«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 357
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود خدمت تمامی دوستان عزیز و صمیمی
امروز من اولین ردپای خودم رو از اولین روز سفرنامه به جا میذارم
عزت نفس داشتن یعنی احساس خوب داشتن تحت هر شرایطی
عزت نفس داشتن یعنی ایمان به وجود خالقی که آمرزنده و مهربان است
عزت نفس یعنی ایمان به خدایی که چیزی به غیر از خوبی و زیبایی به بندگانش سفارش نمیکنه
عزت نفس یعنی ایمان به پروردگاری که موسی قاتل را به پیامبری رساند
عزت نفس یعنی خودت رو لایق ارتباط با خدا دیدن
عزت نفس یعنی امید داشتن در لحظات سخت زندگی همانطور که خدا میگوید و بشر الصابرین
عزت نفس یعنی خودت رو لایق هدایت پروردگار دونستن
عزت نفس یعنی بپذیری که چقدر عظمت داری که خدا رو همیشه داری
عزت نفس یعنی خودت رو لایق بهترین ها هم در دنیا و هم در آخرت دیدن
عزت نفس یعنی خودت رو لایق روزی بی شمار خدا دونستن
عزت نفس یعنی باور به خالق زندگی خودت بودن
عزت نفس یعنی قدرت ندادن به هیچ چیز و هیچکسی غیر از خدا
عزت نفس یعنی باور به وجود همواره نیرویی برتر در تمام زندگیت دیدن
عزت نفس یعنی باور به کرامت و ارزشمندی خودت بودن نزد خدا
عزت نفس یعنی درخواست و دعای زیاد از خدا کردن
عزت نفس یعنی خودت رو اشرف مخلوقات دیدن
عزت نفس یعنی باور به وجود روح ارزشمند الهی در خود
عزت نفس یعنی ایمان به خداوند و اعمال نیک انجام دادن چون یقین داری که هر چقدر اعمالت(دیده ها و شنیده هات،توجه ت،رفتارت،کلامت،کارهای فیزیکی ت،افکارت و …) نیک تر و زیباتر باشه زندگیت هم زیباتر میشه همونطور که خداوند میگه پاداش بزرگی برای آنان است
شاد و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
روز اول :
سلام به همه مخصوصا استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
واقعا جنس این فایل ها طلاست ،هر بار که میشنوم نقاط صعفهای جدیدی پیدا میکنم که باید روشون کار کرد ،من این فایل و روزهای اولی که وارد سایت شده بودم گوش داده بودم وبه تمریناتش عمل کردم و این بار که گوش میدادم دیدم واو چه نعمت هایی وارد زندگیم شده بعد اون احساس گناه ،واقعا احساس گناه ما رو از چه نعمتهایی دور میکنه ، قصه ای که میگم شاید جالب باشه و امیدوارم اموزنده …
خوب این داستان برمیگرده به خیلی قبل تر ،من از وقتی یادم میاد یه فردی رو توی زندگیم خیلی دوست داشتم ،واقعا ناخواسته حالا نطر به شرایطی که توش بزرگ شده بودم و اطرافم از جنس مخالف کسی نبود من علاقه مند به اون فرد شدم ،کل دنیای نوجونیم به هوای اون فرد گذشت ،ازش برای خودم بت ساخته بودم تمام کمبودی هامو میخواستم با وجود اون فرد جبران کنم ،خیال بافی میکردم و هزاران باوری که خودم ازون فرد ساخته بود .حالا نمیدونستم که اون فرد دوسم داشت یانه حداقل تا اون حدی که من دوسش داشتم، ولی این وسط نشونه میومد که این فرد مناسب تو نیست ولی من گوش نمیکردم ، دوست داشتم هر طوری که شده باهاش ازدواج کنم .گوشم کر بود و چشمامو هم کور .
وارد هژده سالگی که شدم باایشون نامزد شدم و اون آغاز یه بحران بزرگ توی زندگیم بود ،اوایل همه چیز عادی بود ولی بعد دو سه ماه فهمیدیم این آقا معتاده ،باور تون نمیشه شکستم ،انگار تو آسمون بودمو زمین خوردم ،الان راحت درک میکنم که خدا بهم فهموند که شرک داشتم من فکر میکردم اون عامل خوشبختیم خواهد شد و خدا قشنگ زد درگوشم .با این که قبلا هم یه چیزایی شنیده بودم ولی انگار نمیخواستم قبول کنم و با همه چی لج کرده بودم .خوب وقتی این قضیه کلا علنی شد من ازین فرد جداشدم اون عشقی که تو شیش هفت سال براش ساخته بودم تبدیل به یه نفرت خیلی شدید شد ،من ازش با نفرت جدا شدم و دیگه رابطه ها بهم خورد بعد یه مدتی شنیدم ازدواج کرده و داره به زندگیش ادامه میده .با اینکه بهم گفته بود که که بدون تو من میمیرم خوب راستش درک میکردم که چه اندازه دوسم داره ولی مگه دوست داشتن فقط کافیه بود .منم بعد اون به راهم ادامه دادم ولی همیشه این سرزنش از طرف خودم بود که چرا اجازه دادم اون فرد وارد زندگیم بشه .حاظر بودم بمیرم ولی دیگه با اون فرد روبه رو نشم .بعد چهار سال یک دفه به صورت کاملا ناگهانی شنیدم اون فرد به سرطان مبتلا شده و درکمال ناباورانه ای فوت شدن ،من وقتی این و شنیدم یک باره همه اون همه نفرت آب شد انگار اون احساسات مرده بیدار شدند .من تا یه مدت طولانی تو شک بودم و حتی از اطرافیانم هم میشنیدم که منو مقصر میدونستم ،راستش خودم خودمو مقصر میدونستم فکر میکردم عاملش من بودم من اگه تنهاش نمیزاشتم و …..
وقتی بار اول این فایل و گوش دادم من تونستم هم خودمو بخاطر اون تصمیماتی که گرفته بودم ببخشم و هم اون فرد و من احساس گناه و از خودم دور کردم ،استاد بهم فهموند که همه به یه اندازه به خدا دسترسی داریم ،زندگی هر کس دست خودشه ،من نه میتونم کسی رو خوشبخت کنم نه بدبخت و نه کسی میتونه من و خوشبخت کنه . بهم یاد داد با گذشتم کنار بیام و خودمو بخاطر هر اشتباهی ببخشم و راهم ادامه بدم .
خوب وقتی من نفرت و از خودم دور کردم و هم خودم رو بخشیدم و هم اون فرد ،تازه رنگ زندگیم عوض شد نه یکباره ولی تدریجی .خداوند با یه دست و دلبازی تمام فردی رو وارد زندگیم کرد که از هر لحاظ بهم نزدیکه ،همه اون خصوصیت هایی که دوست داشتم در وجود اون فرد قبلی باشه ولی کوچک ترین زره ای نبود این آقا داره ،ما باهم نامزد شدیم و بزودی قراره با هم ازدواج کنیم من هر روز خدا رو بابتش شکر گزارم .
وقتی از خودم میپرسم چطور شد میبینم من از زمانیکه اون احساس قربانی شدن و احساس گناه و از خودم دور کردم این نعمتها وارد زندگیم شده .
اشتباهاتمون هر چند بزرگ یا کوچیک ،ما باید یاد بگیریم خودمون رو ببخشیم و ازشون بگزریم ،باید اجازه بدیم که برامون درسی بشی که ازشون بلند بشیم .
ممنونم استاد عزیزم 😍😍😍
سلام امروز اولین روز ردپای من است فایل ک برام امد درمورد باورهای قدرتمند ب خودم قول میدم مثل ی شاگرد خوب کلاس تکالیفم رو خوب انجام بدم تا ب نتیجه مطلوب برسم واستادم هم راضیه بش تا ب این شاگرد خوب توجه کن پس پیش بسوی اولین قدم دوستان من همراه خودتون ببرید ممنون وسپاسگزارم
بنام خدای مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه عزیزان خانواده دوستداشتنی و فوق العاده عباسمنش
امروز دومین روزسفرنامه من است همانطور که در شروع این سفر به خودم تعهد دادم که هر روز رد پای در این سفر نامه داشته باشم وبا نوشتن نکات آن هم برای خودم مرور شود و هم اینکه به خودم تعهد داده بودم که در تمام مدت این سفرم از خود رد پای بگذارم که در آینده ببینم با چی باور های شروع کردم این سفرم را
در دومین سفرم نکاتی را که فهمیدم این بود که
یک-هیچ فردی نمیتونه بر من ظلم کنه و هیچ فردی توانایی تغییر زندگی من رو ندارد و همینطور منم نمیتوانم که زندگی دیگران را چه به جهت خوب وچی بد تغییر بدهم
دو-تمام نعمت های که تا این لحظه وارد زندگیم شده چی خوب و چی بد همه آنها نتیجه فرکانس های خودم بوده
سه -احساس خوب مساوی با نتایج خوب و احساس بد مساوی با نتایج بد است برای مان
چهار –
اگر ایمانمان به خودمان و خدا زیاد باشد پس پا روی تمام ترس ها را می گذاریم و از این شرایط عبور می کنیم . میشه از اون، مفهوم رفتن به مدار بالاتر را هم برداشت کرد. و اینکه خوب اون شرایطی که شما تجربه می کردید به خاطر باورها و فرکانس های خودتون بود، روی خودتون کار می کردید ایمانتان را زیاد می کردید و به مدار بالاتر می رفتید تا شرایط بهتر را تجربه کنید.
سلام به استاد عباسمنش و همه ی دوستان هم فرکانسی عزیزم.از اینکه بعد از مدت ها اراده کردم و سفرنامه رو جدی دنبال میکنم خوشحالم.از اینکه میبینم دوستان عزیزم در این سایت نظرات بسیار بسیار زیبا و ارزشمندی نوشتن خداروشکر میکنم.در این فایل از سفر اول یاد گرفتم احساس عذاب وجدان از خطاهایی که کرده بودم رو بزارم کنار و همچنین از خودخوری کردن های بی دلیل و اساس.
تازه متوجه شدم که من اصلا اعتماد به نفس ندارم،خودم رو لایق و ارزشمند نمیدونستم،و این فایل تلنگری شد برای اینکه از این به بعد بیشتر به نکات مثبت خودم توجه کنم.❤💚
به نام پروردگار یکتا ومهربانم سلام به استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته مهربان و همه دوستان خانواده صمیمی عباس منش
از خداوند سپاسگزارم که مرا هدایت کرد به این مدار خداگونه
من این فایل که راجع به عزت نفس بود چند را مرتبه شنیدم ولی هیچی ازش نفهمیدم چون هنوز در مدار فهمیدن آن قرار نداشتم ولی دیشب با هربار گوش کردن چیزی جدیدی را میفهمیدم من با این باور های اشتباهی که نباید از موفقیت هایم یا از توانایی در کاری که به شکل عالی قادر به انجام آن هستم به دیگران بگویم چون این باور را از کودکی به من تلقین شده بود که دیگران با عث چشم زدن تو میشن و دیگر نمیتونی موفق بشی من از کودکی با این باور بزرگ شدم که خداوند حتا کوچکترین گناه را که انجام دادم از من ناراحت میشود و دیگر بخشیده نمیشود ممنون استاد جان که با این حرفهایی شما حالا احساس میکنم من خداوند با خداوند دوست های فوق العاده هستیم خداوند مرا دوست دارد و به من نعمت های فراوانی داده است یکی از نعمت هایش همین هدایت من به همین سایت قشنگ هست که فضای آن خداگونه است
من خداوند را بسیار تواب میدانم
خداوند مرا دوست دارد
خداوند مرا خلق کرده است به درون من آگاه است من قسمتی از خداوند هستم
من خداوند را عاشق خودم میدانم
من فهمیدم که خداوند بنده های خود را دوست دارد
خداوند از خطا های من میگذرد
خداوند سپاسگزارم خداوند سپاسگزارم که مرا بسوی عشق سلامتی موفقیت و سعادت دنیا و آخرت هدایت میکنی
سلام خدمت همه ی دوستان هم فرکانسم خیییلی خوشحالم که اینجا در جمع شما عزیزان هستم من ازروزی که با استاد آشنا شدم زندگیم متحول شده یک قانون همیشه چراغ راهمه واون احساس خوب مساوی اتفاق خوبه وهروقت در پیچ وتابهای زندگی احساسم بد شد با یاد اوری این قانون به مسیر درستم هدایت شدم این جمله ی طلایی استاد واسم درمانه که اگه بتونیم احساسمونو خوب نگه دارم هر اتفاق ناخواسته ای هم پیش بیاد درجهت رسوندن ما به خواسته مونه .من با این جمله از پس هر سختی ای برمیام.خوشحالم که با قوانین جهان اشنا شدم واز اونها برای قدرتمند کردن خودم استفاده میکنم وخوشحالم که فهمیدم همه ی اتفاقات زندگیم بخاطر فرکانسهای خودمه وقدرت در دستان خودمه ونه هیچ کس دیگه ای.
به نام خدا
استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان گلم سلام
من اولین روز سفرنامه را با حول و قوه الهی شروع کردم
این تعصب ها و عذاب وجدان هایی که برگرفته از مکان زندگی و مردم اطراف من بودند را دور ریختم
و سعی کردم با ذهنی خالی از عادات اشتباه و وسواسی سفرم را شروع کنم
تا بتوانم به مداری برسم که دوره عزت نفس رو بخرم
من میخوام با عشق در این سفر همراه و کنارتون باشم
من مینویسم که از خودم ردپا بذارم تا زمانی که به مدارهای بالاتر رفتم روند تکاملم رو ببینم و لذت ببرم
من وابسته به هیچ کس نیستم و برام اصلا مهم نیست که سیر افکار خانواده ام به کدوم سمته
من نمیتونم اونها رو کنترل کنم پس رها میکنم
در پناه الله یکتا شاد،ثروتمند،سعادتمند باشید
سلام.
وقت همگی بخیر.
خوشحالم که دارم دومین کامنت از دومین سفرم را تایپ می کنم .
✨چند باورِ قدرتمند کننده برای رفعِ احساسِ گناه؛ 📎فایلِ روزِ اولِ روز شمارِ تحولِ زندگیِ من.
1- عمل من نه تنها باعث اختلال در زندگی دیگران نمی شود ؛بلکه اگر در مدار دست باشند به نفع آنها نیز خواهد شد.
2- خداوند هیچ گاه سرنشت هیچ کس رُ در اختیار کسی دیگر نگذاشته و نخواهد گذاشت.
3- تا مظلومی نباشد ظالمی هم نخواهد بود.
4-من فقط و فقط توانایی تعین سرنوشت خودم رُ دارم.
5-فرهنگ هر منطقه ای برای آن وجدان را تعریف می کند.
6-من با ماندن در احساس گناه نه تنها جلوی گناهان بیشتر را نمی توانم بگیرم بلکه باعث کناهان بیشتری نیز می شوم.
7- حال بد = با اتفاقات بد پس با حال خوب اتفاقات خوب را برای خور رقم بزنیم.
8-خدا تواب است.
9-این جهان در مقابل ابدیت مثل یک پلک به هم زدن است پس سخت نگیر.
10- زندگی زیباست.
سعی کردم چند باور قدرتمند کننده برای رفع احساس گناه رُ به خودم یاد آور شم.
من واقعا تجربه کردم این موضوع رُ که تا مظلومی نباشد سر و کَله ی ظالمی هم پیدا نمی شود.
تازه بعد از چند ماه دوباره شروع کردم به سفر جدید.و از اونجاکه تازه دارم به تایپ ده انگشتی تسلط پیدا می کنم و در ابتدا وقت زیادی رُ تایپ کردن ازم میگیره ، اجازه میدم که تکامل کارش خورش رُ بکنه و انشاالله در اواخر سفرنامه سرعت تایپم برسه به بالای 60 کلمه در دقیقه.
اما قبل از خدا حافظی تعهد بدم که هر ؛روز حد اقل یک فایل از سفرنامه را ببینم و برای عمل به آگاهی هاش و کامنت نوشتن تمام سعی خودم را داشته باشم.
خدا نگهدار همگی.
به نام خدای بخشنده و هدایتگرم روزاول سفرنامه ام را آغازمیکنم
خانم شایسته عزیز چقد زیبا نوشتید(عزت نفس مثل سنگربانی تادندان مسلح دربرابرنجواهای فلج کننده ذهن است)
خداروشکرمیکنم بابت اشنایی با قوانین بی نقص جهان هستی وهمچنین اشنایی کاملا غافلگیرانه ام با استاد عباسمنش عزیزم.
من انسان ارزشمندی هستم چون خداونداز روح خود درمن دمیده
من انسان پاک و مقدسی هستم
چون روح خداوند دروجودمن است من باید شاد زندگی کنم
من نمیتوانم به دیگران اسیب بزنم یا به انان خیری برسانم اگر خودشان نخواهند
دیگران نمیتوانند اسیبی به من بزنند یاخیری برسانند اگر خودم نخواهم
خداوند عاشق من است
خداوند میخواهد ک من شاد زندگی کنم
شادزندگی کردن حق طبیعی من است و نباید بخاطر دیگران ازحق خود بگذرم
من لایق عشق محبت سلامتی ثروت و سعادت هستم
من انسان لایقی هستم
من لایق بهترین هاهستم
این ها باورهایی هستند ک من درزمینه عزت نفس برای خودم ساختم باکمک دست دست مهربون خدا استادعباسمنش عزیزم😍❤