«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت - صفحه 40

749 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی جم گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    با درود فراوان خدمت استاد عباس منش و خانواده محترم

    من یه ترمز مخفی در ذهنم هست و اونم این هستش که همیشه ترس داشتم از اینکه به کسی که از من پول میخواد قرض کنه بگم نه و به هر کسی پول قرض دادم زمان باز پرداختش همیشه دلخوری بوجود آمد و از این بابت کلی ضرر کردم هم مالی هم روحی برای همین از پس انداز کردن پول در حسابم میترسیدم که کسی از من قرض بخواد و من دروغ بگم که پول ندارم و این ایراد را باید بر طرف کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مسعود گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    به نام تنها قدرت

    سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته

    و سلام خدمت عزیزانی که دارن رو خودشون کار میکنن

    من خیلی کامنت راجع این چندتا کامنت میسابقه خوندم و همه دیدگاه بچها درست بود

    و این صحبتهای استاد هم که فوق عالی بود

    اما چیزی که به ذهن من رسید این بود انگار پول خوب نیست پول ی چیز کثیفی که ما میخوایم با بخشش و با قول دادن به خدا این پول و ثروت و پاک و تمیزش کنیم

    میخوایم بگیم خدایا تو به ما پول و بده ما با بخشش و کمک به دیگران قصلش میدیم پاک و مطحرش میکنیم

    اینم از باورهای گذشته میاد که کرده بودن تو ذهن ما که پول کثیفه پول بی رحمت میکنه پول از خدا دورت میکنه

    خداروشکر برای این اگاهیها

    من همین جوری بدون کار خواصی لایقم ارزشمندم

    و لیاقت پول و ثروت زیاد و دارم

    به قول استاد این ی روندی که باید تا اخر عمر ادامه بدیم و هر روز روی باورهامون کار کنیم

    منم از خدا مدد میخوام که هدایتم کنه به مسیر درست به مسیری پر از ثروت و خوشبختی و سلامتی و روابط خدای و عالی

    و برای همه عزیزانم آرزوی خوشبختی ثروت و سعادت و سلامتی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علی جم گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    با درود فراوان خدمت استاد عباس منش و خانواده محترم

    من یک ترمز مخفی و مخرب پیدا کردم در ذهنم یکی از آنها مربوط میشود به شرایط اول انقلاب که در آن زمان ثروتمند بودن یه جورایی عیب و ایراد بود و روی اکثر دیوار ها شعار مرگ بر سرمایه دار نوشته بودنند حتی میگفتند هر کسی که بیشتر از یه خانه دارد از او گرفته میشود و از انجایی که وضعیت خانوادگی ما خوب بود و من در محله و کوچه با هم بازی هایم که اکثرا وضعیت مالی ضعیفی داشتند هم بازی بودم همیشه دوست داشتم وضعیت مالی من هم مثل بقیه بود و این باور مخرب که یه جورایی ثروت رو خوب نمی دونستم در ضمیر ناخوداگاه من وجود داره و تازه کشفش کردم بعد از گذشت این همه سال تازه متوجه شدم چرا من در بیزینس های موفقی که داشتم چگونه همه رو از دست میدادم با وجود موفقیتی که داشتم در آن کار حتی من در چهار کشور مختلف همین نتایج رو گرفتم که سرمایه ام رو از دست دادم بشکل تکرار شونده ای که الان متوجه شدم که این نتایج از باورهای خیلی مخرب هست که باید خیلی روی اون کار کنم تا اثر آن کم شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    الاعمالُ بالنیّات

    فکر کنم به اینکه هدفم از انجام کاری که کردم ، چی بود.

    مثلا هدفم از کمک به بقیه چیه؟

    آیا می خواهم به خودم یا بقیه نشان بدم که چقدر آدم خوبی هستم

    یا دلم به حالش می سوزد

    یا می گویم با کمک کردن به بندگان خدا ، شاید خدا هم یک نگاهی به ما بکند.

    یعنی خدا را یک آدم فرض کردم که حواسش به همه بنده هاش نیست. و خودم هم لایق این نیستم که بی قید و شرط محبوب خدا باشم ،باید حتما یک کار خیری از نظر دین و فرهنگ انجام بدهم تا سزاوار دریافت نعمتی بشوم.

    شاید هم احساس گناه می کنم از پولداری و می گویم نکنه مغرور بشوم یا آدم بدی بشوم ؟ پس اگر خدا بهم بده می بخشم که دیگر نداشته باشم

    یا اینکه کلا پول را کثیف و ناپاک می دونم و با انفاق و دادن خمس و زکات اون بخشی از پول که می ماند را پاک می کنم.

    شاید هم پول را وسیله امتحان الهی می دونم . یعنی پول می‌دهد که ما را امتحان کند ببینه آدم خوبی هستیم به بقیه کمک می کنیم یا نه !بخیل و خسیسیم ، فقط برای خوش گذرانی خودمون خرج می کنیم و نیازمندها را یادمون می رود.

    ریشه همه این فکر ها و نیت ها بر می گردد به همون انسانی دونستن خدا و احساس ارزشمندی بی قید و شرط نداشتن به خودمون.

    حالا راهکاری چیه بیاییم نگاه سیستمی به خدا را تو خودمون جا بندازیم .

    بیایم احساس لیاقت بی قید و شرط در خودمون را باز یابی کنیم

    بیایم کارهامون، توانایی هامون را ارزشمند بدونیم.

    بیاییم این آگاهی ها این باورهای درست را تو ذهنمون بسازیم و به فکر عملی کردنشون باشیم به فکر اجرا کردنشون باشیم . اجرایی کردنشون تو زندگی . با این آگاهی ها زندگی کنیم.

    مرتب مواظب ورودی هامون باشیم . فایل گوش کنیم ، بخوانیم ، وقت بگذاریم تکرار کنیم ، جواب بدهیم ، بهش فکر کنیم.

    فکر کنیم دلیل انفاق تو قرآن چی بوده ؟

    ایا دلیلش حساس فراوانی نبوده ؟ که هر چقدر هم ببخشی باز هم زیاد است و بیشتر می شود.

    دلیلش از بین بردن احساس کمبود و پول را سفت بچسبی که تموم نشود از بین نرود نبوده؟

    دلیلش رشد خودت با جریان یافتن انرژی پول عوض حبس کردنش نبوده؟

    دلیلش احساس خوشی که با بخشیدن ،هدیه دادن ، کمک کردن، بهت دست می دهد نبوده ؟

    بیاییم باور کنیم که جهان یک سیستم است که واکنش نشان می‌دهد به افکارت به باورهای ما

    خدا با این سیستم جهان را مسخر ما کرده

    قدرت خلق زندگیمون را در عین عدالت به خودمون داده

    باور کنیم که افکار ما است که دارد زندگیمون را رقم می‌زند نه اینکه خدا برای یکی خواسته برای یکی نخواسته یا نمی گوییم اگر خدا بخواهد میشه خدا نخواهد نمی‌شود

    ایمان داریم خدا قدرت خلق خواسته هامون را بهمون داده ، خدا زمین و آسمان را مسخر ما کرده. ما لایق داشتن تمام نعمت ها هستیم

    حالا از کجا بفهمم این باور درست، تو ذهنم دارد اجرا می شود.

    از احساسمون

    وقتی حالم خوبه ، قلبم آرام است یعنی کد جدید دارد درست اجرا می شود.

    وقتی تو هر شرایطی آگاهانه جوری زاویه نگاهم را تغییر می دهم که حالم بهتر بشود ، جوری به اوضاع نگاه می کنم که احساس بهتری بهم می دهد یعنی باور قدرتمند کننده دارد کار می کند و هر وقت احساسم نگرانی و ترس و اضطراب و…شد بدونم دوباره کد قبلی ران شده و سریع بیام آگاهانه باور خوب را اجرایی کنم و هر چقدر تو این کار ماهر بشوم زمان های بیشتری تو احساس خوب بمونم پس اتفاقات مثبت بیشتری هم برام پیش می اید

    باید بیشتر حواسم به احساسم باشد.

    خداوندا وقتی احساسم خوبه که به تو وصلم

    الا بذکر الله تطمئن القلوب

    خداوندا ایمانم را قوی و اتصالم را دائمی کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2156 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    الهی به امید تو

    یا رزاق یا رزاق یا رزاق

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    .

    اصلأ مهم نیست که بقیه می خواهند یا نمی خواهند

    اصلأ مهم نیست بقیه می پذیرند یا نمی پذیرند

    من اگر باورم اینه که آدم خوشبختی هستم جهان از جنس خوشبختی و سعادت را به من نشان می دهد

    و من دریافتش می کنم

    و اگر هم بدبختی را باور کرده باشم و بگم بازی سرنوشت همینه دیگه

    برای من نخواسته

    جهان و خداوند هم از جنس بدبختی و همون سرنوشتی که من قبول کرده ام رو به من پس می دهد.

    وقتی من خودمو ارزشمند می دونم جهان هم برام ارزش قائله

    من لایقم

    من لایق آدمهای خوب هستم

    من لایق دریافت نعمت های فراوان و بی نهایت

    از حد تصورم هستم

    من لایق دریافت ثروت هستم

    من لایق دریافت ثروت بی کران و بی نهایت هستم

    من نباید یک کار عریض و طویل انجام بدهم تا دریافت کنم

    … نه اصلا…

    من همینیم که هستم .

    من اضافی نیستم چون من خودمو در خیلی از جاهایی که هستم یک آدم اضافی و هرز می دونم

    چرا ؟

    برای چی ؟

    علتش چیه ؟

    چون خودمو لایق نمی دونم

    چون خودمو ارزشمند نمی دونم

    و کسی هم نمی تواند برام کاری بکند بغیر از خودم

    و دارم ضربه هایش رو می خورم در زندگیم در کارم

    در حرف هام در رفتارم در کردارم در عملکردام

    با تغییر فرکانسم

    با تغییر مدارم .

    خدایا شکرت.

    .

    هفته قبل دریافتی هام زیاد بود خدایا صد هزار مرتبه شکرت و اومدم رد شوم در پیاده رو آدم فقری را دیدم و مبلغی را از کیفم در آوردم و بهش دادم

    و ایشون حواسش نبود و تشکر هم نکرد

    و من انگار نه انگار چرا میگم چون قبلاً می گفتم ببین اصلأ تشکر نکرد وو

    ولی الان اصلأ و ابدا

    چون من همون آنی گفتم من برای خودم کمک کردم چون می دونم چندین و چند برابرش به خودم

    بر می گردد

    و همین هم شد

    اونقدر نعمت و ثروت به من داده شد و من هم حواسم بود که از چه باوری سرعت نعمت و ثروتم

    بیشتر و بیشتر شد

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1330 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    احساس لیاقت و ارزشمندی برای رسیدن به ثروت و نعمت خیلی خیلی مهم هست ، اگر احساس خوب ارزشمندی را در خودمان رشد دهیم و روی این باور کار کنیم ، بازتاب و انعکاس رفتار جهان با ما عالی خواهد شد ، چراکه جهان چیزی جز آیینه درون ما نیست ، من وقتی خودم را ارزشمند بدونم لایق دریافت نعمت می دونم ، حتی برای دریافت الهامات الهی باید احساس ارزشمندی داشته باشیم و این یک مساله خیلی مهم و درونی هست و اصلا نباید این احساس ارزشمندی را به نتایج خود ربط بدهیم که این سم هست برای رشد ما ، من خودم را ارزشمند می دونم با همه نقاط ضعف و قوت ، من در هر حالت و شرایطی که هستم ، خودم را لایق گفتگو با الله می دونم و لایق داشتن بهترین زندگی در همه ابعاد . بنابرین باید آگاهانه روی این باور اساسی کار کنیم که پیش‌نیاز موفقیت وپیشرفت ما هست .

    خدایا شکرت

    علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    باورهای غلط و اشتباه که از دوران کودکی و مدرسه و کوچه و اخبار به خورد ذهن خودم داده ام سبب شده است که همیشه یک ترس بازدارنده را در ذهن خودم داشته باشم

    همیشه نگرانی ها و حال بدی ها وجود دارد که از اینکه من بخواهم آزادانه فکر کنم جلوگیری می کند

    این همان ترمزی است که مانع از حرکت کردن من می شود

    وقتی که من را خالق آفریده است پس می توانم به راحتی و آزادانه در این مسیر جلو بروم

    باور جدید و خوبی که امروز یاد گرفتم این بود که خداوند را یک انرژی ببینم و این انرزی دیدن خدای مهربان برای من سبب می شود که بتوانم بهتر آنرا درک کنم

    نکته مهم دیگر این است که خودم را لایق بدانم

    هر چه بیشتر خودم را لایق بدانم جهان هم بهتر و بیشتر در این راه به من کمک می کند

    واقعا ممنون خدای خوب خودم هستم که من را لایق و شایسته افریده است

    ممنون خدایی هستم که از شاد بودن من لذت می برد

    ممنون خدایی هستم که همیشه در کنار من است و من را دوست دارد

    لایق دانستن خودم

    ارزشمند دانستن خودم

    شایسته دانستن خودم که خودم را همیشه شاد و سرحال بدانم

    بی شک من موفق ترین خواهم بود

    بی شک من همیشه شاد و آرامش خواهم داشت

    ممنون خدای خوب خودم هستم که اینگونه من را هدایت می کند

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای مهربان خوب خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    پرویز بحیرایی گفته:
    مدت عضویت: 1236 روز

    سلام دوست عزیزشفاعتی که درقران امده که (خداوند)میگویدمگربه اذن من به معنی کلمه شفاعت که ازش ف ع هست توجه کنیدیعنی جفت شدن خدادرکجا جفت وهمسوشدن باانسانی دیگررا گفته این جفت شدن بجزباقران وخداونددر قران نیست وبه ان صورتی که فکرمیکنید که بشودشخصی برای مامیانجیگری کندنزدخدا حتی به پیامبرهم نداده که بی نهایت ایه هست که هیچ واسط ای را در ارتباط خدابابندگانش قبول ندارد. روشنترینش ایه ای که استاد درچندین فایل اوردند اذاسئلک عبادی….. یاخطاب به پیامبردرایه ای دیگرمیفرماید: لست علیهم بمسیطر،ویا:لست علهم بوکیل، یا اینکه به صراحت میگویدکه هیچ کس بار گناه دیگری رانمیتواندبردارد……وروح کل قران که خطابش به عموم مردم(ناس) است نه هیچ قشروفردیاجمعیتی خاص دوست عزیزاگرقران راباتقوا بخوانی یعنی بدور ازهرتعصب وعینکی برچشم خودش تمام حقایق رابازگومیکند،والبته که حرف شمادرست است که هرحرفی راهمینطوری قبول نکنیم وحتمابایدبیشترمطالعه و تحقیق کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    عباس گفته:
    مدت عضویت: 481 روز

    به نام خدا با عرض سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی و دوستان سایت خد ا . خدایا شکرت بابت دریافت این آگاهی ها خدایا شکرت بابت بودن استاد و این سایت خدایا شکرت بابت تک‌تک بچه ها که کامنت می‌کنند خدایا شکرت بابت تک‌تک نعمتهاوثروتها که به من دادی ازت ممنون شاکر سپاسگزارم و سجده شکر بجا میارم خدایا شکرت.درباره این جلسه باارزش چقدر باورهای غلط و توپی در دیوار بودم خودم عرض می‌کنم که اگه خدا صلاح باشه میده یانمیده پاتو به اندازه گلیمت دراز کن و…یه خاطره‌ای از دوستم یادم اومد گفتنش خالی از لطف نیست یه دوستی دارم که باهم رفتیم بیرون وشامی هم خوردیم خالی شما خالی با این دوستم کلی حرف زدیم و خندیدم اما وسط صحبتهاش هی میگفت عباس خدا بخیر کنه میگفتم چرا؟ میگفت که توی خانواده ما اگه زیاد بخندیم یه اتفاق بدی می افته من میگفتم بابا بی‌خیال ودوستم میگفت حالا ببین خلاصه بعد از کلی بهمون خوش گذشت که خواستیم از هم جدا شیم بریم به سمت خونه هامون باز هم گفت خدا بخیر کنه از هم جدا شدیم کمتر از یک ساعت نگذشته بود که دوستم زنگ زد گفت عباس دسته کلیدم رو پیدا نمیکنم وبرگشته بود به رستورانی که غذا خورده بودیم اونجا هم نبوده ودوباره زنگ زد گفت رستوران هم نبود و گفت دیدی گفتم خنده زیاد به ما نمی افته و من گفتم چی بگم وچقدر باورهای غلط دیگه که داریم همگی که ترمزهای ما هستند برای نرسیدن به نعمت و ثروت که باید با کارکردن روی اونها برطرفشون کنیم و چقدر از این جملات استفاده میگردم که خدا بخواد این کارو بکنیم خدا بخواد اون کارو بکنیم پول چرک کف دسته ادم باید غنا باشه و وقتیکه خواسته‌ای هم داشتم به این امام و اون امامزاده رو واسطه قرار می‌دادم که خدا جوابم بده که همشون شرک کامل در ذهنم بودن اما الان به لطف دریافت آگاهی های و باورهای جدید فقط وفقط روی خدا حساب میکنم والاغیر.روز خوبی داشته باشید خدا یارو نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    صابره صفری گفته:
    مدت عضویت: 1563 روز

    با عرض سلام وخدا قوت،خدمت استاد ثروتمندم،وشاگردان ثروت ٱموبا شنیدن این فایل و خوندن کمنت ها بسیاری از باوهاری اشتباه ام در نظرم ٱمدند که میخوایم برای یاداشت خودم بنویسم.

    1_ من بارها وبارها این کارو انجام داده ام که اگر به فلان خواسته ام برسم ، مقدار معینی پول صدقه میدهم، ویا نماز حاجت،یا ذکر صلوات ….. انجام میدهم،که تازه فهمیدم که این نشان از باور عدم لیاقت من بوده،که من لایق این شغل ویا این خواسته ام نیستم، اما قول میدهم که حتما جبران کنم،وخیلی تاکید هم شده است بر ادای نذر و حتی گرفتن نذر حاجتی که در ایام محرم خیلی زیاد است،و من بارها این کار شرک ٱفرین را انجام داده ام غافل از اینکه اگر به موقعیتی رسیده ام تمام بخاطرلیاقت وشایستگی های خداگونه من بوده نه چیز دیگری،این یعنی من اصلا خودم رو لایق وارزشمند نمی داپم با وجودیکه فکر میکردم ارزشمند استم.

    2_ با خوندن کمنت یک از دوستان،و فایل های رایگان فراوانی متوجه شده ام که من شغل م را پول ساز نمیبینم،من یک معلم استم، وفکر میکردم که دنبال شغل دیگری باشم و همیشه از خدا هدایت میخواستم،برای یک شغل بهتر و پولدارتر،اما تازه متوجه شده ام ،اون ام به کمک کتابی که برای دانش ٱموزانم که در مورد مقام معلم بود ،تدریس میکردم،دران کتاب نوشته شده بود خداوند اولین معلم است و معلمی شغل پیامبران است،پس من زمانی که نتواتم از شغلی که اولین شخصیت اون خود خداوند بوده پول بسازم،پس من از هیچ شغلی نمی توانم پول بسازم،من یک معلم ثروتمند استم،چون خداوند شغل خودش بهمن داده،مگم استاد عباس منش معلم نیست؟؟؟

    ٱنتونی رابینز….. ویلی شخصیت عای متعددی که از راه ٱموزش ثروتمند شدن.خدایا شکرت برای شناسایی این ترمز.

    و زمانی که متوجه این ترمز شدم،ذهنم به من میگفت تو معلم استی،اما سوابق چندان خوبی نداری،که به لطف کمنت های این جلسه متوجه این نکته شدم که ارزشمندی من ربطی به سوابق کاری من ندارد،خدایا شکرت.

    من بخاطرباور عدم لیاقت و ارزشمندی ام یک رابطه بسیار زیبا و عالی رو از دست دادم وهمیشه میگفتم من لیاقت توره ندارم،تو خیلی خوبی ومن به اندازه؟تو نیستم،زنده گیت حیف میشه…خخخخخخخخ

    حالا تازه فهمیدم دلیل رفتن وکات کردن رابطه ما بدون دلیل از سمت جانب مقابل چی بوده است،خوب اگر من لایق این شخص خوب وعالی نمیبودم ،اصلا باهم ٱشنا نمیشدیم .ولا

    من تاهنوزم خودم ارزشمند و لایق نمیدونم چون درٱمد پایینی دارم، به امید که باورهای اشتباه و غلطی رو کشف واصلاح کنم،و در کمنت های بعدی از نتیجه این باورها بنویسم، استاد شما بهترین معلم روی زمین استین، که باعث هدایت میلونها نفر به سمت راستکاری و درستکاری شده این، من خیلی خیلی خوشبختم که با این مباحث ٱشنا شده ام،به امید نتایج عالی و زیباتر برای تک تک همه ما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: