به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیر خواسته هایمان هدایت میکند
چقدر خداوند مارا به واضح ترین شکل ممکن هدایت میکند
به دنبال جواب سوالی بودم که باعث شد به این فایل ارزشمند هدایت بشم
چقدر بخشی که درمورد باور محدود کننده و فیلم رستگاری در شاوشنگ گفتید برام جالب بود
و جالب تر اینکه قبلا این فیلم رو در دانشگاه مورد نقد وبررسی قرار داده بودیم
دقیقا دیالوگ این فیلم رو بخاطر دارم که دوستش اصلا باور نداشت و حتی موقع فرار وقتی کفشش عوض شده بود هیچ کس هیچ توجهی بهش نکرده بود
و مثال کشتی کریستوف کلمب هم باز همین باور رو در ذهنم تکرار کرد که من باید فرصت هارو ببینم
فرصت ها همیشه هستن
من باید به دنبال باورهای مناسب بگردم
و باورهای نامناسبمو شناسایی کنم تا بتونم ترمزهامو برطرف کنم و گاز بدم تا ماشین فرکانسم به درستی حرکت کنه
اون موقع است که میتونم الهامات خداوند و ایده هارو راحت تر بشنوم و اجراشون کنم
زمانی که میفهمم چیزی ممکنه اون موقع دنبال راهش میگردم
من باید قاعده و قانون جهان رو بهتر درک کنم تا وارد مداری بشم که فراوانی بیشتری وجود داره
و بتونم در مدار ایده های درست قرار بگیرم
*وقتی چیزی رو ندارم و میخوام به دستش بیارم باید باورهامو درست کنم
*قبل از رسیدن به یک آرزو، آرزوی بزرگتر رو انتخاب کنیم و براش تلاش کنیم
*اگر کسی به یک موفقیتی رسیده به این معناست که منم صددرصد میتوانم به این خواسته برسم
*به جای کوچک کردن خواسته باورم رو بزرگتر کنم تا به اون خواسته برسم
درمورد حروف ابجد که توضیح داده بودید
من قبلا خیلی این باور رو داشتم که حتما یه عامل بیرونی باعث موفقیت میشه اما بعد دیدم واقعا درعمل اصلا اینجوری نیست و همون چیزی که من باور داشتم این تجارب رو به وجود آورده
و چقدر پاشنه آشیل های بسیاری رو دراین قضیه متوجه شدم
چقدر تحسین کردن افراد مختلف و سپاسگزار بودن درمورد اونها به من کمک کرد تا بتونم خواسته های بیشتری رو بشناسم و در جهتشون تلاش کنم
*اگر خواسته های من بزرگ است، باید باورام رو بالاتر ببرم نه اینکه خواسته هایم را کوچکتر کنم
فرکانس های متفاوت از بقیه=نتایج متفاوت از بقیه
درمورد تجارب باورهای نامناسبی که از افراد مختلف شنیده بودم
من علاقم نقاشی هست و جالبه با اکثر اساتیدی که کلاس داشتم باورهایی داشتن که مثلا نمیشه با هنر به درآمد رسید
پول رو سخت به دست میاریم پس باید درست مدیریتش کنیم
فروش آثار یه جور دلالی هست
فقط تو کشورای خارجی میشه آثار رو به بالاترین قیمت ممکن فروخت
و منم به طبع چون اساتید من بودن این صحبت هارو باور کرده بودم اما با آشنا شدن با این سایت فوق العاده فهمیدم من اشتباه میکردم
من نباید این حرف هارو باور میکردم و الان خداروشکر میکنم که دارم سعی میکنم باور مناسب رو در ذهنم ایجاد کنم و الگوی باورهای محدود کننده رو بشکنم و به ذهنم انگیزه بدم تا در مسیر درست حرکت کنه
یه مورد دیگه درمورد باورهای ثروت ساز هست
مدام این افکار رو داشتم که من نمیتونم پس انداز کنم
من نمیتونم ثروت بسازم و ثروت به آسانی به دست نمیاد
و جالبه این افکار رو ناآگاهانه داشتم که با هدایت خداوند و دوست عزیزم که از کاربران فعال سایت هستن خداوند هدایتم کرد و ایشون باورهای منفی رو به من گوشزد کردن و کمکم کردن تا باور مناسب بسازم
چقدر این حرفشون به من کمک کرد که با وجود این باورها حتی اگر چندین سفارش هم داشته باشی باز هم مدام پول کم میاری چونکه باورت ایراد داره و چقدر ازشون سپاسگزارم که این نکته زیبا رو به من گفتن و بعدش باعث شد به این فایل هدایت بشم
دوست دارم به الگوی محبوبم در زمینه نقاشی اشاره کنم و از مسیر زندگیشون درس بگیرم:
زندگی این نقاشِ خودآموخته به ما میآموزد رؤیاهای انسان هیچ گاه نمیمیرند حتی اگر سن او به اندازه مادربزرگ موسز باشد.
آنا مری رابرتسون نقاش خودآموخته آمریکایی که با نام مادربزرگ موسی (Grandma Moses) شناخته می شود سال های زیادی از عمر خود را در روستا به کشاورزی گذراند و ردپای زیست روستاییاش پیرنگ و ستون همه آثارش است.
این نقاش کاملاً خودآموخته به خاطر خلق تصاویر ناب از زندگی روستایی مشهور شد و می توان وی را یکی از مشهورترین هنرمندان مردمی قرن بیستم دانست که تا 70سالگی شناختهشده نبود و در دوران کهنسالی به شهرت رسید.
موسی غالباً به خاطر صحنه های فریبنده از زندگی روستایی که تمامی آنها از خاطراتش به عینیت بوم نقاشی بدل می شود تحسین شده است.
کارهای مادربزرگ موسی تا سن 70 سالگی بر هنر سوزندوزی محدود بود که برای دوستان و خانوادهاش انجام میداد و زمانی که به بیماری التهاب مفصل (آرتریت) مبتلا شد، دیگر نگهداشتن سوزن برایش دردناک و دشوار بود. اطرافیانش پیشنهاد کردند به جای سوزندوزی وقتش را بیشتر با نقاشی بگذراند.
موسی اولین اثر خود را در سال 1918 در خانه خود خلق کرد. در سال 1927 با درگذشت همسرش برای رهایی از اندوه بیشتر بر روی نقاشی متمرکز شد.
بهگفته خودش از آنجا که نقاشیکشیدن را سادهتر از پختوپز کنار اجاق داغ میدید، عاشق درستکردن کارت پستال های جشن کریسمس بود که اگر بخت یارش می شد کسی برای خرید آنها حداکثر2 یا 3 دلاری میپرداخت می کرد.
در نهایت سال 1938 که آثارش را در یک فروشگاه محلی برای فروش گذاشته بود توسط لوئیس کالدور یک مجموعه دار آثار او را کشف کرد و همه آنها بین 3 تا 5 دلار را خرید و در سال بعد سال بعد نقاشی هایش در موزه هنرهای مدرن شهر نیویورک در نمایشگاهی از هنرمندان ناشناخته به نمایش گذاشته شد.
چندین نقاشیهای از روزهای برفی روستا به موزه هنرمدرن نیویورک راه پیداکرد که با مشتریهای 60هزار دلاری روبرو شد. در سال 2006 یکی از نقاشی های وی به قیمت 200هزار دلار فروختهشد
وی در گفتگو با نیویورک تایمز گفت: «مناظر نقاشی هایم به من الهام می شوند. من همه چیز را فراموش می کنم جز همه آن چیزهایی که در گذشته من بوده است رنگ آمیزی هایم به نحوی است تا مردم بدانند که ما قبلاً چگونه زندگی می کردیم.»
وی به خاطر دستاوردهای هنری خود در سال 1949 برنده جایزه ملی مطبوعات زنان شد و برای دریافت این جایزه با رئیس جمهور وقت آمریکا هری ترومن دیدار کرد.
در تاریخ 7 سپتامبر 1960 برای جشن صدمین سالگرد تولد این هنرمند، فرماندار وقت نیویورک این روز را “روز مادر بزرگ موسی” اعلام کرد.
سال بعد درحالی این روز را برگزار کرد که 6 روز بعد در 13 دسامبر 1961 این هنرمند خودآموز به دلیل کهولت سن در بیمارستانی در نیویورک درگذشت.
موسی در طول کار خود حدود 1500 اثر هنری خلق کرد. نقاشی های او هنوز هم امروزه محبوب هستند و نگاهی گذرا به گذشته آمریکا نشان می دهند.
عاشقانه دوست دارم از الگوهای مثبت درس بگیرم و تجارب اونهارو سرلوحه زندگیم قرار بدم
عاشقتونم
درپناه خالقی که قدرت خلق زندگی را به ما داد
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز و یکایک شما همفرکانسیهای گلم
حکایت این فایل و البته همهی فایلهای زیبای شما استاد بزرگوارم حکایت من و شاید بسیاری از کسانی باشه که دارن به این فایلها گوش میدن و یا اینکه هنوز توفیق گوش دادن به این فایلهای طلایی را نداشتهاند.
دقیقا من بودم که با باورهای نادرست خودم دربارهی عزتنفس، جلوی هدایت و کمکهایی را که ربالعالمین میخواست برای من جاری کند را میگرفتم. وقتی خوب نگاه میکنم میبینم که اون عزتنفس درواقع غرور و تکبر بود. خوب مگه نه اینکه خدای یگانه بخشی از هدایتش و کمکهایش به ما را به وسیلهی آدمها به ما میرساند که درواقع دستان او هستند و بس. بنابراین، من داشتم با نپذیرفتن کمک دیگران بهویژه همسر عزیزم، جلوی رونق کسب و کارم را میگرفتم. خدایا پروردگارا سپاس بیکران که با هدایت خودت و تنها با هدایت خودت بود که من متوجه اشتباهات خودم شدم و دانستم که میتوانم در عین اینکه عزتنفس خودم را نگه دارم، ولی اجازه دهم که خداوند مرا هدایت کند و بدون هیچگونه منتی با دستان خودش مرا یاری رساند. خدایا پروردگارا سپاس بیکران که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و از گم راهی به در آوردی.
ولی دقیقا شما استاد بزرگوارم دربارهی نپذیرفتن و باور نکردن امکان بهدست آوردن دستآوردهای بزرگ در زمان بسیار کوتاه و آنهم براحتی آب خوردن و مثل خودتان که میگوئید با یک بشکن، من هم چنین هستم ولی خدا را سپاس که با هدایت خودش و از زبان شما، دارم بهتر و بهتر میشم و برای خودم این باورها را میسازم که میتوانم با هدایت الهی به راحتی آب خوردن به همهی خواستههای بسیار بزرگم دست یابم که البته باید مراحل تکاملی خود را بپیمایم.
مثالش را میتونم در تغییرات همین چند روزه بگم:
– با پذیرش هدایت الهی و پذیرش کمکهای دستان او، تو این چند روزه موفقیتهای بسیار خوبی را در کسب و کارم و در فروش محصولات بینظیری که نمایندگی فروش آنها را دارم کسب کردم. خدایا پروردگارا سپاس که چشمان کور و گوشهای کر مرا بینا و شنوا کردی تا بیش از این راه خطا را نپیمایم.
واقعا وقتی آدمها گوش و چشم جان را به سوی هدایت الهی باز میکنند، چه نعمات و برکات و ثروتهای روزافزونی نصیبشان نمیشود. تازه دارم میفهمم که نباید دستان خدا را قطع کنم و اسمش را بگذارم عزتنفس. دیگه دارم باور میکنم که قراره بهزودی زود خبرهای بسیار بسیار بسیار خوب خوب خوب در زندگی و بهویژه کسب و کارم به من برسه و اتفاقهای شگفتانگیزی در وضعیت مالی من رخ بده!
خدایا سپاس بیکران.
و این را که بسیار درست میگویید مانند همهی گفتههای شما که، وقتی تجربههای تلخی در گذشته داشته باشیم، برای بسیاری از افراد که به تجربههای تلخ بهعنوان شکست نگاه میکنند نه درسی که برای تکاملشان به آنها داده شده، دست از رویاهایمان برمیداریم و کلا رسیدن به رویاهای بزرگ آنهم از راههای ساده را منتفی دانسته و اگر هم کسی به راحتی به خواستههای بزرگ خود برسد، به ایشان انگ دزدی و کلاهبرداری میزنیم. من در کسب و کاری هستم که بسیاری از افراد توانستهاند رکوردهای بسیار بزرگ را در مدت زمان بسیار کوتاه بزنند ولی من نمیتوانستم این را باور کنم که میشود. ولی خوب این اتفاق افتاده و چیزی که هست و جایی برای کلاهبرداری در کسب و کار ما نیست. بنابراین، باید پذیرفت که همه چیز در دست باورهاست و تنها چیزهایی که جلوی رسیدن به خواستهها آنهم بسیار آسان و سریع و ساده را میگیرد، همانا باورهای محدود کننده و نداشتن الگوهای عملی و ترمزهای ذهنی است. خدا را سپاس که به فضل خودش دارم روی ذهن خودم کار میکنم و همین امروز صبح نشستم و اهداف خودم را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادم. برای خودم بر طبق راهنمایی شما استاد گلم ترمزهای را برای رسیدن به ثروت دارم را روی کاغذ نوشتم و در برابر هر باور نادرست، باورهای درست را ساختم که با خودم پیمان بستهام که این کار را هر روز دوباره و دوباره انجام دهم تا به فضل الهی با سرعتی خیره کننده به خواستههایم برسم و برم اینو فریاد بزنم که آی ایهالناس میشه به راحتی یک بشکن به همهی خواستههای رسید!!! و این تنها یک توهم است که باید برای رسیدن به رویاهای پدرمون دربیاید!!!
البته تجربه خوبه ولی دلم میخواست بگم که تنها تجربههای مثبت هستند که راهگشای هستند و به گفتهی شما استاد بزرگوارم، تنها باید بدون توجه به تجربههای دیگران و توجه به اینکه همه چیز از راه الهامات الهی و توکل تنها به رب انجامپذیره و اتفاقا همینه که مثلاً( بازم نقل قول از خود شما): ایران ماسک باپگوش نکردن به باورهای محدود کننده دانشمندان سازمان ناسا، ماهوارههایی را ساخت( دستور ساخت آنها را داد) که در ارتفاع بسیار پایینتری از عرف پرواز میکنند و اینترنت ماهوارهای به یمن همین گوش نکردن به تجربیات انسانهای مثلاً دانشمند و با تجربه داره کار میکنه! پس، بیخیال تجربهی دیگران و تنها به خواستههای خودم توجه میکنم و اونم رسیدن به همهی اهدافم در کوتاهترین زمان ممکن از راحتترین و سادهترین راههای ممکن است!!! تازه من انتظار دارم که در همین زمان بسیار کوتاه به چیزهایی بسیار بزرگتر و بیشتر از اهدافم برسم!!!
منم میگم شما استاد عزیزم کاملا درست میگویید!!! همینه، همهی چیزهایی که اکنون در زندگی بشر هست، روزی رویاهای افرادی بوده که در همان زمان برای بیشتر مردم جهان باورنکردنی بودند و اکنون برای ما پیش پا افتاده و کوچک هستند و داریم به پیشرفتهتر و پیشرفتهتر از اونا فکر میکنیم. آره من میتونم در یک زمان بسیار بسیار بسیار کوتاه و از راههای بسیار بسیار بسیار آسان و راحت و سریع و ساده به بسیار بسیار بسیار بیشتر از خواستههای خودم برسم و این تنها از مسیر کنار گذاشتن ترمزهای ذهنیام و بی توجهی به تجربیات محدود کننده دیگران انجام شدنی هستند!!!
استاد بزرگوارم اشاره کردید به داشتن یکسری مهارتها و داشتن تبلیغات و سایت حرفهای و غیره که هیچگاه دلیل موفقیت نیستند و من هم این مسئله را تجربه کردهام. البته من سایتی نداشتم ولی خوشبختانه چندی است که همهی تبلیغاتی را که به شکل Status واتساپ و کانالهای واتساپی و تلگرامی و صفحهی اینستاگرام داشتم را تعطیل کردهام و خدا را شکر که نتایج بسیار بسیار بسیار بهتری نسبت به پیش از آن دریافت کردهام. زیرا که باز هم خداوند یکتا با زبان شما استاد گلم مرا هدایت کرد و من هم اجازه دادم که هدایت شوم و به این گفتهی شما گوش دادم که به جای تلف کردن وقت بر روی تبلیغات، برم و بر روی رشد شخصی خودم کار کنم و خدا را بهعنوان تنها قدرت هستی و تنها روزی دهندهی جهانیان بپذیرم و ببینم که چه معجزههایی روی خواهد داد که امروزه دارم اونا را که به شکل روزافزون و کاملا طبیعی در زندگی من رخ میدهند به چشمم میبینم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
و اما اینکه در گذشته بسیار نسبت به موفقیت افراد حسادت میکردم و به گفته شما استاد بزرگوارم آنها را انسانهای دزد و رانتخوار و کلاهبردار میدانستم. ولی خدا را سپاس که امروزه باده آیت الله و با آموزههای شما استاد گلم، دارم بهطور کاملا آگاهانه ثروت و ثروتمندان را تحسین میکنم و از آنها میآموزم و برای آنها بسیار بسیار بسیار بیشتر و بیشتر و بیشتر از آنچه را که دارند از درگاه خداوند یگانه آرزومندم.
و اما در پایان برای همهی خودمون که در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشته شدهایم، بهترین باورهای مثبت و سازنده و خواستههای بسیار بسیار بسیار بزرگ را از درگاه خداوند یگانه آرزومندم.
استاد گلم و بانو شایستهی عزیز و همهی همراهان گلم، شما را به خدای یگانه میسپارم.
ارادتمند شما
92مین نشانه روز با 24مین تحول زندگیم یکی شد
موضوع فایل:بجای کوچک کردن خواسته ت باورت رو بزرگتر کن
عرض سلام وادب واحترام به استاد عباس منش و خانم شایسته و همه ی عزیزان سایت بزرگ استاد
چیزی که بتونی باورش کنی برات دستیافتنی میشه،با تغییرات باور تغییرات محسوسی در شخصیت و رفتار حرفه ای برخورد با قضایا و مسائل بوجود میآد،و آگاهی و فرمول حل کردن و تحلیل بسیاری از شرایط برات فراهم میشه،
اگه بتونی به خواسته هات دسترسی داشته باشی این یقین برات به باور تبدیل میشه،و قدمهای بعدی بزرگ و بزرگتر میشه بجای کوچکتر شدن خواسته ها باورهاتو بزرگ و بزرگتر کنی،و کسانیکه تونستن بخواسته هاشون برسن باید از دیدگاه ما این اصول ها قابل ستایش و تحسین باشه تا ما هم بتونیم تو این مدارها جاری و ساری بشیم،
اگر فرکانس هامون همراستا با خواسته های مورد تحسین دیگران همراه بشه،دنیا قانونی داره و اون قانون باورهاست،باور داشته باش به تمام خواسته های مورد نیازت دست پیدا میکنی،
باید مثل بزرگان عمل کنی،اگه کسی تونسته تو این شرایط آشکارا و ملموس که برای همگان مثل روز روشن هست به خواسته ش برسه خب منم میتونم برسم،بجای اینکه از زمین وزمان و همه چیز ایراد بگیرم و دیگران رو تخریب کنم و فرکانسم در مدار کمبودها گیر کنه، باید موفقیتی که بدست میآد مورد تحسین م قرار بگیره در مدار فراوانی ولذتها باشم و باورم رو به یقین نزدیک کنم تا خواسته هام مشهودتر و قابل دسترس تر باشه.
سپاسگزار خداوند متعال بخاطر دریافت آگاهی های امروز سایت استاد بزرگوار.
به نام خداوند مهربان و هدایتگر ،رزاق ، وهاب و بخشنده
به نام فرمانروای مقتدر جهان
خدایا هر آنچه دارم از آن توست
تو مالک و صاحب اختیار من هستی
خدایا من در برابر تو هیچی نیستم
خدایا هدایتم کن تا بتونم کامنت خوبی بنویسم تا آگاهیم چندبرابر بشه .
سلام استاد و خانم شایسته عزیزم
سلام دوستان خوبم
به جای کوچک کردن خواسته ها باورهامون رو قوی و بزرگتر کنیم
صبح امروز سوپورچی داشت جلوی مغازه رو جارو میکرد من سلام و خسته نباشید گفتم قامت راست کرد و در مورد مسائل زندگیش یهو صحبت کرد .
گفت به من گفتند چون خانواده ایثارگری بیا فرم پر کن بهت کار دفتری بدیم .
و از آشناییش با یک شخص صحبت کرد .داشت از این باور حرف میزد که با یک شخصی آشنا شده تو صفحات مجازی که تو بندرعباس هست و داره آموزش میده چشم سوم رو باز کنیم .
میگفت اون شخص گفته که تو این دنیا دنبال هیچی نباشید فقط از خدا بخواهید که زودتر برید اون دنیا چون همه چیز اون دنیاست و این دنیا فانی هست و شما تا میتونید به مردم خدمت کنید تا اون دنیا خدا پاداش بده .داشت میگفت به این نتیجه رسیدم نباید پولدار بشی چون اگر پولدار بشی آدم حروم خوری میشی و دنبال فساد میری.داشت در مورد این باور صحبت میکرد که همیشه چند تا جن به کمر و پهلو و پشت گردن میچسبند هر بار میری حموم با سنگ نمک بشور این ناحیه ها از بدنت رو من معمولا به این جور حرف های خرافه گوش نمیدم ولی حسم گفت گوش کن این باورتو تقویت میکنه و باورت به قانون بدون تغییر خداوند چند برابر میشه .
چقدر فقیرانست این باور که تو این دنیا از هیچی لذت نبر چون قراره اون دنیا پاداش بگیری .
دقیقا این همینه که به جای کوچک کردن خواسته ها باورهامون رو قوی تر کنیم.ایمانمون به خداوند رو بیشتر کنیم .
من از روزی که نگاهم رو به ثروتمندان و کسانی که پولدار تر هستند عوض کردم واقعا رنگ و بوی کسب و کارم تغییر کرد .
من با دوره 12قدم و فایل های رایگان خیلی باورم به زندگی عوض شد و دریچه های رحمت و نعمت پروردگار به روم باز شد .
یاد گرفتم که به جای اینکه خواسته هامو برای خودم کوچک کنم ، قدم های آهسته ولی پیوسته بردارم و باورم رو تقویت کنم و ایمانم رو به خداوند قوی کنم .
خدایا شکرت که من رو در این مسیر قرار دادی تا زندگی رو بهتر و با رنگ و بوی قشنگ تر درک کنم .
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم برای فایل های عالی و بی نظیر که در اختیار ما قرار میدی.
انشالله تو این مسیر زیبا ثابت قدم باشیم و از هر لحظه لذت ببریم .
در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .
یا حق
درود و صد درود بر شما که باورهای ناب را در ما ساختید. من از کودکی در ضمیر ناخودآگاه خودم همیشه بر این باور بودم که روزی همسری خواهم داشت که از هر نظر بینظیر باشد، چه از نظر ظاهر و چه از نظر باطن. جالب است که همیشه فقط و فقط این نظر را در مورد همسرم داشتم، نه دوست پسرم، نه پارتنرم، نه هر نوع دوستی دیگری که با جنس مخالف باشد. سالها و سالها تجربههای ناموفق و حتی دردناکی را با افراد متفاوت داشتم، دردها و رنجهایی که گاهی تا مغز استخوانم را میسوزاند و گاهی در تله غم و هجری نامحدود فرو میرفتم. تا زمانی که با همسرم آشنا شدم. یک سال پس از آشنایی به من پیشنهاد ازدواج داد و خلاصه بعد از حدود دو سال ازدواج کردیم. این اولین ازدواج رسمی من در سن 50 سالگی بود.
از آنجایی که چهره و اندام متناسبی داشتم و به شدت اهل مهمانی و خوشگذرانی و اجتماعی بودم، قبل از آن بینهایت دوستیهای رنگارنگ را تجربه کرده بودم، ولی هیچکدام مثل همسرم تا این اندازه منحصر به فرد نبودند. من با گوش دادن به فایلهای شما متوجه شدم دلیل اصلی این بوده که همیشه باور داشتم اگر روزی ازدواج کنم، شوهری خواهم داشت که از هر نظر ایدهآل باشد. شاید اگر به جای شوهر، پارتنر یا دوست پسر یا هر چیز دیگری میگفتم، همین اتفاق میافتاد. این کدی بود که من ندانسته به کائنات داده بودم و واقعاً نمیدانم چطور توضیحش بدهم. نه اینکه دوست پسر یا پارتنر بد باشد؛ به نظر من هر همراهی که بتواند تو را خوشحال کند و تو حال خوبی با او داشته باشی، خوب است. حتماً نباید اسم شوهر یا همسر روی کسی بیاید که بتواند همراه کامل و خوبی برای تو باشد. من به اشتباه یا شاید به درستی این کد را داده بودم که روزی همسری خواهم داشت که از هر نظر عالی خواهد بود: خوشقیافه، باوفا، انسان درستکار و … و دقیقاً همین اتفاق افتاد. تا قبل از ازدواج هر کسی در زندگی من می آمد یک مسئله ای داشت که نمی توانست اون آدم بی نقص باشد یا شاید برای من بی نقص بود ولی او نمی توانست مرا آدم ایده آل خودش ببیند.
به نام الله یکتا
ردپای من از روز بیست و چهارم سفرنامه
وای استاااااد؛ چقدرررر این فایل هدایتی بود برای من؛ چقدرررر نیاز داشتم این مطالب رو بشنوم؛ چقدرررر نشانهی واضحی بود برای من.
هیچ عامل بیرونی، هیچ عامل بیرونی نمیتونه برای ما موفقیت بسازه. تنها عامل موفقیت افراد، باورهای اونهاست.
ببین چه باوری بهت احساس خوب میده؛ همون باور درسته. تو ارزشمندی؛ تو میتونی؛ میشود؛ تو لایقی. اینها بهت احساس خوبی میدن. پس باورهای درستی ان.
به جای اینکه رویاهات رو کوچیک کنی، باورهات رو بزرگ کن.
وقتی خدا رو باور کنی، وقتی خدا رو از ریشهی وجودت باور کنی، اون موقع میفهمی که هرررررچیزی ممکنه.
یه جملهی قشنگی هست که میگه : واسه ممکن گریه نکن؛ اون خدای ناممکن هاست!
وقتی خدا رو در تک تک لحظات زندگیت حس کنی، هیچ چیزی رو غیر ممکن نمیبینی.
ما باید تمام تمرکزمون رو بذاریم روی خودمون، خودمون، خودمون.. و اونوقته که نتایج حاصل میشه.
خدایا شکرت؛ شکرت شکرت که همیشه در زمان درست در مکان درست قرار میگیرم.
خدایا شکرت که تو خدای منی و من بندهی تو ام :)
روز 24ام
به نام رب یکتا
درود به استاد عزیزم و بانوی خوش ذوقشون
و دوستای هم مسیرم
این فایل رو قبل از سفرنامه گوش داده بودم
اما وقتی گوش میدادم انگار بار اول بود
چقدر لذت بردم
و چقدر توحیدی بود
باعث میشه برای همیشه با حس حسادت خداحافظی کنیم و باور کنیم خداوند عادله
هیچ بنده ای برگزیده خدا نبوده ک بهش ثروت بیشتر و زیبایی بیشتر بده
خداوند در جایگاه دهنده س و ما انسان ها در جایگاه گیرنده
و بزرگی در خواست ها و آرزوهای ما ارتباط مستقیم داره با بزرگی باورهامون
و در ادامه بزرگی باور ها برمیگرده به ایمان ما به وجود و رزاق بودن خدا
یعنی من زمانی میتونم آرزوی داشتن بنز اخرین مدل رو داشته باشم که باور کنم میشه داشت
ادم هایی رو ببینم که دارند و مثل من دو دست و دو پا و دو چشم دارند
و چطور میتونم باور کنم که منم مثل اونا میتونم داشته باشم؟
باور کنم خدایی وجود داره که به فلانی داده
پس به منم میده
این فرمول سادشه
استاد من همش ذهنم ناخوداگاه داره درستی قانون رو با مثال واسه خودش منظقی میکنه
امروز داشتم به فرمول های ریاضی و فیزیک فکر میکردم
اصلی ترین فرمول ریاضی این بود
X=Y
و تحت هیچ شرایطی این وزنه تغییر نمیکرد و هرچی ام به این معادله اضافه میشد باز هم ایکس و وای بر حسب هم به دست میومدن
و تو فیزیک F=ma
و این قانون که هیچ نیرویی از بین نمیره فقط از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه
ما قوی ترین دستگاه تولید انرژی دنیاییم
هرچیزی که تا امروز رو این کره خاکی انسان به وجود اورده به واسطه ارتعاش انرژیش بوده
ما خالقیم
ما خود خداییم
ما x اینور معادله ایم و خداوند y
و بینمون مساوی قرار داره
پس بیا و لذت ببر ازین دنیا
خدایی کن
بگو تا موجود بشه
بخواه تا بهت داده بشه
دنیا ، دنیای فراوانیه
خودت تصمیم میگیری چی بخوای ازش
توجه کن به زیبایی ها
به راحتی ها
به خوشمزگی ها
به صدای خوب
من باور خوبی که میخوام واسه خودم بسازم
اینه که من در شروع یادگیری یه حرفه هستم
و باوری که از اولش ساختم و موفق هم هستم
هر وقت استادم مدل جدیدی اموزش میده من با یکبار تمرین کردن بهترین کار و قوی ترین کار رو میزنم
و همیشه هم اینجوری شده در صورتی که استادم از همه میخاد که باید خیلی تلاش کنید باید سخت کار کنید تا موفق بشید و اکثرشون هم در تعداد زیاد مدل میزنند وتمرین میکنند
اما من با این باور خوبی که واسه خودم ساختم همیشه راحتم و کارم هم در سطح یک کلاس قرار داره و وقتی میگم من یبار تمرین کردم اکثرشون فکر میکنند من دروغگو هستم دقیقا مثل اتفاقی که واسه استاد سر کلاسشون افتاد.
چقد این بحث باور ها فوق العادس
استاد شما بهترین مربی دنیا هستید چون بر اساس تجربه راحت ترین و قشنگ ترین باور های دنیارو جمع اوری کردین و دارین اونارو اموزش میدید
دوست دارم سریع مدارمو ارتقا بدم و با پول خودم باورهای عالی که تو هر دوره اموزش دادید جدا گانه تهیه کنم و غذای سالم به ذهن مسموم شده ام بدم.
دوستون دارم و ممنونم از همگی
بنام خداوندیکتا
خداونداسپاس گذارشما هستم اینکه فرصت داشتم تانظرخودم رابه دوستان ارائه بدم
درودوقت بخیر خدمت استادعباس منش وخانم شایسته ودوستان هم مسیر
استادبنده چن ساله تهران زندگی میکنم قبل ازاینکه تهران بیام درشهرستان مغازه موبایل ولوازم جانبی داشتم وزمانی این کاروشروع کردم مغازه بسیاربروز ومدرن آغاز به کارکردم اما متاسفانه ازنظر درآمد جواب نمیداد به جایی رسیده بود ازجیب همش خرج میکردم وهمچی سخت میگذشت البته سال آخرشهرستان بودم یه مقداردرآمدبهترشد تااینکه یه روز داداشم گفت بیا تهران یه کاربا درآمدخوب واست پیداکردم بیا ببین اگردوست داشتی بیایی تهران زندگی کنی ومن رفتم وکارو دیدم اما این کارو نتونستم قبولش کنم انرژی زیادازشخص میگرفت وهمچنین جایی برای پیشرفت نداشت شغله کارخانه تولیدشیشه وبلوربود همین که مجددمیخواستم برگردم شهرستان تصمیم گرفتم شغل خودم روبیام تهران ادامه بدم استاداون زمان تازه باسایت شماآشناشده بودم وفایل های رایگان شمارو گوش میدادم خلاصه برگشتم شهرستان اینکه مغازه رو واگذارکنم دراین موقع چن پیشنهاد وسوسه انگیزتوشهرستان بهم شدولی بازگفتم نه من میخوام برم تهران ادامه بدم بعضی ازاقوام ودوستان میگفتن تهران اگردرآمد خوبه همین طورهزینه ها بالاست وگرونیه یه جور به نظر موافق نبودن من بیام تهران ولی من تصمیم رو گرفته بودم وکارهارو انجام دادم اومدم تهران شغل خودم رومجددشروع کردم وادامه دادم والان درآمدم چن برابرشده وخیلی راضی هستم همچنین میگفتن تهران هزینه بالاست وگرونیه ولی همچین چیزی وجودنداره نسبت به شهرستان خیلی ارزون تره وهمچنین بروزتره
خداوند سپاس گذارهستم اززندگی عالی دارم وروز به روز عالی تره وهمچنین ازشما استادعزیز تواین چن ساله آموزش های شما خیلی بهم کمک کرده ومسیرزندگیم رو تغییرداده ازخداوندآرزوی سلامتی وموفقیت برای شمااستادعزیزوخانم شایسته رودارم
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
این فایل نشونه امروز من بود و تصمیم گرفتم یه درک جدیدی که از جهان پیدا کردم رو به اشتراک بگذارم
یه الگوی مشترکی من در انسان هایی که هیچ موفقیتی توی زندگیشون کسب نکردن و یه زندگی سخت رو دارن من پیدا کردم و این الگو اینه که اونا دنبال یک تضمینی هستن که به دنبال اهدافشون برن ، اونا همیشه میخوان یه سری پل برگشت بزارن و به قول خودشون همه پل هارو خراب نکنن تا راه برگشتی باشه اونا به همسرشون خیانت میکنن چون میترسن که جدا بشن
اونا هیچ وقت دنبال آرزو هاشون نمیرن چون میترسن همینی که هست همین حقوق بخور و نمیر از بین بره اما در آخر ناپلئون ها هستن که در تاریخ میمونن ، به قول یکی از بچه های تیم میگفت ترسو ها جاشون رو نیمکت هست
هر چقدر که این الگو های آدمای ترسو رو میبینم ایمان به مسیری که شروع کردم بیشتر میشه
ایمانم به خودم بیشتر میشه که من فرق میکنم با بقیه من ترسو نیستم من قدم بر میدارم حتی اگر آینده فقط به اندازه یک قدم واضح باشه و واقعا به خودم افتخار میکنم که انقدر خوب این موضوع رو درک کردم ، انقدر عالی موضوع تمرکز رو درک کردم ، قدم هایی برداشتم که هیچ تضمینی برام نبوده از جاهایی کندم و اومدم که تجربه یک روز زندگی توی اون شرایط آرزو خیلی هاست من میخوام ایمان رو انتخاب کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همسفرای عزیز روز شما تحول زندگی
خیلی حس خوبی دارم بعد از دیدن فایل این قسمت
راستش یه رفتاری رو تو وجودم استاد روشن کرد که خیلی وقت بود که عمل نمیکردم
با شنیدن این که تحسین کنیم موفقیت دیگران رو
ذهن همش در حال فریاد زدن اینه که بهمون بگه مگه میشه رانت اطلاعاتی داشته پارتی داشته یا هزار تا حرف دیگه
جایی که ذهنم نشسترو خوب دارم میبینم
چقدر میتونم باورامو با این عمل تحسین کردن موفقیت دیگران محکمتر و تقویت کنم
کنار همین که دارم اینکارو میکنم هوای حال خوب خودمو داشته باشم و یادم بمونه که تموم اتفاقا باورای خودم
باید باید باید یاد بگیرم و بشناسم جنس افکارمو
و باورای جدید جایگزینشون کنم
باید تمرین کنم که عمل کنم به این قوانین
مثل الان اره همین الان که دارم اینجا رد پا میذارم ادامه بدم
خدایا شکرت برای این قسمت فوق العاده از زندگیم برای خودشناسی
وَ قالَ اللَّـهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ
خدا فرمان داده است: «برای خود، دو معبود انتخاب نکنید؛ زیرا معبود باید یگانه باشد؛ پس فقط از من حساب ببرید و مرا بپرستید.»