این سلسله برنامه درباره ” تفاوت میان دو ذهنیت قدرتمند کننده و محدود کننده” و بازتاب این ذهنیت ها در زندگی افراد است.
هر قسمت از این مجموعه شامل: سوال خودشناسی، توضیحات پیرامون موضوع هر جلسه و تمرین پایانی هر قسمت است و به شما کمک می کند تا:
- اولاً : ذهنیت غالب خود درباره موضوع هر قسمت را بشناسی؛
- دوماً با توجه به توضیحات و مثالهای هر قسمت، آگاه شوی از اینکه: آیا این ذهنیت باعث رشد من شده یا مانع پیشرفت من شده است؛
- سوماً: بتوانی با استفاده از آگاهی های هر قسمت، ذهنیت کنونی خود را به سمت ذهنیت قدرتمند کننده تر اصلاح و بهبود دهی؛
نکته مهم:
قرار است این سلسله برنامه، یک تعامل دو طرفه باشد میان شما و استاد عباس منش. در شروع کار، موضوعات زیادی برای هر قسمت در نظر گرفته شده است اما با توجه به میزان تعهد و فعال بودن شما در بخش نظرات هر قسمت، این سلسله برنامه ادامه پیدا می کند.
به اندازه ای که شما سمت خود را در هر قسمت از این برنامه و انجام تمرینات، اجرا می کنی، استاد عباس منش نیز سمت خود را انجام می دهد. در غیر اینصورت، ایشان ترجیح می دهد این تمرکز و زمان را صرف تولید یک محصول جدید برای افراد متعهد نماید.
زیرا خیلی اوقات، از آنجا که فرد بابت دریافت آگاهی ها بهایی پرداخت نکرده، ارزش و اهمیت کار را نادیده می گیرد و آگاهی ها و تمرینات را جدی نمی گیرد. اما وقتی بهای کار را پرداخت می کند، متعهدانه تمرینات خواسته شده را انجام می دهد و با جدیت پیگیر مطالب است.
موضوع قسمت اول:
کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.
سوال قسمت اول:
اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!
آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!
یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟!
تمرین این قسمت:
نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی.
سپس با دقت توضیحات فایل را گوش دهی و نکته برداری کنی و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل زیر را انجام بده:
مرحله اول: موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.
مرحله دوم: در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
مرحله سوم: این سوالات را از خود بپرس و به آن جواب بده.
سوال اول: از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود:
به خودباوری برسم
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؛
سوال دوم: چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
تمرین تأثیرگذار آیدا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
لیست موفقیت های دوستان و آشنایان:
1.وقتی که دوستم عطیه یک گوشی آخرین مدل خرید:خوشحال شدم چون با خودم گفتم که من هم میتوانم_ممکن است(چون برای من خیلی خواسته ی بزرگی بود به صورت یه خواسته بدیهی در اومد و اتفاقا کلیم به دوستم تبریک گفتم و با خودم گفتم اگر دوستم تونسته منم میتونم)
من خواستار این هستم که دیدگاهم رو تغییر بدم(بهبود بدم) و ازین موفقیت درس تازه ای بگیرم چه درسی؟
خواسته ها میتوانند به حقیقت بپیوندند/خواسته ها ظاهرا بزرگ هستن ولی حق طبیعی ما هستن/دوست من تونسته با پول و درآمدش بیشتر از من دوست باشه،با پول نگه داشتن(بقول استاد با پول دوست باشین) چون همون طور که خودش گفت اون پولاش رو جمع میکرده تا بتونه به مهم ترین خواسته هاش پاسخ بده اما من اصلا به فکرمم نرسید که میتونم با این درآمد به این مدل گوشی برسم(تاکید میکنم که درآمدمون تقریبا تویه یه سطح هست) و با خودم میگفتم اووووو من تا پنج سال دیگم به این نمیرسم چون خواسته ی بزرگیه (باور محدود کننده=خواسته ها دور از دسترسن)
درس اول:خواسته ها حق طبیعی و بدیهی ما هستن
درس دوم:من لایق بهترین ها هستم
درس سوم:با پول دوست باش
درس چهارم:اگر دوستم توانسته من هم میتوانم ممکن است اگر غیر ممکن بود برای همه غیرممکن میشد
درس پنجم:وقتی دوستم این گوشی رو خریده ینی من در مدار خواسته هام قرار گرفتم و باید ادامه بدم (باور تقویت کننده=اگر یک شخص تونسته به این م ل گوشی برسه منم میتونم)
2.وقتی داییم ماشین یک میلیاردی خرید:خوشحال شدم از اینکه میشود کلیم تحسین کردم/و ناراحت شدم از اینکه زمان خیلی خیلی زیادی باید طی بشه،تا من همچین ماشینی رو بخرم(باور محدود کننده=عدم درک قانون تکامل) و عدم درک تصاعد بعد از تکامل
من خواستار این هستم که این دیدگاه منفی رو به دیدگاه مثبت تغییر بدم و ازین موفقیت درس تازه ای بگیرم چه درسی؟
درس اول:قانون تکامل رو بخاطر بسپار و به به یاد بیار که داییت هم از اول همچین ماشینی نداشته اول یه ماشین پراید داشته بعد کم کم حرکت کرده باور داشته و ادامه داده پس تکامل رو نمیتونی دور بزنی
درس دوم:این فرد تونست بتو کمک کنه تا تو باور کنی که میشود این یک نشانه از طرف جهانه که بمن بگه تو باید به ثروت توجه کنی تو باید به نعمت ها توجه کنی
درس سوم:اگر این شخص تونسته منم میتونم اگر میشه انقدر ثروت ساخت منم میتونم انقدر بسازم
درس چهارم:دایی من توی همین شهر به دنیا اومده توی یه خانواده بوده و بزرگ شده کسیم کمکش نکرده خودش حرکت کرده پس داشتن همچین ماشینی ربطی به موقعیت جغرافیایی و سن و خانواده نداره حتی ربطی نداره که کسی پشتیبان تو باشه یا نه مهم خودتی.
3.وقتی که یکی از نزدیکان بعد از مدت ها به استقلال مالی رسید:بسیار بسیار خشمگین شدم و خیلی احساساتم جریحه دار شد و با خودم گفتم من تا برسم به همین حد از استقلال چه مسیر هایی رو رفتم چه کارایی کردم چقدر تلاش کردم پس چرا بازم از لحاظ مالی اونا بالاترن و بعد هم احساس نفرت کردم که آخه چرا من نباید؟؟؟؟
من خواستار این هستم این دیدگاه منفی رو به یک دیدگاه مثبت تغییر دهم و درسهایی رو ازش بگیرم چه درسی؟
درس اول:امکان پذیر بودن برای رسیدن به استقلال مالی بسیار زیاد
درس دوم:تو از کجا میدونی که همین جوری و یهویی وضعشون خوب شد؟ یهویی مگ داریم؟ بیاد بیار که اونا از کجا شروع کردن و ناامید نشدن بیاد بیار اون زمان هایی که داشتن تلاش میکردن و امیدشون به خدا بود و همیشه میگفتن خدا بزرگه خدا میسازه و چقدر ایمان داشتن؟؟؟ مگه تو از ذهن اونا خبر داری؟ مگه از تغییر افکار اونا خبر داری؟ چقدر بها دادن؟چقدر؟ آیدا تو چقدر بها دادی؟ آیا غیر از این بود که به خودت سخت میگرفتی و آیا به غیر از این بود که ترس ها بر تو غلبه میکردن؟؟؟ آیا غیر از این بود که گاها ناامید میشدی و میگفتی نخواستم اصلا آیا ندیدی که چن بار ایمانت رو از دست دادی و دست کشیدی؟ ولی اون ها همچنان داشتن ادامه میدادن
درس سوم:وقتی که خاله ات از ایمانشون توی لحظات سخت برات توضیح داد از صبرشون گفت آیدا تو تونستی انقدر صبور باشی؟؟؟ نه نتونستم پس باید روی صبرت کار کنی تو باگ هات با اونا فرق میکنه تو مقاومت ذهنت متفاوته تو باورهای متفاوته تو داری مقایسه میکنی و مقایسه کردن سمی ترین کاریه که میتونی با خودت کنی تو باید خودت رو با دیروز خودت مقایسه کنی موفقیت دیگران برای الهام گرفتنه برای الگو گرفتنه نه مقایسه کردن!(باور محدود کننده=مقایسه کردن خودت با دیگران بدون در نظر گرفتن افکار اونا)
4.وقتی یکی از آشنایان که لاغر بود به یک بدن عضلانی رسید:من این همه ورزش کردم چرا نتونستم یه همچین بدنی بسازم منم تلاش کردم منم فلان کار رو کردم اخه چرا؟!الان کمی این دیدگاه بهبود یافته و احساس بهتری نسبت بهش دارم و میگم اگر اون تونسته منم میتونم اگر مثل اون باور و عمل کنم
بهبود دیدگاه نسبت به این موفقیت:
درس اول:بیا صادق باشیم تو وسط راه جا زدی (عدم صداقت با خود) و گفتی اصلا نخواستم و باشگاه رو رها کردی تو ایمان خودت رو از دست دادی فرد بدون باور و ایمان نمیتونه به خواستش برسه
درس دوم:تو نتایج کوچیکت رو ندیدی ولی اون میدید (دیدن نتایج کوچک و تحسین آنها) یادته که میومد و از تغییرات کوچکش برات میگفت با ذوق و شوق
درس سوم:اون خیلی لاغرتر از تو بود ولی تونست! تا حالا ازین زاویه دیده بودی؟ تو راحت تر میتونی تو مسیرت کوتاه تره تو باید بهتر باور کنی که میشود میشود میشود (باور محدود کننده=عدم درک قانونِ تکامل)
درس چهارم:همش میگی نه پول زیاااااد میخواد مگه اون خیلی پولدار بود؟ خیر نبود پس میشود با پول و درآمدی که الان داری هم به این خواسته برسی (باور محدود کننده=همچی با پول زیاد بدست میاد)
درس پنجم:تو میخوای همچی از اول عالی باشه و بی عیب و نقص اما اون از همون جایی که بود شروع کرد (باور محدود کننده=عدم کنترل کمالگرایی!)
5.برادرم دوستان خیلی زیادتری نسبت بمن داره و وقت زیادی رو با اونها میگذرونه دوستانش بیشتر میان طرفش:احساس سرخوردگی میکنم و میگم مگ من چه ایرادی دارم که نباید انقدر دوست داشته باشم من که دوست خوبی میشم و هستم و گاهی واقعا میگم خوشبحالش!
من خواستار تغییر این دیدگاه منفی به سمت دیدگاه مثبت تر هستم به شکلی که من رو به احساس بهتری برسونه:
درس اول:برادرت رو خوب میشناسی آیدا! اون هم تویه خانواده بزرگ شده چرا انقدر اعتماد بنفس داره؟ غیر از اینه که تو حرفهایی رو پذیرفتی که نباید میپذیرفتی؟ و خودت رو دست کم گرفتی! خودتم خوب میدونی که چقدر آدم فوق العاده ای هستی ولی دونستن با باور کردن فرق داره( باور محدود کننده=ارزش های خود را ندیدن)
درس دوم:برادرت از دیگران بت نمیسازه و فکر نمیکنه اونا خاصن خودت بار ها توی رفتاراش دیدی (باور محدود کننده=بت ساختن دیگران)
6.وقتی یکی از آشنایان به خارج از کشور سفر کردن:خوشحال میشم از اینکه ممکن است و ناراحت از اینکه آخه من باید دقیقا چیکار کنم او حالا کو تا به این خواسته برسم دیگه پیر میشم. انقد باید راه های زیادی رو طی کنم که اصن ولش کن درسته میشه،ولی من صبر رسیدن رو ندارم اون حتما یه پول هنگفتی داشته کی میدونه؟؟!
من خواستار تغییرم و میخواهم درس های این موفقیت رو برای خودم استفاده کنم چه درسی؟
درس اول: و باااااز هم تکامل تکامل تکامل یادته داییم میگفت باید آدم از یه جا شروع کنه؟ یادته میگفت کارگری میکردم؟ یادته میگفت مهم شروع کردنه؟ وقتی تکامل رو فراموش میکنی موفقیت دیگران برات بد جلوه،داده میشه و فکر میکنی یهویی رسیدن(باور محدود کننده=عدم درک قانون تکامل بااااا اینکه میدونی اون فرد از کجا به کجا رسیده)
7.یکی از همکلاسی های دوران دبیرستان یک ازدواج بسیاز موفق داشته: قیافه خاصی نداشت چطوریه که تونسته؟ نکنه من قیافم خیلی خاص نیست و قیافه اون خاصه! نکنه من کمبودی دارم و هیچوقت هیچکس منو نخواد! من ریزه میزه ام اون قدش بلند بود و هیکلی
/بیخیالش اون ی چیزیش بیشتر از من بود که من نمیدونم
خواستار تغییر این دیدگاه هستم به سمت مثبت چه درسی میتوانم ازین موفقیت بگیرم؟
درس اول:آیدا تو که قانونو میدونی داستان موفقیت توی ازدواجشم میدونی اون جسارت داشته که بره بگه آقای محترم من از شما خوشم اومده (همسر ایشون که همکلاسیم بودن یک وکیل ثروتمند بسیار موفق هستن) این رفتار چیزی به غیر از احساس لیاقت رو میرسونه؟؟؟ آیا تو هم همین طور باور کردی خودت رو؟ نه! پس توهم میتونی اگر مثلش باور کنی و عمل کنی عمل کردن نه به این معنا که دقیقا همین کار رو بکنی بلکه به این معنا که در شرایط متفاوت احساس کمبود نکنی (باور محدود کننده=احساس عدم لیاقت)
درس دوم:این موضوع باید به تو ثابت کنه که ازدواج های موفق هنوز هم هستن وجود دارن و اگر اون تونسته توهم میتونی یک ازدواج موفق داشته باشی جهان داره بهت نشون میده که ببین آیدا ببین میشه!!!(باور محدود کننده=کمبود روابط مناسب)
درس سوم:هیچکس از شما بهتر نیست شما فقط متفاوت هستید و شما هم از هیچکس بهتر نیستید بلکه باز هم فقط متفاوت هستید ما در اصل جودی باهم برابریم
8.یکی از همکلاسیام دانشگاه تهران رتبه 26 وکالت قبول شد:اون اراده قوی داشت ولی من ندارم. من اصن روحیشم ندارم حتما زود یاد میگیره چون توی کلاسم بهترین نمرات رو داشت. مخی که اون داشت من هرگز ندارم ،زود خسته میشم
من خواستار تغییر این دیدگاهم هستم:
درس اول:بهای موفقیتش رو پرداخت کرد ولی تو نه فراموش کرده بودی که موفقیت بها داره (باور محدود کننده1=موفقیت مفت مفت هم میشه بدست بیاد و باور محدود کننده 2=موفقیت سخت بدست میاد و من حوصله سختی کشیدن ندارم پس کلا حرکت نمیکنم)
درس دوم:اون دنبال علاقش رفت ولی آیدا تو علاقت نبود تو علاقت چیز دیگه ای هست (باور محدود کننده=عدم رفتن. در مسیر علایق)
*این نکته رو بگم یک سری از این موفقیت ها مال قبل هست و مقداری بهبود در هر کدوم ازینا بوجود اومده اما چند تا از این ها هنوز هم توی وجودم هستن ولی به شدت دارم با این تمرین به خودشناسی عمیقی میرسم و مغزم رو کندو کاو میکنم)
و حالا میفهمم که حتی در گذشته چرا به یک سری از موفقیت ها نمیرسیدم و یا حتی الان که به بعضیاشون هنوز هم نرسیدم!! این نوشتن ها و اینکه پیدا کنم اونها چطور عمل کردن یا فکر کردن و کاملا منطقی میشه که چرا رسیدن چطور رسیدن دیگه اون احساس خشم و نفرت و حسادت کمرنگ میشه…!
9.برادرم به راحتی وبا تلاش کمتر من نمرات خوب میگیره:خوشحال میشم چون میگم راهش رو بلده و چه بهتر که راحت تر نمره خوب میگیره کلیم واسش خوشحال میشم و میگم چرا آدم وقتی میتونه راحت نمره بگیره سختی بکشه؟!
بهبود دیدگاه در این موفقیت:
درس اول: من احساس بدی نمیگیرم ازین موفقیت برادرم اما درس بزرگی که بمن داد اینه که لازم نیست با سختی ب چیزی برسی (چون برادرم راحت تر ب خواسته هاش میرسه) چون به خودش سخت نمیگیره و هر مسیر سختی یه مسیر غلطه اون حتما راهش رو بلده که چطور مطالعه کنه (باور محدود کننده=سختی کشیدن راه رسیدن به خواستت)
درس دوم:به هر چیزی میخوای برسی دنبال راه راحت بگرد و از خودت بپرس چطور ازین راحت تر چطور ازین بهتر؟؟؟؟! ولی من با خودم میگفتم ای بابا بازم باید ی سختی رو تحمل کنم تابه فلان موفقیتیا فلان نمره برسم!!!
یه نکته رو من این جا بگم:احساسات من اینجا چند حالت داره:
1.اگر اون موفقیت ازون دسته از موفقیت ها باشه که بار ها خودم خواستم تلاش کردم و نشده و بیخیالش شده باشم احساسم بد میشه احساسم از نوع خشم و نفرته…
2.اگر اون موفقیت جوری باشه که طرف بگه بابام کمکم کرد مادرم فلان کارو کرد برام فلانی انقدر پول داد بهم و… احساس حسرت میکنم چون میگم نگاه کن اینا چقد زندگی خوب تری داشتن یکی حداقل اون رو آدم حساب کرده کمکشون کرده من این همه تلاش کردم تاااازه اینجای کارم اونم خودم تکی و خدای خودم
3.اگر موفقیت موفقیتی باشه که جزو اهداف و خواسته های من باشه و در مسیرش باشم تحسین میکنم،
ذوق میکنم به اون فرد تبریک میگم و میگم من در مدار رسیدن به اون خواسته دارم قرار میگیرم و اون خواسته رو بسیار بدیهی و دست یافتنی میبینم…
ایده های الهامی من برای رفع هر کدوم از این باورهای محدود کننده:
باور های محدود کننده
1.خواسته ها دور از دسترسن:پیدا کردن الگوها برای اینکه ببینی خواسته ها در دسترسن مثل موفقیت اول که گفتم دوستم عطیه آیفون آخرین مدل خریده و برام بدیهی شد
2.عدم درک قانون تکامل:باید قانون تکامل رو مداااااام به خودم یادآوری کنم پاشنه آشیل منه و آوردن مثال هایی از تکامل در کل دنیا یادآوری اینکه آقا جون خوده خدام یه شبه دنیارو خلق نکرد
3.مقایسه کردن خودم با دیگران:باید به درک این موضوع برسم که مسیر هرکس کاملا جداست و من خودم رو باید دیروز خودم مقایسه کنم باید بهتر از دیروز خودم باشم نه بهتر از بقیه!!
4.موفقیت گاهی اوقات ممکنه مفت مفت بدست بیاد:اینو من اعتراف میکنم بعد از انجام این تمرین و درآوردن دیدگاه و عملکرد خودم و دیگران کاملا منطقی شد که مفت مفت بدست نمیاد!
5.عدم دیدن نتایج و موفقیت های کوچک درطول مسیر:راه حل این باور هم مشخصه که بااااید بتوانم ببینم موفقیت های کوچک رو باید بتوانم باید خودم رو آموزش بدم که تحسین کنم خودم رو بیشتر و بیشتر بیشتر!
6.عدم کنترل کمالگرایی گرایی:اینم که ماشاالله پاشنه آشیل بندست که راه حلش در یکی از جلسات دوره شیوه حل مسائل گفته شده،کار کردم روش خیلی زیاد اما بنظرم باید بار ها و بار ها گوشش بدم پیشنهاد میکنم به بقیه دوستان چون واقعا فوق العادست!!!
7.همچی با پول زیاد بدست میاد: ایجاد باور اینکه از همین جایی که هستی شروع کن که فایل رایگانشم توی سایت هست بنظرم بهترین منطق هارو داره برای رفع این ترمز
8.ارزش های خود را ندیدن: هرروز ویژگی های مثبت خود را لیست کن و مرور کن تا بتوانی یاد بگیری ببینی که چقدر انسان فوق العاده ای هستی
9.بت ساختن از دیگران:گوش دادن به فایل توحید عملی 6 و ایجاد باور اینکه/هیچکس از شما بهتر نیست وشماهم از هیچکس بهتر نیستید بلکه شما متفاوتید!
10.قیافم به اندازه کافی خوشگل نیست:ایجاد ارزش درونی و پذیرفتن بیشتر خود عشق ورزیدن به خود از طریق تمرین آینه و یادآوری اینکه من بدون هیچ دستاوردی ارزشمندم من همینطور که هستم کافی هستم دوست داشتنی هستم و لایق عشق حقیقی و محبت و احترامم
11.احساس عدم لیاقت:بهبود عزت نفس از طریق عشق ورزیدن به خود بی قید و شرط و یادآوری نکات مثبت به طریقی که به احساس بهتری نسبت بخود برسم
12.تو زندگی باید زجر و بدبختی کشید:فایل رایگان کدام مسیر را انتخاب کرده ای سنگلاخی یا هموار؟ که در حال کار کردن روی باور هستم حدودا یکماهه دارم بهبودش میدم
13.عدم درک اینکه باید در مسیر علایقت حرکت کنی: چون میگفتم پول توش نیست و در دوران دبیرستان به شدت به این موضوع اعتقاد داشتم
14.دوست نبودن با پول: راه حلش اینه که مقداری پول رو در حسابم پس انداز کنم تا بتونم با پول دوست بشم فقط به همین نیت و نه به قصد و هدف که ثروتمند بشم که در حال انجامه…..
15.حتما باید یکی پشتیبانت باشه تا به یه جایی برسی:آوردن مثال هایی از افرادی که بدون پشتیبان به جایی رسیدن و همچنین فایلهای توحیدی رایگان
توی این تمرین 15 باور محدود کننده شایدم بیشتر وجود داشت و من در حیرتم !
جای تعجبی نداره که به بعضی از خواسته هامون نمیرسیم ایراد کار از ذهن ماست بعد میاییم واسه توجیح خودمون به دیگران حسادت میکنیم یا نفرت میورزیم !! کاملا ذهن من ساکت شد،آخه دختر خوب با این همه باور محدود کننده به کجا چنین شتابان؟ صبر کن وایسا استپ کن تا همین جا
من دارم رو خودم کار میکنم و به خیلی موفقیت ها رسیدم خیلی خیلی زندگیم متحول شده ولی بازم راه دارم میلیون ها سال نوری با اون چیزی که قراره بشم
استاد عاشقتمونم بابت این فایل فوق العاده. چهار ساعته دارم روی این فایل کار میکنم از 9 صبح که چشامو باز کردم تا همین الان که ساعت تقریبا 1 ظهره
منتظر خواندن نظرات و تمرینات تأثیرگذار شما در بخش نظرات این قسمت هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1175MB25 دقیقه
- فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 124MB25 دقیقه
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
خیلی خوشحالم که در این سلسله برنامه شرکت میکنم و از شما تشکر میکنم بابت ایجاد کردن این بخش که باعث میشه باورهای قدرتمند کننده رو در خودمون ایجاد کنیم.
در مورد سوال اول که گفتید اگر یکی از نزدیکانمون به موفقیتی برسه من چه واکنشی نشون میدم، این موضوع برای من دو دسته تقسیم میشه. من سعی میکنم به جای حسادت به موفقیت اون فرد در ابتدا ذهنم رو کنترل کنم و تحسیناش کنم، یعنی یک حسادتی در من ایجاد میشه اما چون میدونم احساس حسادت برخلاف قانون هست شروع میکنم به تحسین کردناش و خوشحال شدن براش که آفرین این موفقیت رو کسب کردی. اما گاها شده در مورد موفقیت افراد فامیل یا خانوادهام در اوقاتی احساس ناتوانی بهم دست داده مخصوصا تو حوزهی مالی این احساس رو دارم که من چقدر ناتوان هستم و اونها چقدر بزرگ هستن و میتونن نتایج بزرگ رو بگیرن اما من نمیتونم و احساس ضعف کردم. ولی هیچ موقع نشده که دست از تلاش بردارم و ناتوانی رو قبول کنم بلکه سعی کردم که تمرکزم رو روی خودم و انجام تمارین سایت بگذارم و حرکت کنم و ایدههایی که بهم گفته میشه رو در کسب و کارم اجرا کنم تا نتیجه مالی بهبود پیدا کنه. پس در نتیجه در جواب به این سوال میتونم بگم که من هر دو حالت رو تجربه میکنم هم اینکه احساس ناتوانی و حسادت دارم اما کنترلش میکنم و سعی میکنم که افراد رو تحسین کنم بابت موفقیتشون و خوشحال باشم که این موفقیت رو کسب کرده و در مورد اعضا خانواده و فامیل همینطور بوده.
تمرین:
نوشتن موفقیت هایی که افراد کسب کردن و در ادامه نوشتن اینکه من چه احساسی دارم نسبت به این موفقیتی که این فرد بدست آورده، مورد بعدی از چه زاویه مثبتی میتونم به این موفقیت نگاه کنم برای پیشرفت کردن و برای موفقیت. چه درس هایی میتونم بگیرم از شخصیت این افراد که این نتایج رو ایجاد کردن.
خواهرم در اینستگرام موفقیت کسب کرده در مشتری جذب کردن و داره کار چرم دوزی انجام میده و خیلی خوب تونسته رشد کنه هم از لحاظ رشد پیج هم از لحاظ ویدیو تولید کردن هم از لحاظ فروش محصولات
احساس افتخار دارم که دمش گرم که تونسته این موفقیت رو کسب کنه و اگر من هم تلاش کنم و انرژی بگذارم میتونم این موفقیت رو کسب کنم. البته گاهی هم این احساس رو داشتم که من امکانات اون رو ندارم و اگر امکانات اون رو داشتم منم میتونستم چنین موفقیتی رو در حوزه خودم کسب کنم، اما در هر صورت این فکر به نظرم اشتباه هست و من با امکانات فعلیم هم میتونم موفقیت مد نظرم رو کسب کنم.
از این زاویه میتونم نگاه کنم که اگر ایشون تونسته این خدمات و محصولات رو تولید کنه و در اینستگرام به فروش برسونه پس من هم میتونم با کار کردن روی پیج اینستگرامم و تولید محتوا کردن روی پیج، افرادی رو به سمت سایتم هدایت کنم که محصولات من رو خریداری کنن
این درس رو میگیرم که اگر من هم ویترین کارم با کیفیت و زیبا باشه و عکس هایی که برای محصولاتم میگیرم جذاب و زیبا باشه و نترسم و برم تو دل کار میتونم نتایج دلخواه رو کسب کنم.
خواهرم تونسته موفقیت کسب کنه در خرید چرخ چرم دوزی که قیمت چند ده میلیونی داره و پدرم براش این وسیله رو تهیه کرده
احساس خوشحالی دارم بابت اینکه کارش ساده تر شده و احساس حسادت دارم نسبت به اینکه چرا برای اون خرج های چند ده میلیونی انجام میشه اما کسی برای من چنین خرجی رو انجام نمیده و من نالایق و ناتوان هستم.
از این زاویه میتونم نگاه کنم که من هم اگر مثل خواهرم متعهد باشم روی کار کردن روی سایتم و نتایج خوب بگیرم و احساس لیاقت داشته باشم و توکل کنم فقط به خدا نه غیر خدا، خداوند به این تعهد من پاسخ میده و دستان خداوند برای کمک کردن به من فراهم میشن
خواهرم تونسته وسایل تزئینی ای رو ایجاد کنه که بسیار زیبا هستن و خودش رو آماده میکنه برای فروش این محصولات
احساس خوشحالی دارم بابت موفقیتش
از این زاویه میتونم نگاه کنم که اگر من هم هر روز برای افزایش مهارتهام وقت بگذارم و مهارتهام رو افزایش بدهم میتونم چنین محصولات خوبی رو تولید کنم
فکر میکنم جواب بالایی که نوشتم همون درسی هست که گرفتم که اگر من هم مهارت هام رو افزایش بدم و تخصص پیدا کنم در کارم بیشتر و بیشتر میتونم نتایج عالی ای رو ایجاد کنم
برادرم تونسته مغازه بزنه و درآمد داشته باشه از فروش محصولات
احساس خوشحالی دارم بابت موفقیتش و احساس بی عرضگی هم دارم که ببین چقدر درآمد تونستن ایجاد کنن اما تو تو کسب و کارت درآمد مناسب ایجاد نکردی و در حوزه مد نظرت که کار میکنی درآمد خوب پایداری نداری
از این زاویه میتونم نگاه کنم که اگر من هر روز روی سایتم کار کنم مثل برادرم که هر روز روی مغازه اش وقت میگذاره پس من هم میتونم شرایط درآمد زایی خوبی رو برای خودم ایجاد کنم
این درس رو میگیرم که اگر من هر روز تلاش پیوسته داشته باشم و روی سایتم کار کنم خداوند درها رو باز میکنه
پسر داییم تونسته مغازه بزنه و درآمد نسبتا خوبی داشته باشه برای گذراندن امورات زندگی
احساس ناتوانی میکنم که ببین چقدر راحت پول کسب میکنن اما تو در کسب و کارت به سختی پول کسب میکنی
از این زاویه میتونم نگاه کنم که اگر من هم باورهای خوبی داشته باشم تو حوزه مالی پول و ثروت راحت به دستم میرسه، فقط باید بتونم دوره روان شناسی ثروت رو تهیه کنم که باورهای خوبی رو برای خودم ایجاد کنم که پول و ثروت راحت به دستم برسه
درس میگیرم که اعتماد به نفس داشتن همه چیزه و اگر روی خود باوری خودم کار کنم منم میتونم تو کسب و کار خودم پیشرفت کنم و درآمد خوبی رو ایجاد کنم
پسر داییم تونسته ازدواج کنه و خانه و ماشین برای خودش فراهم کنه و در زندگیش پیشرفت کنه
احساس بی عرضگی میکنم که ببین تو توانایی مدیریت زندگیات رو نداری و قوت و قدرت کسب این موفقیت های مالی رو نداشتی
از این زاویه بهش نگاه میکنم که اگر من هم مثل پسر دایی ام اعتماد به نفس داشته باشم و با قدرت مهارت هام رو افزایش بدم و با افراد خوب در این حوزه راحت ارتباط برقرار کنم و خودم رو کمتر از اونها ندونم و با قدرت در مسیر کاریم قدم بردارم و به جای قربانی دیدن خودم در شرایط توکل کنم به خدا و احساس لیاقت کنم که من هم میتونم درآمدم رو افزایش بدم خداوند درها رو باز میکنه و شرایط مالی خوب رو برای من ایجاد میکنه
این درس رو میگیرم که اگر خودم رو بیشتر باور داشته باشم و توانایی هام رو بروز بدم میتونم پیشرفتی که ایشون کسب کرده رو من هم کسب کنم
پسر داییم تونسته دستگاه برش سی ان سی رو تولید کنه که بسیار کارآمد هست و میتونه باهاش پول بسازه
احساس ناتوانی میکنم که اونها میتونن چنین پیشرفت هایی رو ایجاد کنن و چنین دستاوردهایی داشته باشن اما تو چی کار کردی، سایت زدی و کلی آموزش تولید کردی ولی نتیجه ای نداشته
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که آموزش های من هم بسیار با ارزش هست مثل ساخت اون دستگاه و اگر خودم رو باور داشته باشم و ادامه بدم میتونم به درآمد های عالی و خوبی برسم
میتونم این درس رو بگیرم که اگر من هم مانند ایشون برای کارم ارزش قائل باشم و نکات مثبت کارم رو ببینم میتونم توی کسب و کارم پیشرفت کنم
دوستم تونسته شرکت موفق در حوزه هاستینگ راه اندازی کنه و بیش از 40-50 نفر رو استخدام کنه و شرکت بزنه و پول عالی بسازه و مالک تمام تجیهیزات سروری و زیر ساختی شرکتش هم باشه
احساس ناتوانی میکنم که من بی عرضه هستم و در حد اونها نیستم که انقدر درآمد داشته باشم که نه تنها خودم خوب زندگی کنم و بهترین خانه و ماشین ها رو داشته باشم بلکه پنجاه نفر هم روزیشون توسط من به عنوان دستی از دستان خداوند تامین بشه
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که اون هم در گذشته شرایط سختی رو داشته اما با استفاده از آموزش های استاد عباس منش و تغییر باورهاش تونسته چنین موفقیتی رو کسب کنه پس اگر من هم همون تعهد رو داشته باشم میتونم کسب و کارم رو رشد بدم و به درآمد های عالی برسونم
میتونم این درس رو بگیرم که اگر من هم مثل این دوستم متعهد باشم در ایجاد باورهای قدرتمند کننده و ذهنیت درست و عمل کنم میتونم چنین پیشرفتی رو در زندگی خودم ایجاد کنم
دوستم تونسته استریمر موفقی بشه و با انرژی بالا روزی 2 بار استریم برگزار کنه و افراد بسیار زیادی در طول روز برای اون دونیتهای چند میلیونی میزنن و تونسته با این درآمد ماشین تهیه کنه و سیستم و لپ تاپ و دوربین و وسایل بسیار با کیفیت برای کارش تهیه کنه
احساس حسادت دارم که من چرا انقدر انرژی ندارم و انقدر در ابراز احساسات و خوب مدیریت کردن ویدیوها و آدم ها ضعیف هستم و احساس میکنم که این فرد خیلی شانس داره که اینقدر درآمد بالایی از طریق استریم کسب میکنه و تولید محتوا میکنه
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که اگر من هم مثل این دوست عزیزم انقدر برای خودم ارزش قائل باشم که ایده هام رو اجرا کنم و به عمل برسونم و خودم رو لایق بدونم و برای کارم تلاش کنم من هم میتونم به این جایگاه در کسب و کار خودم برسم و لازم نیست که شغلم رو تغییر بدم
این درس رو میگیرم که من هم اگر مثل همین دوستم برم سراغ علایقم و در موضوع مورد علاقه ام فعالیت کنم و کار کنم و از فضاهایی مثل یوتیوب آپارات استفاده کنم و محتوا خوبی رو در حوزه کاری خودم ارائه کنم من هم میتونم چنین پیشرفت هایی رو ایجاد کنم
دوستم تونسته در ارتباطات و عزت نفس پیشرفت چشم گیری داشته باشه و دوستان زیادی داشته باشه و با اونها فضای مثبت در بازیهای کامپیوتری و بیرون رفتن و ارتباطات ایجاد کنه و یک جورایی لیدر این اتفاقات مثبت هست
احساس خوشحالی دارم که انقدر اتفاقات خوب براش رخ میده اما احساس حسادت دارم در اینکه انقدر ارتباطات دوستانه مثبتی داره و با هم بیرون میرن و چالش های باحال برگزار میکنن و همون ها رو ویدیو میکنن و میگذارن در شبکه های اجتماعی و کلی ویو و بازدید و درآمد کسب میکنن پس چرا من انقدر دوستان خوب ندارم و انقدر خوب نمیتونم تو جمع ها حضور مثبت داشته باشم و این افراد خاص هستن که تونستن این موفقیت ها رو کسب کنن من نمیتونم
از این زاویه میتونم بهش نگاه کنم که اگر اون تونسته اینطور روابط خوب ایجاد کنه پس من هم میتونم این روابط خوب رو ایجاد کنم به شرط اینکه روی باورهام کار کنم و سعی کنم حال خودم رو خوب نگه دارم و نخواهم برای جلب توجه دیگران کاری رو انجام بدم و وقتی خودم با خودم هماهنگ باشم طبیعی هست که این روابط خوب هم خودش ایجاد میشه و البته اعتماد به نفس هم داشته باشم و خودم رو باور کنم و خودم رو کمتر از دیگران ندونم
این درس رو میگیرم که اگر من هم قانون احساس خوب = اتفاقات خوب رو در خودم ایجاد کنم و همیشه خودم رو در روحیه مناسب قرار بدم میتونم چنین تجارب لذت بخشی رو ایجاد کنم و ضمن اینکه اعتماد به نفس داشته باشم و خودم رو کمتر از دیگران ندونم
پسر دایی و پسر خاله ام خیلی افراد پر انرژی و اهل شوخی و خنده ای هستن و همیشه تو مجالس، مجلس رو دست خودش میگیره و کلی شادی و خنده و خاطرات مثبت ایجاد میکنه
حسادت میکنم نسبت به اینکه انقدر مهمانی رو خوب برگزار میکنن و آدم تو خونهی اونها حالش خوب میشه اما اگر مهمانی بیاد خونه من، من انقدر نمیتونم فضا مثبتی ایجاد کنم که افراد بهشون خوش بگذره
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که من اگر خودم با خودم حالم خوب باشه و دنبال راضی کردن دیگران نباشم و از طرفی تفریحاتی مثل بازی های گروهی و .. رو فضاش رو فراهم کنم میتونم لحظات لذت بخشی رو با افراد ایجاد کنم و اگر اعتماد به نفس داشته باشم ایجاد لحظات لذت بخش که خودم و اونها فضا شادی رو تجربه کنیم امکان پذیر خواهد بود
درس که میگیرم این هست که اگر من خودم رو باور داشته باشم خیلی از این مسائل حل میشه مسئله اصلی من عدم خود باوری هست و اینکه خودم رو کمتر از دیگران میدونم درصورتی که توانمندیاش رو دارم که اتفاقات خوبی رو رقم بزنم و اگر خودم باشم و نخوام فیلم بازی کنم و قانون احساس خوب = اتفاقات خوب رو رعایت کنم این خواسته ها به راحتی اتفاق می افته
استادم دورههای آموزشی خیلی خوبی رو ایجاد کرده و روی سایتش قرار داده و افراد بسیار زیادی دورههای ایشون رو تهیه میکنن و میخرن و سایتش بسیار از لحاظ فروش محصولات موفق هست از لحاظ کامنت گرفتن موفق هست و از لحاظ رشد عالی داره رو به جلو حرکت میکنه
احساس ناتوانی دارم نسبت به اینکه من آدم توانمندی نیستم و با اینکه محصولات با کیفیتی ایجاد کردم اما کسی از سایت من بازدید نمیکنه و کسی محصولات من رو نمیخره و من چقدر باورهای فقر آلودی دارم و با این وضع باید چه کنم
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم و انرژی بگیرم که اگر برای استادم این اتفاق رخ داده اگر برای سایت هایی مثل فرادرس و .. این اتفاق رخ داده که فروش بالایی داره محصولات آموزشیشون من هم با پشتکار و استمرار و ایجاد باورهای مناسب این شرایط برام ایجاد میشه و اگر من روی باورهام کار کنم الهام بهم میشه که چه محصولی رو تولید کنم که نتیجه مالی خوب رو ایجاد کنه
درس که میگیرم این هست که من باید قانون تکامل رو رعایت کنم و نخوام نتایجی که یک فرد در طول سالیان سال ایجاد کرده رو یک شبه ایجاد کنم و من هم باید مسیر رو ادامه بدم و پیشرفت کنم و مسائل رو حل کنم تا به این جایگاه برسم
دوستم کانال یوتیوب موفقی زده و هر ویدیو اون چند ده هزار و چند صد هزار بازدید میخوره و درآمد دلاری خیلی عالی ای از این موضوع داره
احساس میکنم من از این افراد بهتر هستم و توانمند تر هستم از لحاظ دانش و آگاهی و علم اما جایگاه خوبی پیدا نکرده ام و این افراد خیلی شانس دارن یا خیلی خوب میتونن کار رو در بیارن و جذب های خوب داشته باشن اما من ندارم
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که اگر من هم بتونم مثل اونها از تیترهای جذاب استفاده کنم و ارزشی که ایجاد کردم رو به صورت درست ارائه کنم من هم میتونم چنین بازدید و درآمدی رو آموزش هام در کانال یوتیوبم داشته باشه و درآمد دلاری خوب برای من ایجاد کنه
درس میگیرم که من هم اگر مقاومت هام رو بردارم و از شیوه هایی که این دوستان برای رشد کانالشون استفاده کردن مثل اینکه ویدیو مرتب میگذارن، تابنیل درست میگذارن، نیاز در کاربر ایجاد میکنن، ابتدا خدماتی رو ارائه میکنن و در جای درست به کاربرانشون میخوان که کامنت بگذارن، درخواست ساب میکنن و حرفه ای عمل میکنن من هم ویدیوهام نتیجه بخش میشه چون تفاوت دیگه ای جز این تفاوت در ویدیوهای ما نیست مگر اینکه باورهای ما متفاوت باشه و این نتایج رو رقم زده که این بحثش جدا هست
دوستم کانال اینستگرام زده و در اون دوره های آموزشی ورزشی ارائه میکنه و تونسته درآمد بسیار عالی ای از این حوزه ایجاد کنه و فروش عالی داشته باشه و رشد پیجش هم عالی بوده تونسته بالای 100 هزار فالور و مخاطب داشته باشه و پست هاش لایک زیادی میخوره و نتیجه کاری پیجش عالی هست و فروش موفق داره
احساس افتخار میکنم و براش بسیار خوشحال هستم که تونسته چنین موفقیتی رو کسب کنه اما حسادت میورزم که چرا من مثل اون انقدر انرژی ندارم که تا این حد زیاد در طول شبانه روز تولید محتوا کنم و این افراد میتونن روزانه کلی تولید محتوا کنن اما من نمیتونم
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که من اگر بتونم کربوهیدرات رو مصرف نکنم و مواد غذایی مناسب رو تهیه کنم و استفاده بکنم من هم انرژیم بالا میره خوابم کمتر میشه و میتونم تولید محتوا بالا داشته باشم و تولید محتوا کردن به تعداد زیاد کار آسونی میتونه باشه اگر من باور فراوانی داشته باشم که ایده های تولید محتوا زیاد هست و میتونم الگو بگیرم از دیگران مثل همین کاری که دوست عزیزم انجام داده
میتونم این درس رو بگیرم که اگر من هم به دنبال حل مسائل باشم و مسائل کاربران رو حل کنم و به سوالاتشون پاسخ بدم و ارزش ایجاد کنم و جسارت به خرج بدم و توانایی هام رو بروز بدم میتونم این نتایج رو ایجاد کنم
استادم رابطه عاطفی خیلی خوب با فرد خیلی خوب برقرار کرده و رابطه عاشقانه و عالی ای دارن و روز به روز هم این رابطه بهتر میشه و در صلح و شادی و عشق دارن به زندگی خودشون ادامه میدن
احساس افتخار میکنم و میگم نوش جونش باشه این همه موفقیت و من هم میتونم چنین رابطه ای رو داشته باشم چون تونستم دوره عشق و مودت رو تهیه کنم و این دوره میتونه من رو به این خواسته برسونه
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که تمام آنچه که مورد نیاز هست برای یک روابط عاشقانه در دوره عشق و مودت من دارم و میتونم با ایجاد باورهای مناسب در این حوزه رابطه عاشقانه داشته باشم البته اولویت اصلی من الان سلامتی و ثروت هست و روی این موضوع کار میکنم
درسی که میگیرم این هست که من باید قانون تکامل رو در نظر بگیرم و پیشرفت های خودم رو ببینم که من الان نسبت به گذشته ام هزار برابر بهتر شدم در حوزه روابط و اگر تمرکزم رو روی نکات مثبت بگذارم و این روند مثبت نگری رو ادامه بدم کل مسئله روابط حل شده هست و البته همون مواردی که دوره عشق و مودت میگه رو من هم اجرا کنم نتایج عالی ایجاد میشه.
دوستان زیادی دارم که توانایی اجرا سبک قانون سلامتی رو در زندگیشون دارن و دارن بر اساس این سبک بدون مشکل زندگی میکنن و نتایج انرژیکیشون عالی شده
احساس ناتوانی میکنم بابت اینکه انقدر شرایط مالی خوبی ندارم که بتونم ورودی های مطابق با قانون سلامتی رو به خودم بدهم و انرژی جسمانی بالا رو تجربه کنم
میتونم از این زاویه نگاه کنم که همانطور که این دوستان عزیزم در گذشته شرایط سخت داشتن اما با تغییر باورهاشون شرایط مالیشون عوض شده من هم اگر روی باورهام متعهدانه کار کنم شرایطم عوض میشه و میتونم مطابق قانون سلامتی زندگی کنم
درسی که میگیرم این هست که اگر من هم مثل این دوستانم تغییر کنم و تغییر رو جدی بگیرم مخصوصا در باورهای مالی و اعتماد به نفس نتایج من هم عوض میشود
استادم توانایی حل مسائل و مدیریت زندگیش به صورت عالی رو داره و تجربه های عالی کسب میکنه و سفرهای مختلف و عالی میره و کیفیت زندگیش بسیار بالا هست
تحسین میکنم بابت اینکه تونسته چنین موفقیتی رو کسب کنه ولی احساس ناتوانی میکنم که من انقدر قوی نیستم که بتونم این شرایط رو برای خودم ایجاد بکنم و داشتن این زندگی در این سطح برای من خیلی دور هست
میتونم از این زاویه بهش نگاه کنم که اگر من اعتماد به نفس بالایی داشته باشم و توکلم رو به خداوند قوی کنم هیچ کاری نیست که مثل استادم نتونم انجام بدم یا از پسش بر نیام چون خداوند به شجاعان پاداش میدهد و کسی که خدا رو باور کنه مثل استادم میتونه چنین شخصیت قوی ای رو در خودش ایجاد کنه و توانمندی هاش رو بروز بده
درسی که میگیرم این هست که قانون تکامل رو نباید فراموش کرد و من هم با طی کردن تکاملم شخصیتم قوی میشه اما تکامل نه به این معنا که صبر کنم بلکه تکامل به این معنا که قدم های کوچک پیوسته رو بردارم مطمئنا همانطور که روز اول استادم این شرایط رو نداشته با برداشتم قدم های متوالی این شرایط رو برای خودش ساخته من هم میتونم با برداشتن قدم های تکاملی این شرایط و حتی بهتر از اون رو برای خودم ایجاد کنم و شخصیت حلال مسائل داشته باشم
عاشقتونم.