به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 23

1207 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3186 روز

    این فایل یک فایله فوق العادست

    واقعا حرف نداره، قبلا بارها دیدم و در جریان سفرنامه باز دارم میبینمش که چقدر آگاهی جدید دریافت میکنم ازش

    خدایا ازت سپاسگزارم

    هنوز فایل نصف نشده من از شوق اومدم کامنت بزارم، استاد من طراح سایت هستم، کدنویسی کار میکنم و دقیقا درک میکنم حرف هاتون رو

    اتفاقا یمدت هم در ذهنم بود که کلاس های این شخصی که شما هم یک زمانی در کلاس هاش شرکت کرده بودید رو شرکت کنم که بنا به دلایلی پشیمون شدم و تصمیم گرفتم روی باورهام کار کنم، روی این موضوع که کارهام رو بسپارم به خدا

    این حرف هاتون حسابی تکونم داد، که عده زیادی در یک مداری هستن، من هم وارد مدار میشم، اونها سوال دارن و من هم جواب رو دارم و جهان ما رو به هم لینک میکنه، از هزااااااااااااااااااران طریق

    یجورایی باور فراوانیه که الان بشدت دارم روش کار میکنم

    چه زاویه دید قشنگیه بخدا، که مثلا یه محصول رو تولید کنی بعد باور داشته باشی که افراد خیییییییییییلی زیادی تو یه مدارین که یه همچین چیزی نیاز دارن و بابتش پول میدن، منم که محصولو دارم و جهان ما رو به همدیگه لینک میده

    وای فوق العاده بود، اصلا این فایل با همین یه تیکه ای که این توضیحات رو دادید تبدیل شده به یک فایل عالی در حوضه فراوانی

    و همین چند جمله جای چندین روز فکر داره

    ممنونم بابت این آگاهی

    واقعااااااااا ممنون از خانم شایسته بخاطر این یادآوری ها، چون انقد فایل و دوره دارم از استاد که شاید تا ماه ها بعد هم این فایل ها رو باز نمیکردم

    ولی هدایت شدم

    سپاس سپاس سپاس

    اعتبارش با خداست

    عاااااااااااااااااشقتونم

    برم بقیه فایل رو ببینم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3673 روز

    سلام به همه

    من سفرنامه روز ۲۴ رو الان مینویسم.

    این فایلو که دیدم بعدش یاد یکی از دوستان افتادم که ایشون الان ترکیه هست و واسه تیم بشیکتاش تست داده و قبول شده.بعد روزی که من این حرفو از رفیقم شنیدم خیلی حسم خوب شد.با خودم گفتم ایول ببین یه نفر یه خواسته ای داشت و به دلیل باورهای درستش جواب گرفت و اگر اون تونسته چرا من نتونم.

    بعد دقیقا افرادی که از قانون مطلع نیستن میان میگن که نه اگه این فرد موفق شده و الان ترکیس به خاطر این بوده که عموش تو ترکیه زندگی و کار میکنه و ب واسطه اونه که تونسته بره و موفق بشه.در صورتی که اگر هم شرایطی برای این فرد محیا شده به دلیل خودش و باورهاشه و شرایط و آدمها هم به دلیل اون باورها وارد زندگیش شدن.یعنی واقعا افراد خیلی راحت گول میخورن.چون اصلو نمیدونن.و چون اصل رو نمیدونن خواسته هاشون رو کوچک میکنن و حتی به بی هدفی میرسن و رو به زوال میرن.مثل یه ماشینی که تو سرازیری بی هیچ کنترلی ول شده.

    ممنون از همگی به خاطر این مشارکت زیبا.

    خدا رو بابت این فضا شکر میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2539 روز

    سلام و روز بخیر به خانواده و همسفران خوبم

    نکته. امروز این است که ا گر من وضع مالیم اینگونه است اگر وضع سلامتی اینگونه است اگر پدر مادر و بستگان من اینگونه هستند اگر دانشگاه من و رشته من اینگونه. است همه انتخاب خودم است و نشات گرفته از باور های من حال چه باورهایم در راستای خاسته بوده یا ناخواسته و از طریق توجه انهارا به زندگی جذب نمودم و یک راهنما که احساس بدی اگر داشتم نباید به ان موضوع باور کنم و توجه کنم و در نتیجه تلاش کنم ذهن را کنترل نموده و احساسم همواره خوب باشد . شاد و.پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سعید حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 2783 روز

    سلام به همه عزیزان و استاد عزیز

    این فایل منو تکون داد واقعا و حسم گفت که بنویسم …

    بعضی وقتها دلسرد میشم ونا امید میشم که من تواناییهای زیادی ندارم و انسان توانمندی نیستم…

    ولی امروز با شنیدن این آگاهی ها فهمیدم که کارهایی تو زندگیم کردم که کمتر کسی تو اطراف من تونسته انجام بده…

    چیزی که می‌خوام بگم تا حالا تو هیچ فضای مجازی ننوشتم…

    نزدیک به ۱۷سال پیش بود که من مسیر اشتباهی رو انتخاب کردم توی زندگیم البته قبل از آشنایی با قانون فکر میکردم باعثش خانواده،دوستان و محله‌ای هست من اونجا بودم و همیشه دیگران رو مقصر میدونستم…

    من تا سن ۲۱سالگی اعتیاد شدیدی داشتم و تقریبا تمام راههارو آزمایش کردم و همش بی نتیجه بود برام و اطرافیانم رو می‌دیدم که اونها هم مثل من ناکام و ناامید بودن و همگی به این نتیجه رسیدیم که دیگه راه نجاتی برامون نیست بعضی از دوستانم به رحمت خدا رفتند ولی من زنده موندن ….

    تا اینجاش تلخ بود?

    ولی با رسیدن به این تضاد که من دیگه نمی‌خوام مثل قبل زندگی کنم و دلم میخواد راحت و آسوده زندگی کنم…

    درخواست کردم..صبر کردم درد هم کشیدم…

    ولی درنهایت به زندگی برگشتم تو مسیر سختی کشیدم ولی همیشه این رویارو داشتم که میتونم مثل انسانهای عادی زندگی کنم و همیشه اینو تصور میکردم تو ذهنم ….خدارو شکر از اون روزی که تصمیم گرفتم که زندگیمو عوض کنم تا تامروز حدود ۱۲سال میگذره خیلی از دوستانم که باهم بودیم دوباره برگشتن و از خیلیاشون دیگه خبری نیست من و چندتا دیگه جزو انگشت شماری بودیم که خواستیم که هدایت بشیم و شدیم..

    خواستیم و باور کردیم و شد..

    نورهدایت رو درونم حس میکردم که میتونم …

    چون خواسته من خیلی شدید بووووود ??

    شاید کمی ناراحت کننده بود تجربه من ولی نمیدونید وقتی بهش فکر میکنم که چه کار بزرگی تو نستم انجام واقعا از خودم و خدای خودم تشکر میکنم …

    به مرور متوجه میشیم که خدا کارهایی برامون انجام داده که خودمون هرگز قادر به انجامش نبودیم و نیستیم…

    و اگه بخوام بگم که چه کارهایی کردم که دیگران نتونستن انجام بدن واقعا خیلی زیاد میشه …

    همه ما کارهایی کردیم که دیگران گفتن نمیشه ولی ما انجامش دادیم..

    همین چند وقت پیش یه کاری شروع کردم که همه میگفتن نمیتونی اینجا همچین کاری انجام بدی ولی من درونم میگفتم من انجام میدم شما ببینید میشه یا نه و رفتم و انجامش دادم بدون اینکه حرفهای منفی رو بشنوم…

    خلاصه اینکه امشب دوباره یادم اومد که من کی هستم و چه تواناییهای نا محدودی دارم…

    خوابم نمیبره واقعا دلم میخواد زودتر صبح بشه برم تو دل ترسهام برم و به خودم یاد آوری کنم که از کجا به کجا رسیدم یاد آوری کنم که شدت خواسته من چجوری بود و خدا چجوری هدایتم کرد …

    همیشه تو دوران سختیم روزهای شادرو میدیدم که راحت و آرام دار زندگی میکنم…

    ندای درونم بهم می‌گفت صبر کن راه نجاتی هست …

    خدایا شکرت

    سلامتم

    زیبا هستم

    تورو پیدا کردم

    خانواده‌ام سالم هستن

    با این سایت آشنا شدم

    با تو آشنا شدم

    با خودم آشنا شدم

    من آماده ام برای هر چالشی …

    من آماده ام برای رشد….

    من میتونم هرکاری که دلم میخواد انجام بدم…

    من تو مسیر ثروت بی نهایت هستم…

    با تمام قدرت و با تمام وجود با وحدت درونم آماده تغییر هستم …

    آماده یک جهش بزرگ ولی با قدم‌های کوچک…

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    کرامت ضیایی گفته:
    مدت عضویت: 2698 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربون وبقیه خونواده گلم

    خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایتم به این سایت بینظیر وفوف العاده

    هر چی به فایلها بیشتر گوش میکنم بیشتر باور میکنم که راستس راستی تو خودت خالق زندگی خودت بودی تا الان واز این به بعد هم خودتی فارغ از شرایط وعوامل بیرونی البته الان خیلی خیلی خوشحالم که این اگاهی ها رو دارم ومیتونم سناریو زندگیمو خودم بنویسم وخلقش کنم

    ممنون از همه دوستان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2844 روز

    به نام رب.سلام خدمت خانم شایسته و استاد گران قدر و همسفران.اتفاقات زندگی ما وقتی تغییر میکند که خودمان تغییر میکنیم،یک سری رفتار ها را ترک میکنیم یک سری دوستان را ترک میکنیم با سخت گیری بیشتری روی ورودی هایمان کار میکنیم و فرکانس های مناسب تری ایجاد میکنیم.به خاطراتی فکر میکنیم که احساس بهتری به ما میدهد گفت و گو های ذهنی را به سمتی جهت می دهیم که احساس کمی بهتر به ما میدهد چون باور های محدود کننده فقط یک سری دروغ و سراب است که خودمان را از موفقیت دور میکند. وقتی روی خدا حساب میکنیم و روی ارطبات خودمان با قلبمان کار میکنیم و روی بنده خدا کمتر حساب میکنیم، و روی رسالت و اهدافی که برایشان به دنیا آمده ایم تمرکز میکنیم و روی نعمت ها که خدا به ما داده و روی نشانه ها که هر لحظه ما را راهنمایی میکنند،اتفاقات متفاوتی در زندگی ما رخ میدهد زیبایی های بیشتری را میبینیم و وقتی برای هدفمان قدم بر می داریم و قبل از رسیدن به ان اهداف بزرگ تری را برای خود انتخاب میکنیم بهترین زندگی را تجربه میکنیم.که اصل زندگی همین است که خودش یک نعمت بزرگ است که ۹۰درصد مردم جهان این زندگی را ندارند و مشغول زندگی تکراری و با بدبختی های همیشگی هستند و به دنبال مقصر? وجای دولت را با خدا اشتباه گرفته اند.امیدوارم با انتقاد نکردن و بحث نکردن و متمرکز بودن روی رسالت و بدون مقایسه کردن، جهان را جای بهتری برای زندگی کردن بکنم با توکل به خدا.واز بانی این سفر شگفت انگیز خانم شایسته عزیز و استاد دوست داشتنی و خدای بزرگ که من را در این راه قرار داد و از شما هم خانواده عزیز به خاطر مطالعه این کامنت بسیار سپاس گذارم.????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه زهرا یونسی گفته:
    مدت عضویت: 2613 روز

    سلام به آقای روشن بهتون تبریک میگم ان شالله روزبه روزثروتمندتربشید.

    منم چندوقتی هست به فکرراه اندازی یه سایت وکانال تلگرام هستم برای درامد زایی.

    اگرامکانش هست توضیح بیشتری درموردراه اندازی کانال تلگرام بدیدوراهنمایی کنید

    متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3416 روز

    با سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته جونم

    چقدر انگیزه گرفتم با حرفات استاد یعنی انگار خدا این فایل رو گذاشت تو گوشی من گفت گوش بده.چرا؟چون تو مجموعه ای کار میکنم که خیلی وقته تصمیم داریم سایت رو راه اندازی کنیم اما هیچ وقت به خاطر باورهامون وقت نمیشد ویا فرد مورد نظر و مورد اطمینان برای راه اندازی پیدا نمیکردیم.استاد نمیدونید همون موقع که داشتم گوش میکردم این فایلو با جون و دل ،بهم گفته شد من مسئولیت راه اندازی سایت رو به عهده بگیرم و از کارفرما بخوام سایت رو به من بسپاره و برای خودم باورهایی بسازم و از فروشگاه های اینترنتی بزرگ کشور الگو بگیرم و بتونم به خودم ثابت کنم میشه برای تو هم میشه برای تو هم اتفاق میفته و بالاخره راهم رو پیدا کردم و ادامه میدهم تا به اونجایی که توی ذهنمه برسم

    خداروسپاسگذارم که استاد مهربونو سر راهم قرار داد تا یاد بگیریم چطوری باور بسازیم و به خواسته هامون برسیم و به پیشرفت جهان کمک کنیم.خیلی خوشحالم و آخر هفته قراره یه انقاق خوب برام بیفته دارم باور های مناسب براش ایجاد میکنم تا عالی و بینظیر پیش بره.

    با آرزوی موفقیت برای تمام دوستان و خانواده بزرگ عباسمنش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    بهار رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2445 روز

    خداوند منان رو شاکرم ک فرصت بودن در جمع صمیمی خانواده استاد عباسمنش رو بمن عطا کرد بودن در جمع این دوستان عزیز و شنیدن این فایلها بزرگترین لطف خدا بوده و هست چرا ک وقتی نوشته استاد ک بجای کوچکتر کردن خواسته ات باورت رو بزرگتر کن این جمله رو با تموم وجودم لمس کردم من رشته تحصیلی م عربیه و در تمام مدتی ک درس می خوندم دوست داشتم توی شرکت نفت استخدام بشم و وقتی ب بقیه این موضوع رو می گفتم چیزی نمی گفتن اما معلوم بود ته دلشون بهم می خندن اما مهم نبودن چی میگن مهم این بود ک من باورش کرده بود و با وجود اوضاع. بیکاری هشت ماه بعد از فارغ التحصیلی توسط فردی ک نسبتی هم باهاش نداشتیم و فقط بخاطر رضای خدا وارد شرکت نفت شدم و اونجا بدون در نظر گرفتن رشته م مشغول بکار شدم من هر روز ب خودم می گفتم مهم نیست کار نیست اما خدایی دارم ک منو ب کاری ک دوست دارم می رسونه و هر روز ب درگاه خدا دعا می کردم و لحظه شماری میکردم ک زودتر درسم تموم بشه و برم سر کار .موضوع بعدی مسأله بیماری نادر من بود حساسیت ب اب و شوینده طوری ک اگر اب یا شوینده ب دست و پام می خورد تاول های سوزناکی میزدم طوریکه انگار اسید ریخته باشن رو دست و پام و ازشون خون میامد سالها تحت درمان بودم و همه دیگه باور کرده بودن ک دکتر راست میگه و تا اخر عمر این مسأله باهامه طوریکه دست شویی می رفتم دستکش یکبار مصرف میکردم تا دستم کثیف نشه و مجبور نشم بشورمش حمام اینقدر دیر ب دیر می رفتم ک دستم رگه رگه های چرک روش بود چون اگر حمام می رفتم اوضاعم خیلی وخیم میشد تا اینکه سی دی راز رو دوستم بهم داد وقتی نگاش کردم فهمیدم ما هر خواسته ای داشته باشیم بهش می رسیم واقعا انگار نور امیدی تو دلم روشن شد و بعد چند روز این بیماری کلا از بین رفت اگر من می خواستم مثل بقیه مردم فکر کنم ک بیماری من نادره و خوب شدنی نیست باید تا به امروز با این مسأله و بیماری درگیر می بودم دیگه مشکلات روحیش بماند اما من بجای اون باورم رو قوی کردم دایما ب دستهای افراد سالم نگاه می کردم و ته دلم امید داشتم ی روزی دست و پای منم خوب میشن و شدن

    ب همین خاطر دوست داشتم این مسایل رو بگم واسه عزیزان ک تنها باور رو باید تقویت کرد نه خواسته رو کوچیک کرد چیزی ک برای خودم اتفاق افتاد و تشکر میکنم از استاد عزیزم بخاطر فایلها و مطالب ارزنده شون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3575 روز

    سلام برهمه

    من تو دوره ای شرکت کردم که مربوط به کسب و کاراینترنتی و سایت هستش یعنی حوزه ای رو که به اون علاقه دارم انتخاب میکنم و به تولید محصول و فایلهای رایگان میپردازم . ولی تا به الان نتونستم حوزه ای رو که واقعا به اون علاقه دارم روانتخاب کنم حوزه ها هم زیادن ازطرفی هم میدونم نه بعد ازانتخاب حوزه باید دراون متخصص بشم اما تابه الان هیچ ایده ای ندارم حتی استارت هم نزدم سوالی که از دوستان دارم اینکه اگه طبق این فایل که استاد گفتن باورهام و عوض کنم آیا ایده انتخاب حوزه و بعد تولید فایل و محصول بهم گفته میشه چکار باید کنم مننون میشم جواب بدید اگه کسی تجربه اینکاروداره و موفق شده دراین زمینه

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: