«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 90
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد فایل اول رو گوش دادم عالیبود.
من همه ش می خواستم خودمو به بابام ثابت کنم.همه ش به من میگفت بی عرضه.من میخواستم از شهرستان بیام بیرون و برم تهران کار کنم که ثابت کنم تهنایی از پس خودم بر میام. و اینا همه ش ریشه در گذشته من داره.کمک کن استاد بتونم پدرم رو ببخشم.کمکم کن.
با سلام و درود بر استاد عباس منش
برای مقابله با احساس گناه چه بدترین حالت باشد و چه جزئی اولین مسئله با خودش کنار بیاید یعنی اول خودش یا کسی که باعث این احساس شده است ببخشد یعنی تا زمانی که این مسئله بخشش رفع نشود نمی تواند به مرحله بعدی که احساس خوشنودی و ارشمندی هست دست یابد بعد از این و رفع کردن این مسئله از درون خود و به عبارتی با خودی خود اگر امکان رفع این گناه از طریف مراجع کردن به شخص و طلب بخشش کرد و یا به نحوی از شخص دلخویی کند تا این حس خوشنودی و احساس ارزشمندی در خود ایجاد نماید. از نظر من به این طریق می توان احساس گناه را در درون از بین برد و احساس ارزشمند بودن را تقویت نمود. تشکر
به نام خدای مهربانم
سلامی گرم خدمت استاد عباسمنش عزیز و همکاران محترمشون و دوستان عزیزم.
تبریک می گم به عزیزانی که در قسمت اول مسابقه به عنوان برنده اعلام شدند و براشون آرزوی موفقیت می کنم.
به نظر من احساس ِ گناه از بی ارزش دانستن ِ خود و احساس ِ ناپاک بودن و آلوده بودن سرچشمه می گیره! احساس می کنیم که لکه دار شدیم و دیگه هرگز پاک و خالص نمی شیم.
اما باید بدونیم که روح ِ ما انسان ها مقدّسه چون ذره ای از وجود ِ خدا هستیم و هر قدر هم آلوده باشیم با نور ِ آگاهی و ایمان می تونیم آلودگی ها رو پاک کنیم و از نو شروع کنیم. هیچ وقت دیر نیست!
باید بدونیم که تجربیات ِ گذشته ی ما ، مربوط به گذشته ی ماست و رفتارهایی هم که در گذشته از ما سر زده بر اساس ِ آگاهی های گذشته ی ما و عقاید و باورهای قبلی ِ ما بوده!
باید جسارت ِ بخشیدن ِ خودمون رو داشته باشیم!
باید جسارت ِ دور ریختن ِ عقاید و ذهنیات و باورهای غلط ِ خودمون رو که مربوط به گذشته ی ما و گذشتگان ماست ، داشته باشیم! باید با خودمون رو راست و صادق باشیم و آماده ی تغییر باشیم!
آگاهی ، بسیار به انسان کمک می کنه ! هر چه آگاه تر بشیم بهتر می تونیم خودمون رو ببخشیم. باید خودمون رو به معنای واقعی دوست داشته باشیم و این عشق به ما کمک می کنه تا از خطاهای خودمون بگذریم.
ارتباط ِ عمیق ِ قلبی با خداوند به ما کمک می کنه تا به هیچ وجه احساسِ تنهایی و رهاشدگی نکنیم و دلمون رو قُرص می کنه برای ادامه دادن ِ مسیر ِ زندگی و از نو شروع کردن!
و اینکه در زمان ِ حال زندگی کنیم. در زمان ِ حال زندگی کردن ، قدرت و نیرویی داره که ما رو از گذشته و آینده رها می کنه و در لحظه با آرامش و شادی ِ عمیق سپری می کنیم. در زمان ِ حال زندگی کردن به ما کمک می کنه تا دست از سرزنش کردن ِ خودمون برداریم ، زندگی رو آسون تر بگیریم ، خودمون رو ببخشیم و اشتباهاتمون رو صرفاً به عنوان ِ تجارب ِ ارزشمندی در زندگیمون بدونیم و از اونها درس بگیریم.
ارتباط ِ ما با خداوند هرگز قطع نمی شه! فقط زمانی که از خودمون دور می شیم دیگه صدای خداوند رو نمی شنویم چون صداهای ذهنیمون همه ی وجودمون رو پر می کنه و کر و کور می شیم. پس وقتی به خودمون بر می گردیم اون موقع است که آروم تر و عمیق تر می شیم و قادر به شنیدن ِ نداهای قلبی یا صدای خداوند می شیم که بهترین راهنمای ما برای ادامه ی مسیر ِ زندگیمونه!
من تمام ِ اینها رو بر اساس ِ تجربیات ِ قبلی ِ خودم نوشتم. تا دو سه سال ِ پیش همیشه خودم رو به خاطر بعضی اشتباهات ِ زندگیم که شدیداً بهم احساس ِ گناه می دادن ، سرزنش می کردم و خودم رو تحقیر می کردم و بی ارزش می دونستم چون عذاب ِ وجدان ِ زیادی داشتم. اما آگاه شدن و ارتباط ِ عمیق ِ قلبی و معنوی به من کمک کرد تا ابتدا با خودم صادق باشم ، گذشته ی خودم رو بپذیرم و از اشتباهاتم درس بگیرم و با خودم مهربون تر باشم.
حالا در زمان ِ حال زندگی می کنم و همیشه از لحظاتم لذت می برم. اگر هم گاهی یاد ِ اشتباهات ِ گذشتم بیافتم صرفاً برای یادآوری ِ درس هایی ست که از گذشته گرفتم و بلافاصله به خودم می گم :”اشتباهات ِ من مربوط به گذشته اند! من الان آدم ِ دیگه ای شدم و همه چیز تغییر کرده!”
من با آگاهی های الانم هرگز اشتباهات ِ قبلیم رو تکرار نمی کنم و سعی می کنم با یاری و هدایت و حمایت ِ خداوند بهترین انتخاب ها رو در زندگیم داشته باشم. من خودم رو دوست دارم و می دونم که لیاقت ِ بهترین ها رو دارم!
باید به خودمون فرصت بدیم! خدا هم همیشه به ما فرصت می ده و می خواد که اگر اشتباهی هم کردیم باز به سمت ِ اون برگردیم چون راه ِ خداوند راهیه که راسته و بهترین مسیره برای رشد و پیشرفت و موفقیت و آرامش ِ ما!
امیدوارم همیشه در پناه ِ خداوند باشید و بدونید که بهترین ها در انتظارتونه!
پایدار و پیروز باشید!
سلام خانم اهنکار
عالی بود از شما سپاسگزاری میکنم
من همیشه به گذشته نگاه میکردم و آینده رو تصور میکردم و به حال هیچ توجهی نمی کردم از شما تشکر میکنم که زحمت کشیده و تجربیاتتان را برایمان نوشتید
سلام جناب رضایی.
خیلی ممنونم از نظر لطف شما و خوشحالم که نظری که گذاشتم و در واقع بر اساس تجربه های من بوده مورد توجهتون قرار گرفته و امیدوارم بتونم کمکی هر چند کوچک به دوستان عزیزم بکنم.
پایدار و موفق باشید.
سلام به نظر من فرد را به صورت قطره ای بهش اعتماد به نفس بدهیم و از ویژگی های بارزش تعریف کنیم و ارزش فرد را به خودش نشان دهیم و به او بگوییم که این ویژگی های تو بوده که تورو منحصر به فرد نشون میده, تا اون احساس گناه دیگه براش کم اهمیت به نظر بیاید و از بین برود
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و دوستان
در مورد احساس گناه من فکر میکنم کلا میشه گناهان را به 3 دسته کلی از نظر آثاری که بر جای میگذارند تقسیم کرد اول گناهانی هستند مثل دروغگویی که اثر آن هم به خود انسانی که مرتکب چنین گناهی میشود برمیگردد و هم به شخصی که طرف مقابل قرار دارد به این ترتیب که خود نفس این گناه حاکی از عدم اعتماد به نفس است و باعث فروریختن بیشتر اعتماد به نفس و باورهای مثبت آن فرد میشود و همین عمل امکان دارد باعث گمراه شدن فرد مقابل بشود بطوریکه شاید مسیری را در زندگی بر اساس این دروغ انتخاب کند که کلا سرنوشت آن شخص عوض شود.
دوم گناهانی هستند که آثار آن فقط به خود شخص برمیگردد به عبارتی احساسی که از انجام دادن و یا انجام ندادن عملی گریبانگیر ذهن شخص میشود مثلا باور دینی شخصی که به خواندن نماز یا گرفتن روزه اعتقاد دارد ولی به هر دلیلی اینکار را انجام نمیدهد یا باورش اینست که خوردن الکل گناهه ولی میخوره و یا مثلا جایی به شخصی برخورد میکند که مشکلی دارد و حتی از او درخواست کمک نکرده است ولی او به اصطلاح وجدانش یا همان احساس گناه مدام در ذهنش زنگ میزند که تو چه انسان بی ارزشی هستی چرا تو که میتوانستی به فلانی کمک کنی و میتوانستی کسی را راهنمایی کنی سکوت کردی و اینکار را نکردی؟ و مدام این احساس گناه در ذهن باعث عذاب شخص میشود.
سوم گناهانی است که بیشترین اثر را در شخص سوم میگذارند مثل تهمت،غیبت،سرقت،قتل نفس و گناهانی از این دست که حق الناس بیش از هر چیزدر آن مشهود هست.
به نظر من برای فردی که در دسته دوم قرار دارد و فقط احساس گناهی است که طرف آن فقط خودش هست،اگر میخواهد که این احساس از بین برود باید اولا گذشته را فراموش کند دوم اینکه یا تصمیم بگیرد که اگر باورهای فعلیش صحیح است بر اساس باورهایش زندگی کند و عمل کند و یا اینکه اگر فکر میکند باورهای غلطی دارد سعی در تغییر باورهایش داشته باشد.
اما برای دسته اول و سوم
باید بدانند تا آنجایی که طرف ما خداوند رحمان است هر لحظه که ما قلبا احساس پشیمانی کردیم و از او طلب بخشش کردیم پرونده گناهان ما که مربوط به خداوند است بسته میشود و حتی اگر هزاران بار این توبه تکرار شود باید بداند که ان الله غفور و رحیم و نباید دیگر هیچ احساس گناهی داشته باشد و خداوند آمرزنده و مهربان را باور داشته باشد.
اما در جایی که طرف گناه حق الناس باشد باید تا آنجایی که میتواند ، سعی در گرفتن رضایت شخص داشته باشد مگر اینکه شخص مورد نظر فوت شده باشد و یا از نظر هوش و حواس دچار آسیب و مشکل شده باشد و یا اصلا دیگر اثری از وی نباشد و هیچ آدرسی از او نباشد.خوب اگر رضایت طرف مقابل را جلب کند که دیگر احساس گناهی باقی نمیماند ولی اگر اتفاق دیگری رخ داده باشد به نظر من راهکاری که اسلام پیش پای انسانها گذاشته از هر راهی بهتر است یعنی (رد مظالم در حد توان )یعنی انفاق کند از هر چیزی که به او داده شده به نیت اینکه خیر و برکت آن انفاق به شخص مورد نظر برسد و در مواقعی که قتل نفس است دیه بهمین خاطر تعیین شده است و در دیگر موارد هم پس از رد مال و انجام کار خیر به این نیت که برکات آن به شخص مورد نظر برسد آرامش عجیبی به انسان دست میدهد.
و به نظر من وقتی ما خودمان سعی میکنیم خطاها و گناهانی که افراد دیگر در حق ما انجام داده اند ببخشیم و میبخشیم دیگران هم همین کار را برای ما انجام میدهند و ما به آرامش میرسیم.
از خداوند برای همه آرزوی آرامش خاطر و سلامتی میکنم
با سلام و احترام
در خصوص احساس گناه
این اتفاق برای یکی از دوستانم پس از مرگ مادرش اتفاق افتاد .این شخص توجه خوبی به مادرشان نداشتند. پس از مرگ ایشان دچار عذاب وجدان و احساس گناه شدند . این حس را اینگونه برطرف کردیم .فرض کردیم که مادرشان زنده هستند و با توجه به شرایط پاسخ این سوال را دادند.” درحال حاضر چه کاری می توانی انجام دهی ؟” با بررسی های انجام شده و پاسخ به این سوال به این نتیجه رسیدیم که در صورت رسیدگی به مادرشان ( رسیدگی آرمانی )ضررات بیشتری متوجه ایشان می شد و اگر دوباره زمان به عقب برگزدد باز هم شرایط فرق چندانی نمی کرد و حداکثر 10 درصد تفاوت داشت.یعنی” تکنیک مقایسه ی زمانی ” بخاطر 10 درصد عذاب وجدان و احساس گناه معقول نمی باشد .
برقراری رابطه سالم و شاد با خودمان، آشتی با خودمان، نیازمند لحظه ای تفکر است. اینکه این تفکر و این لحظه برای انسان در چه شرایط و اوضاعی پیش بیاید، نیازمند لطف خداست. این لطف و رحمت خدا گاهی از طریق گوش دادن و دنبال کردن فایلهایی همچون فایل های صوتی شماست و گاهی همانند داستان ایاض که شبی که طبق معمول همیشه خودش در حال بررسی شرایط کاروانی که قصد هجوم و سرقت آن را داشته و در حین گشت و بررسی کاروان، صدای صوت قرآن از چادری از کاروان به گوشش می رسد که =آیا زمان آن نرسیده که آنان که ایمان آورده اند در برابر یادخدا خاشع شوند= و همین جمله کافی بود تا ایاض توبه کند و به راه راست برگردد.
بیدار نگه داشتن جان و درون و اینکه همواره احساس توانایی و ارزشمندی را برای خود حفظ کنیم.
پدربزرگی داشتم که همواره این ضرب المثل را به من می گفت که کار نیکو کردن از پر کردن است.
الآن روز به روز بهتر و واضحتر این مثل را درک می کنم.
برای انجام هر کاری به بهترین نحو ممکن تکرار تکرار تکرار و تکرار آن بهترین راه برای یادگیری است. در زمینه رفع احساس گناه و توبه هم، تکرار دائم و همرا با توجه این مطلب که خدا وند بخشنده گناهان و توبه پذیر است و شجاعت پذیرش تبعات فعلی و امید به عفو خدا و عفو خودمان و دست برنداشتن از این امید وتکرار در هر لحظه ای که ذهنمان خواست به آن احساس برگردد.
تا آنجا که به این باور برسیم که آزاد و رها هستیم و زمان حال خود را ببینیم و اینکه این لحظه حال هدیه خداست ومن این هدیه الهی را به شادترین روشی که خودم وخدای من راضی باشد طی خواهم کرد.
من تواناترین و تاثیر گذارترین فرد در دنیا هستم که می تواند حال و احوال خود را تغییر دهم و مسیر رشد و تعالی که خداوند می خواهد را با توکل بر خدا و ایمان به اینکه تنها یک قدرت در عالم وجود دارد و آن هم قدرت یکتای بی همتاست را طی کنم.
به نام خدا
احساس گناه در انسان به دلیل ادائ نکردن سه حق به وجود می اید
اول حقی که خدا بر انسان دارد گناهانی که در این باره انسان مرتکب میشود یعنی عمل نکردن به دستوراتی از جانب خدا که به ظاهر ذینفع خداست برای مثال نخواندن نماز شکستن روزه و . .. .که در این گونه موارد با متوجه کردن فرد به اینکه خدا نیازی به عبادت ما ندارد واین اعمال صرف خودمان بوده و نتیجه انها نیز این بوده که خود از این گنجینه ها در ان زمان استفاده نکردیم وحال که متوجه شدیم خب شروع به استفاده میکنیم و طبق قران خدا در همه حال توبه بندگانش را میپذیرد به عنوان مثال پدر و مادری بسیار به کودک خود اصرار می کنند که غذا بخورد ولی کودک امتناع میکند در این حلت والدین متوجه ضرر وزیانی نشده اند و هر زمان که کودک اظهار نیاز به غذا کند نه تنها پدر مادر از او دلگیر نمی شوند بلکه با اشتیاق فراوان به او پاسخ میدهند
دوم حقی که انسان بر خود دارد خداوند این حق را گذاشته است تا اشرف مخلوقاتش تن به هر خاری وخفتی ندهد حا ل اگر انسانی شان و منزلت خود را رعایت نکرد در ان ورطه خود برای خود ارزش قائل نشده و کافیست هتوجه کوتاهی خود نسبت خود شود و برای جبران ان خود را عنوان اشرف مخلوقات دیده وان اقدامات را دیگر انجام ندهد و هیچ گناهی بر او نیست به عنوان مثال خانمی که بدن خود را به نمایش برای دیگران می گذارد این فرد همانند مرواریدی است گه از صدف بیرون امده وبا قرار گرفتن دوباره ان در صدف به همان ارزش اولیه خود میرسد
سوم حق الناس حقی که افراد نسبت به هم دارند خداوند از روح خود در انسانها دمیده است یعنی انسانها دارای صفات خداوندی هستند غفور رحیم خالق و. . . . هر زمان شخصی نسبت به دیگران گناهی انجام دهد اگر در گرفتن حلالیت از او مفسده ای نباشد خیلی راحت می تواند ان شخص را راضی کند مثال دادن مبلغی پول یا هدیه واگر شرایط گرفتن حلالیت نبود خداوند مهربان را واسطه قرار داده تا حلالیت مارا بگیرد همانا خداوند بر هر کاری تواناست
در بعضی موارد گناهی که انجام می شود شامل سه حق بالا است که باید سه مرحله انجام گیرد و برای اینکه فرد کاملا باور کند که بخشیده شده است کافیست مثالی از شخصی که در گذشته ان گناه را انجام داده و بعد از توبه کردن به مدارج بلای انسانیت رسیده است را برایش بازگو کنیم
در تمام قران هر جا ازبحث از توبه واقعی بوده است بافاصله از پذیرفته شدن ان توسط خداوند یاد شده است بقره ایه37.بقره ایه 54.بقره ایه 128.بقره 160.بقره 187.ال عمران90.ال عمران128. نسا16. نسا17. نسا 64. نسا 92 در این ایه خداوند می فرماید توبه قاتل نیز پذیرفته است نسا146 در این اه خداوند فرموده نه تنها توبه پذیرفته می شود بلکه پاداش عظیم نیز دارد مائده34 مائده39. مائده71 . انعام 54. اعراف153 . توبه 15. توبه27 . توبه102. توبه104. توبه106. توبه117. توبه118 . هود 90در این ایه پرودگار خود را دوستدار توبه کنندگان می داند نحل 119. مریم 60 در این ایه خداوند وعده بهشت به توبه کنندگان میدهد . طه 82. طه122. نور 5. نور10. فرقان70 . احزاب 24.
در باره خود کلمه گناه که معنی عربی ان جناح می باشد طبق گفته خود استاد همواره با لای نفی امده است یعنی هیچ گناهی بر شما نیست
همانطور که ذکر شد با اوردن مثال افرادی که گناه مشابه انجام داده اند با توبه کردن نه تنها توبه انها پذیرفته شده بلکه مورد رحمت خداوند نیز قرار گرفته اند مانند حضرت موسی که بعد از گناه قتل نه تنها توبه اش پذیرفته شد بلکه پیامبر خدا گردید
البته دوستان این ها بدان معنی نیست که انسان با اگاهی گناه کند و توبه کند طبق فرمایش حضرت علی گناه نکردن راحتتر ازتوبه کردن است
وباید سعی کنیم طوری زندگی کنیم که اعمالی که احساس گناه به ما میدهد را انجام ندهیم
در تکمیل بحث بالا میخئاهم به این قضیه از جانب خدا نگاه کنیم
باتوجه به اینکه همه ما میدانیم احساس گناه موجب افسردگی گوشه گیری عدم فعالیت عدم لیاقت و. . . میشود و از طرفی خداوند میخواهد این جهان گسترش پیدا کند به همین دلیل خداوند بیشتر از انسان می خواهد این احساس مخرب گناه که موجب عدم پیشرفت میشود را از انسان بگیرد تا حدی که در بسیاری از موارد می فرماید حتی گمان کردن به اینکه ایا گناهانم پاک شده یا نه گناه است وجای هرگونه شک شبهه را گرفته است مانند صفا و مروه کربلا و. . . .
سلام به همگی بایاد خدای یکتا
احساس گناه از زمانی که ما صحبت کردن را شروع کنیم از دو سالگی با ما همراه میشه یک احساس خود آگاه هست یعنی من خودم بوجود میاورم .هر وقت که رفتار بدی انجام دادیم و ما را دعوا کردند احساس گناه کردیم پس سرچشمه احساس گناه از کودکیمان هست و هر چقدر ما احساس خوبی نسبت به خودمان نداشته باشیم و خودمان را ارزشمند ندانیم و باور داشته باشیم که ما خوب نیستیم احساس گناه در ما بیشتر می شود و رفته رفته رفتار هایی که انجام می دهیم در همین راستا قرار می گیرد و با رفتارهای بدتر احساس گناه بیشتری خواهیم کرد . برای اینکه بتوانیم احساس گناه نکنیم اولا باید با خودمان صحبت کنیم که ما انسان هستیم و جایز الخطا اگر قرار بود خطا نکنیم که فرشته بودیم ، حضرت آدم (ع) هم اشتباه کرد و بخشوده شد پس ما هم اگر اشتباه کنیم وقتی پایبند باشیم که آن گناه یا خطا یا اشتباه را انجام نمی دهیم خداوند ما را می بخشد،پس این ما هستیم که باید خودمان را ببخشیم با جمله هایی که به ما احساس خوب بدهد و باور کنیم که ما هم انسان هستیم و جایز الخطا . احساس گناه بیشتر از گذشته میاید که من در گذشته مثلا فلان خطا یا اشتباه را انجام دادم که نباید انجام می دادم یا حرفی زدم که نباید می زدم پس بهتر هست در زمان حال زندگی کنیم وقتی در زمان حال باشیم و به گذشته ای که خطا کردیم فکر نکنیم وحتی خیال پردازی نکنیم احساس بهتری خواهیم داشت من می توانم با کنترل کردن رفتارم و افکارم در زمان حال لذت بیشتری ببرم و دیگر رفتار گذشته ام را به ذهنم راه ندهم تا بتوانم احساس خوبی داشته باشم در ضمن ایمان به خداوند که واقعی باشد کمکمان می کند شادتر باشیم و احساس گناه نکنیم ما باید خودمان را ببخشیم و دوست داشته یاشیم . به این فکر نکنیم مردم یا دیگران راجع به ما چه قضاوتی دارند وقتی که دائما به این فکر کنیم که حالا دیگران چه میگویند احساس گناه در ما زیاد می شود ، دیگران خیلی حرف ها میزنند و قضاوت می کنند اما این ما هستیم که اجازه می دهیم با این افکار و خیال پردازیها حال خودمان را بیشتر خراب کنیم.یکی از کار هایی که به نظر من می توانیم انجام بدهیم جبران هست با کارهای خوب جبران کنیم وقتی ما بدانیم که همه اشتباه می کنند فارغ از جنس و سن و معلومات بار احساس گناه در ما کم می شود البته من معتقدم هر کسی می تونه خودش فقط خود شخصمی تونه با احساس های خوب جایگزین احساس گناه کندو حال بدمان را به حال خوب تبدیل کنیم . با تشکر
سلام وعرض تشکر ما که معصوم نیستیم وگناه میکنیم هر چه گناه بزرگ یا کوچک باشد خداوند در مقابل گناه ما بند گان گناهکار توبه را قرار داده بمعنی باز گشت از گناه اگر من گناهکار در مقابل خداوند بایستم وبا تمام وجود وباتمامی قلب وفکرم خالصانه توبه کنم ودیگر آن گناه را انجام ندهم باید اطمینان داشته باشم که خداوند گناه مرا خواهـــــد بخشید زیزا من که با ایمان جلوی خدای خودم توبه میکنم ایمان دارم که هر چه گناه من بزرگ باشد کرامت ، بخشندگی و محبت خداوند خیلی خیلی بزرگتر وبیشتر است ودیگر خودم را اذیت نکنم وانقدر اعتماد به نفس داشته باشم که خود را اشرف مخلوقات وبهترین بنده خوب خدا بدانم