باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 68

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی امامی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان خوبم

    ستایش مخصوص خدای یکتاست که هیچ خدایی نیست جز او که پادشاه ابدی عالم است بی وزیر وبی مشورت با بندگان تدبیر نظم جهان کند اول است به وصف در نیابدوجودش پس از فنای مخلوقات باقی است شان ربوبیتش عظیم نو حقیقی ومبدع وآفریننده زمینها وآسمانهاست این کاخ با عظمت را آفریده وبی ستون بر پا داشت وهمه را از یکدیگر جدا گردانید

    که آسمانها به طاعتش قیام کردند وزمینها با کوههای عظیم آن را به روی آب به فرمانش آرام گرفتند پس آنگاه مقام بلند پروردگار مادر آسمانها بلند بر عرش عظمت محیط است که هرچه در آسمانها ودر زمین است وبین آنها در زیر خاک همه ملک اوست ای خدا من گواهی میدهم که تنها تویی خدایی که هرکه را پست گردانی کسی بلندش نتواند کرد وهرکه را بلند کنی کسی پست نتواند کرد وهرکس را عزیز گردانی هیچ کس خوارش نتواند کرد

    به هرکس عطا بخشی کسی منع آن نتواند وازهرکه منع کنی کسی که به او عطا کند نخواند بود وتویی یکتا خدایی که هیچ غیر تو خدایی نیست تو بودی که نه آسمانی بر پابود ونه زمینی گسترده بود ونه خورشیدی درخشان بود ونه شبی تار ونه روزی روشن وجود داشت ونه دریایی مواج ونه کوهی استوار ونه ستارگانی گردان ونه ماهی تابان ونه بادی وزنده ونه ابری ریزنده ونه برفی درخشنده ونه رعدی غزنده بود ونه روحی که تنفس کند ونه مرغی که پرواز کندونه آتشی که فروزان گردد

    ونه آبی که جاری شود تو پیش از همه موجودات بودی که تمام اشیاء را تو ایجادکردی وبقدرت ازلی بر همه ممکنات وکلیه حقایق موجودات را تو بدون سابقه ابداع نمودی تو خلق را غنی گردانی وبمیرانی وزنده سازی وخندان کنی بر عرش وجود محیطی پس بزرگواری

    تو ای خدا وبر تر تویی خدایی یکتایی که هیچ خدایی جزتو نیست که آفریننده ویاری کننده خلقی امرتو بر همه غالب وعلمت نافذ است وتدبریت بی نظیر است وعده ات صدق وسخنت حق است حکم تو عدل وداد وکلامت هدایت وارشاد است ووحی تو نور است ورحمتت واسع است وعفو وبخششت بزرگ وفضل واحسانت بسیار وعطایت بی شمار ورشته وسیله تو بسی محکم است وتمکین ومددت برای خلق مهیاست آنکه درپناه توست وعزت است

    تویی پرودگار من مرجع شکوههای خلق ودر جمع تو حاظر وناظری وبر هرسر پنهانی بصیر وآگاهی درگاه تو مرجع هر حاجت است وتو رافع هر غم و اندوهی

    فنا ودارایی هرفقیری پناه هر گریخته وایمنی بخش هر دل ترسانی نگهدارضعیفانی وگنج فقیرانی نشاط بخش غمگینانی یار ویاور نیکو کارانی چنین خدایی است پروردگار ماکه غیر از او خدایی نیست تو کفایت می کنی امور هر بنده را که بر تو توکل کند وپنهانی آنکس را که به تو پناهنده شود وبه درگاهت ونگهبانی آنکس را که در حفظ وامان تو درآید

    یار ویاور آنکس را که از تو یاری طلبد در میگذری از گناه هر که به درگاهت توبه واستغفار کند تو مسلط وقاهر بر جباران عالمی وبزرگ بزرگان وسر سرکردگان سید اعاظم ومولای اکارم ملک وجودی تو فریادرس فریادخواهانی

    شنواترین شنوندگان وبیناترین بینایان وعادلترین حاکمان وسریعترین حسابگران ومهربانترین مهربانان وبهترین بخشندگان وبر آورنده حاجات اهل ایمان وفریادرس نیکان وصالحانی

    تویی خدای یکتا که جز تو خدای پرودگار عالمیان نخواهد بود تو خالق ومن مخلوق توام تو مالکی ومن مملوک توام تو پروردگار ومن بنده توام تو روزی بخش و روزی خور توام تو عطابخش ومن فقیر ساءل توام تو با جود و کرمی و من لئیم وبخیل خدایدقوی وبنده ضعیفم تو خدای عزیزی و من بنده توام تو خدای بی نیازی ومن بنده نیازمند تو سیدمنی ومن عبد توام

    من گواهی میدهم که تنها تویی خدایی یکتاوهیچ خدایی نیست غیر از تو که به بندگان بدون سوال عطا میکنی وگواهی میدهم که تویی خدای یگانه یکتای متفردغنی فرد وبازگشت به سوی توست ودرود بر محمد واهل بیت او که همه پاکیزگان وپاکانند واز گناهان من در گذر وعیبهایم بپوشان واز جانب خود دررحمت ورزق وسیعت را به رویم بگشا ای مهربانترین مهربانان ستایش مختص پروردگار عالمین است وخدای ما را کفایت است ونیکو وکیلی است وهیچ قوت وتوانایی کسی را جز از خدای بلند مرتبه بزرگ نخواهد بود

    من برای جواب مسابقه گذری زدم بر دعای یستشیر

    موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    محمد جواد تیموری گفته:
    مدت عضویت: 2981 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستان خوبم در رابطه با جواب سوال استادمیخواستم از تجربیات خودم بگم خیلی خلاصه میگم من باوری که تودلم پروراندم اعتمادبه‌ خداست یعنی بایددراعماق وجودت به خدااعتمادکنی وکوچکترین شکی به خدانداشته باشی خیلی اوقات برای من پیش اومده هنگام خروج از خانه خیلی از وسایل اتش زاروخاموش نکردم ویک استرس خیلی شدیدگرفتم بعدتودلم گفتم خدایا خودت مراقب همه چیزهستی وواگذارش کردم به خداوبه محل کارم رفتم البته تاموقع برگشتن هم اصلااسترس اینکه نکنه اتفاقی بیفته رونداشتم چون به خدااعتمادکردم وبعدازساعتهاکه برگشتم هیچ اتفاقی نیفتاده بوداین مسئله برام بارها اتفاق افتاده ومن اعتماد کردم به خدابه نظرمن بایداین باورروتودلمان ایجاد کنیم که من به خدااعتماددارم من مطمعنم که خداخواستمومیده وهیچ گونه شکی نداشته باشید از اینکه به خواستتون میرسیددوستان این روش روامتحان کنیدچشماتونوببندیدوازاعماق وجودتون بگیدخدایامن به توایمان دارم من مطمعنم که خواستمومیدی من ایمان دارم که به خواستم میرسم ازهمه شمااستادعزیزم ودوستان خوبم که اینچنین گروهی را تشکیل دادیدتشکرمیکنم وخداروشاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    مژگان زارع گفته:
    مدت عضویت: 2857 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان و هم فرکانسی های عزیزم

    تقریبا همه انسانها میگن خدا ولی مهم اینه که با چه ارتعاشی میگن؟ یکی با ارتعاش نا امیدی میگه یکی با ارتعاش طمع میگه یکی با ارتعاش خشم میگه یکی با ارتعاش امید و یقین میگه یکی با عشق میگه به نظر من مهم خدا خدا گفتن نیست مهم اینه که با چه ارتعاشی صداش میکنیم چون جوابی که دریافت میکنیم مطابق با همون ارتعاشیه که فرستادیم خدارو صدا بزنیم نه از روی عجز و نا امیدی بلکه از روی امید و یقین و عشق همانطور که استاد عزیز هم بسیار گفتن که اگه خدا رو ظالم و مجازات گر باور کنیم همان بعد از خدارو میبینیم و اگه بخشاینده و توبه پذیر باور کنیم همون رو میبینیم به نظر من این مهمترین باوریه که باید در خودمون ایجاد کنیم باورهای تقویت کننده خیلی زیادی میتونیم برای خودمون ایجاد کنیم اینکه همه ما تکه ای از خداوندیم و روح خدا در ما وجود داره اینکه جهان داره به سمت پیشرفت و شکوفایی پیش میره و محدودیتی وجود نداره اینکه دست من در دست خداست همیشه و من در آغوش خداوندم اینکه مشکلات یا تضادهای به ظاهر مشکل نعمت هایی است از سوی خدا جهت آشنایی ما با قوانین جهان هستی و جهت بزرگ شدن ما اینکه خدا به جای اینکه مچ منو بگیره دست منو میگیره خدا مانند ما انسانها نیست که بخواد انتقام بگیره و یا مجازات کنه پس اگه خطایی از من سر زد نباید خودم رو سرزنش کنم بلکه باید از اون اتفاق درس بگیرم و به بخشنده و الرحمان و الرحیم بودن خدا ایمان داشته باشم اینکه تنها نیروی برتر جهان هستی خداونده و هیچ نیرویی بالاتر از قدرت و اراده خدا نیست ( لا حول و لا قوه الا بالله )

    راهکارهایی که در ایجاد باورها میتونه به ما کمک کنه یکیش جملات تاکیدیه که من نتیجه زیادی گرفتم جمله ای که من مدام با خودم تکرار میکنم و باورش کردم اینه که من در حمایت کامل الهی و کائنات هستم و درون دایره ای از حمایت و انرژی مثبت الهی قرار دارم که هیچ ناملایمتی نمیتونه وارد این دایره بشه و باور دیگه ای که میتونیم در خودمون ایجاد کنیم اینه که خدا بیشتر از من میخواد که من پیشرفت کنم ثروتمند بشم رابطه عالی داشته باشم زندگی عالی و سرشار از احساس خوب داشته باشم و سعادتمند بشم یکی از راهکارها در ایجاد باور اینه که به چگونگی و راه رسیدن کاری نداشته باشم و به خدا بسپارم و اینحاست که خدا از جایی که فکرش رو هم نمیکنیم ما رو به خواستمون میرسونه و بهترین شرایط رو جهت محقق شدن اهدافمون سر راهمون قرار میده

    دوستان عزیزم خواندن سوره حمد و توجه کامل به تک تک آیات و معانیش آرامش و حس خاصی رو در من ایجاد کرد و جالبه براتون بگم که از اونجایی که طبق قانون به هر چی توجه کنیم از اون تو زندگیمون نشونه های بیشتری میبینیم من هم با توجه زیاد به این سوره آثار و نشونه های زیادی رو خودبخود میبینم چند روز پیش یه جایی اتفاقی خوندم اگه عضوی از بدن بیمار بشه و یا درد بگیره دست راست رو روی اون عضو بزاریم و 7 مرتبه سوره حمد رو با توجه کامل بخونیم و اون بیماری از اون عضو رفع میشه یا اینکه چند روز پیش اتفاقی چشمم به تیکه ای از روزنامه افتاد که روش نوشته بود پایان نامه جالب یکی از دانشجویان در مورد تاثیر سوره حمد بر روی سرطان پروستات خیلی برام جالب بود به قول استاد من که برای کنترل ورودیهام روزنامه نمیخونم ولی چون در مدار درستی قرار گرفتم اون تیکه ای رو خودبخود دیدم که دارم بهش توجه میکنم و در مسیرش قرار دارم دوستان عزیزم یکی دیگه از باورهایی که در خودم ایجاد کردم اینه که هر کسی که به من کمک میکنه و یا نیازها و خواسته های من رو برطرف میکنه دستیه از دستان خداوند و از سوی خدا به سمت من فرستاده شده که با این نوع دیدگاه وابستگی به خدا و عدم وابستگی به غیر او را در خودم ایجاد کردم و باعث شد از شرک دور بشم ما میدونیم که روزانه هزاران هزار مسئله وجود داره که ما مواجه میشیم و امکان شرک در اونها وجود داره ( شرک در دل مومن همانند راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب میباشد ) پس باید خیلی هواسمون رو جمع کنیم باور دیگه باور فراوانی جهانه اینکه من از هر چیزی که بخوام بینهایت در جهان وجود داره راهکارش هم تحسین موفقیت دیگرانه که علاوه بر اینکه حس خوب رو در خود ایجاد میکنیم به فراوانی جهان هم باور پیدا میکنیم و از حسد هم که از عاملان شرک هست دور میشیم کنترل ورودیهای ذهن هم راهکار مناسبی جهت ایجاد باوره که در مسابقه قبلی مفصل همگی در موردش صحبت کردیم من خودم یه آیه رو زیاد تکرار میکنم که قوت قلب عجیبی بهم میده این آیه ان الله یمسک السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده انه کان حلیما غفورا ( ایه 41 سوره فاطر )

    باور دیگه رزاق بودن خداونده اینکه روزی هیچ کس تو جیب کسی دیگه نمیره که همون قانون فراوانی رو یادآور میشه

    و باور به این ایه که آنچه پیشاپیش بفرستی همان را دریافت میکنی الان که قانون رو درک کردم بهتر متوجه این ایه میشم که یعنی هر فرکانسی رو به جهان هستی ارسال کنی همان را دریافت میکنی و در پایان میخوام برسم به معجزه شکر گزاری دوستان عزیزم من خودم نتایج شگفت انگیزی دیدم واقعا تمام باورهایی که با سپاسگزاری از خداوند تکمیل میشه و ساخته میشه اینکه در هر لحظه شاکر خداوند باشیم باورهامون بیشتر و بیشتر تقویت میشه و بیشتر و بیشتر به اهدافمون میرسیم جالبه براتون بگم از خوابی که چند شب پیش دیدم و تعبیرش رو که بررسی کردم تعبیرش این بود : تغییراتی چنان بزرگ و اساسی در درون ایجاد شده ، وارد شدن به مرحله رشد و بلوغ ، نماد قدرت و عظمت ، تغییر باورهای قدیمی خیلی خداوند رو شاکرم که در عالم خواب به من فهموند که دارم مسیر رو درست میرم دارم تغییرات رو در درونم ایجاد میکنم و خیلی سپاسگزارم که من رو در مسیر شما دوستان خوبم و استاد عزیزم قرار داد و با هم هم فرکانس شدیم ممنون که دیدگاهم رو خوندین خیلی سعی کردم کوتاه بشه ولی انقدر تو این وادی عشق وجود داره که نمیشه ذره ایش رو نادیده گرفت آرزوی سلامتی ثروت و سعادت دارم برای استاد عباس منش بزرگوار و همه دوستان خوبم . خوش باش که هر که راز داند ، داند که خوشی ، خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر ، شاکر همه دم شکر ستاند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3772 روز

    1)همه ی قدرت در دست اوست پس نترسیم و توی دل ترسهامون بریم.2) او همیشه بوده و خواهد بود، با وجود او نیاز به فرد دیگری نداریم تا ازش راهنمایی بخواهیم فقط کافیه بپذیریم که او نزدیک ترین است به ما ، و مسیر درست را بهمون نشان میده.3) وقتی سپاسگزاری میکنیم و نعمتهای بیشتری را کسب میکنیم ایمانمان بیشتر میشه 4) وقتی اتفاقات عالی را جذب میکنیم که در گذشته هیچ اثری از آنها نبود ایمانمان بیشتر میشه.5) وقتی دور و برمون پر از انسانهای شریف و دوست داشتنی و با انگیزه هست ایمانمان بیشتر میشه 6) وقتی نتایج افراد موفق نزدیک به خودمان را میبینیم ایمانمان بیشتر میشه 7) وقتی احترامی که قبلا نداشتیم را بدست می آوریم ایمانمان بیشتر میشه 8) وقتی همه دارند از مرگ فرار میکنند ولی ما نشسته ایم و آرامش داریم و مطمئنیم که خدا حامی و نگهبانمان هست یعنی ایمانمان بیشتر شده 9) وقتی نمیذاریم افکار منفی بهمون هجوم بیارن و حس بد در ما بوجود بیارن ایمانمان بیشتر میشه. 10) وقتی انواع فراوانی های اطرافمان را خوب میبینیم ایمانمان بیشتر میشه. 11) وقتی یکساله پزشک نرفته ایم ایمانمان بیشتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    حامد رضایی گفته:
    مدت عضویت: 3702 روز

    سلامی چو بوی خوش آشنایی

    از کوزه همان برون تراود که دراوست

    إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ

    ترجمه آیه به نثر: چون بندگان از من از من پرسند، بدانند که من نزدیکم و دعای دعا کننده را اجابت کنم.

    ترجمه آیه به نظم:

    اگر بندگانم کنندت سئوال تو را ز استجابت از آن ذوالجلال

    به آنها بگو هست ایزد قریب مبادا خورید از شیطان فریب

    اگر خود نماید مرا کس خطاب دعای و را می کنم مستجاب

    دعای گوشه نشینان بلا بگرداند چرا به گوشه چشمی به ما نمی نگری

    دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیمشبی دفع صد بلا بکند

    هر آنکه جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد

    حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد

    فروماندگان را به رحمت قریب تضرع کنان را به دعوت مجیب

    چه باوری بالاتر ازاین می توان به خدا داشت که خیالمان کاملا راحت بشه و در آرامش و یقین کامل زندگی کنیم وقتی سخن خدا را در قرآن باور کنیم که می فرماید اگر بندگان من درباره من از تو (پیامبر)پرسیدند به آنها بگو من نزدیکم چرا خدا نگفته من رحیمم من کریمم من وهابم من رزاقم و هزاران صفت واسم دیگر را چون خدا می داند نقطه ضعف و عطف انسانها چیست و انسانها طوری خلق شده اند که باید یک تکیه گاه قوی داشته باشند مثلا نوزادی که متولد میشود مادر را تکیه گاه خود می داند وبه محض جدا شدن از او احساس ترس ونگرانی می کند ووقتی بزرگتر می شود به پدر خود تکیه می کند و همیشه نگران این است که نکند پدرش که نان آور و برطرف کننده نیازهایش است را ازدست بدهد و وقتی بزرگتر می شود به همسر خود تکیه می کند واز او انتظار دارد که نگرانی هایش را برطرف کند و تکیه گاهش باشد و همیشه این احساس نیاز به تکیه گاهی که قابل لمس و دردسترس باشد برای انسان تا لحظه مرگ وجود دارد ووقتی این احساس ارضا نشود انواع نگرانی ها استرس ها اضطراب ها بیماریها و جرم وجنایت ها را مرتکب می شود تا این نیازش را به نوعی برطرف کند باور کنید ریشه تمام بدبختی های انسان در عدم توانایی ارضای این نیاز است و خداوند چه خوب و زیبا خود را برای انسان معرفی کرده است من نزدیکم من به شما از رگ گردن هم نزدیکترم با قلبتون با من ارتباط برقرارکنید همش با ذهنتون دنبال این نباشید که من چیستم کجام چگونه می تونم کمکتون کنم فقط باقلبتون منو باور کنید که باشماهستم وهواتونو دارم همین براتون بسه دیگه با ذهنتون کنکاش نکنید به من ایمان بیارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    آناهید شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2979 روز

    با عرض سلام دوباره خدمت استاد عزیز و همه دوستام

    استاد توی محصول قانون آفرینش تاکید میکنن که به هر چی توجه کنم وارد زندگیم میشه و به هرچی توجه نکنم یا بنوعی ازش اعراض کنم و روی گردان باشم از زندگیم میره بیرون. این چند روزه که تمام توجهم رو گذاشته بودم روی این سوال با تمام وجود پی به قانون توجه بردم چونکه تمام زندگیم پر شده از خدا، هرکاری که انجام میدم، به هر جا نگاه میکنم، هر فایلی گوش میدم، کتاب میخونم حتی توی خیابونم که میرفتم مبحث خدا و نشونه هاش برام پیش میومد.دیروز توی باشگاه از کنار دوتا خانم رد شدم که دیدم یکیشون داشت میگفت خدا بقدر آرزوهای آدم بهش نعمت میده پس چیزای بزرگ آرزو کن و این برای من خیلی خوب بود که هرجا که میرم همش حرف خداست و البته جای تعجبم نداره چون طبق قانون من بخدا توجه کردم و خداهم باهزاران نشونه خودشو نشونم داد.من حالا فهمیدم که اگه خدارو میخوام، اگه نعمتاش رو میخوام، اگه توجه وحمایتش رو میخوام باید بهش نگاه کنم باید بهش توجه کنم باید نظاره گرش باشم باید ردپاش رو توی زندگیم جستجو کنم و اینجوری تبدیل به یک انسان شکرگزار میشم که باعث میشه سیلی از نعمات وارد زندگیم شه. البته حالا بیشتر معنی کتاب معجزه شکرگزاری رو هم میفهمم.اینکه فقط زبونی نعمتهام رو بشمارم یا بنویسم فایده نداره بلکه باید در جستجو باشم باید بهشون توجه کنم تا بتونم از ته دل از داشتنشون خوشحال بشم و درمقابل اونام بیشتر وارد زندگیم شن.

    تعجب نمیکنم چرا قبلا خدارو یجور دیگه میدیدم مثلا منتقم یا جبار یا خدای قاضی؟چون اینجوری بهش توجه داشتم و چون از خدایی بااین خصوصیات میترسیدم بنابراین سعی میکردم نبینمش یعنی ازش اعراض میکردم یعنی ازش روگردون بودم و تعجبی نداره که زندگیم خالی از خدا بود تعجب نمیکنم که زندگیم سراسر ترس و ناامیدی و یاس بود چون خدا توش نبوده و شیطان تسلط پیدا کرده بود توی زندگیم.خدا انرژیه که من هر جوری بهش توجه کنم و شکلش بدم توی زندگیم نمایان میشه. اگه مثل یه امید بی پایان بهش توجه کنم زندگیم سراسر امید میشه و با هرکی و هرچی روبرو میشم برام از امید میگه و اگه بصورت ترس بهش توجه کنم زندگیم خودشو سراسر ترس بمن میفهمونه.

    راستی همسرم اصلا به این چیزا اعتقاد نداره و تقریبا میشه گفت اصلا حرفی از خدا نمیزنه ولی امروز صبح موقع بیرون رفتن مستقیم توی چشمام نگاه کرد و لبخند زد و گفت خدابزرگه و همه چیو درست میکنه و باید واس همین زندگیم که داریم شکرش کنیم.از تعجب شاخ درآورده بودم. سه تا جمله حسابی درمورد خدا از زبون کسی که اصلا اعتقادی بخدا نداره؟هنگ کردم و صبح تاحالا به این فکر میکنم که ممکنه خدایی که من این چندروز تمام توجهم رو روش گذاشتم، توی خواب به همسرم الهام شده.چراکه نه؟مگه خودش نگفته من از رگ گردن بتو نزدیکترم؟ من اینو یه نشونه خیلی مثبت و عالی توی زندگیم میبینم و فکر میکنم هر چقدر به خدا توجه داشته باشم، دارمش،اگه یکم توجه داشته باشم یکم دارمش و اگه خییییلی بهش توجه کنم خیییییلی خیلی بیشتر دارمش. خدا به اندازه ایمان من وجود داره نه بیشتر نه کمتر و این نشونه عدالت خداونده. اگه توی زندگیم ظلمی بهم شده این بخاطرروی گردوندن از خدا بوده و ظلمی بوده که خودم در حق خودم کردم نه خدا و اگرم خیریت دیدم بازم بخاطر خواست و توجه خودم بوده و خدا این وسط نقش حامی من رو داشته. چه بهشت رو انتخاب کنم چه جهنم رو

    بازم از استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این سوال که باعث شد خیلی از یادگرفته هام رو بصورت ملموس درک کنم و به چشم دیده و دل ببینم. خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  7. -
    حامد نظافت گفته:
    مدت عضویت: 3185 روز

    سلام به استاد گرانقدر و دوستان عزیزم خیلی خوشحالم که استاد چنین مسابقه ای گذاشته تا ما باورهایمان رو نسبت به خداوند تقویت کنیم‌ واز استاد وتمام دوستانی که نظرات عالی گذاشتند سپاسگزارم اما نظرم:

    خدا را میتوان در همه جا یافت اما در بعضی مکانها ان هم به خاطر اینکه واقعا جز او کس دیگری را نداریم وپشتمان به انسان های دیگر گرم نیست بهتر و بیشتر او را حس میکنیم ونیز در این مواقع درخواستهایمان از او بایمان تر وخالصانه تر است یک خاطره از خودم میگم ،در دوران سربازی وقتی اعزام شدم به پادگانی در شهرستانی که خیلی دور از شهر خودم بود و تقریبا نا امن هم‌بود ابتدا کمی ترس داشتم و این ترس با منتقل شدن از پادگان به منطقه که در بیابان بود چندین برابر شد و انجا بود که خدا را بهتر احساس کردم دلم به کسی گرم نبود وفقط از خودش با ایمان خواستم‌که مشکلاتم را حل کند و ترسم را از بین ببرد و همین طور هم شد دو سه روز بعد به بهترین مکان انجا یعنی بهداری رفتم‌و کمک پرستار شدم و شرایطم عالی شد .

    در دل طبیعت نیز ایمانمان به خدا بیشتر میشود به چند دلیل اولا چون زیباییهای خلقتش را میبینیم ونیز اگر شب در انجا به خصوص تنهایی بایستیم وجود خداوند را بهتر درک میکنیم وخواسته هایمان از او واقعی تر و با ایمان تر است و در نتیجه پاسخهای عالی دریافت میکنیم هر چند من‌با دوستم‌هم‌رفتم این حس رو دریافت کردم‌ولی اونقدر قوی نبوده چون واقعا تنهایی در دل طبیعت چیز دیگه ایه ،اینها را نمیگم که خدا را در سختی ها فقط میتوان یافت از این جهت میگم که‌ خواسته هایمان باید از او به نحوی باشد که در شرایطی که واقعا هیچکس را جز او نداریم از او میخواهیم همانگونه بخواهیم ومطمئنا پاسخ داده خواهد شد حال به شیوه های مختف از طریق نشانه ها والهامات وهزاران دستش چون انسان ها به اندازه ی ایمانشان از خداوند پاسخ دریافت میکنند ،من همیشه این باور رو داشتم که خداوند در همه حال مواظب منه وهدایتم میکنه با وجود این گاهی شیطان با ترس و وسوسه و راه های دیگر مرا از یاد خدا غافل میکنه ومن فکر میکنم چاره ی غافل نشدن از یاد خدا اینه که همیشه یک شکلی از خداوند در ذهن داشته باشیم تا به محض منحرف شدن، اون شکل رو به یادمون بیاریم و خودمون‌رو کنترل کنیم چون اینجوری حواست هست که داره نگات میکنه و حواسش بهت هست .

    فیلم کهکشان ها و سیارات نیز عظمت خداوند رو نشون میده و خیلی میتونه موثر باشه

    ،در پایان شعری از عشرت دانش پژوه مینویسم‌ :

    گلی ز گلزارش پدید اید رحم‌از سوی خدا اید همی/

    هر کسی را تشنه باشد در جهانی. اب سردش از خدا اید همی/

    هر گرفتاری که دستی زد به او. دست غیبی از خدا اید همی /

    هر کجا یک بیکس رویش کند در پناهش راحتی را حس کند /

    او که بهتر از همه باشد همی انکه دادار است با فضلش همی/

    هر کجا من بنگرم جایش همی در میان قلب انسانها همی/

    او نزدیک است به ما از پلک ما دفع هر مشکل میکند یا درد ها /

    او خداییست بی نیاز وهم‌کریم. دائما باشد به فکرت ان حلیم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    مجتبی ایروانی گفته:
    مدت عضویت: 3562 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    خدا را سپاسگذارم که به من فرصتی داد تا دوباره بنویسم

    واقعا همیشه وقتی که سوال میشه جواب پشت سرش میاد (چه باوری در باره خداوند بسازیم ؟) من اینجوری به خودم جواب میدم که وقتی این جهان گرفته از یک اتم که درون اون مدارها و ذراتی با یه قانون دارن کار میکنن تا فضا که همه صیارات و ستاره‌ها دارای مدار و قانون هستن مگه میشه زندگی انسان دارای قانون نباشه.

    مگه میشه یه دونه ریگ دارای قانون باشه و زندگی قانون نداشته باشه وقتی که این برا خودم تکرار میکنم باورم بیشتر میشه درباره قانون زندگی (توجه و تمرکز به چیزها واتفاقات خوب =احساس خوب یااگه یه نفر تونسته موفق بشه پس من هم میتونم) ینی اگه من از قانون استفاده کنم زندگی خوبی میتونم بسازم وقتی که قبول کنیم خدا این جهان را با قانون خلق کرده به احساس آرامش میرسیم.

    ممنونم از نظرات عالی دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    اباذر عباسی گفته:
    مدت عضویت: 3962 روز

    با عرض ادب و سلام خدمت استاد عباس منش و دوستان بزرگوار

    حکایتی از یکی از اولیای الهی را خدمتتون نقل میکنم. افراد زیادی برای گوش دادن به نصایح و سخن رانی اش جمع شده بود جای سوزن انداختن نیود مردم از سر و کول هم بالا می رفتند مردی از میان جمعیت بلند شد و گفت هرجا هستید یک قدم جلوتر بیائید. شیخ بالای منبر رفت و گفت همه ی آن چیزی که من میخواستم بگویم این مرد گفت و از منبر پایین آمد.

    اگر ما هم هرجا هستیم یک قدم جلوتر بیائیم خداوند مطمئنا ده قدم به سوی می آید چه مادی و چه معنوی.

    ممنونم از همه شما بزرگواران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    سیدمحمد صادق زارع گفته:
    مدت عضویت: 2785 روز

    سلام

    من از چند روز قبل تا الان در حال مطالعه دیدگاه ها هستم و چنان شناختی از خدا بدست آوردم که تا کنون انقدر خدا را لمس و احساس نکرده بودم

    انقدر با خدای خودم دوست شدم که چند شبه هنوز نخوابیدم

    نمیدونم این خدا را چرا تا به حال اینگونه ندیده بودم

    از استاد عزیزم و شما دوستان سپاسگزارم که خدا را واضح تر به من نشان دادید

    حالا یاد شعر سعدی ،مخاطبه بین پروانه و شمع افتادم عالیه

    شبی یاد دارم که چشمم نخفت

    شنیدم که پروانه با شمع گفت

    که من عاشقم گر بسوزم رواست

    تو را گریه و سوز باری چراست؟

    بگفت ای هوادار مسکین من

    برفت انگبین یار شیرین من

    چو شیرینی از من بدر می‌رود

    چو فرهادم آتش به سر می‌رود

    همی گفت و هر لحظه سیلاب درد

    فرو می‌دویدش به رخسار زرد

    که ای مدعی عشق کار تو نیست

    که نه صبر داری نه یارای ایست

    تو بگریزی از پیش یک شعله خام

    من استاده‌ام تا بسوزم تمام

    تو را آتش عشق اگر پر بسوخت

    مرا بین که از پای تا سر بسوخت

    همه شب در این گفت و گو بود شمع

    به دیدار او وقت اصحاب، جمع

    نرفته ز شب همچنان بهره‌ای

    که ناگه بکشتش پری چهره‌ای

    همی گفت و می‌رفت دودش به سر

    همین بود پایان عشق، ای پسر

    ره این است اگر خواهی آموختن

    به کشتن فرج یابی از سوختن

    مکن گریه بر گور مقتول دوست

    قل الحمدلله که مقبول اوست

    اگر عاشقی سر مشوی از مرض

    چو سعدی فرو شوی دست از غرض

    فدائی ندارد ز مقصود چنگ

    وگر بر سرش تیر بارند و سنگ

    به دریا مرو گفتمت زینهار

    وگر می‌روی تن به طوفان سپار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: