به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نمیدونم چی بگم . احساس میکنم اگه بگم سلام . یعنی میخوام حرفامو قالب بندی کنم . احساس میکنم اگه یهو حرفمو شروع کنم حرف دلمه .
امروز دوباره اشک ریختم .. اشک شوق ، اشک سپاسگزاری از خدای بزرگ ، اشک سپاسگزاری از وجود استاد عباس منش??
چرا که 1 سال تو کارم درجا میزدم ، 1 ساله تمام به درو دیوار زدم اما هیچ نتیجه ای نگرفتم . دوماهه که دارم رو باورهام کار میکنم و شکرگزاری میکنم و هر روز حالم بهتر و روند رشدم سریع تر میشه . با افتخار در بیزینس بازاریابی شبکه ای کار میکنم . 1 سال برای ساختن تیم دویدم و نتیجه ای نگرفتم . اما طی 2 ماهه قبل 3 فرد بسیار با انگیزه و با هدف و پاکاربه تیمم اضافه شدن . امروز تماسی داشتم از خانمی که 4 ماهه پیش از قسمت آماده به همکاری روزنامه بهشون زنگ زده بودم و اون موقع قبول نکردن که همکاریکنن و امروز گفتن هنوز شرکتتون نیرو میگیره ؟!!! واااااااااای خدایا مگه میشه ؟ یاد حرف استاد افتادم که میگفت کافیه قدرت رو دست خدا بدین و اونوقت میبینیناز جایی براتون میرسونه که باورتوووون نمیشه .. به خودش قسم باورم نمیشه از کجاها داره برام شرایط و افراد مناسب رو فراهم میکنه
خدایا سپااااااااسگزارم?
جالب میدونین کجاست ؟!!!!
یکی از افراد تیمم که مستقیم واردش کردم نیمه گمشدمه …. خدایاااااا داریم مگه ؟ و هر روز رابطمون قشنگ تر و بهتر میشه و بهش علاقه مند تر میشم
خدایا شکرت خدایا شرکت خدایا شکرت
امروز مدام این شعر تو گوشم بود که :
ابرو بادو مه وخورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
خدایا شکرت که در غفلت نموندیم و فهمیدیم که این شعر چی میخواد بگه
استاد گرامی فقط میتونم بگم مدیونتم .. .. جات تو بهشته ?
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 28 بهمن رو با عشق مینویسم
یک روز بهشتی که من بی نهایت از خدا بابت تک تک لحظاتش سپاسگزارم
امروز وقتی بیدار شدم ،دیشب یهویی خواهرم از شهر همسرش که بعد ازدواج رفت اونجا ،مهمون اومد و همیشه دوست داره یهویی سرپرایزمون کنه
و با خودش کلی پرتقال آورده بود خیلی خوشمزه بود و خدا روشکر میکنم که بی نهایت هدیه برامون میفرسته
وقتی دیشب خواهرم اومد و کمی صحبت کردیم
من بیدار بودم و داشتم به دوره جدید گوش میدادم و کارامو انجام میدادم
وقتی خوابیدم و صبح حاضر شدم تا برم ورکشاپ رایگان
با خودم تو فکر بودم که به استاد رنگ روغنم بگم کلاس رو به روز شنبه انتقال نده
اما وقتی بیشتر فکر کردم گفتم طیبه ببین ،یکم فکر کن
تو درخواستشو داده بودی
بیشتر فکر کن
و وقتی فکر کردم دیدم که من در تمرین ستاره قطبیم نوشته بودم که دلم میخواد نهایت استفاده رو از روزم داشته باشم و یا در تکرار باورهایی که با صدای خودم ضبط کردم میگفتم که میخوام آزادی زمانی و مکانی داشته باشم
وقتی اینارو یادم آوردم گفتم خب ، پس دلیل این تغییر روز کلاس رنگ روغنت رو فهمیدی
تو هر هفته شنبه میرفتی تجریش برای کلاس رنگ روغن
و تقریبا کل روزت میرفت
چون از صبح بیدار میشدی و شب نزدیک 8 میرسیدی خونه و بعد فرداش میرفتی ورکشاپ رایگان
که بازم از صبح تا شب تجریش بودی
خب حالا ببین طبق خواسته ات ، خدا کاری کرده که هردو بیفته تو یه روز
حالا چه مزیت هایی برای تو داره
اول اینکه تو دیگه ، در هفته، یه روز میای تجریش و یک روز رو خدا به تو هدیه داد تا روی خودت کار کنی و طراحیت رو قوی کنی و بیشتر تمرین کنی
دومین مزیتش اینه که صبح میری ورکشاپ و تا 2کار میکنی بعد تا 4 سر کلاس رنگ روغنت میشینی و بعد تا 6 میری دوباره کار میکنی
که این یه مزیت بسیار بزرگه که تو دیگه از زمانت بهترین استفاده رو میکنی و مثل هفته های قبل نمیگی که وقت دارم، از 10:30صبح تا 6 غروب
و تمرکزت کم بشه
اینجوری متمرکز تر میشی تا به دقت و سریع تر عمل کنی
یاد حرف همکلاسیم که هر هفته باهم میریم ورکشام افتادم
دیروز وقتی استادم گفت تغییر میکنه کلاساتون ،میفته یک شنبه ، اولش اونم کمی ناراحت شد به خاطر افتادن کلاس و هم زمان شدن با ورکشاپ رایگان اما بعد ،گفت طیبه هرچی فکر میکنم میبینم خوب میشه برای من و تو
من شنبه ها میرم کلاس ورزش و دیر میرسم اینجوری باشه بهتره و به همه کارام میرسم
تو یه روز میایم ، خیلی راحت
به هردو میرسیم
و وقتی با این نگاه به موضوع نگاه کردم گفتم خیر داشته برام
خدا طبق خواسته من برنامه ریزی کرده
پس از این فرصت استفاده کنم
چون خدا میخواد منو از همه نظر به آزادی برسونه و طبق درخواست هر روزم که در تمرین ستاره قطبی مینویسم
میخوام بی نیازم کنی از همه جنبه ها و آزاد باشم
الان نشونه اش اومد
پس با آغوش باز دریافت کن و لذت ببر و روز شنبه که آزاد میشه برات روی باورهات و تغییر شخصیت و مهارتت کار کن
وقتی صبح خواستم برم ،اول رفتم نون خریدم برای خونه و برای خودمم تخم مرغ آب پز گذاشتم و راه افتادم
به قدری از مسیر لذت میبردم و به آهنگ باب دلمی و دست من نیست ، تو عزیز جونمی گوش میدادم که خیلی حالم خوب بود
تو مترو وایستاده بودم ، یکی بلند شد و پیاده بشه و یه مسافر جاش نشست ،تو دلم گفتم کاش من مینشستم دیدم خانمی که روبه روی من نشسته بود با لبخند و حس خوب به من گفت بیا جای من بشین به قدری انرژی خوبی داشت که حس میکردم
اصلا یه نور عجیبی داشت ، درسته نورش رو نمیدیدم ،اما صورتش نور خاصی داشت و خنده و لبخند آرامش بخشی داشت و قشنگ معلوم بود با خودش در صلحه ،چون من این حس خوب عمیق رو ازش دریافت کردم و
خیلی خوشحال بودم که جا داد بهم و من نشستم و به زور خنده خودمو نگه داشته بودم و از خدا سپاسگزاری میکردم
یهویی یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت با هر آدمی که روبه رو میشین حتی کسی که میاد کنارتون وایمیسته تک تک جزئیات روزتون همه و همه باورها و افکار و فرکانس های خودتون هست
و اگر با خودتون در صلح باشین و هماهنگ بشین با روحتون ،همه جا پر از انسان هایی میشه که هماهنگن با درون شما
ومن این تجربه رو تو مترو داشتم و در طول روز به قدری انسان های آرام و لبخند به لب میبینم که حس میکنم خود خود بهشته که من فرشته میبینم
خدایا شکرت که میتونم وقتی به آدما نگاه کنم ،تمرینم رو که طراحی کردم برای خودم و تصور میکنم رو ببینم
و نور تو رو در وجودشون میبینم و لذت میبرم
من امروز تمرین ستاره قطبیمو که نوشته بودم گفتم میخوام از ورکشاپ دفتر چه بوم بگیرم که قیمتش 600 بود
و گفتم خدای من از تو میخوام و میرم با این نگاه که هفته پیش هم صاحب پاساژ گفت میتونی برداری ، میرم میگم و دفترچه بوم میگیرم
وقتی رسیدم تجریش و رفتم ورکشاپ دیدم یه گاری پر از لبو چیدن ،
این هفته قرار بود مدل زنده بیارن که نیاورده بودن ،زاویه مو که مشخص کردم و وسیله هامو گذاشتم رفتم تا با استادی که مسئول ورکشاپ شده صحبت کنم و بگم که دفترچه بوم میخوام
وقتی رفتم گالریش سلام دادم و خیلی خیلی راحت درخواستمو گفتم و گفتم که هفته پیش که صاحب پاساژ رو دیدم ،به صاحب پاساژ گفتم که بوم دایره میخوام و گفت بردار
اما من امروز دفتر چه بوم میخوام بوم دایره رو هفته های بعد برمیدارم
و سریع گفتم که من دو سه بار بومم رو بردم با قلمو و رنگ عوض کردم
وقتی من صحبت میکردم گفت بیا باهم بریم مغازه بوم و رنگ فروشی
گفت تو برو هرچی میخوای رو بردار و من بیام صحبت کنم با مغازه دار
منم به قدری خوشحال بودم که هی میگفتم من میدونستم که میشه و رفتم و دفترچه بوم بزرگ a2برداشتم و استاد نقاشی اومد و گفت بنویس به حساب پاساژ
از این به بعد به خانم مزرعه لی هرچی که نیاز داشت و خواست برداره به جای بوم رایگان ، بنویسش به حساب پاساژ
وای به قدری حس خوبی داشتم که تک تک قوانین میومد جلو چشمم
از برانگیختگی روابط گرفته تا هماهنگی ذهن با روح و به صلح رسیدن با خودم و مهم ترینش که رها بودن و از خدا خواستن و روی خدا حساب کردن بود
چون من این روزا دارم تمرین میکنم و هر درخواستی میکنم ،که از دوره عزت نفس یاد گرفتم ، تو دلم میگم میدونم که، خدا ، این تویی که داری کارهای من رو انجام میدی پس من از تو درخواست میکنم نه از اون فرد
و با نگاه تمرین عزت نفس درخواست میکنم
و به طرز شگفتی هرچی میگم همون میشه
اولش با خودم میگفتم پر رویی نشه یه وقت ولی بعد جوابمو دادم ،گفتم نه اصلا تو داری از خدا طلب میکنی و پر رویی میکنی به خدا ،و این افراد فقط چشم میگن و انجام میدن و دستی هستن از دستان خدا ، پس نگران نباش و راحت درخواستتو بکن
وقتی گرفتم ،رفتم گالری استادم و به استاد طراحی سلام دادم گفت طرح امروزتون چیه ،اون چیه تو دستت ؟
گفتم دفترچه بوم ، با خنده گفت امروز چی گرفتی از ورکشاپ ؟
و گفت خوبه ورکشاپ خیلی برات خیر داشت
و من که رفتم بشینم تا طراحیمو شروع کنم روی دفتر چه بوم ، از ساعت 11 تا 3 درگیر طراحی گاری و لبو بودم
هرکاری میکردم طراحیش درست در نمیومد
خودمم حس میکردم که دارم تو طراحی کردن تقلا میکنم و مدام عجله داشتم که سریع رنگ روغن کار کنم که از دوستم یا بقیه عقب نمونم
اما این حرفم به خودم میگفتم که طیبه اصل طراحیه ،اگر طراحیت درست نباشه رنگ هم کار کنی به قول استادت مفت نمی ارزه
تو باید وقت بذاری
حتی اگر قرار باشه امروز طراحی کنی باید درست تمرکز کنی و طراحی کنی
و بوم رو کنار گذاشتم و روی کاغذ با آرامش شروع کردم به طراحی ، وقتی به آرامش رسوندم خودمو
تا ساعت 3 طراحی درست در اومد و شروع کردم به رنگ زدن ،وقتی داشتیم کار میکردیم استادی که مسئول ورکشاپ هست یهویی شروع کرد به صحبت کردن
گفت رها باشید و درخواست کنید
وقتی تو دلتون میگید حرفمو بزنم یا نزنم اگه قبول نکنه چی
این نمیشه ، باید رها باشی
حرفتو بگو بذار رها بشی
یا قبول میکنه یا نمیکنه
نقاشیم همینجوریه
اگر رها کنی نقاشیت خوب میشه
اگر بگی وای اینجا اینجوری شد چیکار کنم و یا درگیر بشی نمیتونی نقاشی رو خوب کار کنی
وقتی این صحبتارو گفت دقیقا امروز من بود
به قدری درگیر نقاشی بودم 5 ساعت نشسته بودم ورکشاپ نمیتونستم طراحی کنم
وقتی یهویی رهاش کردم و گفتم ولش کن طراحی میکنم ،که قبلش رو دفترچه بوم که داشتم برای رنگ روغن طراحی میکردم اونو رها کردم و طراحی رو شروع کردم ،طراحیم به سرعت تموم شد نیم ساعته و تا غروب رنگش کردم
من این توجه های ریز خدارو خیلی دوست دارم
آخه هر وقت میبینه خودم متوجه رفتارم و یا کاری که انجام میدم نیستم ،به بی نهایت طریق بهم میفهمونه تا درکش کنم و یاد بگیرم و امروز هم از زبان استاد نقاشی بهم گفت که آزاد و رها باش در نقاشی کشیدن
سختش نکن
خیلی راحته
بسپری به خودم ،جوری کمکت میکنه که سرعت بگیری
جدیدا خود به خود شده این رفتارم که مدام گوشام تیزه که نشونه ها و پیامارو دریافت کنم
و وقتی اینجوری میبینم خدا داره حمایتم میکنه از همه نظر باورم قوی تر و قوی تر میشه که داره منو ریز تر از ریز هدایتم میکنه
وقتی همکلاسیم داشت کار میکرد گفت طیبه چه کاریه یه دفتر چه بوم a2گرفتی بزرگه و بردنش به خونه سخته
یدونه کوچیکش رو a3میگرفتی و راحت بودی
گفتم نه ببین این برگه هاش بزرگه و میتونم بیشتر ازش استفاده کنم ،اگر هر برگه شو دو نیم کنم دو تا a3میشه
الان که میگم خنده ام میگیره ،چون من پر رو شدم ،قبلا میخواستم کوچیکترشو بردارم ،وقتی دیدم خدا به من اجازه داد که از طریق بی نهایت دستانش من رایگان بردارم
گفتم من بزرگترین دفتر چه بوم رو میخوام و برداشتمش
چقدر حس خوبیه
یاد حرف استاد عباس منش افتادم ،میگفت از خدا طلبکارانه بخواه و بگو به من عطا کن نمیدونم چجوری تو خدایی تو فراوان نعمت و ثروت داری تو برای من عطا کن و من بیشتر میخوام
وقتی ورکشاپ تموم شد ،من وسایلامو جمع کردم و میخواستمبرم ،استاد نقاشی گفت بیا بهت لبو بدم آخرشه برای همه لبو میدیم
رفت و یه ظرف یک بار مصرف آورد و پر لبو کرد و بهم داد و تشکر کردم و رفتم گالری استادم که کار امروزمو نشونش بدم
وقتی استادم دید، گفت طیبه چه کردی ببینم طراحیتو که نشونش دادم و تحسین کرد و گفتم امروز به جای بوم دفترچه بوم گرفتم
بازم مثل همیشه میخندید
میگفت خیلی به نفعت شده این ورکشاپ
هر هفته یه وسیله نقاشی میگیری که قیمتش هم نزدیک یک میلیونه
یهویی برگشت گفت طیبه جریان چیه؟ هرچی میخوای بهت میدن
نکنه استادی که مسئول ورکشاپه و از وقتی فهمیدی همکلاسی پدرت در دوران راهنمایی بود ،از اون موقع داره برات کاراتو انجام میده؟!
من تو دلم داشتم میخندیدم و میگفتم خدا داره کارامو انجام میده
و بعد گفتم نه استاد من هفته پیش به صاحب پاساژ گفتم که بوم برمیدارم اما به جاش دفترچه بوم برداشتم
و گفتم اونجا به هیچ کس اجازه نمیدن بردارن، فقط من و همکلاسیم برمیداریم بوم رو میبریم خونه
دیدم گفت بالاخره باید یه تفاوتی بین هنرجوهای من با بقیه باشه دیگه
بازم خندیدم و تو دلم گفتم همه اش کار خداست
خیلی خوشحال بودم و از اینکه امروز هرچی من گفته بودم رخ داده بود ذوق داشتم ،درسته تو این مدت و یک سالی که در سایت هستم از این اتفاقا زیاد افتاده اما هر بار بازم ذوق میکنم
خدایا شکرت
وقتی برگشتم خونه و رسیدم، دیدم مادرم کیک درست میکنه برای تولد داداشم که 1 اسفند هست و منم تخم مرغایی که با خودم برده بودم تا برای ناهار بخورم مونده بود ، اولین کارم این شد که تخم مرغا رو با لذت بخورم و دوباره همون طعم همیشگی رو حس میکردم
طعم جگر داشت که پر بود از پرتئین و سپاهیانی از کد های سلامتی
وقتی تخم مرغ رو که خوردم فقط بوسش کردم و اشکم در اومد از این همه مزه زیبا و بهشتی
وقتی آخرین لقمه رو میخوردم بازهم طعم جگر رو حس کردم
خیلی خوشمزه بود
شب وقتی داداشم از سر کار اومد من و دوتا خواهرام و خواهر زاده ام و مادر و داداشم دور هم کیک خوردیم و خیلی حس خوبی بود
و شب ساعت 12 شروع کردم با دقت گوش دادن و شروع کردم در گوگل درایوم هم باورهای قوی رو از صحبت های استاد نوشتم و هم دقت کردم تا ببینم چجوری باید تمرینات رو بنویسم
بی نهایت سپاسگزارم ربّ من
بهترین ها برای شما باشه استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیز واعضای سایت پر از عشق و نور خدا به شکل شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و عشق در زندگیتون جاری باشه
به نام یکتا قدرت هستی
سلام به استاد عزیزم و همه ی اعضای خانوادم
چند نکته ی زیبا از این فایل خیلی روی من تاثیر گذاشت که میخوام بازگو کنم و مثال هایی هم بزنم تا هم باورهای خودم برای هدفای جدیدم و هم باورهای خانوادم قوی تر بشه نسبت به قانون خداوند
اولین نکته تحسین کردن بود که وقتی اینو شنیدم مثل زنگ توی گوشم صدا داد که من هم بیام به جای این که نتایج عزیزانی رو تخریب کنم توی ذهنم که اطرافم هستن و به صورت کاملا واضح روند رشدشون رو دیدم،بیام و تحسینشون کنم مثلا دوست عزیزم که با هم امریه گرفتیم و کارمون رو توی شهر جدید شروع کردیم و تازشم مدرک تحصیلی پایین تری نسبت به من داره و تونسته توی همین دوران خدمت توی بهترین جا کار کنه و درآمد بالای 30 میلیون در ماه بسازه و توی دوران خدمتش بدون داشتن مدرک پایان خدمت توی کارش اتخدام بشه!
و به امید خدا یکی دو ماه دیگه ماشینی که خریده هم به دستش میرسه و توی بهترین جا داره زندگی میکنه و بهترین امکانات مثل بهترین گوشی و هندزفری و لباس های مارک و …. واسه خودش فراهم کرده
خدایا شکرت به خاطر موفقیت های دوست عزیزم و بیشتر و بیشتر بهش ببخش و بیشتر و بیشتر موفقش کن و رشدش بده و سپاسگزارترش کن
واقعیتش من تا الان نسبت به موفقیت های دوستم حسودیم میشد چون ته باورام این باور بود که من نمیتونم مثل اون موفق بشم و به خواسته هام برسم پس بذار یه جوری ذهن نجواگرم رو ساکت کنم پس بگم اون یه آدم خاصه یا با پارتی بازی به این جا رسیده!!
ولی الان با این فایل زیبا خدا بهم یادآوری کرد که ابراهیم جانم همون طور که به این بنده ب عزیزم نزدیکم و بخشیدم،به تو هم نزدیکم و به تو هم میبخشم فقط من رو باور کن تا بهت بگم چطور!
خدایا شکرت که این قدر قدرتمندی
شکرت ای هدایتگر مهربانم
دومی تحسین نتایج خواننده هایی هست که فقط توی یک سال تونستن آهنگ ضبط و پخش کنن و توی سال بعد کنسرت هاشون رو اجرا کنن مثل مجید رضوی که فک کنم با 8 تا آهنگ کنسرتاش رو شروع کرد
مثل حامد همایون عزیز
مثل حامیم عزیزم
خدایا شکرت که این قدر خوشکل و راحت این عزیزان رو به خواسته هاشون رسوندی و من رو هم به راحتی میرسونی چچن ولی و سرپرست من هم هستی چون اجابت خواسته های من رو هم وظیفه ی خودت قرار دادی چون از رگ گردن من هم به من نزدیک تری ای منبع تمام خیرها و برکت ها
دومیم نکته باور نکردن ورودی های نامناسبی بود که از اطرافیانم میشنیدم
مثلا در مورد گرفتن امریه توی دوران خدمتم
بارها شد که همکلاسی هام بهم زنگ میزدن که ابراهیم امریه نمیشه گرفت و ما 6 نفرمون اقدام کردیم و نشد و پارتی بازیه و نیرو نمیخوان و وووو،پس تو هم نمیتونی!
ولی من با هدایت خدا و باور کردن قدرتش و آگاهی هایی که از بودن با استاد کسب کردم همش سعی میکردم این حرفا رو نشنوم و سریع بیام باورهای مناسب رو جایگزین کنم تا احساسم دوباره عالی بشه تا بتونم توی مسیر ادامه بدم
مثلا با خودم صحبت میکردم که اگه فلانی و فلانی یا کل دوستام اقدام کردن ولی نتونستن امریه بگیرن به این دلیل نیست که نمیشه!بلکه به خاطر این هست که طبق قانون جهان هر کس ب ا توجه به مداری که توش هست نتایج متناسب با همون مدتر رو میگیره نه بیشتر و من قرار نیست نتایج اونا رو بگیرم چون من توی مدار دیگه ای هستم و خدا رو باور کردم و از اون خواستم و خداوند وظیفه ی خودش قرار داده تا خواستم رو بهم بده پس حالا که این جوری شد من بهتر از این امریه رو میخوام(این جور جاها رگ قیرته میزنه بالا که عهههه!!! منی که خدایی به این بزرگی و قدرتمندی دارم که تنها قدرت جهانه و خالق من و کل جهانه و اجابت تمام خواسته هام رو وظیفه ی خودش قرار داده و برای من کافیه و راستگو ترینه،باید نگران رسیدن یا نرسیدن به این خواستم باشم!!!!!!
حالا که این جوریه شرایط خیییلی بهترش رو میخوام خدایا!
اتفاقا شرایط بهترش هم بهم داده شد خییییلی خیلی بهترش!!)
سومین نکته باور کردن ورودی های مناسب:
مثلا واسه همین امریه اومدم نوشتم که ابراهیم جان تو در تاریخ یکم خرداد هزار چهارصد و یک کارت رو به عنوان امریه توی دوران خدمتت شروع میکنی
حالا چه کارهایی نیاز هست انجام بدی تا آماده بشی واسه این کارت؟
و انجامشون دادم(به قول استاد عمل ما نشون میده چه چیزایی رو باور کردیم نه حرف زدنمون)
و به راحت ترین شکل ممکن امریه بهم داده شد!
خدایا شکرت که قانونت در همه حال برای همه چیز ثابته و پاسخ میده اون هم با دقت 100 در صد!!
یااین که یه برنامه ای بود که طالع بین بود و واسه متولدین ماه های مختلف سال چیزای خوبی میگفت
من اومدم تمام اون چیزایی که گفت رو نوشتم و همین الان هم جلوم هستن
مثلا چیزایی که گفته بود اینه که:
1.مهاجرت و سفری در پیش داری( که اتفاقا همین ماه گذشته تیکش خورد و یه سفر رفتیم تا شمال)
2.قرار داد بستن(که از شیراز بهم زنگ زدن که صدای تو رو شنیدیم و خوشمون اومده و میخوایم که بیای واسمون بخونی و ماهی 30 میلیون هم بهت پول میدیم(که البته به خاطر شزایط خدمتم نشد برم ولی خیییلی برام جالب بود که این جوری برام اتفاق افتاد))
3.تجربه ی عشق سرشار(ابراز عشق اول توی گوشی و بعد حضوری)(که خیلی زود اتفاق افتاد و یه رابطه ی لذت بخش ساخته شد)
4.دست کم نگرفتن خودم و توانایی های فوق العاده ای که دارم( که شروع کردم و توی حوضه ی مورد علاقم دارم فعالیتم رو هر بار بیشتر میکنم)
5.یک تماس خوشحال کننده(که تا الان چندین بار تیک خورده)
6.آسان گرفتن به خودم(که با کار کردن روی باورهام دارم هر بار بهتر و بهتر میشم)
خدایا شکرت به خاطر تمام عشقی که نسبت به من داری و این که مدیر برنامه های من هستی و به بهترین شکل کارهام رو پیش میبری و پارتی من شدی و به راحت ترین شکل و لذت بخش ترین شکل و سریع ترین شکل و باکیفیت ترین شکل با عزت و احترام من رو به تمام خواسته هام میرسونیم
واقعیتش یه مقاومتی نسبت به نوشتن این کامنت داشتم ولی چون استاد گفتن هر کجا که نسبت به حرفای من و کارهایی که گفتم انجام بدین مقاومت داشتین دقیقا همون جا پاشنه ی آشیل شماست و دارین ازش ضربه میخورین گفتم بابد انجامش بدم و به لطف و یاری خدا خیلی خوب انجام شد و تمرکزم رو به خوبی روی موفقیت هام و مسیر تحقق خواسته هام و قدرت بینهایت خداوند متمرکز کرد
سپاس از همه ی شما عزیزانم
سپاس از مهربانم که تنها قدرت جهانه و مطلقه و برای من کافی کافیه️
سلام استاد عزیزم
استاد من خودم به عینه چند نفر داخل روستامون دیدم که الان دو نفر از اونها تو زندان به سر میبرند بابت تجارت مواد مخدر . و دو نفر دیگه هم هر روز بابت باور های محدود کننده ای که دارن، دارن از یک شغل به یک شغل میپرن انگار که اصلا تکلیفشون با خودشون هم روشن نیست.
از اتفاق، این افراد همون کسانی هستند که همیشه ثروت مندانی مثل امیر طلال میلیاردر سعودی و یا خیلی از دیگر ثروت مندان را به دزدی متهم میکنن و کلی قضاوت نادرست از اونها تو ذهن خودشون دارن.
استاد یکی از ویژگی این افراد ماشاءالله تو سوشیال میدیا و تلفزیون و اخبار هم که همیشه نفر اول هستند و حواشی زیادی هم دارند
استاد باورت نمیشه من قبل از اینکه دوره ی راهنمای عملی روئاها رو خرید کنم به یکی از دوستان صمیمی گفتم استاد عباس منش این محصول رو گذاشته نظرت چیه میخوای باهم خرید کنیم . گفتش که نه بابا استاد شما که هر چی لازم بود بگه همش تو فایل های رایگان گفته و دیگه حرفی نمونده که بگه.
حتی تبلیغ شما را در مورد فایل بهش نشون دادم گفتش که کلا این میخواد سر شما کلاه بزاره و فقط میخواد از شما پول بگیره .
به نظر من این افراد از بس که اعتماد به نفس پایینی دارند که حاظر نیستن حتی به خودشون هم اجازه بدن یک راهنمایی از یک فرد موفق بگیرن .
و همش موفقیت افراد موفق را ربط میدن عوامل خارجی
و از این حرفها که آدمهای ضعیف همیشه میزنن.
و من توصیه میکنم به دوستان خودم که از این افراد با این باور های محدود کننده ای که دارن به شدت دوری کنن.
استاد یک تشکر ازت بکنم بابت اینکه دوره ی راهنمای عملی رو روی سایت گذاشتی
الان چند مدتی هستش که یک دفتر جدید برای خودم گرفتم و کلی باور و تجارب زندگی شما به عنوان اولین الگوی موفق در زندگی من را دارم توی این دفتر یادداشت میکنم.
خیلی حس خوبی دارم که طرح الهی خودم را شناختم
و ان شاءالله خیلی زود از موفقیتهای خودم را باهات در میان میزارم.
و یادم نمیرود به جای اینکه خواسته ام را کوچک کنم ، باور های خودم را بزرگ میکنم.
سپاس گذارم و خدا نگهدار.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان
وسلام به تک تک دوستانم
استاد جانم تجربه بهم ثابت کرده وقتی من از روی ذوق وشوق و روی صداقت هروقت اومدم در مورد رویاهام وخواسته هام و آرزوهام به کسی گفتم، حتی به نزدیکترین افراد زندگیم یا مسخره کردن، یا باور نکردن، یا جدی نگرفتن ویا خواستند یه جوری ته دلمو خالی کنن که نمی تونم ونمیشه و….
چرا؟ چون خودشون یه عمر با همون باورهای محدود کننده زندگی کرده بودند، وتوی ذهنشون نمی گنجید اون چیزیکه توی رویای من وتوی باور وتوانایی ها واستعدادهای من واقعی و دست یافتنی بود!
منم بارها وبارها دست کشیدم، ترسیدم، نتونستم ،به خاطر تایید نشدن از طرف دیگران، وقتی رویای موفقیتهام رو باهاشون در میون گذاشتم و زدن تو ذوقم،به اهدافم برسم….
واقعا خیلی خیلی تاثیر داره وقتی کسی بدونه چه رویایی داری حمایتت کنه، برات آرزوی خوشبختی وموفقییت کنه ویا اینکه بزنه تو ذوقت و محال بدونه رسیدن به اهدافت رو…
من به شخصه توی هر کاری هر هدفی که تنها باخودم وخداوند حرف زدم در موردش ،بهترین نتیجه رو گرفتم …
یه پکیج کامل از حسادتها، قضاوتها، کنترل کردنها، تایید نشدنها …همیشه توی ادمهای اطرافمون هست، که من پذیرفتم این دسته از ادمها مثل گذشته ی من باورهای محدوو کننده دارن، دیگه چرا بیام وقت وانرژی بذارم در مورد آرزوها واهدافم وحتی دست اوردهام باهاشون حرف بزنم…
من خیلی وقته که دارم تمرین میکنم برای موفقییت ها وخوشبختی ها و هر انچه که از دیدمن عالی و بی نقصه توی دیگران وزندگیشون، تحسینشون کنم، بابتش شکرگزاری کنم وحتی شده به خودشون هم حسم رو گفتم وتحسینشون کردم، چون من جدای اینکه میدونم جهان مثل آینه عمل میکنه، دیگه صد درصد به این درک رسیدم که مالک وصاحب اختیار من تنها خداست، وهیچکس نمی تونه منو بدبخت یاخوشبخت کنه ومن هم نمی تونم کسی رو بدبخت یا خوشبخت کنم…
ودرک همین موضوع باعث شده، سعی کنم وخیر وخوبی از خودم به جهان ساطع کنم و انسان مفیدی باشم تا جهان همینهارو بهم برگردونه…
مدتهاست که تایید شدن ویا نشدن از طرف دیگران برام مهم نیست، اونم به خاطر این که میدونم دارم سعی میکنم جوری زندگی کنم که مورد تایید خداوند باشم…
من هر روز برای رسیدن به اهدافم برنامه ریزی دارم وسعی میکنم تمرکزی و طبق برنامه پیش برم، وخودم رو قوی کنم تا با دست پر برم سراغ اهدافم، چون میدونم هرانچه که نیاز دارم جهان در اختیارم قرار داده وقرار میده…
اگر چه این وسط قدرت نجواها هم کم نیست ولی وقتی از اهرم رنج و لذت کمک میگیرم سریع نجواها خاموش میشن…
توکل بخدا، ما که با لطف ورحمتش در این مسیر قرار گرفتیم انشالله تحت مراقبت و محافظتش واز روی رحمت ومهربانیش همواره یارییمون میکنه تا نتیجه های مطلوبی بگیریم…
با خداباش پادشاهی کن
بی خدا باش وهرچه خواهی کن…
سلام تشکر استاد عالی بود عالی
وای بچه ها چقدر خوشحالم موضوع من با موضوع فایل یکی است باور کنید باور کنید فایل رو الان در حال گوش دادن هستم متوجه این قضیه شدند.
این نشان از تایید گفته های استاد است که یک متخصص در اون حوزه ای که استاد حرف میزنه با یه اراده غیبی بیاد این مطلب رو بنویس.
من احساسم وصف ناپذیر
خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، ان شاء الله استاد موفق تر بشوند.
سلام استاد عزیزم…من احساس میکنم این فایل رو مخصوص برای من ساختین چند روز پیش داشتم یه تصمیم خیلی اشتباهی رو میگرفتم و احساس بدی داشتم خیلی ناراحت بودم و دل شکسته از اینکه از رویاهام دست بکشم و خودمو مجبور کنم اون شرایط رو بپذیرم چون ذهنم باور نمیکرد که ممکنه اتفاق بهتری برام قراره بیفته موضوع یه خواستگار بود که 20 سال ازم بزرگتر بود و چهارتا بچه داشت ولی من به علت شرایط سخت خانوادگی ام با داشتن زیبایی چهره ام بهش جواب مثبت دادم و حس کردم دیگه تموم شد ولی درست همین فایل رو انگار خدا برام فرستاد که بهم بگه خواسته ها کوچیک نکن باورهاتو بزرگ کن …ممنونم بخاطر همه چیز .چقدر آروم شدم حرفای شما رو شنیدم …
واااااای خانم فروتن باورم نمیشه? از اینجا تبدیل شدید به خانم فروتن جسور بااعتماد به نفس قوی اثرگذار دوره کشف قوانین.
آفرین پیشرفتتون در دوسال بی نظیر بوده??
سلام خان ارباب خوب هستین؟ اون روزا من خونه پدرم بودم و پدرم بهم گفته بود مگه ازدواج کنی بتونی ازین خونه بری و من این حرفش رو باور کردم و فکر نمیکردم هیچ وقت بتونم خودم از اون شهر تنها بیام تهران و تو اینترنت با مردی اشنا شدم که تهرانی بود و استاد دانشگاه بود و دوتا بچه اش که بزرگ بودن با خودش زندگی میکردن و گفت دوتا بچه کوچیک دارم که با همسرم زندگی میکنن و این پسر و دخترم که با من هستن خیلی مظلوم و اروم هستن و سرشون تو درس و کتابه و تا یکی دو سال دیگه دانشگاه میرن …خلاصه اون مرد با کله میخواست بیاد خواستگاری و حس کردم شاید برای تهران رفتن این تنها راه باشه و بهتره که بدون شغل و پول تک و تنها برم اواره بشم تو خوابگاه ولی تصمیم گرفتم رو حرف خدا حساب کنم و ترس رو تو دلم کنار گذاشتم و با امید به خدا و بدون توجه به ترس ها و موانعی که داشتم تصمیم گرفتم حرکت کنم و چه اتفاقات خوب و هیجان انگیز و چه لذتهایی و تجربه های بینظیری من بدست اوردم و الانکه فکرش رو میکنم این تصمیم من باعث شد جنس ادمایی که میان سر راهم کاملا متفاوت بشه…من وقتی قدرت رو به خدا دادم و تصمیم گرفتم خلق کننده باشم و زندگیم رو اونطور که میخوام بسازم همه چیز برام به راحتی مهیا شد …وقتی تنها پارتی زندگیت خداوند باشه و باورش کنی به هر چی بخوای میرسی…دیروز که بارون میزد من رفتم اطراف خونه قدم بزنم یه هندزفری تو گوشم بود خدا شاهده که اصلا حواسم به اطرافم نبود ولی تو دلم یکی باهام حرف زد گفت وقتی اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی میکنی تمام ادما تو رو جذاب و متفاوت میبینن و دوست دارن بیان سمت تو …همین لحظه دیدم یه پسر خوش تیپ با کلاس اومد کنارم و از ترس چنان جیغ زدم اون پسر بدبخت هول شد گفت خانم ببخشید لحظه میتونم وقت شما رو بگیرم و من چون حواسم به اطرافم نبود واقعا ترسیدم …گفتم خدایا تو درونم حتی با من حرف میزنی و میگی الان که تو خیابون راه میری در نظر دیگران جذاب هستی و دوست دارن بیان سمت تو و هر بار که بیرون رفتم این داستان برام تکرار میشه جنس ادمایی که میان سر راهم زمین تا اسمان فرق کرده …تمام تفاوتها ناشی از انتخاب ماس که ما چی رو میپذیریم و باورش داریم.
من وقتی قدرت رو به خدا دادم و تصمیم گرفتم خلق کننده باشم و زندگیم رو اونطور که میخوام بسازم همه چیز برام به راحتی مهیا شد …وقتی تنها پارتی زندگیت خداوند باشه و باورش کنی به هر چی بخوای میرسی…
این جمله تون اشک تو چشام جمع کرد،ممنونم
سلام رها جان
انشاالله هرجا هستی خوش و خوشبخت باشی
چقدر این جمله شما به دلم نشست: وقتی تنها پارتی زندگیت خدا باشه و باورش کنی به هرچی بخوای میرسی
سلام دوست عزیز افرین به شما با این باور زیبایتان شاد و سلامت و با
ه امید خدا به هرچه که صلاحت هست میرسی
سلام رها جان کاش بیشتر برای ما بنویسی😘😘😘😍
رفتی تهران؟؟و چگونه
😍
خیلی لذت بردم از کامنت،واین تغییر دو سالتان،چون اولی سال۹۵ نوشتید،کامنت بعدتون ۹۷😃
ان شالله همیشه موفق باشید😘
منتظر کامنت پر انرژیتون هستم بنده خوب خدااا
خداروشکر خانم فروتن
سلام و درود بر شما بنده بالیاقت و دوست داشتی خدا
خیلی خوشحالم که باورتون قویتر شده نسبت به خودتون وخدا واینکه رحمت خدا ازبنده هاش قطع نمیشه
براتون یه دنیا سلامتی عشق خواسته های زیباتون خونه ماشین عشق به خودتون رو از خداوند اسمان و زمین خواستارم
درود برشما
سلام خانم فروتن قطعا بهترین ها در انتظارتون هست.
سلام آقای دادخواه ممنونم … ان شاءالله که شما هم بهترین ها در انتظار زندگیتون باشه .من خیلی به خدا ایمان دارم و مطمئنم که این شرایط سخت موقتیه .
سلام خانم فروتن
امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید.دقیقا حق با شماست نباید به خواسته های کوچک خودمون رو محدود کنیم.
خیلی فایل عالی بود آقای عباس منش
با این فایل به این جمله رسیدم که
مهم نیست دیگران در مورد من چی فکر میکنن ، مهم اینه که من چی فکر میکنم
یادمه زمانی مجرد بودم با دوست خودم که متاهل بود بحث داشتم که اون دوستم میگفت مادرزنت به نوعی دشمن تو هست ولی من هرگز قبول نمیکردم و با خودم میگفتم که اصلا امکان نداره و به خودم اجازه ندادم که این باور در من شکل بگیره و از خدای مهربونم آن گونه که لایق سپاسگزاری است سپاسگزاری میکنم که مادرخانمی روزی من کرد که من را پسر خود میداند و حتی اسم من را در گوشی خود پسرم ذخیره کرده است و از صمیم قلبش مرا دوست دارد
خدایا شکرت که تصویر ذهنی من را به واقعیت تبدیل کردی
سلام استاد عزیز و گرامی…
امروز بر خلاف 2روز قبل که بدترین روز زندگیم بود،اشک شوق از چشام سرازیر شد،اونم فقط به خاطر فایل صوتی شما استاد عزیز در مورد باور.
وای استاد من فقط ذهنیت وباورمو عوض کردم ودرست 2دقیقه بعد نتیجه شو دیدم..2دقیقه فقط استاد.
خیلی ذوق زدم..ممنونم اول از خدا وبعد از استاد عباس منش.
پیش به سوی موفقیت…….
سلام تشکر استاد عزیز بسیاااااار عالی
راستش من متولد خرداد هستم و از بس همه بهم میگفتن خردادی ها دو شخصیتی هستن باورم شده بود و ب قدری این باور قوی بودش ک من در حال خنده اشک میریختم یعنی میتونستم الان بخندم همون موقع گریه کنم ی دقیقه خوب باشم و ی دقیقه بعد بدتر از من نباشه خیلی زندگی بدی داشتم دیگه خانمم خسته شده بود چنتا روان پزشک خوب معرفی کردن بهش گفتن ببر این شوهرتو ببین میتونن کاری بکنن واسش یان خلاصه رفتیم یکیشون کای دارو داد گفت باید بخوره یکیشون میگفت بخوام اینو عوضش کنم هفته ای یک جلسه بیاد 10 سااااااال طول میکشه خخخخخ اصن مونده بودم یعنی چی آخه 10سااااال
خیلی داغون بهم ریخته ک من ک این شرایطم هست چرا زن گرفتم چرا چرا چرا خیلی چراهای دیگه
چقدر کفر میگفتم و از خدا گله ک چرا منو اینجوری آفریدی نمیشد دو روز عقب جلو میکردی توی ی ماه دیگه بدنیا میومدم خخخخ والا این چ زندگیه خلاصه هرروز افسرده تر هرروز بدتر ازدیروز
نا امید ب زندگی ادامه میدادم تا اینکه توی یکی از کانالهای تلگرام تبلیغ ی کانالی ب نام موفقیت دیدم عضوش شدم طرف با اینکه با ی موزیک عالی ک در حین صحبت کردنش پخش میشد اما چنگی ب دل نمیزد کانالو حذف کردم ی روز اتفاقی خونه عموم صحبت از کانالهاشد منم از این کانال گفتم ک چنگی ب دل نزدو ووووووووو
دختر عموم گفتش ی کانالی هست ب نام عباس منش حرفهاش بد نیست میخوای گوش کنی و بخونی مطالبشو واست بفرستم گفتم بفرست عضو کانال شدم و فایلهای رایگانشو دانلود کردم و گوش میکردم من چند ماهی توی حوزه علمیه درس خوندم ولی اون خدا کجا این خدا و قانونش کجا دوباره گوش دادم فایلهارو دوباره گوش دادم اصلا انگار سیر نمیشدم ازشون دوباره گوش دادم مخصوصا فایل 3 و 4 انگیزشی رو
وقتی فایلهارو گوش دادم و دیدم خیلی بهم ریختم خییییییلی زیااااد وقتی فک میکردم ب سخنان گوهر وار استاد بعد نگاه میکردم ب زندگیم میدیم ک من چیکارا ک با خودمو زندگیم نکردم چقدر از پدرومادرم ناراحت بودم چ روزهای بدی بود
ب لطف خدای مهربان ک استاد عباس منشو با حرفهای بینظیرش سر راه من قرار داد و من فهمیدم همه زندگیم و اتفاقاتشو خودم دارم رقم میزنم و دو شخصیتی وجود نداره این باوری بود ک ب من تحمیل شده بود و من راحت باور کردم حرف دکتر و بقیه رو
الان ب لطف خدا بسیاااااار شاد شب و روز نداره فوق العاده آدم شاد و با نشاطی شدم حتی بدون اینکه حتی یک بار بعداز آشنایی بااستاد اثری از اون شخصیتم باشه خخخخ
ببخشید اگه وقتتونو گرفتم
از اینکه فهمیدم همه چیزو باور من رقم میزنه خیلی زندگیم عوض شده و خدا هر آنچه ک در زندگی میخواین رو بهتون بده استااااد عزیز خیلی دوستتون دارم
از شما دوستان عزیزو دوست داشتنی تشکر میکنم و همتونو الله یکتا میسپارم
شااااد سلااامت ثررروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام استاد عباس منش عزیز .
از شما به خاطر اگاهی هایی که به من و افراد خانواده ام میدهید سپاسگزارم . سپاسگزارم سپاسگزارم .
منتظر خبر های شگفت انگیز از سوی من باشین .
استاد عباس منش عزیز خیلی خیلی دوستتون داریم .