیه که بر اساس قوانین مشخص و ثابت اش همه جهان را هدایت می کند و هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افتد!
برگی از درختی نمی افتد مگر اینکه خدا از آن آگاه است .
سوره انعام آیه ۵۹
چند وقتیه شاهد تغییراتی در کسب و کارم هستم مثلا مشتریهام خیلی فراوان هستند، اصلا چونه نمی زنند، علاوه بر این که پول میدهند خوشحال هم هستند که مغازه من در این محل دایر و من حضور دارم و خیلی شده که بهم گفتند که مغازتو خوب جایی باز کردی، یا خوب شغلی انتخاب کردی و من در جواب فقط یه لبخند میزنم و تو دلم میگم، آره میدونم چون من با باورهام اهمه اینها را ساخته ام.
آره طبیعیه که هر روز مشتری هام بیشتر بشه، هر روز ثروتمند تر بشوم، هر روز جوون تر و شادابتر بشوم و هر روز سالم تر شوم، هر روز خوش
اخلاق تر و سپاسگزارتر شوم چون من احساس می کنم ارزشمند هستم چون من لایق بهترین آدمها برای ایجاد روابط مختلف هستم، من لایق زندگی کردن در بهترین شرایط هستم در بهترین شهرها و خونه ها و خداوند را بی نهایت سپاسگزارم چون قرآن را باور دارم خدا را باور دارم حرفهای شما را مثل وحی منزل باور دارم بخاطر همین حاضرم ساعتها بنشینم پای درستان شنیدن صدایتان خواندن مقالاتتان،
بخدا امشب داشتم به همسرم می گفتم که واسه کنکور با این تمرکز درس نخوندم اگر این یکسال تلاش را برای کنکور میذاشتم حتما رتبه 1 می آوردم اگر الان این مثال را زدم دلیل بر عجله برای نتیجه نیست و فقط خواستم میزان تلاشم برای درک وعمل به قوانین کیهانی را بسنجم و کاملا به قوانین تکامل واقف هستم بله قانون تکاملی که استاد تو لایو امشب 13980225 ساعت 9 توضیحشو دادن و اون شور و شوق است که نمیذاره بخوابم و بخونم و گوش بدم و بنویسم و به قول استاد قدم اول رفتن سراغ چیزی که دوستش دارم و نشستم برای زندگی گذشته و حالم جدولی کشیدم و به ستون های مختلفی با عناوین بچگی، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و متاهلی تقسیم کردم و علایقی که در اون دوران داشتم را نوشتم و مشاهده کردم که علاقه من بیشترش خودشناسی و خدا شناسی بوده مه سال 98 را واسه خودم بر این نام نهادم و الان هم بخاطر همین اینجا حضور دارم و الانه که قانون را درکش کردم و مثل روز برام روشنه که افکار منه که اتفاقات را رقم میزنه و هر روز دارم از استاد فرکولهای جدیدی یا کدهای جدیدی می آموزم تا زندگیمو اونطور که دلم می خواد باهاشون ران کنم فرمولی که امروز یاد گرفتم
فرکانس +افکار درست متوالی +حرکت +ادامه =زندگی رویایی
و واقعا عاشق توحید شدم و عشقه که منو حرکت میده
و جالبه امروز دوجا یک فرمول واحد از زبان استاد برام تکرار شد
اولیش :ترکیب خواسته +باورهای همجهت =زندگی رویایی
در فایل نحوه شکل گیری آرزوها 2
و
دومیش در لایو امشب:
ترکیب عشق +باورهای درست =زندگی رویایی
در واقع باید همیشه پر انرژی بود چون انرژی (خدا) است که همه کارها را برهمون انجام میده و ما وظیفمونه بهش وصل باشیم و یاز هم به قول استاد نزدیکترین فرکانس به خداوند فرکانس سپاسگزاریه
خداوند را بینهایت سپاسگزارم که به من این آگاهی های یی نهایت را تقدیم کرد
و سپاسگزاری باعث خوب تر شدن حال ما میشه و حال خوبه که همه چیز را میسازه
و در آخر یک باوری که در زندگی کاری من انقلابی به پا کرد :
اگر هر کس جای خود را پیدا کند، جهان برایش عالی می شود
برای اهمتون ثروت، نعمت، سلامتی و آگاهی های بسیار بی نهایت دعا می کنم
به نام او
آقا این عالیه ،استاد تشکر ،دوستان و همراهان صمیمی عباس منش سپاس ،واقعا که بینظیر ید و من
با گوش دادن این فایل و خوندن کامنتها ،مخصوصا برای صحبتهای آقای فاروق نژاد برنده مسابقه واقعا که یک نفر با دید باز و باورهای درست چقدر میتواند از این فایلها درس بگیرد که اینطور مثل همین دوستمان آقای برنده اینطور با تسلط و حوصله جواب دوستان رو بده ،ممنون امیدوارم منم هم زودتر تکامل رو طی کنم و مثل ایشون و استاد ایشون و خدای ایشون بشم٫تشششششششششششششششکر
سلام استاد عزیز .خدا رو شکر که من با شما و سایتتون آشنا شدم واقعا آروم میشم و مشکلم به چشم کم میاد و میگم خدا درستش میکنه
با سلام به استاد عزیز
اون موقعه این فایل اماده شد دوست داشتم این کامنت رو بزارم – گفتم وارد حاشیه نشم چون بعضی از کاربرهای سایت تازه کار هستن هنوز نمی فهمم چه خبر است
استاد خب ما هم مثل مسیحی ها هستیم – اونا مسیح رو خدا میبنن من هم امام رضا امام زاده ها امام حسین رو خدا می دونیم – ما هم دوتا خدا توی ایران داریم وقتی مردم میرن امام زاده ها یا امام رضا یا امام حسین یا غیره احمق که نیستن یا میرن اونجا شفا بگیرن یا درخواستی دارن که اوضاع مالیشون خوب بشه بچه شون ازدواج خوبی داشته باشه – میرن از خدا دوم یعنی همون امام رضاشون درخواست کنن یعنی امام رضا و بقیه امام ها شریک خدا هستن دیگه اینا با هم شریکی کار میکنن –
این رو هیچ وقت نگفتم مادرم رفته امام حسین فیلم گرفته بود داشت ضریح امام حسین رو بوس میکرد با دوستش اینا داشتن ضریح بوس میکردن فیلم هم گرفته بود توی موبایلش بود – من اومدم توی اتاق قسم به خدای رحمان اگر دورغ بگم اون از احساسم خبر داره – وقتی داشتم اون فیلم رو نگاه میکردم چنان احساسم بد شد حالم خراب شد اصلا گفتم ای بابا چه غلطی کردم این فیلم رو دیدم خیلی احساسم بد شد – اصلا حالم خیلی خراب شد ته دلم خالی شد – چرا احساسم اینطوری شد این به این معناست من خیلی فاصله گرفتم از شرک و شریک قائل شدن برای خدا خیلی بهتر شدم به قول شما میگید ما خوب خوب نداریم بهتر شدن باورهای ما
خب من یادمه من هم قبلا مثل اونا انقدر توی شرک غرق شده بودم اصلا اون کارو خیلی کار خوب هم می دونستم اصلا نمی دونستم که اون شرک به خداست – تمام تلاشم رو میکنم که انسان توحیدی باشم قدرت رو به خودم و خدای خودم بدم از اون درخواست کنم اگر کسی به من کمک میکنه تشکر کنم از اون فرد ولی اعتبارش رو میدم به الله –
واقعا خدای رحمان سپاس گذار نمی دونم از الله چطور تشکر کنم برای وجود شما – چون توحید رو من از شما یاد گرفتم قران رو من از شما یاد گرفتم – وگرنه من هم یک ادم بدبخت بودم مثل 99 درصد مردم ایران –
اسلام به معنای تسلیم شدن هست والا مردم کشور ما نه تنها مردم کشور ما کل انسان ها تسیلم همه چیز هستند غیر از خدا – تسیلم شرایط – تسیلم قیمت دلار – تسیلم امریکا – و و و و و
البته من خودم رو از بدنه جامعه جدا نمبینم بگم من مثل اونا نیستم نه مثل اونا هستم کمی یک کوچلو به نظر من زیاده یک مثقال بهتر شدم وگرنه من خیلی باید روی خودم کار کنم
از شما تشکر میکنم استاد عزیز – خداوند رو همیشه سپاس گذارم برای شما و اموزشهای شما
دیدم کامنت لایک شده گفتم کامنت برگزیده سایت است سریعتر آن را بخوانم حالم بهتر شود??? من همیشه به امام زاده ها می روم هیچ جا ی دنیا را مثل صحن امام رضا و بین الحرمین دوست ندارم٫٫٫٫ نشستن در صحن دیدن گنبدشان حالم را خیلی خوب میکند بی آنکه سخنی بر زبان بیاورم٫٫٫٫حتی سفر به زیباترین اماکن دیدنی به اندازه پیاده روی اربعین در جاده های خاکی با پای تاول زده به من نچسبید٫٫٫٫٫ من عاشق اما رضا و امام حسین هستم می دانم که خدا نیستند اما زیباترین جلوه های عشق خداوند را من در جوار آنها بیشتر حس می کنم حالم خیلی خوب می شود٫٫٫من در صحن و جوارشان خیلی آرام و شاد هستم و با خدا یکی تر می شوم همانطور که با بوییدن و دیدن یک گل زیبا و خوشبو شاد می شوم و جلوه زیبای خدا را می بینم همانطور که یک
فرد طبیعت دوست عاشق طبیعت است منظره های زیبای خدا را تحسین می کند و در طبیعت آرامش می یابد ٫٫٫٫٫من خدا را می پرستم امامزاده ها را دوست دارم و در جوار آنها آرامش می یابم?
این دیدگاه درستیه …
من قصد مقایسه مقام ندارم …
فرض کنید کنار استاد عباس منش هستیم، از بودن در کنارش لذت می بریم، احترام میگذاریم، سعی می کنیم بهش خدمت کنیم و از اون لحظات لذت ببریم و بعدا نیز برای دیگران تعریف می کنیم، از ایشون و عادت ها و باورهاشون نقل قول می کنیم، استفاده می کنیم و عمل می کنیم و …
این چیزی هست که از ائمه اطهار برای ما مونده، از این عقل های کل باید استفاده کرد و فکر می کنم مفهوم توسل خیلی فراتر از این سبک هست که در جامعه امروز هست … من فکر می کنم برای فردی مثل من توسل مفهومی ندارد فعلا تا بتونم مثل افرادی بشم که در سطح ذهن خاموش حرکت می کنند …
فکر می کنم برای من امروز، توکل مفهوم دارد و توسل برای من شرک آمیز است اگرچه فکر می کنم توسل نیز جایگاهی دارد که من و غالب امروز جامعه از اون مطلع نیستیم و باید با توکل بر خدا حرکت کنیم …
سلام
اگر کسی معنای توسل را با شرک قاطی نکنه متوجه میشه پیروی از امامان علیه سلام شرک نیست و دور شدن از آنها محروم کردن خود شخص هست از منبع خوبیها.
سلام اقای محمد امین
من اصلا دیدگاه شما رو قبول ندارم
ما یک خدا داریم .اما در قران هم خداوند فرموده اگر با دقت مطالعه کنید
اهل بیت باب الله هستند
راه رسیدن به خدا
انها وسیله های شفاعت ما نزد پروردگار هستند
خداوند اهل بیت را قرار داده تا ما به وسیله ی انها به خدای خود تقرب جوئیم
مثل اینکه راههای زیاد برای رسیدن به خداوند وجود دارد
و امامان مهمترین مسیر وصل هستند
اگر در تاریخ اسلامی بخوانید بارها قدرتمندان و سردرمداران خواسته اند حرم امام حسین را خراب کنتد اما به اذن الهی چگونه قلع و قم شده اند
ولایت امیرالمومنان که ایه صریح قران است که خداوند به پیامبر فرمودند با معرفی حضرت علی است که دین را کامل میشود
اما این که ولایتمداری و توسل به اهل بیت نباید جای خداوند را بگیرد حرف درستی است
من حقیقتا از احادیث و داستان های ائمه اطهار بهره معنوی می برم، اما در عجبم چه طور وقتی خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است و خداوند جاودانه است، نمی خوابد و نمی میرد و ائمه اطهار اکنون در حیات این دنیا نیستند چه طور وقتی از خدا به ما دورترند و خداوند از رگ گردن نزدیک تر … چه طور وقتی از این دنیا رفته اند، چه طور باید راهی باشند بین ما و خدا ؟؟؟
سلام دوست عزیزشمانامه امام علی ع به امام حسن ع رادرنهج البلاغه مطالعه کنیدبرایتان مفیداست نامه ۳۱
محمد چقد زیبا نوشتی!!! واقعا آفففرین دقیقا منم در همون شرایط و فرهنگ بزرگ شدم و در داخل شرک میلولیدم و خدا خدا میکردم و دنبال خدا و امان زمان میگشتم از صبح جمعه ها در دعای ندیه گرفته تا….. ولی با آشنایی با این مرد ه توحیدی خدامو یافتم و دیگه بخاطر گفتن حرفام بخدا به مشهد دم در واسطه نمیرم البته منظورم توهین نیست ها منظورم نزدیکتر شدن ه خدایم هست منظورم توحید و یکتا مرستی هست، مرسی دوست عزیزم از خوندن کامنتت خیلی لذت بردم
سلام خدمت شما دوست عزیز و استاد گرانقدر
چه مطالب زیبایی
با اینکه مدتهاست از کامنتتون میگذره امروز با خوندنش نشانه ای رو دریافت کردم
بسیار عالی
سپاس
سلام دوست عزیز
من امروز کامنت دو سال پیش شما رو خوندم تحسینتون میکنم برای توحیدی شدن بیشتر
امیدوارم همچنان غرق نور و عشق خداجون باشین و شاد و سلامت و پیروز
دوست عزیز منم دقیقا همین احساس رو داشتم وقتی یه اتفاقی می افتاد بقیه میگفتن نذر فلان امام زاده کن خیلی حاجت میده مشکل تو همینه ک اونا رو قبول نداری برای همینه پیشرفت نمیکنی و قلب من مچاله میشد از اینکه برو نذر کن و فلان بنظرم حماقت مسلم می اومد
الان شما تشریحش کردین (فاصله گرفتن از شرک)دقیقا همینه
من از شرک فاصله گرفته م.
اونحا هم که گفتین همه تسلیم یک چیزی هستن بالاخره خیلی نگاه جالبی بود
افرین بهتون
ممنون از ااین کامنت بجا
در پناه خدا باشین🌸
چقد با تمام وجودم قبول دارم حرفاتونو
واقعا منم در بین خانواده چنین حسی دارم دقیقا خانواده من تازه یه لول بهتر شدن و قانون مند تر شدن
اما بازم همون رفتارای قبل همش بخوان حرم امام رضا برن
یا آرزوی دیدن کربلا و……
اینجاست که با تمام وجود ایمان دارم که !
فرق زیادی هست بین گوش دادن به فایل ها
شنیدن قانون
فهمیدم قانون
و “درک قانون”. . . واقعا درک قانون، درک شرک ، درکِ توحید درکِ واقعی توحید واقعا درک واقعی میخاد
وقتی دارم میفهم چقد با درک قسمتی از شرک همه ای تعصبات غلط ذهنی همشون باهم تو ذهنم فروریخت همشون رنگ باخت
و الان میفهم وقتی جایی قرار میگیرم که از این قبیل شرک را تو وجود بعضیا تو حرفاشون یا رفتارشون میبینم اینقد قلبم فشرده میشه
و الان فهمیدم بخاطر فاصله فرکانسیم با شرک هستش
از این چند وقته که عاشق “خدای خودم شدم”
و سعی میکنم و تلاشم بر اینکه همه ی زندگیم بر مبنای درک رابطه قلبیم باهاش باشه نه چیز دیگه❤️
سلام دوست خوبم محمد جان
به نظرم این نظر ارزشمند شما برای کامنت گذاشتن در محصولات است من از بچه های دوره دوازده قدم هستم
من خودم را میگم چقدر گریه کردم ……………..چقدر از ااین امامزاده به اون امامزاده رفتم وووووو……………………………….. چقدر نذر و نیاز……….
ممنون دوست خوبم ممنونم از شجاعتی که دارید که این کامنت راگذاشتید
این حرفها باعث میشه بیشتر سمت خداوند برویم و دسست از شرک برداریم اینا را برای خودم میگم تا ایمانم قوی تر بشه
خدایا شکرت بابت چنین دوستان نابی
سلام دوست عزیز.دیدگاهتون رو خوندم،این مطالب به ذهنم اومد.آقا ما تا حالا در دعایی،کتابی،چیزی خونده یا شنیده ایم که مثلا حضرت علی به پیامبر گفته باشه،ای پیامبر تو که به خدا نزدیک تری وقتی رفتی غار حرا از خدا بخواه که نظری به من بیاندازه،تا من عرفانی تر یا ملکوتی تر شوم؟یا پیامبر به حضرت علی در جایی گفته باشه،یا علی ببین،من به خدا نزدیک ترم از من بخواه که برای تو دعا کنم؟من که همچین چیزهایی را نه دیدم،نه شنیدم.خداوند در قرآن فرموده: ان اکرمکم عندالله اتقاکم.وتقوا یعنی کنترل ذهن.من اگر ورودیهای ذهنم را کنترل نکنم به خود خدا هم که دسترسی داشته باشم،هیچ کاری برام انجام نمیده.چون خداوند یک سیستم بسیاردقیق،جهان شمول،باثبات ازلی وابدی،بدون احساس،قوی،محکم،بدون ذره ای خطاست.وهر کس را به نتایج باورهایش هدایت می کند.حضرت یعقوب،یونس و…تسلیم خداوند نبودند طبق قوانین خداوند مجازات شدند.خداوند هرگز ازقوانین خودش سرپیچی نمی کنه،حتی به خاطر پیامبرش.پیامبران،امامان،قرآن و…چراغهای هدایت هستند،آنها راه مستقیم را به ما نشان می دهند،آنها وسیله اند و خودشان هرگز ادعای شفاعت برای امامان بعد از خود نکر ده اند.انها می گویند اگر می خواهی به هدفت برسی باید موحد باشی نه مشرک.ما باید از اخلاق،رفتار و افکار آنها استفاده کنیم نه اینکه آنها را بپرستیم. ما باید آنها را الگوی یک زندگی موحدی قرار بدیم.اگر من ودیگران ضریح امام حسین و…را می بوسم اما مشرکم یعنی از تغییر قیمت دلار،تحریمها و… می ترسم تابع اونها هستم،مقصر امام حسین نیست.مقصر کج فهمی من است.من در دلم وعملم امام حسینی نیستم،بلکه شیطانی ام.چرا ما از اخلاق،رفتار،منش،زندگی امامان استفاده نمی کنیم.به خدا اگر آنها را الگوی زندگی،کسب وکار،رفتار و… قرار بدیم،به جای اینکه ما برویم زیارت اونها،اونها میان زیارت ما.میگن دمت گرم تو مسلمانی وتسلیم.افرادی هستند توی ایران،امام حسینی.تا تحریم شد،اونها بیشتر بخشیدند،بیشتر اجناسشون را با قیمت قبل روانه بازار کردن،اما افرادی هم بودن در ظاهر امام حسینی اگر تحریمها ۱۰درصد تاثیر داشت اونا ۹۰درصد بهش اضافه کردن.با حسین از یا حسین یک نقطه کم دارد ولی این کجا و آن کجا.بی دین باشیم،کافر باشیم،مسلمان باشیم،یهودی،مسیحی،زرتشتی،عرب،عجم و…باشیم اما تسلیم خداوند باشیم.کدام خداوند او که نزدیک،غنی،رزاق،وهاب،هادی،مونس،کریم،سمیع،علیم،بصیر،قوی و…است.
سلام آقای تیموری دیدگاهتون بسیار زیبا و دلنشین بود
مخصوصا این تیکه اش که گفتید چرا به جای الگو گرفتن از رفتار و گفتار امامان و الگو قرار دادن مسیر زندگیشون داریم اونارو به جای خدا میپرستیم.
البته هیچ کس در ابتدای مسیر این رو نمیپذیره که داره امامان رو میپرسته و شریک خدا قرار میده ولی اگه کمی عمیق بشه تو اعمال و رفتارش متوجه میشه امامان رو بیشتر باور داره که جوابشو میدن تا خدا.
مثال از مادر خودم میزنم که میبینم که خیلی وقتا ناسپاسی میکنه و همیشه میگه خدایا چرا مارو نمیبینی پس کی قراره مشکلات ما حل بشه و …..کلی از این قبیل حرفا.ولی محرم که میشه هیئت رفتنش به راهه.لباس مشکی پوشیدن و صبح تا شب پای تلویزیون داره روضه و مداحی گوش میده .بعد یه موقع هایی میشه من میام میگم مثلا عزاداری رو قبول ندارم کلی از دستم ناراحت میشه میگه مگه کافر شدی میگه از خدا میخوام تورو هدایت کنه.
یعنی بهش حق میدما به قدری باورهاشون عمیقه که هرچقدر باهاش صحبت میکنم اصلا تاثیر نداره البته اوایل اینجوری بود که خیلی باهاش صحبت میکردم ولی متوجه شدم که نمیتونم تغییری در باورهاش ایجاد کنم بی خیال شدم.
اینارو برای خودم میگم منی که گاهی وقتا شک میکنم به اینکه کدوم مسیر درسته.ولی تو عمل دارم میبینم که همه دارن امامارو میپرستن و خودشون اینو قبول ندارن و فکر میکنن که اونارو واسطه قرار دادن.
خداوندا ادعایی ندارم که به تو رسیدم.هدایتم کن به صراط مستقیم.
عاشقتم خدای من
ممنون امین عزیز
ببین این کامنت مال سال نود وهفت هست اما من امشب اونم جزو فایل های نشانم بود وای خدای من وای خدای من آخه تو چه قدر مهربانی تو چه قدر بخشنده ای الان میهفمم که به محض تغییر فرکانس به محض تغییر باور یه عالمه درها برات باز میشه یه کاری برام قرار بود انجام بشه توسط خدا مثلا من تمام امور اون کارم رو به خدا سپرده بودم ولی یکی از دوستام امروز بعدازظهر زنگ زد سریع یه نجوا گفت راستی به دوستت بگو شاید اون کار رو که قرار بوده انجام بشه خبری بهت بده یا حداقل اون برات کاری کنه وای وای خدای من واقعا شرک مثل راه رفتن مورچه در دل تاریکی شب هست وای خدای من الان که کامنت شمارو خوندم یه هو پی به شرکم بردم آخه چه جوری خدا میخواست بهم نشون بده زیبا فقط وفقط بر من تکیه کن هیچ کس به جز من راه انداز کارات نیست وای خدای من رحیم من بخشنده من من رو ببخش که تو بخشنده ترینی ممنون محمد امین عزیز ممنون دستان خدا خدایا شکرت استاد گفت بنویسید از دوستانتون تشکر کنید منم وظیفه خودم دونستم که ازتون تشکر کنم بابت نشر این کامنت توحیدی که اینجوری بعد از چند سال من رو اگاه تر کرد تسلیم تر کرد
به نام عشق
من یکی از گدایان گدای شفاخانه رضا هستم
اولین بار به اجبار همراه خانواده ام در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی به سفر مشهد و حرم امام رضا رفتم…
آن روزها اصلا خدا را دوست نداشتم
آن روزها من با خدا قهر بودم
نه فقط قهر ، قلبم پراز خشم و کینه از خدا بود
چون اجازه تنها ماندن در هتل را نداشتم به اجبار خانواده با آنهابه حرم امام رضا رفتم
یادمه مادرم و همه شروع به خواندن نماز و زیارت کردند
من وجودم پر از خشم بود همه مردم در حال عشق بازی با خدای رضا و عبادت بودند یادمه یکی از خادمین حرم که در کنارمان بود فهمید اولین بار است و از راه دوری به مشهد آمدیم. گفت خوش آمدید دخترم امام رضا هرکسی را دوست دارد به خانه اش می طلبد
من با همان خشم و کینه به او گفتم من که نمی خواستم بیایم چرا مرا اینجا آورد….
خادم لبخندی زد و از کنارم گذشت….
آن روز که همراه پدر و مادر سفر مشهد آمدیم در یکی از لوکس ترین هتل های مشهد با اتاق اختصاصی با امکانات عالی اقامت داشیم خدمه ای که همه کاریمان از نظافت اتاق ها تا شستن لباسها و سرو بهترین غذاها را انجام می دادند
از همه جاهای تفریحی پارک آبی ، باغ وحش ، موزه ها، خرید در بازارها را تجربه می کردیم… من همه امکانات و نعتها را داشتم اما حال دلم خوب نبود///
بین آن همه نعمت و امکانات در آن هتل لوکس که ما در طبقه ۵ آن اقامت داشتیم من بیگانه با خدا به مردن فکر می کردم…
برنامه ام این بود از غفلت پدر و مادرم استفاده کنم به جای لذت بردن از نعمتها از بالکن اتاقم خودم را پایین بیاندازم….
اما خدا می خواست زنده بمانم و ماندم…
………………………………………………..
هر کسی به خانه رضا و حسین می رود به دعوت خدا و اذن و اجازه اوست…
کار رضا و حسین میهمان نوازی از بندگان خداست…
آنها کریم هستند نگاه به حال و روز و جیب میهمان ها نمی کنند خوب و بد نمی کنند…
همه را روی سفره خدا می نشانند….
برخی از میهمانها به رسم عشق و ادب به خانه شان پا می گذارند…
برخی برای کاسه ی آبی ، برخی برای تکه نانی ، برخی برای گدایی
آنها با عشق از همه میزبانی می کنند آنها با عشق در کاسه همه آب و نان میگذارند
نه به نیت خدایی کردن نه برای گداپروری
برای آموزش عشق و کرامت انسانی
من از مال دنیا آن روز همه چیز داشتم جز عشق خدا
و رضا در کاسه من عشق خدا را گذاشت
این روزها وقتی به مشهد می روم دیگر از آن هتل لوکس و تخت و اتاق اختصاصی و غذای خوشمزه و خدمه خبری نیست
اما من می روم حتی اگر پول بلیت هواپیما و قطار،پول اتاق در مسافرخانه را نداشته باشم
وقتی که خسته می شوم همانجا روی زمین بهشتی اش با افتخار می نشینم مانند گدایان بر روی خاک در خانه اش می افتم
در صحنش می رقصم با خدا عاشقی می کنم و اوج می گیرم
خدای عزیزم شعور دیدنت را در همه جا به ما عطا کن
آمین یا رب العالمین
سلام
من امشب کامنت تون را خوندم خیلی لذت بردم و ممنونم از شما من یکم نگران شدم از دیدگاه بعضیها و خودمم دچار شک و تردید. من خدا را یک درخت تصور میکنم و امامان را شاخ و برگ اون درخت
که باعث بشه درخت قشنگتر دیده بشود
میشه لطفا اگر مایلید بگید دقیقا چی شد که اینقدر نظرتون عوض شد
ممنون
سلام و سپاس فراوان
استاد جان لطفا اگر صلاح دیدید یک لایو با حضرت زینب راجع به عزت نفس زنان بگذارید من از اساتید مرد مثل شماو استاد آزمندیان و استاد عرشیانفر کلی عزتمندی و توحید آموختم ولی همیشه با حرف های اطرافیان و دوستان و همکاران دچار تردید می شدم که نکنه من دارم اشتباه می کنم نکنه من دارم راهم رو اشتباه می روم. 1 سال با زیارت امام رضا و پیاده روی اربعین عزت نفسی پیدا کردم که دیگه بی نیاز از تایید بیرون خودم شدم و ظرفم رو از جایی دیگه پر می کنم. آموزه های شما عالی است ولی فکر می کنم ما به یک نوش داروی قوی تر برای رفع نیازهای کودکان و دردهای از جنس زنانه نیاز داریم و خوب راهکار داره. چون خودم خوب شدم گفتم زنان بیشتری صدای این بانوی عشق را بشنوند به دلم افتاد به شما ایشان را معرفی کنم
من از پشت شبهای بی خاطره من از پشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور ودراز من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رویای نادیده ای تو نوری که بر سایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب تو بر خاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچه زندگی تو یک کوچه در شهر آزادگی
تو یک شهر در سرزمین حضور تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رویا ببر مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش در سراب مرا تا تکاپوی دریا ببر
.
.
.
برات انار آوردم
تو صحرای کربلا جام شراب آوردم.
همه خدا دارند کسی نیاز به رهبری و هدایت تو ندارد
پاتو از سایت عباسم بکش بیرون
سرتو از زندگی اطرافیان و عزیزانت بکش بیرون
تو پیامبر زمانه نیستی
تو امام زمان نیستی
وظیفه و رسالت تو تبلیغ نام خدا یا امامزاده ها نیست
تو برای کمک به هیچ کس و هیچ چیزی خلق نشدی
وظیفه تو رساندن خودت به رشد و کمال و لذت بردن از نعمات و رسیدن به عزت نفس الهی و احساس لیاقت درونی و کسب ثروتهای مادی و معنوی ونعمتهای زیبای خداوند هستی….
تو هم مثل ابراهیم و استاد عباسم حتی مسوول زندگی خانواده و فرزندت هم نیستی
تو مسوول کمک و بهره وری و رساندن سود به مزون مهوش نیستی
تو فقط مسوول زندگی و رشد شخصی خودت هستی تو با ارتقا شخصیت و عزت نفس و اعتماد بنفس خودت به رشد جهان و اطرافیانت کمک میکنی
تو مسوول حال دل هیچ کس جز خودت نیستی
پاتو از سایت عباسم و کله تو از توجه و اندیشیدن به اینده و زندگی و کار غیر خودت بکش بیرون
حتی از تجزیه و تحلیل و بررسی و پیش بینی اینده خودتم دست بردار
به جریان زندگی اعتماد کن
همه افکار و ترس ها و نجواهای ذهنت را رها کن
پاروها را کنار بگذار به جریان رودخانه اعتمادکن
نترس در قایق زندگی دارز بکش و سوت بزن و از مسیر روخانه زندگی لذت ببر
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر الیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
آمین یا رب العالمین
امامان خدا نیستند دست خدا هستند
استاد الهی خدا نیست دست خداست
استاد عباسمنش خدا نیست دست خداست
مزون فرناز سلمانی آخرین و تنها جایی نبود که تونستی تجربه و دانش کسب کنی
مزون مهوش آخرین و تنها راهی نیست که تو بتونی هم درامد خوب هم تجربه م مهارت کسب کنی
کانال های رزق خداوند برای افزایش مهارت دانش علم و ثروت، عزت نفس و اعتماد به نفس و هر چیزی که تو نیازمندی بینهایت هستند
از آدما و موقعیت های پیش امده از هیچ چیزی بت نساز…
به دست نگاه نکن به صاحب دست نگاه کن
به یه دست نچسب
خداوند هزار دستانه
به خداوند اعتماد کن
باور کن خداوند هر چی که تو بخای و مورد نیازت باشه فراوووووون تو دستش داره
باور کن خدا دستش پره
باور کن در زمان درست هر چیزی که برای رشد زندگی و شخصیت تو در همه ابعاد لازمت باشه بهت میده
آمین یا رب العالمین
[1/4، 23:57] طراحی و دوخت لباس: خدایا شکرت عمو نصرت و آجی رضوانم همون خدایی رو دارن که دریا رو برای موسی بیابان گرد بازکرد و آتش رو برای ابراهیم بت شکن گلستان کرد خدایا شکرت آجی و پرنیان و داداش و یاس و طاها هم خدای مریم و فرزندش عیسی رو در بیابان و در شهر میان مردم جاهل و خدای هاجر و فرزندش اسماعیل را در بیابان های سوزان بدون سکنه عربستان دارند
دیدی دیدی مادر موسی بچه شیر خوارشو انداخت تو رودخونه نه غرق شد نه چپه شد تو اب نه گم شد دیدی رفت از کاخ فرعون سر در آورد و با کلاس بالاها سر در اورد و بزرگ شد تازه علاوه بر اینکه به مامانشم برگشت به مامانش پول هم میدادن بخاطر شیر دادن بهش خدایا شکرت
&&&&&_
دیدی هاجر و اسماعیل تو بیابون از گرسنگی و تشنگی نمردند دیدی مار و عقربهاااای بیابون آنها رو نخوردند بلکه شهر و آبادی ایجاد شد آدمای خوب دور برشون پر شدند خدایا
نترس دختر خدای ابراهیم و موسی و عیسی و مریم و هاجر و اسماعیل هنوزم هست
خدا که فقط برای چندتا آدم ویژه و خاص خدایی نمیکنه
فکر کردی خدا فقط رو چنتا بنده خاص کراش داشته فکر کردی هوای ابراهیم و زن و بچه ابراهیم رو داشته
نکنه فکر کردی خدا تو و عزیزان تو رو یادش رفته
نترس کبری جان ابراهیم هم دیونه شد میخاست سربچه عزیزتر از جانش رو ببرد
اماااااااا خدا بیدار بود و چاقو اجازه بریدن نداد…….
﷼
نترس نترس نترس
خدا هست و خدا هست و خداست
[1/5، 9:45] طراحی و دوخت لباس: میشه تو آمریکا باشی و حال دلت خوب نباشه میشه توی یه شهر کوچیک ایران کنار عزیزانت باشی و حال دلت عالی باشه
[1/5، 12:55] طراحی و دوخت لباس: خدایا شکرت داداش عزیزم امروز برام یه کلیپ طنز فرستاد خدایا شکرت
[1/5، 13:48] طراحی و دوخت لباس: تو مسوول کمک و ارتقا سایت عباسم نیستی
تو مسوول کمک و ارتقا مزون مهوش نیستی
کسی از تو کمک نخواسته
خدا مسوول فداکاری و از خودگذشتگی های احمقانه تو نیست
تو نه طلبی از خدا داری
نه بدهی به خدا که بخواهی با فداکاری و گذشتن از حقت و کمک به بندگان خدا جبران کنی
تو مدیون هیچ کس حتی خدا نیستی که بخوای با کار رایگان یا کوتاه آمدن از حق طبیعی خودت جبران کنی
خداوند باران رحمتش را یکسان بر سر مومن و کافر میبارد
خداوند برای هیچ کس پارتی بازی نکرده و نمیکنه
تو براساس قوانین ثابت خداوند می توانی مانند داوود و سلیمان و استاد عباسم، بیژن کوکو شانل و بیل گیتس و تیلور از نعمات الهی بهرمند بشی
[1/5، 13:49] طراحی و دوخت لباس: تو بهای محصولات عباسم پرداخت کردی
پاتو از سایت عباسم بکش بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
بیرون
سلام، نمیدونم این چه برداشتی بود از ائمه، استاد عباس منش بهتر میدونن موقعی که خدا به حضرت سلیمان اون حکومت و داد بهش این اجازه رو داد که هر کاری میخاد میتونه انجام بده، یعنی اگه کسی میومد بهش میگفت فلان چیزو بهم بده به نظرت شرک بود؟ نه چون این اجازه رو از طرف خدا داشت، ائمه ما هم این اجازه رو دارن و این کار اصلا شرک نیست، آدم مشرک هیچ موقع جواب نمیگیره ولی من دیدم به چشم خودم کور مادر زاد از امام حسین خاست و بینا شد، نظرت چیه امام حسین خدا بود؟ نه این قابلیت و خدا بهش داده که اراده امام حسین میشه اراده خدا، لطفا کمی تفکر
سلام خدمت دوستان عزیز، به نظر من بستگی به آگاهی و نیت شما داره، من هیچ وقت امامان رو خدا ندونستم ولی پلی دونستم برای رسیدن به اون کمال و انرژی واقعی حاکم بر جهان هستی، و رجوع ما به اونها به نظرم این رو نشون میده که و یاد میده اون انسان متکامل و اون انسان رشد یافته چه خصوصیتی داره، و اونها الگو و برنامه دهنده ی عینی ما در مسیر زندگی هستند
بنام ابَر سیستم❤
سلام
دوست هم فرکانسی من کامنتتون عالی بود آفرین به شما👏،به لطف رب ،فرمانروای کیهان، هروز بیشتر به این آگاهی برسیم که ما خداوند رو انتخاب میکنیم نه خدا مارو و این یعنی همه انسانها بی نهایت ارزشمندن و یکسان هستند
کامنت شما قلب منو برد سمت این شعر زیبای سهراب🍀😍
چه هوایی ؛ چه طــلوعی ؛ جانـم
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را، بدهم تا برساند به خــدا …
به خـــدایی که خودم میدانم …
نه خــدایی که برایم از خشم
نه خـــدایی که برایم از قهر
نه خــدایی که برایم ز غضب ساخته اند …
به خـدایی که خودم میدانم …
به خـــــدایی که دلش پروانه است
و به مرغان مهاجر هر سال ، راه را میگوید
و به باران گفته است ، باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد …
به خــــدایی که خودم میدانم …
چه خـــــــدایى جانم .❤🍀
سلام دوست عزیز هر کس به هر طریقی به آن نور و به فرمانرپای کل هستی وصله امامان و پیامبران آمدند که به ما درس بدن به ما بفهمونن که ما هم مثل شما انسانیم و هیچ قابلیتی وتبعیضی خداوند برای آنها بیشتر قایل نشده نکته اینجاست که ما به توسل به انها خداوند رو کوچیک میکنیم انگاری که راه مستقیمی هست و ما چسبیدیم به فرع. برداشت من اینه که باید شیوه رندگی امامان و بزرگان دین روپیش بگیریم نوع نگاه انها هم یکتاپرستی بود اگر یه خورده تآمل کنیم دوره امامان هم کسی نبود که به عنوان الگو انها بهشون نگاه کنن انها فقط ذهنشان راارام میکردن وبه صدای قلبشون که جایگاه نور والله هست گوش دادن وعمل کردن. پس جایی که الله هست در کنارت و در وجودت دیگر نیازی نیست
اینم اولین رد پای من
در خودم دیدم که بنویسم و ازدوست عزیزمون هم سپاسگذارم با این کامنت زیباشون
در پناه الله شاد باشید که بزرگترین نعمت شادی درونیه
با سلام …
دوست عزیز من خودم بالای شش بار به سفر کربلا رفتم وهمیشه فکر میکردم انسانی که مرده به خدا بیشتر نزدیکه و دعا از این طریق اجابتش سریعا و شدنی تر هست…ولی آگاهی امروز رو نداشتم ببین به هرچی باور داشته باشی برات کار میکنه 80 میلیون جمعیت تو هند گاو پرست هستن وغیره …حالا وقتی من تو فکرم احساس میکنم که خدا سفره داره و من و بوسیله فلان امام سر سفره دعوت میشم .این هم یه نظره ولی برای من دیگه کار نمیکنه چون ارتباط با سرچشمه برایم راحت تر شده بنده معتقد هستم رئیس دفتر خدا ….وجدانت….همین جای همه اماما و پیامبرا و معابد کار میکنه شما وقتی ارتباط خوبی داری اجازه به شما میده که همیشه تو مهمانی خدا همون سلف سرویس خدا شرکت کنی وهر چی دوستداری بخوری فکر نکنم کسی جز خودت بتونه دعوتت کنه پس به قول استاد که میگه میلیاردها راه و عقیده و تفکر وایده وجود داره . اینکه بگم کاملا توحیدی شدم نه …ولی کمتر شده چون فهمیدم که خیلی نزدیکه….هیچ جای قران نداریم که به ما بگه اماما و یا معابد به شما نزدیک ترن از رگ گردن ..سوره ال عمران آیه هفت بیشتر کمک میکنه برای دوستانی که هنوز به آگاهی نرسیدن.. …شما دوست عزیز درست میگید….به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست…عاشقم برهمه عالم که همه عالم از اوست….سپاسگزارم
سلام کامنت خوبیه. و نظرات مختلف تقریبا.
من هم قبلا خیلی وقته یعنی بیشتر اوقات میگفتم امام حسین امام رضا حضرت فاطمه حضرت زینب فلان چیزو برام از خدا بگیرید خدایا تورو به آبروی فلان و چون باور داشتم به حرفم تاحدودی نتیجه میگرفتم، بیشتر اوقات نه ولی تمام درخواستها با ناله بود با التماس بود حسم بد بود حالم بد بود اون نماز اون دعا حال خوبی برام به ارمغان نمیاورد.
تا اینکه با استاد آشنا شدم دیدگاه های توحیدیشون گوش دادم نوشتم تکرار کردم الان دیدم اینه که تمام امام ها و پیامبران برای اینه که ما از داستان زندگیشون درس بگیرم مثال یک فردی هستن که زمان خودشون از قوانین جهان استفاده کردن و نتیجه گرفتن که ما بدونیم اره همینه میشه اگر یکی تونست من هم میتونم مثل خود استاد.
و الا اونهاهم مثل ما انسان بودن. محمد اگر شد محمد خودش انتخاب کرد بادوری از جامعه منفی با رفتن به غار و مراقبه و الا قبلشم محمد امین بود.
ابراهیم خلیل چرا انقدر بهش اشاره شد، بخاطر توحیدش بخاطر توکل و ایمانش بخاطر توکلش به الله. حالا ما هرسال N قدر عدد گوسفند قربانی کنیم، ابراهیم رفتارش مثال نه اینکه خداوند گوسفند نازل کرده قربونی کنه، ما اون قربونی میبینیم توحید ابراهیم را نه.
سلیمان سر چی چنان ثروتی و قرگدرتی بدست اورد بخاطر اینکه فقط خدارو رزق دید وهاب دید و تمام قدرت را از آن او دید.
تمام این انسانها برای من قابل احترامن امام رضا و امام حسین و پیامبر و حضرت ابراهیم و… ازین جهت که ایمان و توکل قوی و دیدگاهشون توحید بود. و تمامشون مثال هستن برای من که اگر 1نفر تونسته پس من هم میتونم، و نتیجه عمل به قوانین جهان نتیجه اینی که عزیزان گرفتن نتیجه اینیه که استاد گرفته..
عاشقتونم
سلام خدمت عزیزان و استاد گرانقدرم…..
این فایل آنچنان بنده رو تکان داد که بمب اتم هم نمیتوانست….با تمام باور های خوبی که به لطف استاد و دوستان حاظر در سایت ساخته بودم میدانستم یک جای کارم ایراد دارد….شک من به یقین تبدیل شد با این فایل…..حتی خود این سوال من رو به اعماق ضمیر ناخودآگاهم برد چه برسد به پاسخش…..خدارا شاکر هستم بابت این لحظات و این قدرت تغییر که به من فرصت داد باور های جدیدی بسازم….از وقتی این باور جدید (اگر خدا بخواهد اتفاق میفتد) رو از ذهنم دور ریختم و فهمیدم خداوند تواناییه انجام تمام امور زندگیم رو به خودم واگذار کرده بسیار موفق تر از قبل…..آرام تر….بدون استرس تر و و و و و شدم ….فهمیدم چه چیزی را باید از خداوند خواست و چه چیزی را باید از درون خودم بخواهم …فهمیدم باید مسائل رو به خداوند واگذار کنیم و تمام تلاش خود را بکنیم…
در آخر الله یکتا را شاکرم بابت قرار گرفتن در این مسیر و یافتن فرصت برای تغییر خودم…
سپاس از استاد عزیز.
سپاس خدای عزوجل و سلام به استادهمه اعضای هم فرکانس و صمیمی عباسمنش موفقیت و پیروزی و رشد همه تون آرزوم.
در مورد مسابقه جواب این هست که توی اون درخواست احساس بی ارزشی هست نسبت به خودمون از یه طرف از طرف دیگه حس خود شیفتگی پیدا میشه که من حالا میتونم به فلانی کمک کم که خودش نمیتونه و یه نوع احساس اینکه انگار خدا نمیدونه اگر به ما پولی بده ما باهاش چیکار میکنیم.
حالا یکم از خودم بگم اینکه خدا چیه ، یادمه اول دبیرستان یکی از بچه های مذهبی این پرسش رو از تک تک همکلاسیهام پرسید. جواب من متفاوت تر بود اینکه خدا یه نیرو یه انرژی یه نور اما از طرفی با تکرار و تلقین و حرفهای پدر و مادرم که مذهبی بودند و تعالیم جامعه توسط مربی و ملا باورهاشون رو به شکل های مختلف توی زندگی بهمون تزریق میکردن به خوردمون میدادن این حس بوجود اومد که خدا هم مثل پدر و مادر ادم میمونه. این حس خیلی بین من و خدا فاصله انداخت. من تو بچگی خیلی با خدا دوست بودم هرچی بزرگتر شدم انگار مناسک و مراسم جای اون احساس بی تکلف رو گرفت.
یادمه سریال یوزارسیف رو میدیدم اون قسمت که زلیخا که پیر و کور شده بود از عشق یوسف و شنید یوسف داره به شهر میاد رفت جلو بتش بعد تمیز کردن و عود روشن کردن بهش اعتراض کرد که تو برای من چیکار کردی و خدای یوسف با اون چیکار کرد ؟! تو من رو از شوکت و جلال به خفت و خواری رسوندی و خدای یوسف از یتیمی و بیکسی و شوکت و جلال و عزیزی رسوند و بتش رو شکست و به خدای یوسف رو کرد.
باور کنید دوستان منم با اون فیلم منقلب شدم. اون خدایی که مادر و پدر و معلم و ملا بهم مهرفی کرده بودن که هیچکدام از خواسته هام و نمازهای روزانه و شبانه و چه و چه به جایی نرسیده بود. سجاده رو باز کردم به خدای ذهنی ام گفتم دیگه تورو نمیپرستم میگردم و اون خدای حقیقی رو که یوسف رو به جلال و شوکت رسوند و ابراهیم و به مقام اولالعظمی رسوند پیدا میکنم.
خداروشکر بعد از مدتی راهنمایی ها شروع شد و من با دنبال کردن علائم به خدای حقیقی نزدیک و نزدیکتر میشم. باورهای اشتباه که باعث شدن گناه کنم درحالی که گمان میکردم درحال جمع کردن توشه اخرتم هستم انقدر هستند که فاصله زیادی بین من واقعی و من حقیقی ام انداخته. هنوز راه زیادی دارم برای تزکیه و پاکسازی از اون همه باور اشتباه که وارد ناخودآگاهمون شده و هنوز باور جدیدی برای جایگزینی اش پیدا نکرده بودم.
سپاسگزارم از خدا که استاد عباسمنش این فرصت رو در اختیار گرفته و از اونسر دنیا داره آگاهمون میکنه. استاد سرت سلامت. خوب شد فلوریدایی اینجا بودی بعید بود صدات به گوشمون برسه. خداروشکر.
سلام به شما
منم مثل شما دقیقا …
کیف کردم با نوشته تون
واقعا خدای قبلی رو پاک کردیم
و خدای واقعی رو به جاش نشوندیم
ممنونم عزیزم
اصلا یه روز فایلاتونو تصویری چه صوتی گوش نکنم انگار اونروز حالم روبراه نیست. عشقمییی خدا چقده دوسم داره که شما رو سرراهم قرار داده.الهی شکر.دوستت داارم استادم خداقوووت.