به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 22

1207 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    در جست و جوی حقیقت گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    یه سلااام گرم و صمییمیی به خانواده ی صمیمی خودمم. این فایل رو که گوش کردم یاد دوره دبیرستان و کنکور خودم افتادم. من از بچگی بخاطر تاییدایی که از جانب خانواده بخاطر خوب درس خوندن گرفته بودم یجورایی عادت کرده بودم به درس خوندن. ولی خوب توی مدارس کااااملا معمولی و دولتی بدون هیچ معلم خصوصی و یا کلاس اضافه ای درس میخوندم. تو دوره دبیرستان که رشته ریاضی رو انتخاب کردم هر وقت با بچه ها راجع به کنکور صحبت میکردیم من میگفتم که میخوام دانشگاه شریف قبول شم حالا کاری به درستی یا غلطی هدفم ندارم. ولی به هر کی میگفتم یا یه پوزخند میزد یا اینکه الکی میگفت چه خووب. حتی معلم هامون هم همچین چیزی تو ذهنشون جا نمیگرفت. ولی خوب من میگفتم که من میخوام اینجا قبول شم. سال اول کنکور خیلی خوب پیش رفتم تا دی ماه ولی بعدش یه دوستی اومد تو زندگیم که نتونستم درست درس بخونم و اون ادم سعی میکرد که باورها و‌مسیرم برای درس خوندنو تغییر بده که موفق هم شد . موقع کنکور که شد من واااقعا خراب کردم. از جلسه که اومدم بیرون به بابام گفتم که بهت قووول میدم سال دیگه جبران میکنم. حتی نتایج رو هم نرفتم ببینم. از طرفی هم خانواده دوستم من رو مقصر میدونستن بخاطر قبول نشدن دخترشون یعنی من باید به دوتا خانواده جواب پس میدادم. دوستم اصرار داشت که سال بعد رو باهم درس بخونیم ولی من رابطه ام رو باهاش قطع کردم حتی بارها سعی کرد بهم نزدیک بشه ولی من اجازه ندادم. اون موقع ها اصلا حال روحی خوبی نداشتم. تنها کاری که میکردم قران خوندن بود و از خدا کمک میخواستم . دوباره هدفمو نوشتم تو یه برگه و امضا کردم. تاا اخر کنکور سال بعدم بهش نگاه نکردم. رفتم کتابایی که لازم بود رو خریدم و هر کتاب و جزوه ای از سال قبل بود ریختم دور حتی رنگ اتاقم رو هم عوض کردم. از روزی پنج دقیقه مطالعه شروع کردم. از مباحثی هم که بدم میومد و توشون ضعف داشتم شروع کردم. اهسته اهسته تمام مباحثو خوندم یه طوری کتابارو میخوندم تمرینارو حل میکردم که خودم باااورم نمیشد هر روز صبح واسه نماز بیدار میشدم بعدشم میشستم پای درسم. انقدرررر ارتباطم با خدا قوی شده بود شبا قبل خواب باهاش حرف میزد و ازش تشکر میکردم که کمکم کرد تا یه روز دیگه در راستای هدفم کاری بکنم. کم کم خدا دستاشو بهم نشون داد و معلمای خوبی سر راهم گذاشت . تو ازمونا رتبه های خوبی میاوردم طوری که مدیر منطقه خونوادمو دعوت کرد که ازشون بپرسه چیکار کردین که دخترتون از تراز ۴۰۰۰ به ۷۷۰۰ رسیده. اون روزا عااااشقانه درس میخوندم یعنی هدفم شده بود درست درس خوندن. ولی تو جمعای فامیلی همه مسخره ام میکردن. میگفتن که حتی حموم نمیره و درس میخونه. میگفتن اصلا امکاان نداره بتونی دانشگاه سراسری قبول شی . باید حتما سهمیه و پارتی داشته باشی. یا میگفتن بزن کارگری قبول میشی. ولی من بحث نمیکردم باهاشون تو دلم میگفتم حالا میبینید که میشم یا نمیشم. خلاااصه نتایج اومد و شدم رتبه ۶۷۴ کنکور سراسری. حتی ازمون دانشگاه ازاد هم شرکت نکردم. وقتی رتبه ام تو فامیل پیچید هیچ کس باورش نمیشد. الان هم که چند سال ازون قضیه میگذره خودم هم باورم نمیشه که تونستم با کمک خدا و تعهدی که داشتم به اون رتبه برسم. به خدااای مهربون میسپارمتون⁦⁩⁦⁩⁦⁩⁦⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    بهنام چالاکی گفته:
    مدت عضویت: 2684 روز

    درود به تمام اعضای دوست داشتنی و خوشبخت خونواده ام.

    وثتی که ما آگاهانه خودمون در معرض ورودی های مناسب با خوشبختی و موفقیت قرار میدیم، یعنی وقتی آگاهانه به گفته استاد عباسمنش، اگر موفقیت کسیو میبینیم اونو تحسین کنیم و تکرار کنیم که “اگر او توانسته پس من هم میتوانم”، خود به خود با تکرار این موضوع این باور در ما به وجود میاد که ما هم توانایی رسیدن و خلق خواسته هامونو داریم. یعنی اینکه ما توانایی خلق شکل تجربه رسیدن به خواستمون رو همونطوری که دوست داریم طی بشه داریم. این کل موضوعِ. وقتی که موفقیت رو تحسین کنیم، در ما احساس خوبی بوجود میاد و احساس خوب مطمعنا باعث رخ دادن اتفاقات خوبه یعنی طبق قانون، احساس خوب = اتفاقات خوب.

