باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

یکی از مهم ترین دلایلی که افراد در برخورد با مسائل به این نتیجه می رسند که آن مسئله غیر قابل حل است، این است که:

آنها به جای اقدام با باور مناسب، شروع به بررسی تجارب افرادی می کنند که قبلاً آن مسئله را داشته اند. آنها می خواهند همان راهی را بروند که افراد زیادی قبلا از آن به نتیجه نرسیده اند یا آن روش، به سختی نتیجه ای نیمه کاره داشته است.

با این دلایل که:

“این حرف من نیست، بلکه حرف متخصصان و افراد با تجربه ای است که سالها در این کارند!

یا قانونی که برای این کار تعیین شده، فقط همین یک راه را دارد و این قانون هم غیر قابل تغییر است و…”

یعنی آنها از همان ابتدا تحقیق درباره مشکلاتی را شروع می کنند که ممکن است درباره این مسئله وجود داشته باشد یا دیگران قبلا با آن مواجه شده باشند. سپس بدترین سناریو ممکن را از قبل در ذهن خود نوشته و سرانجام به این نتیجه می رسند که راهی جز این نیست.

آنها همیشه به این شکل، این طرز فکرشان را توجیه می کنند که:

“ذهن منطقی من بسیار قوی است”

“تیپ شخصیتی من اینگونه است”

“متولدین فلان ماه، این ویژگی ها را دارند که تنها زمانی قدمی بر می دارند که از تمام روند مسیر اطلاع داشته باشند”…

سپس با این منطق که: این ذات من است، یا: اینها مرجع علمی دارد و من با تحقیقات بسیار، به چنین شناختی از خود رسیده ام، حتی نمی خواهند به این موضوع فکر کنند که این باوری است که باید تغییر کند.

به این شکل است که یک باور محدود کننده ساخته می شود و به وسیله چنین مرجع هایی در ذهن شما تثبیت می گردد.

وقتی به هر طریق و با هر عنوانی، خود را در یک قالب مشخص محدود نمایی، به شدت از الهامات، راهکارها و ایده هایی محروم می شوی که موجب پیشرفت تو و حل مسئله ات می شده است.

به وفور با آدمهایی که چنین نگاهی درباره مسائل شان و شیوه حل آن داشته اند، روبرو بوده ام. در حالیکه حقیقت این است که ما انسانهایی هستیم که با باورهامان زندگی خود را خلق می کنیم. راه حلهای ما همیشه هم به اندازه باورهای مان کارا یا ناکارآمد است. پس موجودی با چنین حدی از توانمندی، نمی تواند در هیچ قالبی محدود شود.

برای همین تصمیم به تولید محصولی گرفتم تا هر آنچه برای “شیوه برخورد با یک مسئله و حل آن” باید بدانید را توضیح دهم.

هدف این محصول پاسخ دادن به سوالات بسیاری است که همیشه در برخورد با مسائل ات داشته ای.  پاسخ های واضح برای موضوعاتی چون: وقتی به مسئله ای برمی خوری، آیا باید به آن توجه کنی یا از آن اعراض نمایی؟

همچنین چگونگی “دسترسی به الهامات و چگونگی عمل به آنها برای حل مسائل” را مفصلاً توضیح خواهم داد زیرا خیلی مهم است با چه باوری به مسائل ات نگاه می کنی و از چه افرادی برای حل آن مسئله کمک و مشورت می طلبی!

مسائل، جزئی از زندگی ماست. موفقیت این نیست که مسئله ای در زندگی مان نباشد، بلکه قرار است تبدیل به افرادی شویم که بسیار از مسائل شان بزرگترند.


یک سوال به عنوان تمرینی برای تشخیص  اصل از فرع

چه باوری درباره خداوند در ذهن مان بسازیم که بیشترین آرامش، انگیزه و ایمان را در ما برای اقدام برای تحقق خواسته هامان ایجاد نماید؟ به گونه ای که راحت تر و از مسیر آرامش بخش تری به خواسته هامان برسیم.

راه کارت را برای ایجاد این باورها بنویس.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عباسعلی ملک» در این صفحه: 6
  1. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز

    شما همیشه میگید بزرگترین سپاسگزاری ما باید به خاطر قوانینی باشه که خدا برای ما وضع کرده که آرامش داشته باشیم. ولی بزرگترین سپاسگزاری من این هست که شما رو خلق کرده.

    یعنی خدا پدر و مادر و (و جدیدا که تکیه کلامتون شده: طایفه ?) کل طایفه تون رو بیامرزه که این جمع رو دور هم جمع کردید.

    به خدا فقط اگه نظراتی که برای این مسابقه نوشته شده رو کسی بخونه، همیشه در احساس خوب خواهد بود و نیاز نیست ورودی هاشو کنترل کنه.

