«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 2

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا عطارروشن» در این صفحه: 14
  1. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام دوست عزیز

    بنده هم با نظر شما موافقم که در مورد اعجاز زیاد نکته در ذهن ما وجود داره

    ولی از طرفی هرچی استاد توضیح بده باز موانع جدیدی بوجود میاد

    من چند ماهه پیگیر مسائل این سایت هستم هر موضوعی که استاد مطرح میکنه بعدش موضوع دیگه بوجود میاد و الی آخر

    ولی برای منم خیلی جای سوال داره که معجزات چطور با سیستم خدا هماهنگ شدن مخصوصا جوان شدن ذلیخا توسط حضرت یوسف. فکر میکنم این معجزه در خلاف حرکت سیستم و امر تکامل و رشد انسان بوده

    انشاالله به سوال ما جواب خواهد داد

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام دوست عزیز

    در ابتدا امیدوارم که استاد عزیز شخصا جواب شما رو بده و باعث آرامش درونی شما بشه

    ولی بنده به عنوان یک دوست نظرم رو میگم باشد که کمکی به دوست خوبم کرده باشم.

    اینکه شما ناخودآگاه در مسیر درست و استفاده از قانون جذب قرار دارید بسیار خوب و پسندیده است. و اینکه شما در این مدت طولانی بر انتخاب خود استوار بوده اید خیلی خوبه و قانون جذب هم که به درستی عمل کرده و اون هم از شما خوشش اومده پس به کجای قانون جذب شک کردی که دچار نگرانی هستی.

    اصلا نگرانی برای چیه؟

    شما میخوای با یه نفر ازدواج کنی یا اون رو به تسخیر خودت در بیاری؟!!!!!

    این اشتباهیه که همه ماها داریم و فکر میکنیم با ازدواج کردن باید یک زن رو به اختیار و تسخیر خود در بیاریم

    اون هم برای خودش آزاده و میتونه دنیا رو تجربه کنه

    شما فقط باید با فکر مثبت (چیزی که تا الان داشتی و باعث جلب رضایت اون شدی) به اون نگاه کنی و همیشه بخاطر اینکه همسری مناسب و وفادار خدا بهت هدیه داده سپاسگزار باشی. در اینصورت اگه واقعا اون دختر خواسته شما رو برآورده نکنه خیلی راحت از مسیر زندگی شما حذف میشه. ولی خودت سعی نکن با منفی بافی خودت رو دچار تردید کنی و بازگو کردن این مساله با دیگران فقط باعث ایجاد ترس بیشتری در شما میشه چون در این موارد همیشه دوستان تجربیات منفی و بد خودشون رو بازگو میکنن و باعث میشه که شما همه این بدی ها رو در طرف مقابل خودت ببینی

    فاصله شهری اصلا مهم نیست وقتی دلها به هم نزدیک باشن.

    امیدوارم که همسر ایده آل و مناسبی نصیب شما بشه و در پناه حق سالهای سال با محبت و خوشبختی و سعادت با هم زندگی کنید.

    موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام دوست عزیز

    از اینکه تونستم در جهت آرامش و راهنایی شما مفید باشم بسیار خوشحال و سپاسگزارم

    کار خوبی کردی که سن خودت رو اعلام کردی چون در ارائه پیشنهاد بسیار مهم است.

    بنده 33 سال دارم و صاحب دو فرزند، در سن حدود 21 سالگی ازدواج کردم. و این مساله که با شما درمیان میگذارم تجربه شخصی بنده هستش که شاید برای خیلی ها این چنین بوده. ولی باز تفکر و ایده شما بسیار محترم و مهمتر از نظر بنده است.

    ابتدای امر خدمت شما عرض کنم ازدواج امری بسیار زیبا و مهم برای تکامل و آرامش یک مرد است. ولی توجه به این مساله بسیار مهم است که شما در ابتدای سن نوجوانی هستید و فرصت های بیشماری جهت رشد و پیشرفت پیشرویی شما قرار دارد. به نظر من اینکه شما در این سن به فکر انتخاب شریک آینده زندگی خود افتاده اید بسیار میتواند باعث تغییر رویه زندگی شما شود و به دوش کشیدن این بار چه از لحاظ فکری و چه از لحاظ زندگی کاری سخت است.

    چه بسا که شما در طی مسیر زندگی مجبور به تصمیم گیری در مورد محل تحصیل، رشته مورد علاقه، کار مورد علاقه و بسیاری انخاب های دیگر هستید و مسلما وابستگی فکری شما به شخص دیگر مانع تصمیم گیری درست از طرف شما میشود. به عنوان مثال شاید علاقه شما به تحصیل در رشته برق صنعتی باشد و از قضا مجبور باشید در شهری بسیار دورتر از محل زندگی همسر خود به تحصیل مشغول باشید.

    به نظر شما تصمیم شما چیست؟

    بی تفاوت نسبت به فاصله تصمیم میگیرید یا بخاطر نزدیک بودن به همسر خود رشته مورد علاقه خود را انتخاب نمیکنید؟

    این مثال در هر زمینه ای برای شما پیش می آید. از طرفی برای شخص مقابل شما هم پیش می آید.

    بنابراین در مسیر ساختن زندگی خود این تعلقات فکری میتواند مضرر باشد.

    به نظر بنده همیشه شکر گزار خداوند باشید که بهترین همسر و ایده آل ترین انتخاب را در مسیر زندگی شما قرار میدهد. خود را محدود به یک شخص و یک اسم نکنید. چه بسا علاقه شما به خاطر ارتباط فامیلی باشد. و حتی ممکن است با رشد فکری و کسب تجربیات بیشتر نظر شما و معیارهای شما تغییر کند و این باعث آزار و اذیت طرف مقابل میشود.

    بنده به دلیل اینکه خیلی زود ازدواج کردم همیشه در تصمیم گیری دچار مشکل بودم و همیشه باید نظر همسر خودم رو ملاک حرکت قرار میدادم و فشار بسیاری متحمل شدم.

    امیدوارم شما همواره موفق و پیروز باشید

    سوالی داشتید در خدمتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام دوست عزیز

    اشکالی داره اگه فکر کنیم با بدی به دیگران فقط در حق خودمون بدی کردیم و این باعث بشه که اصلا به کسی بدی نکنیم؟

    چرا وقتی چیزی به ما گفته میشه همش سعی میکنیم با مثال زدن و کنکاش کردن دلیل برای رد این مساله پیدا کنیم.

    اونی که میزه دزدی، اونی که قتل انجام میده، اونی که در حق دیگران ظلم و ستم روا میکنه مطمئنن در این مدار نیست که این حرف ها به گوشش برسه و مطمئنن بر او اثری نداره.

    حالا من و شما که در این مدار قرار گرفتیم و این صحبتها رو شنیدیم چه اصراری بر رد کردن اون داریم؟!!!!! اگه من و شما آدم ستمگری بودیم از قبل که خدا به ما لطف کرده و با شنیدن این مباحث به راه درست هدایت شدیم، اگر هم که آدم ظالم و خطاکاری نبودیم که باز هم به لطف خدا بیشتر مراقب رفتار و اعمال خودمون هستیم. پس دلیل انکار و مقاومت چیست؟

    اینکه بخواهیم با تمثیل زیاد دلیل ظلم به انسانها توسط گروهک های تروریستی یا سرقت از افراد یا موارد مشابه رو دلیل رد کردن سخنان آقای عباس منش قرار بدیم چه کمکی اول به خودمون و بعد به بقیه انسان ها کردیم؟!!!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: