اکثر ما در کودکی به خاطر سرزنشها، تحقیرهایی و برچسبهایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است، عزتنفس خود را از دست دادهایم. به همین دلیل نیز نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم، از برپایی جهادی اکبر برای ساختن عزتنفسمان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده ساختن برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.
زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیتهای بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیتهای او خواهد بود.
امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس داشته باشی. هم نشینی این دو غیرممکن است، همانگونه که همنشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.
بدون ساختن عزت نفس، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی، دسترسی به عزتنفس غیر ممکن است.
این یک قانون است که، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن میرود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه، عذاب وجدان و بیارزشی است.
“احساس گناه” و “عذاب وجدان”، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز میشود و ساختن این باور، مهمترین مأموریت دوره عزت نفس است.
عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه و شرایط نادلخواه هستیم.
اگر “سنگربانی بهنام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه میدهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه میدهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی میسازد، که باور میکنی از عهدهی انجام هیچ کاری برنمیآیی!
اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایت داشتی، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا، خواه یک رابطه توام با عشق باشد، خواه یک کسب و کار سودآور، خانهای با امکانات عالی، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگها فاصله میبینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.
به همین دلیل است که: تمام موفقیتهای زندگی ما، روی پایهای به نام عزتنفس بنا میشود.
“احساس لیاقت و ارزشمندی”، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهمترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیتها از عزتنفس شروع میشود و ساختن عزت نفس، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.
استاد عباسمنش همیشه تأکید ویژهای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفتیتهای خود در هر برهه از زندگیشان را، حاصل تلاشی میداند که، صرف ساختن جنبهای دیگر از عزت نفس خود داشته است.
موضوع این است که، هیچ انتهایی برای عزت نفس وجود ندارد. یعنی همیشه جنبهای از عزت نفس ساخته نشده، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازهای که آن بخش کاملتر میشود، دستاوردهایمان نیز بزرگتر میشود.
با انجام تمرینات این دوره، “باور احساس لیاقت” در وجودت شکل میگیرد و نتایجی را وارد زندگیات مینماید که، ناکامیهای تمام سالهای گذشتهات را جبران میکند. آنوقت تفاوت زندگی بدون عزت نفس و باعزت نفس را به وضوح احساس میکنی.
عزت نفس انتخابهای آیندهات را در هر جنبه از زندگیات تغییر می دهد. از رشته ای که می خواهی در آن تحصیل نمایی، همسری که انتخاب می کنی، روابط ات، شغل ات و حتی نوع رفتار دیگران با شما ومیزان محبوبیتات و حتی میزان موفقیت مالیات را دستخوش تغییرات اساسی میکند زیرا تعریف تو از احساس لیاقت، دستخوش تغییرات اساسی میگردد.
خیلی فرق میکند بعد از ساختن عزت نفس، اهدافت را مشخص کنی یا قبل از آن!
عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را میسازد. حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگهداشتهای، به اندازه عزت نفس توست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفسات نعمتها را دریافت میکنی.
تفاوت تجربهات از زندگی، با عزت نفس و بدونِ عزت نفس، از زمین تا آسمان است.
ارزشش را دارد که برای ساختن عزت نفس خود وقت بگذاری و این جهاد اکبر را برپا و ادامه دهی. زیرا جهان همیشه در برابر چنین حدی از عزت نفس، فقط کرنش می کند و چارهای جز آوردنِ بهترینها به زندگیات ندارد.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD456MB38 دقیقه
- فایل صوتی «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه35MB38 دقیقه
به نام خدای بخشایشگر
سلام سلام
من دوباره اماده سفر شده ام و با امادگی بیشتری از قبل امده ام تا سفرم را با دیدن کامل زیبایی ها و درک بهتر اگاهی ها و عمل کردن به اگاهی ها از همون لحظه ای که درکشون میکنم تا پایان زندگیم، شروع کنم اینبار با تعهدی بزرگتر امده ام تا با تمرکز بیشتری زیبایی های سفرمو پیدا کنم و با قاطعیت بیشتری ایمانمو نشون بدم باورشون کنم و نتایجمو لمس کنم با نتایج خودم، خودم و ایمانم را محک بزنم
اینبار با انرژی بزرگتری استارت زدم و توی مسیری هستم که به لطف خدای مهربانم خودمسیر سراسر انرژی نامحدودِ و انرژی اول کارم هی بزرگتر میشه هی تجدید میشه و برای منو تعهدم و همچنین عمل کردنم، قوت قلبیم بیشتر و بیشتر میشه خدایا بی نهایت بار ممنونم ازت بخاطر همه چیز بخاطر بی نهایت نیروی خیر در جهان که هرچقدر بیشتر بهت نزدیک میشم بدی و زشتی ها رو نمی بینم سپاس گذارم ازت
اولین سفرنامه از سفرم
دوست دارم نکات مثبت این سفرنامه و اگاهی هاشو بنویسم و رد پای اولمو از خودم بجا بذارم که یادم نره کجا بودم و بکجا ها رسیدم.
سعید عزیزم مهمترین عامل پیشرفت در هر جنبه ای داشتن خود ارزشمندی و خودباوری است که عزت نفس و اعتماد بنفسم میگن بهشون
خودارزشمندی اینکه ما یه عشقی نامحدود در درون خودمون پیدا کردیم که دیگه نیازی به بقیه نداریم همون چیزیه(روح)که پارهای از خداست و خدا همه زیبایی ها، نعمت ها، فراوانی ها و ثروت هاست درواقع وقتی این حس خودارزشمندی رو از دورن خودمون نه بیرون از خودمون از دورن خودمون پیدا می کنیم
در این صورته که به منابع نامحدود الهی دسترسی داریم و نیازمند هیچکسی نیستیم زمانیکه به ارزشمندی خودمون میرسیم لیاقت رسیدن به بهترینا در درونمون ایجاد میشه خودمون رو از هر خواسته ای بزرگتر میدونیم و مطمئنیم که میرسیم بهش چون ما اومدیم که فقط لذت ببریم از این جهان قدم اول از رسیدن به عزت نفس بالا اینکه بقیه را که یروزی تهمت زدن بهمون بد گفتن ضایع کردن مارو از درون خردکردن و تو سرمون زدنو ببخشیم چرا که اونام دارای عزت نفس پایینی بودن و میخواستن خلا درونیشونو با مسخره کردن دیگران با احساس جلب توجه کردن دیگران به خودشون پر کنن
ولی غافل از اینکه این خلا فقط با احساس خودارزشمندی پر میشه احساسی که نیازه تا اخرین روز عمرمون روش کار کنیم هر دفعه که به احساس لیاقت و ارزشمندی بیشتری دست پیدا میکنیم بیشتر به خواسته ها و ارزو هامون میرسم الان که فکر میکنم، من خودم قبلا ادم تودار و خجالتی بودم حتی در مدرسه که فقط با یکی دو نفر ارتباط خوبی داشتم خجالت میکشیدم با شاگرد زرنگای کلاسمون حرف بزنم چون خودمو پایین تر از اونا میدیدم بخاطر همینم نمی تونستم به درسم برسم مشغول کارای الکی دیگه ای میشدم که سریع از یادم بره دلیل اصلیشم تحقیرای معلمانمون و خانواده بود که هی تحت فشار قرار میدادن به درس خواندن و هرجا یذره بد عمل میکردم عزت نفسمو خرد میکردن ..
اولین قدم داشتن عزت نفس، بخشیدن این افراد هست تا بتونی خودتو رها کنی بتونی این سنگها رو از پات جدا کنی و با سرعت بیشتری مسیرتو طی کنی و مطمئن باش که 95 درصد و بیشتر افراد جهان این مشکلو دارن و اونایی که دوست دارن خودشونو به بقیه ثابت کنن دیگران رو تحقیر کنند اونا ناخودآگاهانه دارن این عمل رو انجام میدن راهی که تو باید پیش بگیری اینکه هرروز شخصیت خودتو ترمیم کنی از تمام جنبه ها و عزت نفستو قوی کنی
حالا میخوام چنتا از ویژگی های افرادی که اعتماد بنفس بالایی دارندو بنویسم
1- براحتی کارهایی که از نظر خودشون درسته رو انجام میدن و هیچ ترس و نگرانی از حرف مردم ندارند
2- براحتی میتونن در هر جمعی چه سه نفر چه هزار نفر صحبت کنند و نظرشونو بگن بدون توجه به رای های منفی یا مثبت
3- براحتی میتونن درست را از غلط تفکیک کنند و در صورت نیاز اعلامش کنند
4- صاف و ایستاده قدم برمیدارند سرشون همیشه بالاست از هیچکسی خجالت نمی کشند
5- لباس هایی مرتب و آراسته میپوشند و همیشه بخودشون اهمیت بیشتری قائلند
6- براحتی موفقیت های خودشونو خوبی های خودشونو در کل نکات مثبت خودشونو بدون توجه به بقیه بیان می کنند
7- همیشه بهترین هارو برا خودشون میخوان و لیاقت داشتن بهترینارو دارن با احترام به بقیه
8- به راحتی در مقابل درخواست های بی جا نه می گویند و رد میکنند حالا هرکسی که میخواد باشه
9- برای خودشون خوشحالیشون حس خوبشون پول خرج میکنند و راضی هستند از زندگی که دارند
10- چون هیچکس و هیچ چیزی را مهمتر از خودشون نمی بینند اکثر تصمیمات خودشونو عملی میکنند
آدما وقتی شروع می کنند به پرسیدن سوال های خوب از خودشون و جواب دادن به این سوالا کلی پیشرفت میکنند به درون خودشون آگاه تر میشن همیشه باید این سوالو از خودمون بپرسیم که الان اعتماد بنفسمون در چ سطحی هست؟ چقدر تونستیم مثل افراد با اعتماد بنفس باشیم که خداروشکر من کم کم دارم بهشون عمل میکنم و چندبار شرایطی پیش اومده که خودمو محک بزنم مثلا قبلا که یکوچولو داشتم روی اعتماد بنفس و عزت نفسم کار میکردم بخدا گفتم که خدایا شرایطشو جور کن خودمو محک بزنم و یک هفته بعد به یک گردهمایی و مسابقه ای هدایت شدم توسط دستان خداوند که باعث شد در یک سالن بزرگی روی سن برم و برای دانشجویان و اساتید هم رشته خودم از ایده کاری ام حرف بزنم خیلی حس خوبی بود اولین بارم بود و دقیقا فهمیدم کجای کارم با اینکه یکوچولو ترس داشتم ولی خداروشکر از نظر خودم قابل قبول بود برگردیم به ادامه کامنتمون …
مهمترین چیزی که میتونه حس خودارزشمندی رو از ادم بگیره داشتن احساس گناهه
عوامل متعددی وجود دارن که باعث میشن احساس گناه شکل بگیره ولی باید توجه داشته باشیمم که احساس گناه و اعتماد بنفس به در یکجا جمع نمی شوند درسته ما در جهان مادیمون صفر و یک نداریم سیاه و سفید مطلق نداریم این دو هم همینطوری هستند ولی با بیشتر کار کردن روی خودمون احساس گناه وجودمون را باید کوچک و کوچکتر کنیم چرا که نجواهای شیطانی هم در صورت نبود اعتماد بنفس از احساس گناه سواستفاده کرده و هی این احساس رو در وجود ما بزرگترش می کنند
احساس گناه داره بما میگه که ما انسان های ارزشمندی نیستیم خدا مارو دوست نداره با کوچکترین خطایی گناه بزرگی برا ما ثبت میشه و …
ولی اینطوری نیست، کسی که احساس گناه داره نمی تونه موفق بشه
ما باید بتونیم دیدگاهمونو نسبت به اشتباهاتمون عوض کنیم و اینی که هستیم را تغییر بدیم باید ریشه اصلی احساس گناه را در وجودمون پیدا کنیم در این صورته که راحتر میشه بهش غلبه کرد احساس گناه و عدم خودارزشمندی یک ترمز واقعیه که مانع رسیدن ما به خواسته هامون میشن
خیلی از ماها از خودمون انتظارات بیجایی داریم انتظار داریم که هیچوقت اشتباه نکنیم تمام رفتارهامون درست باشه و … همه اینا دارن بما هینت میدن که ما خدارو خوب نشناختیم و قوانین خدارو خوب درک نکردیم چرا که احساس گناه در افراد اااونارو بیشتر به سمت گناه و تکرار اون عمل ها هدایت میکنه باید بتونیم خودمونو ببخشیم ارزشمندی خودمونو پیدا کنیم بتونیم دیدگاه بهتری از خودمون ارزش هامون داشته باشیم که بما احساس بهتری بده
چنتا از راهکار هایی که به ذهنم اومد تا راحتر این احساس گناه را از خودمون دور کنیم را می نویسم
1- بی توجهی کردن به حرفای بقیه و سعی کنیم بیشتر با خدای خودمون در ارتباط باشیم
2- ایا همه گفتن کارمون اشتباهه؟ اصلا اون اشتباه بودن از کجا میاد؟ به چراش فکر کنیم
3- تصورکردن آینده در بهترین شرایط و غرق در تجسممون شدن باعث میشه که انگیزه سوزانی در ما ایجاد بشه
4- انجام کارهایی که در مواقع احساس گناه شدید اونو فراموش کنه و کم کم به شادی برسونه خودشو
5- سپاس گذاری از نعمت های زندگیش و فکر کردن به سازو کار جهان
6- خواندن قران و تفکر عمیق روی آیه های تاثیر گذار : فتبارک الله احسن الخالقین – انا لله و انا الیه راجعون
7- توجه زیاد به داستان های قرانی مثلا موقع افرینش همه فرشتگان به انسان سجده کردن
8- به خودش اجازه بده تا گذشته را جبران کنه و بتونه درس بگیره وگرنه اینکار یک شبه انجام نمیشه و با پای فشاری به آن احساس گناه بیشتری میاد
9- توبه کردن از اشتباهاات گذشته که خداوند بسیار توابه
10- پیدا کردن الگوهایی که گناه های بزرگ مرتکب شدن(حالا به ضم جامعه) بعدش تونستن به زندگی برگردن و خودشونو ببخشن
در واقع مشکل از جایی شروع میشود که اکثر افکار و باورهایی که از جامعه خانواده و … بما رسیده فقط قبول کردیم بدون اینکه حتی یکبار ارزیابی بکنیم، برعکس خودمونو با اونا ارزیابی میکنیم و بیشتر توی چاه و دام شیطان و باورهای اشتباه می افتیم
در صورتی که خود قران فرموده با تعقل و تفکر به مسئله ای برسید یا کورکورانه دین پدرانتان را دنبال نکنید یا مثل حضرت ابراهیم باشید که از شک به یقین رسید و درخواست زیبایی که از خدا داشته برا اینکه ببینه چطور مرده ها زنده میشن خدا میگه مگه بمن شک داری؟ میگه نه فقط میخوام قلبم آرام تر بگیره چقدر زیباست چقدر پند اموزه و داره بهمون میگه که اصل چیه نه اینکه با چنتا حرف جامعه توی دام بندازیم خودمونو
حالا سوال اینکه عذاب وجدان چیه اصلا کی تعریفش کرده چرا برای ما احساس گناه بوجود میاره و مانع رسیدن ما به اصل خودمون میشه مانع رسیدن ما به خواسته هامون میشه
عذاب وجدان یک نوع فرهنگه که در جوامع شکل گرفته برای همین این فرهنگ در جوامع مختلف متفاوته
مسئله اینجاست که گناه از عذاب وجدان سرچشمه میگیره عذاب وجدانی که در سراسر جهان یکسان نیست و از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوته خیلی مثال میشه زد از ورژن های مختلف عذاب وجدان ها و اینکه مردم هر جامعه ای اون عذاب وجدان رو پذیرفتن در حالی که شاید کارهایی که برای مردم ژاپنی یا اروپایی عادیه برای مردم ایرانی گناه باشه و بالعکس
یکی از جنبه های موفقیت دیدگاه جهانیه به موضوعات مختلفه، اون چیزی که برای ما گناهه برای بعضی از افراد جهان خوشحالیه و حتی فرهنگ های بقیه نقاط جهان هم با هم متفاوته تنها ایران نیست بخاطر همینه که اکثر مردم جهان خودارزشمندی رو درون خودشون نمی تونن پیدا کنن در حالی که در مورد گناه در قران کامل توضیح داده شده در قران بزرگترین گناه شرک به خداوند معرفی شده در حالیه که جوامع ما اینو گناه نمی دونن جالبه اکثرا نمی دونن شرک چی هست و تا پای جون روی باورهاشون وایسادن بدون هیچ تحقیقی بخاطر همین موضوعاته که باید به فرهنگ هامون شک کنیم اصول درستی برای خودمون بچنیم و مطابق اونا زندگی کنیم
یسری از خطاها بوجود اومدن و به تابع اونا پیشرفت های بزرگیم رخ داده است مهم اینکه بتونیم از اشتباهاتمون درس بگیریم و تکرارشون نکنیم
مثلا در مسیر درک قانون و ساختن باور ها همه ی ما هدایت شدیم و هیچکسم از اول مسیر باورهای خالصی از موضوعات نداشته و نداره در اول مسیر این طبیعیه وقتی که روی خودمون کار کنیم به تضادهایی برخورد کنیم چون اون تضاد هام نتیجه افکار ما بودن که اومدن و درمسیر تکاملمون بودن ولی مهم اینکه ازشون درس یاد بگیریم بتونیم ازشون در جهت ساختن باور های قوی استفاده کنیم وگرنه اینطوری نیست که برای موفق شدن و ثروتمند شدن حتما باید تضادی باشه!! نه اتفاقا چیزایی که راحت بدست میان نشان دهنده خالص بودن اون جنبه ای از باورهامونه که باید حواسمون به اونا هم باشه و تقویتشون کنیم حالا اگر تضادی بیاد نشان دهنده یک ترمزیه که باید حلش کنیم و ازش درس بگیریم
این موضوع رو هم دوست داشتم اینجا بگم که خودارزشمندی ما عزت نفس ما اونقدر ارزشمنده که لایق رسیدن به هر موفقیتیه اینجوری نیست که حتما باید پامون در مسیر به سنگ بخوره بعد لیاقت رسیدن به خواسته در ما ایجاد بشه نه همه چیز براحتی اتفاق میفته اگر سنگیم باشه بخاطر باورهای مخرب خودمونه باید کنارش بزنیم و ادامه بدیم
وقتی ما در ارتباط با منبع باشیم در مدار درست باشیم اصولا اتفاقات بدی را نباید تجربه کنیم برا همین بیشتر خیالمون راحته ارامش بیشتری داریم جهان بیشتر بما کمک میکنه احساس خوب خودمونو اکثر موقع ها نگه می داریم باید حواسمون به احساسات بدمون باشه باید به ذهنمون یاد بدیم که اگه احساس بدی داشته باشیم سریع بهمون هشدار بده که احساس بد = اتفاقات بد و احساس خوب = اتفاقات خوب این قانون کل هستش این هسته اصلیه این چیزیه که بخاطرش اومدیم تا خودمونو راحتر تجربه کنیم خدارا بهتر بشناسیم در این جهان مادی هزاران هزار نمونه میتونیم پیدا کنیم که قانون داره درست و دقیق عمل میکنه
خداروشکر بخاطر همه احساست خوبمون
خداروشکر بخاطر سعی کردنم در بالا بردن توانایی کنترل ذهنم
دوستون دارم استاد خانوم شایسته و بچه ها
امیدوارم هرکجا هستین شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
خدارو شکر جلسه عالی و مفیدی بود این انگیزه رو در من ایجاد کرد که یک قران باخطی روان و ترجمه دار تهیه کنم و خودم روی آیات تعقل کنم خودم به آیات و نکات طلایی برسم باعث بشه باورهامو تغییر بدم خداوند چه زیبا تو قران گفته که هیچکس نمی تونه توی سرنوشت و زندگی دیگری تاثیر بذاره ظلم فقط و فقط به نفس خویش است با ایمان قوی به خداوند باید این ظلم ها را از نفس خود دور کنیم چرا که نه کسی میتونه این عمل را در حق ما انجام بده و نه کسی میتونه ظلمی که در حق ما شده (از جانب خودمون) برا ما پیش خدا آمرزش و مغرت بخواد چرا که خدا توبه پذیرنده مهربان است پس همه چیز بر نفس ما از خود نفس ما هست این فرکانس های ما هستند که لحظه به لحظه زندگی ما را رقم می زنند با کتاب آسمانی خداوند می تونیم فرکانس های درستی به دنیا بدیم و با ایمان و باور های توحیدی بدون ترس و نگرانی در مسیر و فرکانس خداوند قرار بگیریم.
سپاس فراوان از استاد عزیز
قدم دوم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گل و دوستان خوب
شکر خدا من سفر نامه رو شروع کردم با اینکه اولین روزمه چنان تعهدی در خودم میبینم که میتونم قله اورستو فتح کنم تا حالا همچین احساسی نداشتم. من به سوال دوم استاد در قسمت دوم فایل اعتماد بنفس چیست در دفترم جواب دادم آنقدر از جواب خودم لذت بردم که بدون معتلی تصمیم گرفتم در سایت به اشتراک بذارم و بقول استاد هرچقد انرژی خوبو گسترش بدیم خودمون هم بیشتر از اون انرژی خوبه دریافت خواهیم کرد.
جواب سوال(عینا همونی که تو دفترم نوشتم):
همانا خداوند مهربان و بخشنده است خدایی که فرمانروای تمام کائنات و جهان است وقتی خداوند برای بندگانش این همه نعمت داده تا شاد و موفق زندگی کنند وقتی خداوند این همه قانون های ساده را در جهان تنظیم کرده تا علاوه بر زندگی دنیوی زندگی اخروی و ابدی انسان هم بهترین باشد وقتی خداوند این همه در کتابش تاکید کرده که محزون و ناراحت نباشید و برای گناهی که انجام دادید توبه کنید و براه مستقیم باز گردید وقتی خداوند تمام درهای خوشبختی و نعمت را در همه حال برای انسان گشوده دیگر لازم نیست خودمان را سرزنش کنیم چرا که انسان به زیبایی ها گرایش دارد و این زمانی اتفاق می افتد که انسان از وجود خودش لذت ببرد و این دقیقا مخالف احساس گناه است هیچوقت نباید فراموش کنیم که این وعده خداوند است و قانون جهان، که لحظه به لحظه زندگی خود را خودمان رقم میزنیم وقتی ثانیه به ثانیه زندگیمان در دست خودمان است پس دیگر نیازی نیست که نگران چیزی باشیم چرا نباید خودمان را دوست داشته باشیم وقتی که خداوند ما را دوست دارد اصلا مهم تر از همه مگر ما از وجود خدا نیستیم؟ مگر خدای یکتا از وجود خودش بر روح ما ندمیده؟ همگی از وجود خداییم و خدا خود را بخاطر خلق انسان عالی مقام تشویق و تحسین کرده است چرا که انسان اشرق مخلوقات است پس لزومی ندارد آدمی با احساس گناه از خواست خدا که همان خوشبختی برای انسان است مخالفت کند کینه و حسادت و درد و غم را باید بیهوده بدانیم و آن ها را فراموش کنیم تا با این کار قلبمان مملو از شادی خوشبختی مهربانی و بخشندگی و زیبایی باشد من خود را دوست دارم و دوست خواهم داشت چراکه من از وجود خدا هستم و اجازه نمی دهم افراد ناآگاه باعث تعضیف اعتماد بنفسم و روحم بشوند چراکه آنها توجه نمیکنند که من جزی از خدا هستم و خدا جزی از همه ی ماست و همه از یکدیگریم و همه جزی از هم هستیم و من خود و تمام اجزای وجودم را دوست دارم و خواهم داشت.
خدایا شکرت
سلام سفرنامه داره فایل های استاد رو مرور میکنه و بترتیب چیده شده تا با تعهد زمان بذاریم روی اون ها و باورشون کنیم و هزارن نکته داره که قبلا ما از همون فایلا درک نکردیم ولی با اینکار به درک بالایی میرسیم و یه موفقیت همه جانبه هست اگر عمل کنیم
سلام خانوم پرورش خیلی ممنونم از کامنت شما واقعا دستی از دستان خدا شدین برای من تا خودمو بخودم یاد آوری کنم
دیروز عصر که این کامنت را نوشتم و از تک تک نکاتی که از فایلا های اعتماد بنفس نوشته بودم همراه با چیزایی که خودم میدونستم و تجربه کرده بودم تلفیق کردمو نوشتم شاید نزدیک سه ساعت طول کشید و بنظر خودم بهترین کامنت رو نوشته بودم و منتظر تایید استاد هم بود
ولی وقتی شب که کامنتم تایید شده بود و روی سایت قرار گرفته بود خبری از تایید استاد نبود(لایک)
خیلی سعی کردم بفهمم کجا رو درست درک نکردم چی باعث شده کامنت منم بین بهترینا قرار نگیره و خدا گفتم اگه اعتماد بنفس و عزت نفس من اینی باشه که نوشتم پس یعنی نتونستم در حد خودم روش کار کنم یکم حالم گرفته شد و دیشب کلی گریه و دعوا داشتم با خدای خودم با کلی درخواست و سوال …
درست همون لحظه بود که انگار یکی هی بهم میگفت ادامه بده ادامه بده ادامه بده
و منم بهش میگفتم خدایا این همه درخواست دارم ازت اینهمه باهات حرف زدم بعد فقط بهم میگی ادامه بده؟
بقیش یادم نیست انگار خوابم برده بود
امروز که اومدم این کامنت شمارو دیدم و همچنین کامنت دوستمون خانوم نفیسه محمدی که بالای کامنت من هست فهمیدم شما دستی از طرف خدا هستین که زیبایی های مسیر رو نشونم بده و خانوم محمدی دستی شدن تا ایرادهامو در این مسیر بهم یادآوری کنه
آره اون خدای من بود که ازم میخواست ادامه بدم
و منم ادامه خواهم داد مسیر تکاملیمم با لذت طی کنم
خداروشکر میکنم بخاطر تک تک نشانه هاش هیچ چیز بدی در این دنیا وجود نداره واقعا …