به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

1207 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1881 روز

    سلام به همه عزیزان

    روز 24

    خدارو شاکرم که تونستم 24 روز با سفرنامه همراه باشم.

    باورهای من زندگی منو میسازه نباید خواسته هامو کوچک کنم باید باورهامو بزرگ کنم.

    یادمه زمانی که تصمیم گرفتم آزمون دکترا شرکت کنم از کسانی که تجربه داشتن مشورت می گرفتم و تقریبا همه میگفتن که سال های زیادی باید کنکور شرکت کنی تا کم کم تجربه به دست بیاری… باید خیلی تجربه کاری بالایی داشته باشی… یه سری هم که میگفتن اصلا نمیشه چون کسایی که پارتی دارن رو طی مصاحبه انتخاب میکنن یا کسانی که سهمیه دارن …. یا اینکه فلان رشته رو که اصلا نمی تونی فکرشم کنی چون ظرفیتش کمتر از 10 نفر در ساله… کلا هم اتفاق نظر بر این بود که سال اول که شرکت کنی صد در صد توی مصاحبه رد میشی و اصلا قانونش اینه…

    منم همه ی اینارو می شنیدم گاهی میترسیدم گاهی نا امید می شدم اما بیشتر اوقات به این فکر می کردم که من ارشد قبول شدم پس اینم میشه توکل به خدا. اون موقع با استاد و این قوانین زیبای الهی آشنا نبودم اما یادمه پیش خودم میگفتم موقع آزمون ارشد یه احساس اطمینانی داشتم و به خدا توکل کرده بودم بازم باید همون کارو انجام بدم و همون احساس رو در وجودم ایجاد کنم. باور کرده بودم که می شود. و قانون برای من کارو انجام داد. به لطف خداوند بزرگ من توی سال اول شرکتم در آزمون دکترا با ظرفیت 4 نفر کل کشور قبول شدم و الان دانشجوام. خدا رو شکر.

    قانون همیشه جواب میده من باید باورهامو بزرگ کنم باید ایمان داشته باشم که می شود نباید حرفهایی از دیگران که احساس بد رو به من منتقل میکنه قبول کنم همینا باورهای اشتباه هستن. تفاوت نتایج آدم ها در تفاوت باورهاشون هست و عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگی ما ندارن.

    باید هر روز این آگاهی هارو مرور کنم چون خیلی زود فراموش می کنم. امیدوارم این آگاهی ها توی ذهن من نفوذ کنه و دیگه بدون تلاش خاصی همینطوری فکر کنم. خدایا من رو هدایت کن.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3720 روز

    به نام خدای مهربان

    روز بیست و چهار از سفرنامه فصل اول.

    دارم فک‌می کنم به کل زندگیم که کجاها بدون سختی و راحت ترین شکل ممکن به خواسته هام رسیدم.

    می نویسم اینجا تا برای همیشه بتونم بخونم و به ذهنم بگم دیدی شد پس هر خواسته ای که بخوای میشه

    من فرزند آخر یک‌ خانواده پرجمعیت بودم ،درس خون و البته خیلی آروم بودم.

    خونه ما در منطقه پایین شهرمون بود و من در دوران راهنمایی و دبیرستان همیشه به همه دوستام می گفتن ما خودمون رو می بریم شهر (یعنی بالاشهر) و هیچ وقت فک‌نمی کردم که نمیشه و اگر تو کلاس مون کسی از مدرسه می رفت و دلیلش همین خواسته من بود ذوق می کردم و می گفتم دیدی شد

    و بعد از چند سال ما به خونه مون رو جا به جا کردیم

    در دوران مدرسه من والیبالم خیلی خوب نبود و موقع امتحان پایان ترم معلم ورزش قرار بودازمون امتحان والیبال بگیره ومنم دوست داشتم نمره خوبی بگیرم و البته تو کلاس مون یه نفر بود که والیبال خیلی خوبی داشت ،یک هفته تلاش کردم و با دیوار تمرین می کردم با ذوق و اصلا خسته نمی شدم و روز امتحان بهترین نمره روگرفتم و حتی بهتر از دوست دیگرم

    همیشه عاشق این بودم که برم دانشگاه ولی به دلایل زیادی تا 2سال بعد دبیرستان من دانشگاه نرفتم حتی کنکور هم ندادم ،و‌جالب این هست که در اولین کنکور بعد از 2سال وقفه قبول شدم و رفتم دانشگاه .درمدت این 2سال هیچ‌وقت فکر نمی کردم که نمیشه و همیشه منتظر بودم که روزی بشه و من برم دانشگاه

    کنکور کاردانی به کارشناسی رو دوست داشتم اینقدر رتبه ام خوب بشه که هر رشته وخر دانشگاهی که بخوام برم ومحدوددر انتخاب نباشم ،واون موقع پول نداشتم برم کلاس کنکور یکی از دوستانم کلاس کنکور می رفت و من هم کتاب هاسو نوشتم رفتم خریدم و شروع کردم به خوندن و باز هم مطمئن بودم که میشه و شد من رتبه زیر 1000 گرفتم و دوستم که سال 89 نزدیک 5میلیون برای کلاس کنکورخرح کرد شد 5000

    ….

    قبل اینکه بنویسم به نظر موردی نبود که بنویسم و با نوشتن چقدر زیاد شد

    این تعدادی از مواردی بوده که به جای اینکه خواسته هام روکوچیک‌کنم باورهام‌ بزرگ کردم و اون موقع نمی دونستم که خودم دارم این اتفاقات رو رقم می زنم.

    نکته مشترک تمام این خواسته این بود که اصلا فکر نکردم که خواسته های من زیاده یعنی احساس لیاقت داشتم و هیچ وقت فکر نکردم که کم هست یعنی باور فراوانی داشتم. و اکر به خواسته ای نرسیدم برعکس این باورها داشتم

    استاد عزیز ممنون بابت تک تک کلماتی که میگید وهر کدام باعث میشه هر روز در جهت رشد استوار تر قدم بردارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    بیت اله دوستی اوج گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    با سلام

    خدمت استاد عزیز

    امروز صبح که قسمت نشانه های امروز من رو زدم این فایل زیبا بود خواستم در این مورد مطلبی رو که دیدم رو به به خودم یاد آوری کنم

    شما در فایلی در این مورد که هروز با پسرتون صبح در مورد اهداف یا ویژن تون تصویر سازی می‌کردید

    و برادر من هم سال 88عکس خونه ها ی زیبا خودرو و آشپز خونه و خیلی تعداد ش زیاد بود به دیوار اتاقم خوابش حتی به سقف هم زده بود که میخواد بخوابه ببینه

    من توی دلم میگفتم عقل نداره ولی الان مدت چند سال هست که درآمدش ماهی 200تومن هست و همه اونها رو داره بله هر چقدر توجه مون رو به زیبایی ها جلب کنیم تکرار کنیم همون ها توی زندگیمون نمایان میشه

    چقدر این قانون جهان عادلانه هست توجه مون رو هرچیزی داشته باشیم تبدیل میشه اون چیزی که درخواست دادیم خدایا شکرت

    از خدا ثروتو سلامتی مکان مناسب و زمان مناسب بی اندازه می‌خوام وعده خداونده به من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سیدحمزه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    به نام خداوند هدایتگر زیبا رو

    سلام به همه اعضا و استاد گرامی

    استاد من عاشق شما و سایت تون هستم و خدارا شاکرم که تقریبا دوسالی هست که باشما آشنا شده ام. واقعا دیدگاهم بهتر و عالی شده است.

    بچه ها واقعا در بحث باور و ثروت و شرایط الان کشور ما من واقعا فکر میکنم مشکل اصلی مردم ما این است که همه تقدیر و سرنوشت و بدبختی و فقر و… را به غیر خدا یعنی مسوولین و دلار و شهر و گرانی و… نسبت می‌دهند و در کل عوامل بیرونی میدونند و اکثرا شاکی گله مند منتقد و حال بد کن هستند. واقعا تا فرکانس غالب مردم کشور عوض نشه برکت و ثروت هم نمیاد. ولی خبر خوب اینه که هرکس در مدار خودشه و من وشما میتونیم با انتخاب مسیر درست و باورهای قدرتمند زندگی خودمان را به دلخواه بسازیم.

    تشکر فراوان از استاد که دستی از دستان خداوند مهربان می باشد

    خدایا شکرت که هر روز سعی میکنم خودم و خودت رابهتر بشناسم همیشه کمکم کن در مسیر خودت باشم. به امیدی روزی که میلیاردر خود ساخته خودم باشم و مایه برکت. بنده امیدوارت سید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1658 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز

    بسیار لذت میبرم وقتی این حرف هارو می‌شنوم و سعی میکنم که در زندگی به آن عمل کنم و هم ایمانم بیشتر میشود و هم آرامش رو تجربه میکنم چون طبق قوانین خداوند احساس خوب اتفاقات خوب.

    این حرف ها رو زمانی میتوان شنید و درک کرد که در مدارس باشید و کسی که در مدار شنیدن این آگاهی ها نباشد نمی‌تواند درک کند این صحبت هارو منظورم اینه که مفهوم و درک خوبی از این صحبت ها ندارد.

    خیلی خوشحالم و دارم در معنای واقعی آرامش و لذت در زندگی را تجربه میکنم،در مورد باور های ثروت هم به شدت دارم کار میکنم و استمرار میورزم و تا ابد این کار رو ادامه میدم و به صورت تصاعدی از نظر مالی پیشرفت میکنم.

    خیلی دارم الگوهای موفق در حوزه کاری خودم را میبینم و بررسی میکنم و وقتی میبینم که چطور افراد از هیچ به این همه موفقیت ها رسیدن احساس عالی و غرور و اطمینان از طرف خدا میگیرم که میشود وقتی این فرد به این همه موفقیت رسیده من هم میتونم و فاصله ای میون من و اون قرار نداره.

    به قول استاد راه رسیدن به موفقیت و در معنای واقعی آرامش داشتن اینه که در مسیر علاقت حرکت کنی و به آن عشق داشته باشی،دو باید استمرار داشته باشی در کارت و نگی چرا نمی‌رسم یک ساله دوساله دارم کار میکنم ولی به اونجا نرسیدم،سه اینکه باور های مناسب در مورد ثروت داشته باشی که باعث میشه از لحاظ مالی هم پیشرفت کنی،

    خداوند رو سپاسگزارم که دارم واقعا زندگی رو سعادت مند زندگی میکنم و همه اعتبارش رو به ربّم میدم و اونه که ما رو هدایت می‌کنه و دوستمون داره،از شما استاد عزیز هم تشکر میکنم،

    خدانگهدارتون باشه️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    اعظم امین خواهان گفته:
    مدت عضویت: 1031 روز

    سلام خدمت استادعزیز

    من مدت کوتاهی هست ک عضو سایت شما شدم

    پیگیر فایلهای شما بودم .به فایلهای کوتاه دسترسی پیدا میکردم گوش میدادم و دوست داشتم که فایلهای بعدی رو بشنوم تا اینکه تو گروهی عضو شدن که بعد از مدتی گوش دادن به فایلهای شما شد برای ما تکلیف و در ادامه راهنمایی کردن ک عضو شویم و فعلا از فایلهای رایگان و بعد به انتخاب خودمان خرید از سایت رو داشته باشیم و از این جا به بعد بود که ذوق گوش کردن من به فایلهای شما شروع شد هر روز دو الی سه تا فایل رو گوش میدم عاشقانه مخصوصا در تایم صبح بعد از نماز و شب زمانیکه که همه جا ساکت نتیجه این شد که روی باورهام دارم کار میکنم الان به نقطه ای رسید که در باره موضعی قاطعانه صحبت میکنم باعلم براینکه واقعیت این هست اینها رو گفتم تا به این قسمت برسم که دوستی تماس گرفت و به من گفت بیماری گرفتم که می گویند خطر ناک و احتمال ریسک بالا و حلالیت طلب می کرد که من به ایشان گفتم من ک باور نمی کنم که شما حتی بیمار باشی چ برسه به اینکه بخواهید حلالیت بگیرید تا اینکه چند روز بعد ایشان رو حضوری دیدم و وقتی نگاهشون کردم به ایشان به طور قطع گفتم من اثاری از بیماری تو شما نمیبینم باور داشتم به خاطر همین قاطع میگفتم شما به سلامتی جراحی میکنید و جراحی تون موفقیت امیز .پزشگی تو مسیر ایشان قرار گرفتن (دکتر ماندگار بزرگوار و عزیز)ایشان عمل شدند و با موفقیت و من لحظه شماری میکردم تا بیام و به استاد از باورم تا اینجای درس گرفتنم رو بگم من دیدگاهم رو از شوق بیان میکنم و شاید مناسب با این بحث نباشه ولی برام ارزشمند بود که زحمات استاد عزیز رو با بیان این مطالب قدر دانی کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مریم احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام

    روزشمارتحول زندگی من روزبیست وچهارم

    فایل بی نظیروفوق العاده ای بودممنونم ازاستاد

    درسی که ازاین فایل یادگرفتم

    همیشه بایدموفقیت دیگران روتحسین کنم

    من باتحسین دیگران خودم رادرمدارثروت وموفقیت قرارمیدهم

    بادیدن افرادثروتمندوموفق بایداین باور،رودرخودم بسازم که من هم میتوانم

    حرفایی که بهم احساس بدی میده اون باوراشتباهیه

    وحرفایی که بهم احساس خوب میده باوردرستیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیز

    روز 24ام و تعهد من!

    چقدر قشنگ که موضوع امروز با نشانه ی امروز هم راستا بود

    من بخاطر ثابت بودن باورام،ادمها و شرایط یکسانی اطرافم بوده

    باور غلطه منم،این بوده ک پوله زیاد ساختن خیلی راحتو بی زحمت نیست

    و اغلب ادمهای اطرافم ک از نظر مالی سطح خوبی هستن یا مثال هایی ک میشنوم پولدارنو رفاه مالی دارن

    ک فلانی خیلی داره زحمت میکشه!از صب تا شب درگیره ک این همه پول میسازه

    پاهاش واریس اورده انقد میدوعه دنبال کاراو اهدافش

    5صب میره 2 شب میخوابه

    باید باورامو عوض کنم!!!

    حتی وقتی میخوام فک کنم که بیزنسی راه بندازم،توی ذهنم گفتم ای بابا دیگ راحت نمیتونم مسافرت برم یا با دوستام برم بیرون یا خسته میشم یا صب باید برمو شب بیام..

    حالا من عاشق کارم هستم ولی این باوره غلط،همین گسترش کاره مورد علاقمو تبدیل کرده به سخترینو زجر کشیدن در در ذهنم ک محدودم میکنه

    همش پسه ذهنم ،یه درگیریه مشغولیه کار هست تلاشه زیادی ک ازادیمو محدود میکنه

    درسته این ترمز کمرنگ بوده و کمه!ولی هست پسه ذهنم

    و حتی ی وقتایی میگم خب جزووی از کاره دیگ!همه کارا سختی داره

    در صورتی ک این یعنی تسلیم بودنه ذهنم برای این باور غلط!!!

    راحت بودن و راحت ساختنه ثروت زیاد با ازادی زمانی و مکانی ،در ذهنه من دورو بعیده

    و حالا که اعتراف و متوجه این موضوع و قبول کردم که این ترمزو دارم،باید روش کار کنم و باورهای جدید بسازم و برای ذهنم منطق بیارمو راحتو پذیرفتنی کنم

    مثلا بگم ،خب الان ک هیچ سختیی نمیکشی برای ساخت پول،قطعا عددای بیشتر هم میتونی بسازی

    از خدا بخواه و باوره فراوانیتو‌ زیاد کن که ثروت زیاد توی این جهان موجوده و همه به سمته من میان به شرطی ک من بخوام(بخاطر همون باور اشنباه،خیلی وقتا باعث شده نخوام شاید)

    توحیدی عمل کن و فقط توکل و چشمت به خداات باشه ک بینهایت دستو راه برات میذاره و امیدتو از فلانی و ارگانو شخص خاص بردار

    و خیلی ترمزو باورهای دیگ….

    خدای شکرت برای امروز و شناسایی همین ترمزی ک وجود داشته و متوجهش بودم ولی نمیخواستم قبول کنم ایراد دارم راجبش(شاید بخاطر این بوده ک فکر میکردم برطرف کردنش‌سخته!!)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خدایی که مرا آفرید و این توانایی رو به من داد تا خودم بتوانم با قدرت ذهنم زندگیمو هر طور که میخواهم شکل بدهم و بوجود بیارم

    خدایا من در تمام جنبه های زندگیم خیر و خوبی و ثروت و فراوانی میخواهم

    24 سفر نامه

    سلام به استاد خوش سخن سلام به مریم مثبت نگر و سلام به دوستان خوبم که اینقدر کامنتهای آموزنده میزارن امروز که نشونه رو زدم این فایل اومد به جای کوچک کردن خواسته هات باورهاتو بزرگ‌کن من قبلا همش از خدا کم میخواستم و چون باور کمبود هم فراوان داشتم میگفتم خدایا کمکم کن من این وسیله رو بخرم برام بسه بذار بقیه هم بتونن بخرن

    ولی الان به لطف خداوند و دستان بی نظریش استاد عزیز تونستم عالی بشم و همیشه از خدا زیاد میخواهم و بعد میگویم خودم میسازمش با باورهای درست چند روز پیش میخواستیم بریم موجهای آبی در مشهد اون چند نفری که با من بودن پول داشتن اما من موجودی نداشتم و روز قبل هر کی گفت میخوای من حساب میکنم بعدا دستت اومد بده گفتم نه خودم تونستم بسازم باهاتون میام و گرنه ان شالله به بار دیگه باهم میریم

    من چون لباس فروشی دارم و تازه برای مغازه جنس آورده بودم حسابم خالی بود

    و تا این رو گفتم و ایمان داشتم که خدا برام درست میکنه روز بعد ظهر یه مشتری اومد و از من خرید کرد کلی خوشحال شدم و به خودم گفتم کبری دیدی تونستی و از این موضوع خیلی خوشحال شدم که من تغییر کردم و با گوش دادن و کار کردن روی باورها نتیجه خوب گرفتم و بعد با ابن باور درست منم با اونها موجهای آبی رفتم

    برای من جالب بود این اتفاق گفتم با شما هم به اشتراک بزارم شاید کمکی تونسته باشم بکنم برای باورسازی درست

    خدایا شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    امروز روز 24 از روز شمار تحول زندگیمه

    خدای من شکرت برای این روزهایی که جنس دیگه ای دارن برام

    میخوام از شناسایی یک باوری در وجود خودم بنویسم که تا بحال فکر نمیکردم که توی ذهنم این چنین ریشه داشته باشه که ترمزی محکم باشه برام.

    مثل هر روز شماری که قبل از اومدن به صفحه فایل اون روز ،خانم شایسته عزیز اومدن با عشق برامون کلیدی در دستمون دادن ونکات اون روزو برامون خیلیی موشکافانه نوشتن.دقیقا از همونجا باور مخربو تازه شناختم خداای من خدای من

    این چه باوریه که تا بحال نمی دونستم اینقدر محکمه وریشه زده توی کل ذهنم وهرجایی با هر خواسته ای که دارم اونم میاد.واون باور باور به این بود که (خداوند بعضی موقه ها یه چیزیاایو برام شاید نمی خواد) خدایاا این چه باوریه که اینجوری با من بوده ومن خیلی راحت قبولش کرده بودم ویک درصدم بفکرش نبودم که ببینم اصلا درسته یا نه یا بخوام کاری برای تغیرش بدم.چون 100٪قبولش داشتم وجای هیچ بحسی نبوده توی ذهنم.(البته به زبون می گفتم که همه اتفاقات زندگیمو خودم دارم خلق می کنم ولی به اینجای کار که میرسید ونتیجه می اومد می گفتم حتما خدا برام نخواسته یا خدا اینجوری خواسته.

    خدایاا شکرت شکرت که پیداش کردم.العان مثل کسیم که یه عمر داشته توی بیابون راه میرفته ولی آخر سر برمیگشته جای اولش ولی العان راه درستو دیده

    العان حس اون دانشمندیو دارم که بعداز کار کردن زیااد بلاخره فرمولی که دنبالش بوده رو پیدا کرده ومیگه یااافتم یااافتم

    خدایا شکرت شکرت

    حالا دارم میفهمم که این باور چجوری داشت توی تک تک نتایجم خودشو نشون میداد

    اینجوری که من اگر به خواسته هام نمیرسیدم یا نمی شدن برام میگفتم حتما خدا اینجوری میخواد برام

    واین وهمین باور جوری مسئله رو برام تموم شده میکرد که حتی نخوام به این فکر کنم که حتما من فرکانس درستیو ارسال نکردم حتما من یه جای کارم اشتباه بوده نه اینکه خداوند چیزیو برام نخواد

    واین جوری میخوام بگم که در نطفه خفه میکرد اون احساسیو که بهم بخواد راه حل بده

    چون این باور که خداوند حتما نخواسته اینقدر محکم بوده توی ذهنم که حتی این اجازه رو نمی داده بهش فکر بکنم

    خدای من خداایاا

    العان که دارم مینویسم دارم ریشه های این باورو میبینم که تا کجاا ها رفته

    دلم می خواد اینقدر اینو بگم واینقدر راجبش بنویسم تا خوووب درک بکنم که

    تمام اتفاقات زندگیمو صد درصدشو خودم دارم با باورهام خلق می کنم

    یعنی یک ملیاردیوم یک در صدشم نمیشه که خودم خلق نکنم

    وخدا بخواد دست بکنه توی زندگیم تا چیزیو تغیر بده یا یه سری چیزارو برام بخواد یا نخواد

    چون خداوند این اختیارو داده دست خودمون تا خودمون خلق بکنیم زندگیمونو به قول قرآن

    بما کانوا یعملون

    بما قدمت ایدیهم

    بما کسبت ایدیهم

    وخداوند میگه جزا وپاداش شما همانچیزیه که از قبل فرستادین وخداوند ظلم نمی کند به بندگانش

    خدایا شکرت شکرت

    یه بار دیگه قانونو بگیم که میگه

    ما شرایط اتفاقات آدمها وموقعیت هایی رو جذب میکنیم که در مدار اون ها هستیم

    حالا اون مدارهارو ما با باورهایی که توی وجودمون داریم خلق میکنیم

    یعنی باورهامون بیس دیدگاهمون هستن ووقتی دیدگاهمون اینه که کار کمه پول کمه موفقیت سخته آدم خوب کمه

    پس بااین دیدگاه فقط همین اتفاقات رو میبینیم نه چیز دیگه ای رو، و فقط کمبودو میبینیم.اونوقت اتفاقاتی برام رخ میده که کمبود بیشترو ببینم شرایطی پیش میاد که تاایدبشه این دیدگاه کمبودم

    نه اینکه خدا نخواد فلان کار برام بشه یا نشه

    نه اینکه خدا حتما برام اینو نخواسته

    نه اینکه خدا صلاح ندونسته برام

    واقعا سپاسگذار خداوندم که منو بجایی هدایت کرده که جز خیر وبرکت چیزی نیست

    استاد بی نطیرم ممنوتونم

    خانم شایسته عزیز سپاسگذارتونم از ته قلبم

    خدایا شکرت برای وجود این دو گوهر نابت که این چنین نور راه تک تک ماهستن خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمدرضا عباسی گفته:
      مدت عضویت: 1379 روز

      سلام محمود جاان چه کامنت زیبایی وقتی خوندمش احساس کردم منم دارم اینچنین باور مخربی رو انگار منو خدا هدایت کرد به این کامنت چون ساعت 5 صبح و من ناخداگاه از خواب بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد گفتم بیام کامنت های فایل دیشب رو ببینم و بخونم و این کامنت انگار پاشنه آشیل منم هست چون از کودکی این همیشه و همیشه به طرق مختلف بهم گفته میشد که اگه فلان تلاشت نتیجه نداد اگه فلان خواسته نشد حتما خدا نخواسته …!؟

      مگه اون اجابت کننده دعاها نیست

      کارش همینه حتی الان که با این اگاهی هاا اشنا شدم و خب یه سری نتایج بزرگ و کوچیک گرفتم و فهمیدیم هممون بچه های سایت که

      « ما شرایط اتفاقات آدمها وموقعیت هایی رو جذب میکنیم که در مدار اون ها هستیم

      حالا اون مدارهارو ما با باورهایی که توی وجودمون داریم خلق میکنیم »

      باز هم متوجه ابن پاشنه اشیل نشدم این باور مخرب که بعضا جلوی خیلی از خلاقیت هاا و موفقیت هامو گرفته و اصلا چه قدر باعث حال بدی من شده …

      خداروشکر صدهزار مرتبه شکر که این باور مخرب رو در زمان درست شناسایی کردم دقیقا در زمانی که تصمیم به راه اندازی پیج و یا سایت کاری برای بیزنس خودم شدم

      اصلا خود این فایل هدایتی بود بس بینظیر کلی باور درست داشت برام و اصلاا یه الگوی مناسب برای پیشرفت برای اینکه بگم اگه استااد تونسته در زمان کوتاه چقدر زیبا تکاملش رو طی کنه و سایتش رو در زمینه کاری خودش برند کنه پس حتمااا منم میتونم سیستم عصبی من و استاد که یکیه میزان دسترسی من و استاد به خداوند که یه اندازه اس …

      رو باور هام کار کنم الگوهای موفق مثل استاد رو ببینم نتایج قبلیمو هرچند کوچک‌ و بزرگ ببینم به خودم بگم محمد تو تونستی یه جاهایی با کنترل ورودی ذهنت و باور های خوب در مدار یه سری موفقیت ها بیوفتی پس این خواسته هم محقق میشه و الان این رد پا رو میزارم تا یه اهرم فشار باشع برام

      من محمد عباسی به خودم به خود قدرتمندم تعهد میدم که در زمینه کاری خودم که املاک هست پیج و یا سایتی رو طراحی کنم و رشد بدم که در شهر مشهد حرف اول رو بزنه و موفق ترین باشه و این موفقیت تا اخر سال تبدیل به یه خاطره قشنگ شده

      …..

      خدایا شکرت برای این حال خوب

      خدایا شکرت برای این صبح زیبا و این هوای تازه که داره نوازش میکنه کل وجودمو

      در پناه حق شاد و سلامت و پاینده باشید ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        محمود کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 1077 روز

        سلام درود به محمدرضای عزیز

        خیلی خوشحالم که تونستم منم دستی از دستان خداوند باشم برای دوستان بی نظیرم چون شمایی که با جرعت هرچه تمام تر اومدین وهدفیو مشخص کردین واعلامش کردین.

        واقعا خیلی باور مخربی بود این باور که خدا نخواسته.یا خدا یه چیز دیگه ایو حتما میخواد برام

        من این باورو زمانی تونستم بکشمش بیرون از ذهنم.که پذیرفتم که باور کردم خواست خداوند خواسته منه خواسته خودمه نه چیز دیگه ای وبه قول استاد خداوند نمیاد دست بکنه توی زندگی افراد

        وخدا وند فقط اجابت کننده است حالا کودم مسیر وکدام راهو دیگه اختیارشو داده دست خودمون واین عدل خداست

        از خداوند بهترینارا براتون میخوام

        موفق باشی دوست ارزشمندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: