باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 119

به نام قدرتمندترین انرژی و قانونمندترین سیستم که خالق این جهان است

و من را بسیار دوست دارد، برایم ارزش قائل است و مشتاق خوشبختی و ثروتمندی من است

و از رگ گردن به من نزدیک‌تر است

و بواسطه باورهایم، من را خالق زندگیم قرار داده

و جهانی از فراوانی و نعمت و ثروت و فرصت و عشق و لذت و خوبی و زیبایی و آدم‌های خوب را خلق کرده

و می‌خواهد که من سهمی در گسترش این جهان زیبا داشته باشم و اثر خوبی از خودم به جا بزارم،

چون انسان بسیار لایق و ارزشمندی هستم.

*

سلام به تمام خوبی‌ها، زیبایی‌ها، آدم‌های خوب، نعمات، ثروت‌ها، فرصت‌ها، سلامتی، آرامش، آسایش، رفاه، عشق، وفاداری، اعتماد، صداقت، درستی، موفقیت، عزتمندی، آبرومندی، تجربه‌های شیرین، لذت‌های ناب، خوشبختی و سعادتمندی

*

انسان باید با باورهای درست قدم در راه بگذارد و حرکت کند، در ادامه خواهد دید که درهای نعمت و رحمت خداوند به رویش باز می‌شود.

«تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس

خـود راه بگویدت که چـون باید رفت»

بنابراین تو حرکت کن، در مسیر به تو گفته می‌شود، هدایت می‌شوی.

وقتی خودت را در قید و بند یکسری چیزهایی قرار می‌دهید که یک قالبی را برای شما تعریف می‌کند، دارید به شدت خود را از موفقیت ‌و پیشرفت دور می‌کنید.

ما به هیچ عنوان در تیپ‌های شخصیتی خلاصه نمی‌شویم؛ ما انسان‌ها می‌توانیم با باورهایمان هر چیزی را که بخواهیم خلق نماییم.

اصلا هر جا بیان به ما بگن که به دلیل سن و جنسیت و وضعیت مملکت و… تو نمی‌تونی فلان کار رو بکنی، ابدا اینها رو نخون و بهشون اهمیت نده.

*

سوال:

چه باوری در مورد خداوند در ذهنمان ایجاد کنیم که عالی باشه و با اون باور خیلی ارتباط معنوی بهتری با خدا داشته باشیم، عاشقانه‌تر زندگی کنیم، خیلی موفق‌تر باشیم، خیلی راحت‌تر به خواسته‌هامون برسیم؟

همچنین بگویید چگونه آنها را ایجاد کرده و کمک کنیم تا تثبیت شوند؟ چطور آنها را باورپذیرتر کنیم برای ذهن که بهترین نتیجه را از آن باور بگیریم و بیشترین قدرت و ایمان ‌را به ما بده، بیشترین آرامش و سلامتی را به ما بدهد؟

می‌خوام اول از همه به قسمت دوم سوال جواب بدم و بعد اون باورهایی که در مورد خداوند دارم رو براتون بنویسم. حقیقتش من باورهای قدرتمندکننده و صحیح رو از دل حرف‌های استاد عباس‌منش می‌کشم بیرون. چون باور دارم حرف‌های استاد حق هست و به خاطر همین، بی چون و چرا پذیرای صحبت‌هاشون هستم.

از طرفی، اینکه چطور ی باوری در ذهن تثبیت بشه، در ساده‌ترین راه با تکرار اون باور ممکن می‌شه. برای خودم باورهای مرتبط با خدا خیلی راحت و باورپذیر بودن برای ذهنم تا مثلا باور به ثروتمند شدن؛ اما همین جمله که «من ثروتمند هستم، حسابم پر از پوله و هر چیزی که دلم بخواد رو راحت می‌خرم» رو با اینکه اولا برام قابل‌قبول نبود اونقدر تکرار کردم که کار به ی جایی رسید که بای‌دیفالت هر کاری داشتم می‌کردم میگفتم من که قراره خیلی پولدار بشم پس فلان کارو بکن.

بزارید بهتر بگم؛ ببینید مثلا با فراغ خاطر می‌رم خرید و همش باور دارم پول زیاده و راحت میاد تو حسابم و واقعا هم همین میشه. واقعا پول برای خرج کردن راحت به دستم می‌رسه و من بدون نگرانی مثل ی آدم خیلی پولدار خرج می‌کنم. یعنی الان باور به فراوانی و راحت پول درآوردن توی ذهنم جا خوش کرده.

حتی من حدودا 10 ماه پیش که اوایل حضور جدیم توی سایت بود و از فایل‌های دانلودی استفاده می‌کردم و عطش داشتم برای آگاهی‌های محصولات، از بس مشتاق بودم و می‌خواستم محصولات استاد رو بخرم ولی در عمل موجودیم هیچی بود، ی دفعه از راه‌هایی که فکرش هم نمی‌کردم به من پول رسید. حتی جالب‌تر هم شد، یادمه باید برای فلان چیز فلان قدر پول پرداخت می‌کردم اما در نهایت، کمتر از اون مقدار از من گرفته شد و دوباره تونستم محصول جدیدی خریداری کنم.

یعنی می‌بینی برای منی که اون وضع مالی داشتم و باور به ثروت که اصلا حرفشو نزن، الان وضعم کلی عالی شده و اون باورها که خیلی مقاومت ذهنی براشون داشتم، الان تو ذهنم دارن چرخ می‌زنن (یعنی به شوخی می‌گما الان اونقدر به این چیزهای خوب فکر کردم که دهن ذهنم سرویس شده و دیگه کرک و پرش ریخته و مجبوره قبول کنه).

البته همیشه باید روی ذهن کار کرد چون همونطور که استاد عباس‌منش قبلا گفتند، ذهن ما مثل یک باغچه می‌مونه که همیشه باید هوشیار باشیم و اونو از علف‌های هرز پاک کنیم. خلاصه اینکه با تکرار میشه جواب گرفت. ولی برای باورپذیر کردن باورهای صحیح یک نکته مهم وجود داره؛ باوری که احسای خوب به ما بده، قطعا باور خوب و قدرتمندکننده‌ای هست. به عبارتی، باورهایی که می‌سازم اگر احساس خوب، آرامش و امید به من بدهند، یعنی باورهای مناسب و صحیحی هستند، پس تکرارشون می‌کنم و پیوسته حال خودم رو خوب نگه می‌دارم، چون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب.

بنابراین:

باوری قدرتمندکننده است که احساس خوبی به ما بده.

و

احساس خوب= اتفاقات خوب.

تمام :)

حالا بخش اول سوال، که چه باورهای عالی میشه در مورد خداوند داشت که احساسمون به خدا، جهان و خودمون بهتر باشه و راحت‌تر به خواسته‌هامون برسیم و عاشقانه زندگی کنیم:

– خداوند یک انرژی قدرتمنده که از رگ گردن به من نزدیک‌تره و به خوشبختی و ثروتمندی من مشتاقه.

– خداوند یک سیستم قانونمنده که من رو خالق اتفاقات و شرایط زندگیم قرار داده.

– خداوند می‌خواد که من از راه‌های لذت‌بخش به تمام خواسته‌ها و آرزوهام برسم.

– خداوند من‌ رو خیلی دوست داره و خیلی وقت پیش من رو به خاطر اشتباهاتم بخشیده.

– خداوند برای من ارزش زیادی قائله و می‌خواد که من نقشی در گسترش جهان داشته باشم.

– خداوند من رو موجود ارزشمندی خلق کرده که لیاقت برخورداری از نعمت‌هاشو دارم.

– خداوند همیشه پشتیبان و حامی منه و می‌خواد که من از زندگیم نهایت لذت رو ببرم.

– خداوند همیشه حواسش به من هست و می‌خواد که من در آسایش و رفاه زندگی کنم.

– خدا منو خیلی دوست داره چونکه اشتباهاتم رو یکی و کارهای خوبم رو ده تا حساب می‌کنه.

– خدا من رو خیلی دوست داره چونکه راه توبه رو آسان گرفته و برای بازگشت از گناهان و رو کردن به پیشگاهش، به قدری مشتاق و منتظره منه که اگر از میزان واقعی این عشق و محبت آگاه بودم، بندهاى بدنم از هم جدا می‌شد و جان می‌دادم.

– کار خوب انجام بدم، تمام اشتباهات گذشته‌ام پاک می‌شه و حتی خداوند به من نعمت بسیار هم می‌دهد. (این مورد و موارد مشابه که در بالا گفتم، برای عزت‌نفس و خود را بخشیدن و داشتن احساس خودارزشمندی و لیاقت برای برخورداری از نعمت خیلی خوبه)

– هر چه بیشتر از خزانه رحمت خداوند بخوام، یعنی او را بیشتر باور کردم.

– از خداوند زیاد بخوام، او هم زیاد به من می‌بخشد.

– خدا می‌خواد که من درخواست‌های بیشتر و بزرگ‌تر داشته باشم، چونکه نشان‌دهنده ایمان واقعی من به قدرت و توانایی اوست.

– خداوند به همه انسان‌ها به یک اندازه نزدیک است و من قسمتی از وجود خداوند هستم پس می‌توانم مستقیما و بدون واسطه و حایل از خودش همه چیز بخوام.

– از خدا زیاد می‌خوام و خداوند آنقدر به من نعمت می‌دهد که فقط می‌توانم از خوشحالی در پیشگاه او سجده کنم و سپاسگزاری کنم.

– کلید گنج الهی در دستان من است.

– من خدا را بندگی می‌کنم و تمام جهان به خدمت من درمی‌آیند تا خوشبخت و ثروتمند باشم.

– من تسلیم خداوند هستم و به هر چه بگویم باش می‌شود.

– من مومن واقعی هستم چونکه از صبح تا شب، زیاد و زیاد از خدا طلب می‌کنم.

– اگه زمان رسیدن من به خواسته‌هام کمی طول می‌کشه بخاطر اینه که خداوند می‌خواهد نعمت و پاداش بیشتر و بزرگ‌تری به من بده.

– وقتی خواسته‌ای دارم با خوشحالی و ذوق و شوق و امیدواری و اطمینان از خدا می‌خوام، چون این یعنی توحید در عمل و ایمان قلبی به قدرت خداوند.

– خدا دوست داره که من هر روز ازش خواسته جدیدی داشته باشم و آرزوهای بزرگم رو با خوشحالی و اطمینان ازش بخوام؛ چون این یعنی من به قدرتش ایمان دارم و به همین خاطر، هر چیزی رو که بخوام به من میده.

– …

*

با ایمان و اطمینان به سیستمی قانونمند، انرژی قدرتمند و خالقی هدایت‌گر و حامی، و غفور و رحیم

و باور به اینکه فارغ از گذشته‌ای که داشتم، باز هم خداوند برای من ارزش بسیار قائل است چون آدم خوبی هستم و در تلاشم هر روز بهتر و بهتر از دیروز باشم،

من موجودی بسیار ارزشمند هستم که لایق تمام نعمت‌های خداوند است؛

و باور دارم که:

من به این جهان زیبا آمده‌ام تا

زندگی فوق‌العا‌ه‌ای رو تجربه کنم،

آبرومند باشم،

عزتمند باشم،

ثروتمند باشم،

شاد و خوشحال باشم،

قوی و قدرتمند باشم،

سالم و سلامت باشم،

زیبا و دوست‌داشتنی باشم،

آرامش و آسایش داشته باشم،

در رفاه کامل باشم،

لذت‌های پاک مختلف رو تجربه کنم،

در همه ابعاد زندگیم موفق و کامیاب باشم،

بسیار عاشق باشم،

بسیار عاشقم باشن،

تا خوشبخت و خوشبخت و خوشبخت زندگی کنم،

به دنیا آمده‌ام تا به گسترش این جهان زیبا و سخاوتمند کمک کنم،

تا اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم،

تا برسم و لذت ببرم و شکرگزار باشم.

*

من باور دارم که در جهانی بسیار زیبا، غنی و سخاوتمند زندگی می‌کنم که

در آن بی‌شمار نعمت و فرصت و ثروت و آدم‌های خوب وجود دارد و

من قرار است سفری بسیار لذت‌بخش و عاشقانه را در این جهان داشته باشم ‌و

در کمال خوشبختی و سعادتمندی، پیوسته شکرگزار خالق بخشنده و مهربانش باشم.

*

خدایا، خداوندا

من فقط و فقط به تو ایمان دارم

و تنها تسلیم تو هستم

و تنها به تو توکل می‌کنم

و تنها از تو یاری می‌جویم

و می‌دانم تو برایم کافی هستی

و با یاد تو قلبم آرام می‌گیرد.