«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت - صفحه 31
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-63.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-25 10:30:532024-07-17 15:32:14«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد اون تیکه دوم ویدیوتون پشت صحنش خیلی قشنگه. قشنگ ترین پس زمینه ایه که تا حالا دیدم عاشقشم هم درختاش هم برج هاش خیلی زیبان. با همه ویدیوهاتون فرق داره هر بار می بینمش کلی تحسینش میکنم. ممنونم بابت صحبت های مفیدتون️ تازه دارم حس میکنم چقدر نیاز دارم که این فایل رو بار ها ببینم تا حرفاتون برام عادی بشن تو زندگیم. برای همین دانلودش کردم. تو راه دانشگاه و تایم های بیکاری و شبا گوش بدم تا همین نعمات وارد زندگیم بشن. خداروشکر بابت وجودتون
به نام یکی یک دونه فرمانروای جهان،جانِ جانان
خدایا به عقلم به درکم و به انگشتان دستم کمک کن تا بتونم هرچی که توی سرم هست به نوشتار دربیارم
سلام به بهترین استاد،به دوستان عزیزم
این فایل دیروز نشانه ی روزانه م بود،درحالیکه من پست کشیک بودم و 24 ساعت بود که خواب کافی نداشتم و خسته بودم
ده دقیقه اول فایل رو دیدم ،بعد دیدم نمیتونم خیلی تمرکز کنم،ناهارمو خوردم و گفتم میخوابم بیدار شدم حتما با ذهن آماده تر فایل رو نگاه میکنم.
طبق معمول این روزها،قبل خواب با خودم جملات تاکییدی ثروت رو تکرار کردم و از خدا هدایت خواستم
خلاصه از خستگی شبکاری،من بیهوش شدم،خیلی عمیقتر از خواب معمولی
برنامه م این بود 3،4ساعتی بخوابم ،فِرش بشم
توی خواب دیدم من و خونواده م کنار یک ساختمون دو طبقه هستیم که به شدت در حال تخریبه،هرچقدر به بقیه میگفتم بیاید بیرون این سقفش داره میریزه،داد میزدم بابا این پله ها داره دونه دونه خراب میشه،انگار کسی نمیفهمید،به مادر میگفتم ببین داره گرد و خاک بلند میشه،ببین این ساختمون داره میریزه،بیخیالش بشید،از اول بهتون گفتم این بدرد نمیخوره،بزارید بریزه یک ساختمون خوب بسازیم ازش
من میدیدم بدون اینکه زلزله ای درکار باشه ،جلوی چشام تیکه تیکه ساختمون داشت تخریب میشد
بالاخره همرو راضی کردم از ساختمون فاصله بگیرند،به محض اینکه همه اومدند،یهو ساختمون آتیش گرفت و ازش یک خاکستر باقی موند…
من از یک نگاه دوربینی خودم رو میدیدم بدون هیچ نگرانی و باآرامش وایسادم و خاکستر ساختمون رو نگاه میکنم و از ته قلبم خوشحالم ودارم خداروشکر میکنم بالاخره این ساختمون خراب شده وما میتونیم یک ساختمون با کیفیت بسازیم
و بعد یک صدای بلند شنیدم،انگار یکی از بلندگو داشت این آیه رو میخوند،یا شاید هم دم گوش خودم،دقیقا نمیدونم فقط واضح بود …به روشنی روز
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ
و از خواب پریدم…دقیقا شبیه آدم هایی که یهو از کما درمیان
تا چند ثانیه منگ بودم،نفهمیدم داستان چیه
ساعت گوشی رو نگاه کردم دیدم ،یکساعته خوابیدم و امکان نداشت من با اون خستگی و بیخوابی بعد یک ساعت بیدار شم،اونم بدون هیچ سرو صدای بیرونی یا آلارم گوشی
انگار یک لحظه خدا به یادم آورد صحبت آقای رضا عطار رو و بعد فهمیدم این یک پیام از خدا بوده که تو خواب بهم الهام شده
سریع آیه رو توی نت گوشی نوشتم
ونشستم تفسیر های مختلف رو سرچ کردم وخوندم
بعد یادم اومد به نشانه ی امروزم
حذف ترمز های مخفی ذهنی درباره ثروت
نشستم دقیق به حرفای استاد گوش کردم و اصلا منگ حرفای استاد بودم
من این فایل رو از قبل توی گوشیم داشتم و گوشش کرده بودم
اما اینبار همه چیز جدید بود،جمله به جمله استاد …
تموم فکر و ذهنم تحلیل خوابم،اون آیه ای که شنیدم و صحبت های استاد بود…که خدا گفت لباس بپوش بریم پیاده روی باهم حرف بزنیم
با عشق گفتم اطاعت قربان ،لباس پوشیدم و رفتیم …طبق معمول مسیر پیاده روی به سمت دریا بود
گفتم خدا من دیوونه شدم؟دارم با خودم حرف میزنم و خودم جوابم رو میدم؟یا واقعا صدای شماست؟
گفت منم سعیده ،منم عزیزدلم،منم که دارم باهات حرف میزنم
دوباره آرامش گرفتم
گفتم خدایا چی داری میگی به من؟اون خواب..اون آیه …اون نشانه ی روزانه …
گفت سعیده،این ترمز بزرگ ذهنته،تو هنوز ثروت رو خدایی نمیدونی
به زبون میگی ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه اما هنوز ازم با ترس و لرز ثروت میخوای ،پول میخوای،چرا …؟
چرا وقتی ازم عشق میخوای احساست بهت نمیگه داری اشتباه میکنی؟چرا وقتی ازم سلامتی میخوای مطمئنی بهت میدم؟چرا وقتی ازم ثروت میخوای شک داری؟چرا فکر میکنی ثروت خدایی نیست؟
چرا درمورد عشق و سلامتی و رابطه و هزارتا چیز دیگه نگران نیستی که بهت ندم؟چرا برای ثروت نگرانی؟
سعیده نگاه کن به آسمون ،به این پرنده ها ،به موج های دریا نگاه کن،به بادی که به صورتت میخوره …اینا همش منم من …
سعیده به خودت نگاه کن …منو تو وجودت پیدا کن …ببین تو یک تیکه از منی …تو خدایی…مگه خدا نگرانی داره ؟مگه من نگران چیزی ام؟منم اون زنده که هیچ وقت نمیمیره…منم اون سلامتی که هیچ وقت بیمار نمیشه …منم اون عشقی که هیچ وقت تموم نمیشه …منم قدرت بی نهایت …منم که به هرچی بگم موجود باش،میشه
توهم یک تیکه از منی…توهم خدایی سعیده …مگه خدا نگرانی داره؟مگه من نگران میشم که تو نگران شی ….؟
اون خونه ای که توخواب خراب شد تموم باور های غلطت بود ،باید اینجوری باور های قبلیتو نابود کنی …باید آتیشش بزنی …باید از نو بسازی …
باید از پِی ساختمون آجر به آجر درست بچینی …
تو همه چیز رو از من میدونی،اما هنوز تو ثروت شک داری …هنوز ایمان قلبی نداری ثروت خداییه …
روی این ترمزت کار کن …پات رو از روش بردار بزار من کارها رو برات انجام بدم ….
باهم راه میرفتیم …حرف میزدیم و روی شن های ساحل قدم میزدیم …گفتم خدا کجا بشینم راحت باهات حرف بزنم …گفت همین مسیرو برو خودم برات جای نشستن درست کردم …
استاد شما باور میکنید چی میگم …نزدیک دریا شدم …ی جای خلوت …دوتا بتون اونجا بود …نزدیکترین جا به دریا …ولی با مناسبترین فاصله با موج اب که خیس نشم …نشستم و غرق غروب خورشید شدم …
نور نارنجی وصورتی خورشید ،دریا رو به رنگی درآورد که اصلا هیچ جوری نمیشه توضیحش داد ….
به قول شما …همه رنگ ها بود و هیچ رنگی نبود ….
تا هوا تاریک بشه همونجا نشستم و غرق زیبایی ها شدم …
استاد از دیشب تا به الان نمیدونم چندبار این فایل رو گوش کردم …پشت سرهم …ولی هربار انگار بار اولمه ..هربار جمله ها جدیده …هربار چشام گرد میشه از یک جمله ای که قبلش نشنیدم …
استاد دوست داشتم این تجربه ی فوق العاده رو با شما و دوستام به اشتراک بزارم …الان که دارم مینویسم …آسمون بی نظیری جلومه و پرنده ها دارند باهم بازی میکنند …همیشه خیلی فاصله داشتند باهام …الان هی میان تا نزدیک شیشه پنجره …و بعدش دوباره پرواز میکنند …
من این انرژی رو حس میکنم …من عشق خدارو حس میکنم …من میفهمم حتی نزدکیتر شدن پرنده ها اصلا اتفاقی نیست …
خدایا شکرت …خدایا خودت بهم الهام کردی ترمز بزرگ ذهنم رو …حالا خودت کمک کن تا تاروپود این ساختمون رو بریزم پایین و از نو بسازمش …
دوستت دارم استاد …خیلی زیاد …خیلی زیاد …
سپاسگزارتم …بی نهایت …بی نهایت …..
سلام سعیده خانم
سلام تو جواب کامنتی گفتم که خانم شهریاری شهر یار رو پیدا کرده
واین دلنوشته امروزت منو خوشحالتر کرد که حدسم درست بود که شما وارد شهرت شدی واین شهرخدا قوانینی داره داره که تو این خواب خدا بهت گفت باید ثروتمند باشی که یکی از نشانه هاش همون خونه است جزو ثروت مادی حساب میشه که در شهر خدا ساختمان کهنه شهر رو نازیبا میکنه باید خراب کنی وقصر زیبایت را بنا کنی حالا چی میخوای برای ساختن این بنای زیبا از بزرگ شهر یعنی از خدا بخواه تا بهت الهام کنه و آنچه نیاز هست بهت بده وقصرت رو بسازی تا در زیبایی وگسترش جهانت کمک کنی
واینکه از خانوادهات درخواست خارج شدن ازاین ساختمان در حال تخریب با فریاد میخواستی که از این مکان خارج بشن وآنها مقاومت میکردن احتمالا توذهنت دوست داری راه و مسیر زیبای که شناختی به آنها هم بگی همراهت بشن که در مدار نیستند بقول استاد ما باید روی خودمون کارکنیم ونتیجه بگیریم وهر که تو مدار باشه به سمت این راه سعادت بخش وارد میشه مثل برادرتان .
جالب اینکه من امروز شمال بودم شهر رامسر در کنار دریا مواج وبینظر زیبا نسیم روح انگیز مردمان که در حال لذت بردن از این فضای زیبا بودن وقتی صدای پیام ایمیل اومد باز کردم وکامنت زیبایت را خواندم وشما از دریا وامواج و عظمتش گفتی گفتم چه همزمانی بین کنار دریا شما ومن رخ داده است خدایاشکرت
شادو سالم وثروتمند باشی
سلام به برادر عزیزم
بی نهایت و بی نهایت ازت سپاسگزارم که در حقم لطف کردی و برام نوشتی
بسیار بسیار به درک بیشترم ازین خواب الهام گونه کمک کرد
شما از زاویه ای به این ماجرا نگاه کردی که من بهش دقت نکرده بودم
و پیدا کردن این باگ بزرگ رو مدیون شمام و حتما تموم تلاشم رو میکنم پام رو از روی این ترمز بردارم
از خداوند قادرومتعال میخوام همونطور که از دست شما من رو آگاه کرد،از طریق بی نهایت دستانش ،بهتون کمک کنه و هر روزتون پر از معجزه باشه
سپاسگزارم بی نهایت
قلب فراوان
سلام بر دوست معنوی توحیدی من
سعیده جاان کامنت هات بوی معنویت رو میده این ارتباطت با خدای درونت تحسین برانگیز
بهت تبریک میگم واز خدا براات ارزوی رسیدن به وحدت الهی رو خواستارم
وخدا رو سپاسگزارم که مرا در این مسیر الهی در کنار شما دوستان فرهیخته قرار داده
خدایا شکرت
سلام به همه دوستان هم فرکانسیهای عزیز ممنونم به خاطر این آگاهی های عالی که نوشته اید کلی ایده گرفتم یه ترمز خیلی بزرگ تو خودم پیدا کردم این که من میخام فقط فقط با کار فیزیکی به ثروت برسم در حالی که ثروت یه موضوع ذهنیه وباید همه چشم امیدم به خداوند رزاق باشه اوخودش میدونه چطوری از چه راهی منو به استقلال مالی برسونه البته که هنوز خیلی جای کار داره خیلی سنگین تمرکزی باید روی خودم کار کنم خلاصه باخواندن کامنت شما کلی ایده گرفتم به امیدموفقیت همه دوستان عزیز
سلام خدا
سلام استاد خوبم سلام مریم قشنگم
خیلی ممنون از فایل بی نظیرتون
وای استاد چقدر به این فایل نیاز داشتم
خدایا شکرت.
استاد نگم از این باور عدم احساس لیاقت و ارزش
یعنی من هرکاری میکردم که ی جوری به خودم بفهمونم نمیشد
اینقدر این باور برای من شهودی و عینی هست که با عمق وجودم پی بردم اینکه من به خواسته هام نمیرسم دقیقا همین باور غلطه بی ارزشی هستش
شاید باورتون نشه ولی واقعا هیچ دلیلی برای این باور پیدا نمیکنم که چرا این باور اینقدر در من ریشه کرده
با اینکه ی دختر کاملا زیبایی هستم
ی دختر کاملا زرنگ و با استعداد
ی دختر کاملا پر انرژی و نشاط و همیشه شاداب
ی دختری که هر جا میرم فقط تعریف خوبی من میشه
هر جا میرم سریع با همه دوست میشم
اصلا نمیدونم دلیل این باور غلط چیه
تازه همه بهم میگن تو لیاقت بهترین زندگی رو داری لیاقت بهترین رابطه رو داری
وارد رابطه که میشم چنان وابسته طرف میشم انگاری کنه تازه همه میگن بابا تو خیلی از این طرف سری تو لیاقتت خیلی زیاده این چیه که باهاشی
کلا تا این ثانیه نفهمیدم علت این باور چیه که هر کاری میکنم ازش رها نمیشم.
ولی شبی کلی برای خودم نوشتم
که من بنده لایق و برگزیده خدا هستم که خداوند منو تو این مسیر قرار داده
من بنده لایق کسب ثروت هنگفتی ام که دارم تعهدی روی باورهام کارمیکنم
من لایق ثروت هنگفتم که میخوام باورعدم لیاقت رو از بین ببرم
من لایق ثروت هنگفتم که شغل پردرآمدی دارم
من لایق ثروت هنگفتم که به ماشین میلیاردی فکر میکنم
من لایق ثروت هنگفتم که به بهترین خونه تو بهترین نقطه شهر فکرمیکنم
من لایق ثروت هنگفتم که بالاترین مدل گوشی فکر میکنم
من لایق ثروت هنگفتم که روزانه خداوند منو هدایت میکنه
من لایق ثروت هنگفتم که خداوند به من قدرت خلق خواسته هامو داده
من لایق ثروت هنگفتم که دارم اینجا کامنت میزارم
من لایق ثروت هنگفتم که باور غلطمو پیدا کردم
اصلا من لایق ثروت هنگفت و رابطه فوق العاده ام که انسانم و اشرف مخلوقات و خالق خواسته هام.
خداوندا سپاس گذارم سپاس گذارم سپاس گذارم
با سلام و درود خدمت استاد عزیز وگرامی ..وعرض ادب خدمت دوستان هم مسیر ..
بنده قلبا از شما استاد تشکر میکن که به خودم لیاقت دادم تا دیگه به دنبال این نباشم که احساس لیاقت از خودم بگیرم …خداوند خود گفته که نه زائیده ونه می زاید تعریف انرژی که همه میدونند نه بوجود میاد ونه از بین میره پس جاودانه است…تعریف خدا برای من …چقدر خوبه که دیگه خودم برای خودم دعا میکنم چون دیگه این باور و ندارم که من چون با زبان خودم گناه کردم پس لیاقت دعا کردن و ندارم …خدایا شکرت بابت این آگاهی ..خیلی جمله مهمی و استاد گفتن که این باور و دیگه نداشته باشید و درکش خیلی مشگل نیست اگه رو خودمون کار کنیم که باید ببینیم خدا چی میخواد اگه خدا بخواد میشه ،تقدیر ما نوشته شد است بنده معتقدم شما خود دیگر خالق زندگی خود هستید چون خداوند الگوی بنام استاد عباس منش گذاشته که به ما حالی کنه که بابا اگه تقدیر این بنده من این بود الان باید نهایت یه کارمند تو بندر عباس باشه پس گفته شما استاد برای من وحی منزل چون دارم میبینم میشنوم وخودم دارم تجربه میکنم…همیشه شرطی با خدا کار میکردم یادم میادگفتم اگه من فلان جا برم سر کار نذر میکنم هر سال تو محرم فلان کار و بکنم و یا شنیدید دیگه فلانی بیمه فلان امامه و یا غیره …خوب دیگه احساس من میگه به این الان شرک …
یه جا سوال شده بود که تصویر ذهنی شما از خداوند چیست ؟
من قبلا پاسخ دادم یه آدم با ریش های بلند سفید و نورانی و مهربان که همیشه با محاسنش داره بازی میکنه و به حرف های ما گوش میده و اصلا حرف نمیزنه وفقط کله تکون میده.
همیشه میگفتم یا فلان امام میشه یه زن خوب به من بدی یا میشه من و ثروتمند کنی دست فقرا رو میگیرم انگار من خودم خدا هستم که خودش نمیتونه به فقرا حال بده میخواد من بدم چقدر حس خوبی که آگاه میشی…
ولی اینم بگم این حرف ها تو جامعه ایران اصلا قابل درک نیست و به آدم کلی وصله های نا جور میبندند …ولی برا من مهم نیست چون خودم میدونم سوار چه قطاری شدم .و مقصدم کجاست…دیگه حتی به مادرم هم نمیگم برای من دعا کن چون احساس لیاقت و از من میگیره….دیگه دوستندارم به هم بگن این روزی بچه هات که خدا بهت داره میده…یعنی چی خدا لیاقت و از من گرفته داده به بچه هام یا اینکه میگن این روزی زن گرفتن تو که داری خوب پول در میاری ..یا اینکه هرکس به پدر مادرش خدمت کنه خدا بهش ثروت میده سلامتی میده حالا تکلیف چی یه پدر ومادر هم سلامتی دارن و هم ثروت …بنده نمیگم به پدر و مادر خوبی نکنید نه من میگم شما لیاقت از خودت ون نگیرید چقدر انسان هست که ثروتمنده ولی پدر و مادر نداره چقدر انسان هست که به پدر ومادر صبح تا شب خدمت میکنه و نیازمنده پس شرتی بودن اصلا خوب نیست ….
اینها همه نیازمند این هست که شما اعتماد به نفس داشته باشی…
خیلی مهمه که شما خودتون حال خودتون خوب نگهدارید…وگرنه کسی نمیتونه حال شما رو بد کنه…. الا خودت…
من لیاقت بهترین ها رو دارم
من لیاقت دعا کردن برای خودم و دارم
من لیاقت بهترین خونه رو دارم .
من لیاقت بهترین ماشین و دارم .
من دیگه با خودم حال میکنم .
به خودم گیر نمیدم چرا موهام فره
چرا دماغم این شکلی ….وچرا تو این خانواده بزرگ شدم .چرا های دیگه ….چون همه این چرا ها ناشکری محسوب میشه و احساس لیاقت و از من میگیره…
امروز توی جمعی که میرم دیگه برام مهم نیست تحویل بگیرن یا نگیرن از من خوششون بیاد یا نیاد چون خودم با خودم تو صلاح هستم احساس ام از درون خوبه چون مسیرم خیلی خیلی خیلی قشنگ و زیبا داره طی میشه …اینم بگه قبلا خیلی اذیت میشدم کسی تو جمع تحویلم نمیگیرفت…
به لطف خداوند و کمک استاد تونستم به خودم عزت به نفسم بدم …
طبیعی ترین کار دنیا ثروتمند شدنه..
طبیعی ترین کار دنیا سلامت زندگی کردنه..
استاد عزیز از شما سپاس گزارم که آگاهی در زندگی به من دادی …ودعا میکنم برای خودم که بتوانم به دیگران آگاهی بدم..
سلام دوستان
پیشاپیش سپاس گزارم برایه وقتی که میزارین و راهنمایی هایه با ارزشتون
واقعا کمکم کنید که این سوال به گوشه استاد برسه بلخره بتونم به بزرگ ترین جواب زندگیم برسم
من اسمم محمد زینلی هستش متولد 75/2/3 دوستان تولد من پارسال خیلی عجیب بود فکرشو کنید تاریخ 01/2/3 که دقیقا اون روز شب قدر هم بود روز تولدم تنهایه تنها بودم بخاطر اختلافم با خانواده تو خیابونا مونده بودم نشسته بودم تو یه پارک نزدیک طلوع افتاب کلی پرنده و تعداد زیادی سگ جمع شده بودن دور من حس میکردم علت کارشون از تنهایی در اوردن منه و تبریک روز تولدم اون روز هر بار ک به ساعت نگاه میکردم شکل هایه مختلف اعداد جفت و جور میشدن باهم منم واقعا دلم شکسته بود و به معنی واقعی هیچکسو تو زندگیم نداشتم کلا ک دوستو رفیق ندارم تنهام خانواده م قیدمو زده بودن خیلی غمگین بودم اژ اون روز تا امسال که تولدم شده 02/2/3 که دقیقا روز عید فطر بود به هرچی نگاه میکردم شکل قلب میشد مثلا اب میوه میریخت رو لباسم شکل یه قلب میشد تز هر جا رد میشدم لکه هایه اسفالت شکل قلب میشدن حتی لایه چمن ها تو گیاه ها یه گیاهی دیدم ک برگش شکل قلب بود کاملا…
من به دنیا اودم رویه قلبم پدر مادرم میگفتن نقشه ایران بود مثل یه خال ولی بزرگ ک شدم این خاله پاک شده
من تا حالا 20 سالگی به بعد 4 تا دندون کشیدم و خیلی معجزه وار جاشون دوتا دندون در اومده جایه خالی دندونمو پر کردن خود به خود یکیم اضافه بقلش در اومده
یه دندون پزشک بهم گفت تو عمرش چنین چیزی ندیده و معجزه س واقعا
من امضام اسم االه محمد و علامت بی نهایت هست که دقیقا چند ماه قبل تولدم بعد 25 سال اولین بار امضا تونسم درست کنم بره خودم اینم ناخوداگاه زدم مدلشو
دوستان من این مسله رو جرعت نکردم به کسی بگم ترسیذم فکر کنن دیونه م از قضاوتا ترسیدم اون زمان طولانی که تو خیابون مونده بودم کارتون خواب شده بودم
از اسمون یه صدایی میشنیدم البته چندین نفر بودن مل یه ارتش یا سپاه بزرگ تعدادشون خیلی زیاد بود منو تعقیب میکردن انگار قدرتشون و کارایی ک میکردن برام مثل غذا رسوندن بهم بعد چند روز گشنگیو پول گزاشتن سره راهمو و نحو هایه مختلف به شکل انسان سره راهم میومدن هر وقت میخواسم کارایه احمقانه بکنم مثل خود کشی جلومو میگرفتنو نمیزاشتن یه حرفایی میزدن مدام راجبه من صحبت میکردن تعریف میکردن ازم انگار حفاظتم میکردن به معنی واقعی کلمه و وقتی میدیدم چقدر نظم و قدرت دارن متعجب میشدم مثلا یه کاغذی که خیلی وقته قبل یه ادمی برایه خودش نوشته بود و با خودش حرف میزده و تیکه ای ازش که پاره شده بودو به طرز عجیبی رسوندن دستم که توش نوشته بود کی میخوایی بفهمی تو با بقیه فرق داری کی میخوایی دست از این کارا برداری ؟ واقعا خجالت میکشم بگم درگیر چه اشتباهی شده بودم که هنوزم تو همون اشتباه گیر کردم پشیمونم از کارم و خیلی خیلی سخته که بخوام درست کنم و اصلا فکر میکنم علت شرایط بد زندگیم همین اشتباهه که نا خواسته و از رویه جهل واقعا ندونسته و از بچگی درگیرش شدمه و تا النم نتونسم از پسش بر بیامه
من کلا تو خانواده دوستا به ادمه خر شانس معروف بودم همیشه واسم اتفاقایه عجیب غریب میفتاد معجزه وار
نمیتونم بفهمم دلیل این تاریخ روند و هم زمانیش با شب قدر که حتی یه سوره راجبش تو قران داریم و امسال ک تولدم افتاد عید فطر دندونامو امضامو و کلا شخصیت عجیب غریبمو اونایی ک باهام حرف میزدن همیشه فکر میکردم چیزی رو بهم نمیگن ازم مخفی میکنن چیه ؟
با اشتباهاتی که من کرذم الن باید یا مرده باشم یا یه کارتون خواب با ظاهره خیلی افتضاح تو جوب ها میشدم اما با این که بالایه ده بار کارتون خواب شدمو اشنباهمو تکرار هایه زیادش خداروشکر از لحاظ ظاهری حتی قیافه و هیکلم بهتر از قبله باز برگشتم سره جایه قبل تو خونه بابا مامانم هنوز بیکارمو شرایط خیلی بدی دارم الن 26 سالم تموم شذ نزدیک 9دساله درگیر خیابونا و مدام اشتباه کردنم
و هدایت شدم به سمت استاد و حتی افرادی بدون این ک بشناسنم بهم دوره هایه استادو دادن که من ارزو بوده برام پولشو داشته باشم
بنظرتون چراااااااااااا ؟؟؟؟؟ یادتون هست 88/8/8 تولد امام رضا ؟؟؟ این نشونه ها دقیقا چی میخوان بهم بگن ؟ چرا اینقدر تنهام تو زندگیم پدر مادرمم حتی از بچگی بهم میگفتن چه اشتباهی کردیم بچه دار شدیم بچه هایه ما باعث بدبختیمونن الن مستاجرم محمد مقصرش تویی تو نبودی ما خوش بخت بودیم من پول دار میشدم حتی بهم میگن الن بمیریم تقصیره توعه مرگشونم میندازن گردنه من هیچ اشتباهی میگن تو زندگی نکردن خیال میکنن حیقیتا ادمایه خوبین نیازی به تغیر ندارن حتی منم میخوام تغیر کنم مانع میشن مدام میکوبن تو سرم گزشته رو میگن تو این ادمی هیچ یادت نره خیلی عجیبه بخوام فراموش کنمم مدام بهم میگن غلط کردی تو این ادمی ادا در نیار !!! چند روز بود به خودکشی فکر میکردم و کلا دوست دارم از تمام خوشی ها لذت هایه دنیا بگزرم و نیستی و پوچی برم !!! و میدونم خوده این کفر گفتن مدام طلب بخشش میکنم بخاطر این که نا امیدمو دوست دارم بمیرم تنهامو در اصل خدا همیشه هست تنها نیسم میدونم …. نمیدونم چرا ؟؟ نمیدونم من کیم ؟؟؟ نمیدونم ؟؟؟ دوستان شما یه هدیه خیلی با ارزشین برام ببخشید پر حرفی کردم یکمی سبکتر شدم امید دارم جوابمو بگیرم
میدونم خدا جواب تمام سوال ها مشکلاتو میدونه و من باورم ضعیفه حتما
بنام رب وهاب و غفور
سلام به عزیزان دلم، خانواده دوست داشتنی ام
روز 48ام
خیلی از شنیدن این فایل روحیه گرفتم، چون قبلش به خداوند گفتم خدایا من هدایت کن به فایلی که بتونم آگاهی ای که داره رو ارائه میده رو بهتر درک کنم، آگاه تر باشم و بتونم به بهترین شکل ازش استفاده کنم
و الان که این فایل رو دیدم چقدر روحیه گرفتم، خداییش استاد شما واقعا کارتون درسته، واقعا عالی هستید همین فایل های رایگان دارن به بهترین شکل اصل رو میگن و هیچ بهانه ای برای هیچ کس نیست که بگه من به اطلاعات دسترسی ندارم، دسترسی به اطلاعاتی که زندگیمون رو تغییر بدن در درجه اول فقط و فقط به خواست ما و انتخاب ماست؛ اینکه ما بخوایم زندگیمون رو تغییر بدیم
و اما این فایل زیبا و نکات ارزشمندی که یاد گرفتم، چند وقت پیش از مسئله ای که در ذهنم ایجاد شده بود، و تونستم حلش کنم این بود که برای خودم برای اوینکه احساس بهتری داشته باشم یک فایل با صدای خودم از چند جمله تاکیدی که به شدت بشون احتیاج دارم پر کنم و گوش کنم و یک آهنگ قشنگی هم زیرش گذاشتم و گوش میدم و فوق العاده لذت میبرم از شنیدن صدام چون واقعا صدای زیبایی دارم، و یکی از این جملات این بود: “من ارزشمند آفریده شده ام” ، یعنی اصلا نیازی نیست که کار خاصی کنم و یا فعالیت خاصی انجام بدم که ارزشمند باشم، من ارزشمند آفریده شدم، من Already ارزشمند هستم. و به قول استاد در این فایل من همینی که هستم، همینجوری که هستم، فارغ از گذشتم و اتفاقات گذشته ارزشمندم.
همین قسمت که استاد این رو میگن، فایل رو استپ کردم و فهمیدم که باید بنویسم
و اومدم شروع کردم به نوشتن؟ و همینطور جمله استاد رو در ذهنم تکرار میکردم و مینوشتم که “به اندازه ای که خودت برای خودت ارزش قائل باشی، به همون اندازه هم جهان نعمت و ثروت رو وارد زندگیت می کنه”.
بعد اومدم این سوال رو نوشتم که چطوری میتونم این احساس ارزشمندی رو به جهان نشون بدم؟ در واقع چطوری میتونم خودم احساس ارزشمندی کنم؟ که این فرکانس و احساس رو به جهان بفرستم؟ و جواب های زیر به ذهنم اومدن که هم اکنون دارم تو دوره ها و یا از فایل های دانلودی یاد میگیرم
1-با احترام گذاشتن به خودم
2-با پذیرش خودم و گذشته خودم و هر وقت تصویری از گذشتم اومد جلو چشمم و یا حرفی از اونموقع یادم اومد به خودم بگم: هر کاری، هر رفتاری و هر اتفاقی اونموقه رخ داده چیزی بود که مربوط به فرکانس اونموقعم بود، و با توجه به علم و دانش و اطلاعات اونموقم اون رفتارها و حرف ها درسترین کار و اقدام ممکن بودن و هرچی شده گذشته و گذشته تا زمانی که من بش فکر نکنم و باش در صلح باشم (با پذیرش اون) نمیتونه در حال و آینده من تاثیر بزاره، و بهترین راه اینه که به فکر الانم باشم و با درست فکر کردن و کنترل آگاهانه افکار و اعمالم، احساسم خوب نگه دارم که حال خودم رو نجات بدم و آینده بهتری داشته باشم.
3-با خودم مهربون باشم و تقوا کنم در سرزنش کردن خودم، و اگر اشتباهی کردم بگم این اشتباه نیست بلکه من در حال تجربه کردن هستم.
4-با درست غذا خوردن و سالم غذا خوردن به بدنم احترام بگذارم (مثلا من به شیرینی جات خیلی علاقه دارم، یجورایی مزه مورد علاقه من شیرینی جات هست تا جاییکه من ماه رمضونای قدیم چای و نبات و زولبیا نوش جان میکردم، ولی بخاطر اینکه به پوست خودم احترام بزارم و چون متوجه شدم هر وقت چیز شیرین میخورم البته در قالب زیاد، یکی دوتا جوش میزنم، الان تقریبا 6 ماهی هست که خیلی کم کردم شرینی جات رو و چاییم با یکی دو دونه خرما میخورم و یا تلخ).
5-با ورزش کردن در حد توانم و شیپ دادن به بدنم هم به بدنم احترام میزارم و هم به فکر و ذهنم.
6-با خودم به مهربانانه ترین شکل ممکن جوری که انگار دارم با مهمترین شخص زندگیم حرف میزنم، گفت و گو کنم، بصورت آگاهانه برای خودم خلوت ایجاد کنم و حرف بزنم با خودم (من از خیلی پیش عاشق حرف زدن با خودم بودم، چون یجورایی با این گفت و گو خواسته هام، هابی هام و خودم رو کشف میکردم، یعنی حرف زدن با خودم برای من خیلی بیشتر از اینکه با دوستام حرف بزنم، برام لذت بخش بود؛ تا جایی که واقعا از تنها بودن و اینکه آگاهانه وارد هیچگونه رابطه ای نمیشدم، خوش میگذروندم و واقعا همش در جواب دوستام که چرا دوست پسر ندارم این بود که واقعا وقت ندارم، چون همینطور که بیشتر با خودم خلوت میکردم و حتی گاهی اقوام دور عروسی دعوت میشدیم من از خانواده میخواستم که باشون نرم و تنها بمونم خونه تا با خیال راحت و بلاند با خودم و خدا حرف بزنم، چون مثلا دانشگاه بودم اونموقع تمام روز رو و دوست داشتم بیام خونه خلوتی داشته باشم، و همینجور بیشتر خودم رو کشف میکردم و واقعا کشف خود انتهایی نداره، کهکشانی هست برای خود این درون آدم، کهکشانی و جهانی بس وسیع و بی همتا).
7-گاهی برای خودم جایزه بخرم، با دلیل یا بدون دلیل، خودم رو با خرید هدیه ای که همیشه دوست داشتم چیزی که ضروری نیست ولی بم احساس خوب میده، خوشحال کنم.
8-با ارتباطام و نحوه ارتباطام با افراد دیگر و نوع دوستانی که داریم، افرادی که در اطرافمون هستن و شکل رابطه ای که باشون داریم: حرفایی که میزنیم و میشنویم؛ آما در مورد رشد و بهبود هست و یا …؟
9-با گوش دادن هر روزه و تعهد بدون مذاکره دادن به خودمون برای کسب آگاهی هر چه بیشتر از این سایت ارزشمند و سیراب کردم روحمون تا جایی که در توانمون هست.
اینجوری فرکانس ارزشمند بودن از من ساطع میشه و جهان نعمت هایی رو به شکل افراد، ثروت و غذا وارد زندگیمون می کنه که ارزشمند هستند و همین حس عالی رو بمون بدن که خودمون در مورد خودمون داریم.
و اونقدر این راه و کارها و عادت رو ادامه بدیم، تا در شخصیتمون حل بشه، تا بشیم یه شخصیتی که فوق العاده برای خودش ارزش قائله no matter what.
خدایا شکرت برای دسترسی داشتن به این آگاهی ها
خدایا شکرت برای وجود گرانقدر شما عزیزان
عاشقتم رب وهابم که حمد و ستایش فقط سزای توست
عاشقتونم خانواده عزیزم
در پناه الله باشید.
سلام و درود فراوان بر شما
خانم منصوری این نکات ارزشمندی که شما گفتین واقعا چقدر انرژی بسیار زیادی رو به من منتقل کرد سپاسگزارم از این شخصیت هماهنگی که برای خودتون ساختین و هر روز درحال بروز رسانی هستین درود بر شما
چقدر زیبا گفتین که با این کارها من بخودم احترام میزارم و خود بخود جهان هم پاسخ میده
وقتی منم از خودم سوال شمارو پرسیدم که چگونه میتونم احساس ارزشمندی کنم دقیقا یسری از جواب های که برای منم میومد شبیه به جواب های شما بود
مثلا من پرسیدیم همون لحظه جواب اومد برام که
تو تصویری از خداوند هستی بدون هیچ دلیلی ارزشمند خلق شدی
یا اینکه این جوابی که برام اومد خیلی حال کردم
با همنشینی با افکار و باورهای مناسب، تو احساست بهتر میشه و وقتی این روند رو ادامه بدی تو بدون اینکه متوجه بشی میبینی که خودتو خیلی دوست داری و این دوست داشتنه که خیلی واقعی هست خود به خود ارزشمند بودن تورو در جاهای مختلف نشون میده
که میرسیم به بخش های مختلفی مثلا
دوست داری بدنت زیبا بشه ارزش قائل میشی بهاشو میپردازی و شروع میکنی به دویدن
یا اینکه خیابون راه میری یهویی دوست داری نوشیدنی بخری، پولشو داری میدونی حس خوبی بهت میده
میری میخری و بهاشو میپردازی
برای خودت ارزش قائل هستی
حالا جهان هم این روند و این بازی رو با تو ادامه میده
بنابراین بازم با این کامنت شما یادآوری شد بمن که چقدر من یسری کارها رو بصورت ناخودآگاه انجام میدم و جزئی از ویژگی های خوب منه
واقعا خداروشکر میکنم بخاطر زنده بودنتون و انرژی مثبت تون
از خداوند توانا برای شما
عشق فراوان
ثروت در ابعاد زیاد
سلامتی طولانی
و عاشقانه ترین روابط رو میخواهم
شما لایق ترین و ارزشمند ترین هستین
آقای عثمانی عزیز و با محبت سلام به شما
رمضان الکریم بر شما مبارک باشه دوست من
چقدر خوشحال شدم کامنتتون رو دیدم، خیلی سپاس گزارم از صحبت های زیباتون
و چقدر صحبت هاتون دلنشین و عالی بودن، از شما ممنونم
و فوق العاده از آرزوها و دعاهای قشنگی که کردین سپاس گزارم و لذت بردم، چقدر انرژی گرفتم، دقیقا چیزایی رو گفتین که دوست داشتم بشنوم و جزء سپاس گزاری های این چند وقتم هست
بازم بخاطر کامنت پر از انرژی عالیتون سپاس گزارم
انشالله فراوانی در عشق و سلامتی و ثروت رو تجربه کنید
در پناه الله باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربانم
با تشکر از استاد جان عزیزم و خانم شایسته و دیگر دوستان سایت عباس منش که برای آگاهی بخشیدن به ما و رشد و شکوفایی توانایی های ما با عشق و بدون هیچ چشم داشتی تلاش می کنند و برای خودشون بهترین باقیات و صالحات رو جمع می کنند.
می خواستم در مورد این فایل و آگاهی آن که بسیار هدایتی بهش رسیدم نظر خودم رو بدم تا شاید برای دوستان گلم و از همه مهم تر خودم باعث خیر و آگاهی و شناخت ترمز ها بشود. واقعا در مورد احساس لیاقت چقدر همه ما مشکل داریم و منی که از دید خودم کلی پیشرفت کردم و از دید خودم از شاگردان خوب استاد در همه زمینه ها هستم مثل نتایج قانون سلامتی و روانشناسی ثروت وکشف قوانین زندگی و … اما باز هم با دیدن این فایل و نظرات دوستانم چقدر آگاه تر شدم که ظرفی که استاد میگه همیشه و در قرآن هم آمده که هر چقدر بزرگتر باشه بیشتر از نعمت ها و ثروتی که هر لحظه در حال باریدن هست مثل بارانی دائمی ، بیشتر می توانم داشته باشم و کسب کنم ، و این ظرف همان احساس لیاقت و ارزشمندی من است که هر چقدر که خودم رو لایق تر ، برگزیده تر و سزاوارتر بدانم بیشتر از این نعمت و ثروتی که همیشه هست برخوردار میشوم و در واقع فاصله من تا بدست آوردن آنها احساس لیاقت من است و باور به اینکه من لایق بهترین ها هستم و حق طبیعی من است که در ثروت ، سعادت، خوشبختی و سلامتی غوطه ور باشم و اگر این نباشد غیر طبیعی است وااای چقدر این جاش رو دوست دارم که استاد هم تو خیلی از فایل ها میگه که اگر ثروتمند ، سعادتمند و خوشبخت و سلامت نباشم غیر طبیعی است .
ما باور نداریم که حق طبیعی ما زندگی در مکانی آرام ، آباد ، پیشرفته و آزاد هست.ما باور نداریم که حق طبیعی ما داشتن بهترین و لوکس ترین ماشین ها و خانه ها ست و بهترین و به درد بخورترین دوستان است و صالح ترین فرزندان و عاشق ترین همسر است . و بی نهایت نعمت در بی نهایت کیفیت و کمیت است.
از بس که از بچگی هر چیز بزرگی خواستیم و یا آرزوی بزرگی داشتیم از طرف خیلی ها مسخره شدیم و بهمون خندیدن و سرکوب شدیم که «تو همین درس و مدرسه ات رو برو یا همین پراید رو بخر ، کارخونه زدن و بوگاتی خریدن پیشکشت».
همیشه بیشتر خواستن و بهترین ها رو خواستن رو برامون چیز بدی نشون دادن و حتی همیشه اونی که به کم قانع هست و یه ماشین معمولی حتی داغون داره رو انسان موجه تری دونستن که همه تو باورهای توحیدی ریشه داره که خدا رو اونقدر بزرگ و بخشنده نمی بینن و دید انسان گونه به خدا دارن و من هم توی افکارم ناخود آگاه میگفتم که دیگه خیلی بیشتر خواستن کار بدی هم نباشه خوب همنیست و هر چی کم تر بخوام خدا بیشتر دوستم داره غافل از اینکه خدا خوشحال تر میشه که من بیشتر ازش بخوام چون با بیشتر خواستن واحساس لیاقت برای داشتن بهترین ها شکر و سپاسگذاری خدای وهاب رو به جا اوردم و در ضمن به قول استاد بنده خوب و مومن کسی هست که صبح تا شب از خدا در خواست کنه و باور داشته باشه که خواسته اش با عزت بهش داده میشه و بسیار بسیار لذت میبره که ما بیشتر بخواهیم و بیشتر برای خودمون با بالا بردن استاندارهامون ارزش قائل هستیم که در واقع برای بزرگی وقدرت و عظمت خدای یکتا ارزش قائلیم و او را یگانه قدرت جهان میدانیم.
انشاالله که هر روز متعهد تر و مصمم تر و صبور تر باشیم در مسیر عشق و تسلیم و زندگی.
خدا بهتون صد برابر خیر و برکت بدهد بابت زحمات و آگاهی هاتون استاد عزیز و به امید دیدار شما با دل و جان
به نام خداوند بخشنده و مهربان ..
وقتی به حرفهای استاد گوش میکنم ….
وقتی هربار ،..
بارها و بارها فایل هارومیبینم ،گوش میکنم …
چه فایل های رایگان ..چه فایل هاومحصولات استاد رو ..
بعد باخودم تکرار میکنم ..
ببین مریم این موضوعی که العان داری بهش فکر میکنی چیه …
یاوقتی به یه اتفاق نگاه میکنی ..
تمام اینها اصل اون اتفاق یا موضوع ،بحث جمله ،کلمه تصویر ،،رو برات وارد زندگیت میکنه ..
وبعد میبینم چقدر خوب ذهنم داره تربیت میشه والارم ها روشن میشن ..
که توجه به هرموضوعی اصل اون رو وارد زندگیت میکنه ..
اونوقت بادقت بیشتر به موضوعات یاهرچیزی نگاه میکنم ..
اگه بیرون باشم سعی میکنم به زیباییها نگاه کنم ،مثل زیبایی آسمان ،رنگ آسمان ،شکل ابرها ..
به تنه ی زیبای درختها ..
به سبزی رنگ برگها ..
به تصویر زیبای آدمها .به خنده های بچها ..به روابط های دوستانه ..به ارتباط های عاشقانه ..
به جملات زیبا ..به پرنده ها به کلاغ ها .به خونه های زیبا .ماشین های زیبا وتمیز ..
به هرچی زیباست نگاه میکنم ..
بعد باخودم میگم تکرار میکنم هرچی بیشتر توجه کنم به نکات مثبت اطرافم به نکات مثبت اطرافیانم بیشتر ازاین جنس وارد زندگیم میشه ..
وبرای خودم تکرار میکنم هربار همه ی اینها رو ..
شاید قبل ها اگر جایی میرفتم حتما روی نکات منفی توجه میکردم ..
حالااگر میمهانی بودمه میرفتم، تا میمومدم خونه از نوع حرف زدن لباس پوشیدن ونوع زندگی قضاوتش میکردم اصلا یاد ندارم من حتی جاهای زیبا رفته باشم ونکات منفی اونو نگفته باشم ..
ولی العان با عشق به همه چی نگاه میکنم .انگار تازه پامو به این دنیا گزاشتم ..
دیگه برم جایی کسی رو قضاوت نمیکنم دنبال نکته ها ی منفی نیستم.بلکه دنبال نکات مثبت هستم وبارها اونارو تکرار میکنم ..
چقدر خوبه که یاد گرفتم ازاین زاویه ببینم و تجربه کنم ..
وقتی حرف از توحید میشه …
حرف از ثروت میشه…..
میبینم اینا بهم وصلن
العان فهمیدم که خدا همه چیزه ..
من خدا رو توهمه چی میبینم توی تمام صورتهای مردم اطرافم ..
که همین باعث میشه قضاوتشون نکنم .
من زیبایی اطرافم رو از درختها وپرندها وحتی مورچها سوسکها هرچیزی رو خدا میبینم ..
خدا توهمه چی وجود داره برام هست ..
من نعمتهای زندگیم و پولمو این حس خوب بعد از خریدم،توهر وسیله ای رو خدا میبینم ..
میدونید بچها ازوقتی اینطوری به همه چیز نگاه میکنم .آسون شدم .من سبک تر شدم .من آرام تر شدم ..
هول نمیزنم ..
فقط میگم خدا توهستی همه جا بامنی چه فرقی میکنه کجا باشم توچه کشوری باشم ..
چه خانواده ای …هرچی ..
همه جاتویی من به هرچی نگاه کنم جلوه ای از تورو میبینم ..
این حرفها هم همش از خداست ..
چقدر حالم خوبه چقدر راحتم .چقدر زندگی آسونه قشنگه ..من دارم کیف میکنم ..
وقتی استاد میگه خودمون خالق زندگیمون هستیم ..
من میگم آره آره درست میگی همش همینه ..
ومن دارم خلق میکنم همین لحظه همین حرفها همه خلق شدن ..
من این روزها تواسمانم واحساس پرواز دارم ..
یه روزی بود باخودم وخدادصحبت میکردم ..
میگفتم خدایا میشه اونقدر دلم آروم باشه اونقدر خیالم راحت باشه .اونقدری بیخیال این داستانا باشم که حالا این پوله این وام این قرضه این خرید بچها خرید خونه فلان سفر و…….
توزندگیم آسان بشه خدایا میشه یه روزی من راحت باشم وهمه چی خودش درست بشه ..
امروز اونروزه به لطف حرفهای استاد به لطف هدایت خداوند همه ی اینها شد ..
چون من بهش فکر کردم .چون یه روزی تمام این تضادها برام خواستن شدن ، اسان بودن واسان شدن توزندگیم….
ومن خلقش کردم وامروز دارمش به لطف الله ..
استاد من خیلی خوشحالم ..ومیخوام این احساس خوبو تا همیشه باخودم داشته باشم ..
اینجا مکتوبش کردم تا هروقت خوندمش یادم باشه ..
خدا همه چیزه اگه خدارو بفهمیم به همه چی میرسیم ..
آخه خدا توهمه چیزه توگرماتوسرما تواتیش تو ابرها توبرگها تودرختها توادمها تورنگها توخورشید تو شب توتاریکی همه جا هست من خدارو داشته باشم من بهش وصل باشم من بندگیشو کنم اونم اربابمه اونم عشقمه به همه چی میرسم…
باخودم میگم خدایا وقتی تواین دنیا من اینهمه با نعمت وبااین احساس خوب هستم وقتی خدا بهم اینجا اینهمه نعمت زیبا داده ..
ببین وعده ی خدا حقه صدها برابر. زیباترین تواون دنیاست خدا دروغ نمیگه حرفهای خدا راسته خودش وعده داده …
منم میخوام هم این دنیا هم اون دنیا دروفور
نعمت وثروت وزیبایی وعشق باشم ..
خدایا شکرت شکرت واسه تمام این حرفها این احساس خوب ..که همش ازخودته باعث همه ی این ها تویی ..
خدایا تنها تورو میپرستم وتنها ازتو یاری میجویم ..
خدایا مارو به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان وغضب شدگان …
خدایا شکرت به خاطر وجود استاد نازنین عباس منش ..
خدایا شکرت واسه وجود مریم خانم شایسته وزیبا ..
خدایا شکرت واسه این مکان معنوی وبسیار آرام وروحنواز
خدایا شکرت واسه همه چی همه چی ..
در پناه خداوندیکتا …….
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد گرامی و خانوم شایسته عزیز و همه دوستان خانواده عباس منش
در مورد فایل خوبی که استاد خیلی شفاف توضیح دادن در مورد ترمز های مخفی ذهن که مطالب خیلی زیادی از استاد آموختیم و سعی میکنیم در زندگی خود به آنچه که بایستی انجام بدهیم عملکرد خوبی را داشته باشیم همین که شما گفتیدکامنتهای بچه ها خیلی کمک زیادی میکنه من همیشه در طول روز این کامنتهای دوستان که میخونم امید و نگرش جدید به من رو می دهد چون سرشار از تجربه است و واقعا از همه دوستان به خاطر کامنتهای بی نظیرشون سپاسگزارم و خداروشکر می کنم
اما ترمز های ذهن که امروز روی ثروت 1 دارم کار می کنم و باورهای نادرست را شناسایی و روی تغییر باورهای هم کار می کنم باورهای مخرب خیلی ما را بی ارزش کرده و به ثروت نمی رسونه اما امروز با قانون جهان هستی ارزش برای خودم قائل هستم و ثروت وارد زندگی من می شود به اندازه ظرف مون جواب می گیریم واگر این ترمز ذهن رو کار کنیم به همه چیزهایی که در جنبههای زندگی هست میرسم آن را انجام میدم
پس احساس ارزشمندی نگاه خوبی است که ثروت و سلامتی وارد زندگی من می شود و نباید جلوی دریافت طبیعی ثروت خودمونو بگیریم خدایا ازت سپاسگزارم که قدرت خلق زندگی را به من دادی تا ثروت و نعمت وارد زندگی من شود
چقدر گل گفتی استاد که اگر من به کسی کمک کردم به خاطر خودم است تا جریان ثروت وارد زندگیم شود و اگر من به کسی کمک کردم به خاطر خودم از نگاه خودم است
ونباید کمک کردن از روی دلسوزی و نیت بد باشه چون توقع برای ما به وجود میاره و کلام آخر که خدا را باور کنیم توانایی خودمون رو باور کنیم که زندگی خودمون رو ما داریم رقم میزنیم
با کنترل ورودی های ذهن اتفاقات خوب رو خودمون رقم میزنیم چون با احساس خوب =اتفاقات خوب
در پناه الله یکتا شاد سلامت پیروز و موفق باشید انشاالله
سلام و عرض ادب خدمت استاد و مریم عزیزم و کسایی که این کامنت رو میخونن
خدارو صد مرتبه شاکرم که الان اینجام
چکیده مطالبی که من از گفته های استاد در این فایل دریافت کردم
1.عملگرا بودن
2.خدا انسان نیست و ویژگی انسان گونه نداره /خدا یه سیستمِ که هیچ تغییری در این سنت الهی وارد نیست (برای چنین سیستمی تفاوتی نداره که تو اهل کجایی ، پدر و مادرت چه کسایی هستند و …) فقط باور ها و فرکانس های تو رو دریافت میکنه و به اونا جواب میده و (میشه اتفاقات زندگیت)
3.خودت رو ارزشمند بدون چرا که (تو کسی هستی که تعیین میکنه آدم با ارزشی باشی یا بی ارزش )پس چرا انتخاب نکنی که باارزش باشی؟!
4.اشتباهات گذشتت رو بیخیالشون شو، خود گذشتت رو قضاوت نکن،
6.قدرت خلق زندگیت رو (همون طور که دلت میخواد) خالقت بهت عطا کرده
پس با این حساب همع ی اتفاقات زندگیت رو خودت داری رقم میزنی
و
انشاالله که سالی پر از ثروت سعادت موفقیت سلامت لبخند شادی دوستا و روابط قشنگ و کلی رسیدن ... رو برای خودمون بسازیم ️️
بنام خداوند فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
بخدا استاد هر دفعه که گیر میکنم متوجه میشم اینکه من خالق ١٠٠٪ زندگیمم و خدا احساسات نداره و سیستم و قانون گذاشته برای خلق چیزهایی که می خوام واسم تازگى داره !
نمی دونم واقعا اگه این جملات رو باور کردم خب دیگه تمومه دیگه باید همه توانمو با ذوق بزارم واسه خلق اون چیزی که می خوام
تا یکم ذهنم رو ول میکنم سریع خارج میشم ! بعد متوجه میشم دلیلش اینه که این دوتا جمله رو میزارم از ذهنم کنار و میرم سمت کد های قبلی
اینکه خدا دوست نداره که بهت نداده ! اینکه بهت نمیده نمیشه ! اینکه هر کارم کنى جواب نمیده ( همون چیزهایی که تو جلسه ۴ عزت نفس گفتین ) خب حالا که تو ندارى بقیه دارن مدرک محکمی هست که لیاقت نداری پس اصلا تلاش هم نکن و ادامه هم نده الکى وقت نزار اون که نمیده چون تا الان نداده یا داده گرفته !
دقیق منشأ اصلى محکم جلو نرفتنم همینا هستن وگرنه هر چقد که فکر میکنم میبینم من ادم با اراده و متعهدی هستم
من باید این جمله رو باور کنم نه واسه اینکه تلقین کنم به خودم چون جهان اینطور کار میکنه چون واقعین جهان اینه
من خالق ١٠٠٪ زندگیمم ، خدا قانون گذاشته که با رعایت اون به خواسته هام برسم ، دیگه نگرانى چه معنا داره ! دیگه خواسته دارى بنویس واضح ، باورهماهنگ رو ایجاد کن کد های مخرب رو در بیار ادامه بده !
چون نتیجه مالى بزرگ نگرفتى این دلیل بر عدم لیاقتت نیست
نظم جهان رو باور کن ، تو خودت شیمی رو چقد دقیق خوندی ، اناتومى و فیزیولوژى بدن رو چقد دقیق خوندی …. همه و همه از کوچکترین ذرات عالم
تا بزرگترین ذرات عالم سیاره ها و کهکشان ها همه بر اساس قانونی که وضع شده بوجود اومدن و وجودشون رو دارن ادامه میدن
چیزى که باعث میشه من قبلا قانون مدار ها رو درک کنم ذرات کوچک الکترون دور هسته ، یه الکترون زمانی میتونه به مدار های بالاتر برسه و نهایتا از مدار هسته فعلیش بره که با تکامل انقد انرژى بگیره بره بالا و بالاتر و نهایتا از جایی که هست جدا شه بره جایی که می خواد
زندگی هم قانون مدارهاست قانون باورهاست
حالا مى خواى احساساتى فکر کنی فکر کن ، فقط توقف مى کنى جهان داره با قانون کار میکنه چرا من باهوش نباشم ازش استفاده نکنم تا پشت هم به اهدافم نرسم! چرا بخوام به نجواها بی اساس شیطان گوش بدم که میگه نمیرسى ! خب با چه منطقى مىگى نمیرسم ! چرا خدا منو بوجود اورد وقتى نتونم به خواسته هام برسم ؟
من باید برسم ، باااید . راهشم پیدا میکنم
از خدا مى خوام هدایتم کنه تا به طور واضح یکبار تجربه کنم با استفاده از قانون به یه خواسته بزرگ که امسال تو زمینه ثروت واسه خودم گذاشتم برسم و بعدش بیام این کامنت رو بخونم ، اون موقع دیگه اون روش رو تا اخر ادامه میدم می خوام فقط به طور عملى و تجربی دستم بیاد تو زمینه مالى
به قول استاد دیکه بعدش توقف ناپذیر میشم حالًا هم نجوا بگه نمیشه منم این رو بهش نشون بدم با مدرک که میشه
بهترین روش ادامه دادن و هدف گذارى همینه برام
می خوام ١٠٠ خودمو بزارم روى هدف های مالیم
مى خوام قانون رو با همه وجودم زندگى کنم و ازش استفاده کنم توش ماهر بشم
١- توى غلبه بر نجواهام با نتیجه هاى قبلیم
٢- توى استفاده از قانون بدون عجله و با حس خوب و لذت از مسیر
٣- توى خلق خواسته هام
۴- توى مولد ثروت بودن
۵- توى متمرکز شدن رو اهدافم
۶- توى کنترل ذهن و جهت دهى به گفت و گو هاى ذهنیم
٧- توى احساس لیاقت داشتن پیش خدا و بعدش همه جا
شکست هاى قبلیم دلیل عدم لیاقت من نیست
اونا به خاطر ندونستن یا عمل نکردن به قانون هست
چون می خواستم عشق خدا رو اینطوری احساس کنم که حالا خودش همینطوری بهم بده اگه نده یعنى عاشقم نیست اون حتى به ابراهیم که خلیل الله هست گفت طبق قانون اگه باشه خواسته ات میرسى
اینو باور کن عشق خدا مثل خورشید داره میتابه باید من برم ازش استفاده کنم من باید این عشق خدا رو که به شکل قانون گذاشته براى خلق خواسته هام باور کنم جدی بگیرم و ازش استفاده کنم و کمتر نق بزنم براى باورهای قبلیم که نمی خواد این رو بپذیره
این واقعیت جهان هست
چه باور کنم چه نکنم
اگه باور نکنم یعنی می خوام خودمو قربانی بدونم از زیر بار مسئولیت ها فرار کنم یعنى اینکه تو ذهنم رنج اوره خالق زندگیم بودن یعنى اینکه طى کردن مسیر تو ذهنم سخت و نشدنى هست می خوام بندازم گردن خدا که از طرف اونه که نمیشه برام به جاى اینکه زحمت پیدا کردن کدهاى مخرب و استفاده از قانون رو به خودم بدم چرا ؟ چون تو دهن عزیزم اون یکى راحت تره و این سخته واسش ترجیح میده تو همون حالت پیش فرض بمونم ولى من باید درستش کنم
من باید باید باید بپذیرم قانون رو تازه به خاطرش خوشحالم باشم چون میتونم از هر جایی که هستم برم جایی که می خوام
البته با تکامل و تموم شد رفت
باید واسه خودم دوباره اهرم رنج و لذت درست کنم براى موندن تو احساس قربانى بودن یا حرکت کردن و خلق کردن و تمرکز روى خواسته و راه حل ها
واقعا نتیجه کدومش و کدوم سبک زندگى لذت بخشه ؟
حرکت کردن و رسیدن به خواسته ها و اعتماد به نفس گرفتن
یا اینکه قربانى بودن حرکت نکردن ، تقصیر رو انداختن گردن خدا ؟
زندگی با حرکت نه تنها سخت نیست لذت بخشه چون با تکامل هیج فشارى بهم نمیاد
زتدگى با سکون و نشستن انداختن گردن عوامل بیرونى نه تنها لذت بخش نیست خیلی هم عذاب اوره هم مسیری هم نتیجه اش
من باید حرکت کنم توی یادگیری دقیق قانون و استفاده ازش
وقتى همه چى اماده هست چرا استفاده نکنم ؟
هر موقع این سوال رو میکنم ذهنم منو می ترسونه
ولى تو باید همین کارى که گفتم رو انجام بدی ، اگه مى خواى وقتى که مردى سرت بالا باشه
خدا وقتى عاشقته که با قانونش به خواسته هات برسى و جهان رو زیباتر کنی
نه اینکه به خودت زحمت ندى طور جدید فکر کنى و ادامه ندى
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم صادقی عزیز و همه دوستانم
سال نو مبارک امیدوارم امسال بهترین سال زندگیتون رو خلق کنید و هر آنچه که دلتون میخاد رو در مدارش قرار بگیرید.{مهم نیست که چند بار شکست بخورید ، دیگر بار برخیزید و از نو آغاز کنید . خانم اسکاول شین}
بقول استاد عزیزم ترس و شک ایمان وارونست همه چی از همین ایمان و باورهای توحیدی شروع میش.
اینکه باور کنیم میتونم خودم خالق زندگیم باشم و هیچ کس یا چیز دیگه ای بغیر از رب العالمین قدرتی نداره تو زندگیم
باور اینکه خدا همیشه با منِ و تنهام نمیزاره و قدرتش همه جا در جهت خواسته های من
باور اینکه تو قاموس خدا ندادن وجود نداره و هر چی رو بخای بهترینش رو بهت میده
باور اینکه همه اتفاقات زندگیم خیر هست و در جهت رشد و تکامل شخصیتم
باور اینکه من در مسیر لذت هستم و تمامی پیرامونم هماهنگ با منند
باور اینکه من لایق بهترین ها هستم و وجودم برای لذت بردن از بهترین خواسته هام
پیروز باشید و شادمان