«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر ما در کودکی به خاطر سرزنش‌ها‌‌، تحقیرهایی و برچسب‌هایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است‌، عزت‌نفس خود را از دست داده‌ایم. به همین دلیل نیز نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم‌، از برپایی جهادی اکبر برای ساختن عزت‌نفس‌مان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده ساختن برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.

زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت‌های بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیت‌های او خواهد بود.

امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس‌ داشته باشی. هم نشینی این دو غیرممکن است‌، همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.

بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی‌، دسترسی به عزت‌نفس غیر ممکن است.

این یک قانون است که‌، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن می‌رود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه‌، عذاب وجدان و بی‌ارزشی است.

“احساس گناه” و “عذاب وجدان”‌، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز می‌شود و ساختن این باور‌، مهم‌ترین مأموریت دوره عزت نفس است.

عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم‌، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه  و شرایط نادلخواه هستیم.

اگر “سنگربانی به‌نام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد‌، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه می‌دهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه می‌دهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی می‌سازد‌، که باور می‌کنی از عهده‌ی انجام هیچ کاری برنمی‌آیی!

اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایت داشتی‌، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا‌، خواه یک رابطه توام با عشق باشد‌، خواه یک کسب و کار سودآور‌، خانه‌ای با امکانات عالی‌، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگ‌ها فاصله  می‌بینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.

به همین دلیل است که: تمام موفقیت‌های زندگی ما‌، روی پایه‌ای به نام عزت‌نفس بنا می‌شود.

“احساس لیاقت و ارزشمندی”‌، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهم‌ترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیت‌ها از عزت‌نفس شروع می‌شود و ساختن عزت نفس‌، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.

استاد عباس‌منش همیشه تأکید ویژه‌ای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفتیت‌های خود در هر برهه‌ از زندگی‌شان را‌، حاصل تلاشی می‌داند که‌، صرف ساختن جنبه‌ای دیگر از عزت نفس خود داشته است.

موضوع این است که‌، هیچ انتهایی برای عزت نفس‌ وجود ندارد. یعنی همیشه جنبه‌ای از عزت نفس ساخته نشده‌، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازه‌ای که آن بخش کاملتر می‌شود‌، دستاوردهای‌مان نیز بزرگ‌تر می‌شود.

با انجام تمرینات این دوره، “باور احساس لیاقت” در وجودت شکل می‌گیرد و نتایجی را وارد زندگی‌ات می‌نماید که، ناکامی‌های تمام سالهای گذشته‌ات را جبران می‌کند. آنوقت تفاوت زندگی بدون عزت نفس و باعزت نفس را به وضوح احساس می‌کنی.

عزت نفس انتخاب‌های آینده‌ات را در هر جنبه از زندگی‌ات تغییر می دهد. از رشته ای که می خواهی در آن تحصیل نمایی، همسری که انتخاب می کنی، روابط ات، شغل ات و حتی نوع رفتار دیگران با شما ومیزان محبوبیت‌ات و حتی میزان موفقیت مالی‌ات را دستخوش تغییرات اساسی می‌کند زیرا تعریف تو از احساس لیاقت‌، دستخوش تغییرات اساسی می‌گردد.

خیلی فرق می‌کند بعد از ساختن عزت نفس، اهدافت را مشخص کنی یا قبل از آن!

عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را می‌سازد. حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگه‌داشته‌ای، به اندازه عزت نفس توست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفس‌ات نعمتها را دریافت می‌کنی.

تفاوت تجربه‌ات از زندگی، با عزت نفس و بدونِ عزت نفس، از زمین تا آسمان است.

ارزشش را دارد که برای ساختن عزت نفس خود وقت بگذاری و این جهاد اکبر را برپا و ادامه دهی. زیرا جهان همیشه در برابر چنین حدی از عزت نفس، فقط کرنش می کند و چاره‌ای جز آوردنِ بهترین‌ها به زندگی‌ات ندارد.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدی شادکام» در این صفحه: 4
  1. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    بنام خدائی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است .

    وقتی به مرور جلو میروم دارم درک میکنم که همه زندگی ما با تمام ابعادش را این موضوع ارسال فرکانس هست وهیچ چیز دیگه ای نیست .

    زندگی گذشته ام را که مرور میکنم پر بود از کینه ها ورنجیدن ها از اطرافیانم مردم ودولت که چقدر در حق من ظلم کردند ونمیتوانستم رهایشان کنم وزندگی کنم .

    میگفتم اگر فلانی تو شراکت نامردی نمیکرد من الان جایگاهم اینجا نبود .اگر فلان بیماری را نمیگرفتم الان طور دیگه بود زندگیم .

    اگر اون مدیر دبیرستان من را ثبت نام میکرد تو اون رشته مورد علاقه ام الان درسم را خوانده بودم وموفق بودم .

    وبینهایت از این موضوعات داشتم وتولید میشد که دستاویزی بشه برای اینکه حالم بد باشه وفرکانسی منفی استخراج بشه .

    این موضوع مثل این بود که هر بار جرعه ای سم بنوشم و منتظر بودم که طرفی که ظلم کرده نابود بشه .

    این موضوع که تمام این اتفاقات وناملایمات مصوبش خودم بود وخودم جذبش کردم اوایل خیلی ناراحتم میکرد ومثل پگ بود توی سرم و فکر میکردم بی عدالتی تا این حد .

    به مرور که با قانون آشنا شدم و موضوع فرکانس را درک میکنم میبینم مگه عدالت تا این حد هم وجود داره چقدر خداوند عادله

    هرکسی که با من هست هر کجا میروم وهر اتفاقی میفته حتی با هر برخورد ورفتاری که با من میشود حتی یک سرما خوردگی کوچک همه وهمه ربط داره به فرکانس من به کانون توجه من .

    خوب الان میفهم که این عالیه پس برعکس آن عمل میکنم ارسال فرکانس خوب

    اصلن به محث اینکه این موضوع را می پذیریم و گردن میگیریم همه چیز عوض میشه واینطوری از گذشته رها میشویم وسعی میکنیم با جدیت تمام ورودیهای ذهنمان را کنترل کنیم ونتایج خوب ببینمیم.

    ودرک میکنیم هر چیزی تو دنیا جای خودش قرار داره نه بالاتر ونه پائین تر

    واون آیه را که در سوره بقره استاد فرمودند که ما مستضعف بودیم دردنیا وبهشون میگند چرا هجرت نکردید

    خوب ما باید باید از فرکانس قبلی خودمان حجرت کنیم قرا نیست حتمن از شهری به شهری ار کشوری به کشوری برویم فرکانسمان را عوض میکنیم اگر کائنات تو اون منطقه نتونست نیاز ما را برآورده کنه خودش ما را هدایت میکنه به جائی بهتر خدای من این الان به من گفته شد من نوشتم خدایا شکرت درسته (هجرت فرکانس)این درسته

    فرکانس ما عوض بشه میتونیم هجرت کنیم به جای بهتر

    استاد سپاسگذارم بخا طر آگاهیهائی که به رایگان در اختیار ما گذاشتید .

    برگ دوم سفر شاد وپیروز باشید??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    دوست گرامی امیر حسین عزیز چقدرلذت بردم از شخصیت شما همه تلاشم ایده ال من اینه که شخصیتی مثل شما وبالاتر از این داشته باشم .ممنون از تشریح شخصیت زیباتون لذت بردم الگو شدید برای من درپناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    بنام رب عالم

    روز اول سفر

    یک نگاهی به زندگی گذشته ام که میکنم میبینم چقدر بخاطر نداشتن اعتماد بنفس چه ضربه هائی که خوردم چه قدر تحقیر شدم .

    من خیلی وقته که افرادی که تو زندگیم بهم لطمه زدند را قبل از آشنا شدن با این سایت بخشیدم .

    ولی اعتماد بنفسم خیلی پائین بود تا اینکه امسال توانستم با تهیه دوره عزت نفس وکار کردن آن فقط تنها یک دوره مرور کردن و ۵۰ درصد انجام تمریناتش حال خوبی پیدا کنم واحساس میکنم که رفتارم تغییر کرده واعتماد بنفسم بالا رفته خدارا شکر

    وچقدر درد بزرگیست نداشتن اعتمادبنفس

    استاد تواین فایل خواستند خصوصیات یک آدم با اعتماد بنفس را بنویسیم

    که من اول از گذشته خودم میگم که

    آدمی بودم که تن صدای خیلی پائین داشتم وهر جا صحبت میکردم طرف درست متوجه نمیشد ومعمولامیگفتند چی

    که این موضوع خودش باعث پائین آوردن اعتماد بنفسم میشد .

    همیشه فکر میکردم مردم ازکف پا تا موی سرم را زیر نظر دارندومشکل پیدا میکردم اگر لباسم مناسب نبود ومیرفتم بیرون بشدت نگران قضاوت مردم بودم.

    نداشتن اعتماد بنفس باعث میشد با دیگران رودروایسی کنم وحرفم را نزنم وحقم از بین برود.ودر حقم ظلم بشه .

    نداشتن این اعتماد بنفس حتی تو نوع نگاه کردن به دیگران تاثیر داشت موقع صحبت کردن سرم راپائین می انداختم اگر طرفم خانم بود که اصلا یک سمت دیگه را نگاه میکردم وای خدای من .

    موقع راه رفتن آروم وشانه هام پایین بود .

    ازوارد شدن به جمع میترسیدم احساسم بد میشد .

    توی جمع صحبت نمیکردم .

    تنها تو مجلس عزا یا عروسی نمیتونستم برم .

    برای شروع هر کاری باید یکی همراهم میشد .

    به مرور منزوی شدم وباکسی رفت آومد نمیکردم.با چند نفر محدود .

    از فعالیتهای اجتماعی حذر میکردم.

    شغلی انتخاب میکردم که کمترین ارتباط را با مردم داشته باشم .

    برای خرید کردن خلوت ترین مکان را انتخاب میکردم .اگر مغازه ای شلوغ بود صبر میکردم خلوت بشه .

    وهزاران مورد دیگه که همه اینها دستاوردنداشتن اعتماد بنفس بود .

    اگر یک انسان برعکس این موارد را داشته باشه میشود یک انسان با اعتماد بنفس با عزت نفس که خدا را شکر به کمک خداوند ودوره عزت نفس من تقریبا نزدیک هستم به این انسان و رفتارم از نظر خودم کلی فرق کرده

    وخودم را دوست دارم ‌وبرای خودم زندگی میکنم نه برا دیگران .

    بابت این هدیه از خداوند سپاسگذارم واز استاد عزیزم .این گلهای زیبا تقدیم باعشق به شما استاد

    ?????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    دوست گرامی امیر حسین عزیز چقدرلذت بردم از شخصیت شما همه تلاشم ایده ال من اینه که شخصیتی مثل شما وبالاتر از این داشته باشم .ممنون از تشریح شخصیت زیباتون لذت بردم الگو شدید برای من درپناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: