باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 1

یه سلام گرم خدمت همه‌ی دوستان هم فرکانسی و کسانی که در پی یافتن رسالت زندگیشان تلاش میکنند ، کنجکاو هستند.

اولین قدم برای اینکه بتونی با کسی ارتباط برقرار کنی باید زبان اون رو بفهمی.

اولین قدم برای خواندن قرآن و فهمیدن آن نیازمند اینه که زبان قرآن و صحبت های خدا رو بفهمیم.

” کفر ” و ” ایمان ” دو کلمه‌ی مهم هستند که باید معنای اون ها رو درست درک کرد.

توضیح مختصری در این باره براتون مینویسم:

کفر و ایمان در مقابل هم هستند ، نە کفر و اسلام. کفر به معنای مسلمان نبودن نیست.

در اصطلاحِ منطق، دو چیزِ مخالفِ هم، معمولا دو نوع اند: متناقض و متضاد.

متناقض یعنی یک چیز فقط به دو صورت می تواند ظاهر شود : یعنی تنها دارای دو بخش است؛ یا مثبت است یا منفی؛ یا هست یا نیست.

اما متضاد اینگونه نیست که فقط دو صورت داشته باشد، مثلا سیاه و سفید متضاد هستند اما فقط این دو تا نیستند. یعنی یک لباس اگر سفید نباشد ، لزوما هم سیاه نیست و میتواند سبز، آبی ، زرد و …. باشد.

ولی متناقض اینگونه نیست و اگر یکی از آن دو صورت نباشد، حتما آن دیگری ست و در آن شکی نیست.

ایمان و کفر متناقض اند اما اسلام و کفر متضاداند. یعنی کسی میتواند نه مسلمان باشد و نه کافر و بلکه چیز دیگری باشد. زیرا کفر در مقابل ایمان است.

و حالا ایمان را تعریف میکنیم: ایمان عبارت است از خصلت حق دوستی و موافق حق بودن.

از ارکان ایمان نیز که بسیار باارزش و مهم و پر خیر و برکت است، محبت می باشد. اگر ایمان در قلبی باشد، خصلت تسلیم حق بودن و حق دوستی و محبت نیز در آن قلب وجود دارد.

اما برخلاف تصور بسیاری از مردم، این حق تنها در زبان اسلام و قرآن نیست و خداوند در چندین سوره از حق در زبان حضرت عیسی، حضرت موسی و … میگوید و این یک دلیل محکم بر این موضوع است.

سوره مبارکه نساء آیه 147٫

ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم وآمنتم وکان الله شاکرا علیما

اگر سپاس بدارید و ایمان آورید، خدا مى‌خواهد با عذاب شما چه کند؟ و خدا همواره سپاس‌پذیر [=حق‌شناس‌] داناست.

سوره مبارکه بقره آیه 53٫

واذ آتینا موسی الکتاب والفرقان لعلکم تهتدون

و آنگاه که موسى را کتاب و فرقان [=جداکننده حق از باطل‌] دادیم، شاید هدایت یابید.

سوره مبارکه بقره آیه 108٫

ام تریدون ان تسالوا رسولکم کما سئل موسی من قبل ومن یتبدل الکفر بالایمان فقد ضل سواء السبیل

آیا مى‌خواهید از پیامبر خود همان را بخواهید که قبلا از موسى خواسته شد؟ و هر کس کفر را با ایمان عوض کند، مسلما از راه درست گمراه شده است.

سوره مبارکه آل عمران آیه 60٫

الحق من ربک فلا تکن من الممترین

[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است. پس، از تردیدکنندگان مباش.

سوره مبارکه مائده آیه 43٫

وکیف یحکمونک وعندهم التوراه فیها حکم الله ثم یتولون من بعد ذلک وما اولئک بالمومنین

و چگونه تو را داور قرار مى‌دهند، با آنکه تورات نزد آنان است که در آن حکم خدا [آمده‌] است؟ سپس آنان بعد از این [طلب داورى‌] پشت مى‌کنند، و [واقعاً] آنان مؤمن نیستند.

پس برخلاف دانسته‌های قبلی ما ، مومنین کسانی هستند که به بهشت وارد میشوند. کسانی که به خدا ایمان دارند و دلهایشان چنان از عشق و ایمان پر شده است که جایی برای ترس ندارند. و نگران هیچ چیزی نیستند. چون میدانند نیرویی بسیار قدرتمند از هر چیز دیگری جهان را اداره میکند و از حال یک مورچه هم غافل نیست چه برسد به حال یک انسان.

٭٭٭٭٭

کلمه‌ی عفو در قرآن بیشتر از 25 بار تکرار در قرآن تکرار شده است.

خداوند از انسان میخواهد اگر کسی به او بدی کرده باشد، او را ببخشد.

چگونه میشود که خدا چنین چیزی از انسان بخواهد و خودش آن را عملی نکند.خداوند برترین بخشندگان است. عفو پروردگار بسیار بالاتر از ظرفیت توان فهم عقل محدود انسان است.

لحظه‌ای نیست که این جملات از ذهنم خارج شود : (( خدایا تو به ما میگی کسی به شما بدی کرد اونو ببخشید. خدایا مطمئنم که تو من و تمام مومنان رو می بخشی و از گناه پاک میکنی؛ چون تو پاکی و بندگانت رو عاشقانه دوست داری و جز خیر چیز دیگری برای آنان نمیخواهی.

خدای من ، صفات خوب تنها لایق وجود توست. تو رحمانی ، وهابی ، عادلی ، رحیمی، فاضلی ، رئوفی ……

من لایق بخشش نیستم اما وجود رحمان تو چیزی غیر از بخشش را ایجاب نمیکند چون تو تنها وجود لایق بهترین صفات هستی.

خدای من، تو لایق بی نهایت سپاسگزاری هستی .

خدایا زمان زیادی را برای درک تو صرف کردم اما عاجزانه فهمیدم وجود تو مثل نسیم صبحگاهی ست ، دیده نمیشود و حتی شرح داه نمیشود اما میشود درآن آرامش را یافت. چون وجود آن نیز از تو چشمه سرچشمه میگیرد. خدایا زندگی ام را از آرامش سرشار کن. آمین))

٭٭٭٭٭

در زمان ازل که خدا میخواست انسان را خلق کند

چیزی جز خودش وجود نداشت، پس مارا از وجود خودش آفرید.

فطرت ما به این دلیل به نیکی ها و زیبایی ها گرایش دارد چون از فطرت ما سرچشمه میگیرد و از روح خدا در ما دمیده شده. برتری ما نسبت به سایر مخلوقات بهره‌مندی از روح خداست.

پس من که انسان هستم و برای خدا تا این حد باارزشم که فرشتگانش را به سجده کردن برای من واداشته است، چرا باید از محبت و عشق خدا نسبت به خودم شک کنم.

خدایی که به انسان همه چیز بخشید و نعمت هایش را بی دریغ به او ارزانی داشت. خدایی که عاشقانه هرلحظه در کنارم حضور داشته است.

اگر امروز در زندگی ات مشکلاتی داری، تنها عامل ورود آن ها به زندگی ات، خودت هستی و خدا هیچ دخالتی در آن ندارد.

سوره مبارکه نساء آیه 79٫

ما اصابک من حسنه فمن الله وما اصابک من سیئه فمن نفسک وارسلناک للناس رسولا وکفی بالله شهیدا

هر چه از خوبیها به تو مى‌رسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‌رسد از خود توست؛ و تو را به پیامبرى، براى مردم فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است.

٭٭٭٭٭

تمرینی که به تازگی هرشب آن را انجام میدهم این است که یک ساعت قرآن را همراه با تفسیر میخوانم و آیه هایی که درآن به عفو و فضل و رحمانیت و… پروردگار اشاره دارند را یادداشت میکنم و حفظ میکنم و در روز چندین بار با خودم تکرارشان میکنم. و آن همچون پیام هایی عاشقانه که از معشوقم دریافت کرده باشم ، آرامشی را در وجودم جاری می سازند.

اگر از اعماق وجودمان برخدا توکل کنیم و ایمان قلبی داشته باشیم که خدا همواره دست بندگانش را در دست دارد و ثانیه‌ای نیست که آن ها را رها کند، و به این اصل ایمان بیاوریم، به تنهایی میتواند چنان عشقی در قلب ما نسبت به خدا درست کند، که ریشه‌ی بسیاری از باورها و ترس هایمان را برای همیشه خشک کند.

سوره مبارکه آل عمران آیه 160٫

ان ینصرکم الله فلا غالب لکم وان یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده وعلی الله فلیتوکل المومنون

اگر خدا شما را یارى کند، هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد؛ و اگر دست از یارى شما بردارد، چه کسى بعد از او شما را یارى خواهد کرد؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.

اگر ما بدانیم که همه‌ی چیزهایی که داریم، حتی وجودمان از فضل پروردگار است، هرگز به داشته‌هایمان مغرور و متکبر نخواهیم شد.

قلبی که حسد و غرور و تکبر در آن باشد، جایی برای عشق خداوند ندارد و اگر عشق خدا را دل نیابی، هرگز ایمان واقعی و باور محکمی نخواهی داشت. پس لازمه‌ی ایمان واقعی به خداوند این است که عشق و محبت عمیق خدا را در ذره ذره‌ی وجودمان احساس کنیم و لازمه‌ی این عشق بی پایان، این است که قلبمان را از بدی ها و زشتی ها و تیرگی ها خالی گردانیم.

چنین قلبی یقینا هرلحظه و هر ثانیه از زندگی اش به خاطر نعماتی که خداوند به او بخشیده سپاسگزار خداوند خواهد بود و از اینکه دیگران نیز هرچه بیشتر از این نعمات بهره‌مند شوند؛ بیشتر لذت می برد.

چون این نعمات بی نهایت و نامحدود هستند و لطف پروردگار پایانی نخواهد داشت.

تازگی ها که هرروز قرآن میخونم؛ آرامشم خیلی بیشتر شده.

قابل توصیف نیست اصلا

یه حسی داره که باید خودتون تجربه‌ش کنید.

برای همه‌تون این آرامش رو آرزو میکنم.

امیدوارم که در تمام لحظات زندگیت این باور رو داشته باشی. منم دقیقا همین جوری فکر میکنم. واقعاااا تاحالا چیزی نبوده از خدا بخوام و بهم نداده باشه. پیشنهاد میکنم همه‌ی این اتفاقات خوب رو بنویس و بعد یه مدت نگاش کن تا یادت نره خدا چه لحظات خوبی کنارت بوده . این کار به پیوسته بودن این احساس کمک میکنه.

ممنون از لطفتون دوست عزیز

بله واقعا درست میگین دوست عزیز؛

منم به تازگی آیاتی که به عفو و فضل و رحمانیت و… پروردگار اشاره دارند را یادداشت میکنم و حفظ میکنم و در روز چندین بار تکرارشون میکنم.

واقعا احساس خوبی بهم دست میده وقتی خدای بسیار مهربان و بسیار بخشنده‌ای رو هرلحظه در کنارم میبینم. یه جور حس ارزش به آدم میده

اینکه من انقدر باارزشم که خدا هرلحظه کنارم هست.

سلام دوست عزیز

زیبا نوشتین.

برای تکمیل صحبت هاتون خواستم اینو بگم براتون

مومن و مسلمان با هم تفاوت دارند.

خداوند در اینجا مومنان رو گفتە.

توضیحش رو در دیدگاه خودم نوشتم، چون زیاده نخواستم اینجا هم زیاد شلوغ بشه.

خوشحال میشم بخونیدش.