به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
?بنام خالق زیبایی ها
خدای مهربان تورا سپاس گذارم بابت این لحظات ک دراین سایت مهربان واستاد مهربان دارم خشتهای زندگیمو ازاول بنامیکنم?
/روز بیست و چهارم سفرنامه (خداشناسی)
بجای کوچک کردن خواسته ات باورت را بزرگتز کن ،/
سلام بروی ماهتون :
این فایل من و برد به روزهایی ک باتمام وجود باور داشتم میشود و دیگران میگفتن نمیشود
نشنیده کرفتم تمام آن نجواهای رو ک میگفتن نمیشه زهرا !تو نمیتونی! این کارو نکن ! پشیمون میشی !چقد من این صداهارو خوب بیاد میارم
من خواسته ام رو کوتاه نیومدم بجایش نشنیدم تمام آن حرفهای ک برای من صدایی داشتن غیر از ندای زیبای خداوند ک میشود میتونی تو لایقی بیشتر بخواه ادامه بده
آره استاد عزیزم من هم مانند شما زیاد شنیدم ازین صداها ، اما تا بیاد دارم همیشه یک صدا بامن بود ک فارغ ازهرچیزی بامن از بهترین ها زیباترین ها و شدن ها حرف میزد
و من بیشتر اوقات پاسخ میدادم ب آن نداها و وعده هایش رو باورمیکردم و بعد ها میدیدم ک وعده هایش همه اجابت شدند
همیشه صدای بامن بود ک من و لیاقتم رو خیلی بالا میدونست اما بعلت عزت نفس پائین ادمهای سطح پائین زیادی رو ب زندگیم راه دادم و بعدش واقعا پشیمون شدم ک چرا ب آن صدای زیبا گوش ندادم
من بخاطر حس ضعفی ک داشتم بجای بزرگتر کردن باورم خواسته هامو گوچک کردم ،همان خواسته های ک بمن چشمک میزدن ک ما متعلق ب توئیم و من نادیده گرفتمشون، این کوجک کردن واقعا آسایشم رو ازم گرفتن و با ادمهای مواجه شدم ک چون حودشون خودشون رو بی ارزش میدونستن ،بودن من تو زندگیشون غیرقابل باور بود وچون خودشون کوچک بودن من رو هم همانند خود میدیدن
اره استاد عزیزم بمحضی ک بخودم اومدم از زندگیم حذفشون کردم
وقتی ب ادمی ک چشماش مشگل دارن ،ی سیب قرمز بدی ، فکر میکنن اشکال ازسیبس ک تودستشون قرار گرفته ،حتما کرم خوردس ،چراچون خودشون از درون خالی ان
خواستم بگم اگ نتونی باورتو بزرگ کنی ،مجبورمیشی جای باشی ک اصلا متعلق ب تو نیست اونجای ک روحت دوست نداره. . .
و زندگیت رو دیگ نمیتونی زندگی کنی.
خیلی ها بمن گفتن نکن ،بده ،زشته ،حرف مردم چی ، بیچاره میشی ،بدبخت میشی ، و . . .
اما من یاد گرفتم ازشما ک هیچوقت خواسته هامو کوتاه نیام ،بجاش باورهامو درست کنم
ومن اینکارو کردم و رو باورهام کارمیکنم
همیشه میشنوم اون صدارو ک من رو دعوت بسمت خود میکنع و بهترین هارو برام میخواد
ب آرامش رسیدم . . .
تا قبل از آشنای باشما من بازهم فقط ب این صدا گوش میدادم
هیچ راهی بلد نبودم هیچ ایده ای نداشتم ،اما هما ن صدا میگفت ادامه بده ، این ارزو متعلق ب تو هست
وقتی میدیدم دیگران با شرایط من توانستند ب آن خواسته برسند پس من هم میتونم
من فقط تجسم میکردم خواستم رو
و ب بالا رفتن فرکانسم باشما اشنا شدم
و شما بمن گفتید”زهرا باورت را درست کن”همین
خدای من چقد تو راهگشای ک بمن راه را میگی ، ، ، وقتی میبینم دیگران رو ک رابطه ای خوب دارن باخودم میگم نگا زهرا نگا میشه ،بس ادامه بده
خیلی ها با باورهای محدود و آن نگاهی ک همه چیز رو شانسی و الا بختکی میدونن ،بمن بخاطر آرزو هایم میخندند
اما من باور دارم ک میشود
چون شمارو تو زندگیم دارم
،باورهای ان ها مال خودشان است
من میدانم و باور دارم ک لایق خواسته هایم هستم فارغ ازشرایط بیرونی
برای کسانی ک دیدشان ازموفقیت شانس و یسری قوانین ساختگیست
مشخص است ک نشدن و نتوانستن باورشان باشد
اما من سبک قبلی رو کنارگذاشتم
و دیگر دوس ندارم ب آن برگردم
چون خوب میدانم”””من خالق زندگیم هستم””””
“””باورهای من هرلحظه زندگی مرا رقم میزنند”””
“”””تغییر باورها =تغییرشرایط”””
من باجان و دل برای بزرگتر کردن باورهام دارم تلاش میکنم
چون ان خواسته رو متعلق بخودم میدونم و میدونم بدستش میارم.
من خوب یاد گرفتم با توگوشی های ک خدای من بمن زد ،ک هیچوقت خواسته هامو کوچک نکنم .چون اینطوری بخودم ستم میکنم و بهای الهی مو زیر سوال میبرم ،من اینارو باپوست و گوشت و استخون لمس کردم و خوووو ب میفهممش استادمن .عزیزم .مهربون
ان صدا هرلحظه بامنه ،انقدر بهش بها دادم ک مثل یک دوست هرلحظه سخن عشق بامن میگه ،چقد توخوبی خدای من
خدایا شکرت
سلام خانم شایسته عزیزم و استاد خوبم
تحسین کردن ـموضوعی که مدتی قبل باهاش اشنا شدم و حالا میتونم بفهمم یعنی چی باید واقعا به خاطر فایل های سفر به دور امریکا ازتونـ تشکر کنم چون من خیلی از مطالب رو با چشم هام دیدم و اینـ باعث شد تا اگاهی هاروخیلی بهتر درک کنم و سعی کنم توی زندگیمـ به کار ببرم پس هر چیز خوبی رو که اطرافت میبینی تحسین کن فکر کنم توی یک از فایل ها شنیدم اگه میخوای چیز وارد زندگیت بشه شروع کن به تحسین کردن با قلبت نه فقط گفتن استاد عزیزم دوستتون دارم و از خدا سپاسگزارم که من رو با قوانین جهان اشنا کرد و هر روز دارم این هارو کار میکنم . باید بگم من خودم همیشه دلمـ میخواست موفق بشم من قبل از اشنای با استاد و اگاهی هاشون یک سری اطلاعات توی کانال داشتم ولی همیشه یک چیز رو درک نمیکردم هیچ وقت نمیتونستم قبولش کنم هیچ وقت اون زمان من سعی میکردم تا جای که امکان داره به سمت مشاور های ایرانی نرم اصلا پس فقط خارجی رو دنبال میکردم اون هام اینقدر از نظم صبح زود بیدار شدن میگفتن که من واقعا نا امید وخسته میشدم و اگه یک روز دیر بیدار میشدم تا شب حالم بد و بد بود و اون زمان از قوانین خداوند اطلاعی نداشتم اتفاقات بد برامـ ادامه دار میفتاد بعد از اونـ زمان کانال به طریقی بسته شد من خداوند رو خیلی دوست داشتم از همون اول همیشه حرف هام رو باهاش میزدم اون زمان هم بهش گفتم خدایا اینم بسته شد چی کار کنم بعد گفتم کسی رو انسانی رو به من نشون بده که با تو به موفقیت رسیده باشه به راحتی اسونی خب میدیدم ادم های موفقی رو که ساعت ده صبح از خواب بیدار میشن و راحت پول میساختن و کار کمتر پول بیشتر و خیلی تاکید داشتم ومیگفتم مگه نمیگن قران مسیر موفقیت توی تمام جنبه های زندگی هست اینو بهم نشون بده من سخرانی یک فرد مشهور رو میشندیم اما اونم یک چیز رو نمیگفت من یک خلا داشتم باید پر میشد و اون قران بود اونـ بهترین سخنرانی بود که تا اون موقع دیده بودم اون فرد مسیحی بودو تمام ادم های مذهبی که من دیده بودم و ادعا داشتند حتی یک بار هم قران رو باز نکرده بودند یا فقط اون رو عربی میخوندن من دنبال الگو بودم
خیلی برام مهم بود بدونم کسی با قران به موفقیت توی تمام جنبه ی زندگی اش رسیده باشه تاا ینکه یک تبلیغ که از استاد توی کانال دیدم رفتم فایل توحیدی رو گوش دادم و گفتم خدایا تو جوابم رو دادی دیگه فقط اون هارو گوش میدادم تا اینکه من با لطف خداوند عزیزم توی این مسیر موندم و از خداوند میخوام کمکم کنه تا باز هم قوانین جهان رو بهتر و بهتر درک کم و بتونم بار ها و بار ها قران رو بخونم و تفکر کنم خدایا عاشقتم با کمک خدا به خواسته هامـمیرسم پس فقط لذت میبرم چون ـلذت مسیر مهمه
با نام و یاد خدا
سلام به تمام عزیزام
امیدوارم حال تک تکتون خوب باشه
یه خیر مقدمی هم به تازه واردا، جای خوبی اومدید، اینجا بهترین مسیریه که میتونید خداگونه بشید البته با تفکر و عمل
دوستان یه چیزی بگم بهش فکر کنید
اینکه هدف نهایی خداوند از رسیدن به مقصودِ خلقتِ ما چی بوده؟
اگه به این سوال پاسخ خوبی پیدا کنید پس دنباله رو همین هدف خداوند میشید و به هر چی که بخواهید مطمئن باشید خواهید رسید
مطمئن باشید اگر هر خواسته ای رو از خداوند بخواهید براتون محقق میکنه، مهم نیست خواسته تون چقدر بزرگ باشه
خداوند خیلی بینهایت ثروت داره و تمام نشدنیه
اینکه میگن باید از ته دل بخوای خیلی سادست، یعنی حضور خدا رو احساس کنی و بعد خواسته ت رو بهش بگی
و توو همین حال باید بزرگی خدا رو به یاد بیاری، و نه اینکه آیا میده یا نه؟، چون این نجوا یه شرکه که باعث مشرک بودنت به بزرگی خدا میشه
این طرز دعا کردن باعث میشه لایق دریافت همه ی نعمت ها باشیم چون به طریقی احساس لیاقت ایجاد شده
دیدید چه سادس
اساس دعا و توکل همینه و چه زیباست قانون هایی که خداوند در جهان قرار داده
باور کنید به هر چیزی که به این روش از خداوند خواستم رسیدم
اگه بگم به چه چیزایی باورتون نمیشه
یالطیف
سلام استاد عزیز خسته نباشید
من خیلی خیلی نتایج های خوب
اول ازهمه آرامش
دوم اینکه خدارو تو زندگیم به معنای واقعی میبینم
واین اولین نظرم من دوهفته ای میشه بااین سایت آشنا شدم از طریق خالم
ودرعرض دوهفته تونستم به جایی که دوست دارم سفرکنم وکارم که خیلی اذیت میشدم در عرض نصف روز کارم به سرانجام برسه واز چند روز دیگه برم سرکار وخیلی چیزهای دیگه باکسانی که دوست داشتم ارتباط برقرارکنم که دکتر هستن دوستان خیلی خوب وتحصیل کرده ای پیدا کنم ….ومنتظر جذب های بعدیم باشید که دوباره براتون ارسال کنم
به نام خدا
۲۴ مین برگ سفرنامه ۲۹ مرداد ۹۸
درکش سخته که کسی برا موفق شدن بره اسمش رو تغییر بده! حتی اگر قانون رو هم بلد نباشه میتونه موفقیت رو به هر عاملی ربط بده نه دیگه اسم!!!
درباره تمرینی که استاد گفتن، باوری که خیلی تو جامعه ما پررنگ هست بحث پارتی برا سر کار رفتن هست که من قبلا باورش کرده بودم ولی هرچی دست به دامان پارتی هایی که میشناختم میشدم به هیچ جا نمیرسیدم، جاهایی هم که رفتم سر کار ظاهر کار با پارتی بود ولی نه اون پارتی که من التماسش کنم یا اون کله گنده باشه بخواد منو بزاره سر کار، طبق روال عادی منتها با معرفی یا فقط تایید اونها بوده.
باور دیگه اینکه تا اسم کار آزاد میاد فورا همه میگن کار آزاد سرمایه میخواد ولی من اینو باور نکردم و میگم میشه با همون چیزی که داریم شروع کنیم یا اگر از لحاظ مالی صفر هستیم بریم برا کسی کار کنیم یه مدت تا با پولی که درآوردیم کار رو از مقیاس کوچیک شروع کنیم و بعد گسترشش بدیم.
باور دیگه ای که از دیگران راجع به خودم زیاد شنیدم باهوش بودن خودم بوده و اینکه حافظه خوبی دارم (طوری که شماره سریال ۱۵ رقمی گوشی دوستمو بعد یک هفته یادم بود که گوشیش رو براش رجیستر کردم که هنگ کرد دوستم!) و زیاد بهم کمک کرده این باور. مثلا آمار تجهیزات کارمون رو با درصد بالا حفظ هستم که حین کار خیلی به دردم میخوره……
سلام و درود خداوند مهربان بر همسفران در24ومین روز سفر
نکته ی بسیار مهمی از استاد عزیز یاد گرفتم :تحسین کردن و فقط تحسین کردن موفقیت دیگران .اینکه هر کسی موفقیتی به دست میاورد ریشه در باورهایش دارد.وقتی به اطراف نگاه میکنم خیلی ها زمینه پیشرفت رو دارند و از طریق خانواده و امکاناتی که در اختیار دارند خیلی راحت تر میتونن پیشرفت کنن اما حتی پس رفت میکنند که ریشه در باورهایشان دارد.پس دخالت همه عوامل بیرونی را در پیشرفتم از ذهنم دور کرده و فقط روی باورهایم کار میکنم .به امید موفقیت.
سلام آقای عطار روشن عزیز….بسیار کامنت زیبایی بود…من دنبال یک الگو برای تایید این باور می گردم….که برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی نیاز به برگزاری کلاس حضوری نیست…اگر دوستان عزیز بهم بگن ممنون میشم
سلام خدمت استاد گرانقدر و دوستان عزیزم
وقتی حرف های استاد را می شنوم که می گویند یک چیزی در من نوعی وجود داشته که به این سایت راهنمایی شدم با فکر کردن و تفکر متوجه می شوم که واقعا حرف استاد حقیقت دارد در چند برهه از زندگیم می بینم که ناآگاهانه در خودم باورهای قدرتمندکننده ساخته بودم و باعث موفقیت من شده بود ولی هیچ وقت فکر نمی کردم دلیلش باور قدرتمندکننده بوده بلکه به شانس و زحمت فراوان ربطش میدادم.
زمان تحصیل من در دوره دبیرستان تازه نظام جدید آمده بود و ما اولین دوره ای بودیم که باید امتحان پیش دانشگاهی میدادیم من زیاد درسمم خوب نبود که بگم از این بچه نخبه ها بودم درسم در حد عالی هم نبود ولی به خودم گفتم باید قبول بشم و با همون روال درس خوندن دبیرستان خوندم و قبول شدم الان که داشتم فکر میکردم حین گوش دادن به فایل دیدم واقعا خواستم قبول شم در صورتی که خیلی از همکلاسی هایم که ممتاز بودن قبول نشدن چون از آزمون براشون غول ساخته بودن و باور کرده بودن که قبولی در آزمون خیلی سخت.
مورد بعد: من چند سالی پشت کنکور مونده بودم با اینکه تاپ ترین کلاس های کنکور میرفتم و مدام در حال درس خوندن بودم و برای اطرافیان خیلی تعجب آور بود که من با این همه هزینه و درس خوندن قبول نمیشم بالاخره بعد چند سال قبول شدم در یک رشته در مقطع کاردانی در رشته خودم در مدت کاردانی خیلی سعی میکردم و یک استاد داشتم که خیلی بهم اعتماد بنفس میداد منم باور کرده بودم که میشه اول شد و فوق العاده اعتماد بنفس بالایی پیدا کرده بودم مثلا در واحد درس فیزیک جز ده نفری بودم که قبول شدم فکر کنین از کل دانشگاه فقط ده نفر فیزیک پاس کردیم حتی دوستایی که با هم درس میخوندیم هم قبول نشدن بعد فکر کنین من رشتم تجربی بود و در کنکور ریاضی قبول شده بودم و با بچه هایی هم دوره بودم که رشته دبیرستانشون ریاضی بود و خیلی قدر بودن ولی من با همون باور فیزیک پاس کردم
کلا من در دوره دانشگاه خیلی باورهای خوب داشتم ولی نمی دونم چرا ادامه ندادمشون مثلا منی که از اول دبیرستان برای ریاضی معلم خصوصی داشتم و با صلوات قبول می شدم تو دانشگاه واحدهای فراوان ریاضی که داشتم رو 20 می گرفتم
واقعا استاد حرفشونو باید طلا گرفت اگر باور کنیم که کاری را می توان انجام داد دیگه یقین بدونین که انجام شدنی هست.
من با لذت وصف نشدنی مدام در حال گوش کردن به فایل ها و کار کردن روی خودم هستم و میدونم در آینده ای نه چندان دور به اون خوشبختی و آرزوها و رویاهام می رسم.
موفق و خوشبخت و پیروز و ثروتمند باشید.
استاد حرف ندارین.
یعنی فایلها انقد عالی برنامه ریزی شده که خداییش هر چیزی که لازم داریم میشنویم تو فایل بعدی.قربون خدا بشم که چقد مارو دوست داره.
خداجوووووونم سپاسگزارم سپاسگزارم بینهایت???
استاد ممنونم سپاسگزارم .??
بانو عزیزم که دستی از دستان خداوندی از شمام ممنون و سپاسگزارم. بیستی بخدا???
یاد خاطره ای افتادم هرچند ساده و کوچیک ولی همین خاطرات موفقیت به نظر ساده و کوچیک باعث میشن به موفقیت های بزرگتر برسیم و اعتماد ب نفسمون بره بالاتر .
یادمه ابجی ناتنی بزرگم چارقد ریشه میزد
اینم اولش بگم بابام دوتا زن داشت و همه تو یه خونه بودیم و خیلی هم باهم خوب بودیم یعنی انقد که من مامان بزرگمو دوست داشتم اون موقع که کوچیک بودما مامانم دوست نداشتم انقد اروم بود انقد مهربون بود که نگو دوتا جاری عین دوتا خواهر بودن همیشه باهم دوست بودن و پشت هم بودن تا وقتی که بابام مرد.و تو هرخونه ای هم یه نخاله پیدا میشه دگ شیطان از یه جا وارد میشه و دعوا راه میندازه ولی خدارو شکر از وقتی تو این مسیدم دگ همه چی عوض شده.
خلاصه سر ریشه زدن چارقد منم کمکش میکردم و به مام یه چیزی میدادتا راضی باشیم بهش گفتم ابجی بمنم یاد بده خودم ریشه بندازم و گره هم بزنم تا منم پول جمع کنم.
یعنی اون موقع نمیدونم چه باوری داشت گفت نه نمیشه تو نمیتونی و سخته و من چندسال دارم ریشه میزنم و تو هم باید صبر کنی .
من باخودم گفتم چی ؟سخته؟ نه اصلا هم اینطور نیست و اشکال نداره خودم یجوری یاد میگیرم.
چند وقت گذت و من رفته بودم خونه اون یکی ابجی نمیدونم چی شد چجوری شد اون بهم یاد داد فقط با دوسه بار تکرار یاد گرفتم و چارقدهای خودم و مامانم ریشه زدم.اون موقع قیافه ابجیم دیدنی بودا.؟!؟
یه خاطره دگ مثل همین بود همون ابجیم میرفت کلاس سوزن دوزی و باخودش چرخ دستی قدیمی هم میبرد.باز بهش گفتم بمنم یاد میدی باز گفت سخته من این همه کلاس رفتم با خودم چرخ میبرم میارم تو هم برو کلاس.
گفتم من حوصله کلاس ندارم حوصله ندارم برم بیام .با یه چرخ دستی سنگین ولش کن خودم یاد میگیرم تو فقط نمونه کارتو بده ببینم حتی نمیخاد بهم توضیح بدی……
خلاصه نمونه کارشو گرفتم خودم وسایل خریدم و طرح اولیه رو کشیدم رو پارچه و شروع کردم به دوختن.خدا شاهده چیزی که اون یک ماه میرفت کلاس من تو دوروز یاد گرفتم و انجام دادم.حتی بهتر از مال اون شده بود تمیزتر و قشنگ تر.
مامانم از من بیشتر ذوق داشت و پیش همه تعریف میکرد.باز قیافه ابجیم دیدنی بود.
استاد الان که فک میکنم انقد از این موفقیت ها تو زندگیم داشتم که خدا میدونه.
الان که فک میکنم هچکس نمیتونه جلو منو بگیره جز خودم این خودم بودم که خودمو کوچیک کردم اعتماد ب نفسمو پایین اوردم.اگه همینجور ادامه میدادم………ولی الانشم دیر نیست خدارو صدهزار مرتبه شکر الان این مسیرو یاد گرفتم و الان چقدر میتونم به خودم به خواسته هام به موفقیت هام سرعت بدم.
سپاس از همه دوستان از استاد از بانو هر روز حالم بهتر میشه شادتر مییم شکرگزارترم از همتون سپاسگزارم???????
تعهد من برای نوشتن نکات مهم و خلاصه سفرنامه
بیست و چهارمین روز این سفر پر برکت
باید به ذهنم بیاموزم که افراد موفق و ثروتمند را تحسین کند ، باید بیاموزم که دست آورد های افراد ارتباط مستقیم با باورهایشان دارد و حقیقتا این گونه است وقتی به زندگی خودم و اطرافیانم نگاه میکنم. چند روز پیش تصمیم گرفتم پیج های اینستاگرامی را که باورهایشان با باورهای من سازگار نیست آنفالو کنم، جالب اینجا بود یک پیج که صاحب آن هم ثروتمند و هم موفق بود را دیگر دنبال نکردم چون دیدم درست است باورهای قوی در زمینه کسب ثروت دارد اما چون میگفت پیدا کردن و ایجاد شغل طی چند سال اینده سخت است حس خوبی به من نداد و با باورهایم در تضاد بود دیدم اگر چه باورهای قوی در دیگر زمینه ها دارد اما در این زمینه اینطور نیست و دریافتم همونطور که قبلا استاد عباس منش گفته بودند لزوما افراد ثروتمند تمام باورهایشان درست نیست ، اما من میخواهم اصولی و از ریشه روی تمام باورهایم در تمام جنبه ها کار کنم چون در هر زمینه ای دنیا پر از برکت و فراوانی است و در زمینه ایجاد شغل هم مطمئنم با پیشرفت هر روزه جهان در تمام زمینه ها ایجاد شغل و ثروتمند شدن نیز راحت است به شرط درست کردن باورهایمان.
یا حق