    وقتی میگوییم که اگر او توانسته پس من هم میتوانم، یعنی خداوند به همون مقدار که به او نعمت بخشیده، به من هم میبخشد. اگر قانون برای او جواب داده، پس برای من هم جواب میدهد. فقط کافیست که باور های مناسبی با خواستمون در خودمون بسازیم چون جهان ما بر اساس باور و فرکانس کار میکنه.

    اگاهانه قرار دادن خودمون در ورودی های مناسب، باعث بوجود اومدن باور های مناسب میشه که نتیجش، رسیدن به خواسته هامونِو همونطور که استاد گفتند، باور های ما از ورودی هایمان ( تکرار شنیده ها و دیده ها ) شکل گرفته. آگاهانه زندگیمون رو خلق کنیم و آگاهانه باور بسازیم که ما هم میتوانیم چون جهان برای همه یکسان کار میکند. فقط باور های ماست که یکسان نیست و تغییر باور ها از ورودی ها و تکرار کردن است.

    سپاسگزارم استاد عزیزم برای این همه اگاهی های باارزش که فقط اونهایی که حسشو تجربه میکنند و نتیجشو میبینن میتونند ارزششو تایین کنن.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته خوشقلب برای به اشتراک گذاشتن نتیجه ها و باور های طلایی.

    در پناه قدرتمند ترین قدرت جهان، خوشبخت و ثروتمند و سالم و سعادتمند در تک تک لحظه های زندگیتون باشید. یا علی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نبیل بستکی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2988 روز

    سلام وعرض ادب خدمت برادران وخواهران ایمانی خودم،خداوند تمام دنیا وآخرت را برای متقین قرارداده، متقین یعنی کسانی که در اوج ناخوشیها ومشکلات ذهنشون رو کنترل میکنن واحساسشون روخوب حفظ میکنن واین امکان نداره مگر اینکه قبلش باورهای محکم ودرستی رو ایجادکرده باشن، ما موجودی الهی هستیم واصل ما چیزیه که با گذر زمان تغییرنمیکنه پس جسم ما اصل مانیست اصل ما همان هویت الهی ماست که سرشار از عشق،سلامتی،ثروت بی پایان هستش هرچه قدر که بتونیم با این هویت هماهنگ باشیم میتوانیم زندگی فوق العاده ای رو تجربه میکنیم وبا کوچک کردن خواسته هامون خودمون رو از این امتیازی که خداوند بهمون داده محروم نکنیم،دوستان گلم عشق بی پایان،سلامتی مطلق وثروت فراوان گوارایتان باد

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    اخگر شمس گفته:
    مدت عضویت: 3143 روز

    سلام به تمام اعضای خانواده هوشمندم که هر روز باور های نو را برایم یاد می‌دهند شکر خدا تا عملی و‌تجربه کنم انشاالله من وقتی به گفتاهای استاد عزیزم سید حسن عباس منش گوش داده ام کم کم یاد گرفته ام که از گذشته بکنم بهتر است و به آینده فکر کنم و باور داشته باشم اگر گذشته زیبا هم باشد آینده را میتوان زیبا تر ساخت حال وقتی فکرم به گذشته میرود وقتی متوجی میشوم فورن جلوش را میگیرم تا به اینده سوق شود و دارم این را تمرین می‌کنم وقتی در کوشش ساخت و ساز باور هایت میشوی همه چیز را در حال تعغیر میبینی و این عالی است و لذتش از همه چیز بیشتر است و به تجارب که کرده ام و نتیجه هایم انشاالله بیشتر می‌شود او این که بلی به گذشته فکر کردن کوچک شدن فکر است ‌وبه اینده بهتر خود به خودی باور ها بزرگ می‌شوند و به تجارب جدید دست میابند مثل استاد عزیر ما تشکر از تکتک شما که وقت گذاشتین به خوانش این پیام و از خانم مریم شایسته مهربان و با اپتکار که مارا هر روز به فکر جدید و‌ نوشته های جدید به شور و شوق میاورد شاد باشید سعادت مند باشید و ثروت مند در دنیا و اخرت این دعای استاد را بسیار دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حبیب الله مرام نارویی گفته:
    مدت عضویت: 3118 روز

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیز خانواده عباسمنش

    من تازه خدمت سربازی تموم شدم یادمه خیلی وقت بود با این سایت آشنا شده بودم ولی زیاد سر نمیزدم و فایل گوش نمیکردم یادم نمیاد دقیقا چی شد ولی یکی از فایلها رو که گوش کردم خیلی بهم انرژی داد و از اول 97 شروع کردم فایلهای رایگان رو به گوش کردن اونم وقت زیادی نداشتم آخر هفته ها که مرخصی میومدم شروع میکردم به گوش کردن و با کنترل ورودی ها آشنا شدم و شروع کردم به عمل کردن دیگه سعی کردم غیبت نکنم ، دروغ نگم ، هر چیزی رو نشنوم ، تلویزیون نگاه نکنم تو دوره سربازی منشی بودم و چیزی که باب بود همه خودکار و استامپ و چیزای دیگه رو از پیش همدیگه بر می داشتن یادمه چندین بار شاید 20 بار یا بیشتر خودکار خودم برداشتن ولی من حتی یه بار هم خودکار کسی برنداشتم با این که اوضاع مالیم خیلی بد بود دوباره می رفتم خودکار می خریدم و هر وقت این طور چیزی پیش میومد می گفتم اگه مال دیگران رو استفاده کنی به دنیا و خدا اعلام کردی که من ارزشمند نیستم که از راه درست چیزی بدست بیارم ولی با همین کارایی که شاید به نظر خیلی ها ساده باشه با کنترل کردن همینا دیگه اون اتفاقات بدی که در گذشته برام میفتاد کم رنگ شدن هر روز خانومم با هام مهربون تر می شد مرخصی خیلی راحت می رفتم خیلی حالم عالی می شد و حالا که یه سال از او وقت میگزره توری شدم که چند روز پیش خواهرزادم گم شده بود تا ساعت 8 شب دنبالش می گشتیم و من اصلا نگران نبودم و خخخ یه ذره هم شک کردم گفتم نکنه باید نگران بشم ولی باز با خودم گفتم نه اصل همینه نگرانی و حس بد واقعا چه فایده ای داره و همه ناامید شده بودن از پیدا کردنش من دقیقا رفتم بالا سر خواهرزادم و پیداش کردم جی پی اس احساس خوب اینطوری عمل می کنه.

    خلاصه می خوام بگم هر اتفاقی واسمون تو زندگی میفته خودمون داریم ایجادش می کنیم و اتفاقات خیلی بدی که از نامزدی تا عروسیم افتاد منو بیدار کرد و هروقت یادشون میفتم می گم خدایا سپاس گذارم به خاطر اون مشکلات که اگر نبودن من هیچوقت بیدار نمی شدم .

    الانم سربازیم تموم شده و بیکارم شاید از نظر مالی پیشرفتی نکردم ولی می دونم مشکل از باورها و آشغلای تو ذهن خودمه و حسم خوبه وادامه می دم زندگیمو هر طور که بخوام می سازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سمیرا نظری گفته:
    مدت عضویت: 3092 روز

    سلام ب استاد عزیزم بسیار بسیار سپاسگزارم بخاطر این همه فایل های ارزشمندی ک برای ما ب رایگان روی سایت گذاشتید باور کنید من این فایل و پنجاه بار بیشتر گوش کردم ولی قبل از اینکه این فایل و نگاه کنم یه کامنت گذاشتم و توضیح دادم تجربه ای ک امروز صبح برای من اتفاق افتاد یعنی قبل از گوش کردن وای خدای من یعنی انقدر چیزهای جدید توی این فایل من فهمیدم ک تا حالا این همه گوش کردم نشنیده بودم قشنگ تغییر مدارم و حس کردم چقدر همین یه فایل گرانبهاست کلی این فایل های رایگان ارزش داره میدونید من دوره ارزشمند روانشناسی ثروت ۳ با دوره جهان بینی توحیدی رو دارم و حسابی روش کار کردم ولی هنوز نتونستم ثروت بسازم خودم یه ترمز ک پیدا کردم فکر میکنم چون مامانم برام خریده و خودم بهاشو ندادم و اینکه یه دینی نسبت به مامانم دارم و باید حتما براش جبران کنم وقتی این ترمز و پیدا کردم با یه باور دیگه ک اینکه مامان م دستان خدا برای من بوده و من هیچ دینی نسبت به کسی ندارم و با تمرین کردن م و بیشتر بیشتر روی باورهام کار کردن بهاشو میدم با این باورها شروع کردم ک بعد از چند قسمت خانم شایسته عزیزم این سفر و شروع کرد با دورهای آنلاین باور کنید انقدر قشنگ دارم از این فایل های رایگان نتیجه میگیرم ک انگار این چند روز یه طرف اون دوسال و نیم هم یه طرف خواسته هام واضح شد۶ کلی نشونه های خوب کلی هدایت شدم به خواسته هام همه چیز برا من روشن شده قشنگ ثروت و در یک قدمی خودم میبینم ک قبل از این سفر اصلا ناامید شده بودم خسته شده بودم ک چرا من جواب نمی گیرم چرا اون انرژی ک تازه با سایت آشنا شده بودم و ندارم خیلی ناامید شدم ولی العان کلی الهام شد بهم واقعا استاد دست مریزاد همون موقع ک تازه دوره روانشناسی ثروت و گذاشتید روی سایت من تازه با سایت شما آشنا شده بودم ک یه روز تو خواب ب من الهام شد سوشال مدیا ک اون موقع اصلا من نمیدونستم یعنی چی ک از بچه های سایت پرسیدم ک برای من توضیح دادن ولی از اون موقع به بعد دیگه ن ایده ای داشتم ن هیچی تا العان ک کلی زمان میگزره تازه من هدایت شدم به همون الهام ی ک به من شد و شروع کردم ایده مو انجام دادن و کلی نتیجه گرفتم و از این همه وقتی ک این فایل و گوش میکردم نمیدونم چی می فهمیدم ولی امشب چیزهایی فهمیدم ک باید می فهمیدم انقدر باورهای قدرتمند پیدا کردم ک فکر میکنم میلیونی ارزش داره این فایل های رایگان خواستم واضح شد واسم ک تعین کنم تا ۶ ماه آینده یوتوب م یک میلیون سابسکراب داشته باشه فهمیدم ک باید با جدیت این الهام ی ک بهم شده رو عملی کنم فهمیدم ک باید یه چیزهایی یاد بگیرم از اینترنت کلا جواب تمام سوال هام و توی این فایل پیدا کردم خدایا شکرت

    خانم شایسته عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم و از دور روی ماهت و میبوسم خدا رو شکر ک خدا یه همچین فرشته های نازنینی سر راه زندگی من قرار داد و منو هدایت کرد به این سایت

    استاد با قدرت همین جا هم اعلام میکنم تا ۶ ماه دیگه یوتوب م میلیونی بیننده داره بخاطر اینکه رسالت مو باید از همین راه انجام بدم و باور دارم وقتی برای شما جواب داده برای من هم جواب میده

    استاد جونم مرسی ک هستی ببخشید ک کامنت م طولانی شد فقط همین جور میومد تو ذهنم منم مینوشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    شکیبا کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    با سلام خدمت استادِ دوست داشتنی و صبورم، ساعت دوازده شب هستش و من برای اولین بار تصمیم گرفتم که بیام و از نتایجم بنویسم و یکی از دلایلش هم این فایل بسیار خوبتون بود. من هجده سالمه و از شانزده سالگی به فایل های شما گوش میدادم. ولی هیچوقت نتونستم براتون چیزی بنویسم و ازتون تشکر کنم.

    سرعت رسیدن به خواسته هامون با سفت و سخت بودن باورهامون رابطه عکس داره، یعنی هرچقدر باورهامون بیشتر بهمون چسبیده باشه از سرعت رسیدن به خواسته ها هی کم میشه. و شاید بخاطر اینکه من سنم یکمی از بقیه کمتر هستش هر موقع یک مقدار به نکات مثبت توجه میکنم و به فایل هاتون گوش میدم اتفاقات خوب تو زندگیم خیلی سریع پیش میاد. البته بگم که من قبل از آشنایی با شما زندگی خوبی نداشتم. با اینکه سن کمی داشتم ولی سختی های خیلی زیادی کشیدم و میتونم بگم کل شبام با گریه صبح میشد و کلا خیلی افسرده بودم. ولی از وقتی که با شما آشنا شدم نتایج مثل بمب صدا داد. حتی نمیدونم از کدوم نتیجم بگم. من از بچگی استعداد نقاشی داشتم ولی هیچوقت نشده بود که در معرض نمایش قرار بگیره و بعد از اینکه رو عزت نفسم کار کردم مورد توجه خیلی هاا قرار گرفتم و چندین هفته بعدش از تهران بهم پیشنهاد شد که نقاشی هام رو میتونم به طور مجانی ببرم تو یه پیتزا فروشی بزرگ تو سعادت آباد که بفروشم و هرچقد که فروختم هم واسه خودم میشه. بعد از اون تو مسابقات نقاشی شرکت کردم و تو شهرستان اول شدم (اینارو یه روزی تو رویامم نمیدیدم). هیچوقت دختری نبودم که از پدرم پول تو جیبی بگیرم بخاطر همین تصمیم گرفتم با گوش دادن به فایل های شما و توجه به کسب درامد پول تو جیبی خودم رو تو خونه در بیارم. یه پیج معمولی تو اینستاگرام زدم که سفارش نقاشی بگیرم و همینطور حرف بقیه رو هم باور نکردم که نمیشه از راه هنر کسب درامد کرد. و نتایج خیلی هم عجیب رخ میداد یعنی من بدون هیچ تبلیغی از شهرهای مختلف مثل کرمانشاه و تهران و..‌ کلی سفارش گرفتم و اینطوری شد که بعد از دو ماه حدودا یک میلیون و پونصد نقاشی فروختم. و باعث شد که خیلی از اطرافیانم که نقاشی بلد بودن تعجب کنن و اونا هم به فروش نقاشی رو بیارن(هرچند موفق نشدن چون باورهاشون ایراد داشت). خلاصه بگم که من از یک دختر خیلی عصبی و افسرده و گوشه گیر که هیچکس حتی حوصله دیدنش رو هم نداشت الان تبدیل شدم به هنرمندترین و عزیز دردونه ترین دختر فامیل و حتی بین دوستان و کل مدرسه و… و جالبه که همه خیلی بیشتر به هنرای من توجه میکنن و فکر میکنن من یکی از باهوش ترین دختراییم که دیدن. اینارو مدیون قوانین کیهان و استاد خووووبم هستم که باعث شد اعتماد به نفسم بالا بره. و تا زنده ام میخوام رو خودم کار کنم. و نگران نیستم چون خدا با منه‌. استاد من هدفای خیلی بزرگی دارم به لطف شما. و یه روزی میدونم که جزو بزرگ ترین نقاشان و نویسندگان میشم و اونقدری پولدار میشم که میام آمریکا و یه شام محشر تو یه رستوران لوکس مهمونتون میکنم و به طور ویژه ازتون تشکر میکنم و دستاتونو میبوسمممممم. خیلییییی دوستون دارم استااااااد. و همینطور عاشق تمام بچه های سایتم از صمیم قلبم و امیدوارم همه با انرژی به سوی جلو حرکت کنیم. شااد و ثروتمند باشید. دوستدارِ شما “شکیبا”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      ساحل گفته:
      مدت عضویت: 3276 روز

      دوست عزیزم سلام

      خیلی خوشحال شدم از نتیجه ات چون من هم رشته ام نقاشی هست و الان حدودا دوماهه که شروع کردم به فروش یه سری از کارام ، موفقیتت الگو فوق العاده ای بود برای من. موفق باشی …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        شکیبا کیانی فر گفته:
        مدت عضویت: 2407 روز

        سلام هم فرکانسی عزیز. خوشحال میشم شما هم موفقیت هایی رو که کسب میکنید در این زمینه رو با ما به اشتراک بزارید که از هم انرژی بگیریم و در این راه قدم برداریم. خوشحالم که دوستان خوبی مثل شما دارم. موفق باشید?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          امامی گفته:
          مدت عضویت: 2698 روز

          من نتایجم عالی بوده. من از شکست در کسب و کار قبلیم که البته بهترین ایران بودم و شماره یک گیم هاستینگ در ایران در حوزه کانتراسترایک سورس بودم و‌ به دلیل عدم آگاهی از قانون به صورت اگاهانه و محدود شدن باورهام و عدم کنترل ورودی ها و شرک و مشکلات شخصیتی ای که بواسطه بودن در محیط و دوستان نامناسب دریافت کردم با درخواست شدیدی که داشتم از طریق دست خدای مهربان با گروه اشنا شدم و با تمام قوا شروع به کار کردن روی خودم کردم و رسیدم به اعتماد به نفس، عزت نفس، دیدن توانایی های خودم، تونستم دوره های جهان بینی، عزت نفس، عشق و‌مودت، شیوه حل مسائل و بسیاری از فایل های بی نهایت ارزشمند دانلودی رو داشته باشم و کار‌کنم. شخصیتم‌ ۱۰۰۰ برابر بهتر شده، در سلامتی و تناسب اندام عالی کار‌کردم، کسب و‌ کار جدیدم رو راه اندازی کردم و دارم تکاملم رو طی میکنم، فرصت ها و پول ثروت زیاد وارد زندگیم کردم، دستان بی شمار خداوند در بی نهایت زمینه وارد زندگیم شدن تا کمکم کنن، و من در‌ابتدای کار‌هستم و‌باید خیلییی بهتر بشم و خیلی کار دارم. امیدوارم هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و نتایج عالی تر بگیری‌. سپاسگزارم بابت مشارکت شما.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2698 روز

      سلام شکیبا عزیزم. از نتایج عالیت خوشحال شدم و بهت تبریک میگم که انقدر موفقیت های عالی بدست اوردی و کسب و کار عالی خودت رو راه انداختی و مشتری های عالی جذب کردی. افرین که تونستی در خودت تغییر ایجاد کنی. افرین که از نقاشی و مهارتی که داشتی پول ساختی و این نشون میده همه ی شغل ها به یک میزان پتانسیل ثروت ساختن دارن. ارزو میکنم هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و بری امریکا و استاد رو به یک‌ رستوران عالی دعوت کنی و خداروشمر کنی که قدرت خلق زندگیت رو تماما دست خودت داده. آفرین به تو. عاشقتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1475 روز

      سلام به دوست عزیزم شکیبا کیانی فر.

      تحسین تون می کنم که اینقدر خوب عالی به قانون عمل کردید و اینقدر نتایج خوبی گرفتید.با توجه به سنی که داشتید.خیلی عالی به درآمد رسید تحسین تون می کنم افرین که اینقدر خوب باورهای محدود کنند تون رو پیدا کردید و روشون کار کردید.

      خدارو شاکرم که در هرجای این کره زمین دستانش رو پراکنده کرده تا مارو به خواسته هامون برسونه.. من با خوندن این داستان ها همیشه به خودم میگم نگاه عارفه خدا چطور بنده گانش رو بدون هیچ آشنایت از قبل وارد زندگی طرف می کنه و می ره انگاری آن پیتزایی فقط ماموریت اینو از سمت خدا داشت دراین زمان وارد زندگی شما بشه شمارو به خواستون برسونه و بره.خدایا شکر اینجور موقع هاس که متوجه این حرف استاد و نوشته های توی کتاب ها میشم که تو خواسته اتو رو از خدا بخواه و لحظه رسیدن به خواسته ات رو تجسم کنه کاری به چطوری و چگونگی اش نداشته باش.

      خدا خودش درست می کنه چطور من نمی دونم فقط می دونم از راه هایی خدا درست می کنه من حتی فکرشو هم نمی کردم…

      داستان شماهم گواه این ماجراس.

      تحسین تون می کنم اینقدر خوب وعالی روی خودتون کار می کنید.

      من صدای شماروهم کلاب هاس شنیدم ونتایج تون هم اونجا برامون گفتید.

      براتون آرزو سلامتی و موفقیت های روزافزون دارم هرکجا هستید شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد نیک پور گفته:
    مدت عضویت: 2643 روز

    به نام رب ، به نام فرمانروای جهانیان ، به نام الله

    سفر امروزمون رو آغاز میکنیم با نام تنها ترین و مهربان ترین فرمانروا ، از صحبت های استاد عزیزم نکته های رو برداشت کردم که میخاهم با شما عزیزان دل درمیون بزارم ،

    غفوربودن،رحیم بودن، رزاق بودن ،ثروتمند بودن و در یک کلام منبع تمام نعمات ربِ…ولاغیر

    اگر خیلی از انسان ها این حقیقت رو درک میکردن و باور داشتند ، اگر قانون تکامل رو درک میکردن ،خیلی از مسائل رو به راحتی قبول میکردند، و می پذیرفتند، مثله درآمد میلیاردی یک فرد، مثله جایگاه عالی یکی از فامیل ها در یک کارخانه یا یک اداره یا یک سازمان ،قبول می کردن که هرکس که پولداره دزد نیست ، کلاهبردار نیست ، آدم بدی نیست، فقط باورهاش متفاوته ،یه جوره دیگه ایی از یه زاویه دیگه مسائل رو حل میکنه ، و با تضادهاش طور دیگه ایی برخورد میکنه ، اگر قوانین فرکانسی و باور این کائنات رو درک میکردن، اینقدر راحت به همدیگه تهمت نمیزدیم، اگر تلاش میکردیم برای تغییر خودمون قطعا حمایت ربُ می دیدیم ….

    باورهای ما ، مثله معمار برای ساخت یک برج ، اگراین معمار ، کم بین ، خسیس ، بی انگیزه، بی ذوق باشه مطمنا محصول نهایی هم بی کیفیته ، و بالعکس… پس اگر همسایه ما از معمار خوبی برای ساخت،برجش استفاده کرد و یه برج محکم، بلند وزیبا به وجود اورد ،نگیم که این یه جای کارش میلنگه، پارتی داشته ، عموش داخل سازمان نظام مهندسیه،معلوم نیست از کجا پول اورده اینو ساخته ، بیایم ازش بپرسم عزیزم تو چیکار کردی که تونستی این برج 30 طبقه اتو به این زیبایی و محکمی ببری بالا ؟به منم میگی تا بدونم چه طور خونه تک واحده خودمو گسترش بدم به من هم میگی تا بتونم راه موفقیت رو پیدا کنم و یاد بگیرم چطوریک برج بسازم ؟ مطمن باشید اونموقع است که اون شخص میشه یکی از دستان خدا برای راه انداختن کار شما چه بسا حتی خودش هم استین بالا بزنه براتون بتن درست کنه ، بیل بزنه ،

    اما موقعی که ماشین مدل بالایی میبینیم و با حسرت، عصبانیت ، حسد و بغض نگاش میکنیم ، دقیقا به همون مقدار زمانی که ما خیره شدیم به ماشین و زیرلب داریم بدو بیراه میگیم و تهمت میزنیم، زمان خیره شدنمون رو ضربدر 10 به توان صد کنیم ، این میشه سرعت دور شدن ما از ثروت ،از ماشین عالی ،شغل دلخواه ، درامد بی حساب ، آدم هایی که هر کدوم یکی از دستان خدا هستند،،،،، ، میدونی چرااااااا واقعا چرااااا ؟؟؟ چون سیستم این کائنات به این شکله که وقتی میبینه تو با دیدین یک خونه مجلل لب به گله و شکایت باز میکنی و فرکانس منفی و حسد میفرستی به صورت اتوماتیک این عکس العملی که نشون میده و پیغامش اینه که قطعا این شخص دوست نداره از این خونه ها، ماشین ها، ملک ها، باغ ها، درامد های بی حساب و کتاب داشته باشه ، پش بروی چشم همون فرکانس و مدارو براش تثبیت میکنم ،که عصبانی نشه … به همین سادگی فرآیند این سیستم .

    من خودم یه زمانی اینجوری بودم که ، ماشین میدیم، موتورخوب میدیدم، ساختمون قشنگ میدیدم ،وقتی باغ یا ویلا عالی و زیبا و لاکچری میدیدم زیر لب ، به گله و شکایت و بد بیراه گفتن مشغول می شدم…. اما تغییر کردم ،تغییر دادم این باور سمی و مهلک و شروع کردم به گفتن احسنت ، به تحسین ، به خوشحالی، به شکرگزاری از بابت اینکه چقدر فراوانی وجود داره ، چقدر ثروت وجود داره ، تایید این که اگر این طرف هم تونسته منم میتونم ،وقتی میفهمم یا میبینم فلانی، فلان دستگاه یا باغ رو خریده ، میگم چقد خوب خریده ، چقد عالی خریده خدا بیشتر بهش بده ، خدا روزیشو صد برابر کنه ، و این تحسین کردن ها کم کم جای حسد ، نفرت ، تهمت ، قضاوت نادرست گرفت و هنوز دارم کار میکنم دنبال ترمزهام میگردم به لطف رب دارم جلو میرم،

    این موضوع رو که میگم یه جور خودافشایی و راهنمایی برای شما عزیزان دلم دوستان گلم من توی خونه دوتا گوش گیر مخصوص شنا دارم که موقعی میزارمشون تو گوشم تا 90 درصد صدای بیرون رو نمیشنوم ، تا جایی که میتونم رادیو/ ماهواره/ تلویزیون/ رو قطع کردم، تا درصد خیلی بالایی مراقبت میکنم مگر برنامه آشپزی باشه که نگاه کنم چون من خیلی به غذا و آشپزی علاقه دارم ، روی روابطم خیلی حساس شدم چه چیزی می شنوم ، چه چیزی میبینم ، و و و ، درسته یه مقداری شاید توی خونه ایی که مثل 99 درصد بقیه جامعه دارن رفتار میکنن سخت باشه ،این کارها و مراقبت ها و مقاومت ببینید از طرف اعضای خانواده ، اما برای من مهم نیس اصلا مهم نیستا…. اگر برای خودتون، زندگیتون ، آینده اتون ، اون دنیاتون ارزش قائلید باید ورودی هاتون کنترل کنید، تا موقعی که یادمه هر وقت تلویزیون رو روشن کردیم ، فیلم یا سریالی در حال پخش بود ،داخل فیلمه دیدیم یک نفر با یه سیبیل گنده، یقه باز، با چهره اخمو ،نقشه اوله که در اکثر اوقات هم اسمش یا خسرو یا جمشید یا داریوش ، یا همچین نام هایی بود که مال همه رو میخورد ، قاچاق میکرد ، و مواد مخدر میفروخت ،خلاصه کار و بارش خراب بود اما کلی پولدار بود، کلی ثروت داشت ، کلی خونه و ماشین داشت ، خب میزدیم یه شبکه دیگه بعد می دیدیم که یک ادم مهربون،موسفید آروم ،دلارام ،در فقرررررررررررررررررررر خالص،دست و پا میزنه ولی اینقد باخداس ، اینقد حالش قشنگه ، اینقد آرومه ، اینقد خندونه اصن دنیا برای آدم های فقیر بسیار زیباس اما بازم همون جمشید خسرو داریوشه میومدن حال این مرد مهربانو میگرفتن ،پولاشو میبردن خونه اشو از چنگش در میوردن میرفتن پی کارشون ….خلاصه میخام بهتون بگم ذهن ما برای فقر برنامه ریزی شده ، و باید این برنامه ریزی کشنده ، مخرب، مهلک رو از بین ببریم تا سعادتمند باشیم تا خداگونه تر بشیم.

    استاد عزیزدلم مثالی از فیلم (فرار بزرگ از شاوشنک) رو زدن و گفتن که یه دیالوگ معروف داره که رفیق اون شخصی که میخاد فرار کنه بهش میگه(((اصلا به فرار فکر هم نکن)))) ، حالا حکایت ما شده داستان همون فیلم که با برنامه ریزی فوق العاده اشتباه داره میگه (((اصلا فکر ثروت رو نکن ))))چرا چون روز شب از این و اون، داخل تلویزیون از رادیو توی اینترنت داره ورودی های بد و نابجا سمی بهمون میرسه که فکر پولدار شدن رو نکنین ، چرا که همه پولدارها دزدن ، کلاهبردارن ، ادمای خیلی بدی هستن ،یه سری نکات جالب در مورد 99درصد اون انسان هایی که میگن پولدارها با رانت، پارتی ،دزد ی، رسیدن به این سطح از زندگی اینه که وقتی ازشون از ایمان ، از باور ، از توحید ، و یگانگه پرستی ازشون میپرسی اینقدر شرک این موضوعات رو مسخره میدونن که اصلا جای حرفیو نمیزارن برای گفتن و ادم میگه خب پس حالا معلوم شد تو چرا فقیری و دیگری پولداره ، به نظر من فرق نمیکنه تهرانی باشی یا بوشهری، کُرد باشی یا زابلی ،کت شلوار بپوشی یا پیرهن یقه بسته ، چادر بزنی یا بی حجاب باشی تا موقعی که برای رب ، برای فرمانروای عالمیان ، شریک قائل میشی ، و از بندگان خوبش ، از هدایت شدگان بیزاری بجویی هیچ راهی به تو نشان داده نمیشه ، و هدایت نمیشی و در آخر

    نکته نظر مشترک خیلی از ادم هایی که پیشرفت و ثروتمند شدن دیگران رو از راه های نادرست میدونن (از این افراد به شدت دوری کنید)(کنترل وردی ها)

    هیچ اعتقادی به این ندارند که ثروت از آن خداست

    ثروت را یک موضوع کاملا بیرونی و به دست عوامل خارجی میدونن نه ذهنی

    دائما در حال گوش دادن و دیدن اخبار و ورودی های سمی و زهر آگین هستند

    به سریال های ماهواره ایی و تلویزیونی خیلی علاقه مندن

    جالبه خیلی جالبه این موضوع دوستانی دارن که درامد نسبتا خوبی دارند و رو به جلو حرکت میکنند، امااین افراد ثروت دوستانشونو به ارث و میراث ، شانس و حکمت، دلار گره میزنن

    و در آخر این جمله رو باید با طلا نوشت : به رئیس شرکت رولزرویس گفتن که چرا توی شبکه های تلویزیونی مطرح تبلیغات نمیکنید

    جواب بسیار جالب و هوشمندانه ایی ایشون میده و میگه که مشتری های ما تلویزیون نگاه نمیکنن ………………..

    یا حق این آگاهی ها ی خط زیر به صورت خالص به من الهام شدند .

    از من راه بخواهید، از من ثروت بخواهید.

    به حرف های شیطان گوش ندهید .

    تهمت نزنید .

    قضاوت نکنید .

    خرافات نکنید و به دعا و سحر ، جادو روی نیاورید.

    فقط من از قلب و نیت بندگانم خبر دارم .

    من به هر کس که بخواهد فراوان میدهم .

    وعده های من حقیقت محض هستند .

    یا حق عاشق همتون هستممممممممممممممممممممممممممممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3188 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ ﴿لقمان۲۲﴾

    و هر کس خود را در حالى که نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام کارها به سوى خداست (۲۲)

    خیلی سال پیش در محله مون یه پسری بود بنام محمد که 6 سال از من بزرگتر بود اونموقعه دانشجوی ارشد معماری بود ومن تازه می خواستم کنکور بدم. هروقت می اومد به شهرستان به خانواده اش سر بزنه با خودش کلی کتاب می آورد. یه کلاس دیگه ای داشت با ما تو محل فوتبال بازی نمی کرد برای وقتش ارزش قائل بود. گذشت ، در تهران آموزشگاه کنکور موفقی زد بعد انتشارات کتاب زد کتاب های کنکور زیادی تالیف کرد یه کتاب جامعه دانستنی ها هم نوشت و کلی موفقیت های دیگه ای .

    وقتی قانون رو نمیدونستم به هرچیزی فکر می کردم که رمز موفقیت این هم محلی ما باشه بغیر از باورهاش اینقدر اعتمادبنفسم پایین بود که جرات نمی کردم بپرسم رمز موفقیتت چیه. از یکی از دوستان فابریکش پرسیدم رمز موفقیتش چیه؟ گفت یه جوهره ای تو وجود این شخص هست که در درون کمتر کسیه . و من این رو باور کردم و بخودم اونموقعه گفتم ما که این جوهره تو وجودمون نیست پس زندگی برای من همینیه که هست.

    چرا این داستان رو تعریف کردم؟ واسطه این تعریف کردم چند هفته اس بد جوری فکرم متمرکز این شخص شده هرچند که چند سالیه ندیدمش و هیچ ارتباطی با هم نداریم ولی حس می کنم تازه وارد مدار این شخص شدم.

    امشب با دیدن این فایل به ترمزی تو ذهنم رسیدم که جلو حرکتم رو بدجوری گرفته اونم اینکه کار رو شروع می کنم ولی وقتی انرژی بیشتری باید بزارم سرد میشم و بی انگیزه و در نهایت ولش می کنم البته آلان خیلی بهتر شدم ولی در کارهای مهمتر باز این مسئله رو دارم و ریشه یابی کردم باورهام رو و فهمیدم مشکل در باور لیاقتِ. هنوز خودم رو اونجوری که باید لایق بدونم لایق نمیدونم.

    اوایل آشنایی با استاد وقتی فایل هاشون رو گوش میدادم و ایشون می گفتن باورها ریشه دارتر از این حرفاست ، باور نمی کردم . چرا؟ چون هنوز عمیقا” باور نکرده بودم تمام شرایط زندگیم به واسطه باورها و فرکانس هامه ولی آلان میدونم واقعا” باورهای شکسته و داغون در گوشه های ذهنم جا خوش کرده و تا آخر عمرم باید روشون کار کنم .

    یاد شعر ابن یمین می افتم که مبحث مدارهای استاد رو خیلی خوب توصیف می کنه

    آنکس که بداند و بخواهد که بداند

    خود را به بلندای سعادت برساند

    آنکس که بداند و بداند که بداند

    اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

    آنکس که بداند و نداند که بداند

    با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند

    آنکس که نداند و بداند که نداند

    لنگان خرک خویش به مقصد برساند

    آنکس که نداند و بخواهد که بداند

    جان و تن خود را ز جهالت برهاند

    آنکس که نداند و نداند که نداند

    در جهل مرکب ابدالدهر بماند

    آنکس که نداند و نخواهد که بداند

    حیف است چنین جانوری زنده بماند

    و من کلمه “بداند” اول رو برای خودم ” باور” معنی کردم و کلمه ” بخواهد ” رو ” اقدام و عمل” و کلمه ” بداند آخر رو ” نتیجه” معنی کردم. امیدوارم برای دوستان ثمربخش بوده باشه.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: