باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 4

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضیه جعفری» در این صفحه: 43
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    این ماجرای در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و از آن طلبه های فقیر بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دور و بر حجره های طلبه ها می گشت و از توی باقیمانده غذاهای آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.

    مضمون این نامه :

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدمت جناب خدا

    سلام علیکم.اینجانب بنده شماهستم.ازانجا که شمادرقران فرموده اید ومن دابه فی الارض الاعلی الله رزقها:هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او به عهده من است.من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین ودرجای دیگر از قران فرموده اید ان الله لایخلف المیعاد:مسلما خدا خلف وعده عمل نمیکند.بنابراین این جانب به چیزهای زیر نیاز دارم:

    همسری زیبا ومتدین

    خانه ای وسیع

    یک خادم

    یک کالسکه و سورچی

    یک باغ

    مقداری پول برای تجارت

    لطفا بعداز هماهنگی به من اطلاع دهید.مدرسه مروی هجره شماره 16 نظرعلی طالقانی

    نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید، مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه!

    او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی:

    “نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست”

    ناگهان به اذن خدا یک باد تندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودید ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما باید انجامش دهیم و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود!!!!!!!!!

    خدایا جهان پادشاهی تو راست

    ز ما خدمت آید خدایی تو راست

    این نامه رو گذاشتم جلوی چشمم تا همیشه یادم باشد خدایی دارم که وعده داده بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را وباید خواسته هایی واضح وروشن داشته باشم وایمان داشته باشم باور داشته باشم او خلاف وعده عمل نمیکند وقوانینی ثابت دارد و او بینهایت بخشنده ووهاب است.

    امید وارم همگی در مدار انهایی که به انها نعمت داده ونه گمراهان وغضب شدگان قرار بگیریم.??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    خیلی زیبا نوشتید.استاد واقعا نمیدونم چطور میخواهید بین این همه متن زیبا و جوابهای سازنده کدوم رو انتخاب کنید.واقعا کار مشکلیه خدا کمکت کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    دوست عزیز منم همیشه از سوره یس عجیب نتیجه میگرفتم حت قبل از اشنایی با استاد و گوش دادن حرفهاشون.عجیب این سوره بهم ارامش میده غیر ممکنه این سوره رانخونم یا نشنوم وبه سجده نرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    دوست عزیز وقتی داشتم متنتون رو میخوندم که نوشته بودید با اسما متفاوت واقعا فکر کردم درسته خودشه این اسما متفاوت بی دلیل نیست هر کدوم به هر وقت وشرایط متفاوت بکار میاد ومیشه ازش استفاده کرد.وهمون میشه.زمانی که توبه میخوای غفوره زمانی که ثروت میخوای رحمانه رحیمه وهابه تازه اونم با درجات متفاوت.عجب عظمت و قدرتی عجب سیستم منظمو دقیقو حساب شده ای.عجب خالقی داریم ما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    این یه تضاده که استاد باید حلش کنند??منم باهاش برخورد کردم.یکی از دوستان گفته بود توی ورد تایپ کنید بعد کپی پیس کنید اینجا من انجام ندادم ولی قطعا خودشون انجام داده بودند که پیشنهاد دادند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: