ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 10

1433 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حامد حقيقي گفته:
    مدت عضویت: 2299 روز

    سلام ب استاد عزیزم و همه دوستای گلم

    استاد این فکر میکنم اولین کامنتی هست ک دارم مینویسم توی سایت و خیلی دوست داشتم با شما این سلسله فایلا رو همراه باشم.

    راستش من مدتهاس ک مشکلم رو عمیقا فهمیدم و دارم روی ٢ تاشون کار میکنم. الان دارم روی دوره لیاقت کار میکنم و البته در کنارش دارم روی باور فراوانی هم کار میکنم و فایلای دوره ثروت ١ در مورد فراوانی رو میبینم و بخصوص اون فایل رایگان باور فراوانی ک اول توی آر وی رو نشون میدید رو گوش میکنم.

    چون فهمیدم عمده مشکلم این دو تا موضوعه و البته بحث ایمان و تسلیم الهی.

    من تا همین چند وقت پیش واقعا احساسم بد میشد وقتی میدیدم کسی ب موفقیتی رسیده و من هنوز دارم دست و پا میزنم. البته ک احساس بی ارزشی شدیدی هم میکردم با اینکه واقعا دستاوردهای خوبی دارم ولی خب چون از زاویه اشتباه ب این موضوع نگاه میکردم باعث میشد شدید حسم بد بشه.

    دلیل اصلیش هم ١- مقایسه کردن خودم با اون فرد بود در صورتی ک اصن هیچی در مورد اون فرد در باطن ( افکار و باورهاش ) نمیدونستم.

    و دلیل ٢- باور کمبود بود ک وای خدایا حالا این فرد ب این موفقیت رسیده پس داره کم میشه و دیگه واسه من نیست و تموم میشه چون بقیه دارن زودتر از من بهش دست پیدا میکنن.

    ولی واقعیتش با شروع دوره لیاقت و کار کردن روی باور کمبود، یکم سعی کردم ک ذهن چموشم رو کنترل کنم و مقایسه نکنم یا کمتر مقایسه کنم و البته ک در مورد باور کمبود هم سعی کردم از جنبه دیگه ای ب این موضوع نگاه کنم ک ببین پسر، فلانی ب این خواسته رسیده، پس بدون میشه و خیلی راحته و این باور باعث میشد باور پذیرتر بشه واسم رسیدن ب اون خواسته. بجای اینکه بیام با لنز کمبود و حسادت ب اون فرد و رسیدن ب اون موفقیتش نگاه کنم. با اینکه اصن نمیگم ک الان دیگه خیلی خوب شدم تو این موضوع و بازهم اون حسهای حسادت و باور کمبود خیلی جاها ب شکلهای مختلف خودشو نشون میده و من کمی آگاه تر شدم ب بودن اینها توی وجودم و دارم خودمو بهتر میشناسم تا بتونم بهتر روی خودم کار کنم.

    البته قرآن خیلی بهم کمک کرد در مورد این موضوع و اونم آیه از سوره بقره ک خدا وعده فزونی و رحمت میده و شیطان وعده فحشا و تنگدستی!

    والبته ک تو همین سوره خدا میگه شیطان دشمن آشکار شماس!

    اگه ما شیطان و خدا رو مث ٢ تا انسان تو زندگیه اطرافمون ببینیم، واقعا اگه بفهمیم ی نفر دشمنمون هست و همش دارم کارشکنی میکنه واسه رسیدنمون ب خواسته ها، ب آرامش و نمیذاره زندگی کنیم، چطور باش رفتار میکنیم؟!!

    و برعکس اگه بفهمیم ی نفر تو زندگیمون دوستمون داره، اصن عاشقمونه، همه کار میکنه ک ما فقط لذت ببریم و برسیم ب تموم خواسته هامون، با اون فرد چطور رفتار میکنیم؟

    این دو تا موضوع یعنی عدم مقایسه و باور فراوانی باعث شد توی این چند وقت ک دارم روشون کار میکنم، حسم خیلی بهتر باشه و آروم بگیرم.

    سالم و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 834 روز

    اگه کسی توی اطرافیانم به موفقیت برسه در چند حالت من به هم میریزم و ناراحت می شم :

    اول اینکه : اون آدم با تلاش کم تر از من و شرایط بهتری و آسونتری به نتیجه رسیده باشه

    گاهی فکر میکنم چون تلاش بقیه به اندازه من نبوده باید موفقیتشون هم کمتر باشه ، اگه با تلاش کمتر موفق تر بشن ، میگم چرا برا اون میشه برای من نمیشه

    ( مثلا من خودم رو میبینم دارم رو باورهام کار میکنم خیلی خوب ، به الهاماتم هم عمل میکنم خیلی خوب ، بعد یکی رو میبینم که اصلا تعهدی روی کار کردن رو خودش نداره ، مثلا کنترل ورودی هاش ، توجه به نکات مثبت و… اما موفقیت هاش بیشتره )

    دوم اینکه : موفقیت اون در زمینه ای باشه که من دارم تو اون زمینه تلاش می کنم و من موفق نشدم هنوز ولی اون موفق شده

    سوم اینکه : از من مشورت گرفته باشه و من بهش گفته باشم باید اینطور فکر کنی یا این کار رو بکنی و بعد اون انجام داده باشه و به نتیجه رسیده باشه ، ولی خودم اون کار رو انجام داده باشم و نشده

    یا اینکه مثلا :

    گاهی وقت ها من یه موفقیتی بدست آوردم ، بعد یه نفر تو اون زمینه از من کمک میخواد ، بعد من میام تمام جزء جزء موفقیت هام و افکارم رو و کارهایی رو که کردم رو بهش با جزئیات توضیح میدم

    اون آدم اون کار رو میکنه و موفق تر هم میشه و موفقیت های بیشتری هم جاهای دیگه بدست میاره

    اما بعد فهمیدم خود اون آدم اینطور نیست یعنی از آدم ها استفاده می کنه ولی اگه کسی بهش احتیاج داشته باشه کمک نمیکنه .

    بعد اینجا هم تو ذهنم میاد که این آدم چون رفتارش درست نیست پس موفق نباید بشه ، چرا موفق شده

    چهارم اینکه : بدونم من رو باهاش مقایسه می کنن و مستقیم و غیر مستقیم تیکه می ندازن بهم یا دیگه به من توجه نمی کنن . مثلا در مورد این بهم بگن این همه درس خوندی ، این همه برای اهدافت کارهای مختلف کردی چی شد هیچی .فلانی با تلاش کمتر و کار آسونتر نتیجه گرفته اونوقت تو هیچی . یه عمره داری تلاش می کنی هنوز هیچ کاری تو زندگیت نکردی تو این سن و سالت ( به صورت مستقیم و غیر مستقیم )

    کلا اگر هم من موفق شده باشم ولی یکی موفقیت بیشتری از من بدست آورده باشه ، احساس می کنم دیگه من و نتیجه ام ارزشی نداریم و از خودم ناامید می شم . فکر می کنم چون اون موفق تر شده ، کارش بزرگ تر و ارزشمند تر بوده پس حتما خودش هم ارزشمند تره از من

    پنجم اینکه : اگه از کسی خوشم نیاد به هر دلیلی دوستم ندارم موفقیتش رو ببینم ، البته ناراحتی و بدبختیش رو هم اصلا دوست ندارم ببینم ، هیچ آدمی رو دوست ندارم ناراحتی و بدبختیش رو ببینم ، اما اگه ناراحتم کرده باشه و باهام بدرفتاری و بی احترامی کرده باشه ، و بعد موفق بشه من خوشحال نمی شم . چون دوست ندارم کسی بهش توجه کنه یا ازش تعریف کنه . چون می گم این آدم خوبی نیست پس نباید موفق هم بشه .

    استاد اگر من درباره مسیری که کسی به موفقیت رسیده چیزی ندونم چطور باید ازش درس بگیرم ؟

    توی اطرافیانمونه ولی فقط میدونم چه نتایجی گرفته . راجع به چطوریش اصلا چیزی نمی دونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    استاد عزیزم دوره بینظیر و جدید شما ک ی اشاره ای بهش کردید دقیقا مطابق با منه

    چون من الان دارم رو دوره عزت نفس کار میکنم

    دارم به احساسات و درونم رجوع میکنم

    دارم خودم رو کشف میکنم

    ی چیزهایی هست ک خیلی توش ضعیفم

    یچیزایی هم هست ک نسبتا توش بهتر از بقیه هستم

    ولی درکل خود شناسی و عزت نفس اون موردیه ک اگه لازم باشه 100ها میلیون بابتش هزینه کنم این کار رو انجام میدم

    من تا اخر عمرم خودم رو مطالعه میکنم

    و تلاش میکنم برای بهبود خودم

    قوی بودن و خدایی شدن چیزیه ک هرچقدر بیشتر بهش برسی بازم کمه

    هرچقدر درونتو مطالعه میکنی میفهمی ک چه دنیای نامحدودی اونجا هست

    و هرچقدر پیش میری بیشتر حتی میفهمی ک تاآخر عمر کار کردن روی خودت کم هم هست

    عاشقانه منتظر دوره بینظیر و جدید هستم

    عاشقتم بهترین استاد دنیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    هادی و مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    سلام به استاد عزیز و با علم و دانشم

    و خانم شایسته عزیز

    قبل از جواب دادن به سوال اول بگم که من قبل از آشنا شدن با قانون جذب و مسائل خودشناسی

    همیشه به خودم میبالیدم که آدم حسودی نیستم

    و به کسی حسادت نمیکنم

    ولی بعد از آشنای با قانون فهمیدم که چقدر احساس حسادت دارم

    حسادت از نوع ناامیدی و اینکه شاید من نتونم به اون موفقیت برسم و اینکه شاید خیلی زمان ببره که من به اون موفقیت برسم

    ولی خدارو شکر الان خیلی بهتر شدم و در کل سعی میکنم به نکات مثبت اون اتفاق نگاه کنم

    پس جواب سوال اول برای من احساس حسادت و ناامیدی هست

    جواب سوال دوم

    چه درسی میتوانم از این اتفاق بگیرم

    من هم باید احساس شور وشعف در خودم ایجاد کنم که وقتی اون رسیده من هم میتونم

    بیشتر وقتها هم به خودم میگم اون که از قانون خبر نداره و رسیده پس من خیلی بهتر و سریعتر میتونم برسم

    و کار دیگه که میکنم اینکه مثلا یکی از پسر عموهام یک ماشین شاسی بلندی که یکی از خواستهای درین برد من هست رو خرید من چند باری رفتم و سوارش شدم و تجسم میکردم که برای خودم هست و کلی لذت میبرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    علی شهبازخانی گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام مجدد خدمت استاد بزرگم و دوستان عزیز ،

    استاد ممنون بابت این فایل بی نظیر و آگاهی هایی که بهمون هدیه دادید از راه دور میبوسمتون ،

    استاد راستش اگه این سوالات رو قبل از دوره ی احساس لیاقت و ارزشمندی میخواستم پاسخ بدم خیلی برام راحت بود چون به مقایسه گر بودم و خیلی با افراد بیشتر در ارتباط بودم ،اما به لطف دوره ی 12 قدم ،قانون سلامتی و روانشناسی ثروت و دوره احساس لیاقت که با همسرم با اکانت های مختلف تهیه کردیم و شخصیتمون رو تو تمام جنبه ها سعی کردیم بهبود بدیم به لطف خدا به نتایجی رسیدیم که فکر میکنم الان اگه اطرافیانمون تو سایت باشند حتما حتما من و همسرم رو مثال میزنند و یقین دارم که همه ی اونها جلوی اسم ما مینوسند که از زمانی که شاگرد استاد عباس منش شدند تبدیل به انسان های دیگه ای شدن و هیچ ربطی به گذشته ندارند،

    استاد خداروشاهد میگیرم که به قدری من و سودا تو آرامش و احساس خوب و در صلح بودن با خودمون هستیم که واقعا به قول خودتون آسون شدیم برای آسونی ها و به لطف قانون سلامتی یه شاه پسرم تو راه داریم که فروردین به دنیا میاد و نمیدونم چجوری باید ازتون تشکر کنم و احساسمون قابل وصف نیست

    فقط میتونم ممنون باشم ازتون که زندگیمون با لطف خدا و هدایتش به مسیر شما گلستان شده و بی نهایت سپاسگزارتون هستم ،

    واقعا انقدر مشغول رشد خودمون بودیم وزمان زیادی داخل سایت هستیم که جز شما استاد عزیزم و خانم شایسته کسی نبوده که شاهد موفقیت هاشون باشیم و همیشه شما الهام بخش ما برای رشد و پیشرفت و تغییر بودید،

    البته از امروز که تصمیم گرفتم تو قسمت کامنت گذاشتن و مطالعه کامنت دوستان مشارکت کنم قطعا شگفت زده میشم از دیدن موفقیت افراد زیادی مثل خودم تو سایت ،

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    بنام الله مهربان

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان

    و سلام ب تمام بچه های سایت

    سپاسگزارم از خداوند برای وجودم و حضور ارزشمندم در این سایت الهی

    استاد یکی از ویژگی های بسیار عالی شما اینک

    سوالات فوق العاده از خودتون میپرسین

    سوالات کاربردی و موثر و این خیلی خوبه

    با پرسیدن سوالات خوب واقعا ب جواب های خوبی خواهیم رسید اصلا یکی از بهترین روش های شناسایی ترمز های ذهنی و باورهای محدود کننده پرسیدن ی سری سوالات هست در زمینه ای ک دوست داریم پیشرفت کنیم و نتایخ دلخواهمون بدست بیارم

    شما همیشه بهمون گفتین سوالات خوب بپرسین از خودتون و اگ ما بتونیم این کار رو انجام بدیم و تمام جواب هایی ک ب ذهنمون میرسه رو بنویسم اونوقت علت اینک چرا ما هنوز نتونستیم با وجود تلاش فراوان ب خواسته هامون برسیم برامون واضح میشه

    اینک ب قول شما فقط گاز بدیم و حواسمون ب پای دیگ مون ک روی ترمزه نیست و فقط تقلا کنیم و نتیجه دلخواهمون حاصل نشه در نهایت

    از ادامه مسیر دلسرد میشیم

    پس بهتره بیایم ب شیوه درست و کاربردی روی باورهامون کار کنیم و یکی از شیوه های موثر و کلیدی پرسیدن همین سوالات خوبه

    مدتیه ک از این روش بیشتر استفاده میکنم و خیلی بهتر دارم عواملی ک مانع ورود خواسته ام ب زندگیم شده رو شناسایی میکنم و این همزمانی برام خیلی لذت بخشه و باعث میشه بهتر تمریناتم رو انجام بدم و از شما الگو برداری کنم

    سوالاتی ک شما میپرسین نشون دهنده ی اینک چقدر شما خوب و دقیق موضوع رو بررسی میکنین و سر سری ازش رد نمیشین و ب قول خودتون نمیاین اشغالارو زیر مبل پنهون کنین با خودتون صادق هستین و ب خودتون سخت نمیگیرین یکی از دلایلی ک مانع میشه از خودمون سوال پرسیم اینک نمیخوایم بپذیریم ک ضعف داریم بخاطر کمالگرایی بخاطر خودسرزنشی و هزاران عامل دیگ ک برمیگرده ب عدم احساس لیاقت ب اینک همیشه زیر نقاب خودمون رو پنهون میکنیم بخاطر اینک اعتماد ب نفسمون بسیار پایینه و میترسیم از کشف خودمون بررسی ضعف هامون و….

    بنظر من اول باید روی احساس لیاقت خودمون کار کنیم

    بیایم خودمون رو بپذیریم و همینجوری ک هستیم خودمون رو دوست داشته باشیم بعد میتونیم روی باورهامون کار کنیم روی نقاط ضعف مون

    و باورهای محدود کننده ی ذهنمون اونوقت راحت میایم از خودمون سوال میپرسیم بدون سرزنش کردن بدون احساس ضعف و ناتوانی و نتیجه قطعا رضایتخش خواهد بود

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم حضور شما در زندگی من یکی از خواسته هام بود و این بزرگترین دستاورد من هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    با دورود به استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته که واقعاً زحمت میکشند برای درست کردن این فایلها ی عالی .من قبل آشنای با قوانین جهان وقوانینی که خداوند در جهان گذاشته که ما خودمون خالق زندگی خودمون هستیم .بعضی از افرادکهکمی پیشرفت میکردن در زندگی خودشون از درون من کمی احساسم بد می شد البته اونم لحظه ای میشد بعد از چند ساعت برایم عادی میشد ولی باز هم این خودش هم یک ایراد است ومن باید تلاش کنم تادیکه تکرار نکنم و بالیده گرفتن از افراد منم پیشرفت بکنم .

    درضمن این چند نفری که کمی پیشرفت دارن اصلا به این قوانین باور ندارن و فقط میگن با تلاش فیزیکی میتوان به موفقیت رسید وهر چه بپرسم فقط تلاش جسمی رومثال میزنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    حسین زارع گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    سلام ارادت به استاد و تمامی دوستان

    اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟

    امروز خیلی رشد مثبت تر و دید و نگرش بهتری پیدا کردم با آموزشها

    ولی فکر میکنم مثل پاشنه آشیل هست یا به قول شما استاد بستگی به فرد موفقیت کسب کرده داره

    اگر نزدیکان باشه حسادت و خشم و غم گین تر میشم و احساس ضعف بهم دست میده

    اگر غریبه ها باشه حسرت میخورم

    تایید میکنم و تحسین میکنم خیلی از خصوصیات مثبت یا از موفقیت بعضی آدمها شگفت زده میشم

    بعضی مواقع میفهمم که احساس میکنم این موفقیت ثروت جایگاه مال اونه بخاطر این خصوصیات یا جایگاه اجتماعی خانوادگی روابطی سنی و نجواهای شیطانی دیگه

    اون موفقیت رو غیر قابل دست یافتی برای خودم میدونم و میگم این خیلی بزرگه دیگه به سن من قد نمیده(حالا من چند سالمه 35سال)

    آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!

    خیلی مثبت تر شدم

    ولی نسبتا نه

    آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!

    خیلی رشد مثبت تری داشتم

    ولی نسبتا در بیشتر مواقع نه غم گین نا امید مقایسه گر و احساس ضعف

    یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟

    بله

    مثلا موفقیت همکارم فامیل همسایه نزدیک به شش ماهی من رو بدون درآمد کرد مأیوس و نا امید در حدی که

    شاید باورش برای بعضی ها سخت باشه

    قصد تغییر شغلم رو داشتم

    و میخواستم از شهر و ایران مهاجرت کنم

    (فرار کنم)

    بخاطر وجود این آدمها در اطرفم

    تا این حد روم تاثیر گذاشت

    بابت بقیه فایل جدا گانه توی کامنت دیگه توضیح میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    گزینگ عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 647 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزتر از جانم

    بسیار ممنونم به خاطر این فایل فوق العادتون دمتون گرم اساد عزیز

    واقعا این فایل ارزش میلیاردها میلیارد پول راداره فایلهای دانلودی شما به نظر من هیچ فرقی با محصولاتتون نداره دمتون گرم استاد گرامی

    من میخوام در جواب این سوال که اگر یکی از نزدیکانم به موفقیتی برسند احساس من چگونه خواهد بود

    من باید بگم واقعا احساس خوبی خواهم داشت خدا شکر حس حسادت در من خیلیییی ضعیف شده قبلا این گونه نبودم ولی از زمانی که قانونو شناختم خیلی فرق کردم هم از نظر احساسی هم از نطر کنترل ذهن

    احساس میکنم خیلی خوشحال میشوم و اورا تحسین خواهم کرد چون میدانم که قانون بدون تغییر خداوند اتفاقات خوبی را برای من هم رقم میزند

    این درک من از این سوال بود ممنونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سید حسین حسینی صالح گفته:
    مدت عضویت: 1401 روز

    به نام رب وهاب من

    سلام

    سلاام

    سلاااام

    سلام به استاد اساتید

    سلام به مریم شایسته

    سلام به دوستان هم مدار

    استاد واقعا و از صمیم قلبم ازت سپاسگزارم که یک دوره ارزشمند و رایگان برای من قرار دادی.

    خدا خیرت بده سخاوتمند

    در جواب سوال اول:

    من حسین قدیم برای اون فرد که هرکسی میتونه باشه چه دوست چه نزدیک قوم و خویش و…

    آرزوی موفقیت بیشتر میکردم ولی در درون شروع به مقایسه میکردم و خودم رو سرزنش میکردم که تو باید موفق تر میشدی و خاک برسرت که الان اینجایی به همین دلیل من اصلا موفقیتهام رو نمیدیدم شایدم احساس حسادت همین باشه نمیدونم.

    الان بعد از شروع به تغییر ذهنیتم که از استادم یاد گرفتم که همه ی آدمها خوبن مگر؟

    خب مگر نداره همه خوبن دیگه

    برا اون فرد خوب از صمیم قلبم خوشحال میشم و آرزوی موفقیت بیشتر میکنم چون که هرکسی بیشتر موفق بشه راه رو برای من هموارتر میکنه تا من سریعتر بعد از تغییر باورهام از اون موفقیتها استفاده کنم و بگم اگر اون تونسته پس منم میتونم و تحسینش میکنم.

    از وقتی دارم سعی میکنم که روی این باورم کار کنم دیگه اون مقایسه رفته و من دارم موفقیتهایی که من بدست آوردم رو میبینم و خداوند همینجور داره موفقیتهای بیشتر و بیشتر بمن میده و از همه مهمتر حالم خوبه

    نقطه تغییر این باورم هم از اونجایی شروع شد که شب یلدا خونه آقا رضای بهادری زاده عزیز و خانواده نازنین شون بودیم و ایشون فال گرفتن و برای من توی اولین جمله معنی فال اومد و خوند که سرت رو از زندگی دیگران بکش بیرون.

    خداوند با یه شدت محکم با من حرف زد.

    انقدر حرفش سنگین و واضح بود که من مدتها، چندین روز ذهنم درگیر بود تا بفهمم یعنی چی؟

    بعد از اون قضیه دیگه مقایسه نکردم و از موفقیتهای دیگران بیشتر لذت بردم.

    چون هر نکته ای رو برای خودم و خودخواهانه نگاه میکنم که این حرف و نکته برای من چی میگه که بتونه باورهام رو بهبود ببخشه.

    خداروشکر آرامش بسیار زیادی دارم

    از این آرامش یه موفقیت دیگه ای بدست آوردم که براتون میگم

    اوایل که مهاجرت کردیم به تهران من از یه مرد بزرگواری که از آشنایانمون بود مهندس بهزاد کافی (اسفند ماه نود و نه) برای رهن اولیه خونه مبلغ ده میلیون تومان قرض گرفتم که مثلا بعد از چند ماه پرداخت کنم،

    که تا دو روز پیش پرداخت نشد. ههه

    اما گاهی اوقات ایشون زنگ میزد و طلب میکرد و من از هر ده بار یک بار جواب میدادم و میپیچوندم خب نداشتم که بدم و خداروهم نداشتم.

    حدود بیست روزه که به جد دنبال اینم که تمام بدهی هایم رو به آدمخا تسویه کنم و از آقا رضا عطار روشن یاد گرفتم که از خدا بخوام که اون تسویه کنه.

    هرروز توی تمرین فانوس دریایی ام مینویسم که بدهی های من را تسویه کن رب وهاب من و با احساس عالی به ادامه کارهام میپردازم.

    سه روز پیش همین مهندس کافی عزیز زنگ زد به گوشی من بعد از شش ماه که تماس نداشتیم که حسین جان مهمون میخواید من دارم میام تهران.

    گوشی که زنگ خورد من با اعتماد به خدا و محکم بدون درنگ جواب دادم و با احساس عالی به مهندس سلام و حال و احول کردم چون مطمئن بودم خدا قراره تمام بدهی های من رو صاف کنه، نمیدونم از کجا و چطوری و فقط مطمئن بودم که اونه که پرداخت میکنه بمنچه از کجا.

    با خوشحالی ازشون استقبال کردم و منتظر حضورشون توی خونمون شدم و به همسرم گفتم یه مهمون عزیز داریم.

    مهندس اومدن رفتم استقبالشون رفتار و کاری و احساسی که برای همه ی آدمهایی که اومدن تهران خونمون انجام میدادم رو انجام دادم بدون ذره ای کاستی.

    کلی گفتیم و خندیدیم و حرف زدیم تا آخرهای شب

    و

    شاید باورتون نشه

    وقتی که گفتم مهندس شما آخرین نفری از مشهدیا بودید که ازش قرض گرفتم، گفت کدوم قرض و اون پول رو به حساب خونه نوییتون به شما هدیه دادم و نوش جونتون.

    بازهم خدا

    آره بازهم قانون خدا جواب داد

    و بدهی من بواسطه اعتمادم به رب وهاب من پرداخت شد

    و من شکه و مات و مبهوت موندم

    زبانم قاصر از هرگونه حرفی بود و حتی از شکرگزاری

    چگونه شکرت کنم پروردگارم.

    چگونه

    چگونه؟

    آره یکی از بزرگترین هدیه ریالی که دریافت کردم هم این بود. آخه کی میاد ده میلیون تومان رو هدیه بده، فقط یه آدمی بزرگ که از سمت خدا اومده.

    خداوند کریم پرداخت کرد

    من هر روز دارم بدهی پرداخت میکنم تا صفر بشه و پولش از کجا میاد نمیدونم، چطور میاد نمیدونم. اصلا بمنچه که از کجا میاد، خودش گفته اعتماد کن من هستم.

    منم دارم سعی میکنم اعتماد کنم.

    استاد بزرگوارم سپاسگزارتم بابت اینکه این اعتماد رو نه تنها گفتی بارها و بارها که در عمل هم بمن آموختی. خدا خیرت بده.

    دیدن موفقیت های دیگران و تحسین آدمها و همین مهندس کافی عزیز، یکی از عاملهای این نتیجه شگفت انگیز بود برای من.

    مابقی تمرین هام رو هم در گوشیم ثبت میکنم.

    شاد

    پاینده

    و سازنده باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما سید حسین حسینی صالح عزیز

      چقدر کامنتت آدمو به فکر میبره.

      چقدر این اتفاق که منم شاهد ماجرا و حرف مهندس بودم شگفت انگیزترین بود.

      واقعا باید بارها و بارها درباره اش حرف زد، درباره اش نوشت و درستی قانون رو بیشتر باور کرد.

      اینکه خدا خودش گفته تو یک قدم سمت من بیا(بنطرم سمت خدا یعنی احساس خوب، یعنی در حهت هماهنگ شدن با خدا، یعنی سمتی که جریان هدایت میبردت، سمتی که نه ترسی هست و نه غمی فقط وا دادی تا ببردت،…)

      عجب پاداشی داد خدا…

      تمام تلاش ها و نتیجه هات یکطرف همبن اتفاق به ظاهر ساده یکطرف.

      خدا چطوری همچین آدمی رو سر راه ما قرار داد.

      واقعا چقدر میشه شکرگزار این اتفاق بود.

      چقدر بزرگی کرد…

      چقدر باورنکردنی بود و منم شوک شدم، ما کل شاباش ها و هدیه های عروسی مون، نصف این مبلع هم نبود، واقعا کجا چنین هدیه ایی دریافت میشه کرد، نداشتیم تا حالا، حـــالا داریم و تازه شروع هدیه ها ارزشمندتر و اتفاقات شگفت انگیز تره، من منتظر بزرگتر از اینام، بازم میخوام اینجوزی خدا اسان مون کنه برای آسانی ها…

      خدایا فقیریم به هر خیری که از تو به ما برسه، فقیرتیم خدا

      سپاسگزارم که اینجا ردپاتو دیدم

      سپاسگزارم که هستی.

      سپاسگزارم که اینقدر قشنگ نتیجه اعتمادت به خدا رو برامون نوشتی و باورهامون رو قوی تر کردی.

      واقعا عزیزدلم تحسینت میکنم که هربار منو شگفت زده میکنی و من چه خوشبختی هستم.

      خداروشکر که هر روز بهتر و قوی تر از دیروز در کتار هم پیش میریم.

      امیدوارم بازم از وجودت و کارها و تمرین هات ثبت کنی تا ببشتر باورهای همه ما قوی بشه.

      امیدوارم اینقدر تمرین ونتیجه داشته باشی که در جایگاهی باشی که لایقش هستی، به وجودت افتخار میکنم.

      سپاسگزارم یرای تمام بودن هات.

      موفقیت هاتو تحسین میکنم.

      اینکه شغلی داری که مال خودته و خودت خلقش کردی تحسینت میکنم.

      اینکه درآمدت 50یزابر شده و دیگه حسابت صفر نیست، با وجود خریدهات واقعا تحسینت میکنم.

      دلم میخواد بازم برات بنویسم، چون اینجا بهترین جای دنیای منه و حرف ها و کلمات رنگ و بوی بهبود میده،بوی عشق میده….

      (تو این هوای مطبوع با این بخاری برقی چرخشی جدیدمون خواب لذت بخشه)

      بزات از صمیم قلبم از الله یکتا بهبودهای دائمی رو خواهانم.

      ارادتمندت فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: