«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت - صفحه 23
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-63.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-25 10:30:532024-07-17 15:32:14«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام عزیزایه دل من و خدا:)
من و خدا باهم دیگه اومدیم تا همینطور ک باور های ثروت آفرین می سازیم، با شما به اشتراک بزاریم تا همه با هم سود ببریم:)
به نام خدایی ک به هرکس هرانچقدر که بخواد ثروت می بخشه شروع می کنم
1اولین ترمزی ک من شناسایی کردم از ترمز های ماشالا زیاد خودم اینه ک خدا ثروت نمی بخشه خسیسه! (خدایا من رو بابت این باور زشت ببخش و شکرگزارتم که این ترمز رو به من نشون دادی)
یکی از بچه ها کامنت زیبایی نوشته بود، گفته بود باور یعنی یقین*
وقتی یه چیزیو باور داری یعنی بهش اعتقاد داری پس با دلیل به خودم ثابت می کنم که خدا بخشندس
1همین گوشی که دست منه،یه روز خدای من به یه آدم با ایمانش ثروت می بخشه که این آدم می تونه با اون ثروت این گوشی معرکه رو تولید کنه و بعد خدا به فروشنده ثروت می بخشه تا بتونه این گوشی خفنو خریداری کنه و بعدش به من ثروت می بخشه تا به راحتی آب خوردن این گوشی فرامحشرمو تهیه کنم، پس خدای من، ثروت می بخشه، پس خدای من بخشنده ثروته، پس خدا خسیس نیست و اتفاقاااا خیلی خیلی دست و دل بازه انقددد که گفته بیا هرچقدر گنج دارم، تمام این الماس ها مال تو، بهم ایمان داشته باش بیا اصلا هرچقدر بخدای مال خودت:)
میبینی خدایا؟! دقیقا همینقدر جذابی خدایا، اصلا دلم می خواد بگیرم بچلونمت خدایاااا، انقد تو خوردنی، انقد مهربونی، انقد بخشنده ثروتی آخخخخ الهی فدات شم خدا جونم:))
2همین خونه ای که توش نشستم، یه روزی،یه آدمی توسط باور هاش و فرکانس هاش از خدای بخشنده ثروت پول می طلبه(حتی ناخودآگاه!!) و خدای من طبق معمول همیشه بهش ثروت و پول می بخشه وووو این خونه ساخته می شه و دوباره به خانواده من که توسط باورهای ثروتشون از خدای من ثروت طلب می کنن(حتی اگ خانواده من نگفته باشن که خدایا به من پول بده و بهشون از هرطریقی پول رسیده یعنی از خدا خواستن توسط فرکانس هاشون حتی ناخودآگاه! چون تمام ثروت ها، تمام پول ها منبعشون خدای بخشنده ثروته!)و خدای من، مثل همیشه که بخشنده ثروته بهشون ثروتی می بخشه تا این خونه که براش سپاسگزار هستم رو خریداری کنن، واقعا خدایاااا تو بخشنده ثروتی!تو هرانچقدرررر ک ازت پول بخوام بهم می بخشی!چون تو بخشنده ای!چون تو ثروتمندی و ثروت انسان هارم دست و دلباز و مهربان تر می کنه چه برسه به تو که کلا خودت مهربونی!!!اصلا خدایا، تو منو خلق کردی که بهم ثروت بدی، برتری دادی منو نسبت به همه چیز! مگه می شه منی که انقدد عزیزدلتم ازت ثروت بخوام و تویی که در تماممم لحظات زندگیم توجهت روی منه، تویی که انقد دوسم داری که اومدی درونم بهم نبخشی؟
پس خدایاتو بخشنده ثروتی!
3همین سایت عباسمنش گل! این گنج با ارزش،همین سایت با ثروتی ساخته شده که استاد عزیزم با باورهای ثروت تحسین برانگیزش از خدای ثروت بخش من طلب کرده و خدا بهش بخشیده،
پسخدا بخشنده ثروته و به منم ثروت می بخشه چون عاشقانه دوسم داره و فقط منتظره تا بهش بگم خدااا جونم، پول! اونم می گه چشمممم عشقم بفرما!!
از راه های بادر نکردنی این خدا قراره به من پول ببخشه چون مگه میشه کسی از خدای بخشنده چیزی طلب کنه و خدا بهش نبخشه!
4همین لباس هایی که تنمه،تمام اینها باثروت خدا که به انسان های مومنش بخشیده درست شده،حالا چرا من هی میگم انسان های مومن، انسان های با ایمان، چون ثروت با ایمان ترت می کنه، چون ثروت به خدا نزدیک ترت می کنه و این خاصیت پول و ثروته
و غیر از اونها خدای من، به من ثروت و پولی بخشیده که با خیال راحت لباس های مورد علاقمو تهیه کنم پس واقعااا خدا به منم پول می بخشه!!
چون اگ پول نداشتم ک این همه نعمت نمی تونستم تهیه کنم!!!! پس خدا به منم پول می بخشهههههه!!!
خدایاااا شکرتتتتتت که به من پول می بخشی! شکرت که تو خسیس نیستیییی! دست و دلبازی!! این همه نشونه تو زندگیم هست که ثابت می کنه خدایااا تو به منم پول می بخشی:) آخ خدایا عاشقتمممممم که ثروت بی نهایت فقط مهربون ترت کرده خدا جونم:)
من و خدا عاشقتونیم
منتظرم باشید خیلی زود با گاز های فرد اعلا بر میگردم :)
سلام مجدد
تبریک میگم به وجود نازنین خودم که کامل تمام کامنت هارو خوندم ویه حسی بهم میگه برو از اول بخون و حتما انجامش میدم
خدارو شکر که واقعا بعد ازخوندن کامنت ها معجزه دیدم
وخیلی از ترمزهام برامدمشخص شد
من ترمزهامو مینویسم وجوابم به این سوال
یکی از ترمزهام که باخوندن کامنت ها روشن شد اینکه من هرچی پولدارتر باشم بخصوص این کلمه ها که تو ذهنم حک شده ان«زر وسیم، مال اندوزان با زر و سیمشان نقره داغشون میکنیم» وگفتم ای دل غافل این ایه عجب بد نشسته تو ذهنم که هرچی ثروتمندتر باشم بارم سنگین تره تو اون دنیا
وباهمون مال و اموال آبا و اجداد مقدس وعزیزم رو جلومردیف میکنن 😁😁و من به خودم لعنت میفرستم که غلط کردم خدایا
ویااینکه قارون مالش حلال بود ولی چون به مردم نمیداد ودل مردمو آب میکرد ولباس فاخر میپوشید وبقیه حسرت میخوردن خدا حالشو گرفت😎
واین نوع ترس بخاطر درست درک نکردن خدابود😕
ویه باور دیگه که میترسیدم حتی اینو بنویسم یا به زبون بیارم پیش خودم
که بابا زندگیم دست خودمه وخدا وقتی میتونه برای من کاری بکنه یا تأثیری روی زندگیم بزاره که من بخوام
وخدا شاهده وقتی اینو نوشتم یه احساس سردی کردم بعدش سبک شدم و گفتم همینه دیگه کل قانون همینه
که خدا وقتی میتونه کاری برات بکنه که تو بخوای و خودش اینو گفته
تغییر نمیدم تاخودت تغییر نکنی
وهربار که مینویسمش خعععلی سبکتر میشم وباخدا راحتتر میشم
واینم بخاطر اون القای حس گناهی که باورش کردیم هست که
چرا کفر میگی تاخدا نخواد مگه میشه ما برامون مقدرشده این چه حرفیه و…. خودتون که اهل دلید😁😎
جواب سوال از این جایی که من هستم و درکی که دارم وباوری که من تو خودم پیدا کردم توسط این فایل
این بود که دقیقا من میگفتم خدایا تو که عرضه نداری خدایی کنی به من بده به بنده هات بدم
دومین مورد این بود که خدایا تو چقد بیرحم و سنگ دلی و دلت نمیسوزه عاخه مگه این همه بدبخت هست
پس تو که نمیخوای بدی بده من بهشون بدم
وخلاصه یه وضعی بود در اندرونی بانو سیده آمنه جاااان
این تازه یه شمه و نگاه بود
بعد دیدم من بااین حس خعععلی ترحم و دلسوزی دارم
وازاینکه من داشته باشم و بقیه نداشته باشن دلم میسوزه و ناراحت میشم
ومیگم ببین خدا من بشرطی میخوام که به بقیه بدی
خداوند هم گفت بشین تااین کارو بکنم😁😂😂😂😂😂
ونکرد هیچوقت
وحس عدم لیاقت و ارزشمند دونستن خودم که منی که بدم فلان عیب و دارم و فلان عیبه
عایا انصاف است که داشته باشم و آنکس که ازمن بهتر است و نماز و روزه رو سروقت میخونه و ادم باخداییه نداشته باشه و این انصاف نیست«یکی نبود بگه عاخه بتوچه😂😁😁😁»
واین باور مخرب که خداوند باثروت دادنبه افردا میخواد هی ازش دور و دورتر بشن
تا اون دنیا حسابی حالشونو جا بیاره
همیشه میشنیدم تو روضه هاو مراسمات که کسی که خدا مال و مکنت و ثروت زیادی داره خدا داره امتحانش میکنه و اون دنیا واااااای بحال مال اندوزان زر وسیم😥😒😵😱😱😰😬😬😬😬🤒🤕
وپشت بندش میگفتن فقرا حداقل سبکتر میرن اون دنیا و اگه الان اوضاعشون بده اونور خفن کیف میکنن
بنده وخیلی ها همه ی امیدمون به همون کیف و جایگاه عالی در اون دنیا بود
واینکه لحظه مرگ هرچی بیشتر داشته باشی مرگت سخت تره😭😭😭😭😭😭😨😷
«یعنی وقتی آشنایی پیداکردم بااین راه ساعت ها فقط گریه کردم گاهی خیره خیره به خودم نگاه کردم که ای خدا واقعا چرا یذره فکر نکردم که بابا چرا پس پیامبر و ائمه چی ومتاسفانه فکر نکردم خب😁»
والان واقعا میدونم که اون حس لیاقت خععععلی مهمه خعلی
انقد که من خودمو لایق نمیدونم که گرو کشی میکنم
ومیگم جون خودت اگه بدی من میدم به بنده هات
مثل قارون نمیشم مثل فرعون نمیشم من بچه مثبتی هستم و نمیزارم کسی حسرت بخوره
واقعا چقدر عمیق و ناخودآگاه برنامه ریزی شدیم
اوووپس
ولی خداروشکر اینجام و درمسیر هدایت
درمسیر
صراط الذین انعمتعلیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضالین
29،2،1400بانو سیده آمنه یاقوتی😘🌹
سلام به بانو آمنه
سپاسگزارم از شما بابت نکات بسیار عالی که یادآوری کردید . من با خوندن نوشته شما به باورهای غلط خودم واقف شدم.
سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که با خوندن کامنتهای دوستان عزیزم ، باورهای غلط که در ذهن من جا گرفتن و بدون اینکه بدانم سدی شدن برای ورود ثروت و نعمت در زندگیم.
واقعا سپاسگزارم دوست عزیز که این مطالب بسیار عالی را با ما هم شریک شدید.
امید اینکه همه ما برای هر روز بهتر شدن و با لذت بیشتر مسیر زندگیمان را طی کنیم.
آرزوی موفقیت و سلامتی و شادی و آرامش برای شما بانو آمنه.
شاد، سلامت و در پناه الله یکتا🙏
با سلام. و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته عزیز.
من با چند بار گوش کردن این فایل فوقالعاده و بسیار اگاهی دهنده نکته های زیادی رو با هر بار گوش دادن مجدد پیدا کردم.
(اگر خدا بخواهد می شود)
به درستی که این باور با این دیدگاه که اگه اتفاقات خوب تو زندگی من نمی افتد یعنی خدا نمی خواد بسیار غلط و ترمزی بزرگ در راه رسیدن به موفقیت است.
خدا برای ما خواسته که همه چیز رو مسخر ما کرده، خدا با روحی که از خودش در ما دمید و به ما حیات داد قطره ای از صفات خودش رو در ما قرار داد که داشتن یک قطره هم از صفات خدا هر کدومش میتونه جهانی رو متحول کنه. ما با باور صفت خالق بودن که هدیه ای از جانب خالق به ما بود، توانایی خلق زندگی خودمون رو داریم و خدا این اختیار و اجازه رو به ماداده.
من از خدا سپاس گذارم که من رو هدایت کرد به سمت شما خوبان🙏🙏🙏🌹🌹🌹💗💗💗
تو این فاصله که فایل استاد دانلود بشه داشتم کامنت دوستان رو میخوندم و همزمان داشتم به این فکر میکردم چرا وضع مالی من تغییر نمی کنه
یهو ی فکر پرید وسط
“پولی که مردم بدن چون ناراضی هستند برکت نداره و با خودش بدبختی وارد زندگیت میکنه”
خدایا چرا من این باور رو دارم؟
یادم به بچگیم افتاد که شخصی مهم در زندگیم موقع حساب کردن هر چیزی چقد حالش بد میشد
یا اگه چیزی گرون میگرفت میگفت خرج دوا دکترت بشه خیرشو نبینی و…..
به همین خاطر من در ناخودآگاه واقعا فکر میکنم مردم حتی اگر خدمات دریافت کنند بابت پرداخت پولش ناراضی هستند و این پول اگر وارد زندگیم بشه نابودم میکنه
چند وقت پیش دوستی به من گفت دانسته های در زمینه شغلت(که اکنون در آن مهارت قابل قبولی دارم)به صورت پکیج در بیار و بذار تو سایت فرادرس، هم برا خودت کسب درآمده و هم به کلی آدم بخصوص دانشجویان تازه فارغ التحصیل کمک میکنه من با اینکه اولش استقبال کردم اما بعدش در جا زدم چون این باور مخرب رو(و چند باور مخرب دیگه) دارم
ان روزا حسابی دارم روی خودم کار میکنم و می نویسم این باورها رو، تا در آینده بدونم از کجا دارم به کجا می رسم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
حدود یک هفته میشه که میخواستم کامنت این فایل را بنویسم که خیلی برام با ارزش بود این فایل و چنان تاثیری در زندگیم گذاشت که با کل اون ۶ ماه قبلی که داشتم روی خودم کار میکردم برابری میکنه و بلکه بیشتر بخاطر اینکه تاثیراتش از همون لحظه شروع گوش کردن و بعدشم کامنت خوانی شروع شد البته اول فایل منطقی کردن باورها یعنی فایل بعد از این فایل که نمایشگاه موتورسیکلتها بود را گوش کردم و کامتنم نوشتم که بعدش به این فایل هدایت شدم و یک کامنت عالی از خانم سمیرا هم بود که از گروه تحقیقاتی عباس منش برام ایمیل شد که وقتی خوندم اومدم سراغ تغییر باورها ک کد نویسی که دیگه درهای رحمت الهی برام باز شد و فهمیدم همه دعاهام مستجاب شده فقط من بخاطر ترمزهای قدیمی ذهنم باعث بسته شدن درها شدم و وقتی شروع کردم برکات خداوند نازل شد🙏🙏🙏
اینجوری براتون بگم که رفتم یه دفتر خریدم و شروع کردم به کد نویسی و از اعتقادات گذشتگانم و عدم باور خوب بودن ثروت شروع کردن و برای خودم جملات تلقینی قدرتمند و تکان دهنده ساختم و می نوشتم و بعد این ایده اومد که بصورت وویس ضبطشون کن و من روی مسئله عزت نفس بینهایت کار کردم بصورت ۲۴ ساعته یعنی اینقدر کلمات لیاقت داشتن و عالی بودن خودم را زمزمه میکنم و فایل وویس هم ضبط کردم که لبهام دائم داره زمزمه میکنه و شبها هنگام خواب یه هنزفری داشتم که یکی از سیمهاش قطع شد اولش ناراحت شدم بعد گفتم این خیریت داره و اون سیم خراب را چیدم و شد تک بلدگو و شبها میزنم به گوش چپم فرق نداره شب روز هر وقت که بشه و صداش را اینقدر کم میکنم که نشنوم و میخوابم و شبها چند بار بیدر میشم و چکش میکنم و هروقت احساس کنم کافیه قطع می کنم و دوباره صبح که حالت خلسه مانند دادم میزنم به گوشم و چه معجزاتی دیدم خدایا شکرت واقعا بمباران کردم ذهنم را و دارم کارواش میکنم ذهنم را از باورهای مخرب و متوجه میشم که مقاومت میکنه اما تا نابودی و تغییر کامل و البته تا ابد ادامه میدم خدایا شکرت🙏🙏🙏
همین الانم دارم فایل منطق هایی قوی را با گوش چپم گوش میکنم البته صداش کمه و من متوجه نمیشم و نیم کره راست دریافت میکنه
در پایان براتون یک سری جملات تلقینی که خودم ساختم و هدایتی بوده را ذکر می کنم
از روزی که دفتر را خریدم و شروع کردم به کد نویسی روند صعودی زندگیم شروع شد و درهای رحمت خدا باز شد اولش اینه که امروز ماشینم خراب شده بود و قصد داشتم درستش کنم و یکجا سوال کردم و به دلم نه اومد و روز بعدش گفتم میرم پیش شوهر عمم و اونجا درست میکنم که پول هم به اون برسه و البته با چه قیمتی هم درست شد اون تعمیرکار اولی گفت ۳۵۰ تومان میشه و کلی هم معطلی داشت اما شوهر عمه خودم ۵۰ گرفت و نکته دیگه اینکه تو یه خونه نشسته بودم به صورت موقتی که آب نداشت و خیلی سختم بود و بیشتر بیرون خونه بودم و دنبال خونه می گشتم که گیر نمیومد و کرایه های خیلی بالا و خلاصه فکرم درگیر بود و یکی از جملات تاکیدی را که خیلی هم تکرار کردم هم شنیداری و هم گفتن خودم را براتون در آخر می نویسم و خلاصه دعا کردم خدایا خودت راه را باز کن تو راهگشای من هستی تو کارگشای من هستی تو تکیه گاه من هستی و از خدا خواستم خانه ای پر از آرامش و عالی بهم عطا کنه دنبال خرید بودم و پولم هم کم و خلاصه خریدن نشد و گفتم حتما هنوز تکاملم طی نشده و اونم میشه به یاری خداوند خلاصه اینکه این اگزوز درست کردن ماشین باعث شد که برم اصفهان پیش شوهر عمم و با کلید یک خانه قدیمی طاق چشمه ای شاید ۱۵۰ ساله که پر از درخت گردو و زردآلو و بادام با سه تا اتاق و با صدای پرنده ها یه گوشه از بهشت هست در یک کوچه پر از سکوت و آرامش در دستم باشه نزدیک جایی که مادر و پسر مرحومم هستند و برگردم، خانه مال مادر مرحومش هست که چندساله خالی بوده و دیگه هیچی من فقط نمیدونستم چجوری از خدا تشکر کنم و هنگام برگشتن تو ماشین اشک شوق تو چشمام بود که خدایا تو داری چی کار میکنی این خرابی اگزوز شد خیریتی که گفتم، خانه را گفت برو باش و میخواهیم خالی نباشه و خیالمون راحت باشه که آسیب نبینه و با اصرار من برای کرایه گفت که ماهی ۵۰ تومان اگه دوست داشتی واریز کن اینها همه از وقتی شروع شد که توکل کردم به خدا و تسلیم خدا شدم و ترمزها را رفع کردم و هنوز هم کارم ادامه داره الحمدلله رب العالمین🙏🙏🙏
معجزات بعدی از همون وقت کد نویسی و البته کارکردن روی دوری از شرک و گوش کردن وویسها بصورت شبانه روزی و گوش کردن یک سری از فایلهای دانلودی استاد که تفکیک کردم و پاشنه های آشیل من هست را گوش میکنم دیگه فهمیدم نقاط ضعفم چیاست و فقط اون فایلها را گوش میکنم
برکات الهی زندگی من تو این دوهفته بازم ادامه داره و میخوام براتون بگم، من خیلی وقت بود که دنبال خریدن یه تکه زمینی باغ خشکی چیزی بودم که بتونم سرمایه گزاری کنم و به قول معروف پولم بی ارزش نشه خدا شاهده نزدیک ۱۰۰ تا روستا رفتم و نشد که نشد با ۱۰۰ ها صحبت کردم و شماره دادم و شماره گرفتم و هیچ بعد فایل توحید عملی استاد را گوش کردم البته اینا همش هدایتی بوده و همینجوری با این فایلها مواجه نشدم که شرک خفی چیه و متوجه اشتباهاتم شدمو از خدا خواستم منو ببخشه و فهمیدم تا تسلیم خدا نباشم هیچ کاری انجام نمیشه یه فایلی هم یکی از دوستان برام تو واتساپ فرستاد که اشکم دراومد خیلی توحیدی هست که خداوند می فرماید هر وقت از همه جا ناامید شدی من کارت را درست میکنم و اگه بغیر من توکل کنی به عزت و جلالم قسم نمیرارم کارت درست بشه بخدا الانم گریم کرد با این جمله و یاد خدا که قلبم را به لرزه درمیاره🙏😢 خداجونم عزیزم شکرت که هستی
بعد از اون از همه ناامید شدم و دلو سپردم به خودش و خیلی با خدا عشق بازی کردم و گریه کردم و الانم چشمام تار می بینه اما می نویسم خیلی وقته میخواستم اینجوری بشم و بنویسم براتون که فقط با اون عشق بازی کنید❤ قبل این فایل از خدا خواستم بگو تا بنویسم من چیزی حالیم نیست عقل کل تویی من ضعیف و ناتوانم صاحب اختیار و فرمانروا تویی رب تویی مقتدر تویی قادر تویی خدا
حدود دو هفته قبل نشسته بودم تو مغازه دوستم که عکاسی داره و چندبار خواستم خداحافظی کنم یکی میگفت بشین صبر کن و همون موقع یکی از دوستان که چندین ماه قبل بهش گفته بودم دنبال باغ هستم و گفته بود دیگه خیلی گرون شده و با این پول چیزی گیر نمیاد برای گرفتن فتوکپی اومد تو مغازه و باهام سلام و علیک کرد و گفت راستی باغ خریدی گفتم نه هنوز گفت که یکی سراغ دارم و صبر کن سوال کنم و زنگ زد و دوروز بعد با مبلغ ۵۰ میلیون خریدم در جایی که همه شده چند صد میلیون و قولنامه کردیم و گفتم سر برج پول را میدم و خدارو شکر اوکی شد دو روز بعدش دوباره یکی دیگه از دوستان رنگ رد که یه باغ هست مشتری داری براش به دلم افتاد که خودم بخرم با اینکه پولم در حد همون باغ اولی بود و گفتم خودم میخرم و رفتم اونم دیدم و قولنامه کردم و بعد ایده اومد که اون اولی را بفروش و الان که قیمت گذاشتم حدود دوبرار قیمت زدم و خداروشکر مشتری هم اومده براش و خیلی دست پاچه شده بودم که من به این دونفر قول سر برج را داده ام و بعد نشانه ها اومد که تسلیم خدا باش تسلیم خدا باش تا خدا درست کنه کن و یک ساعت قبل این شعر مولانا اومد به چشمم که
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
و قبل از اونم با یکی از دوستانم که مدیتیشن کار میکنه و مراقبه میکنه و این دوستی هم هدایتی بود از جانب خداوند وقتی که دنبال خرید ماشین بودم و تو بازار کنار ماشینی که خریدم متوقف شدم و دل گفت همینه بخرشبا توجه به اینکه این بنده خدا ناراحت بود که ماشین را شسته و تو مسیر اومدن به خاطر بارانی بودن هوا، یه کامیون از کنارش رد شده و پر از گل و خاکی شده بود و من گفتم اتفاقا باید این ماشین گلی میشه گفت چرا؟ گفتم بخاطر اینکه اصالت و خوبی این ماشین از چشمها مخفی بمونه و من بیام بخرمش وقتی نشستیم تو ماشین نزدیک به ۵ نفر اومدن که بخرن و گفت فروخته شد به این آقا و همین آشنایی باعث شد که من استاد را به این بنده خدا معرفی کنم و آدرس سایت استاد را براش ارسال کردم البته به خیلیا گفتم و هرکسی هدایت شده باشه وارد سایت میشه و هرکسی هدایت نشده باشه میره دنبال مسیر و مدار خودش، این دوستم که امروز باهاش تلفنی صحبت کردم چندتا داستان از زندگیش تعریف کرد و چندین بار از تسلیم بودن در برابر خداوند صحبت کرد که به دیگران اینرو می گفته که ناشکری نکنند و تسلیم امر خداوند باشن و بعدش من نشستم فکر کردم که این مختص خود منم هست و باید جلوی شرک خفی را بگیرم وگرنه دوباره از مدار خدا دور میشم و میوفتم تو تله شیطان که از ترس شروع میشه و به شرک ختم میشه
الانم که این کامنت را نوشتم در حقیقت به توصیه استاد عمل کردم و یادم افتاد به این جمله که همینجور که کامنتها را میخونید از داستان زندگی خودتون هم بنویسید تا کمکی بشه به دیگر دوستان و در حقیقت در مسیر تکامل بچه های این سایت و کل جهان سهیم باشم و مسلما انرژی مثبت و پاداشش به خودم بر میگرده و گفتم امروز این کامنت را می نویسم با توجه به اینکه دوست داشتم وقتی خرید باغها تکمیل شد نتیجه نهایی را براتون بنویسم که میدونم هر چی خدا برام
بخواد مطمئنا خیر و خوشی و برکت و ثروت و سلامتی هست و دیگه نگران نیستم و در آرامش منتظر خبرهای خوب از جانب حق تعالی هستم که از بینهایت طریق و دستانی که داره به من خیر و برکت و ثروت و موفقیت و سلامتی میرسونه (بخاطر اینکه من انسان با لیاقت و با ارزش و سزاواری برای بهترینها و عالیتربنها هستم) پایان این جمله هم تاکید بر داشتن لیاقت و عزت نفس بود
یک سری از جملات تلقینی که ساختم را براتون می نویسم واقعا هر کدومش در تکامل من و رد شدن از موانع کارساز بوده…
من لایق شادی و خوشحالی هستم
من لایق بی نیازی و استقلال مالی هستم
خداوند برای من مقدر کرده که به ثروت بینهایت برسم
من سرنوشتم اینه که فقط ثروتمند بشم
خداوند به من گفته که اینقدر به من ثروت میده که نتونم بشمرمش
من یک انسان با لیاقت و با ارزش هستم
من انسان با لیاقت و ارزشمندی هستم
یا رب العالمین راه را برای آن خانه ای که برایم میخواهی بگشا
همه چیز به نفع من در جریان است- اینو شنیدم و فکر کنم استاد گفته که اینجا نوشتم
ثروتمند شدن راحت ترین کار دنیاست
پولدار شدن راحت ترین کار دنیاست
تنها راه بهشتی شدن ثروتمند شدن است
تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن است
من وقتی به وظیفه ی انسانی و ماموریت خودم در روی زمین عمل کرده ام که ثروتمند بشوم
من لایق خوشبختی و سعادت ابدی هستم
من لایق داشتن عالیترین و راحت ترین و لذت بخش ترین کسب و کار و درآمد هستم بخاطر اینکه من یک انسان با لیاقت و شایسته و ارزشمند هستم
من وارث ثروت نامحدود خداوند هستم
من باید ثروتمند بشوم تا خداوند از من راضی و خوشنود بشود
و این جمله فوق العاده عالی که ساخته ام..
《من لایق خریدن بهترین املاک با نازلترین قیمت و فروختن به بالاترین قیمت و بدست آوردن و کسب بیشترین سود و منفعت در کوتاهترین زمان ممکن و به راحت ترین نوع ممکن هستم بخاطر اینکه من انسان با لیاقت و ارزشمندی هستم بخاطر اینکه من یک انسان با لیاقت و با ارزش و شایسته و سزاوار بهترین و راحت ترین کسب و کار و درآمد هستم.》 بصورت عالی و بی درنگ آمین خدایا شکرت
اینم تقدیم به استاد که مثل خودم عاشق خریدن ملک و املاک هست😍
امیدوارم هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🌹🏵♥️
دوستان من ترمزی در رابطه با ثروت در خودم پیدا کردم اما نمیدونم چطور میتونم اونو حل کنم،
وقتی پول خوی جیبمه همش حس میکنم همه به پول من چشم دارند ، همش احساس میکنم از من طلب کارند ، انگار وقتی پول تو جیب من هست همه میخوان که من مادر خرج شم چکار کنم به همین خاطر وقتی میخوام خرج کنم پولهامو نشون نمیدم، یا اینکه وقتی پول میاد دستم زود توفکر خرج کردنشم ، چه کار کنم چه نوع تفکیری رو جایگزین کنم لطفا راهنماییم کنید متشکرم
سلام دوست عزیز
اول اینکه ممنونم بابت شناسایی این ترمز که دقیقا در من هم هست و الان متوجش شدم سپاسگذارم.
همین الان که داشتم کامنت شما رو میخوندم یک سری راه حل ها برام تقریبا واضح شد.
اگر دوره عزت نفس رو دارید خیلی کمک کنندست و میشه با استفاده از اون آگاهی ها روی این ترمز کار کرد.
خب من راه حلی که برای خودم میخوام استفاده کنم رو مختصرا مینویسم شاید به شما هم کمک کنه:
این موضوع و این ترمز ریشش برمیگرده به عزت نفس.اینکه ما در قبال دیگران در درون خودمون احساس مسئولیت داریم به طرق مختلف و این احساس در بیرون خودش رو نشون میده.برای من این احساس مسئولیت خیلی واضحه از بس در موضوعات مختلفی داشتمش و الان هم در موضوع پول وجود داره.
وقتی آدمی اولویت زندگیش خودش نباشه اینجور احساس مسئولیت درش بوجود میاد و بعضی وقتا خیلی مخفیه ولی در بیرون میشه از اتفاقات شناساییش کرد.
مثلا برای خودم سالها تکرار شد که من در قبال خواهرم بخاطر تعصبی که داشتم احساس غیرت داشتم که کسی در بیرون از خونه براش مزاحمتی ایجاد نکنه و خیلی هم از این موضوع ترس داشتم و اتفاقی که افتاد سالها این شرایط بوجود میومد مزاحمت های پی در پی به طرق مختلف….
بطور کلی اگر ما در مورد کسی احساس مسئولیت داشته باشیم (که این احساس مسئولیت از کمبود عزت نفس میاد) از این جور اتفاقات در موضوعات مختلف رخ میده.
اگر ما بتونیم این احساس رو نداشته باشیم و فقط خودمون رو مسئول خودمون بدونیم دیگه تمومه.
امیدورام کمک کننده بوده باشه
در پناه خداوند باشید
سلام قشنگم
امروز تولد ۱۶ سالگیمه و وقتی از خودم پرسیدم که چه هدیه ای به خودم بدم اولین پاسخ این بود که بیا یه ردپا از خودت بزار.
الان ماه رمضانه و من ساعتای ۴ این فایل رو گوش دادم و فقط حرفای استاد رو تکرار کردم و فکر کردم به باور های خودم حتی ننوشتم نکات رو. یه کدی که ناخوداگاه پیداش کردم این بود که من مدتی بود فکر می کردم برای اینکه درامدی داشته باشم باید حتما مهارت داشته باشم توی زمینه خاصی و هرچی مهارتم رو بیشتر کنم درامدم بیشتر میشه و هیچ چیز دیگه ای تو این موضوع دخیل نیست جز مهارت و متوجه شدم که این نوع تفکرم اشتباهه و بهم احساس بدی میده…..همیین….رهاش کردم
چند ساعت بعد عضو گروه یک کلاس که مدت زیادی منتظرش بودم برگزار بشه شدم و دقیقا همونطور که من دوست داشتم کلیپ های از قبل ضبط شده ای رو قراره تو گروه ارسال کنن.خدایا شکرت
و بعد از کللیی پیام تبریک دقیقا همونطور که دوست داشتم خانوادم پول برام واریز کردن. قبل ازینکه این به ذهنم برسه که نه تو که این پولو درنیاوردی پس چه ارزشی داره ،یاد این افتادم که دستان خدا خانوادت هم هستن و خداوند به طرق مختلفی روزی ما رو می رسونه.
مرسی مرسی که اینقدر هدایتگری
مرسی😇
خدایا شکرت
با سلام به الله یکتا. استاد عزیز و دوستان همراه. من لایق بهترین ها هستم . من خالق سرنوشت خودم هستم . خداوند از رگ گردن به من نزدیک تر . خداوند مهربان زمین و آسمان را مسخر من کرده الله مهربان سپاسگزارم ….
ملت ، بخدا واسطه قرار دادن ائمه یا پیامبر برای دعا کردن ، هیچ اشکالی نداره
بابا تو همین قرآن که اینقدر اقای عباسمنش ازش آیه میخونه اومده که خدا به افرادی که خودش بخواد اجازه ی شفاعت داده..!
و این هیچ ربطی نداره به اینکه ما خودمون رو حساب نکنیم
خوااهشا قبل از اینکه حرفی رو قبول کنید ، تحقیق کنید و بزرگ فکر کنید
بنظرم آقای عباسمنش هیچ صلاحیتی برای صحبت تو این حوزه ها نداره ، پس مراقب باشید هر حرفی رو از هر کسی قبول نکنید
هییییی
سلام
لطفا ایه را بفرمایید ما تحقیق کنیم
من دوبار قران را مرور کردم به این ایه برنخوردم شاید تو فرکانسش نبودم
به نظر من نظر استاد درسته
چرا؟
چون رها میشی بی واسطه باهاش حرف میزنی
اونها هم انسانی بودن مثل ما فقط خیلی رو خودشون کار کردن
ما باید خارج از تعصب با تحقیق حرف بزنیم
سلام علی آقا
خیلی خوشحالم که بجای مخالفت سریع با دیدگاهم یا گذر کردن ازش، خواستی به درستی حرفم اطمینان پیدا کنی
حالا خواهشا با ذهن باز و با فراموش کردن حرف های آقای عباسمنش در زمینه شفاعت، به این آیات توجه کن (چون خودم قبلا بعد از شنیدن صحبت های ایشون چنان مقاومتی نسبت به حرف های دیگران پیدا میکردم که نگو و نپرس)
– آیه ۳۵ سوره مائده
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
* در این آیه خدا علنا میفرماید برای تقرب به من وسیله ای بجویید… آیا اینجا حرف آقای عباسمنش نقض نمیشه؟ آیا طبق این آیه نمیشه به اهل بیت (علیهم السلام) توسل جست برای نزدیکی بیشتر به خدا؟
– آیه ۶۴ سوره نساء
(وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)
و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند.
* این آیه انقدر واضحه و بر خلاف صحبت های آقای عباسمنشه که فکر میکنم هیچی نگم سنگین تر باشه :)
– آیه ۱۰۹ سوره طاها
(یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا)
در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمیبخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است.
* در این آیه هم خداوند به کسانی اشاره میکند که به اونها اجازه شفاعت بندگان رو داده، پس وقتی خود خدا بر شفاعت صحه گذاشته دیگه چطور میشه انکارش کرد؟
– آیه ۲۳ سوره سباء
(وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ)
و شفاعتگرى در پیشگاه او سود نمىبخشد، مگر براى آن کس که به وى اجازه دهد. تا چون هراس از دلهایشان برطرف شود، مىگویند: «پروردگارتان چه فرمود؟» مى گویند: «حقیقت؛ و هموست بلندمرتبه و بزرگ.»
* در این آیه هم به مانند آیه قبلی، خود خدا برای افراد خاصی اجازه شفاعت رو داده
بعد از همهی این آیات که فقط راجع به مفهوم شفاعته، به نظرم آیاتی که مربوط به وجوب اطاعت از خدا و رسول و امامان جانشنین او هستند، اهمیت به مراتب بیشتری داره، چون تازه انجاست که میفهمیم باید از کلام رسول و جانشینانش هم پیروی کنیم
و بنظرم اینجا دقیقا همون جایی هست که آقای عباسمنش خواسته یا ناخواسته ازش عبور کرده و این مفهوم بزرگ (اطاعت از جانشینان خدا روی زمین که مفسران و تبیین کنندگان دین اسلام هستند) رو نادیده گرفته
حالا بریم سراغ این آیات
– آیه ۵۵ سوره مائده
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ
ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات میدهند (به اتفاق مفسّران مراد علی علیه السّلام است).
– آیه ۵۹ سوره نساء
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا
ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید، پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوشعاقبتتر خواهد بود.
بنظرم بعد از این ۲ آیه میفهمیم که سخن و احادیث پیامبر و امامان ما هم اهمیت بسیاری دارند در کنار سخن خدا و بدون در نظر گرفتن سخن اونها اصلا نمیشه قرآن و دین رو فهمید و اون بزرگان اومدن که همین ها رو برای ما روشن کنند و الا اصلا چه نیازی به وجودشون بود؟!
حالا اگر شما دنبال فهم کامل اسلام و قرآن هستید که دیگه تکلیف مشخصه، ولی اگر دنبال صحبت های آقای عباسمنش در این زمینه ها هستید که در یکی از فایل های گفتگو با دوستان رسما گفت خودش رو مسلمون نمیدونه! دیگه حرفی نیست
با تشکر و احترام
به نام خدای مهربان
سلام بنده خدا
چه جالب که شما استاد را لایق صحبت در مورد قرآن نمیدانید و خود شما به دلخواه خودتان قرآن را تفسیر می کنید.
وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ از کجا معلوم این وسیله که گفته منظور ائمه و پیامبران است؟ شاید منظور نماز و زکات و جهاد باشه.
(فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)
در اینجا هم آنها که به خودشون ستم کردند اول خودشون از گناه و تمردی که کردند استغفار کردند بعد نزد پیامبر آمدند از پیامبر طلب استغفار کردند که آنها را ببخشد. چند آیه قبلش رو اگه خوانده باشی میبینی گفته که حرف پیامبر رو گوش نمی گرفتند.
در ضمن استاد فقط به ترجمه استناد میکنه و هیچ کلمه ای از خودش اضافه بر اون نمی گه بهتر خود شما در ترجمه قرآن خودتان یه بازنگری کنید.
وقت ندارم بقیه اش رو برات ترجمه کنم خودت برو دنبالش
و من الله التوفیق
سلام
مشکل اینجاست که وقت برای هر چیزی هست، الا تحقیق و پژوهش درباره مهمترین اصول سعادت و موفقیت در دنیا و آخرت
اولا که اگر میخوای کامنتی بنویسی در پاسخ به کسی، باید تمامش رو مطالعه کنی و براش جواب داشته باشی والا اصلا کامنت نزاری سنگین تری
دوماً کسی از پیامبر طلب استغفار نکرد تا ایشون بخوان ببخشند، بلکه آیه میگه «از تو بخوان تا براشون در پیشگاه خدا طلب آمرزش کنی» و این عیناً یعنی شفاعت!
سوما تمامی کسانی که عمرشون رو گذاشتن در راه یادگیری تفسیر قرآن، گفتن که منظور از وسیله یعنی شفاعت، بعد شما میگی از کجا معلوم؟! مثل این میمونه که من با اطلاعات صفر بیام بگم از کجا معلوم ویروسها کشنده هستن؟ از کجا معلوم اصلا نیازی به واکسن هست؟
چهارما آیات دیگر رو چطور میخوای توجیه کنی؟!
اگر کسی این همه توضیحات میده راجع به قرآن، باید یه آموزشی دیده باشه و الا نتیجهاش میشه اون افرادی که با استناد به «ترجمه» میگن بر طبق آیه «الرحمن علی العرش استوی» یعنی خدا اون بالا تکیه زده و نشسته!!!
با تشکر و احترام
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام وقت به خیر دوست عزیز و توحیدی
دیروز بود یاد شما و بحثی که در مورد اون نوشته بودید و پیامی که من به شما دادم افتادم، و با خودم گفتم خبری از دوستمون نشد!!!
باورت میشه وقتی کامنتت رو دیدیم خیلی خوشحال شدم که پاسخ دادید.
دوست عزیز، من با کمال تسلیم دستانم رو بالا میبرم و اعتراف می کنم که در جایگاهی نیستم بخوام برای کسی از قرآن یا ترجمه یا تفسیر آن بگم، اون پیام رو در مدارهای پایین تر نوشتم و الان میگم من کی باشم که بخوام از قرآن و منطق آن دفاع کنم.
برای دلِ خودم قرآن رو میخوانم و در حد درک و فهمم نیاز باشه خدا مرا راهنمایی می کنه.
بهر حال از اینکه در پی حقیقت و درستی هستید خیلی هم عالی است و مطمئن باشید.
تو آنی که در پی آنی
(و از اونجایی که من با گوشی کامنت میذارم زود دستم خسته میشه نمیتون کامنت طولانی بنویسم کوتاه و مختصر می نویسم.)
موفق و موید و پیروز باشید.
خدایااااااااااااا توبه
سلام به شما دوست عزیز
بنده مذهب اهل سنت هستم و زیاد درمورد توصل اهل تشیع ندارم.
چند بار از اطرافیان شنیدم کسانی که به امامزاده و حرم میرفتن مشزک هستن و شرک میکنن و ما اهل سنت مشرک نیستیم. گفتم من شما هم مشرکیم وقتی کوچک ترین مشکلی پیش میاد بدو پیش ملا دعایی ازش بگیر مشکلاتت حل بشه مریض بشی اولین چیزی که به ذهن خطور میکنه خدا نیست دکتره حالا اگه از ملا و دکتر نا مید شدیم میگیم خدایا خودت کمکم کن…
بنده در خانواده ای متولد شدم که جد در جد من مذهبی و ملا بودن در خانواده ای بزرگ شده ام که همیشه افرادی برای گرفتن دعا به خانه ما می آیند درخانه ای بزرگ شدم که کسی که جن زده میشد پدرم و یا پدر بزرگم میرفت تا جن را بیرون کند.
افرادی را میبینم که با کوچک ترین مشکل به پدر زنگ میزنند برای یک کاغذ دعا تا مشکل حل شود
اگثریت به ما به عنوان خانواده ای که هیچ مشکلی و هیچ مسئله در زندگی ندارند، میبینند نه به واسطه مذهبی بودن و نماز خواندن بلکه به واسطه فنونی که بلدند و ورد هایی که بلدند
در خانه ما کتابهایی قدیمی با کاغذ های زرد رنگ و کاهی یافت میشود با نقوشی هندسی که اعدادی در آن نوشته شده.
به این کتابها قدرت داده اند.با دعایی که از دست پدر گرفته میشود با بسم الله ی بلند به امید درمان مریضی به امید رفع مشکل.
بله دوست من شرک ینی همین ینی خدارو فراموش کردی بچسپی به بنده خدا به امید رفع حاجت و حل شدن مشکل و…
اعمه و پیامبران از فضا نیامده اند و آنها انسان هایی بوده اند مثل من و شما.
ولی اگر باور این باشد مثل همان باور نتیجه رخ میدهد
ممنون از شما بزرگواران
بسمه ب رزاق
من وقتی فایل شناسایی ترمز های مخفی ذهن را دیدم و جوابم را نوشتم در دیدگاه ها فقط فکر میکردم بحث لیاقت است ولی وقتی این فایلو نگاه کردم دیدم نه خیلی مشکلات دیگه هم هست
باسپاس