«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 134

باسلام.چندتا سوال که بعد از گوش دادن قسمت چهارم اعتماد به نفس برام پیش اومده اینه که 1٫اگه هر چی به خدا التماس کنیم فایده ای نداره،پس این که خداوند در قرآن می فرماید:وقال رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ.برای چه منظوری اومده؟

2٫متوسل شدن به اءمه ومعصومین یعنی چی؟وقتی میدونیم که قدرت مطلق خداست واینکه باید بدون واسطه مستقیما از خودش بخوایم…

3٫من جمعه22ام کنکور داشتم..تو حوزه امتحانیمون یکی از مراقبین که به احتمال زیاد دبیر شیمی بودن،نبه بعضی از بچها تقلب میرسوندن..فکر میکنم یکی از داوطلبا تمام!!!شیمیش رو با این خانوم زده باشه..این خانوم به من هم جواب 1سوال رو که نزده بودم،گفتن و جوابشون درست هم بود.من اول جواب رو وارد پاسخنامه کردم اما بعد دچار عذاب وجدان!شدم و چیزی بنام حق الناس که استاد فرمودن وجود نداره،جلوی این کارم رو گرفت ومن جوابی رو که اون خانم گفته بودن رو از پاسخنامم پاک کردم و اون لحظه با خودم گفتم که این حقم نیست.همه بچه ها 1سال تمام تلاش کردن ومن باید با دانسته های خودم به نتیجه دلخواهم برسم.اما همون لحظه ازخدا خواستم که 2تا سوال از ژنتیک رو که هرکاری میکردم به جواب آخر نمیرسدم رو کمکم کنه که به جواب برسم و بالاخره تونستم اون 2تا سوال رو حل کنم که البته یکیش رو درست جواب دادم و حتی 1 گزینه از 1 سوال دیگه رو جوابشو اشتباهی پرکرده بودم که یکهو متوجه این موضوع شدم وتصحیحش کردم.داوطلبای دیگه به راحتی از کمکایی که اون خانم میرسوند،استفاده کردن.حالا سوال من اینه که آیا کمکای این خانوم نوعی امداد غیبی محسوب میشه؟آیا اگه کار من در ازای رد کردن کمک اون خانوم درست بوده،اون وقت به کاری که داوطلبای دیگه انجام دان چی میگن؟آیا کارشون نوعی پایمال کردن حق دیگران تلقی نمیشه؟

با تشکر از شما………