«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 1

عزت نفس یعنی فارغ از عوامل خارجی به حس ارزشمندی و لیاقت برسیم

یعنی احترامی که برای خودمون و دیگران قائلیم

یعنی ارزشی که برای خودمون و دیگران قائلیم

یعنی نگاه و دیدگاهی که نسبت به خودمون داریم

این واقعیت داره که که هر افکار گفتار و اعمالی که در رابطه با بقیه داریم نشات گرفته از درون و ارزشیه که ما در درونمون احساس میکنیم

خیلی از ماها از چهرمون خجالت میکشیم چون به اون حس ارزشمندیه نرسیدیم و ارزش واقعی یک احساس درونیه

چیزی فراتر از مادیات امکانات رفاه خانواده داشته یا نداشته هاست

خیلی از ماها خودمونو بد میدونیم و بقیه رو خوب میدونیم

خودمونو گناهکار و همه رو درست کار میدونیم

خودمونو وابسته و همه ی رو مستقل میدونیم

خودمونو زشت و بقیه رو زیبا میدونیم

خودمونو بی کلاس و همه رو باکلاس با رفتارهای سنجیده میدونیم

این دسته از افراد که همه رو خوب میدونن ولی خودشون بد میبینن عزت نفس کمی دارن چون توی بقیه

توی جامعه

توی تقلید سبک زندگی بقیه

توی تقلید گفتار و اعمال بقیه

توی جلب رضایت بقیه

توی دنبال توجه گشتن برای خودشون

توی پول

توی هرچیزی جز درونشون دنبال احساس ارزشمندی و لیاقت میگردن

یک عده دیگه هم هم خودشونو بد میبینن هم بقیه رو

ایراد گیر هستن

چون اونجور که باید دوست داشته نشدن اونجور که باید تشویق نشدن اونجور که باید تربیت نشدن

توی هرچیزی دنبال ایراد میگردن

توی زندگی توی جامعه توی اطرافیان توی اعضای خانواده توی سیستم آموزشی دنبال ایراد میگردن و دائم در حال اظهار نظر کردن و قضاوت و غیبت درمورد بقیه ان

این افراد چون دوست داشته نشدن نمیتونن درست کسیو دوست داشته باشن چون توی هرچیزی ایرادی میبینن و اون ایراد مانع تجربه ی روابط و زندگی فوق العاده میشه در نتیجه این افراد با باورهای نادرست زندگی نادرستی تجربه میکنن و بخاطر اینکه بهشون حمله نشه زودتر به بقیه حمله میکنن و ایراد میگیرن و این افراد کمال گرایان افراطی تلقی میشن

نمیتونن خودشون شرایط اتفاقات افراد رو همونجور که هست بپذیرند

نمیتونن ایراداشونو بپذیرن

افراد دیگه عزت نفس ندارند خودشو خوب میبینن همه رو جز خودشون بد میدونن

اونوقت هرکاری میکنن که اون نظر ایده آل از نظر خودشون و تجسم ذهنیشونو اجرایی کنن و بهش برسن

و توی این مسیر حتی ممکنه بقیه رو بکشن یا زجر بدن یا شکنجه بدن

چون معتقدند که من خوبم و ادمای بدو باید از بین ببرم یا از گناه پاکشون کنم یا تطهیرشون کنم

این افراد توی تاریخ هستن میتونین نمونه هاشو توی زندگی امروزه یا جنجالها و وقایع تاریخی ببینید

ولی افرادی که عزت نفس بالا دارند هم خودشونو خوب میدونن هم بقیه رو خوب میدونن

هم خودشونو دوست داشتنی میدونن هم بقیه رو دوست داشتنی میدونن

اونا معتقدن همه ی ادما خوبن ولی ممکنه اشتباه کنن اونا با اونایی که اشتباه میکنن ممکنه قطع رابطه کنن اما از کسی متنفر نیستن و کینه نمیگیرند چون انسانیت رو جور دیگه برای خودشون معنی کردن

و شخصیتو از ظواهر،مادیات،قیافه و لباس و ماشین و خونه وموبایل و محل سکونت و اصالت و فامیل و خانواده و تحصیلات و گذشته ی آدما جدا کردن و انسان رو قسمتی از رب میبینن و از چیزی خجالت نمیکشن

و بقیه رو هم خجالت زده نمیکنن

چون ارزشمندیو در درون خودشون پیدا کردن میتونن ارزش بقیه رو هم ببینن

و بخاطر هیچ کدوم از داشته ها و نداشته ها دروغ نمیگن و منکر حقیقت نمیشن

در نتیجه وقتی ما دیگه از داشته ها و نداشته هامون خجالت نکشیم و هرروز کم کم این احساس خجالتو توی همه ی جنبه های زندگیمون از بین ببریم کم کم به احساس خوب میرسیم و با احساس خوب به اتفاقات خوب میرسیم

اون احساس خجالتی که نسبت به خودمون ظاهرمون خانوادمون شهرمون و در کل داشته هامون داریم باعث میشه ما درمورد همه ی این موارد به بقیه دروغ بگیم و منکر حقیقت بشیم و هویت جدیدیو واسه خودمون بسازیم

اینجوری فرسنگها احساس بی ارزشی میکنیم چون هم از خودمون دور شدیم چون هم دروغ گفتیم در نتیجه احساس بد با هر دروغ بیشتر میشه

بماند استرس فاش شدن ماجرا و واقعیات هم به دوش خواهیم کشید همه ی اینها فرکانس افتضاحی میسازه که بیشتر ما توی موقعیت هایی قرار میگیریم که دروغ بگیم افراد ظاهربین و تهی رو جذب خودمون میکنیم و احساس بد=اتفاق بد

یکی از چیزایی که من خیلی خجالت میکشیدم محل تولد پدرم و فامیل هامون بود

با اینکه من خودم توی شهر بزرگ متولد شدم و سالها ساکنم ولی قسم میخورم تا همین یک هفته پیش خجالت میکشیدم بگم پدرم روستایی بوده

با اینکه بابام الان به مقام خیلی بالایی از اعتبار ،شغل ،رفاه رسیده و خودش از این مسئله نه تنها خجالت نمیکشه بلکه حتی تضادی برای موفقیت هاش میدونه اما من دید خیلی افتضاحی به این موضوع داشتم و روستایی بودنو یک بی کلاسی و بدترین چیز ممکن میدونستم اونم بخاطر اینکه قبل از اینکه به سن 19 سالگی برسم توی محیط مدرسه هروقت میخواستن کسیو از نظر گفتاری و اعمالی تخریب و تحقیر کنن بهش میگفتن دهاتی یا روستایی

یا اینکه از این متنفر بودم که پدر و مادرم سالی یکی یا دوبار به روستاشون سر میزنن

یا از اینکه عموهای مادرم توی روستا ساکن بودند واقعا واسم عذاب دهنده بود

انقدر افکار بیمارگونه ای داشتم که انسانیت و شخصیتو رها کرده بودم به محل زندگی چسبیده بودم

امروز که آمار سال 1395 رو دیدم که 21 میلیون روستایی هستن گفتم پس فردا اگه ساکن شهر شدن بچه هاشون باید یک عمر غصه بخورن که چرا بابا و مامانشون توی شهربزرگ متولد نشدن ؟ یا چرا فامیل شهری ندارن؟

بخدا الان موقع تایپ خودم از خنده مردم نوجوونیه و نادونی یعنی چیزایی که من ازشون خجالت میکشیدم که واقعا هیچ ربطی نه به خودم نه به زندگیم داشت و هیچ تاثیری هم توی زندگیم نداشته

انشالله اولین دوره که ازتون تهیه میکنم دوره عزت نفس

باشه

در جستجوی ارزش واقعی خود شاد خوشبخت و ثروتمند باشید

اولین روز این سفر پربرکت

من به هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی کسیو به سمت خوشبختی یا بدبختی ندارم

من با کمک کردن به دیگران دارم به خودم کمک میکنم

حاصل کمک من به هر فردی نتیجه ی باور های اوست

وقتی من در مدار درستی باشم اصولا اشتباهی انجام نمیدم چون هدایت یافته ی الله هستم

چیزی تحت عنوان حق الناس وجود نداره چون خداوند قدرت ساختن زندگی هرکسیو سپرده به خودش توانایی تغییر هرکسیو درون اون آدم آفریده

خداوند بندگانشو محتاج و نیازمند به من نیافریده

هیچ کس توانایی ستم کردن به کسی دیگه رو نداره مگر اون شخص باور کنه و قبول کنه و بخواد که مورد ستم قرار بگیره

من نه میتونم کسیو خوشبخت کنم پس نیت کمک کردنم اگه تغییر سرنوشتشه کاملا اشتباهه اگه من الکی از یکی تعری ف و تمجید میکنم که سرنوشتش تغییر کنه مورد قبو کسی قرار بگیره همش اشتباهه چون خوشبختی مورد قبول واقع شدن هر کس در گرو باور ها و فرکانس های خودشه

حتی من نمیتونم کسیو بدبخت کنم اگر من به کسی حسادت بورزم اگه بد کسیو بگم اگه بخوام کسیو از چشم کسی بندازم اگه غیبتشو کنم قضاوتش کنم تهمت بزنم بازم نمیتونم بدبختش کنم چون بدبختی اون ادم در گرو باورها و فرکانس های خودشه نه حرفهای من

پس من نمیتونم سرنوشت کسیو به سمت خوشبختی یا به سمت بدبختی تغییر بدم ولی باور های اون ادم میتونه

و اینجوری هم نیست وایسم قضاوت کردن تهمت و غیبت دروغ بگم به بقیه افراد چون با هر کدوم از این کارها من به این چیزا توجه کردم و وارد مدارشون شدم و از منبع الهی و اصل خودم دور شدم

وقتیم که از اصل خودم دور بشم از مدار ثروتمندی سعادتمندی خوشبختی سلامتی خارج میشم و به مدار های پایین تر افول میکنم

پس با این دیدگاه میتونم تمرکز ۱۰۰ درصدمو بذار روی خودم و خواسته هام

و باور کنم و باور کنم و باور کنم من فقط میتونم خودمو تغییر بدم و باور کنم و باور کنم و باور کنم من فقط توانایی خوشبخت کردن خودمو دارم و ناتوانم از خوشبخت یا بدبخت کردن دیگران

من تعهدی که ۲۵ فروردین دادمو زیر پا گذاشتم

برای همین برگشتم از اولین روز سفرنامه شروع کردم…

ویژگی یک فرد با اعتماد به نفس بالا چیست؟

ویژگی های باطنی:

با خودش در صلحه

خودتخریب گر یا دگرتخریب گری نمیکنه

شنونده خوبیه

به دونسته هاش عمل میکنه

کسیو مورد تمسخر قرار نمیده

کسیو مورد قضاوت قرار نمیده

غیبت و بدگویی پشت سر دیگران نمیکنه

موفقیت دیگرانو تحسین میکنه

خودشو پذیرفته و جلوی بقیه از خودش بد نمیگه

دروغگو نیست در هرشرایطی حتی در مواقعی که ضررشه هم صادق و راستگوست

جلوی هیچ کس دولا راست نمیشه چون به ربوبیت الله باور داره و همه رو از بینهایت دستان خدا میبینه

هیچ ادمی چه ثروتمند چه مشهور براش خاص نیست

همه چیز براش دست یافتنیه

حسادتشو کنترل میکنه و تبدیل میکنه به تحسین

چیزیو به کسی ثابت نمیکنه

دفاع بیهوده نمیکنه

میدونه هرکسی در هر جایگاه و شرایطی که هست در درست ترین موقعیتشه

در برابر ناخواسته ها اعراض میکنه

در برابر اعمالش ذهن وکیلی داره و از بدترین چیزا چهارتا ویژگی خوب میکشه بیرون

برای اهدافش حاضره بها بپردازه

عمل گراست و عمل میکنه و عمل میکنه و عمل میکنه و عمل میکنه به دونسته هاش

خوب گوش میده و خوب عمل میکنه عمل میکنه عمل میکنه

با کسی رقابت نمیکنه

متعهده

برای اینکه ثابت کنه خوبه کسیو تخریب نمیکنه

عاشق خودشه عاشق خدای خودشه

اشتباهاتشو میپذیره و از اینکه بگه اشتباه کردم ابایی نداره

به راحتی در برابر خطاش عذر خواهی میکنه

هر گفتار و اعمال و کردارش سنجیده اس

حرف هایی با بار مثبت میزنه یعنی اصلا اهل فحش و ناسزا نیست

درمورد خواسته هاش صحبت میکنه نه ناخواسته هاش

مقایسه نمیکنه

ویژگی های ظاهری:

از بی آرایش بودن نمیترسه

خودشو ساده دوست داره همونجوری که هست دوست داره

قیافشو تیپشو با کسی مقایسه نمیکنه چون باور داره هر نقاشی خوشگلیای خودشو داره

نه جلو بودن نه عقب بودن خودشو ذکر نمیکنه چون باور داره جای درستیه

لباس شیک ساده میپوشه نه اجق وجق

از عطر خوبی استفاده میکنه و بهداشتو تمیزیو رعایت میکنه

سبک سرانه عمل نمیکنه

دنبال جلب توجه نیست

لبخند روی لباشه

همیشه با انرژی و لبخند میبینیش

حد و حدود خودشو میدونه

خودشو خوشگل میدونه

خودشو زیبا میدونه

با سلام خدمت دوستان گرامی

فرد با اعتماد بنفس بالا

۱-هر اتفاقیو به نفع خودش برداشت میکنه

۲-در همه ی شرایط صادق و راستگوست

۳-درمورد همه چی اظهار نظر نمیکنه

۴-اشتباهشو راحت میپذیره و به راحتی میگه اشتباه کردم

۵-وقتی چیزیو نمیدونه فیلم بازی نمیکنه که مثلا من خیلی حالیمه رک و راست میگه نمیدونم

۶-به میزانی که اعتماد بنفس داره قضاوت و غیبت نمیکنه

۷-میپذیره تضاد همیشه هست

۸-دنبال رضایت و تایید دیگران نیست

۹-شنوای خوبیه

۱۰-در برابر انتقاد واکنش تهاجمی نشون نمیده

۱۱-اشکش دمه مشکش نیست

۱۲-از چیزی که هست خجالت نمیکشه

۱۳-از وضعیت خانوادگی و فامیلیش خجالت نمیکشه

۱۴-شمرده حرف میزنه و تحمیل گر نیست

۱۵-صحیح و شیک و تمیز لباس میپوشه

۱۶-دنبال جلب توجه نیست

۱۷-در همه چی متعادل رفتار میکنه حتی درپوشش و در رفتار و…

۱۸-به درونش گوش میده نه به حرف دیگران

۱۹-احساساتی با قضایا برخورد نمیکنه

۲۰-خیلی خوب اعراض میکنه در برابر نادلخواه ها

صاحبه ى عزیز از خواندن دو دیدگاه شما نهایت لذت رو بردم خیلى عالى نوشتید

انشالله به فراسوى اهدافت برسى دوست عزیزم