به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
این اولین کامنت من بعد از عضویتم هست
خدایا شکرت که با این سایت آشنا شدم
هر کدوم از فایل ها یه نشونه هست برام چطور ممکنه هر لحظه ای که ذهنم درگیر موضوعی میشه استاد دقیقا همون روز و همون لحظه راجع به همین موضوع صحبت میکنند؟
دارم روی باورهام کار میکنم هرروز که میگذره متوجه میشم خدا چقدر مهربانانه منو به این سمت هدایت کرد
هرکدوم از حرفهای استاد مثل یه نور هست برام
میخوای به موفقیت برسی؟
تحسین کن،خوشحال شو از موفقیت دیگران
خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
منم قبلا خیلی موفقیت و ثروت آدم ها را باور نمی کردم این باور که مگر میشه از پول حلال به اینجا ها رسید !مخصوصا اگر طرف کارمند بود تمام اون فاکتورهای منفی که استاد مثال زدن را تو ذهنم می آمد اما خداروشکر الان دیگر آن قدر الگوی آدم کاردرست حلال خور ثروتمند دیدم یا تو کامنت بچه ها خوندم که ذهنم به راحتی اینو باور می کند که از راه حلال میشه ثروتمند شد .
بعد دیدم باور اینکه کار کردن سخت است را دارم الگو هایی دیدم که این باور را تقویت کند که کار تفریح است. کار کردن لذت بخش است .
بعد گفت نه من هنوز علاقه ام را پیدا نکردم اگر دوست نداشته باشم چی؟ بهش می گویم شروع کن تا شروع نکنی معلوم نمیشود.
حالا میگوید از بقیه شغل ها پول در میآید کاری که تو دنبالشی پول در نمیآید بقیه شاید پول در بیارند اما تو نمیتونی البته این باور به احساس لیاقت و اعتماد به نفس من بر می گردد که باید تقویتش کنم باید با باورهای جدید رفتارهای جدید انجام بدهم میدونم باید تو مسیر پایمردی کنم تا نتیجه حاصل بشود .
یک باور دیگر هم دارم اینکه روهر آن نیست گهی تند و گهی خسته رود روبرو آن است که آهسته و پیوسته رود همین باعث میشود کند پیش بروم با اینکه مداوم است ولی طول بکشد و خسته کننده و نا امید کننده بشود . خدایا به سمت باور درست تر هدایتم کن.
حالا برسیم یادداشت های من از فایل
..وقتی میبینی اتفاق بزرگی افتاده که نمیتونی بپذیری به خودتون بگید این ثروت وموفقیت ثابت میکند شدنیه باید راهش را پیدا کنم. اگر کسی موقعیت خوبی تونسته کسب کند 100٪منم میتونم بهش برسم .
اگر تخریبش کنی تهمت بزنی یا بگی مگه میشه؟ داری خودتو از موفقیت دور می کنی.چون نتونستی باور کنی همچین قانون ساده و راحتی ممکن است وجود داشته باشد توهمات را باور می کنی گول می خوری . خودت را از مسیر آسان شدن برای آسانی ها دور میکنی.
قضاوت نکن حسرت نخور حسادت نورز حرص نزن تحسین کن بگو ماشالله این نشان میدهد خدا برای همه خوشبختی می خواهد
..قبل رسیدن به قله به هدف رویاهات، هدف بعدی برای خودت بگذار که اگر نگذاری در جا میزنی اعتماد به نفست پایین میآید و افت می کنی
..بیا باورهات را بزرگ کن عوض کوچک کردن خواسته ات . یکسری حرف ها را نشنو، یکسری حرف ها را تو ذهنت عوض کن( مثلا استاد سر کلاس آموزش سایت در حین شنیدن باورهای محدود کننده داستن باورهای تقویت کننده تو ذهنشون مرور می کردن و می چرخوندن)
بیایم آنچه دوست داریم خلق بشود را بسازیم تو ذهن بعد می بینیم اتفاقات بهتری درحال وقوع است . دائم روی باورهات کار کن.
..عامل موفقیت فرکانس های متفاوت از بقیه نتایج متفاوت از بقیه است فرکانس های متفاوت یعنی هر چیزی هر فکری که بهتون احساس بدی میدهد دور بریز ی . هر فکری که هر جنسی از احساس بد بدهد
احساس ناتوانی
احساس ضعف
احساس دلشوره
احساس نگرانی
احساس ترس
….
حتی اگر دکتر راجع به سلامتی و بیماری حرف زد فقط اون قسمت هایی که احساس خوب بهت میدهد را باور کن بعد هدایت میشوی خود استاد هم به قانون سلامتی هدایت شدن
دلبر بردبار من کمکم کن رها بشوم از هرچی حالم را خوب نمی کند و منو از تو دور می کند . کمکم کن به تو بسپارم کارگزارم . ایمانم را قوی کن توکلم را زیاد کن اعتمادم را به خودت محکم
سلام خدمت شما
نکتهای که از این فایل دریافت کردم این هست که هرکسی که به هر موفقیتی رسیده این باور رو داشته باش که این موفقیت برای من هم امکان پذیر هست. صد در صد این موفقیت راهی داشته پس من هم میتونم بهش برسم
و اینکه به جای اینکه خواسته هات رو کوچیک کنی و بگی نمیشه، خواسته هات رو بزرگ نگه دار و باورهات رو قوی تر کن
هر باوری که بهت احساس خوبی میده رو بپذیر و در خودت ایجاد کن و هر باوری که بهت احساس بدی میده رو قبول نکن
یکی از باورهای محدود کنندهای که به من داده شد و باعث شد نتایج خوبی نگیرم این باور بود که آدمهایی که موفقیت مالی رسیدن آدمهای خاصی هستند و این موضوع برای ماها امکان پذیر نیست.
من در گذشته یک باور خیلی خوب داشتم زمانی که کسب و کار گیم هاستینگ رو شروع کردم.. البته اول نمیخواستم گیم هاستینگ بزنم و سرور بفروشم ولی برای پیشرفتم به سمت این مسیر هدایت شدم تضادهایی بوجود اومد در مسیر کاریم که فهمیدم برای اینکه بتونم گیم سرور خوبی داشته باشم باید بتونم زیر ساخت های مناسبی رو تهیه کنم و این نیاز داره به پول و به همین رفتم سمت کار کردن و فروش سرور، البته الگوهای خوبی هم برای خودم انتخاب کرده بودم و اعتماد به نفسم بالا بود و راحت باهاشون ارتباط میگرفتم و خودم رو کمتر از اونها نمیدونستم و همین باعث شد که راه اونها رو برم و گیم سرور دلخواهم رو ایجاد کنم، اون باوری که داشتم که باعث شد در این مسیر رسیدن به خواستهام یعنی گیم سرور عالی زدن و بعد گیم هاستینگ پیشرفت عالی بکنم این باور بود که من به دلیل باور عمیقی که داشتم و بهمم تزریق کرده بودن این بود که آقا من در حوزه کامپیوتر عالی هستم و هر کاری رو که بخوام میتونم انجام بدم. دلیل شکل گیری این باور هم پیشرفت چشم گیر من در حوزه کامپیوتر بود و من این حوزه رو خیلی عالی یاد میگرفتم و مسائلش رو حل میکردم، با نرم افزارها سر و کله میزدم و هر کاری میخواستیم باهاشون انجام بدیم من خودم میتونستم ازش سر در بیارم و یک پروژه خوب باهاش انجام بدم که دیگران رو شگفت زده میکرد.. و خیلی هم مورد تشویق قرار میگرفتم و کم کم باورم کردن افراد که چقدر کارش خوب هست، من هر چیزی رو در سن بسیار پایین یاد گرفتم، زمانی که مهندسهای نرم افزاری سیستم میبستن و سیستم عامل نصب میکردن من شاید 10 سالم بود و در همون سن یادگرفتم که چطور این کار رو انجام بدم و خودم مثلا یک چیز سادهای که اون زمان بزرگ بود مثل سیستم عامل ویندوز 98 رو نصب میکردم و بعدش xp و اینجور موارد و مثلا کارهایی با نرم افزارها میکردم که هیچکس بلد نبود و با عشق صبح تا شب با کامپیوتر کار میکردم و انواع چیزها رو یاد میگرفتم و همین موضوع باعث شده بود که این باور در من تقویت بشه که من در حوزه کامپیوتر هر چیزی رو که بخوام میتونم ایجاد کنم، بعد وقتی خواسته ام این بود که گیم سرور داشته باشم با همین باور رفتم و با اینکه هیچی بلد نبودم گفتم من میتونم گیم سرور خودم رو درست کنم و ایجادش کردم خیلی ابتدایی بود بعد وی پی اس خریدم و گیم سرور خودم رو راه اندازی کردم باهاش و دوستان اومدن متصل شدن .. بعد ایراد گرفتن از سرور گفتم بگید ایرادهاش رو بهم پله پله حلشون میکنم و تک تک ایرادات و مشکلات رو حل کردم و اینها لطف خدا بود این دانش رو مهارت رو ذوق و شوق و همه اینها لطف خدا بوده به من و من مشکلات رو حل کردم و رسیدیم به مشکلات خیلی اساسی در این گیم سرورها مثلا مشکل اسپم هایی که روش صورت میگرفت مشکل چیت هایی که افراد میزدن و خیلی چیزهای دیگه و برای همه اینها راهکار ارائه کردم و اونها رو هم حل کردن که هیچ کس حل نکرده بود و همین باعث شد رشد چشم گیری ایجاد بشه، تک تک امکاناتی که دوستانم بهم میگفتن سرورهای دیگه داره و ما نداریم رو من میشستم و ایجاد میکردم و ایده های خودم رو هم آوردم و انواع سرورهایی رو زدم که هنوزم که هنوزه بعد از این همه سال این ایده هایی که من اجرا کردم رو افراد دیگه در ایران و جهان اجرا کردن و همون رو کامل تر کردن و الان هست ولی استارتش رو خودم زده بودم، خلاصه من انواع پیشرفت ها رو بواسطهی این باور ایجاد کردم و خودم رو خیلی باور داشتم، حالا کاری به شکستهایی که به خاطر باورهای نامناسبم ایجاد شد ندارم ولی اون موفقیت هایی که بوجود اومد به خاطر این بود که من باور داشتم هر مسئلهای رو میتونم حل کنم و در کامپیوتر عالی هستم و با همین باور راه ها بهم گفته میشد.
استاد در مورد این باور صحبت کرد که من گفتم میخوام در طی 6 ماه بشم سایت اول موفقیت ایران و با این باور که میتونم حرکت کردم و زودتر از این موعد به خواسته ام رسیدم. چون در حضوری تونسته بودن به موفقیتی که میخوان برسن و این باور وجود داشت برای سایت و انلاین هم به خواستشون رسیدن. کلا موفقیتهای گذشته که با پله پله ایجاد شده میتونه خیلی میتونه به ما باور بده که قدمهای بزرگتر رو هم میتونیم برداریم.
این باور که استاد گفت من میام باور درست رو در مورد اینترنت ایجاد میکنم و وارد یک مداری میشوم که آدمهای بسیار زیادی سوال دارن و من هم جواب دارم و خدا ما رو به هم کانکت میکنه، مثل مایی که برای پیشرفتمون با این سایت آشنا شدیم بدون اینکه تبلیغ ببینیم نکته مهم این فایل هست، من خودم در شرایط سخت کاری بودم و سوالم این بود که چرا شرایطم درست نمیشه چرا هر کاری میکنم جواب نمیده خدایا باید دیگه چی کار کنم و هر لحظه این سوال رو میپرسیدم از خدا که باید چی کار کنم و بعدش توسط خواهرم هدایت شدم به سمت این فایل ها و بعد سایت و جواب رو خدا بهم داد و هدایتم کرد، یعنی اگر ما بلد باشیم یک مسئلهای رو حل کنیم و بعد وارد مدار درست بشیم خدا افراد رو هدایت میکنه به سمت ما که جواب سوالشون رو بگیرن. فقط کافیه ما بلد باشیم مسائل رو حل کنیم و باور داشته باشیم که خدا افرادی که دنبال حل این مسئله هستند رو به سمت من هدایت میکنه و بعد این اتفاق میافته. من افرادی رو میشناسم که در زندگیشون یک سری نتایج گرفته بودن مثلا تونسته بودن راه لاغر شدن رو پیدا کنن یا راه بهتر زندگی کردن رو یاد گرفته بودن، و بعد چون روی خودشون کار کرده بودن خود به خود به سمت مسیری هدایت شدن که افرادی به سمتشون اومدن که شما چطور این مسئله رو حل کردی و راهنماییمون کن و اونها هم راهنمایی کردن و تبدیل شدن به استاد آموزشی. کی این کار رو انجام داد؟ خدا. یعنی خدا کارش این هست که افرادی که سوال دارن رو به افرادی جواب رو دارن هدایت کنه. بارها شده که ما دنبال خواستهای بودیم و یکهو راهش به ما گفته شده. من خودم در حوزه گیم سرور دنبال این بودم که یک امکانی رو به گیم سرورم ایجاد کنم، از خدا درخواست کردم که راهش رو بهم نشون بده چون هرچی اینترنت رو زیر و رو کردم نتونستم نحوه راه اندازی این امکان رو در گیم سرور پیدا کنم، بعد یک دفعه نمیدونم چی شد در یک روزی رفته بودم توی یک سایتی و نحوهی راه اندازیش رو دیدم که آموزش دادن و به خواستم رسیدم. چطور این اتفاق افتاد؟ چون از خدا خواستم و خدا هم در زمان و مکان مناسب هدایتم کرد به سمت این موضوع.
خیلی اوقات هست که ما راه حل خیلی از مسائل رو هم میدونیم اما چون خودمون رو باور نداریم و اعتماد به نفسمون پایین هست و چون باورهای درستی نداریم اصلا در مسیری قرار نمیگیریم که بتونیم اون مهارت رو عرضه کنیم و باهاش پول بسازیم. این همه هر روز فرصتهای جدیدی برای ثروت ساختن در جهان ایجاد میشه و راهکاری بوجود میاد که میشه باهاش خیلی کارهای مفید انجام داد اما چون باورهای مناسب نداریم اصلا ایده ای که چطور ازش ثروت بسازیم و یا ایده ای که بتونیم یک خدمتی رو عرضه کنیم بهمون داده نمیشه و همه اش به خاطر باورهای محدود کننده خودمون هست.
وقتی استاد در مورد این موضوع صحبت کرد که همانطور که من با استفاده از قانون کلی سمینار حضوری برگزار کردم و موفقیت کسب کردم با همون قانون هم اومدم فضای آنلاین و موفقیت کسب کردم از خودم سوالی پرسیدم.
گفتم که محمد جان تو چه موفقیت هایی کسب کردی؟ یک سری موفقیت ها اومد تو ذهنم. تعداد موفقیت ها بالاست اما یک چند تا موفقیت اومد تو ذهنم.
مثلا بحث ایجاد سیکس پک در سالهای گذشته وقتی که واقعا میخواستمش. گفتم محمد تو چطوری به این خواسته رسیدی؟ چه کاری کردی؟ دیدم که من اومدم یک برنامه مدون ورزشی ریختم با استفاده از یک نرم افزار که خودش تمام حرکات ورزشی مناسب رو داشت، و بعد هر روز به اون برنامه عمل کردم چه زمانی که خسته بودم چه زمانی که خسته نبودم اون کارهای کوچیک رو پیوسته انجام دادم و بعد از حدود 21 یا 30 روز دقیقا یادم نیست من خط های سیکس پکم ایجاد شد. دیدم که قانون رسیدن به اون خواسته این بود که من هر روز یک قدم کوچک برای خواسته ام برداشتم و تمرین ورزشی مناسبش رو انجام دادم در یک ساعت مشخص و به اون عادت کردم و نتیجه ایجاد شد.
از خودم پرسیدم که چطور شد که در کسب و کار گیمت موفق شدی؟ گفتم که بهش علاقه شدید داشتم، با اشتیاق ادامه دادم و هر روز براش قدم برداشتم، اعتماد به نفس این رو داشتم که با افرادی که در این حوزه خوب هستن ارتباط بگیرم و سوال بپرسم و خودم رو کمتر نمیدونستم، از دیگران درخواست کمک میکردم، تیم تشکیل دادم، باور داشتم هر کاری که میخواهم و هر مسئلهای رو میتونم حل کنم در حوزه کامپیوتر و هر چیزی رو میتونم یاد بگیرم، الگو داشتم از افرادی که تونستن به این هدف برسن، با اشتیاق براش حرکت میکردم و مهارت کسب میکردم، مسائل رو پله به پله نه یک دفعه ای در طول مسیر حل کردم، از دوستانم میخواستم ایرادات کار رو بهم بگن چون بازیکن های حرفه ای بودن و مسائل رو حل میکردم، الهاماتی که بهم گفته میشد در مسیر رو انجام میدادم و به نیروی درونی خودم ایمان و اعتماد داشتم، خودم رو خوب تبلیغ میکردم البته این کار اشتباه رو هم انجام میدادم که میرفتم در سرورهای دیگه خودم رو تبلیغ میکردم ( :-D ) و همهی اینها تاثیر گذار بود.
گفتم که همین قوانینی که رعایت کردی رو هم میتونی در کسب و کار فعلیت انجام بدی، باید این باورهای خوبی که داشتی رو در خودت تقویت کنی
ایدهای که از این فایل گرفتم این هست که برای خودم مثل استاد یک هدف به این شکل تعیین کنم، رتبه 1 آموزش لینوکس در کشور طی 6 ماه. چطور میتونم رتبه 1 لینوکس در ایران بشم در 6 ماه.
حقیقتش الان که فکر میکنم حس میکنم که خودم رو باور ندارم که میتونم چنین کاری رو انجام بدم و قشنگ اعتماد به نفس کمم رو حس میکنم و احساس اینکه یادگرفتن این مهارتها کار سختی هست رو حس میکنم، یا این باور که من انرژی لازم برای اینکه چنین حرکتی بزنم رو ندارم، احساس میکنم که من نمیتونم خودم رو در چنین مومنتوم مثبت و عادات مثبتی قرار بدم و کار کار بسیار سختی هست.
این درحالی هست که موقعی که من در گیم هاستینگ نفر اول ایران شدم کاملا این باور رو داشتم که میتونم، این ایمان بود که هر کاری که بخوام رو میتونم انجام بدم هر مسئله ای رو میتونم حل کنم.
یادم هست یک مسئلهای در گیم سرورها بود و یک فرد دیگه که خودش آشنا به گیم سرورها بود گفت محمد، این مسئله توی این گیم وجود داره و کار رو خراب کرده، نمیشه توش پیشرفت کرد، هیچ کسی تو ایران نتونسته این مسئله رو حل کنه، بعد من خیلی مطمئن بهش گفتم من اینو حل میکنم. و باور داشتم میتونم. بعد یادم هست که من این مسئله رو حل کردم و این فرد اومد بهم گفت که تو چطور تونستی این مسئله رو حل کنی. یادم هست با اطمینان گفتی که میتونم حلش کنم و تا چند وقت دیگه حلش میکنم و واقعا تونستی. و ازم تعریف کرد که چقدر خفن هستم. یا وقتی دیگه خیلی موفق شدم تو ایران و همه میشناختن سرویسهام رو اومدبهم گفت که تو به این دلیل موفق شدی که در زمانی که این خلا به شکل شدید در ایران حس میشد اومدی و این کار رو انجام دادی، یعنی زمان درستی وارد این کار شدی. دقیقا افراد این باور رو دارن که دلیل موفقیت در یک کار این هست که در زمان درست بری یک مسئله رو حل کنی و اگه در اون زمان اقدام نکنی دیگه فرصتی برای موفقیت نیست که این باور محدود کننده هست هر زمانی که وارد بشی میتونی موفقیت های بزرگ رو پله به پله ایجاد کنی با حرکت پیوسته و روزانه.
باید روی خودم و ذهنیتم کار کنم و به قول استاد باورهام رو بزرگ کنم نه اینکه خواسته هام رو کوچک کنم. باید همون ایمانی که در گذشته داشتم رو ایجاد کنم.
باید باور داشته باشم که میتونم ثروتمند بشم و دور از دسترس ندونمش. باید باور داشته باشم که کسب و کارم میتونه رتبه 1 ایران باشه و دور از دسترس ندونمش. راهش گفته میشه. روی اعتماد به نفسم باید کار کنم. روی اینکه بتونم حالم رو خوب نگهدارم باید کار کنم. روی مهارت های اجتماعیم باید کار کنم و در این حوزه ضعف دارم.
عاشقتونم.
سلام.
وقت همگی بخیر .
باز هم سپاسگزارِ خداوند هستم که اینهمه زیبایی ،فراوانی و نعمت داره(همشون یکیه).
✨به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن؛ 📎فایلِ روزِ بیست و چهارمِ روز شمارِ تحولِ زندگیِ من.
من افتخار می کنم که شاگردِ این استاد هستم.
امروز خیلی از بارش برف و باران در طبیعت لذت بردم بلاخره بعد از چند هفته خدا یه شاسی بلندِ کمک دار با راننده فرستاد تا من به یکی از آرزوهای کوچیکم برسم. خیلی از این سفر لذت بردم کوهستان سفید شده بود و داشت سفید تر می شد در مسیر دو تا کل و بُز از جلوی ماشین رد شدند و ما هم لذت بردیم.
من یه شعار که اغلب سعی می کنم بهش عمل کنم این است که ” چیزی به جز رد پا برای طبیعت به یادگار نمی گذارم و چیزی به جز عکس به یادگار نمی آورم”
و امروز به این شعار عمل کردم و خیلی خیلی از این سفر لذت بردم .
در مورد تمرین این جلسه چیزی به یاد نمی آورم .
اما قطعا برای سفر بعدی با دستانی پُر چمدان سفر را می بندم .
در این سفر من دارم به تعهدم عمل می کنم یعنی برای هر جلسه از این سفر کامنت می نویسم حتی اگر خیلی به جلسه ربط تداشته باشه اما در سفر بعدی انشا الله خیلی خیلی کامنت های با کیفیت تر و طولانی تر کامنت می نویسم.
این کامنت هم یه رد پا هست تا بعدا روند و میزان تکامل خودم را حس کنم.
سلام ب هدایت شدگان عزیز
سلام ب استاد نحوه زندگی بهشتی در دنیا وآخرت ومریم بانوی عزیز
روز بیست و چهارم و روز شگفتی من از این فایل عالی خداروهزارمرتبه شکر ب این همزمانی و ب این نگاه من ک فهمیدم ب قول استاد ما انسانیم و احساس داریم گاهی خوب گاهی بد و حس حسادت ک باید خودمون حاکم ذهنمون باشیم وکنترلش کنیم و خودمونو ب احساس خوب برسونیم و داستان از این قراره ک یکی از اقوام همسرم ک خانوم هستن و من یکی دوبار این بنده خدارو دیدم الگوی یک زن موفق و عالی برام هستن باوجود اضافه وزن بالایی ک داشتن و باتوجه ب مشکل مادرزادی ک یک پاشون داره برای من قابل باور تر شده ک در هر شرایطی با هر گونه حتی حالت جسمی میشه بزرگ فکر کرد میشه رسید ب آنچه میخوایم
این خانم عزیز اونطور ک شنیدم و عکسشونو دیدم واقعا بطور معجزه آسایی ایشون ب وزن دلخواهشون رسیدن و کاملا وزن ایده آلی پیداکردن ک کاملا با قبلشون قابل مقایسه نیستن و ایشون باوجود دو فرزند دوقلوی پسر در مطب پزشک فیزیوتراپ مشغول کارهستن و بازم من شنیدم ک موفق ب خرید ماشین مدل بالا شاسی شدن و هر سال عید کل وسیله های منزلشونو تعویض میکنن و خیلی درآمد بالایی دارن و خلاصه مادر همسرم دیشب باتماسی ک باهمسرم داشتن باز از ایشون گفتن ک ب جایی رسیده ک امسال داره برای عید سفر ترکیه میره ب همراه شوهرش و حتما بچه هاش رسیدیم ب اصل مطلب ذهن من شروع کرد ب نجوا و حس حسادت منم شروع کردم ب کنترل خودم و گفتم ببین این تونسته و توام میتونی و شروع کردم ب تحسین ایشون ک آفرین این همه پیشرفت این همه ترقی با وجود دوفرزند و زندگی در پایتخت با تکیه ب خودش و خدای خودش ب این زیبایی و راحتی هر سال پیشرفت چشم گیری داره ک برای دیگران قابل باور نیست و ب قول استاد فکر میکنن بنده خدا از چ راهی در آمد داره ولی من از دیشب تا الان ک مینویسم فقط توی ذهنم تحسینش کردم حتی برای پسرم تعریفشو کردم و گفتم این بنده خدا فقط ب توانایی خودش تکیه کرده و ب خدای خودش و چقدر لذت بخشه و زندگیش بهش میچسبه ک خودش داره میسازه هرچی ک دوست داره و منم لذت میبرم از حتی شنیدنش و متوجه شدم ک اگر باور کنیم و تحسین کنیم و خودمونو کنترل کنیم در بروز احساسات قطعا ب دست آوردهای عالی میرسیم منم روی خودم و باورهام ب صورت جدی کارمیکنم تمام صحبتهای استاد واقعا با این ماجرایی ک گفتم برام قابل درک تر شد و جالب تر اینکه دیشب این موضوع پیش اومد و صبح ک رفتم سراغ روز شمار بعد خوندن مطلب اصلا حاج و واج شدم گفتم عجب همزمانی جالبی واقعا وقتش بود ک قانونو ب این راحتی بیشتر درک کنم و بازم شروع کردم ب تحسین و گفتم خدایا شکرت ک میشه میشه باهر شرایطی از هر خانواده ای در هر محله ای پر کشید و پرواز کرد حتی ب صورتی ک هیچکس باورش نشه ولی من باوردارم ک میشه میشه میشه و سپاس خدایم را ک دارم می آموزم و سعی در اجرا دارم
میسازم باورهای قوی
میسازم زندگی بهشتی
میسازم زندگی سالم
میسازم جوانی روز افزون
میسازم زیبایی روز افزون
میسازم جهانی پرازفراوانی
میسازم ذهنی ثروتمند
میسازم چشمی زیبابین
باور دارم ک باورهام باتلاش من ساخته میشن
باوردارم ک دنیای من با صددرصد مسئولیت من تغییرمیکنه..
با آرزوی بهترینها برای خانواده صمیمی ک دارم
درپناه الله یکتاشاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیاوآخرت باشیم..
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
یا وهاب یا وهاب یا وهاب
باور ساختن
همه چیز باور هست .
تجربه شخصی من در مورد باور یکی مسافرت به ترکیه بود که نشانه آمد تنهایی برم پارسال دی ماه
بعد رفتم بلیط هواپیما و هتل استانبول را رزو کردم ، محل کارم بودم یکی از دوستانم گفتم من قرار هست برم استانبول، و او اولین چیزی که گفت این بود اونجا کیف قاپی و دزدی زیاد هست که همان لحظه بهش گفتم لطفا ادامه نده و صحبت نکن ، و من باور کردم چون در مسیر درست هستم هر جای دنیا سفر کنم حتی نا امن ترین جا ، خداوند مهربان وهدایتگر منو به جاهای خوب و لذتبخش هدایت خواهد کرد .
و با این باور ، که خداوند هر لحظه منو هدایت می کنه پارسال رفتم ترکیه حال کردم ، و اینقدر خوشم آمد دوباره خودم به لطف خدا پول ساختم و رفتم ترکیه که بی نهایت خوش گذشت و کلی هم خرید کردم .
نکتهی مهم که من تازه درک کردم اینکه باور ساختن باید از روی قانون باشه یعنی روی هوا نمیشه باور ساخت ، مثال شاید یکی بگه من شغلم دزدی هست ولی این کار را با احساس خوب انجام میدم پس طبق باوری که ساختم اتفاقات خوب را تجربه می کنم ، باید با این شخص بگیم که داره خودش را گوا می زنه ، و به این شخص بهتره گفته بشه علت اینکه داره دزدی می کنه چیه؟ غیر از اینکه که کار دزدی ریشه در فقر و باور کمبود هست و فقر هم طبق قرآن از وعدههای شیطانی هست سوره بقره
یا کسی بگه من خودم را از روی 5 طبقه پایین میدازم و چیزی نمیشه ، چون باورش را در ذهنم ساختم که سالم بمونم ، به این شخص باید گفت قوانین جهان هستی ثابت هست و هرگز تغییر و تبدیل در آن نیست.
قانون جاذبه برای کل بشریت صدق می کنه .
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
به نام خدای مهربان
برگ بیست و چهارم از سفرنامه
سلام به استاد عزیزم مریم بانو مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش
استاد جان تقریباً بیش از یک سال و نیم هست که از کار کارمندی در آمده ام .اولش خیلی خوب بود چون بر روی خودم کار می کردم.اما هرچقدر که پیش رفت من فقط به فایل ها گوش می کردم و توهم کار کردن بر روی خودم را داشتم.از طرفی چون نگاه سیستمی به خدا نداشتم همه تقصیر ها گردن دیگران یا مشیت الهی می دانستم ،که برای من بدبختی می خواهد.در صورتی که خداوند مرا هدایت کرد اما من با شک و تردید به الهامات خودم عمل نکردم.در کار خودم که مشغول شدم خیلی ها که از من تجربه کمتری دارند و اصلاً دانش مرا ندارند، خیلی از من موفق تر هستند.چون من این باور مخرب را دارم که خداوند برای من سختی میخواهد .چون می خواهد ایمان مرا محک بزند.الان سایت خودم را ساختم اما بازهم می بینم که نجواها در حین ساختن محتوا می گویند که هیچ کسی از تو خرید نخواهد کرد.هرگز فروش نخواهی داشت و باید برگردی و کار کارمندی خودت را شروع کنی.موفقیت استاد همانطور که شما فرمودید در شغل نیست و در سایت خاصی نیست.بلکه فقط و فقط در باورها هست.البته که من باید هر روز مطاله کنم و کارم را بهبود ببخشم.اما قبل از هر کاری باید باورهای توحیدی مناسب را ساخت.باید به ذات الهی خودت وصل شوی.وگرنه من به شخصه تجربه آن را دارم که دست به هر کاری بزنی ذهن نجوا گر اجازه نمی دهد تو موفق شوی.اگر همان نگاه سیستمی را بتوانیم درست کنیم و به توانایی خداوند و خودمان شک نکنیم بسیار سریع می توانیم به خیلی از آرزوهای خودمان برسیم.استاد جان من هم تجربه شما را دارم در خیلی از کتابها و دوره های آموزشی مربوط به کارم چقدر باورهای مخرب را به من یاد دادند که نمی شود مثلاً بیشتر از ۲۰% در ماه سود گرفت.یا سود ساختن خیلی سخت است.خداوند هر کسی را که بیشتر دوست دارد ،بیشتر به وی سختی می دهد.در صورتی که خداوند همه ما را بینهایت دوست دارد.منتهی بعضی از افراد از قوانین خداوند خیلی زیبا پیروی می کنند و نتایج عالی تر را به راحت ترین شکل ممکن می گیرند.دوست دارم این باور را بسازم که هر کس خداوند را می خواهد باید شادتر ثروتمندتر سلامت تر و خندان تر زندگی کند.تشکر از همه علی
بانام ویاد خدای مهربان وباسلام خدمت استاد عزیز این ازاون فایلهای ناب وامونده بود
استاد گفتند که همه چیز برمیگردد به باورمان اینکه ما هر موفقیت دیدیم تحسین کنیم وبه خودم امید بدهیم من هم میتوانم پیشرفت کنم
با چی با تعقیر باورها باورهای که به ما احساس
بد میدهد را دور بریزیم وباورهایی که حالمان را
خوب میکند را تقویت کنیم
یکی ازون باورها واعتماد به او همین استاد وباور
ناب او
یکی ازاون تجربه های من این بو دکه فرزند م با
تعبیر باورهایش توانست دانشگاه را عوض کند
واون رشته دلخواهش برسد
ویکی دیگه از تجربه های دیگه من همین که با این سایت آشنا شدم دارم روی خودم وبارها م
کار میکنم وبارها جدید را جای باورهای اشتباه کنم
ومخواهم خواسته دراوج ببینم وباورهایم راعوض کنم تا به خواستم برسم
سلام خدمت استاد عزیز. چند روز پیش یکی از دوستانم از رده بسیار پایین یکی از ادارات به رده بسیار بسیار بالایی صعود کرد اولش خیلی ذهنم درگیر شد که پارتی داشته. همسرش فلان پست را داشته به واسطه موقعیت همسرش به این جایگاه رسیده، بعدش یاد حرف های شما افتادم که تحسین کنم این شخص را. و با خودم گفتم حتی افراد پارتی دار هم باید باور های درستی برای موقعیتی
که میخوان داشته باشند که به اون جایگاه برسن، در ذهن خودم آدمای زیادی را بررسی کردم که پارتی های رده بالا داشتند اما به موفقیت های چشمگیر نرسیدند. و پذیرفتم که این دوست من هم قطعا خودش را لایق این جایگاه میدونسته و باور داشته که تواناییهای لازم در این جایگاه را دارد. اگر این باور ها را نداشت همون پارتی هم نمیتونست براش کاری انجام بده
موفق و پیروز باشید
به نام مهربان پروردگارِ هدایت گَرَم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی
استاد عباسمنش عزیزم ، قبل از اینکه با شما و آگاهی های شما آشنا بشم ، متوجه یه سری باورهای محدود کننده افراد میشدم و دوست داشتم که اون باورهایی که داره منو محدودمی کنه رو نقض کنم یعنی یه چیزی تو وجودم میگفت که مگه هرچی اینا بگن درسته،میتونه غیرازاینم باشه
اما همه با من مقابله میکردن و منو شماتت میکردند که تو مگه کی هستی مگه چه موفقیتی کسب کردی مگه چقدر سواد داری که داری اون آدم ،اون برند،اون شرکت بزرگ رو نقض میکنی ،خوب منم چون عزت نفس نداشتم و البته هیچ دلیل منطقی و قانع کننده ای برای حرفم نداشتم کوتاه میومدم اما تو قلبم همچنان مبارزه ادامه داشت ،
حالا با آشنایی با شما و آگاهی های شما دقیقا پازل گمشده ی وجودم رو پیدا کردم
وبعد طی تکامل متوجه شدم که فقط باید تمرکزم رو خودم باشه و هرجا که باورهای محدود کننده از هرکسی،هرکسی دیدم و شنیدم همونجا تو نطفه خفش کنم چون فارغ از اینکه اون چه آدم بزرگ و تأثیر گذاریه، اما این باورش به رشد من کمک نمیکنه و باید بزارمش کنار و اصلا هم قرار نیست این موضوع رو جار بزنم ،فقط کافیه خودم عمیقأ بهش باور داشته باشم که مسیرم درسته، وباقدرت ادامه بدم
خدایا شکرت ،استاد عباس عزیزم ازتون سپاسگزارم که بهم یاد دادید که من موجودی فرکانسی هستم و تنها باورهای منه که داره تجربیاتمو خلق میکنه،پس با وسواس ورودی هامو انتخاب میکنم چون میدونم تکرار همون ورودی هاست که داره باورهامو میسازه و درامتدادش باورها دارن تجاربمو خلق میکنن پس تمام تمرکزمو میزارم روی ساختن باور های قدرتمند کننده ،بجای کوچیک کردنِ خواستم .
اینکه من خالق عامدانه ی خواسته هام هستم بهم قدرت میده چون عاملی درونیه و من روش مسلطم،واین خیلیییی حس خوبیه، آگاهی های شما باعث شد تا من نقض کنم باورهای اطرافیانم رو،،،، که میگفتن ازدواج کردن مساوی با محدود شدن من این حرفو نپذیرفتم هرچند که همه ی اطرافیانم یک صدا این باور رو تو رفتارشون داشتن و فریادش میزدن
اما من همچنان که به زندگیم متعهدم ، به مسافرت میرم و آزادی های خودمو دارم و چون واقعا قلبا باور دارم که حق طبیعی منه و هیچ چیزی نمیتونه این حقو ازم بگیره ،جهان هم چاره جز کرنش کردن و بهترین هارو تقدیمم کردن نداره و آبرو باد و مه خورشید و فلک از هزاران دستان خداوند بهم کمک میکنن تا با« رضایت هردوطرف » برم سفر و برگردم و لذت ببرم از این فرصت کوتاه زنده بودنم ،والبته این فقط یک مثال از بزرگتر کردن باورم ،بجای کوچیک کردن خواستمه
خدایا هزاران بار سپاسگزارم که منو بااین آگاهی ها آشنا کردی سپاس که هدایتم کردی به سمت آگاهی های استاد عباسمنش عزیزم تا چرخ زندگیم روانتر بچرخه تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.