به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 64
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم ذهن همیشه با دیده ها شنیده ها و تجاریبش قضاوت میکند پس مواظب باش اسیر تجربه های ذهنت نشوی… این دقیقا تکنیک هواپونو پونو هستش و حرف کلی و مضمون اصلی این تکنیک پاکسازی هم همین است. که داده های ذهنت را پاک کن تا نور الهی و شهود بر وجودت بتابد… چقدر جالبه وقتی در مسیر اگاهی قدم بر میداری راه مهم نیست نتیجه و لپ کلام یکیه و انگار ته مسیر همشون یک چیز و اون نور و آگاهی و بیداریه… یاد این شعر افتادم تو از هر مسیری بری میرسی تو از هر دری بری خونته…. مسیر درست آگاهی… خدایا ممنونم و هزاران بار شکرت میکنم
نتایجی که من از از سخنان گهر بارتون گرفتم هر زمان فرد موفق دیدم بایدقبل از هر چیزی تحسینش کنم و خداروشکر کنم که توجه من رو به یه فردموفق جلب کرده چون کانون توجه خیلی مهمه بعدش با خودم بگم اون تونسته منم میتونم
باید بدونم و مطمئن باشم که اون باورهای قدرتمندی در مورد خودش داره و عادتهای شخصی خوبی در خودش ایجاد کرده در چاله ذهن و نمیتونم ها نیفتاده و ایمان و باور قلبی در خودش ایجاد کرده که خالق زندگی خودشه
سلام انسان هرچیزی رو که واقعا باتمام وجود بخواهد بدست می اورد یادمه چندسال پیش دوس داشتم به زندگی مشترکم پایان بدم وبرای خودم مستقل زندگی کنم واقعا باتمام وجود خواستم بعداز مدتی جداشدم وخونه اجاره کردم وبا بچه هام مستقل شدیم زندگی جدیدمو از صفر شروع کردم پولی که خونه اجاره کنم رو نداشتم ولی دستان خدا یاریگر من دراین مسیر بودن وبه شکل معجزه گرانه ای پول پیش خونه وتمام مخارجم جورشد واز اون زمان به این باوررسیدم هرچیزی راازصمیم قلب بخواهم میتوانم به دست بیاورم
سلام آقای عباسمنش عزیز و تمام دوستان گل گلاب
خیلی خوشحالم که با این سن کمم این چیزارو یاد گرفتم و خدارا شکر میکنم
من یه چند ماهی میشه که با این مباحث آشنا شدم و همین دیروز بود که با سایت شما آشنا شدم
منم دقیقا هر ثروتمند یا آدم موفق هم سن و سال خودمو میدیدم یه چیزی بهش میچسبوندم و یه اسمی روش میذاشتم
خداروشکر که خیلی زود آگاه شدم و این داستان رو متوقف کردم دیگه ثروتمند میبینم تشویق میکنم خدارو شکر میکنم با این کار هم احساس خوبی میگیرم هم به اون جایگاه نزدیک میشم و با یه تیر ۷نشون میزنم خداروشکر واقعا ممنون از ما و تمام کسانی که آگاهی میدهند و در مسیر آگاهی قرار گرفته ایم الهی شکرش
سلام درسی که من امروز گرفتم و خیلی برام پر رنگ بود این بود که آقا به جای کوچیک کردن خواسته هام باور هام رو بزرگ کنم
مثلا اگه خواسته ی الانم اینه که ماهی ۱۰ میلیون درآمد داشته باشم بجای اینکه بیام کنم ۵ میلیون بیام باور هام رو بزرگ کنم و بگم ۱۰ رو بدست می یارم
این نکته ای بود که امروز یاد گرفتم
خدایا شکرت بابت همه چی
امروز یه کار باحالم انجام دادم و طوری موهام رو کوتاه کردم که میخواستم،،یه سری ترس ها هم بود که بقیه مسخره ات میکنن یا زشت میشی بهت نمی یاد ک فلان ولی گفتم برای اینکه حرف مردم برام کم اهمیت بشه و اعتماد به نفسم بره بالا اینکارو انجام میدم و به اون سبکی که دوست دارم زندگی میکنم حالا چه بقیه خوششون بیاد چه نیاد و الان خیلی راضی ام و حال میکنم با موهام
تازه اینکه استاد میگه یه سری ترس ها توهم هست و اصلا وجود نداره هم راسته چون انقدری که فکرشو میکردم و نجوای های ذهنی میگفتن که مسخره ات میکنن هم نکردن و گفتن خوبه
یه کار دیگه هم که برای اعتماد به نفسم می خوام انجام بدم اینه که با موهای جدیدم برم بیرون تا ترسم از حرف مردم بریزه و کمتر بشه
خدایا شکرت
در جهانم همه چیز نیکوست.
ردپای ۲۴
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
من در این جلسه فهمیدم که باید به حس هایم اعتماد کنم و اگر به موضوعی حس خوب داشتم قبولش کنم و اگر به یک موضوعی حس بد داشتم اون رو قبول نکنم مثلا در مدرسه معلم برنامه ریزی تحصیلی به من گفت که اگر روی برنامه تحصیلیی که من بهت میدم عمل نکنی نمیتوانی در امتحانات موفق شوی ولی من به این گفتهی معلمم حس خوبی نداشتم و آن را باور نکردم و خودم برای خودم برنامه ریزی کردم هم در امتحانات آخر سال موفق شدم هم در پرسش ها و امتحانات جزعی.
و یک مثال دیگر من اتاقم همیشه به هم ریخته و نامرتب بود ولی یک روز مادرم به من گفت که ببین وقتی اتاقت به هم ریخته هست برای لباس هات ارزش قائل نیستی و این ناشکری از نعمت های خداوند هستش و با جمع کردن لباس هایت از خداوند شکرگزار باش تا ورودی لباس هایت بیشتر شود و این حرف خیلی روی ذهن من تاثیر گذاشت و من از اون وقت تا به حال اتاقم رو مرتب میکنم و برای لباس هام ارزش قائل هستم.
سپاسگزار خداوند بخشنده مهربان
تشکر از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سلام و درود
رد پا
باور پاشنه آشیل من و شاید خیلی های دیگه
استاد یه حرفی خیلی وقتها میزنن که هدایت میشیم و نشانه ها رو ببینیم
اولین فایلی که من تو سایت خریدم فایل یک باور قانون آفرینش بود
ولی هیچی نفهمیدم
سالها گذشت بارها گوش دادم چند محصول دیگه خریدم و اتفاقات خوب زیاد افتاد ولی
مقطعی بود و من دوباره برمی گشتم
و اومدم جدی تر گوش دادم
به قول دوستی هر فایلی که گوش دادم گفتم این چی میخواد به من یاد بده و دقت بیشتر
و عمل و پیداکردن تضادها و پاشنه آشیل
دیدم باور من هست که نمیزاره من پیشرفت کنم
استاد بینظیر هستید
و واقعا باید تو مدار باشیم مدار یعنی خواستن
باید واقعا بخواهیم تا بتوانیم
و ایمان دارم که باورها زندگیم را میسازد و من به بهترین شکل خلق خواهم کرد
خدایا شکرت
با خواندن کامنتهای دوستان و ایده گرفتن از تمریناتشون میخوام بهترین ها را خلق کنم
من باور دارم دلیل شنیدن خواستن هست و اگر بخواهم بفهمم و آجرا کنم باید باور کنم و اقدام
ایمان دارم میشود
پس میشود
من باور دارم میتوانم به خواسته هایم برسم
میتوانم وامها و بدهی هایم را تسفیه کنم و خانه بخرم
من باور دارم میتوانم
پس میشود
خدایا شکرت بابت تمام قوانین ثابت و عالی جهان
خدایا مرا در مسیر رسیدن به خواسته هایم و باورهای درست هدایت کن و ثابت قدم گردان
خدایا شکرت
شاد و موفق و ثروتمند باشید
روز بیست و چهارم
سلام بر عزیزانم امیدوارم که حالتون خوب باشه
میخوام یه مثال خنده دار بزنم از یه باوری که خواهرم خیلی درگیرشه ، خواهرم باور داره که لپه توو دستش نمیپزه یعنی میگه اگر هر نوع لپه ای رو بدی بهش با هر نوع ظرفی با بیشترین زمان پخت لپه هایی که میریزه توو غذاش همیشه سفت میمونن حقیقت اینه که خواهرم درست میگه من عنوان کسی که غذاهاشو تست کردم دیدم هر غذایی که با لپه درست میکنه نه اینکه لپه هاش نپخته باشه ولی انگار سفته یه بار از خواهرم پرسیدم به نظرت دلیلش چی میتونه باشه گفت نمیدونم شاید به خاطر این که اولین غذایی که بعد از ازدواجم در زندگی مشترکم درست کردم و باهمسرم خوردیم قیمه بود شاید دلیلش اینه. با وجود اینکه خواهرم بیست ساله که ازدواج کرده در تمام این بیست سال این باورو درمورد لپه داشته و با این باور این واقعیت در ذهنش ساخته شده
نکات مهم برای من:
*مانعی بزرگتر از نجواهای ذهنت در برابر موفقیتهایی که میخواهی داشته باشی وجود ندارد
*وقتی چیزی را نداری اما آن را میخواهی وقتی خواسته هایت را بزرگتر و فراتر از تصورات ذهنی ات میبینی باید به جای کوچک کردن خواسته ات باورت را بزرگتر نمایی
*راه باور ساختن این است که:به جای نقد موفقیتهای آدم ها تحسینشان کنی و به جای قضاوت آن موفقیتها آنهارا مهر تاییدی بدانی بر نقش باورهای متفاوت در تجربه شرایط متفاوت
*قبل از اینکه به هدفت برسی رویاهای بزرگتر رو انتخاب کن اگر اینو رعایت نکنی به جایی میرسی که مجبور شی درجا بزنی
🌺به نام خداوند هادی و حامی و رحیم🌺
یادمه یه بار یکی از همکارام داشت در مورد قیمت و دستمزد کارم سوال میپرسید و من داشتم براش توضیح میدادم.
اولش که فکر می کرد دارم مسخره بازی در میارم و دروغ میگم 😐
بعدش که جدی تر باهاش حرف زدم بازم باورش نشد و رفت بعد دو سه روز اومد گفت ببین از اون روزه خیلی فکرم درگیره این قیمت هاییه که گفتی و بازم میگفت که نه میتونم حرفتو باور کنم ، نه میتونم به راحتی از این حرفت رد شم که با چنین قیمتای بالایی هم میشه کار کرد.
خلاصه آقا من دفترمو بهش نشون دادم و با مدرک بهش گفتم که تو کدوم کارها چه مبلغی رو دریافت کردم.
وقتی بهش ثابت شد که راست میگم ، برداشت گفت تو دهن مشتری رو سرویس میکنی و گرون کار میکنی و این درست نیست و آدم باید انصاف داشته باشه و …
من اصلا مونده بودم چی بگم.
من که هیچی دیگه نگفتم ولی الان که دارم فکر میکنم ، میفهمم که این بنده خدا چون باورش به اندازه ی اون مقدار درآمد از این شغل نبود ، تهش به من گیر داد و گفت مشکل از منه و من بی انصافی میکنم.
حالا این در حالیه که من واقعا میدونم که مشتری های من همه ازم راضی هستن و من بی انصافی نمیکنم.
اصلا دلیل اینکه یه مشتری همیشه برای انجام کارهاش به من میگه همینه دیگه ، وگرنه این همه آدم هست که دارن این کارو انجام میدن ولی بازم برای کارشون به من میگن.
خب راضی هستن که برای کار زنگ میزنن بهم دیگه.
بعد حالا نکته ی جالب ترش اینه که تو اون موقعی که اون میگفت من خیلی پول زیادی گرفتم و باورش هم براش سخت بود ، من تو ذهنم این بود که من باید خیلی بیشتر ازینا پول بسازم و میگفتم ارزش کار های من خیلی بیشتر از این مبالغه و دنبال این بودم که کار های خفن تری اجرا کنم تا پول بیشتری بسازم.
الان که این فایلو دیدم و به حرفای اون همکارم فکر کردم ، یادم اومد که منم یه روزایی مثل این همکارم برام قابل باور نبود که میشه از این کار هم انقد پول ساخت .
واقعا من از این درآمد خبری نداشتم و همیشه هم دنبال این بودم که از راه های دیگه ای پول بسازم ولی خب رو باور فراوانی خیلی کار میکردم و قدم به قدم تو همین کسب و کار هدایت شدم به آدم های ثروتمند تر و خوش حساب و کارهایی هم به سمتم میومد که هر کسی نمیتونست انجام بده و خب منم بابت انجام اونا پول خوبی میگرفتم.
و بعد کم کم خواسته های جدید تری درونم شکل گرفت و الآن خب شکر خدا خیلی راضی ام از این سیر تکاملی.
یه موقع هایی نجوا میاد میگه بابا مگه کجایی که انقد فک میکنی خوب پیشرفت کردی و میخواد ناامیدم کنه ولی من سریع به یاد میارم که از کجا شروع کردم و الان هم سطر کسانی ام که ۱۰-۱۵ ساله سابقه ی این کارو دارن و درآمدم بیشتر از بعضیاشونه.
و با خودم میگم همون خدایی که ازونجا منو رسوند به اینجا ، ازینجا به بعدش هم میبره ، فقط باید باور هامو درست کنم.
و این فایل نکات خوب و ارزنده ای داشت و خیلی در مورد موضوعات مختلف بهم کمک کرد.
واقعا اصلا یه تکون خوبی بهم داد.
«من تو یه مداری هستم ، و با افرادی که تو همون مدار هستن ، برخورد میکنم»
یه عده سوال دارن ، من جوابو دارم ، هم دیگه رو پیدا میکنیم ؛ لاجرم این اتفاق میوفته.
کامنت های دوستان هم عالیه ، من چند تاشو خوندم خیلی بهم کمک کرد.
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
از خدا میخوام بهمون کمک کنه تا در مسیر درست باشیم.
از خدا میخوام بهمون کمک کنه تا خودشو فقط باور کنیم که بزرگتر از همه چیه.
از خدا میخوام بهمون بیشتر و بزرگتر از خواسته هامون ببخشه.
سلام آقای حصاری گل🌹
کامنتتون خیلی در من انگیزه ایجاد کرد و در حین خوندن صحبتاتون چند بار مو به تنم سیخ شد که میشود 👌
چون وقتی حرفاتون رو میخوندم خودم رو در کاری که هستم تصور میکردم که من هم میتونم
من هم در این کار میتونم به درآمدی برسم که افرادی که چندین سال در این کار هستن هم تصورشو نمیکنن
خداروشکر که هدایت شدم به این فایل و بعد از صحبت های عالیه استاد کامنت زیباتونو خوندم
موفق باشیدو ثروتمندو سعادتمند
خداروشکر بابت همه چی
🌷سلام به استاد عزیزم و بقیه ی دوستان🌷
بیست و چهارمین روز از سفرنامه
آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم:
اینکه که اتفاقات زندگی ما به خاطر افکار و باور های ماست حالا اگر اتفاقات زندگی خودمون رو دوست نداریم باید فرکانس های خودمون رو تغییر بدیم از چه طریق،از طریق تغییر افکار وباورها و کانون توجه خودمون.باید آگاهانه به مسائل و چیزهایی توجه کنیم که احساس خوبی به ما میدهد
برای اینکه به موفقیت برسیم باید موفقیت های دیگران را تحسین کنیم و بگوییم اگر آن شخص توانسته پس من هم میتوانم مثلا من خودم آقای عباس منش رو الگوی خودم قرارداده ام و به خودم میگم اگر ایشون تونسته در زمینه های مختلف اینقدر پیشرفت کنه پس منم هم میتوانم به شرطی که مثل ایشون باور کنم وعمل کنم حالا باورهای ایشون همان حرفهایی است که در فایل های خود میزنند،در دوره عزت نفس و دوره های دیگر
و چون باور دارم که میشود تمرین میکنم و این تمرین کردن ها به نتایج ختم میشود
تغییر باور ها باعث تغییر رفتارها میشود و تغییر رفتارها نتایج را به وجود می آورند.
واین تغییر باروها یک روند است که باید طی شود.
سپاس گزارم ازشما استاد عزیز🌺🌺🌺
سلام خدمت استاد عزیزم وخونواده ی بزرگ عباسمنشیم.آگاهی های روز ۲۴ ام این سفرنامه بهم میگه که هممممه ی زندگی مارو باورهای ما میسازه.وما با دیدن موفقیت دیگران باید این باور رو در خودمون بسازیم که اگر کس دیگه ای تونسته به اون موفقیت برسه پس ماهم میتونیم واگر کسی نتونسته به چیزی که ما میخوایم برسه این دلیل بر این نیست که ماهم نمی تونیم.یکی از راههای باورسازی تحسین موفقیت دیگرانه که اگر قضاوتشون کنیم از اونها چیزی کم نمیشه فقط راه موفقیت خودمون رو میبیندیم.آگاهی دیگه هم این بود که هر چیزی که به ما احساس خوب میده یه باور درسته واونو باید بهش بها بدیم وهر باوری که باعث احساس بد در ما بشه احساسی مثل ترس ونا امیدی وخشم واز این قبیل اون یه باور غلطه که نباید باورش کنیم .درس بزرگی که از استاد یاد گرفتم توجه به احساسم در هرررررلحظه ست که اگرخوبه در مسیر خواسته هامه واگربده خلاف رسیدن به خواسته هامه که اگر تنها همین یه باور رو اجرا کنم بهترین نتایج رو می بینم.