باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 27

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 3116 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان گلم

    اول در مورد باور بگم باور تکرار زیاد یک فکره مثلا این فکر که خدا بخاطر اشتباهاتم دوستم نداره

    در کل باور فقط از دو راه بوجود میاد

    1- تکرار زیاد یک فکر از راه زیاد گوش کردن فایلهای استاد یا خوندن زیاد کتابهای عالی یا انجام زیاد تمارین و…

    این تکرار هم خیلی مهمه که بدونی چی رو تکرار میکنی چه فایلهایی میشنوی چه کتابهایی میخونی

    2- در محیط قرار گرفتم یعنی وقتی شما تو یک جمعی باشه که همه پدلدارن و موفق هستن بعد مدتی که شما زیاد تو اون محیط قرار گرفتی باورهای اون افراد رو میگیری و ثروتمند میشی مثل فیلم در جستجوی خوشبختی که مرده با آدمهای پولدار در ارتباط بود و تلفن میگرفت و بعد باورهاشونو گرفت

    و برعکس اگر شما تو یک جمعی از ارازل اوباش قرار بگیری باورهاشونو میگیری و خودتم جز همونها میشی بخاطر این در مورد همنشینی توصیه شده

    پس نتیجه میگیریم که بایدآگاهانه بدونیم که با چه افرادی ارتباط داریم و چه چیزی برامون تکرار میشه بخاطر همین استاد میگه افراد منفی رو از دورتون حذف کنید

    و نتیجه میگیریم ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم اونم آگاهانه چه فیلم هایی میبینیم ؟ چه حرفهایی میشنویم ؟ چه کتابهایی میخونیم ؟ به چه چیزهایی فکر میکنیم ؟ منفی یا مثبت ؟ در مورد چه چیزهایی با بقیه حرف میزنیم خواسته ها یا ناخواسته هامون ؟

    مثلا اگر من بشنوم که آدمهایی که اشتباه میکنند رو نمیبخشه و میرن جهنم، ذهنم میگه تو فلان اشتباه و گناه رو انجام دادی و میری جهنم و خدا دوستت نداره تو آدم پست و عوضی ای هستی و همین افکارم بسمه که این باور تقویت بشه

    بگذریم که با این توجهمون بیشتر اینو میشنویم و میبینیم تو تلوزیون ، حرفهای دوستان ، معلمین ، خانوادم ، مذهب که خدا آدمهای خطا کار رو نمیبخشه و. …. با این تکرار ها من میرم تو مدارش و هی برام تکرار و تکرار میشه و باورم میشه که خدا من رو دوست نداره و هرگز بخاطر اشتباهاتم نمیبخشه

    باید بگم ساخت باور مثل رانندگی یاد گرفتنه که اول گیج میزنی بعد کم کم گاز و ترمز میاد دستت بعد کلی اشتباه میکنی کلی تمرین میکنی و بعد مدتی اصلا بدون اینکه فکر کنی گاز و ترمز و دنده عوض میکنی و کارت عالیه ساخت باور هم همین طوره فقط باید ادامه داد و تکرار کرد

    حالا باورهای قدرتمند در مورد خداوند که میتونه خیلی کمک کنه

    – اینکه خدا مهربونه و حلیمه یعنی خشمش رو میندازه عقب و بنده هاشو دوست داره

    – اینکه خدا غفور و تواب و آمرزندست و فرموده هر گناهی انجام بدی بیا سمت من میبخشمت و پاکت میکنم و بهت نعمت میدم

    – اینکه خداوند در درون منه با منه و از رگ گردن به من نزدیک تره

    – اینکه خداوند مالک جهانه خالق منه رئیس و ارباب من اونه و من فقط باید اونو بپرستم و از اون کمک و نصر بگیرم

    – اینکه خداوند همه چیز تحت فرمان اوست و برگی بدون اذن اون نمیفته

    – اینکه خداوند بر همه چیز تواناست و وقتی میگه باش موجود میشه

    – اینکه خداوند عاشق منه و اگه بهش توکل کنیم و خواستمونو رها کنیم همیشه بهترین گزینه رو به ما میبخشه

    – اینکه رحمان و رحیمه و رحمتش همه جا رو گرفته مثل حرف استاد که گفتند ابرهای باران زا بی نهایت هست و رحمتش همه جا رو گرفته و ما بخاطر باورهامون دریافتش نمیکنیم

    – اینکه خداوند سرچشمه بی نهایت همه چیزهای خوبه ثروت زیبایی حس خوب نعمت روابط عالی و. ….. و وقتی بهش وصل بشی نعمتت برات میباره

    – اینکه باور کنیم تنها نیستیم و خدا هرلحظه با نشونه ها با ما حرف میزنه و هدایتمون میکنه

    – اینکه خداوند تمام خواسته های مارو اجابت میکنه فقط ما باید خوشحال باشیم بزنیم برقصیم مثل وقتی که به خواستمون رسیدیم

    – اینکه خداوند رزاقه نعمت به من میده روزی دهنده من اونه و من از اون میخوام

    – این باور که خداوند تو هر مشکلی که باشم راهی رو برام باز میکنه رحمتش شامل حالمه

    شاید بهترین باور نسبت به خداوند این باشه که من پاره ای از خدام خلیفه خدا روی زمینم اشرف مخلوقاتم خدایی که سرچشمه تمام زیبایی ها و نعمات و قدرته پس منم لایق بهترینم و طبیعیه که ثروتمند باشم سلامت باشم زیبا و باارزش باشم من همون انسانیم که وقتی خدا خلقم کرد به خودش احسنت گفت

    باور های زیبا رو میشه از قرآن کتابهای الهام بخش زیبا و حرفهای دوستان یا فایلهای دوره پیدا کرد و روش کار کرد

    با نوشتن و مرور این مبحث خیلی تکرار خوبی برام بود ازتون ممنونم آرزوی بهترینهارو براتون دارم ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مهدی نوری گفته:
      مدت عضویت: 3408 روز

      دوست عزیز من سلام امیدوارمم حالت خوب باشه

      در قسمت اول متن شما ! شما این متن را نوشیت که ( و برعکس اگر شما تو یک جمعی از ارازل اوباش قرار بگیری باورهاشونو میگیری و خودتم جز همونها میشی بخاطر این در مورد همنشینی توصیه شده

      پس نتیجه میگیریم که بایدآگاهانه بدونیم که با چه افرادی ارتباط داریم و چه چیزی برامون تکرار میشه بخاطر همین استاد میگه افراد منفی رو از دورتون حذف کنید )

      در خصوص حذف کردن آگاهانه افراد باید به شما بگم که اگر شما باور هاتونو تغییر بدید اون افراد خودشون از زندگی شما میرن بیرون و نیازی به فرار فیزیکی شما نست ! دوست عزیز من با فرار فیزیکی از یک نقطه به یک نقظه دیگه فقط اسم افراد عوض میشند ولی همون کار ها را انجام میدهند

      و از شما سپاسگذارم برای باور های زیبای خدایی که نوشتید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    پژمان وطن خواه گفته:
    مدت عضویت: 3876 روز

    وقت بخیر

    جایی خوندم که نوشته بود :

    تو جامعه ایی که فقط دولت حق سخن گفتن رو داشته باشه ، هیچ اخباری رو باور نکن .

    مثال بهتری بنظرم نیومد ، باید

    خدمت مسئول محترم این فضا بگم که بعضی ها مثل من اصلا با ی رابطه ی کتبی از این نوع میونه ی خوبی ندارن تو ارتباط

    من بیشتر دوست دارم تو فضاهایی از این جنس صدا یا تصویرم رو به اشتراک بزارم و این شکلی با مخابطم رابطه داشته باشم

    امکاناتی که تو این سایت تا امروز نبوده و صدا و تصویر تنها از طرف اقای عباسمنش بصورت یک طرفه هست

    امید که ضرورت بکارگیری چنین امکاناتی بیشتر مورد توجه قرار بگیره بخاطر احترام به مخاطب

    بعد از مدت ها امشب تصادفا به سایت سر زدم .

    یاد دیل کارنگی تو کتابش بنام ائین دوست یابی افتادم که نوشته بود :

    هیچ کس به سگ مرده لگد نمیدنه

    عذر خواهی میکنم اگر مرتبط با موضوع سوال نیست متن مکتوب شده ، اما در نظر داشته باشیم طبق گفته ی دیل کارنگی اگر انتقادی میشه حتمی مورد اهمیت مخاطب هستید برای برقراری ی ارتباط درست .

    اوقات به کام .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فرشید فرزانگان گفته:
    مدت عضویت: 3297 روز

    باور عالی که از خدا ساختم:

    هر آنچه پیش می اید خیر است و یا قابل تبدیل به خیر خواهد بود حتی اگر در ظاهر با موفقیت قرین نباشد.

    او حامی من است و آرامش دهنده درد هایم.

    او مامنی است برای ترس ها و بیم هایم.

    اوست که دلواپسیم را می برد و خنده بر لبانم جاری می سازد.

    اوست که بی حد خیر مرا می خواهد می بخشد و می بخشاید.

    اوست که در تنهاییم و در غربتم با من نجوا می کند می خواندم و صدایم می کند وقتی که بی همدم باشم.

    اوست بی منتها که در عین سکوت غوغای اقدام است و در عین تشویشم رویای آسایش .

    اوست من پاک و بی الایش من وقتی از خوبی پر می شوم و ظرف وجودم لبریز می گردد که هر روز صبح با طلوع خورشید جسم مرا صدا می کند و روزم را روز و سفره ام را پر برکت می سازد.

    اوست که به پهنه گیتی سفره ام را از برکت لبریز می کند اگرچه توان جسمانی ام محدود باشد و قلب مرا آکنده از عشق می کند و خیریت را از دستان پر مهر من جاری می سازد.

    اوست که مرا در زود هنگام می بخشاید و با افسوس من می گرید و فرصت حال را در اختیارم می گزارد تا بسرعت جبران مافات کنم تا غم نگیرم و نا امید نگردم.

    نمی دانم با چه زبانی شکر تو را ای رب بگویم که در عین محدودیت افکاری بی نهایت دارم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    فرزانه سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 2897 روز

    سلام خدمت استاد گران قدر و با معرفتم

    وتمامی عزیزان سایت عباس منش

    من امرو بعد از دیدن و مطرح کردن این سوال از جانب استاد به خودم رجوع کردم و از خودای درونم درخواست کردم که باسخ این سوال رو که متمعن بودم میدونم رو بهم یاد اوری کنه و خدای مهربانم هم اجابت کرد

    همهی ما کتاب قران رو به عنوان مرجع و راهنما قبول داریم در این کتاب خداوند بارها و بار ها خودش رو با صفت های مختلف برامون معرفی کرده

    ایا تا حالا بهش فکر کردین چرا از صفت های مختلف استفاده کرده و فقط روی یک صفت مانور نداده ؟؟؟

    واقعیت اینکه خداوند میخواسته با این کارش ما رو به شناخت بیشتر و کامل تری از خودش برسونه .

    حالا این شناخت بیشتر خداوند به چه درد ما میخوره ؟؟؟؟

    ما نسبت به هرچیزی که شناخت بیدا کنیم بهش علاقه مند میشیم و حالا هر چی شناخت بیشتر بشه علاقه هم بیشتر میشه .

    حالا من میخوام به جای وازه شناخت از معرفت و بجای علاقه از کلمه محبت استفاده کنم

    مثالی براتون میزنم مثلا مادر و پدر چون نسبت به بچشون معرفت زیادی دارن محبت زیادی هم دارن .

    خداوند در قران با اوردن صفت های خودش میخواد که معرفت مارو نسبت به خودش زیاد کنه و معرفت هم ریشه ی محبته

    ینی هدف ما از یاد اوری مدام ویزگی های خداوند اینه که معرفت و محبتمون رو نسبت به خدا بیشتر کنیم

    حاتا وقتی ما توی وجودمون درختی رو پرورش دادیم که ریشش معرفت خداست و تنه اون محبت به پروردگاره میتونیم از میوه های اونم که سلامتی کامل روابط عالی ثروت بینهایت ارامش خیال در هر شرایت و …. هست رو استفاده کنیم

    اما بادمون باشه که من مثال درخت رو زدم ما برای این که بتونیم همیشه و همیشه به این میوه های عالی و بی نهایت دست رسی داشته باشیم باید همیشه هواسمون به درختمون باشه ..

    میوه های درختمون رابته مستقیم با میزان رسیدگی ما به ریشه وتنه درخت داره .

    ما به همون میزان محصول برداشت میکنیم که معرفت و محبتمونو پرورش دادیم

    سپاس از این که نظرمو خوندین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    حامد رحیمی نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3105 روز

    با سلام

    اکثرمون وقتی بچه بودیم یکی رو داشتیم که میتونستیم بهش تکیه کنیم و خواسته هامون رو ازش بخوایم و خیالمون راحت باشه که هوامونو داره و حواسش بهمون هست، نمیذاره آسیبی به ما برسه.

    برای یکی اون آدم قدرتمند پدرش بود، برای یکی دیگه مادر یا پدر بزرگ و مادریزرگ و….

    خدا دقیقا حکم اون آدمی رو داره که تو بچگیا بهش تکیه میکردیم

    کسی که مطمئنم دوسم داره، حواسش بهم هست، از هرکس دیگه ای بیشتر خیرم رو میخواد.

    ما نیاز داریم که مثل بچه ها فکر کنیم و رفتار کنیم

    همونطور که پدرمون یا هرکس دیگه ای رو باور داشتیم خدا رو هم باور کنیم

    یه بچه از خودش هیچ دارایی نداره اما اون چیزی رو که با تمام وجود میخواد بدست میاره. چون به بزرگترش ایمان داره

    خدا دقیقا همون بزرگترست. ما برای رسیدن به خواسته هامون نیاز داریم به اینکه بچه شیم. مثل بچه ها تمرکز کنیم به خواستمون، مثل بچه ها اصرار(تلاش) کنیم، مثل بچه ها تصویرسازی کنیم، مثل بچه ها باور کنیم و… بزرگترمون(خدا) کارشو بلده

    هیچی فرق نکرده

    هنوز راه رسیدن به خواسته هامون همون راه بچگیاست

    سوره نجم آیه 39: هیچ چیز برای انسان بدون سعی و تلاش بدست نمیاید

    سوره حج آیه 10: وخداوند هیچگاه تلاش بنده اش را ضایع نمیکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مهدی نوری گفته:
      مدت عضویت: 3408 روز

      سبلام خدمت شما دوست عزیز من

      از شما لبابت نظر زیبای شما ممنونم

      این جمله و یا بهتر بگم باوری که نوشتید خیلی کولاک میکنه

      کسی که مطمئنم دوسم داره، حواسش بهم هست، از هرکس دیگه ای بیشتر خیرم رو میخواد. ( از این موضوع خیلی ممنونم )

      و وم این که این دو تا ایه واقعا عاالی هست خیلی ممنونم برای ایمن که وقت ذااشتید و این دو ایه را هم پیدا کردید

      سوره نجم آیه 39: هیچ چیز برای انسان بدون سعی و تلاش بدست نمیاید

      سوره حج آیه 10: وخداوند هیچگاه تلاش بنده اش را ضایع نمیکند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فرید ارشاد گفته:
    مدت عضویت: 3080 روز

    بنام خدای مهربان

    دوستان و استاد عزیزم سلام

    من به این نتیجه رسیدم که هر آنچه که محدود مان میکند هرآنچه که اسیر مان کرده است و مانع پرواز مان شده است را رها کنیم ولو از هرفردی شنیده باشیم زیرا محدودیت فقط در ذهن ماست و آرامش را از انسان سلب میکند و ایمان را ضعیف میکند چون هدف از ایمان به خداوند باید آرامش باشد باید آسایش باشد باید رسیدن به خواسته ها باشد باید سربلندی و با عزت زندگی کردن باشد باید رهایی باشد و اگر اینا نیست باید این ایمان را رها و از پایه درست کرد

    خدا دوست دارد همه ی ما انسان ها که جز از خودش هستیم در مسیر خود خدا حرکت کنیم این جهان برپایه خوشبختی شکل گرفته است و قرار است همه چی آسان بدست بیاد و هیچ چیز برای رشدش متقبل سختی نمیشود و خدا کسی نیست که دوست داشته باشد انسان ها به سختی زندگی کنند

    وقتی نگاه به خداوند عوض میشود حس رهایی و سربلندی به آدم دست میدهد آدم خودش رو مورد حمایت پروردگار میبیند زیرا ما جدا از خداوند نیستیم همینکه راه میریم همینکه نفس میکشیم همینکه گیاهان رشد میکنند همینکه من صحبت میکنم همینکه شما میخونید همش بخاطر اینه که ما به خداوند وصل هستیم تمام کارهای جهان که همین الان انجام میشه بخاطر حمایت پروردگار است و این شکل طبیعی جهان است که هی خود شو گسترش میده

    بنظرم تمام این عوامل اینکه میگیم من توانایی ندارم که برم فلان کار رو انجام بدم اینکه میگیم چرا با من بد رفتاری میکنند اینکه میگیم من آدم خوش شانسی هستم یا بد شانس هستم اینکه میگیم نمیتونم چون پارتی ندارم اینکه میگیم خدا به من پشت کرده اینکه میگیم کمبود وجود داره اینکه میگیم فلانی نتونسته پس منم نمیتونم یا من انسان از این جنس هستم وقتی این بهانه ها را داریم بنظرم هنوز اصل قانون رو متوجه نشده ایم اصل قانون اینست که ماها دقیقا و صد درصد هر اتفاقی که تجربه میکنیم تاکید میکنم ولو هر اتفاقی که باشد را بگردن بقیه و عوامل بیرونی نیندازیم و عامل آن را فرکانس های مان بدانیم. زیرا این جهان نظم دارد الکی برای کسی اتفاقی بد یا خوبی بوجود نمیاد. وقتی این اصل رو بیاموزیم کمر خم نمیکنیم تا بهانه داشته باشیم وقتی اینا درک میشه و تبدیل به باور میشه یعنی واقعا باید باور بشه اون وقتی نمیایم بگیم خدا کمک نمیکنه یا پدرم نمیذاره یا فلان چون میدونیم که صد در صد اینا حاصل فرکانس های ماست و خداوند زندگی هر فرد رو به دست فرکانس هایش داده است

    بنظرم اجابت کردن خداوند به معنای باور کردن خداوند است و باور کردن خداوند به حرف زدن نیست باید قلبا باورش کرد چون دقیقا نگاه ما به خداوند تعیین میکند چگونه عبادت کنیم چگونه دوست داشته باشیم یعنی در واقع اجابت کردن دعاهای ما یا خواسته های ما بر اساس قوانین صورت میگیرد قانون میگه درخواست کردن فقط با کلمات نیست باید با باورها از خداوند درخواست شود چون باید ببینیم باورهامون در رابطه با خواسته هامون چه واکنشی دارد چون خداوند دقیقا باورهامونو دریافت میکنه اگر فقر باشه فقر اگر ثروت باشه ثروت میده پس اگر خداوند را باور کنیم چرا همیشه شاد نباشیم وقتی میدانیم بزرگترین نیروی جهان در اختیار ماست.

    یعنی وقتی میفهمیم خدای مهربان این قدرت و آزادی را به ما داده که با باورهای مان زندگی خودمان را خلق کنیم یعنی وقتی من به اندازه هر فرد در این جهان به خداوند نزدیکم چرا شاهانه زندگی نکنم و با باورهای محدود کننده خودم رو اسیر بدانم.من باور دارم من به این دنیای مادی بخاطر لذت بردن و استفاده از این نعمات امده ام من شایسته ی این نعمات هستم.

    ولی ما ها خدا را مثل آدم فرض کردیم فردی که مثلا قهر میشه، شاد میشه، عذاب میده، یکی رو دوست داره یکی رو نداره، حالا جالب اینجاست که بدی ما آدما اینه که حتی اگر نگاه اشتباهی داشتیم نیومدیم باورهای خوب بسازیم نیومدیم مثلا بگیم خدا اون کسی رو که دوست داره بیشتر نعمت میده بلکه اومدیم بد ترین چیزی ممکن رو گفتیم که نه خدا هرکسی رو دوست داره بلا سرش میاره نگفتیم این موضوع که در مورد آدم ها نیز صادق نیست چون اگر فردی یکی رو دوست داشته باشه قطعا محبت و عشقی بیشتری نسبت بهش داره نه اینکه بخواد بلا سرش بیاره. همین است که از خوبی های بهشت حرفی نمیزنیم از بدی های جهنم صحبت میکنیم. از مهربان بودن خداوند چیزی نمیگوییم از قهر و غضبش که اصلا وجود ندارد صحبت میکنیم. از نعمات و سرشار بودن ثروت چیزی نمیگوییم در حالیکه همین ترس و تردید ها و احساس خوب نداشتن ها خودش جهنم میشود.

    یعنی انقد باورهای جامعه مخرب است که اصلا اساس آن هم اشتباه است که خود من وقتی قوانین رو فهمیدم اصلا بعضی باورها رو گیچ میشم که چطوری وارد جامعه شده واقعا.

    ولی وقتی فهمیدم خداوند هیچ دخالتی در سرنوشت یا اتفاقات زندگی ما ندارد که بخواد بلا رو تجربه کنیم و فهمیدم که خداوند مثل یک سیسستم ثابت عمل میکند و هرآنچه که ما میسازیم و باور میکنیم رو برای مان فراهم میکند. یعنی اگر باورهای خوبی داشته باشیم مانند فردی هستیم که در قایقی نشسته و جریان آب که همان طبیعی بودن جهان است ایشان را به مقصد میرساند درحالیکه در حال لذت بردن است و اگر باورهای مخربی داشته باشید مانند فردی هستیم که برخلاف جریان آب حرکت میکند و چون زورش به آب نمیرسد همیشه بد بختی و سختی را تجربه میکند و عامل آن بلا ها را به گردن خداوند میندازد در حالیکه این آیه صریح قرآن است که میفرماید هرآنچه تجربه میکنید آنچیزی هست که پیشاپیش فرستاده اید. وقتی اینارو خوندم تفکر کردم و مهم تر از همه به احساسم نگاه کردم بسیار به قول استاد لطیف شدم.

    بخدا من الان وقتی به مردم جهان فکر میکنم و اونارو میبینم که به یک سری خواسته هاشون رسیدند بعد به خودم که فکر میکنم میبینم که من فقط به خاطر فلان باور که از طریق مذهب وارد ذهنم شده به فلان خواسته ی خودم نرسیدم نمیخوام بگم مذهب بد هست یا خوب هست فقط میخوام بگم چون من این باورو داشتم اون اتفاق رو تجربه نکردم ولی چون آنها باور محدود کننده ی منو نداشتن به راحتی به اون خواسته ی که آرزوی من نیز هست رسیدند یعنی تفاوت فقط همین بوده آنها باور داشتن رسیدن من باور نداشتم نرسیدم.

    و بعد از اون که باورم رو عوض کردم به سمت همونای که قبلا نمیرسیدم هدایت شدم.

    چیزی که بنظرم خیلی مهم است اینه که اگر میخوایم چیزی رو بررسی کنیم سعی کنیم چیزی باشد که تهش یک نتیجه فوق العاده موجود باشد و احساس قدرت را در دلمان زنده کند نه چیزی که شک و تردید و دو دلی و ترس رو قوی تر کند.

    دوستان عامل اتفاقات ما باورها و فرکانس های مان است ماها در طول عمرمون بارها درخواست داشتیم ولی بهش نرسیدیم زیرا لازمه درخواست باور کردن است زیرا ما با ارسال فرکانس های مان به خداوند میگیم اینو میخوام چه بیایم در مورد خواسته ها مون صحبت کنیم، چه بیاییم خواسته هامونو با عشق و احساس خوب تجسم کنید چه بیاییم دقیقا خواسته مونو واضح و مشخص بارها مثل یک ثناریو که اتفاق افتاده بنویسیم وکاملا احساسش کنیم چه بیایم خواسته مونو نقاشی کنیم یعنی داریم خواسته مونو خلق میکنیم خلاصه بدانیم که خداوند در زندگی ما مداخله نمیکند پس کسی را مقصر ندانیم. زیرا نگاه های که جامعه به ما میگه طوریه که آدم فکر میکنه خدا احساساتی میشه و یه جوری آدم دلش میخواد چند شبی بشینه و مثلا یه جوری خاص آرزوی که داره رو از خدا طلب کنه مثلا چند دقیقا ی گریه کنه و از خدا طلب کنه تا خدا اونو بهش بده یا مثلا یه جوری ارتباط موثری با خدا برقرار کنه تا خدا اون آرزشو بهش بده کلا نگا های جامعه ذهن ادم رو اینجوری تربیت میکنه. و چون با انجام این اعمال خیلیا به خواسته هاش نرسیدن بعد نا امید میشن.

    این دو نگاه را با هم مقایسه کنید

    فرض کنید شما آرزوی رو میخواید بعد خدا اونو غربال میکنه نگاهش میکنه و اگر دلش خواست بهتون میده اگر نخواست نمیده این یعنی چی؟ یعنی شما کنترولی رو زندگی تان ندارید و یک نیروی داره شما رو کنترول میکنه حالا شما با این نیرو ولو هرکسی باشه احساس خوبی داری؟

    نگاه دوم: شما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس به سمت جهان هستی میباشید جهان هستی مثل یک کانورتر در حال ترجمه کردن فرکانس های شما در قالب اتفاقات زندگی تان هست پس فرکانس ثروت ثروت رو وارد زندگیتان میکند فرکانس کمبود کمبودی را وارد زندگی تان میکند و… این چه احساس خوبی به شما میده؟

    نگاه دوم رو آیه های صریح قرآن بیان میکند.

    من وقتی نگاه های جامعه را حذف و باورهای بهتری نسبت به خداوند در درونم ایجاد کردم یک عشق خاصی نسبت به خودم پیدا کردم من این عشق و هماهنگی را مرتبط با دونستن قوانین ثابت الاهی و عمل کردن به آن ها میدونم. زیرا با تمام وجودم احساس میکنم تمام آنچه که من در زندگی میخوام رو این قوانین برام تامین میکند راستش را بخواهید انقد که از درون تغییر کردم شاید در قالب کلمات نتونم بنویسم. من الان مثل گذشته فقط هدف ندارم بلکه ایمان هم دارم که به اونا میرسم و به خیلی از اهداف کوچیکم رسیدم من الان فقط انگیزه ندارم بلکه یقین دارم که خالق شرایط زندگی خودم هستم من الان نمیگم خدایا کمکم کن بلکه واقعا احساس میکنم مورد حمایت پرودرگار خویش هستم الان احساس میکنم با همه در صلح هستم تمام انسان ها را دوست دارم احساس سرزندگی دارم و زندگی با عزت و افتخار را احساس میکنم. بیشتر به چیزای که شخصا دوست دارم میپردازم هم میتونم در کنار دوستانم شاد باشم هم بدون آنها شاداب زندگی کنم یعنی کلا یک حس عالی در همه ی حالات زندگی منو پوشش داده البته که الانم دارم روی خودم کار میکنم. دوستان باور کنید دونستن قوانین کیهانی و عمل کردن به آنها تمام آنچیزی که میخواید و تا الان آرزوشو داشتید براتون فراهم میکنه شما را فقط به اهداف تان نمیرسانه یک زندگی بسیار عالی که شاید الان تصورش را نکنید رو برای تان میسازه بسیار متفاوت از گذشته کلا احساس خوبی خواهید داشت. دیگه خیلی چیزا براتون بی اهمیت میشه و چیزای که با ارزش و مهم است رو مدنظر خواهید گرفت.

    یعنی واقعا فقط با نگاه متفاوت به خداوند میتوانیم باور کنیم که میشود واقعا رویایی زندگی کرد میشود هم بزنس داشت هم در کنار خانواده بود میشود هم سیاحت رفت هم ازاد بود.

    بسیار مهم است که باورهای توحیدی را در خودمان ایجاد کنیم تا بتوانیم در هر لحظه و هر مکان و هر زمان دست مان را بگیرد و زندگی با عزت را تقدیم مان کند زیرا تا وقتی شرک وجود دارد طمع، حرص و نداشتن اعتماد بنفس نیز وجود دارد.

    و ایمان به خداوند حاصل باورهای ماست فقط کافیه خداوند را به عنوان تنها منبع قدرت جهان هستی باور داشته باشی دیگر ایمانت به اینکه میتوانی یک زندگی رویایی را رقم بزنی تقویت میشود. ایمان به خداوند و قوانینش یک احساس فوق العاده و آرامش بخش در درون تان ایجاد میکند بدور از هرگونه عبادت خاصی یا بدور از هر گونه مذهبی. چون هر فرد در هر دین و هر مذهبی با خداوند وصل است و این ایمان در درونش وجود دارد. ایمان یعنی با هر وضعیت که داری احساس کنی که مورد حمایت پرودگارت هستی و اقدام به پیشرفت کنی ایمان یعنی اگر حتی فقیر هستی آن فقر را انگیزه ی خودت بسازی و با تمام وجودت روی باورهای ثروت آفرین تمرکز کنی ایمان یعنی الان هیچ نشانه ی از موفقیت نمی بینی ولی در درونت ایمان پیدا میکنی که اتفاقات خوب برایت می افتد و احساس خوبت را حفظ کنی ایمان یعنی بدون اینکه دور نما را ببینی بتوانی حرکت کنی

    من خودم زمانیکه باور خداوند همیشه با من است را در خودم ایجاد کردم بسیار قوت قلبی گرفتم زیرا باعث شده از بقیه کنده بشم و فقط به یک نیرو و یک منبع که بی نهایت است خودم رو وصل کنم. در واقع منشا تمام خوبی ها خداوند است که با دل بستن به خداوند اتفاقات خوب برای هر فردی پیش می آید.

    ما هستیم و افکارمان ما هستیم و باورهای مان ما هستیم و واکنش های جهان ما اون انرژی پاک رو با افکار که داریم با خودمان همگام میکنیم و اون انرژی چیزی که باور داریم رو برای مان فراهم میکنه

    بنظرم زندگی بر پایه توحید یعنی خودت را به بی نهایت بودن خداوند متصل کردن است یعنی خودت را در حمایت پرودگارت میبینی و احساس میکنی به هرآنچه که بخواهی میرسی، یعنی دیگران را بت نمیکنی و فقط روی خدا حساب باز میکنی، یعنی از کسی نمیترسی و شجاعت داری، یعنی وابسته به کسی نیستی و با خدا عشق میکنی یعنی زندگی شخصی خودت رو داری و آنچه خودت دوست داری رو میخواهی. یعنی اگر هدفی داری با قدرت و توکل به خدا به سمت هدفت حرکت میکنی یعنی موفقیت خودت رو با عوامل بیرونی مقایسه نمیکنی و میدونی که این قدرت که در درونت حسش میکنی خداوند است و میتونه تا هرکجا که بخواهی شما را یاری و حمایت کند زندگی توحیدی یعنی خدایا فقط تورا میپرستم و از تو یاری میجویم.

    و بنظرم زندگی کردن در تفکرات گذشته و نداشتن آگاهی از قوانین جهان و شناخت خداوند باعث میشه فردی خودش، خدایش، زندگیش، اهداف و رسالتش را نشناخته و بدون لذت این جهان رو ترک کند. لذا آشنایی با قوانین و شناخت درست از خداوند برابر با خوشبختی یک فرد است.

    من ارزشمندم و لایق بهترین ها

    من نزد خدا محبوبم

    استاد موقع نوشتن این نظر احساس کردم منم جز از برنده گان این دورم

    ممنون که دنیا را جای بهتری برای زندگی میکنید.

    در پناه الله یکتا شاد، سالم، موفق، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      حسن اندیشه گفته:
      مدت عضویت: 4009 روز

      با سلام دوست خوبم جناب رضا اکبری

      واقعا به شما تبریک میگم به خاطر این باورهای خوب و عالی که دارین و بسیار خوشحالم که مطلب شما را خواندم و بسیار بسیار لذت بردم از نحوه ی نگارش و استدلال و باورهای زیبایتان وبا این باورها و طرز فکر من هم مطمئن هستم که به آنچه می خواهید خواهی رسیدو امیدوارم این اتفاق هر چه زودتر برای شما رخ دهد.و چه بسا برنده شدن در این مسابقه شروع این رویدادهای خوب برای شما باشد.

      در پناه خدا موفق و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مسعود گفته:
      مدت عضویت: 3963 روز

      سلام رضا جون

      دمت گرم نظر خیلی خوبی نوشتی.

      از وقتی که گذاشتی و این همه نوشتی واقعا ازت ممنونم. باور های خیلی قدرتمند کننده ای داری. و من هم خیلی ازشون استفاده کردم.و لذت بردم. بهترین درجات خوشبختی رو برات آرزو میکنم.

      ……………………………

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2785 روز

      سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?

      سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر میکنه.

      بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا اونجایی که از توحید عملی گفتید سپاسگزارم.

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.

      ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رشید برزیان گفته:
    مدت عضویت: 3396 روز

    سلام به همه دوستان ..بهترین باور این هس البته از دیدگاه من …. که خداوند مهربان و بخشنده و به عنوان نیروی که از من محافظت میکند ….. و باور کنیم که همه قدرت و توانایی فقط در دست اوست..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    هاشم خراسانی گفته:
    مدت عضویت: 3450 روز

    بنام خدا

    عرض سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان بزرگوار

    یادمه همیشه توی ذهنم این سوال رو می پرسیدم که خدا چیه چیکار میکنه و خیلی چیزهای دیگه..از هر کسی میپرسیدم جوابی نداشت بده ومن هم مثل اکثر آدمها با این باور که یه کسی هست که باید بپرستیم خدا را در همین حد میشناختم.

    از بچگی دست فروشی کردم کارهای زیادی رو انجام دادم تا اینکه سال 86 از صفر شروع کردم و ظرف 10 سال یعنی 30 سالگی به درآمد میلیاردی رسیدم من شاید خیلی ندانسته خیلی از قوانین خداوند رو درست انجام میدادم اما شناختی ازشون نداشتم و شناختم از خدا همونی بود که دیگران به من گفته بودند اما همین دوسال پیش که با شما استاد عزیزم آشنا شدم فهمیدم قانون چیه و چگونه کار میکنه فایلهاتون رو گوش کردم ازتون یاد گرفتم وتوی مسیر حرفه ای کارم استفاده کردم و با اینکه درآمد بالایی داشتم اما تونستم با راهنمایی شما این درآمد را راحتر به دست بیارم ..با شما خدا رو شناختم فهمیدم خداوند وقتی جهان هستی رو خلق کرد قانونی وضع کرد که قابل تغییر نیست و خودش با توجه با قوانینی که وضع کرده حرکت میکنه واگر انسانها این قوانین رو درک کنند به همه چیز میرسند من با همین یک قانون که احساس خوب = اتفاق خوب و احساس بد=اتفاقات بد تمام زندگیم رو در همه ابعاد تونستم کنترل کنم.من خدا رو با انیشتین شناختم وقتی که دیگه قوانین نیوتن جوابگوی پیشرفت بشر نبود و خیلی از دانشمندان معتقد بودند که دیگه انسان بیشتر از این نمیتونه پیشرفت کنه ولی وقتی قانون نسبیت رو انیشتین مطرح کرد اتفاقات جدیدی افتاد که همین الان ما داریم مشاهده میکنیم و جالبتر اینکه اواخر عمر انیشتین گفت اگه دیدین روزی قانون نسبیت من هم جواب نداد بدونید که این جهان انقد منظم هست و انقد با نظم هست که بشه باز هم پیشرفت کرد.به نطر من خداوند یک انرژی هست که ما انسانها با افکار و فرکانسهامون بهش جهت میدیم .

    امیدوارم که دوستان با شناخت خوب از خداوند بتونن به قول انیشتین فکر خداوند رو بخونند و از رحمت بی کرانش استفاده کنند.

    شاد وپیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2785 روز

      سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?

      سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت بیشتر میکنه.

      بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا اونجایی که گفتید من از دستفروشی به میلیاردری رسیدم چراکه منم یک دستفروشم و خدا برام یک الگو نشون داد که ابوالفضل ببین که میشه ومن بازهم بی نهایت سپاسگزار خداوندم بابت الگوهایی که در مسیرم به من نشون میده.

      ولز شماهم بسیار سپاسگزارم بابت اینکه قوانین خداوند رو درست انجام میدید.

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.

      ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    mandana s گفته:
    مدت عضویت: 3557 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم

    من به قصد شرکت در مسابقه نیومدم و فقط دوس داشتم تجربمو با دوستانم در میون بزارم ، من بارها در مورد کسب و کار از خدا خواستم منو هدایت کنه و وقعا هم تو این یه سال خداوند بارها به اندازه ایمانی که بهش داشتم مسیر رو نشونم داده اما من هربار به جای اقدام کردن و ساختن باورهای درست برعکس بدترین شرایط و مشکلات ادمایی که تو اون مسیر بودن خواستم و نشونه هایی که خدا برام فرستاده بود رو نادیده میگرفتم و ازش فرار میکردم و تنها صدایی که توی ذهنم بود اینکه چجوری از کجا ؟یا اگه نشه چی ، و این روند تا سه هفته پیش بود ، اما سه هفته پیش یه بار دیگه از خدا خواستم راه رو نشونم بده ، به گفته استاد بعضی وقتا الهاماتی به ادم میشه که هیچ جوره با عقل جور در نمیاد اما مهم نیست ادم باید فقط اقدام کنه و بقیه راه به ادم نشون داده میشه ، نشونه منم اونشب یه تبلیغ از بهترین قناد جهان که روسی هستن بود ، کاراشون فوق العاده زیبا و عالی بود و یه حسی به من میگفت که دنبالش برم و زندگینامه و اینکه چجوری به این موفقیت رسیدن رو بخونم ، با اینکه هیچ سررشته ای در مورد قنادی ندارم و حتی با شغل فعلی و تحصیلاتم متضاده اما اینبار تعهد داده بودم که به ایده ها و نشونه های که برام از طرف خدا میاد اقدام کنم هر چند از نظر ذهنم و اطرافیانم خنده دار و دور از دسترس باشه ، فردای همون روز با سرچ کردن ادرس چندتا اموزشگاه قنادی و انتخاب اموزشگاهی که واقعا دلم میگفت به این ادرس برم با اینکه شناختی نسبت به هیچکدوم نداشتم اقدام کردم . من مسیر رو رفتم اما اموزشگاهی به اون ادرس نبود ، یه جورایی بخارطرمقاومت ذهنمم خوشحالم شدم و گفتم من اقدام کردم اما ادرس اشتباهه و تصمیم گرفتم برگردم خونه اما یه صدایی بهم میگفت به شمارش زنگ بزن و بعد کلی کلنجار تماس گرفتم شماره درست بود و ادرس جدید رو که چندتا خیابون پایین تر بود رو گرفتم . بدون هیچ اطلاعی فقط وارد اموزشگاه شدم که خانوم تقریبا مسنی با یه ظاهر دوس داشتنی به استقبالم اومد ، وقتی گفت برای چه دوره ای میخواین یا دنبال چی هستین خدا شاهدهه همونجوری موندم ، به خدا تو دلم گفتم من تا اینجا رو اومدم بقیش با خودت ،خودت هدایتم کن ، همون موقع مدیر اموزشگاه گفت امروز اخرین روز ثبت نام دوره قنادی درجه یک و دو با پنجاه درصد تخفیف هست . یه لحظه از اینکه خدا با چه سرعتی نشونش رو فرستاد جا خوردم . کارای ثبت نام رو انجام دادم و دو ساعت بعد سرکلاس بودم ، الان از اون روز سه هفته میگذره و من خدا رو بسیار شاکرم به خاطر هدایتش ، اموزشگاه بهترین اموزشگاه سطح شهره با بهترین مربی ها از لحاظ اخلاق و تجربه، امروز ظهر که فایل استاد رو دیدم ارامش عجیبی داشتم و کل این سه هفته برام مرور شد ،من تمام موجودی کارتمو برای ثبت نام دادم و امروز تو کیف من فقط بیست هزارتومنه با اینکه رشته قنادی بسیار پرهزینه و گرون هست خرید وسایلش ، نمیدونم از کجا و چجوری اما مطمئن هستم خدایی که منو به این مسیر هدایت کرده خودش هزینه های کلاسمم از راههای عالی پرداخت میکنه ، الان فوق العاده ارومم با اینکه هیچ پولی تو حسابم نیست اما ایمانم به مراتب قویتر شده چون تونستم بر ترس و نجواهای ذهنم پیروز بشم . و واقعا از کار قنادی با تمام وجودم لذت میبرم ، درسته هنوز اول راهم اما ایمان دارم خدا خودش قدم به قدم راه رو نشونم میده و فقط کافیه من روی خودم و باورام کار کنم. خدا هر لحظه با منه و منو هدایت میکنه ، بعه گفته استاددر دوره عملی رسیدن به ارزو ها فقط بشین و برای خودت تا جایی که میتونی تقدیر خوب بنویس نگو چجوری از کجا ، فقط باورش کن و سپاسگذار باش بعد ببین خدا چجوری بهت میده. تمام تمرکزتون رو صبح ئ شب بدون چسبیدن به خواسته هاتون فقط روی چیزایی که دوس دارین تمرکز کنین و فقط باورهای عالی بسازین و ذهنتون رو بمباران کنین و اونوقت به گفته استاد مبهوت میشین از نتایج سریعش ، من این حرف استاد رو با تمام وجودم باور کردم که خدا بیشتر از من میخواد که من به خواسته هام برسم و جهان امادست تا همه افراد و شرایط رو به استخدام من دربیاره تا من به ارزوم برسم اگه با ایمان اقدام کنم وقتی هنوز نشونه هاش رو نمیبینم .به دوستان توصیه میکنم حتما فایل 8تا ده دوره عملی به ارزو ها رو ببینن و اگه نمیتونن توضیحات استاد و نظرات دوستان در این فایلها رو بخونن، نمیدونین چه ارامشی به ادم میده وقتی میفهمی که خودت خالق بی چون و چرای زندگی خودت هستی اگه با باورهای درست احساس سپاسگذاری احساس لیاقت دست به عمل بزنی، بازهم بهترینها رو برای استاد عزیزم میخوام و برای تک تک دوستانم ایمانی قوی رو از خداوند برای رسیدن به خواسته هاشون خواستارم .

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: