«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 370

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خالق زندگی گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز، میرم جان نازنین و همه دوستان

    امروز 1401/04/13 هستش و من بعد از اینکه باررها و بارها روز شمار تحول زندگی من رو شروع کردم بعد از 5-6 فایل دوباره رها میکردم و میپریدم رو شاخه دیگه، دیروز با اومدن فایل جلسه 12 دوره بینظیر قانون سلامتی و شنیدن نتایج فوق العاده علی آقا این جرقه در ذهنم خورده شد که دوباره روز شمار رو شروع کنم و هر روز در پیاده روی که صبح ها انجام میدم یک فایل رو به دقت گوش بدم بعد برای خودم توضیح بدم و بنویسم تا نتایج فوق العاده بگیرم… چیزی که خیلی جالب بود امروز صبح توی تمرین ستاره قطبی نوشتم به مسیری هدایت بشم که بتونم روی اعتماد به نفسم کار کنم و با دانلود اوین فایل موضوع دقیقا همیم کار کردن روی عزت نفس و اعتماد به نفس بود.

    خدایا شکرت

    امروز همین جا تعهد میدم که هر روز یک فایل از این فایل های بینظیر رو گوش بدم و عمل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1375 روز

    به نام خدا

    واقعا چه قدر خوب خدا منو هدایت کرد به خدا گفتم چه چیزی زندگیمو یکم کند کرده گفتم منو هدایت کن و قسمت احساس گناه یه چیزی گفت بزن چه قدر احساسم عالیه البته خیلی وقته احساس گناه رو ریختم دور اما اینجا ریشه های ریز رو در وجود خودم کشف کردم یادمه چه قدر باورهای مخرب داده بودن

    مثال های

    اگه آب جوش بریزی جن در میاد✅

    اگه پا بدی روی قبر مرده ها شب اروم نمیزارن بخوابی ✅

    اگه موهات مدلی بزنی سایه مثل میگفتن گناه هست خدا دوست نداره تقریبا این حدود ✅

    بزار از خودم بگم من وقتی قران میخوندم انگاری تو جهنم بودم احساسم بد بود یعنی خیلی احساسم بد بود که خدا گفته بودن قران رو حتما بوس کن خوب و تمیز بزار حتی بارها اتفاقی از دستم افتاد گفتم دیگه کارم تمومه دیگه

    حالا دوستان من واقعا در خانواده اونجور مذهبی نیستم اما خانواده ام به شکل عجیبی همشون تغییر کردن چه قدر رفتارشون عوض شده دیگه خودشون شدن عزت نفسشون بالا رفته آگاه تر شدن چرا چون از من الگو گرفتن من میرم دیگه خیلی حرف خوب میزنن همه یکتا پرست شدن چه قدر باورهاشون عالی شده اگر یک نفر از ما تغییر کنن بقیه هم تو مدار ما میان من قبلا میگفتم بیایین تغییر کنید اما دیگه خط قرمزم شده راستی یه باور احساس گناه بگم قبلا کوچک بودم حتی درسن۲۰سالگی

    همیشه اگه یکاری میکردم مادرم یکم سر و صدا میکرد خودمو سرزنش میکردم و گفته بودن اگه مادر ها احساسشون بد بشع خدا دیگه کلکتو میکنه الان زمین تا آسمون فرق کردم رابطم عالیه خدایا شکرت😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    به نام خدا

    روز اول از روز شمار تحول زندگی من.

    این اولین بار است که میخواهم در سایت کامنت بگذارم.

    در واقع نمیدانم چه بنویسم ولی چون با خودم تعهد بستم شروع به نوشتن کرده ام.

    من قبل از اینکه شروع کنم به تغییر باور هایم به علت اینکه مذهبی هم بودم برای خیلی از کار هایم احساس گناه میکردم ولی الآن میدانم که هرچند کاری اشتباه را انجام بدم نباید خودمو بابتش سرزنش کنم بلکه با کار کردن روی باور هایم میتوان ب مرور زمان این اشتباهات را کنار بگذارم .

    از طرفی احساس گناه هیچ وقت برایم کارساز هم نبوده، نه تنها به حل قضیه کمک نمیکرد بلکه باعث میشد از خودم بدم بیاد و بیشتر غرق اشتباهاتم بشم اما الآن که تقریبا شش ماه میشه روی خودم کار میکنم میبینم که واقعا این تغییر باور چقدر موثر بوده و هم باعث شده از اون اشتباهات دور بشم و هم اینکه حالم بهتر از همیشه باشه.

    خدارو شکر که تو این مسیر قرار گرفتم

    خداروشکر که با استاد و شما دوستان آشنا شدم که هر کدومتون دستی از خدا شدین و منو به سمت زندگی بهتر هدایت میکنید.

    با تشکر از همه دوستان و استاد عباس منش عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عروسک جذاب گفته:
    مدت عضویت: 1128 روز

    سلام به استاد و مریم شایسته عزیزم

    امروز ۱۰ تیر ۱۴۰۱ من تصمیم گرفتم به صورت جدی شروع کنم رو خودم کار کردن از سفرنامه شروع کردم

    به خودم قول دادم رو خودم کار کنم و هر روز یک فایل گوش بدم و راجبش فکر کنم و باورهامو تغیبر بدم

    استاد جان این فایل خیلی عالی بود و واقعا خیلی چیزارو درک کردم

    ما باید باور کنیم ما تغییر سرنوشت هیچکس رو جز خودمون نداریم و انسان ها خودشون سرنوشت خودشون رو تغییر می دهند

    برای اینکه احساس گناه از خودمون دور کنیم باید بدونیم ما توانایی تغییر زندگی هیچکس رو نداریم و به هیچ عنوان نمیتونیم کسی و تخریب کنیم

    و استاد عزیز من میخوام رو این باورها کار کنم ک ملکه ذهنم کنه

    و از شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مرتضی شکراللهی گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    سلام استاد عزیزم

    مدتی هست وقتی احساس میکنم باید کامنت بنویسم یا زمانی که شما میگید کامنت بنویسید سریعا به ذهنم میاد که برای زیاد شدن کامنت های سایت این حرف رو میزنن البته نسبت به شما خیلی کمتر مقاومت دارم تا خانم شایسته عزیز

    امروز باید فایل ۱۷ روز شمار زندگی من رو میدیدم ناخودآگاه شروع کردم به خوندن متنی که مریم جان نوشته بود برای این فایل و صحبت از نوشتن کامنت و گذاشتن رد پا بود و کمک بزرگ به تغییر باور ها بود به وسیله نوشتن کامنت برای هر فایل

    مجدد به ذهنم اومد که مریم داره برای زیاد شدن کامنت های سایت این حرف رو میزنه، من تمامی فایل های شما رو دیدم یعنی قشنگ درک کردم که شما خودتون هستید و نیازی به انجام این کارها ندارید و کسی دیگه داره برای شما همه چیز میشه ولی باز هم ذهن من سعی داره از یک سوراخ ریز وارد بشه و منو همین جایی که هستم نگه داره،،

    یه لحظه به خودم گفتم چه من کامنت بنویسم چه ننویسم اوضاع استاد و سایت در همه ی جنبه ها هر روز داره بهبود پیدا میکنه

    قانون هم اینه که من با توجه و تمرکزم در لحظه دارم فرکانس ارسال میکنم به خداوند و دارم باورهایی رو یا قوی تر میکنم یا دارم یک باور جدید میسازم

    پس بیا برگرد به روز اول و فایل رو ببین و کامنت بنویس برای تمام فایل های این قسمت

    میدونم که الان اگه بگم من به خودم قول دادم وتصمیم گرفتم هر روز یک فایل ببینم و هر روز یک کامنت بذارم احتمال داره بعد از چند روز کلا فراموش کنم و بعد کمی نا امید بشم

    من دوست دارم اینجوری بگم که میدونم اگه هر روز یک فایل ببینم و یک کامنت بذارم بهم کمک میکنه آروم آروم تغییر های بزرگی رو در خودم ایجاد کنم پس من هرچقدر بتونم ادامه بدم باعث خوشحالیم میشه و اگر نتونستم ادامه بدم ناراحت نمیشم چون من در حال گذران تکامل خودم هستم

    چون این خصوصیت من به عنوان انسان هست ، من باید برای انجام هر کاری تکاملم رو طی کنم

    به هرحال خوشحالم که الان دارم کامنت مینویسم

    توی این فایل فکر کردن به چیزهای خوب رو دوست داشتم

    و میدونم اگه آروم آروم از خودم سوالات خوب بپرسم و بهشون فکر کنم ذهنم عادت میکنه به فکر کردن به سوالات خوب و پاسخ های خوب که برام خیلی مفیده

    من چرا الان دارم کامنت میذارم ؟

    برای اینکه این بار دنبال نجوای ذهنم نرفتم و به حرف دلم گوش دادم

    برای اینکه با انجام این کار آروم آروم باورهای خوبی در من ایجاد میشه و نتایج هم به همون میزان برای من تغییر میکنه

    من هیچ وقت توی فایل هایی که با صدای خودم ضبط میکنم از جملاتی که نه یا نمیتونم توش هست استفاده نمیکردم

    اما الان که این فایل رو دیدم میخوام این چند تا باور رو در ادامه فایلی که دارم ضبط کنم

    من به هیچ عنوان توانایی تغییر کسی رو ندارم

    من به هیچ عنوان نمیتونم کسی رو تخریب کنم

    من به هیچ عنوان نمیتونم به کسی کمک کنم

    من اگر احساس بد داشته باشم اتفاقات بد را تجربه میکنم

    من اگر احساس گناه داشته باشم از در و دیوار برای من بدبختی میباره

    بعد از مدتی که اینا رو ☝️گوش دادم و به یاد آوردم که این توانایی ها رو ندارم و فقط توانایی تغییر خودم رو دارم و توی ذهنم هک شد که احساس بد خطرناکه برام یه نگاه به نتایج و تغییر های شخصیتیم میندازم اگر مفید بود ادامه میدم

    این باورها رو هم دوست دارم اضافه کنم

    خداوند من بسیار وهابه خداوند منو خلق کرده و به درون من آگاهه ، من قسمتی از خداوند هستم ، من خداوند رو عاشق خودم میدونم

    وقتی که من با انرژی منبع با خداوند هماهنگ باشم ، من هدایت شده هستم

    خدایم کمکم کن که تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بخواهم

    خدایم منو به راه راست هدایت کن به راه کسانی که بهشون نعمت دادی نه کسانی که به واسطه اعمالشون مورد غضبت قرار گرفتند و نه گمراهان

    خدایم ازت سپاس گزارم که در عصری زندگی میکنم که کسی مثل استاد عباس منش حضور پاکی داره برای اینکه من بتونم رفرش بشم و مسیرم رو پیدا کنم

    استاد عزیزم و مریم جان مهربانم از شما سپاس گزارم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زمین گفته:
    مدت عضویت: 2688 روز

    چطور می‌تونیم احساس گناه رو از خودمون دور کنیم؟ فکر کردن در مورد این موضوع چه کمکی به ما می‌کنه؟

    احساس گناه خیلی مرتبط هست با عذاب وجدان. وجدان چیه؟ وجدان همون قوانین نانوشته‌ای هست که خانواده، جامعه و فرهنگ برای ما تعیین کرده و از انسانی به انسانی متفاوته. یعنی صرفا اگر ما در یک کشور دیگه به دنیا می‌اومدیم اون چیزی که الان در فرهنگ ما گناه یا خطا محسوب میشه، می‌تونه کار معمولی یا حتی خیلی خوبی هم باشه و افراد بعد از انجام دادن اون هیچ احساس بدی نداشته باشن. مثلا اگر در فرهنگی که بت یا سمبلی براشون خیلی قابل احترامه و می‌پرستنش، یک نفر اتفاقی دستش بخوره و اون بت یا مجسمه بشکنه، اون فرد احساس گناه شدیدی می‌کنه و عذاب وجدان می‌گیره، حالا اگر یک مسلمون همین کارو کنه خوشحال و راضی هم هست چون بتی رو شکسته و کار ابراهیم گونه ای انجام داده و یا مثال دیگه در مورد تغذیه، مثلا ما در ایران به راحتی با سر گوسفند غذای کله پاچه رو درست می‌کنیم و می‌خوریم اما در یک کشور اروپایی این موضوع یک فاجعه حساب میشه و میگن مگه امکان داره این رو خورد؟ یا ما باورمون نمیشه افرادی در دنیا کرم میخورن، لاک پشت بخورن، سوسک بخورن، هشت‌پا بخورن!!! یا مثلا بعضیا میگن اگر روی یه گربه ای آب بریزی نفرینت می‌کنه و … این ها رو فرهنگ داره تعیین می‌کنه، یعنی اگر کسی با فرهنگ دیگه ای این کار رو بکنه هیچ وقت دچار عذاب وجدان نمیشه. و و انواع مثال‌ها که می‌تونیم با کمی «فکر کردن» به اونها برسیم.

    موضوع اصلی اینه فکر کنیم. نه در مورد هر چیز بیهوده‌ای، بلکه در مورد رفتارهامون، هرچیزی که داره حس گناه، عذاب وجدان رو در ما ایجاد می‌کنه «فکر کنیم» ببینیم چرا این حسو داریم؟ آیا این حس در ما توسط جامعه برنامه‌ریزی شده؟ آیا اگر در جای دیگه ای بودیم باز هم همین حس رو داشتیم؟ که لازمه این مطالعه فرهنگ های دیگه، یا سفر کردن به کشورهای دیگه هست. تا بتونیم پخته تر فکر کنیم و بررسی کنیم و دنیا رو فقط از یک دریچه محدود نگاه نکنیم.

    و باور کنیم که ما به هیچ وجه توانایی تغییر زندگی دیگران رو چه در جهت مثبت چه در جهت منفی نداریم. تنها در صورتی که خود شخص بخواهد و اجازه دهد این اتفاق میفته، چه در جهت مثبت چه در جهت منفی. مثلا برادران یوسف اون رو توی چاه انداختن تا از بین ببرنش، اما باورهای یوسف، ایمان یوسف متفاوت بود بنابراین نه تنها از بین نرفت بلکه عزیز مصر شد! یاد ضرب المثلی میفتیم، عدو شود سبب خیر!

    یعنی اگر ما در مدار درستی باشیم، اگر روی باورهامون کار کنیم، اگر هر روز فکرهای خوب رو انقدر تکرار کنیم تا تبدیل به باور بشن، چون باور در واقع فکری هست که زیاد تکرار میشه، اونوقت حتی ضربه های دیگران باعث رشد ما میشه.

    بنابراین کنترل همه چیز توی دست خودمونه.

    یا ما حتی اگر این آگاهی ها رو برای دیگرانی که هنوز آمادگیش رو ندارن، یا اصلا هیچ وقت درخواست نکردن توضیح بدیم، ممکنه مسخره بشیم بهمون توهین کنند یا در بهترین حالت هیچی متوجه نشن! چون ما توانایی تغییر کسی که تصمبم برای تغییر نگرفته رو نداریم، چون خداوند در قران میگه که خدا سرنوشت قومی رو تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آنها چیزی که درونشون هست رو تغییر بدن. چیزی جز فرکانس، جز باور، جز احساس درون ما هست؟

    نکته دیگه اینکه، خداوند بسیار تواب هست.

    ما وقتی اشتباه می‌کنیم و نتیجه اون اشتباه رو می‌بینیم بعد میتونیم پیشرفت کنیم، اما اشتباهی که تکرار نشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی اصغر سیمابه گفته:
      مدت عضویت: 1375 روز

      سلام شیدای عزیز ازتون سپاس گزارم که دوباره حرفای استاد رو کامنت کردین درود برشما که اینقدر خوب و با تمرکز حرفای استاد رو شنیدین امیدوارم احساستون عالی باشع

      موفق شاد سلامت ثروتمند باشید

      و اینکه یک زندگی بدون احساس گناه داشته باشیم هممون و از زندگی لذت ببریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زمین گفته:
        مدت عضویت: 2688 روز

        خیلی ممنونم علی عزیز

        قبلا میگفتم چه کامنتی بذارم که مفید باشه، چون محصولات رو با اکانت مامانم میخریم من هیچ کامنتی نمی‌تونستم توی محصولات بذارم، واسه همین تصمیم گرفتم با اکانت خودم توی فایل های دانلودی کامنت بذارم، چون میخواستم مفید باشه تصمیم گرفتم صحبت‌های استاد رو کامنت کنم، که هم خودم بتونم بهتر متوجه بشم و وقتی که میخوام سریع تر مرور کنم نوشته ها رو بخونم و هم شاید یک نفر دیگه هم بتونه بهتر درک کنه.

        خیلی خوشحالم که کامنتم برای شما مفید بوده، خیلی حس خوبی بهم دادید. 💙

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2061 روز

    🙏به نام خدای تواب و غفور و رحیم🙏

    یه تجربه ای از خودم میخوام بگم در مورد اینکه هیچ کس نمیتونه به کسی ظلم کنه و هر ظلمی هست از طرف خود اون فرد مظلومه.

    من کلا آدم خوش حسابی هستم و کلا همیشه سعی ام این بوده که حقوق نیرو هام رو سر تایم و یا حتی یکی دو روز زودتر پرداخت کنم.

    یه نیرو داشتم که بعد از چند ماه کار کردن میخواست بره مرخصی و من یه مقدار از حقوقشو دادم و درصد بیشترش موند ، بهش گفتم فردا بقیه شو برات واریز میکنم و ازونجایی که این بنده خدا هم خیلی بهم اعتماد داشت و میدونست که من آدمی ام که اگه بگم فردا ، صد در صد فردا پرداخت میکنم ، گفت باشه پس من امروز بلیط میگیرم برم تو فردا یا پس فردا برام بزن.

    منم بهش گفتم باشه ولی نرو ، صبر کن فردا پولتو واریز کنم بعد برو .

    اقا من هی گفتم و این گفت نه اوکیه ، من میرم خودت بریز.

    هر چی گفتم و این گوش نکرد.

    اتفاقی که افتاد این بود که دوماه طول کشید تا من موفق شدم پول این بنده خدارو بدم.

    به خدا هربار میخواستم پولشو واریز کنم ، یهو یه کاری پیش میومد و پوله خرج میشد و باز صبر میکردم چند روز بعد واریز کنم ، چند روز بعد میخواستم واریز کنم ، باز یه اتفاقات عجیبی میوفتاد و نمیشد واریز کنم ، قصدم هم واقعا پرداخت اون پول بود ، من اصلا طاقتم نمیاد بدهکار باشم ولی برای این یه مورد هر کاری میکردم نمیشد که نمیشد که نمیشد.

    حالا جالبش اینجاس که خودم اصلا بی پول نمیشدم ، یعنی ورودی مالی داشتم ، خیلی خوب هم پول میومد برام ولی اصلا هرکاری میکردم نمیشد پولشو واریز کنم.

    بعد از اینکه پولشو واریز کردم ، به این نتیجه رسیدم که احتمالا این بنده خدا بعد از اینکه برگشت شهرشون ، با این که میگفت به من اعتماد داره ولی بازم نگران پولش بوده و این باعث شده که من نتونم پولشو واریز کنم چون اون تو سیکل معیوب قرار داشت.

    حالا این اتفاقو هرکی میدید فک میکرد من چه آدم بد حسابی ام که پول مردمو نمیدم ولی واقعا اینجوری نبود ، فقط و فقط به خاطر مدارش این اتفاق افتاد که پولش دیر واریز شد.

    از این اتفاقا و این نیرو ها چند تا مثال من داشتم ، برای همین بعد این قضایا گفتم خدایا آدم هایی رو برام بیار که آمادگی دریافت پولو داشته باشن ، مثل استاد که میگه خدایا آدم هایی برای دوره هام بیان که آماده ی دریافت آگاهی ها باشن.

    آخه مگه میشه جا بدی تموم آب دریارو تو استخر؟

    💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎

    در مورد عذاب وجدان و احساس گناه ناشی از اون هم خیلی خوب واقعا احساس گناه رو از خودم دور میکنم.

    یکی از چیزایی که باعث میشه آدم عذاب وجدان نگیره اینه که یاد بگیریم به فرهنگ و آداب و رسوم و یا رفتار دیگران بی احترامی نکنیم.

    تو هر چیزی یه مثال میشه براش پیدا کرد .

    لازم هم نیست حتما اونارو تحسین کنیم ، فقط بی احترامی نکنیم کافیه.

    شاید یه چیزی باشه که واقعا با عقاید و باور های ما در تضاد باشه ، ولی اصلا لازم نیست باهاش جنگید ، لازم هم نیست تحسین کرد ، همین که ببینی و رد شی ، همین که هیچی نگی و اعراض کنی ، خودش خیلی خوبه.

    اینجوری عذاب وجدان هم نمیگیری.

    یه مثال خیلی ساده که برای خودم اتفاق افتاد این بود که چند سال پیش وقتی داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم گفتم فلان دسته از جامعه فلانن و داشتم بد میگفتم چون با عقاید من در تضاد بود ، البته با عقاید اکثریت جامعه هم در تضاده ؛ بعد یهو اون دوستم برداشت با ناراحتی گفت منم جزو همونام و از دست منم ناراحت شد که چرا اینجوری به این افراد نگاه میکنم.

    اون لحظه واقعا عذاب وجدان گرفتم ، خیلی هم تعجب کرده بودم که اون دوستم از یه دسته ی خاص جامعه ست و من نمیدونستم.

    من همون موقع این درسو گرفتم که حتی اگه ایمان داشته باشم که فلان آیین و فرقه و دین یا هر چیزی اشتباهه و با عقاید من هم در تضاده ، اصلا بهش توجه نکنم و حرفی ازش نزنم و بهتر بگم اصلا بهش قدرت ندم ، و به خواسته ها و عقاید خودم توجه و تمرکز کنم.

    و نکته ی جالبش هم اینجاست که وقتی به چیزی مقاومت نشون ندادم و بد نگفتم و بی احترامی نکردم ، کم کم به جایی هدایت شدم هر کسی هر جوری که میخواد زندگی میکنه و کسی هم به دیگری نمیگه آقا تو مسیرت درسته یا اشتباه و همه با خودشون واقعا تو صلح هستند.

    بعد ازینکه ادم به اینجور جاها میرسه میشینه فک میکنه خودش خنده اش میگیره که بابا اون جامعه ای که قبلا من توش زندگی میکردم چقدر داغون بود که حتی آدم ها به قومیت های دیگه هم توهین و تمسخر میکردند.

    یه عده میگن ترک ها فلانن

    یه عده میگن کورد ها اینجوری ان

    یه عده میگن لر ها اونجوری ان و …

    و یه مشت اراجیف که شده ورد زبون آدما و بچه ها هم ازین حرفا الگو میگیرن و یه آن به خودت میای و میبینی دیگه حالت داره بهم میخوره از این وضعیت که مردم اصل خودشونو ، روح خودشونو فراموش کردن و چسبیدن به این حرفا.

    و اصلا کسی به این فک نمیکنه که همه ما بندگان خدا هستیم ، همه ما تکه هایی از ذات خداوند هستیم ، همه ما به یک اندازه به خدا دسترسی داریم و خدا همه ی مارو به یک اندازه دوست داره ، همه ی ما انرژی هستیم ، در خدا هستیم و …

    واقعا حتی گفتن و به یاد آوردن اینکه ذات اصلی ما چیه به آدم حس فوق العاده ای میده.

    خدایا شکرت ؛ آهای انرژی خوشگله که به زیبا ترین شکل تو زندگی من هستی ، ممنونم ازت❤️

    🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗

    در مورد احساس گناه من واقعا خیلی ساله که حواسم هست ، البته بعضی وقتا بازم یه خورده لنگ میزنم ولی تا جایی که یادم میاد ، نزاشتم چیزی باعث بشه من احساس ندامت و پشیمونی و یا حس گناه بگیرم ، احساس قربانی بودن هم خیلی وقته از خودم به راحتی دور میکنم و همینا باعث شده که خیلی کم اتفاقاتی بیوفته که این احساسات بهم منتقل بشن.

    من وقتی یه کار اشتباهی انجام میدم ، همون لحظه که احساسم میخواد بد بشه ، سریع با خودم میگم ازش درس گرفتم و فهمیدم این اشتباهه و باید نقطه ی مقابل این عمل رو انجام بدم.

    یه مثال ساده اش اینه که مثلا تو رژیمم و مثلا قند نمیخورم ، بعد فرض کن میرم مهمونی و اونجا نوشابه میخورم ، بعد از اون هم میگم ولش کن بابا بزار بخورم بره دیگه ، بعد یه هفته نوشابه خوردن و مصرف قند بالا میبینم عضلات بدنم فرق کرده و داره کیفیتش میاد پایین.

    خب اون لحظه به جای اینکه احساس پشیمونی به خودم بدم و غصه بخورم ، سعی میکنم احساس خودمو کنترل کنم و با خودم بگم خب من فهمیدم که تاثیر قند روی عضلات من ، خیلی منفیه و نباید مصرف کنم و ازش درس میگیرم و برای بهبودش اقدام میکنم.

    بابا اصلا بیایم خیلی سخت نگیریم ، یه بار زنده ایم دیگه ، پس چه خوبه احساساتمونو سرکوب نکنیم.

    همین فکر که من انسانم و بعضی اشتباهات از ویژگی های انسانیه خیلی بهم کمک میکنه که خودمو از احساس گناه دور کنم.

    دیشب باید برای این فایل کامنت میزاشتم ولی نشد ، هی نجوا میگفت ببین داری میزنی زیر قولت و قرار بود روزی یه کامنت بزاری و …

    داشت بهم احساس گناه القا میکرد.

    منم خیلی سریع با خودم گفتم نه عیب نداره ،

    یه روز دیرتر کامنت بزارم خیلی بهتر از اینه که برم برای رفع وظیفه چرت و پرت بنویسم و به این شکل اون احساس بد رو از خودم دور کردم.

    ☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️

    از خدا میخوام به هممون عزت بده

    از خدا میخوام به هممون شهامت تغییر رو بده

    از خدا میخوام به هممون آرامش بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرزو ملک فر گفته:
      مدت عضویت: 1429 روز

      سلام آقا محمد عزیز

      ممنونم از کامنت زیباتون کلی لذت بردم و از نکاتی که گفتید استفاده کردم.

      چقددد این نگاهتون قشنگ بود و تابه حال به موضوعی اینطوری فک نکرده بودم و خیییلی برام جالب بود😍 که راجع به اون دوستتون گفتید که احتمالا بخاطر اعتمادشون و اینکه روی شما حساب کرده جهان اتفاقاتی رو برای شما پیش آورده که بهش بفهمونه روی هیچکس حساب نکنه و…

      دم شما گرم به این همه دقت و توجهتون به قوانین، واقعا تحسین برانگیزه بخاطر این درکتون از قانون👌

      و راجع به کنترل ذهن و خوب کردنه احساستون چقد خوب از پسش برمیاید، بهتون تبریک میگم واقعا👌😍

      دوس داشتم به این نکاتی که گفتید اشاره کنم و ازشما تشکر کنم بخاطر کامنت پر از تجربه و درس تون و بعد قانون رو به خودم یادآوری کنم👌

      هرجاکه هستید در پناه خدا شاد وسلامت و ثروتمند باشید🌹🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سمیه بابائی نیا گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز، مریم جان و دوستان آگاهی جویم.

    من مدتهاست که در این خانواده بزرگ هستم و در حال کارکردن روی باورهایم. بابت هر مساله ای از بخش هدایت سایت استفاده می کنم و فوق العاده جواب گرفتم. خیلی اوقات مطالعه کامنت ها امیدبخش بوده و هست. تغییر زیادی در شخصیت خودم ایجاد شده به لطف الله. به خاطر یک موضوعی، خواستم کد نویسی مناسب تری رو در روابطم داشته باشم تا اینکه هدایت شدم به این بخش «روزشمارتحول من» و از امروز تاریخ 3.4.1401 تصمیم گرفتم رد پایی اینجا بگذارم تا پس از طی کردن روزها و ماهها با سرزدن به اینجا، بتونم تغییر مهمی که قصد دارم رو رصد کنم.

    برای خودم و همه دوستان آرامش و حال خوب رو از خدای بزرگ و مهربان خواستارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    ☆بنام خداوند بخشنده و مهربان

    📝 روز شمار تحول زندگی من. روز اول.

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان

    و تمام خانواده صمیمیه من

    باورهای درستی که در این فایل بینظیر پیدا کردم، که باید با تک تک سلول های بدنمون بهشون ایمان بیاوریم رو میخوام باهاتون به اشتراک بزارم..

    1. اون چیزی که ما بهش میگیم عذاب وژدان (احساس گناه) و بابتش احساسمون بد میشه، درواقع توسط فرهنگ جامعه به ما تحمیل شده و از اصل و اساس وجود نداره. پس ذهنمو باید در موردش کنترل کنم.

    2. خداوند بارها در قرآن گفته که بجز شرک بخودم، تمام گناهان رو میبخشم، پس زیاد ب خودت سخت نگیر و خودت رو بخاطر خطاهایی که کردی سرزنش نکن.

    3. ما چیزی به نام حق الناس نداریم. نه کسی میتواند به شما ظلم کند و نه شما میتوانید به کسی ظلم کنید. ما توانایی تغیر سرنوشت هیچ کسی رو نداریم.

    اگر در مدار درست باشم، هرکسی که بخواهد به من ضربه بزند،برعکس موجب پیشرفت من میشود.

    ما نه در جهت خیر و ن در جهت شر، توانایی تغیر زندگی کسی رو نداریم، ما فقط توانایی تغیر زندگی خودمون رو داریم.

    4. در قرآن بار ها اومده که هر ستمی که به شما میشه، از طرف خودتونه. اگر بخواهی ب کسی ضربه بزنی، در همون لحظه ک تصمیمش رو میگیری، در همون لحظه شروع میکنی به تخریب و ضربه زدن ب خودت و از همون لحظه ک شروع میکنی به دیگران عشق ورزیدن، تحسین کردن، کمک کردن، از همون لحظه باعث شکوفا شدن و پیشرفت خودت میشی.

    5. خداوند بسیار توابه، خداوند من رو خلق کرده، به درون من آگاهه، من قسمتی از وجود خداوند هستم، من خداوند رو عاشق خودم میدونم، من عشق خدارو توی وجودم درک میکنم، خداوند بینهایت بنده هاشو دوست داره و از خطا های من میگذره.

    6. یسری اشتباهات و خطاها باعث رشد، تجربه و پیشرفت من میشوند، (ولی اشتباهاتی ک ازشون درس بگیری و تکرارشون نکنی)، پس بخاطر خطاهایی که ازت سر زده هرگز خودت رو سرزنش نکن.

    7. وقتی که من در مدار درست باشم، وقتی که وصل باشم به انرژی منبع، وقتی هماهنگ باشم با خداوند، توسط او هدایت میشوم،خیلی کم پیش میاد که کار یا رفتار اشتباهی ازم سر بزنه، و اصولا تمام کارها و رفتارهایم درست میشوند، و در آرامش و شادی بسر میبرم. اگر هم اشتباهی از من سر بزنه و تضادی بوجود بیاد، بخاطر اینه ک مسیر درستمو، مسیر ترقی و پیشرفتمو بتونم پیدا کنم و توش قدم بردارم.

    8. خداوند به کسانی که بعد از رخ دادن مشکلی، بتوانند احساسات و ذهنیتشون رو کنترل کنند، توکل کنند،ایمان داشته باشند ک توی هر اتفاقی خیری نهفته هست، برکت، ثروت و نعمت فراوان میدهد.

    9. اگر احساس خوبی داشته باشم، اتفاقات خوب تر رو تجربه میکنم

    اگر احساس بدی داشته باشم، اتفاقات بدتری رو تجربه میکنم

    پس وقتی احساسم داره بد میشه باید تمام تلاشم رو بکنم تا با تغیر دیدگاه و نگرشم، بتونم کنترلش کنم و احساسم رو خوب نگه دارم.

    10. من و شما همگی انسان های ارزش مندی هستیم.

    چه چیزی ارزش مند تر از این که قسمتی از وجود فرمانروای جهان هستیم؟

    به تمام خواسته هامون میرسیم♥️✌🏽

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Erfan گفته:
    مدت عضویت: 1829 روز

    سلام خدمت دوستان خداروشکر میکنم که بالاخره توانستم بعد از چندسال فقط شنیدن به فایل های استاد و عمل نکردن به اون ها تصمیم گرفتم و به خودم گفتم عرفان تا کی میخوای این راهو ادامه بدی تا کی میخوای همین جوری پیش بری بدون اینکه ذره ای به دانسته هات عمل کنی واقعا دیگه دیدم نشونه ها از در و دیوار داره بهم میگه عرفان تغییر کن اگر نکنی این اتفاق می افته اگر تغییر نکنی اینجور میشه و….خلاصه نگاه کردم به زندگی خودم و دیدم از سال ۹۷ تا الان از وقتی که فهمیدم قانون چی هست دیگه شدم یه آدمی که فقط این حرف هارو میشنوه و اصلا بهشون عمل نمیکنه در صورتی که من قبل از سال ۹۷ اصلا از قانون چیزی نمیدونستم ولی بالای ۵۰ درصد کار هام را طبق قانون انجام می‌دادم و با اینکه ۱۸ سالم بود نتایجی میگرفتم که اصلا تو مخیله هیچ کسی نمی گنجید که تو با این سن این نتایج را داری از همه لحاظ ولی وقتی قانون چیه دیگه دست از عمل کشیدم اینطور شدم که هر موقع به قانون عمل میکنم از همه لحاظ نتایج خوبی میگریم ولی دوباره بعد از یه مدت ول میکنم عمل کردن به قانون را .ولی اینسری به لطف خدای مهربان یه قول به خودم دادم دیگه تحت هر شرایط شده فقط فقط باید طبق قانون عمل کنم .خدایا شکرت این هم رد پای من در اولین روز روزشمار تحول زندگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: