«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 176
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
از اینکه شاد بودنو درون روح وقلبوتون ریشه زده خیلی خوشحالم
دوست گرامی امیر حسین عزیز چقدرلذت بردم از شخصیت شما همه تلاشم ایده ال من اینه که شخصیتی مثل شما وبالاتر از این داشته باشم .ممنون از تشریح شخصیت زیباتون لذت بردم الگو شدید برای من درپناه خدا باشید
بنام رب عالم
روز اول سفر
یک نگاهی به زندگی گذشته ام که میکنم میبینم چقدر بخاطر نداشتن اعتماد بنفس چه ضربه هائی که خوردم چه قدر تحقیر شدم .
من خیلی وقته که افرادی که تو زندگیم بهم لطمه زدند را قبل از آشنا شدن با این سایت بخشیدم .
ولی اعتماد بنفسم خیلی پائین بود تا اینکه امسال توانستم با تهیه دوره عزت نفس وکار کردن آن فقط تنها یک دوره مرور کردن و ۵۰ درصد انجام تمریناتش حال خوبی پیدا کنم واحساس میکنم که رفتارم تغییر کرده واعتماد بنفسم بالا رفته خدارا شکر
وچقدر درد بزرگیست نداشتن اعتمادبنفس
استاد تواین فایل خواستند خصوصیات یک آدم با اعتماد بنفس را بنویسیم
که من اول از گذشته خودم میگم که
آدمی بودم که تن صدای خیلی پائین داشتم وهر جا صحبت میکردم طرف درست متوجه نمیشد ومعمولامیگفتند چی
که این موضوع خودش باعث پائین آوردن اعتماد بنفسم میشد .
همیشه فکر میکردم مردم ازکف پا تا موی سرم را زیر نظر دارندومشکل پیدا میکردم اگر لباسم مناسب نبود ومیرفتم بیرون بشدت نگران قضاوت مردم بودم.
نداشتن اعتماد بنفس باعث میشد با دیگران رودروایسی کنم وحرفم را نزنم وحقم از بین برود.ودر حقم ظلم بشه .
نداشتن این اعتماد بنفس حتی تو نوع نگاه کردن به دیگران تاثیر داشت موقع صحبت کردن سرم راپائین می انداختم اگر طرفم خانم بود که اصلا یک سمت دیگه را نگاه میکردم وای خدای من .
موقع راه رفتن آروم وشانه هام پایین بود .
ازوارد شدن به جمع میترسیدم احساسم بد میشد .
توی جمع صحبت نمیکردم .
تنها تو مجلس عزا یا عروسی نمیتونستم برم .
برای شروع هر کاری باید یکی همراهم میشد .
به مرور منزوی شدم وباکسی رفت آومد نمیکردم.با چند نفر محدود .
از فعالیتهای اجتماعی حذر میکردم.
شغلی انتخاب میکردم که کمترین ارتباط را با مردم داشته باشم .
برای خرید کردن خلوت ترین مکان را انتخاب میکردم .اگر مغازه ای شلوغ بود صبر میکردم خلوت بشه .
وهزاران مورد دیگه که همه اینها دستاوردنداشتن اعتماد بنفس بود .
اگر یک انسان برعکس این موارد را داشته باشه میشود یک انسان با اعتماد بنفس با عزت نفس که خدا را شکر به کمک خداوند ودوره عزت نفس من تقریبا نزدیک هستم به این انسان و رفتارم از نظر خودم کلی فرق کرده
وخودم را دوست دارم وبرای خودم زندگی میکنم نه برا دیگران .
بابت این هدیه از خداوند سپاسگذارم واز استاد عزیزم .این گلهای زیبا تقدیم باعشق به شما استاد
?????????????
با تشکر فراوان.دید جدیدی نسبت به ایات قرانی پیدا کردم .بینهایت از توضیحات قشنگ اساد عباس منش سپاسگزارم
سلام ودرود به همه بچه هایی که داخل سایت فعالیت دارن بخصوص جناب آقای عباسمنش که واقعا وقلبا من ایشون رو دوست دارم و صمیمانه مشتاق دیدارشان هستم
بنظرم آدمهای با اعتماد به نفس از یک قدرت خاصی برخوردار هستن که هم در ظاهرشان احساس میشه هم در کلام ودررفتارشون بدنبال تایید گرفتن از کسی نیستن که این بنظرم خیلی سخته چون خودم گرفتارشم بدون هیچ رودروایسی حرفشون رو محترمانه میزنن وبر کلامشون بااقتدار میاستندولو اینکه کلامشون درست هم نباشه طرز راه رفتنشون لباس پوشیدنشان طوری هست که نشان دهنده قدرت اونهاست .ودر کل اول برای خودش زندگی میکنن وبعد برای دیگران
این نکته ها که گفتن دقیقا کارهایی هستش که من انجام نمیدم ولی خیلی دوست دارم انجام بدم
دیگه عرضی ندارم و همه و خودم رو بخدا میسپارم
سلام خدمت استاد عزیز وتمامی هم سفران خوشحالم که در کنار شما هستم این اولین نظرم هست که میزارم وقصد نداشتم دیدگاهمو به اشتراک بزارم وتوی دفتر نوشته بودم وحسم میگفت بنویس و بنویس از اونجای که دوروضه اتفاقهای کوچک ولی عالی پشت سر هم افتاده خدارو ممنون وسپاسگزارم وحسم عالیه من حدود دو ماه هست پیوستم به خانواده عباس منش . افراد با اعتماد بنفس با نه گفتن مشکلی ندارند .خوش لباسند.خودشونو دوست دارند.درجمع راحت صحبت میکنند.خودشونوباور دارند.ترس از قضاوت دیگران ندارند.راحت درخواست میکنن.به تیپ وظاهرشون میرسند.هدف که دارند انجام میدن.شنوندحوبی هستند .صادقن.ارام صحبت میکنن.علی رغم تمام ترسهای که دارند میرن توی دل ترس .حس بدرو تبدیل میکنن به حس خوب.بازم ممنونم از استاد عزیز وسپاسگزارم از خدای مهربان شادباشید
سلام و شب همگی بخیر .
کامنتی که میزارم مربوط میشه به روز اول سفر و همچنین جواب سوال فایل عزت نفس .
اول خوشحالم که بصورت جدی و متعهدانه شروع کردم که در این سفر باشم و تمرینات رو انجام بدم و از خانم شایسته تشکر میکنم که این ضیافت رو برپا کردند .
نکته ای که در این فایل توجهم رو جلب کرد اونم برای اولین بار و با وجودی که چندین بار اون رو دیده بودم ، بخشیدن کسانی بود که ما رو تحقیر کرده بودن ، من خدا رو شکر از طرف خانواده و خصوصا پدرم و از خیلی بچگی مورد عزت و احترام بودم ولی دو سه نفر از اقوام بودن که خوششون نمیومد از من و از هر فرصتی استفاده میکردن برای تحقیر من و من همیشه به دنبال اثبات خودم به اونها بودم ، همین امشب بخشیدمشون و از زمانی که با قوانین و این سایت آشنا شدم نظر هیچ کس در مورد خودم برام مهم نیست و به سبک شخصی خودم زندگی میکنم و از زندگیم لذت میبرم و خدا رو خیلی شکر میکنم .
بنظر من مهمترین خصوصیاتی که در ذهن من از آدمهای با عزت نفس هست اینه که همیشه لبخند میزنن و توجهی به نظر و حرفهای دیگران ندارن خصوصا اونهایی که کمکی به رشدشون نمیکنه، بنابراین با هیچ‌کس جر و بحث نمیکنن ، راه خودشون رو میرن و به نتیجه ایمان دارن ، به همین خاطر در موقعیت هایی که به ظاهر موفق نمیشن ، با اعتماد بنفس بالا دوباره کار رو با تغییرات جدید شروع میکنن ،
استاد ممنونم ازت ، من دوره اعتماد بنفس رو تهیه کردم و نتیجه خیلی خوبی ازش گرفتم با وجودی که شاید فقط بیست درصدش رو بکار بستم ،
شاد و موفق باشید !?
سلام به استاد فهیم و دوست داشتنی و دوستان خوبم
وقتی همراه شما شدم و سفرم را با این فایل آغاز کردم نمی توانم احساس خوشحالی خودم و توصیف کنم انگار که تا قبل از این در دنیای دیگه ای سیر می کردم و تازه متولد شدم هر چند که مدت کوتاهیه که عضو این خانواده شدم ولی باید بگم زندگیم ارامش واقعی داره با اعتماد به پروردگارم و آرامشی که از آموزشهای استادم آموختم تونستم برخیلی از مسایلی که در زندگی مرا آزار می داد رهایی یابم از بیماری خودم بیماری فرزندم مو فقیت تحصیلی فرزند دیگرم از روابط خوبم با همسرم از موفقیت های هر چند کوچک مالیم از اینکه خیلی وقتها چیزی را که بخواهم برایم خداوند فراهم می کند و خلاصه اینکه الان که داشتم فایل و گوش می کردم به خودم گفتم آفرین بر تو که خدایی به این خوبی داری که استادی دلسوز را در مسیرت قرار داده خدا جونم از صمیم قلب دوست دارم برای همه نعمتهات از استاد مهربان و پرتلاش و دلسوزی که برام فرستادی از سلامتی خودم و فرزندم از روابط خوبم با همسرم از موفقیت تحصیلی فرزندم برای همه همه ازت سپاسگزارم استاد من اون کسی هستم که شما مسیر زندگیش و عوض کردی شما رسالتت را در مورد من خیییلللی خوب انجام دادی دوستتون دارم و براتون موفقیت و سلامتی و سعادتمندی آرزو دارم
با سلام خدمت استاد برزگوار وخانم شایسته عزیز که ایده جالب گذاشتن فایلهای قبلی روی سایت موجب شدند من با برنامه ومنظم چند روزی اونها را دنبال کنم ولی من چند بار دیگه اونها را دیده بودم ودیدگاهی متعصبانه به حق الناس و گناه داشتم ولی وقتی دیشب دوباره اونها را دیدم وخوب روی اونها فکر کردم وبدون هیچ تعصبی قضاوت کردم وجالب بود وذهنیت بهتری پیدا کردم واین که کسی که فکر میکنه به کسی ظلم کن پیشرفت میکنه اشتباه هست وفقط به خودش ظلم کرده ودر مورد گناه از وقتی خودم رد شناختم هر وقت میگفتند از خدا بترس ومخالفت میکردم وومیگفتم من از کارهای خودم میترسم ولی از خداوند نمیترسم واین موجب مخالفت با عقاید مذهبی خانواده بود ولی هیچ وقت نمیتونستم از خداوند بترسم وهمیشه دوست داشتم عاشق خداوند باشم امیدوارم بتونم باورهام را قوی کنم وعاشق خداوند شوم
سلام به استاد عزیزم وهمه اعضای خانواده دوست داشتنیم?
یادمه حدودسه سال پیش قسمت اول ودوم فایل”اعتمادبه نفس چیست” استادرو ازتوی یک کانال تلگرام دانلودکردم وگوش دادم.انقدراین حرفهابرام تازگی داشت که مشتاق بودم فایل سوم زودتر روی کانال گذاشته بشه…چندروزی گذشت ولی ازقسمت سوم خبری نشد…تااینکه خودم دست بکارشدم وواردسایت شدم وعضوشدم.
ازاون ببعد تمام فایل های رایگان رودانلود وذخیره کردم وبارها وبارها گوش دادم. امافایلهای چهارقسمتی اعتمادبه نفس که جزو اولین فایلهایی بودکه ازاستاد می شنیدم، انگارزنجیرهای هزارساله رو ازدست وپام بازکرد!!….چنان احساسی از رهایی وآزادی به من بخشید که هنوزم که هنوزه برای من ارزش ویژه تری دارن???
به جرأت میتونم بگم پنجاه درصد باورای اشتباهم درهمون چندروز اول ازبین رفت…مخصوصا مسئله احساس گناه وعذاب وجدان که استادچقدر عالی این مسئله رو توضیح دادن…مسئله ای که واقعاپاشنه آشیل من بود وباعث میشد بااینکه ازبچگی وازته قلبم احساس لیاقت وشایستگی داشتم ویه چیزی در درونم همیشه میگفت من علیرغم شرایط نامطلوب زندگیم لایق داشتن همه چیزایی که میخوام هستم، اما این “احساس گناه” انگار مثل یک پتک همیشه این حس ارزشمندی رو سرکوب میکرد!!….اونم احساس گناه بخاطر چیزای پوچ وبی ارزش که در واقع اصلا گناه نبودن!!!
ازاون سال تابه الان این فایلهارو شایدهزاران بارگوش کردم…والان که به خودم نگاه میکنم می بینم منی که تاهمین دوسه سال پیش شبهای زیادی رو به خاطر احساس گناه به خاطر کوچکترین رفتارام با بقیه، گریه میکردم، الان مدتهاست که چنین حسی رو تجربه نکردم….جوری که خودم تعجب می کنم که چرا اون موقع اینجوری بودم!!!??
الان می فهمم که دادن احساس گناه به دیگران قدرتمندترین وسیله برای کنترل اونها وجهت دادن به رفتارهاشونه…حالادیگه اجازه نمیدم هیچ کس وهیچ چیزی، تحت هیچ شرایطی به من احساس گناه بده….وجالبه که ازوقتی مصمم شدم اصلا تاحالا هیچ موردی هم پیش نیومده( یاشاید به ندرت) که دوباره بخواداون احساس رو درمن زنده کنه!!
برای من این فایل مثل یک دریچه باز به سمت هوای تازه بود…….مثل آزادی ورهایی بود!….هنوز هم که گاهی باعمق وجودم به حرفای استاد توی این فایلهاگوش می کنم، احساس می کنم بارهای سنگینی از روی دوشم برداشته شده….احساس سبکبالی میکنم….بی نهایت سپاسگزارخداوندم که منو به این مسیر هدایت کرد??????….وممنونتم استادعزیزم?