    استاد خیلی خیلی خیلی دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    ? چگونه از تو سخن بگویم حال‌آنکه تو خود گفته‌ای سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ

    ? چگونه تو را وصف کنم حال‌آنکه تو خود بارها گفته‌ای سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ

    ? چگونه به غیر تو دل بندم حال‌آنکه تو خود بارها گفته‌ای سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ

    ? چگونه از بارش رحمت تو نومید شوم حال‌آنکه تو خود تعهدی مکتوب نوشته‌ای کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ

    ? رحمان! فقط تو لایق عرشی چراکه باآن‌همه بی‌نیازی به عشق من به خود تعهدی دادی الرَّحْمَـنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى

    ? آسمان چشم همیشه نگران توست که از برای من هیچ خوابت نبرد لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ

    ? بگو بگو بگو چگونه تو را از یاد نبرم و باز تو خود بارها گفته‌ای فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ

    پائولو دلش خوش است کنار رودخانه پیدرا نشسته و از برای غیر تو گریه کرده

    حال‌آنکه اشک شوق من از برای وصل تو رودخانه‌ای پدید آورده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  3. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    به نام خدا

    خداوند را بی‌نهایت سپاسگزارم که قوانینی را وضع کرد تا سرنوشتم در دستان خودم باشد و آرام باشم.

    سلام عرض می‌کنم خدمت استاد عباس منش عزیز و تمامی دوستان خوبم.

    وقتی‌که صبح بیدار شدم و دیدیم استاد عباس منش عزیز این سؤال رو در تلگرام مطرح کردند از اشتیاق به این موضوع قلبم داشت بیرون می‌زد و دستاهایم برای تایپ کردن بی‌اختیار بی‌تابی می‌کرد چون حدود یک سال و نیم پیش این سؤال رو خواهرم از من پرسیده بود و طی این مدت من به این موضوع فکر می‌کردم و حتی این سؤال رو در قسمت عقل کل سایت هم مطرح کردم و حتی جواب این سؤال رو در مسابقه قبل (چه زمانی به خواسته‌ام می‌رسم؟) هم دادم. اتفاقاً همین دیروز هم داشتم رو این موضوع فکر می‌کردم که یکی دیگه از مهم‌ترین صفات خداوند رو با تمام وجودم درک کردم. در ادامه با من همراه باشید تا بهترین باورهایی که نسبت به خداوند می‌توانیم داشته باشیم را برایتان بگویم. مهم‌ترین باورها را طبق اولویتی که برای خودم داشت به ترتیب نوشتم. به علت محدوید کاراکتر 3تا رو تو این پست نوشتم وبقیه رو در پست بعدی مینویسم.

    .

    ?1- خداوند قریب (نزدیک) هست. خداوند از هرکس و هر چیزی که فکرشو بکنید به ما نزدیک‌تر است.

    دوستان همان‌طور که گفتم من این سؤال رو در قسمت عقل کل سایت پرسیده بودم و اون این بود که: بهترین (مهم‌ترین) باوری که نسبت به خداوند می‌توانیم داشته باشیم چیست؟ من این سؤال رو تعمداً پرسیدم که ببینم بقیه دوستان چه دیدگاهی دارند و بعدش خودم جواب بدم ولی جز یکی دو نفر که مختصراً به اون اشاره کرده بودند فرد دیگه‌ای به اون اشاره نکرده بود.

    خداوند رو هر جوری ببینی (باور کنی) همان جور برای تو جلوه می‌کند. اگر خداوند رو رزاق ببینی خداوند برای تو رزاق جلوه می‌کند، اگر خداوند رو جبار ببینی جبار برای تو جلوه می‌کند و … اما به نظر من مهم‌ترین باوری که نسبت به خداوند می‌توانیم داشته باشیم این است که خداوند خیلی به ما نزدیک است یعنی بیشتر از هرکسی که فکرشو بکنید ازلحاظ فاصله (Near) و میزان صمیمیت (Cloth) به ما نزدیک است. برای درک این موضوع مهم برایتان مثال ملموسی می‌زنم.

    فرض کنید یه پدر خیلی پولدار داریم که هر چیزی رو که فرزندش بخواد فراهم می‌کنه. فقط کافیه بشنود که فرزندش چی چیزی رو میخواد. یک روز فرزندش در فاصله 5 کیلومتری از او قرار داشت و هرچه فریاد می‌زد دستگاه ایکس باکس وان می‌خوام پدرش صدای او را نمی‌شنید و بنابراین آن وسیله را برای او نخرید. پسر هرروز 1 کیلومتر به پدر نزدیک می‌شد تا اینکه پدر صدای او را شنید و بلافاصله آن دستگاه را برای او خرید.

    از داستان بسیار ساده بالا نتیجه می‌گیریم که برای اینکه کسی خواسته‌ی ما را برآورده (اجابت) کند اول باید صدای ما را بشنود و برای اینکه صدای ما را بشنود باید به ما نزدیک باشد و سپس خواسته‌ی ما را اجابت کند. پس روی‌هم‌رفته نزدیک بودن مهم‌ترین ویژگی در برآورده شدن خواسته‌ها بود. برای صحت این موضوع همین الآن این آزمایش را انجام بدید و با صدای خیلی کم به پدرتان یا کسی که خیلی دوستتان داره (سرپرستتان= رب) بگید 1000 تومان به من بده! بعد می‌بینید که اون فرد به شما میگه، چی! (چون صداتون رو نمیشنوه) بعد بهش بگید نزدیک شو! (یا شما بهش نزدیک بشید)، بعد که نزدیک شد و صدای شمارا شنید 1000 تومان به شما می‌دهد.

    اگر کلمات سمیع و قریب و مجیب را در قرآن جستجوی کنیم به ترکیب جالبی می‌رسیم. ترکیب «سمیع قریب» یکی از آن‌هاست که به‌وضوح نشان می‌دهد برای شنیدن باید نزدیک بود. ترکیب بعدی «قریب مجیب» است که نشان می‌دهد برای اجابت یک خواسته باید نزدیک بود. پس بهترین باوری که نسبت به خدا می‌توانیم داشته باشیم این است که او نزدیک (قریب) است.

    معروف‌ترین آیه‌ای که همه میدونیم خود خدا این نزدیک بودن خودشو اشاره‌کرده آیه 186 سوره بقره است که در اون می‌فرماید:

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ / و هنگامی‌که بندگانم از تو درباره‌ی من بپرسند (که من نزدیکم یا دور!) بگو: من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی‌که مرا بخواند، پاسخ می‌گویم (و نیاز او را برآورده می‌سازم). پس آنان هم دعوت مرا (با ایمان و عباداتی همچون نماز و روزه و زکات) بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه یابند (و با نور ایمان به مقصد برسند).

    یا در آیه 16 سوره ق می‌فرماید:

    وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ / ما انسان را آفریده‌ایم و می‌دانیم که به خاطرش چه می‌گذرد و چه اندیشه‌ای در سر دارد؛ و ما از شاهرگ گردن بدو نزدیک‌تریم.

    نکته‌ی جالبی که در 2 آیه بالا وجود داره این هست که خداوند در آیه 186 سوره بقره میگه “من” نزدیک هستم ولی در آیه 16 سوره ق میگه “ما” نزدیک هستیم؛ یعنی میخوام بگم خداوند خودش داره به ما میگه هر جوری حساب بکنید یعنی چه به‌صورت فردی (توحیدی) چه به‌صورت جمعی (سیستمی) به شما نزدیک هستم.

    .

    ?2- خداوند نور است و ما را هدایت می‌کند.

    در پاراگراف قبلی گفتم خداوند نزدیک است حالا اگر باور داشته باشیم که خداوند به ما نزدیک است در مرحله بعد این باور باعث به وجود آمدن یه باور جدید می‌شود؛ و اون این هست که باور می‌کنیم خداوند به ما الهام می‌کند. برای مثال در داستان بالا وقتی پسر به پدر نزدیک شد و به پدر می‌گوید ایکس باکس می‌خوام شاید پدر بگوید اگر فلان کاری رو انجام بدهی (مثلاً نمره ریاضی رو 20 گرفتی) ایکس باکس برات می‌خرم؛ یعنی می‌خوام بگم بعد از درخواستی که از خدا کردید به شما الهام می‌کند که اگه فلان کار رو انجام دادی من تو رو به خواسته‌هایت می‌رسانم اگه به قوانین من عمل کردی تو رو به خواسته‌هایت می‌رسانم.

    آیه‌ای که نشان می‌دهد اگر باور داشته باشی خدا به تو نزدیک است و شنوا و بینای احوال توست به تو الهام می‌شود.

    قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِی وَإِنِ اهْتَدَیْتُ فَبِمَا یُوحِی إِلَیَّ رَبِّی إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ ﴿سبإ: 5٠﴾ / (به مشرکان بت‌پرست) بگو: اگر من (با ترک بت‌ها و دوری از آئین شما) گمراه شده باشم، به زیان خود گمراه شده‌ام (و کیفر آن را می‌بینم) و اگر رهیاب بوده باشم، در پرتو چیزهایی است که پروردگارم به من وحی می‌فرماید. او شنوا و نزدیک است (و اقوال و افعال ما بر او پنهان نمی‌ماند).

    در قسمت آخر آیه بالا داره باور پیامبر رو نشان می‌دهد: إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ یعنی این باور باعث می‌شود که به او الهام شود و هدایت شود. یکی از زمزمه‌هایی که من باخدای خودم می‌کنم این است «خدایا تو اجابت‌کننده هستی چون شنوا هستی و شنوا هستی چون نزدیک هستی پس به من وحی کن تا به راه مستقیم هدایت شوم.»

    دوستان خود خداوند قبل از آیه 8 سوره شمس هفت بار قسم میخوره (به خورشید، ماه، روز، شب، آسمان، زمین و نفس) که به ما بگه من به شما الهام می‌کنم. فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (الشمس: 8) / سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است (و چاه و راه و حسن و قبح را توسّط عقل و وحی به او نشان داده است).

    و یا در آیه 20 سوره‌ی اسرا این موضوع رو دوباره می‌بینیم:کُلًّا نُّمِدُّ هَـؤُلَاءِ وَهَـؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا (الاسرا: 20) / و ما هر یک از اینان (که آخرت طلبان‌اند) و از آنان (که دنیاپرستان‌اند، در این جهان) از بخشایش پروردگارت (بهره‌مند می‌گردانیم و) کمک می‌رسانیم و (کافر و مؤمن را بر این خوان یغما می‌نشانیم. چراکه در صورت رعایت اسباب و علل) بخشایش پروردگارت هرگز (از کسی بازداشته نشده است و از او) ممنوع نگشته است. (20).

    یعنی خداوند میگه ما هرکسی رو تو هر راهی که تصمیم بگیره بره کمک می‌کنیم. حالا من زیاد به‌صورت مستقیم بهتون گرا نمی‌دم خودتون برید تحقیق کنید که چرا به هرکسی کمک میکنه.

    من وقتی‌که درک کردم که خداوند به من الهام می‌کند و یقین پیدا کردم که من همواره در معرض الهام خداوند هستم بعدش این سؤال برام پیش اومد که کدوم خصوصیت و صفت خداست که باعث میشه به من الهام بشه. تا اینکه یه شب تو یه اتاقی تو یه ساختمون برای یک ماه تنها بودم و اون اتاق نور خیلی کمی داشت و من همیشه لامپ رو روشن نگه می‌داشتم (همون شعری که میگه: هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه …)؛ تا اینکه یه شب طرفای ساعت 2٫5 یا 3 نصفه‌شب بود که برق رفت و من هیچ جا رو نمی‌دیدم و وقتی‌که چشمامو می‌بستم فرقی باحالتی که چشمامو باز می‌کردم نداشت؛ یعنی این‌قدر تاریک بود و به این نتیجه رسیدم که “تو تاریکی مطلق فرقی نمیکنه که چشات باز باشه یا بسته” و پیش خودم می‌گفتم عجب کشفی کردم و با باز و بسته کردن چشام در حال بازی کردن بودم که تو یه لحظه یه نور ضعیفی رو احساس کردم و سرم به سمت پنجره چرخید که ببینم چی بوده ولی نورش خیلی کم بود علت اون نور این بود که یه کامیون بزرگ از کنار ساختمون رد شده بود. وای چه کشف بزرگی کرده بودم و چه صفتی از صفات خدا رو درک کرده بودم. سرم به سمت پنجره چرخیده بود (هدایت شده بود) چون یه نور رو تو تاریکی مطلق دیده بود. روز بعدش رفتم تمام ریشه‌های نور رو تو قرآن درآوردم و دیدم در اکثر موارد کلمه‌ی “نور” در کنار کلمه “هدایت” اومده. نمی‌دونید چه اشک شوقی ریختم من از این آگاهی‌ها. اگه ریشه‌ی نور رو تو قرآن جستجو کنید به کلمه “نور” و “نار” می‌رسید و در کنار این دو کلمه، کلمه هدایت و ظلمات رو می‌بینید؛ یعنی “نور” انسان رو هدایت می‌کند به سمت نور؛ و “نار” انسان رو هدایت می‌کند به سمت تاریکی‌ها. پس 2 نوع نور داریم یکی نور است و دیگری نار است. فرمان خدا را بر فرمان خلق و اراده‌ی خود مقدم شمردن نور است و فرمان خود را بر فرمان خدا مقدم شمردن نار است. اگر این پاراگراف را در کنار 2 آیه‌ای که در بالا گفتم بذاریم باز به درک بهتری می‌رسیم. نور (هَـؤُلَاءِ و تَقْوَاهَا) و نار (هَـؤُلَاءِ و فُجُورَهَا)

    پس نتیجه می‌گیریم خداوند نور است و با نور خود همواره به ما الهام می‌کند تا به راهی که دوست داریم (روشنایی یا تاریکی) هدایت شویم.

    .

    ?3- خداوند عادل است چون رحمان است

    در ابتدای این نظر و در اولین پاراگراف نوشتم “اتفاقاً همین دیروز هم داشتم رو این موضوع فکر می‌کردم که یکی دیگه از مهم‌ترین صفت و باور از خداوند رو با تمام وجودم درک کردم.” و اون صفتی که دیروز درک کردم صفت عادل بودن خدا بود. میدونید چرا این صفت رو درک کردم؟ چون در مسابقه‌ی قبلی به سؤال این مسابقه پاسخ دادم و هرچی که از خدا میدونستم رو ریختم رو دایره که دوستان استفاده کنند چون قانون خلاء رو باور دارم و باور دارم با دادن این آگاهی‌ها به دیگران قراره آگاهی‌های ناب‌تری نصیبم بشه. پس دوستان ازتون خواهش می‌کنم از این فرصت‌هایی که استاد عباسمنش در اختیارمون قرار میده استفاده کنید و هرچی دارید رو بریزید رو دایره چون طبق قانون خلأ آگاهی‌های بهتری گیرتون میاد.

    اما علت اینکه باور کردم خداوند عادل هست اینه که افکار، فرکانس‌ها و باورهایی که در ما تولید میشه به جهان هستی ارسال میشه و جهان هستی هم بر اساس عدل مطلق خدا دقیقاً هم‌جنس اون اندیشه را (طبق اصل انحصاری پاولی) در قالب اتفاقات، شرایط، افراد، احوال، ایده‌ها و موقعیت‌ها به‌طرف ما برمی گردونه و اونها رو داخل زندگیمون تجربه می‌کنیم به نظر من این نهایت عدالت خداوند است چون این‌جوری هیچ‌کسی در حق هیچ‌کسی نمیتونه ظلم کنه. قرآن می‌فرماید حتی یک برگ درخت بدون حکمت خدا و شانسی از درختش ساقط نمی‌شود (وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُها = و هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر آنکه از آن باخبر است-انعام 59). جواب تمام سؤال‌ها درون خود ماست و افکار ما در جهان هستی تأثیرگذار است.

    بعدازاینکه باور کردم که خداوند عادل هست رفتم تحقیق کردم که ببینم کدام صفت خداست که میشه عدل رو در اون پیدا کرد و توضیح داد؛ و هیچ صفتی رو من بهتر از رحمان بودن خداوند برای توضیح عدلش پیدا نکردم. چون صفت رحمن برای همه چیز کارایی داره هم برای مسلمان و هم کافر، هم انسان و هم حیوان. رحمن در عربی بر وزن فعلان هست و وزن فعلان هم یکی از ویژگی‌هاش اینه که هر چیزی میتونه همراه با متضادش در رحمن جای بگیره مثلا، عالم و جاهل، غنی و فقیر، گرسنه و سیر، تندرستی و بیماری، تشنه و سیراب هردو در رحمن قرار می‌گیرند.

    اگه ریشه‌ی رحمان رو در قرآن جستجو کنیم به چند آیه می‌رسیم که خداوند خودش رو رحمان خطاب میکنه. در آیه 5 سوره طه خداوند می‌فرماید: الرَّحْمَـنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى / خداوند مهربانی (قرآن را فرو فرستاده) است که بر تخت سلطنت (مجموعه‌ی جهان هستی) قرارگرفته است (و قدرتش سراسر کائنات را احاطه کرده است).

    یعنی رحمن بر تخت مدیریت هستی قرار نشسته است. در میان تمام اسماء و صفات خداوندی حتی کلمه الله هم در این آیه به‌عنوان مدیر هستی معرفی نشده است بلکه خداوند کلمه رحمن را برگزیده است و هیچ‌یک از صفات خداوند این کارایی (مدیریت جهان هستی) را ندارد به جز یک آیه که خداوند می‌فرماید: بگو الله را بخوانید یا رحمن فرقی نمی‌کند؛ یعنی کلمه رحمن مقابل و مساوی الله قرار میگره و هیچ‌کدام از اسماء خداوند این ویژگی را ندارند. البته کلمه رحمن در کنار صفات سبحان و رحیم و بصیر هم در کنار آمده که در ادامه این نظر اشاره می‌کنم ولی هیچ‌کدام این کارایی (مدیریت جهان هستی) رو ندارند.

    قُلِ ادْعُوا اللَّـهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَـنَ أَیًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا (الإسراء: ١١٠) / گو که خواه خدا را به اسم الله یا به اسم رحمان بخوانید، به هر اسمی بخوانید اسماء نیکو همه مخصوص اوست؛ و تو در نماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان بلکه حدّ وسط را اختیار کن.

    وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ ﴿الأنبیاء: ٢6﴾

    هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ هُوَ الرَّحْمَـنُ الرَّحِیمُ ﴿الحشر: ٢٢﴾

    أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَـنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿الملک: ١٩﴾

    صفات سبحان و رحیم در ادامه این نظر اشاره می‌کنم ولی صفت بصیر بازهم برمی‌گردد به صفت نزدیک بودن خدا که در مورد اول اشاره کردم.

    ادامه زیر همین نظر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
    • -
      عباسعلی ملک گفته:
      مدت عضویت: 3933 روز

      ?4- خداوند رحیم است به مؤمنین (کسانی که به قوانین و سنت‌های خداوند عمل می‌کنند (متقین))

      بزرگ‌ترین شکرگزاری ما باید به خاطر قوانینی باشه که خداوند اونها رو برای سعادت دنیا و آخرت ما وضع کرده چون این قوانین باعث میشه تمام نگرانی‌ها از ما گرفته شود و آرام باشیم که اگه از قوانین خداوند اطاعت کنیم توجه ویژه‌اش (رحیم بودنش) نصیب ما میشه و طعم و سعادت و خوشبختی رو می‌چشیم. رحیم برخلاف رحمن فقط به یه چیز توجه میکنه.

      یکی از علت‌های نگرانی و اضطراب جامعه امروزی این هست که قوانین مدام تغییر می‌کنند یعنی شب می‌خوابی روز بلند میشی و می‌بینی که قانون عوض‌شده و تمام برنامه‌ریزی‌هایی که کرده بودی خراب میشه و این باعث حال بد در آدم میشه و باعث استرس و اضطراب انسان‌ها میشه. یکی از علت‌هایی که تو کشور ما سرمایه‌گذاری خارجی کم هست همینه که هرروز قانون‌های قبلی تغییر می‌کنند و یه قانون جدیدی تولید میشه و این باعث میشه کشورهای خارجی تمایلی برای سرمایه‌گذاری نداشته باشند، اگه قانون‌های ثابت 100 ساله یا 200 ساله‌ای بودند مطمئناً هرکسی خیالش راحت بود و با برنامه‌ریزی سرمایه‌گذاری می‌کرد.

      خداوند با قوانین ابدی خودش خیال ما رو راحت کرده و این به خاطر رحیم بودن خداوند است؛ یعنی هرچند که خداوند رحمن است و به همه توجه دارد ولی به شاگرد زرنگ‌هایی که درس (قانون) رو خوب یاد می‌گیرند و عمل می‌کنند توجه ویژه‌ای (رحیم) داره.

      .

      ?5- خداوند مالک همه‌چیز است چون همه‌چیز از انرژی (سبحان) است.

      خداوند انرژی است و این مورد رو هم خودش در سوره توحید اشاره کرده است (لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ/ نزاده است و زاده نشده است). همان‌طور که می‌دانیم انرژی نه به وجود می‌آید و نه از بین می‌رود بلکه از شکلی به شکل دیگه تغییر شکل می‌دهد و امروزه ازلحاظ علمی ثابت‌شده همه‌چیز از انرژی به وجود آمده و انرژی از بین رفتنی نیست؛ پس می‌تونیم نتیجه بگیرم خداوند همه چیزه و خداوند درآیات زیادی می‌گوید فرزندی ندارد چون از انرژی (سبحان) است و انرژی هیچ‌وقت از بین نمی‌رود؛ مثلاً به آیات زیر دقت و تأمل‌کنید:

      وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴿بقره: ١١6﴾ / و (یهودیان و مسیحیان و مشرکان هر سه) می‌گویند: خداوند فرزندی برای خویش برگزیده است! – خدا برتر از این چیزها است – (که نیازمند زادوولد و نسل و فرزند باشد) بلکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن او است و همگان (بنده‌ی وی و) فروتن در برابر اویند.

      إِنَّمَا اللَّـهُ إِلَـهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّـهِ وَکِیلًا (النساء: ١٧١) / خدا یکی بیش نیست که الله است و حاشا که فرزندی داشته باشد. (چگونه به انباز و زن و فرزند نیازی خواهد داشت) و حال‌آنکه از آن او است آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است؛ و کافی است (که تنها) خدا مدبّر (مخلوقات خود) باشد.

      قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿یونس: 6٨﴾

      (مشرکان) می‌گویند: خداوند فرزندی برای خود برگزیده است (که فرشتگان‌اند. عجب بدبختی! این انسان است که برای بقای نام و نشان نیاز به فرزند دارد. خدا که جاودانه و سرمدی است کی نیاز به فرزند دارد) او منزّه (از این عیب‌ها و نقص‌ها) است. او بی‌نیاز است. چراکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن او است. شما (ای مشرکان!) هیچ‌گونه دلیل و برهانی بر این (ادّعای خود) ندارید. آیا چیزی را به خدا نسبت می‌دهید که از آن آگاهی ندارید؟!

      مَا کَانَ لِلَّـهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ (مریم 35) / سزاوار خداوند نیست که فرزندی داشته باشد. او منزّه (از اتّخاذ و انتخاب فرزند؛ و به‌دوراز این‌گونه عیب‌ها و نقص‌ها) است. هرگاه اراده‌ی پدید آوردن چیزی و انجام کاری کند، تنها کافی است راجع بدان بگوید: بشو! و می‌شود. (پس چنین قادر متعالی هرگز نیازی به فرزند ندارد).

      وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ ﴿٢6 الانبیا﴾ / (برخی از کفّار عرب) می‌گویند: خداوند رحمان فرزندانی (برای خود، به نام فرشتگان) برگزیده است (چراکه ملائکه دختران خدایند!). یزدان سبحان پاک و منزّه (ازاین‌گونه نقص‌ها و عیب‌ها) است. (فرشتگان فرزندان خدا نبوده و) بلکه بندگان گرامی و محترمی هستند (که به‌هیچ‌وجه از طاعت و عبادت و اجرا فرمان یزدان سرپیچی نمی‌کنند).

      مَا اتَّخَذَ اللَّـهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَـهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَـهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿المؤمنون: ٩١﴾ / خداوند نه فرزندی برای خود برگرفته است و نه خدائی با او (انباز) بوده است، چراکه اگر خدائی با او می‌بود، هر خدائی به آفریدگان خود می‌پرداخت (و درنتیجه هر بخشی از جهان با نظام خاصی اداره می‌گردید و این با وحدت نظامی که بر سراسر هستی حاکم است، سازگار نمی‌بود) و هر یک از خدایان (برای توسعه‌ی قلمرو حکومت خود) بر دیگری برتری و چیرگی می‌جست (و نظام عالم ازهم‌گسیخته می‌شد و جهان هستی به تباهی می‌کشید). خدا والاتر و بالاتر از آن چیزها (و یاوه‌سرائی‌هایی) است که ایشان (خدای را بدان‌ها وصف و درباره‌ی او) می‌گویند.

      لَّوْ أَرَادَ اللَّـهُ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (الزمر: 4) / اگر خداوند می‌خواست فرزندی داشته باشد، می‌بایست از میان چیزهایی که خود می‌آفریند کسی یا چیزی را برگزیند. (درصورتی‌که فرزند باید از جنس پدر بوده و همچون او قدیم باشد. این هم ناممکن است). خداوند پاک و منزّه (از همه‌ی عیب‌ها به‌ویژه از نیاز به فرزند) است. او خداوند یگانه‌ی پیروزمند است (و فرزند داشتن مخالف با یگانگی و نیاز به فرزند بیانگر عدم پیروزمندی و چیرگی است).

      (نکته‌ای که وجود داره این هست که خداوند نداشتن فرزند رو علاوه بر صفت سبحان بودن درآیات زیادی به صفت رحمن بودن خودش هم ربط می‌دهد که به علت محدودیت کاراکتر دیگه بیشتر از این توضیح نمی‌دم خودتون برید مطالعه کنید و درک کنید که چقدر به هم مربوط‌اند این‌ها و لذت ببرید. وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـنُ وَلَدًا (مریم: ٨٨) أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَـنِ وَلَدًا (مریم: ٩١) وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَـنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا (مریم: ٩٢) وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ (الأنبیاء: ٢6) قُلْ إِن کَانَ لِلرَّحْمَـنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ (الزخرف: ٨١))

      اگر درک کنید و باور کنید همه‌چیز از انرژی هست و شما هم جزئی از اون انرژی (خدا) هستید پس خودتون رو می‌تونید مالک یوم‌الدین هم بدونید یعنی می‌تونید تصور کنید که همه‌چیزی که تو جهان آفریده‌شده مال شماست و مُسخر شماست و قدرت نامحدودی دارید و اون موقع هست که قبل از اینکه به ثروت عظیمی برسید احساس بی‌نیازی می‌کنید و به دیگران عشق می‌ورزید. البته یه راهشم اینه که زیاد یاد مرگ کنیم تا به دیگران عشق بورزیم. درسته که ثروتمند شدن هم باعث این حس خوب و عشق‌ورزی میشه ولی همان‌طور که خود استاد گفتند قبلش هم می‌تونید به این حس برسید هرچند با درجات کم یا زیادتر! (بدین معنی که موندن در حال خوبه که تو رو به اون حال خوب واقعی مورد انتظارت می‌رسونه).

      .

      ?6- خداوند اولین و آخرین و تنهاترین امید آرزومندان است (مُنْتَهَی الرَّجَایَا)

      گاهی اوقات دستت به هیچ جا بند نیست، نه پدر، نه مادر، نه خواهر، نه برادر و فقط به یه نفر امید داری و اون کسی نیست جز خداوند رحمن و از اون کمک میخوای یا حتی وقتی‌که از سرخوشی‌ها سرمست هستیم بعد از مدتی این سرخوشی زیر دل ما می‌زنه و یه چیزی رو تو خودمون کم می‌دونیم و اون چیزی نیست به خدا به سمتش میریم و ازش درخواست می‌کنیم راه مستقیم (راه بندگی و راه شکرگزاری) رو به ما نشون بده.

      امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن هم این رو تائید میکنه که خدا میگه هر جا بری آخرش میای پیش خودم و من ناامیدت نمی‌کنم. امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن در سوره زمر آیه 53 است که خداوند متعال می‌فرمایند: قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ / ای بندگان من که اسراف کرده‌اید (به ارتکاب گناهان کبیره و خطاهای کثیره) برنفس‌های خود (بدین معنی که افراط نمودند و از حد گذرانیدند معاصی را) از رحمت خداوند نومید نشوید به‌درستی که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد به‌درستی که خدای تعالی آمرزنده گناهان و به بندگان مهربان است.

      در این آیه شریفه چند نکته لطیف وجود دارد: اول اینکه فرمود (یا عبادی: ای بندگان) که یک لطافتی در خطاب دارد و نفرمودند (یا ایهاالعصاء: ای گناهکاران) و دوم اینکه فرمودند (اسرفو: اسراف فرمودید) و که باز رفاقتی در خطاب دارد و نفرمودند (اخطئو: خطا کردید). سوم اینکه: فرمودند لاتقنطو که صریحاً دلالت برنهی از ناامیدی و حرام بودن یاس از آمرزش دارد. چهارم اینکه مؤکد فرمود آن را به جمله (ان الله یغفرالذ نوب جمیعا) و عمومیت داد آمرزش خود را به تمام گناهان. پنجم اینکه فرمود جمیعاً و آن را مخصوص به بعضی از گناهان نکرد. ششم اینکه: آن را مؤکد کرد به جمله (انه هوالغفورالرحیم)

      بهترین باورهایی که نسبت به خداوند می‌تونیم داشته باشیم رو می‌تونیم تو سوره حمد پیدا کنیم و تمام مواردی که گفتم در سوره حمد پیدا میشه، اگه این‌هایی که گفتم رو درک کرده باشید از این به بعد که سوره‌ی حمد رو می‌خونید نمی‌دونید چه عشقی می‌کنید با خدای خودتون. دوستان می‌خوام بگم این‌طور نیست که هرچی بیشتر رو خدا زوم بشید خدا خودشو مخفی کنه که پیداش نکنید تا ازش چیزی نخواهید؛ بلکه بیشتر و بیشتر خودشو نشونتون میده، خداوند همه چیزه، خداوند همه چیزه، خداوند همه چیزه و همیشه هم هست.

      .

      در پایان شعری از مولانا رو به شما دوستان خوبم تقدیم می‌کنم و خواهش می‌کنم برید نسخه‌ی اصلی‌شو از تو سایت گنجور پیدا کنید و اونقدر با عشق بخونید که درک کنید.

      به غیر عشق آواز دهل بود هر آوازی که در عالم شنیدم

      از آن بانگ دهل از عالم کل بدین دنیای فانی اوفتیدم

      ندا آمد ز عشق ای جان سفر کن که من محنت‌سرایی آفریدم

      بسی گفتم که من آن جا نخواهم بسی نالیدم و جامه دریدم

      چنانک اکنون ز رفتن می‌گریزم از آن جا آمدن هم می‌رمیدم

      بگفت ای جان برو هر جا که باشی که من نزدیک چون حبل الوریدم

      ?????????????????????????????????????????????

      ??? خلاصه مهم‌ترین باورهای من به ترتیب اولویت این‌هاست:

      ?1- خداوند رب من است.

      ?2- خداوند از هرکسی و هر چیزی به من نزدیک‌تر است.

      ?3- خداوند نور است و با نشانه‌هایش به من الهام می‌کند.

      ?4- خداوند عادل است چون رحمان است.

      ?5- خداوند رحیم است چون قوانین ابدی برای سعادت من خلق کرده است.

      ?6- خداوند انرژی (سبحان) است و مالک همه‌چیز است و همه‌چیز را مُسخر من کرده است.

      ?7- خداوند اولین و آخرین و تنهاترین امید است.

      پیشاپیش از تمام کسانی که این نظر رو خوندند و یا رأی می‌دهند و یا اظهار لطف می‌کنند بسیار سپاسگزارم و بهترین‌ها رو براتون آرزومندم.

      ???عاشقتونم، موفق باشید???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
  4. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    سلام خانم حقیقت

    از شما و تمامی دوستانی نظراتم رو دنبال میکنید بی نهایت سپاسگزارم

    خانم حقیقت این نظر لطف شماست که بنده رو لایق راهنمایی کردن میدونید.

    من طبق دانسته های خودم فقط میتونم بگم که:

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    انیشتین هم میگه: مسائلی که به دلیل سطح فعلی تفکر ما بوجود می‌آیند، نمی‌توانند با همان سطح تفکر حل گردند

    شما باید تا حدود زیادی به قانون جذب و قانون ارتعاش (نفحات) تسلط پیدا کنید تا بتونید از خوندن قرآن بیشتر لذت ببرید.

    شما فعلا کم کم فقط خوندن قرآن رو شروع کنید و نیاز نیست درکش کنید و در کنارش به شدت روی باورهای خودتون و درک قوانین جهان هستی کار کنید. حالا یا با محصولات استاد عباسمنش یا با فایل های رایگان ایشون. هیچ حرف استاد عباسمنش رو دست کم نگیرید حتی سرفه های استاد عباس منش رو بهش دقت کنید (اینو به شوخی و برای تاکید مهم بودن کوچکترین نکاتی که استاد میگه گفتم).

    استاد عباسمنش خیلی تو فایل های رایگان و محصولاتش اشاره میکنه که برید فلان چیز رو تو قرآن بررسی کنید و شما باید بدون معطلی برید اونها رو تک به تک بررسی کنید که حرفهای استاد تو مغزتون بشینه. مثلا تو فایل رایگان “چه کسی مالک توست” گفتند برید تفاوت الله و رب رو بررسی کنید که رب چرا ال نمی گیرد در حالیکه الله ال میگیرید. یا خودتون مستقیما برید تحقیق کنید یا برید از کسی که مسلط به این مباحث هست بپرسید.

    بعد از مدتی وقتی قرآن میخونید مغز شما بین چیزهایی که درک کردید و آیه های قرآن ارتباط برقرار میکنه و بیشتر لذت خواهید برد.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    سلام آقای هاشمی عزیز

    ممنونم از شما

    من از نرم افزار جامع تفاسیر نور 3 استفاده میکنم و همچنین از سایت tanzil و از کوچکترین اشاراتی که استاد عباس منش در مورد آیات قرآن میکنند.

    موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: