«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 66

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 3880 روز

    به نظر من میزان اعتماد به نفس یه نفر تو زمینه های مختلف خودشو نشون میده وبه راحتی قابل تشخیصه برای مثال:

    ظاهر:به دنبال حرف مردم و نظر دیگران نیست

    اهل تقلید نیست

    به راحتی و ارمش و لذت خودش فکر میکنه(مثل انیشتین)

    خودش تصمیم میگیره چه ظاهری داشته باشه و چی مناسبه

    به دنبال جلب توجه نیست…

    رفتار:اهل اقدامه

    ارامش داره و خونسرده

    محکم و مطمئن حرف میزنه

    منطقی با مسائل برخورد میکنه

    اهل کار های بزرگه

    اهل ریسکه حساب شده اس

    ترس و نگرانی غییر عادی نداره

    موفقه

    متواضعه اهل درخواس از دیگران

    برای خودش راحت خرج میکنه

    مسئول کار ها و تصمیمات خودشه…

    روانی ومعنوی:مهربون خوش برخورد شاد صادق ریلکس خودشو دوست داره اهل وقت گذاشتن و توجه به سلامت روانیشو پیشرفت…

    کار:موفق دنبال رقابت و تخریب دبگران نیست(شرکت اپل) باشکست نا امید نمیشه…

    محیط زندگی:دنبال تجملات بخاطر چشم رو هم چشمی نیست فقط دنبال ارامش و لذت و شادی خودشه محیط و شرایط زندگی خوبی داره چون میدونه لایقشه…

    روابط:احترام به دیگران ارزش قائل شدن واسه خودش نچسبیدن به هر رابطه ای با هر کسی دوستی نمیکنه دوستاشو خودش گزینش میکنه و…

    به طور کلی کسی که عاشقانه خودشو دوست داره و تایید میکنه و همواره دنبال بهترین ها برای خودشو دیگرانه و باور داره که نحصر به فرده(مثل من)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حمید ادریسی گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    با عرض سلام و تشکر از سخنان استاد عباس منش.

    اعتماد به نفس از دیدگاه شخصی من:راستش نمیشه برای اعتماد به نفس تعریف قابل توجهی نوشت زیرا این یه احساس درونی (مثل اینکه زمانی از مسعله خیلی خوشحالی یه نفر بهت میگه میشه احساسی که الان داری واسمون شرح بدی-درجواب:شما فقط میگین خیلی خوشحالم-این مفهوم دقیقی رو نمیرسونه.)

    اما اعتماد به نفس به نظر من باید خلاصش کنم توی 3 تا عبارت :ترکیبی از حس انرژی مثبت دایم + نداشتن ترس در برابر رفتن تو دل ترس ها و ریسک ها + و اینکه هر کاری دارم انجام میدم در چه غلط چه درست در نهایت به طرز معجزه اسایی درست درمیاد(یا بهتره بگم من توی هیچ کاری کم نمیارم.)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    امیرحسین یزدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 3985 روز

    این داستان درباره پسر بچه لاغر اندمی ‌است که عاشق فوتبال بود. در تمام تمرین‌ها سنگ تمام می‌گذاشت اما چون جثه اش نصف سایر بچه‌های تیم بود تلاش‌هایش به جایی نمی‌رسید. در تمام بازی‌ها، ورزشکار امیدوار ما روی نیمکت کنار زمین می‌نشست اما اصلا پیش نمی‌آمد که در مسابقه ای بازی کند.

    این پسر بچه با پدرش تنها زندگی می‌کرد و رابطه ویژه ای بین آن دو وجود داشت. گرچه پسر بچه همیشه هنگام بازی روی نیمکت کنار زمین می‌نشست اما پدرش همیشه در بین تماشاچیان بود و به تشویق او می‌پرداخت. این پسر در هنگام ورود به دبیرستان هم لاغرترین دانش آموز کلاس بود. اما پدرش باز هم او را تشویق می‌کرد که به تمرین‌هایش ادامه دهد. گر چه به او می‌گفت که اگر دوست ندارد مجبور نیست این کار را انجام دهد. اما پسر که عاشق فوتبال بود تصمیم داشت آن را ادامه بدهد. او در تمام تمرین‌ها تلاشش را تا حداکثر می‌کرد به امید اینکه وقتی بزرگتر شد بتواند در مسابقات شرکت کند. در مدت چهار سال دبیرستان او در تمام تمرین‌ها شرکت می‌کرد اما همچنان یک نیمکت نشین باقی ماند. پدر وفادارش همیشه در بین تماشاچیان بود و همواره او را تشویق می‌کرد.

    پس از ورود به دانشگاه پسر جوان تصمیم داشت باز هم فوتبال را ادامه دهد و مربی هم با تصمیم او موافقت کرد زیرا او همیشه با تمام وجود در تمرین‌ها شرکت می‌کرد و علاوه بر آن به سایر بازیکنان روحیه می‌داد. این پسر در مدت چهار سال دانشگاه هم در تمامی ‌تمرین‌ها شرکت کرد اما هرگز در هیچ مسابقه ای بازی نکرد.

    در یکی از روزهای آخر مسابقه‌های فصلی فوتبال؛ زمانی که پسر برای آخرین مسابقه به محل تمرین می‌رفت؛ مربی با یک تلگرام پیش او آمد. پسر جوان آرام تلگرام را خواند و سکوت کرد. او در حالی که سعی می‌کرد آرام باشد زیر لب گفت: پدرم امروز صبح فوت کرده است. اشکالی ندارد امروز در تمرین شرکت نکنم؟ مربی دستش را با مهربانی روی شانه‌های پسر گذاشت و گفت: پسرم این هفته استراحت کن. حتی برای آخرین بازی در روز شنبه هم لازم نیست بیایی.

    روز شنبه فرا رسید. پسر جوان به آرامی ‌وارد رختکن شد و وسایلش را کناری گذاشت. مربی و بازیکنان از دیدن دوست وفادارشان حیرت زده شدند. پسر جوان به مربی گفت: لطفا اجازه بدهید من امروز بازی کنم. فقط همین یک روز را.

    مربی وانمود کرد که حرف‌های او را نشنیده است. امکان نداشت او بگذارد ضعیف ترین بازیکن تیمش در مهم ترین مسابقه بازی کند. اما پسر جوان شدیدا اصرار می‌کرد. مربی در نهایت دلش به حال او سوخت و گفت: باشد می‌توانی بازی کنی.

    مربی و بازیکنان و تماشاچیان نمی‌توانستند آنچه را که می‌دیدند باور کنند. این پسر که هرگز پیش از آن در مسابقه ای بازی نکرده بود تمام حرکاتش به جا و مناسب بود. تیم مقابل به هیچ ترتیبی نمی‌توانست او را متوقف سازد. او می‌دوید پاس می‌داد و به خوبی دفاع می‌کرد. در دقایق پایانی بازی او پاسی داد که منجر به برد تیم شد. بازیکنان او را روی دستهایشان بالا بردند و تماشاچیان به تشویق او پرداختند. آخر کار وقتی تماشاچیان ورزشگاه را ترک کردند مربی دید که پسر جوان تنها در گوشه ای نشسته است. مربی گفت: پسرم! من نمی‌توانم باور کنم. تو فوق العاده بودی. بگو ببینم چه طور توانستی به این خوبی بازی کنی؟

    پسر در حالی که اشک چشمانش را پر کرده بود پاسخ داد: می‌دانید که پدرم فوت کرده است. آیا می‌دانستید او نابینا بود؟ سپس لبخند کم رنگی برلبانش نشست و گفت: پدرم به عنوان تماشاچی در تمام مسابقه‌ها شرکت می‌کرد. اما امروز اولین روزی بود که او می‌توانست به راستی مسابقه را ببیند و من می‌خواستم به او نشان دهم که می‌توانم خوب بازی کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    زهرا ترابی گفته:
    مدت عضویت: 3886 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیز و گروه موفق استاد عزیز.امیدوارم همه موفق تر از دیروز باشین.

    من باتمام وجود میگم که اگر هرکسی خودش روهر طوری که هست بپذیره و باور کنه وسعی کنه که باورهاشو در مورد خودش به نحو احسن به کارببره و اگر نیاز بود اونارو تقویت کنه و بپذیره میتونه به عزت نفس برسه.و سعی داشته باشه که خودش رو بشناسه و خودش رو به خودش ثابت کنه نه هیچ کس دیگری.به نظر من خودشناسی مهم ترین در اعتماد بنفس هست

    و من امروز خودم رو به خودم ثابت کردم و فهمیدم که توانای این کار رو دارم

    دوستان عزیز من امروز خیلی خوشحال هستم .چون تونستم امروز با اعتماد به نفس کامل کنفرانس درس دانشگاهیم رو به نحو احسن بدم.من همش به حرفای استاد گوش دادم که در مورد سخنرانی هاش گفتن و واقعا بهم کمک کردن.ممنون استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    نعمت خرم بخت گفته:
    مدت عضویت: 3810 روز

    سلام

    در مورد اعتماد به نفس بالا

    1-چنین فردی به کاری که انجام میدهد ایمان دارد

    2-ظرفیت پذیرش بالای دارد

    3-از شکست هیچ ترسی ندارد

    4-داشتن جرات و انرزی ذهنی بالا که با آن هیچ انرزی منفی نمیتواند بر او مسلط شود

    5-اظهار نظر دیگران خللی در انجام ایده هایش ندارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Shirazi گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    دو مورد دیگر اضافه میکنم

    * فرد با اعتماد به نفس بالا همیشه نیمه پر لیوان را می بیند.

    * و دانش، تجارب و داشته هایش را با دیگران به اشتراک می گذارد و مطمئن هست که با این کار نه تنها چیزی ازش کم نمیشه بلکه چیزهای بیشتر و ارزشمندتری هم نصیبش میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    اهورا ایزدی گفته:
    مدت عضویت: 3986 روز

    سلام….اعتماد به نفس یعنی باور یا نگرش یا تعریفی که ما نسبت به تمامیت خود(از قبیل توانایی،لیاقت،زیبایی،جایگاه در زندگی …..) داریم……در واقع اعتماد به نفس به این مفهوم نیست که ما کامل مطلقیم ….بلکه به این مفهمومه که اگه چیزی رو بلد نیستیم توانایی یادگیری آن را به هر نحوی از قبیل کمک گرفتن از دیگران یا تمرین کردن و غیره را داریم…….

    اعتماد به نفس یعنی نقاط قوت خودمون و ضعف خودمون رو میدونیم و بدون هیچ نارضایتی در کمال آرامش به دنبال قوی کردن نقاط ضعفمون باشیم….

    اعتماد به نفس یعنی در مقابل روز های سخت با ایمان به خدا و این باور که در پناه خداوند هستیم ادامه بدبم…

    زمانی که اعتماد به نفس من پایینه دقیقا در مداری قرار میگیرم که آدم ها،اتفاقات و شرایطی رو میبینم که به من ثابت میکنند که من نمیتوانم…….اما برعکس زمانی که اعتماد به نفس من بالا باشه در مداری قرار میگیرم که آدم ها و اتفاقات و شرایطی رو میبینم…..که به من ثابت میکنه من میتوانم…..باور کنید من اینو امتحان کردم مثلا توی کارهای یدی وقتی که اعتماد به نفسم بالا باشه….مغزم فعال میشه…خلاقیتم فعال میشه…. و آدم هایی رو میبینم که به شدت منو مورد ستایش قرار میدن اما اگه اعتماد به نفس نداشته باشم مغز و خلاقیت یا دستم قفل میکنه و اینکه آدم هایی رو میبینم که به شدت تحقیرم میکنند

    اعتماد به نفس یعنی درمقابل انتقاد های دیگران به ما هیچ خدشه یا انرژی منفی وارد نشه…..و دقیقا بتوانیم انتقاد رو واضح و بدون ناراحتی ببینیم….اگه انتقاد درست بود اونو بپذیریم و اصلاحش کنیم و اگه درست نبود بدون انرژی منفی رهاش کنیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    Shirazi گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    به نام خدای مهربان

    با سلام

    من خودم از افرادی هستم که اعتماد به نفس پایینی دارم. قبل از اینکه وارد این صفحه بشم جوابهای خودم رو روی کاغذ نوشتم تا انجایی که ذهنم یاری کرد و خودم رو تا الان مرور کردم. الان که نظرات بقیه رو دیدم دست و دلم ترسید و فکر کردم جواب های من خیلی کم و ناچیزه. حتی خواستم منصرف بشم اما گفتم شجاع باش.

    من همیشه به خاطر اعتماد به نفس پایینم متضرر شده ام. من جزو رتبه های تک رقمی کنکور ارشد بودم اما در حال حاضر جایی ، کاری را انجام میدهم که دیپلم براش کافیه. هر چند مدتهاست میخام به مدیرمون بگم که مسئولیتهای منو بیشتر کنه اما هنوز نگفتم و هی امروز و فردا میکنم. هر چند تقریبا هر روز همکارانم هوش و استعداد و فکرهای من رو تحسین میکنن اما خودم نسبت به توانایی هایم مطمئن نیستم. و این خیلی بده…

    *به نظر من افراد با اعتماد به نفس بالا خودشون و دیگران را خاکستری می بینند نه اینکه خود را سیاه و دیگران را سفید.

    *اشتباه کردن را امری عادی می دانند و آن را حق بشریت می دانند به همین دلیل اشتباهات خود و دیگران را می بخشند.

    *احساس خوبی نسبت به خودشون دارند . درک خوبی از خواسته ها، و تواناییهاشون دارند.

    *خودش را همانطور که هست قبول دارد و از ابراز وجود خود در جمع نمی ترسد.

    * نیاز به تایید دیگران ندارد. نظرش را اعلام میکند هر چند غلط باشه. اما برعکس فرد با عدم اعتماد به نفس یا نظر نمی دهد یا نظرش را مطابق با میل دیگران تغییر می دهد.

    *نیاز ندارند خودشون را به دیگران اثبات کنند. کاری را که می خواهد انجام میدهد و نگران این نیست که دیگران چه فکری درباره آنها و کارهایشان می کنند.

    *صدایشان نمی لرزد، آهسته صحبت نمی کنند و حتی کمرنگ و ریز نمی نویسند.

    *قدرت رهبری و مدیریت و ریسک پذیری متوسطی دارند. از خطر کردن و تجربه کردن نمی ترسند. و اگر اشتباهی بکنند و حتی توسط دیگران تنبیه بشوند آن اشتباه و تنبیه را بزرگ جلوه نمی دهند و مدام بهش فکر نمی کنند. از کنارش می گذرند.

    *از حق خودش دفاع می کند و خودش را لایق چیزها و نعمتهای خوب می داند.

    *به خودش و تواناییهاش شک ندارند. و دستاوردها و موفقیت هایی که بدست می اورند را بی اهمیت و ناچیز تلقی نمی کنند. اما مغرور هم نیستند و مدام منم منم نمی کنند.

    *کسیکه اعتماد به نفس پایین دارد فرصت ها را از دست می دهد چون خیلی با خودشان کلنجار می روندکه میتوانم یا نمی توانم…دیگران چه می گویند…و به خاطر از دست دادن فرصتها خیلی ناراحت می شوند و مدام غصه می خورند که چرا این چنین و آن چنان…

    *خودش را قبول میکند و نقاط ضعف و قوت ، خوبی ها، زشتی ها و نواقصی که دارد را پذیرش میکند و اعتقاد دارد گل بی خار خداست.

    *کسیکه اعتماد به نفس بالایی دارد حتی اگر دیگران او را اشاره بگیرند و درباره نواقص و اشتباهاتش حرف بزنند صحبت آنها را به خود نمی گیرد اما برعکس فرد بی اعتماد به نفس حرف ها و اشارات بیرونی حتی اگر ربطی به او ندارند را به خودش می گیرد.

    *دنبال استعدادها و تواناییهای ذاتی خود می روندو روز به روز پیشرفت می کنند. اما فرد بی اعتماد به نفس یا با اعتماد به نفس پایین اساسا نمی داند چه توانایی هایی داردو هرکاری را هم شروع کند نیمه کاره رها میکندو با اولین موج منفی سریع عقب نشینی میکند. اتفاقات بدی که پیش آید سریع او را دچار غم میکند.و کلا نگاهش به بیرون هست اگر اوضاع خوب باشد احساس شادی و اگر اوضاع بد باشد غمگین است. و پیگیر کارهایش نیست. و حتی فکر می کنند خداوند او را لایق ثروت، شادی، کار خوب ، داشتن همسر خوب و …نمی داند. فکر میکنند از بدشانسی اینگونه شده اند. در صورتیکه افراد با اعتماد به نفس بالا مسئولیت انتخابهایشان را بعهده میگیرند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Shirazi گفته:
      مدت عضویت: 3892 روز

      دو مورد دیگر اضافه میکنم

      * فرد با اعتماد به نفس بالا همیشه نیمه پر لیوان را می بیند.

      * و دانش، تجارب و داشته هایش را با دیگران به اشتراک می گذارد و مطمئن هست که با این کار نه تنها چیزی ازش کم نمیشه بلکه چیزهای بیشتر و ارزشمندتری هم نصیبش میشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      میسا افشار گفته:
      مدت عضویت: 4068 روز

      درود بر دوست خوشفکرم

      تا اینجا نظر بسیاری از دوستان را خوندم و می خوام خیلی ساده به خاطر نظر ساده اما پربارتون بهتون شادباش بگم.

      تعریفم را ابدا حمل بر تعارف نکنید که اصلا اهل اش نیستم.

      خودتون و باور کنید که سزاوار بهترن هایید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    بهروز شایسته فرد گفته:
    مدت عضویت: 3872 روز

    سلام.

    هرگونه واز هر دست شرایطی که برای فردی بوجود می آید، آن فرد نه یکبار بلکه چندین بار رخداد پیش رو را در اوهام و پندار خود تجربه کرده، از اینرو عینیت یافتن یکسان حقیقت وقایع با آنچه که فرد میپندارد اسباب شهامت هر تفکر و هر چالشی رابه وی می دهد.یک چنین فردی باعنوان انسان بااعتمادبه نفس ازسایرین متمایزمی گردد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: