باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند

با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزی که در این سایت عضو هستند. من برای اولین باره که دارم دیدگاهم رو برای شما عزیزان مینویسم و خیلی خوشحالم که استاد این سوال رو مطرح کرد و من رو تشویق به نوشتن در مورد باورم نسبت به خداوند کرد. راستش مدت طولانیه که من با استاد عزیز و محصولاتش آشنا شدم ولی مدت طولانی نیست که دارم به طور جدی فرمایشات استاد عزیز رو اجرا میکنم ان هم از زمانی شروع شد که حال خیلی بدی داشتم یک اتفاق خیلی ناگوار تو زندگی من افتاده بود قلبم از شدت آن ناراحتی که برای خودم و خانواده ام پیش اومده بود مچاله شده بود نمیدونستم که میتونیم از این اتفاق به سلامت خارج بشیم یا نه شب و روزم گریه بود و این که زندگی بدون آرامش برای من مرگ بود حال خودم رو نمیفهمیدم وقتی که پسرم یا اطرافیان با من صحبت می کردند نمیفهمیدم که چی میگن و من به آنها چه جوابی میدم خلاصه سرتون رو درد نیارم این جریان درست موقعی بود که من جسته و گریخته بعضی از فایلهای استاد رو گوش میکردم یک شب که از شدت ناراحتی خوابم نمیرفت یکمرتبه یاد صحبت ها و نوشته هایی که از استاد و دوستانی که نظراتشون رو مینوشتند و به آدم دلگرمی خاصی میداد افتادم نمیدونم اون لحظه چه اتفاقی برام افتاد قلبم از خوشحالی می خواست بترکه انگار روی ابرها بودم انگار هیچ قدرتی نمیتونست نه به من نه به خانواده ام هیچ اسیبی برسونه لحظه ای بود که خدا رو کاملا احساس می کردم توی دلم گفتم خدای فقط خودت چاره سازی هیچکس هیچکس و هیچ چیز نمیتونه با قدرت و توانایی تو در بیفته نمیدونم چطوری ولی مطمئنم که از بنده های تو هیچ صدمه ای به ما نخواهد رسید تو همه جوره هوای منو و خانواده ام رو داری هیچ دستی هر قدر هم قوی باشه از دست تو بالاتر نخواهد بود اینقدر این حس در آن لحظه در من قوی بود که اشکام از شوق همینطوری میریخت لحظه ای بود که دلم می خواست به همسرم آرامش و توکلی رو که حس میکردم رو منتقل کنم به همین خاطر بیدارش کردم گفتم میشه چند لحظه به حرفهام گوش بدی گفت چی شده چرا گریه میکنی گفتم فقط خواستم بهت بگم برو و به خدا توکل کن همه چیز قراره عالی عالی پیش بره یک ذره هم شک نکن که ما تو این بحران رو سفید خواهیم بود بعد یک خورده راجع به حس و حالم و اینکه چه کسی تونسته اینقدر دید من رو نسبت به خدای مهربانم که همیشه تو زندگیم بوده و هست عالی تر و شفاف تر کنه گفتم و روز بعد دقیقا همون اتفاقی که قلبم شب قبل گواهی میداد افتاد و همه چیز خیلی عالی بود همونطور که توکلم در آن لحظه به من ندا داده بود و من این رو مدیون شما استاد عزیز و دوستانی هستم که در این سایت با نظراتشون آشنا شدم من این مطلب رو مینویسم چون فکر میکنم این دینی هست بر گردن من و هرکسی که از طریق محصولات و نظرات تونسته راهی رو که سالها دنبالش بوده ولی نمیتونسته به این خوبی پیدا کنه ادا کنه من بعد از آن شب هر اتفاقی ناگواری که برام می افته و نمیتونم خودم به تنهایی از عهده رفعش بربیام رو به دستان پرتوان خدای مهربونم می سپارم و بهش میگم که مطمئنم که هیچکس بالاتر از تو نیست و هیچکس با وجود پر از عشق و برکتت نمیتونه به من صدمه ای بزنه.

از شما استاد گرامی و دوستان عزیز خیلی متشکرم برای وجودتون، نظراتتون و مطالب بسیار ارزشمندتون

برای تک تکتون آرزوی بهترینها رو دارم، شاد و سعادتمند باشید.