ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 33
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-02 01:26:012024-02-14 06:06:52ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم سپاسگذارم برای این همه آگاهی که در اختیارمون میگذارید️
من وقتی یک فردی از خانوادم به موفقیت بزرگی میرسه به اندازه ای خوشحال میشم که واقعا انگار برای خودم اتفاق افتاده، و انگیزه میگیرم و من رو به حرکت میندازه مخصوصا اگر اون موفقیت چیزی باشه که خواسته منم بوده باشه مثل مهاجرت اصلا مهاجرتم که تبدیل شد به اقدام عملی دلیلش مهاجرت یکی از اعضای خانوادم بود، خیلی هیجان گرفتم خیلی امیدوار شدم وقتی عکسهاش رو میدیم میگفتم منم میخوام منم میرم. در مورد دوستام هم همینطور و خیلی زیاد الهام میگیرم، خیلی امیدوار میشم و اگر به من نزدیک باشن باهاشون حرف میزنم، میپرسم که چطور به اون موفقیت رسیدن، خیلی تحسینشون میکنم.مخصوصا اگر اون شخص از نظر من یا دیگران کمی بی استعداد هم باشه یا یه نقطه ضعفی داشته باشه که از نظر من عامل اون موفقیت بوده باشه بیشتر باور میکنم که اگر این تونست منم صد درصد میتونم و این بارها پیش اومده و به من انگیزه داده که بخوام توی اون زمینه موفق باشم، واقعا هیچ وقت فکر نکردم شانسی بوده چون اصلا اعتقاد ندارم به شانس ولی دنبال اینم ببینم چطور موفق شده، قبلا که قانون رو نمیدونستم دنبال عوامل بیرونی بودم که باعث موفقیت اون شخص شده، الان که دیگه قانون رو یاد گرفتم میفهمم که این شخص حتما یه سری باورهای خوب داشته، و در کل به شدت دیدن افراد موفق چه خانواده، دوست یا حتی غریبه به من خیلی انگیزه میده، حتی عاشق دیدن زندگی نامه افراد موفق هستم ،بعضی از خواسته ها اینجوری در من شکل گرفته که منم میخوام، خیلی احساس خوبی میگیرم از موفقیت افراد دیگه.
گاهی هم شده حسادت کردم در مورد موفقیت دیگران ولی توی سن کمتر الان اصلا حتی همکارام یا غریبه باشن. فقط شاید گاهی به دلایل باورهای اشتباه مثلا فکر کردم بخاطر یه سری عوامل بیرونی بوده، ولی پیگیرم و سعی میکنم اگر یه مسئله مورد علاقه ام بوده باور اشتباه رو پیدا کردم و درستش کردم.
دوستایی که داشتم و دارم و احساس کنم توی زمینه ای از من بهترن که خواسته منم هست مثل تغییر باورهام یا یه موفقیت مالی باشه ازشون سوال میپرسم بدون اینکه حسادت کنم گوش میکنم به حرفهاشون، الهام میگیرم، قانون رو توش پیدا میکنم.
یه دوستی داشتم که خیلی از نظر همه خنگ بود، دست و پا چلفتی بود، حتی یه کار ساده رو نمیتونست انجام بده، مثلا یه موبایل میخرید هول میشد، استرس میگرفت که چطور ستاپ کنم انگار بمب تو دستش بود اینقدر از همه کمک میخواست یا یه کامپیوتر جدید یا حتی باز کردن یه قفل باشه هیچی رو این خوب انجام نمیداد ولی همون دوستم خیلی خوش خیال بود، اصلا اینها باعث نمیشد خودش رو ببازه و حتی تلاشم نمیکرد خوب بشه، بعد که بزرگتر شدیم به شغل و توانایی شغلیش خیلی اعتماد داشت و بسیار موفقیت شغلی بدست آورد و درآمد بسیار خوبی داشت و داره و همین دوستم یک الگوی خوبی هست برای من که به من خیلی انگیزه میده برای موفق شدن و باور دارم که مهم نیست چقدر خنگه از نظر دیگران بلکه این دوستم بسیار باورهای خوبی، وقتی باهاش حرف میزنم خیلی امید هست توی حرفهاش وهمیشه میگه درست میشه، خدا بزرگه و موضوع صحبتمون همیشه اینکه که چقدر امسال مشتری داشته چقدر پول ساخته و برعکس خیلی از دوستها که فقط در مورد چیزهای الکی و بی اساس ساعتها وقت میزارن ما فقط در مورد چیزهای خوب حرف میزنیم و فهمیدم که این دوستم به این دلایل هست که اینقدر خوب از نظر مالی موفق شده و بسیار بسیار امیدوار میشم از اینکه هر آدمی میتونه موفق بشه.
و سعی میکنم از هر آدم موفقی که میشناسم درس یاد بگیرم و این خیلی به من کمک کرده که بتونم باور کنم میشه، همه چیز راحت اتفاق میفته و همین نتیجه رو دارم میگیرم از افکارم و زندگیم راحت داره عالی پیش میره بدون اینکه سختی بکشم و خداوند رو سپاسگذارم، ممنونم ازتون استاد عزیزم برای این همه باورهای قدرتمند کننده برای این سؤالهای خوبی که میپرسید و باعث میشه فکر کنیم چون خودمونم خیلی وقتها یادمون میره چجوری هستیم یا اصلا نمیدونیم افکارمون چجوریه.
همیشه شاد و سلامت باشید️
به نام خدا
سلام استاد سلام دوستان
سلام گرم بر همه گرمی آفتاب
دوستان گلم من از موفقیت دیگران بسیار خشمگین میشم حسادت میکنم از درون بهم میریزم چرا من ن
عصبی میشم در کل ناراحت میشم
موفقیت نزدیکان ماشین دارند راحتن باهمند به هم کمک میکنند
خونه پول طلا جواهر
تریلر اسکانیا
عباس خونه زمین خرید طلا زیاد داره
رضا ماشین تریلی ماشین سنگین داره شریکی پدر داره حامی داره چنتا حامی داره به هم کمک میکنند
مجتبی دوتا اسکانیا داره شریکی با برادر زنش
پسرهای دایم ماشین دارند هر کدومشون پژو پارس
در مورد موفقیت عباس بدم میاد ازش حسادت میکنم از من کوچیکتر هم هست احساس خشم دارم ازش
در مورد رضا اون هم از من سنش پاینه ولی از من موفق است حسادت میکنم ازش احساس نفرت دارم تو مغزم درگیر ام همش همیشه با این فرد درگیرم تو مغزم دعوا دارم ب فکر انتقام هستم از این آدم خیلی اذیتم کرده
مجتبی احساس خوب ندارم به این فرد حس حسادت دارم
ببینم از چه زاویه ای نگاه کردن به موفقیت رسیدن به مثبتشان نگاه کنم از دید مثبت نگاه کنم ب این افراد برم بپرسم از این افراد اولگو بگیرم که چیکار کردن به موفقیت رسیدن
در راستای هدفشان چه هدفی داشتن چیکار کردن
چه ذهنیتی داشتن
من دارم رو باورها م کار میکنم این همه حسادتی
که در من هست این همه خشم ناراحتی که در من هست اینها رو درست کنم در خودم حتماً این نقصها رو ندارن حسود نیستن
من این حسادت خیلی من رو رنجورند من این نقص حسادت در من هست از درون من رو ازار داده نگذاشته ب خواستم برسم درس اینکه من سرمو بندازم پایین وتو کار دیگران نباشم من هم به خواسته میرسم همین
به نام الله یکتا
من سارا اردوان متعهد میشم به انجام تمرینات ذهنیت قدرتمند کننده تا عادت بشه در جریان زندگیم و هر بار بهتر و بهتر انجامش میدم.
لیست افراد، موفقیت هاشون+احساس من+«زاویه نگاه مثبت،الهام بخش،خودباوری،ایده»+درس هایی که باعث موفقیت شون شده
1.مژگان:
ازدواج موفق با فرد ثروتمند و فرشته مهربونش،بسیار خوشحالم و آرزوی خوشبختی فراوان،دختر بسیار مهربان و در تایم مناسب جور شد خودبه خود خودش گف جوور شد،راحت بگیرم و تمرکزم روی خودم باشم همه چی در تایم خودش به راحتی در جریان
سلام
ممنون بابت شروع این خودشناسی و تعامل متقابلی که از پی این دوره ایجاد کردید.
پاسخ اولین سوال:
در حال حاضر زمانی که پیشرفت مالی نزدیکان یا دوستانم را میبینم، در ابتدا برای مدتی که الان کوتاه تر شده شرایط، امکانات و نتایج این افراد را با خودم مقایسه میکنم. در گذشته ممکن بود هفته ها بعد از با خبر شدن از موفقیت های مالی دیگران دچار احساس بد بشوم که از عدم توانایی من برای پیشرفت و احساس عقب ماندگی برای رو به جلو حرکت کردن نشأت میگرفت. با این حال بعد از آشنا شدن با مفهوم حسادت و مقایسه گری و نتایج تخریبگر این موضوع، تلاش آگاهانه ای برای کم کردن مدت احساس بدم شروع کردم و توانستم تا حدود زیادی توجه به نکات مثبت این افراد را در خودم پرورش بدهم و مدت زمان بسیار کوتاه تری را در حال بد سپری کنم. مثلا توجه کنم به شخصیت بهتری که برای خودش ایجاد کرده یا رفتار مهربان تر و محترمانه تری که با دیگران داره یا آرامش بیشتری که از خودش نشون میده و تحسینش کنم.
به این باور رسیده ام که با تلاش بیشتر روی خودم میتوانم به حدی برسم که لحظه اول به صورت اتوماتیک با دیدن موفقیت مالی دیگران درونم احساس خوب ایجاد شود.
لیست موفقیت های نزدیکانم:
-موفقیت کاری و پیشرفت مالی یکی از دوستانم که در حوزه ساخت و ساز فعالیت میکنه. احساسی که در لحظه اول پیدا کردم احساس عقب موندن و بی خبری از راه پیشرفت بود.
-پیشرفت مالی بسیار زیاد پسر خاله ام که احساس حسادت شدیدی در من ایجاد کرده بود.
-خونه و ماشین خیلی لوکس خریدن یکی دیگه از دوستانم که در من احساس ناکافی بودن و پایین تر بودن ایجاد کرده بود.
-شروع کسب و کار برادرم که در من احساس درجا زدن و ترس از اینده ایجاد کرده بود.
*
زاویه دید الهام بخش:
در وحله اول بهترین باوری که میتونم روش تلاش کنم این هست که اگر این افراد به این پیشرفت ها دست پیدا کردند پس قطعا من هم میتونم خداوند تمامی انسان ها را یکسان آفریده پس من هم به اندازه ای که خودم رو بهبود ببخشم میتونم به هر آنچه که میخواهم برسم.
زاویه دید بعدی این هست که وقتی من میتونم با این افراد ارتباط برقرار کنم و شخصیت کنونی ام برایشان جای تحسین دارد پس مدارم بالاتر رفته و من هم پله ای به رسیدن به ثروت و نعمت های نامحدود نزدیک تر شده ام.
زاویه دید بعدی
با ثروتمند تر شدن این افراد راه برای من راحت تر میشود، چرا؟
چون میتوانم راحت تر به یک انسان ثروتمند نزدیک خودم دسترسی داشته باشم و از نزدیک رفتار ها و نصیحت هاشون رو لمس کنم و به صورت گسترده تری تجریباتشون رو استفاده کنم.
*
درس ها و الگوهایی که از مسیر این افراد میتونم برداشت کنم:
طی گفت و گوهایی که با این افراد داشتم یک باور مشترک بینشون پیدا کردم، عمیقا باور دارن تمام مسیر خدا کمکشون کرده و اکثرشون به طور کاملا واضحی گفتن خدا هدایتشون کرده و اون حالت فروتنی در مقابل خداوند رو درونشون احساس کردم.
در رفتار هاشون آرامش های ثابتی دیدم زیاد هیجان زده نمیشدن ولی طبق گفته خودشون بیشتر روی شاداب بودن تمرکز داشتن مثلا از یک آشپزی ساده لذت زیادی میبردن یا یه پیاده روی روزانه.
سادگی و آسان بودن زندگیشون رو درک کردم یعنی مسائل رو پیچیده نمیکردن، دیفالت تصمیم گیریشون روی حالت ساده ترین راه بود.
امیدوارم احساس خوب روز به روز بیشتر در زندگیتون پدیدار بشه.
یا حق
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته ی نازنین خداقوت عزیزانم
قبل از هر چیز خدا رو شکر میکنم بابت وجود ارزشمندتون که سبک زندگی من رو متحول کردید استاد من با همین فایلهای رایگانتون کلی نتیجه گرفتم( استرسی بودم حملات پانیک داشتم الان خیلی خیلی آروم شدم ، روابطم با همسر و فرزندانم خیلی بهتر شده ، تاثیر گذارتر شده ام، شجاع تر، عملگراتر، شهودی تر، قبلا خیلی منطقی بودم، شادتر و پر انرژی تر وحتی سالم تر شده ام نسبت به قبل که زود به زود موارد مختلفی بخاطر حساسیت فکری برای جسمم بوجود میومد، پولهای بیشتر نسبت به قبل وارد حساب بانکیم میشه و بهم میرسه) از وقتی فهمیدم همه چی رو باور ما خلق میکنه روی خودم جدی تر کار کردم کتابهاتون رو تهیه کردم فعلا موفق نشدم از دوره هاتون بخرم ولی میدونم باید تکاملم طی بشه تا بتونم اونها رو هم تهیهکنم چون من خودم خانه دارم و اتفاقا چند شب پیش تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خدا جونم دوست دارم فردا استاد عباس منش بیاد یه فایلی روی سایت بذاره که توضیح بده من که میخوام کسب و کاری رو خودم راه بندازم ولی نمی دونم چطور و چگونه و بدونم نقاط ضعفم چیه ، که این فایل جدید شما رو دیدم خدا میدونه شگفت زده شدم بسیار بسیار خوشحال ، و خدا رو شکر کردم
حالا بریم سراغ تمرین این جلسه :
من تنها کسی که جدیدن تو خانواده موفقیت شگفت انگیزی کسب کرده برادر دومم هست داداش رضا که ایشون پلیس راهنمایی و رانندگی هست و درجه اش ستوان بود ولی همیشه بخاطر درست کاری و صداقت و عالی انجام دادن کارهاش و به دور از حاشیه بودن جوایز اجرایی میگرفت تا اینکه تقریبا دو ماه پیش بخاطر همین لیاقتها به عنوان ریاست پاسگاه انتخاب شد و این در حالی بود افراد دیگه ای هم بودن که درجه شون بالاتر از برادر من بود
حالا سوالات تمرین:
1) چه حسی از موفقیت برادرم داشتم؟
خیلی خیلی خوشحال شدم ،خدا رو شکر کردم، تحسینش کردم وکلی بهش افتخار کردم کلا برای همه همینطوری هستم از وقتی با قوانین آشنا شدم
2) از چه زاویه مثبتی به موفقیت ایشون نگاه کردم؟
اینکه ایشون چون کارش درست بود، منش و رفتار درستی داشت ، به دور از حاشیه بود، و همیشه شاکر بود، لیاقتش رو داشت
3) چه درسی از موفقیت ایشون گرفتم؟
اینکه وقتی قدمهات رو با توکل برمیداری و کارت
رو درستو عالی انجام میدی و صداقت داری جهان هستی هم مطابق با الگوریتم خودش و قوانین ثابتش به همون اندازه بهت پاداش میده حتی پاداشهایی که خیلی فراتر از تصور هستن و بیشتر از تعداد قدمهایی که تو برمیداری یعنی تو یک قدم درست و اصولی برمیداری گاهی اوقات چند برابر پاداش میگیری و اینکه نشدنی وجود نداره یعنی میشه که وقتی روی خودت کار کنی و درست کار باشی تو همون جایگاه های پایین تر که هستی میتونی باورهایی بسازی که تو رو هدایت میکنه طوری قدمهات رو برداری و برسی به جایگاه هایی که چندین برابر بالاتر از جایگاه فعلیته خیلی سریع و بدون اینکه سختی بکشی و به قول استاد پدرت دربیاد
سلام
این فایل همزمان شد با جلسه سوم قدم یازدهم که راجع به سوال پرسیدن بود و استقبال کردم از اینکه میتونم سوال بپرسم،سوالای خوب و با جواب دادن به راه حل مسایل زندگیم برسم
وقتی ذهنم رو ول میکنم مدام من رو با بقیه قیاس میکنه ولی یادم میاد و مچشو میگیرم
بعضی مواقع احساس حسادت سراغم میاد بعد یاد این میفتم که هیچ نا عدالتی توی جهان وجود نداره،هر کسی نتایج افکار خودش رو میگیره
دوستم رو میبینم که مهاجرت کرده ذهنم میگه تو بی عرضه ای، اون تونست ولی تو نه، بعد به این فکر میکنم که اونم محدودیت های خودشو داشته و تونسته ذهنشو کنترل کنه و به جایی که میخاد برسه پس منم میتونم،این اتفاقا راهو برای من باز میکنه،باورهای تضعیف کنندم رو پبدا میکنم مینویسم،عبارات تاکیدی که بهم کمک میکنه رو با صدای خودم ضبط میکنم و صبحا به محض بیدار شدن گوش میکنم
وقتی یکی به یه موفقیتی رسیده پس یعنی منم میتونم
همکارم فلان مدل گوشی رو گرفته ولی من نتونستم،احساس حسادت میکنم ،بعدش میگم اولویت من چیزهای دیگه ایه ،من ترجیح میدم خودمو ارتقا بدم ،اول رو ذهنم کار کنم ولی اولویت اون چیز دیگه ایه پس هر کسی کاری که براش مهمه رو انجام میده و اگه اون تونسته منم میتونم اون مدل گوشی رو تهیه کنم
ذهنم مدام نجوا میکنه ولی بیشتر سعی میکنم با پرسیدن سوال و اینکه این اتفاق چه درسی میتونه برای من داشته باشه درسشو بگیرم و راه زسیدن به خواستم رو هموار کنم
به نام خدایی که همیشه هواموداره
سلام به استادان عزیزم وسلام به دوستان عزیزم
استاد سپاسگزارم ازتون بابت این فایل پرازاگاهی
الان بعد ازاین همه مدت ک دارم روی باورهام کارمیکنم و ازتحسین موفقیت های بقیه کلی نتیجه گرفتم فرقی نمیکنه ک چه کسی باشه من فقط تحسینش میکنم دوستم باشه فامیل باشه یاغریبه به هرموفقیتی ک برسه تحسینش میکنم وبراش آرزوی موفقیت های بیشتری رو دارم وتوی دفترم هم مینویسم وتحسینش میکنم وسعی میکنم الگوقرارش بدم ک اگر برای اون ها شده پس واسه منم میشه و اینطوری سعی میکنم واسه ذهنم منطقی کنم و خودم رو سرزنش نمیکنم.
من وقتی میشنوم ک مثلا فلان ادم (به خصوص اینکه ازفامیل و اشنانباشن)مهاجرت کرده کلی سوال میپرسم درموردش ک چیشد چیکار کرد چه مهارتهایی بلده الان تو اون کشورچه کاری انجام میده و کلی سوال میپرسم وتحسینش میکنم ک تونسته مهاجرت کنه.ولی اینکه بخوام مثلا ازدوستم ک مهاجرت کرده ومن قبلا بهش حسادت میورزیدم بپرسم ک چه مسیری رو رفته راستش نمیتونم احساس میکنم الان نگاه ازبالابه پایین داره نسبت بهم و خیلی خودشو میگیره موقع جواب دادن بهم به همین دلیل سعی نمیکنم برم جلو و ازش بپرسم.
دوستم زهرا. درروستازندگی میکردازدواج کرد وبه تهران مهاجرت کرد،وقتی شنیدم ازدواج کرده به تهران اولش جا خوردم که یک دخترروستایی چطور میشه بره تهران زندگی کنه بعد چون شوهرش تهرانی بود ذهنم میگفت بافامیل ازدواج کرده دیگه غریبه نبوده که بیاد اینو بگیره حسادت میورزیدم اونموقع، ولی بعد ازیه مدت کوتاهی گفتم خب اگراین تونسته بره تهران من که تو شهر دارم زندگی میکنم واسه من ک پروسه مهاجرت به تهران باید اسون ترباشه و سعی کردم الگو قرارش بدم .خیلی ادم صاف وساده واهل گردشی بود اصلا استرس هیچ چیزی رو نداشت روابط اجتماعی بالایی داشت توکلش به خداهمیشه زیاد بود تمرکز داشت تو کارش و باخودش درصلح بود وارامش داشت.و درزمان دانشگاهم وقتی نمره بالاتری ازمن میگرفت من احساس ناتوانی و خودکم بینی داشتم و غرورم نمیذاشت ک ازش بپرسم چجوری درس میخونی،الهام بخش این بود واسم ک باتکرار وچندین بار دوره کردن درس ها میشه نمره بالایی گرفت.
درس هایی ک میتونم ازش بگیرم تمرکز،پشتکار،ارام بودن،نترسیدن ازاینده وتوکل همیشگی به خدا.
دخترعمم. خونه خریده ماشین داره کلی طلا داره کلی لباس های متنوع داره سفرهای مجردی باتورزیادمیره ،به خونه داشتن و ماشین داشتنتش حس حسادت نداشتم ولی لباس ها و طلاهاش چرا اوایل حسادت میکردم ولی بعد تحسینش کردم.الهام بخش این بود برام که منم میتونم واسه خودم خونه و ماشین و طلا و کلی لباس های عالی ومتنوع بخرم و لذت ببرم ازهردفعه یک جور تیپ زدن و اینکه میتونم منم باتور سفرهای زیادی برم و ازمجردیم لذت ببرم،درس هایی ک میتونم بگیرم پشتکار داشتن و تمرکز داشتن.
غزاله دوستم. ازدواج کرد بایک پسر نسبتا پولدار ک ماشین شاسی بلند سوزوکی داشت اون موقع،خونه داشت،درزمان نامزدی کلی مسافرت میرفتن داخل ایران و ترکیه،کلی تفریحات عالی داشتن ،اوایل احساسم اینطوری بود ک این عجب دختر خفنیه ک همچین پسری رو تور کرده چقدر سرتره ازبقیه چقدر پولدارن ک همچین پسری رفته خواستگاریش،الهام بخش این بود برام ک اگر این تونسته پس منم میتونم همچین رابطه ای داشته باشم ک طرف ازنظر مالی حتی خیلی بهترازاینهاباشه واینکه دوستم ظاهر و حتی قیافه ی انچنانی نداشت ولی حس لیاقتش بالا بود.
درس هایی ک برام داشت: روابط گذشته هرچی ک بوده نچسبم بهشون و رهاشون کنم،مهم الان خودم وطرف مقابلم هست(حتی به گذشته ی طرفم هم کار نداشته باشم ک باچند نفر دررابطه بوده)احساس لیاقتم رو بالاترببرم.
یکی ازاعضای خانواده م مهاجرت کرده وشغل خوبی داره روزبه روز هم داره وضعشون بهترمیشه من اصلا به این حسادت نمیکنم چون داره تو ی کشور دیگه اززندگیش لذت میبره منم دارم اینجا اززندگیم لذت میبرم(شاید دلیل اینکه حسادت نمیکنم این باشه ک رابطه ی خوبی هیچ وقت بینمون نبوده) والهام بخش این بوده برام که اگر برای این فرد شده که اینقدر راحت مهاجرت کنه پس برای منم میشود،منم میتونم مثل این فرد چندین خونه داشته باشم و شغلم انلاین باشه جوری که باهمسرم دوتایی کارکنیم و اززندگیمون لذت ببریم،این فرد جسارت داشت گاهی اوقات یه کارهایی میکرد ک شاید ازنظر من بی مغزی محض بود ولی واسه خودش رفتن تو دل ناشناخته هابوده و اینکه عزت نفس بالایی داشت و خودش رو لایق بهترین ها میدونست
من این درس رو ازاین فرد گرفتم ک تمرکزم روی خودم باشه و سعی کنم هرروز بهترازدیروز روی خودم کارکنم.
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش عزیزم
من اولین باره که براتون کامنت میذارم چندین ماهه که به واسطه همسرم( آرمان عزیزم) با شما اشنا شدم و در این مدت با کار کردن روی خودم و باور هایی که به کمک شما و اموزه هاتون بدست اوردم تونستم تغییرات و پیشرفت رو در خودم حس کنم خدارو هزاران مرتبه شکر
ممنون و سپاسگزارم که این فایل فوق العاده رو اماده کردید و به رایگان در اختیار ما گذاشتید
وقتی که به انتهای فایل رسیدم با خودم گفتم من که تا بحال به کسی حسادت نکردم (نجوای شیطان ) اما اینو از ته قلبم نگفتم بهتر بگم داشتم از اون حس فرار میکردم و این باورم رو مینداختم زیر مبل
اما میدونم این راه درست مسیر من نیست
پس برمیگردم یکم قبل تر
یکی از دوستانم برای خودش کسب و کاری راه انداخته و در اون زمینه پیشرفت خوبی هم داشته
هربار که تعریف و تمجید دیگران رو ازش میشنوم ناخوداگاه حس حسادت میاد سراغم و خودم رو با اون بنده خدا در قیاس قرار میدم و فکر میکنم من عقب موندم و هیچ کاری انجام ندادم
با اینکه اعتماد به نفس بالایی دارم و همیشه دیگران رو تشویق به بهتر شدن میکنم و وایب خوبی بهشون میدم تا جای امکان چون با این کار حس خوبی میگیرم و با این حال که میدونم منم شایستگی های چشمگیری دارم و برای مستقل شدن خودم تلاش میکنم اما از شنیدن تعریف های دیگران از اون بنده خدا بیذارم
به طوری که انگار در اون لحظه تماما باور هام رو از دست میدم و هیچ شخصیتی از خودم ندارم همیشه مثبت نگر و واقع بینم در بیشتر مواقع
اما در این مورد اینطور عمل نمیکنم
و تصمیم گرفتم که با کمک الله و با کمک اموزه هایی که در اختیار ما قرار میدید بر این باوری که باعث حس خوبی در من نمیشه قلبه کنم
و خدارو شاکرم که بالاخره پذیرفتم و وقتشه که روش کار کنم
استاد عزیزم ممنون و سپاسگزارم ازتون شاد و برقرار باشید
سلام استاد عزیز
ممنونم از خدا که لطفش شامل حالمون شد و به دلتون انداخت که این سلسله آموزش ها رو راه اندازی کنید و ممنونم از شما که زحمت کشیدید و این فایل عالی رو در سایت قرار دادید و امیدوارم اینقدر کامنتها بهتون انرژی بده که هرچه زودتر قسمت دوم رو برامون بزارید و ما تمرینهاشو انجام بدیم،
قسمت اول تمرین
استاد عزیزم
من قبلا این باورهارو داشتم که اگه یکی به موفقیتی تو هر زمینه ای میرسید بهش حسادت میکردم و از موفقیتش ناراحت میشدم
اما وقتی باورهام نسبت به خداوند و وفور و فراوانی ای نا تمام که در این جهان وجود داره تغییر کرد حس و حالم نسبت به موفقیت دیگران هم تغییر کرد و دیگه نه اینکه از موفقیتهاشون ناراحت نمیشم بلکه خدارو بخاطر ذره ذره ی موفقیتشون و ثروت و پست و مقامشون شکر میکنم و تحسینشون میکنم،دقیقا همونکاری که شما سر چهار راه با دیدن ماشینهای لوکس انجام میدادید…
استاد جان من وقتی به دوستام و نزدیکانم نگاه میکنم که موفق شدن خیلی لذت میبرم ولی دوس ندارم اونها و با خودم مقایسه کنم
وقتی به خودم نگاه میکنم که حتی یه ذره هم که شده از دیروزم بهترم خدارو هزاران بار شکر میکنم…
وقتی به موفقیت بچه ها نگاه میکنم میبینم که خب چه کارهایی انجام میده که باعث شده به این موفقیت برسه یا مثلا چه باوری داره چون کارهایی که انجام میده بر اساس باوریه که تبدیل شده به ایمان و یقین و منم دوس دارم به همون یقین و ایمان برسم تا بتونم قدمبردارم و به آرامش، موفقیت و ثروت فراوان برسم
خداروشکر که پول حلال فراوونه
الحمدولله رب العلمین
از خدا میخوام هرلحظه شکر گزار تر از قبل باشم
بنظرم این بهترین دعای دنیاست
پس برای شما و همه ی دوستان عزیزم در سرتاسر دنیا هم از خداوند عزیزم همینو میخوام که لحظه به لحظه شکر گزار تر باشییییید
استاد جان
یه حرف دلی هم فقط با خودتون دارم
من از شما و سایت بینظیرتون چیزهای عالی ای یاد گرفتم،از فایل های پر ارزشِ دانلودی داخل سایت خیلی انرژی گرفتم و هر روز دارم ازشون استفاده میکنم و منتظرم یه کم وضع مالیم بهتر بشه تا تک تک دوره هاتون رو خرید کنم و باورهام تغییرکنه و مسیر موفقیت ادامه داشته باشه تا لحظه ی ترک این دنیا…
سپاس بینهایت از آموزش های نابی که داخل فایلهای دانلودی قرار میدین…
و در مورد صحبتی که آخر ویدئو گفتید هم بدونید با این کاری که شما انجام دادید و انشاالله ادامه دار هم باشه،زندکی خیلی ها مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر قرار میگیره
پس خواهشا این برنامه رو با انرژی ادامه بدین
لطف خدای عزیز شامل حالتون
امیدوارم یک روز هم حضوری باهم صحبت کنیم
به امید دیدار
شاد باشید و شکرگزار
دوست دار شما کاظم
من سلام میکنم به استاد عزیزم و خانم شایسته که کلی زحمت میکشین این فایل های ارزشمند رو دراختیار من و خوانواده بزرگ عباس منش قرار میدن بی نهایت سپاسگزارم . من قبلا که با قوانین آشنا نبودم این احساس حسادت و این حس نسبت به دیگران داشتم و به لطف خدا و الان یک سال نیم هستش که دارم روی باورهایم کار میکنم و از فایل های دانلودی بسیار استفاده کردم حتا به تکرار که الان وقتشه این احساسم داره میگه که باید از دوره های استاد شروع کنم و اگه بخوام بگم الان نه نسبت به هر کسی که به موافقیت میرسد من تحسین میکنم خوشحال میشم چون یاد گرفتم از استاد عزیزم و لطف خداوند که من رو هدایت کرد به سایت استاد یاد گرفتم که موافقیت های دیگران رو تحسین کنم که تاثیریش درزندگی خودم هستش .من یک بار دیگه از استاد و خانم شایسته عزیز تشکر میکنم خدانگهدار