به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 52 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهربان

به جای کوچک کردن خواسته ات

باورت رو بزرگ کن🪴

اصلاً مثل افرادی نباشم که نمیتونن یه سری موقعیت‌ها، شرایط خوب و موفقیت های دیگران رو باور کنن

این افراد چون نمیتونن باور کنن باهاش مبارزه میکنن، دروغ میپندارن، تهدیدش می کنن و فحش بهش میدن

بعضی از افراد درآمد چند میلیارد تومنی در ماه رو نمیتونن باور کنن فقط به خاطر تجربیات خودشون

چون تلاش زیادی کرده، با صداقت کارکرده، زمان گذاشته از صبح تا شب و دیده آخرش چند میلیون بیشتر نمیتونه پول بسازه

بعد یکی رو میبینه که خونه و ماشین خوبی داره، ویلا داره، ماهی چند میلیارد درآمد داره هر چی فکر میکنه نمیتونه قبول کنه که این از راه درست به اینجا رسیده

شاید راه دیگه بوده که این نمیدونسته،

چون نمیتونه بپذیره بهش انگ میچسبونه که مگه میشه ماهی چند میلیارد، دزدی کرده، رانت داشته، کلاه سر مردم گذاشته

اگه موفقیت افراد رو باور نکنیم راهی هم بهمون نشون داده نمیشه

باید سعی کنم ایرادات فکری خودم رو برطرف کنم به جای اینکه دیگران رو متهم کنم که بگم چون دزد بوده، کلاهبردار بوده اینجوری شده،

مگه میشه کسی به شیوه معمولی و درست به ثروت برسه

چرا افراد این حرف‌ها رو میزنن؟؟

چون تجربه خودش اینو بهش یاد داده تجربه خودش و آدم هایی که توی مدارش بوده و دیده

همیشه به خودم یادآوری کنم نکنه من یه راهی رو بلد نیستم، اگه طرف به موفقیت رسیده بگم نکنه یه راهی هست که من بلد نیستم، پس برم اون راه رو یاد بگیرم، چرا بیام به طرف تهمت بزنم، چرا بیام بگم یه همچین راهی وجود نداره

هر وقت دیدم یه اتفاق بزرگی رخ داده که نمیتونم بپذیرمش به خودم بگم که این ثابت میکنه این موفقیت، پیشرفت و این ثروت ثابت میکنه که میشه و چون ثابت میکنه که میشه پس منم میتونم، تا حالا راهش رو بلد نبودم، حالا دنبال راهش میگردم. حالا که فهمیدم میشه، دنبال راهش میگردم

باید باور کنم که خودم میتونم اتفاقات و شرایطی رو که میخوام به وجود بیارم

مثل استاد عباس منش برای ایجاد سایتش

و بحث اینترنت

که باورش این بود که شرایط رو من به وجود میارم، من توی مداری هستم وارد مداری میشم، وقتی باورهام رو درست کنم توی بحث اینترنت، وارد مداری میشم که یه عالمه آدم توی اون مدار هستن و سوال دارن و

میخوان از این مطالب استفاده کنن و

اونا هم چون توی این مدار هستن ما به هم وصل میشیم

جهان این کارو میکنه، خداوند این کارو انجام میده

من لازم نیست کاری بکنم، من لازم نیست تبلیغ خاصی بکنم، لازم نیست پوست خودم رو بکنم، جهان این کارو برام انجام میده چون قانون جهانه

و چون اینو باور داشتم اصلاً تردیدی نداشتم که این موفقیت به دست میاد

چون من دارم روی باورهام کار می کنم

توی یک مداری وارد میشم که توی اون مدار قبلاً یه عالمه آدم هست، اون آدم ها سوال دارن، منم جواب رو دارم

بعد ما به هم کانکت میشیم. همین هیچ کار خاصی هم نمیخواد بکنم جهان این کارو میکنه باورهای من این کارو میکنه و کسی که نمیتونه این موضوع رو درک کنه به راحتی میگه که اینا دروغن

و در مورد سایت استاد میگن مگه میشه 500 تا کامنت توی دوروز

ولی استاد میگه من فکر میکردم که سایتم باید از صفر بشه سایت یک موفقیت ایران توی شش ماه

منی که اصلاً تجربه اینترنتی هم نداشتم ولی میدونستم یه قانونی هست، همون قانونی که اون همه سمینار باهاش برگزار شد اون همه موفقیت کسب کرد میتونه توی آنلاین هم این کارو بکنه با سرعت بیشتر چون باورهام خیلی بهتر شده، تکاملم رو طی کردم، یه عالمه نتیجه گرفتم، روی هزاران آدم تاثیر گذاشتم به صورت حضوری

الان میخوام این کارو در مقیاس بزرگتر انجام بدم

وقتی یه چیزی رو ندارم و میخوام داشته باشمش باید باور هام رو درست کنم

خیلی از اساتید هستن که توی حوزه کاری خودشون نفر اول ایران هستن و ممکنه یک سری چیزها رو باور نداشته باشن

باید مواظب باشم که باورهام خراب نشه پس هر اتفاق خوب، هر موفقیت، هر پیشرفت، هر درآمد، هر ثروت که برای یه نفر میفته به این معناست که این امکان داره برای منم بیفته

پس با ناباوری بهش نگاه نکنم و نگم که کلاهبرداریه یا دزدیه، مگه میشه

مغز اینو میگه وقتی یه چیزی رو خودش تجربه کرده باشه

مثل دوست استاد که استادِ تدریس بازاریابی اینترنتی بود، خودش تجربه کرده، صدها سایت رو بررسی کرده، سایت خودش هم بوده، هزارتا تکنیک رو هم برای اینکه کامنت بگیره انجام داده، ولی اون کامنت رو نگرفته و با تجربیات خودش دیده که نمیشه بعد میاد میگه که نه پس هیچ کس دیگه ای هم نمیتونه این کارو بکنه

ولی استاد عباس منش میگه ما که اصلاً یک صدم اون تکنیک هارو نه بلد بودیم نه کار کردیم، ولی توی چند ماه از همه لحاظ جلو افتادیم

پس باید سعی کنم توی ذهنم بسازم که میشود

باید قبل از اینکه به هدف و رویاهام برسم رویاهای بلند تر و بزرگ تر و قله‌های رفیع تر رو انتخاب کنم این تیکه ای هست که خیلی ها رعایتش نمی‌کنن و خیلی زود به یه جایی میرسن دیگه درجا میزنن، اعتماد به نفسشون میاد پایین و افت میکنن پس باید یاد بگیرم اگه کسی به چیزی نرسیده به این معنا نیست که هیچ کس نمیتونه برسه و نیام تخریبش کنم و بگم مگه میشه

چرا نمیشه؟

وقتی دارم میگم مگه میشه، این کلاهبرداره دارم خودم رو از ثروت دور می کنم اون که چیزیش نمیشه

حالا هرچقدر هم که بهش فحش بدم بگم دزد، کلاهبردار

هیچ اتفاقی براش نمیفته. اون همین جوری رشد میکنه، فقط خودم رو از ثروت و موفقیت محروم می کنم

وقتی یه آدم موفقی رو میبینم میگم پارتی داشته، مگه میشه یه آدم معمولی بره مثلاً توی سینما یه ستاره اینچنینی بشه، حتما پارتی داشته، پول داره، معرف داشته

وقتی اینجوری فکر می‌کنم و باورم اینه که هر کسی که به موفقیت رسید حتما پارتی یا معرف داشته خودم رو دارم از موفقیت دور می کنم

پس بیام باورهام رو عوض کنم، خواسته هام رو بزرگ تر کنم

به جای اینکه خواسته هام رو کوچیک کنم بگم نه اون که دروغه، این موفقیت امکان پذیر نیست، پس یه چیز کوچک تر انتخاب کنم

به جای اینکه خواسته هامو کوچیک کنم باورهام رو بزرگتر کنم

استاد عباس منش هم میگه چرا باید خواسته هام رو کوچیک کنم، منم میتونستم اون موقع که استادمون داشت در مورد اینترنت مارکتینگ و اون تئوری هایی که داشت، تئوری هایی که همراه با تجربه بود، واقعیت خودش بود و واقعیت صدها سایتی بود که بررسی کرده بود و دروغ هم نمی گفت

ولی من نیومدم خواسته هام رو در اون حد کوچیک کنم، من گفتم که خواسته هام رو بزرگ نگه میدارم باورهام رو بزرگ می کنم وقتی که یک موفقیتی رو میبینم تحسینش کنم

اگر که میخوام موفق بشم

براش آرزوی خوشبختی کنم، بگم ماشاالله خدا بهش بیشتر بده، خدایا شکرت

این معلوم میشه که میشود و اصلاً قضاوت نکنم

خیلی مهمه که اگه خواسته‌ هام بزرگه باورهام رو ببرم بالا، نه اینکه خواسته هام رو بیارم پایین

و هی روی باورهام کار کنم

سایت استاد که اینقدر موفق شده، به خاطر یکسری باورهاست، نه به خاطر قالب سایت، نه به خاطر دامین، نه به خاطر سرور، نه به خاطر فلان کد نویسی

یه سری باورهاست که داره یه سری کارها رو انجام میده

فرکانس های متفاوت از بقیه نتایج متفاوت از بقیه

پس روی باورهام کار کنم، هر حرفی رو نشنوم، هرچی که بهم احساس بدی میده

باور بد یعنی هر فکری که احساس بدی بهم میده، احساس ناتوانی، ترس، نگرانی بهم میده، دلشوره برام ایجاد میکنه، حالا هرکی بهم گفته باشه فرقی نمیکنه

حتی دکتر ها

که حرفی رو گفته باشن که احساس بدی بهم میده پس باورش نکنم

این باور اشتباهیه

ولی حرفی که بهم حس خوبی میده این باور خوبیه، پس بسازمش

در مورد همه چی همینجوریه

پس هر حرفی رو باور نکنم، هرچی که بهم گفته میشه اگه احساس بدی در من ایجاد میکنه پس یه دروغه

یک باور محدود کننده است که باید تغییرش بدم

سپاس فراوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان🪴