ماجرای این فایل تجربه خانم همسایهمان درباره تلاش او برای تغییر یک فرد دیگر است. او تلاش کرده بود تا فرشته نجات پسر ۱۹ ساله برادر همسرش بشود تا به اصطلاح آینده اش خراب نشود.
لذا وقتی احساس میکند که این پسر برنامهای برای آیندهاش ندارد، با شور و شوق تصمیم میگیرد وارد ماجرا شده و این فرد را هدفمند و سپس موفق نماید. لذا از برادر همسرش می خواهد تا پسرش را از نیویورک به خانه آنها بفرستند تا این پسر بتواند در محیط آرام و امن خانهی او، بدون دغدغه و نگرانی، هم بر هدفی که آنها برایش تعیین کرده بودند متمرکز شود و هم از محیط منفی و تفکرات منفیِ اطرافیانش دور بماند.
اما پس از گذشت دو ماه، متوجه می شود که همه زحماتی که برای آماده ساختن این پسر جوان، چه از لحاظ روحیه و انرژی مثبت و چه به لحاظ کمک های علمی به او، به هدر رفته و در امتحان ورودی قبول نشده است.
و بدتر از همه اینکه متوجه می شود که درست است ظاهرا این پسر از نیویورک به فلوریدا آمده بود و از محیط منفی خانه دور شده بود، اما در طول روز که خانم و آقای همسایه سر کار بودند، کل زمان این پسر، به جای تمرکز بر مطالعه، به صحبت تلفنی با همان افراد و محیط منفی ای میگذشته که قرار بوده از آنها دور بماند.
در نهایت نیز این پسر جوان، طلبکارانه و ناراحت از اینکه آنها وقتش را تلف کردهاند، خانه آنها را به قصد نیویورک ترک می کند.
همسایه ما ناامید و ناراحت بود زیرا نه تنها نتوانسته تغییری در زندگی این جوان ایجاد کند، بلکه در نهایت رابطه آنها نیز به کدورت انجامیده بود.
قطعا خیلی از ما به خاطر عدم درک قوانین زندگی، این تجربه را داشته ایم.
باید قبول کنیم که هرگز نمی توانیم فردی را تغییر دهیم که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست.
ما هیچ قدرتی برای تبدیل یک فرد معتاد به فردی سلامت، نداریم در حالی که خود او آماده نیست.
ما هیچ قدرتی برای تبدیل یک فرد فقیر، به فردی ثروتمند نداریم، حتی اگر تمام ثروت مان را به او تقدیم کنیم.
ما هیچ قدرتی برای تبدیل یک فرد بیمار به فردی سلامت، نداریم وقتی به شدت بر بیماری های مختلفی متمرکز شده است.
ما هیچ قدرتی برای خوشحال کردن فردی که سالهای متمادی، بر نکات منفی هر موضوعی متمرکز شده، نداریم، حتی اگر بهشت را به او نشان دهیم.
باید بپذیریم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر خودش را دارد و تا زمانی که آماده پذیرش این تغییر نشود، هر اقدامی نه تنها بیهوده است، نه تنها ما را ناامید و از مسیر اهداف مان دور می کند، بلکه آن فرد را نیز از موفقیت مدِ نظرِ ما، دورتر می سازد.
بنابراین اگر این قانون را درک کنیم که: مشکلات، تنها تضادهایی هستند برای شناساندن خواسته های واقعی ما و فرصتی برای جهت دادن به اهداف زندگی مان،
و مهم تر از همه، اگر بتوانیم افراد درگیر مشکلات را به عنوان افرادی ببینیم که در مرحله برخورد با تضاد و شناسایی خواسته های واقعی شان هستند، نه تنها به خودمان اجازه می دهیم تا شادتر زندگی کنیم، بلکه به آن افراد نیز اجازه می دهیم تا با برخورد با تضادها و تجربه تضادها، خیلی سریع تر، راهشان را پیدا و به سمت خواسته های شان هدایت بشوند.
این قانون جهان است و باید این مسئله را به عنوان بخشی از مسیر هدایت آن افراد به سمت خواسته های شان، بپذیریم. زیرا همه ی ما به یک اندازه به خداوند، به عنوان منبع رحمت، ثروت و برکت نزدیکیم و به یک اندازه، امکان دریافت حمایت و هدایت او را داریم.
اما باید مراحل آماده شدن برای دریافت این حمایت و هدایت را بگذرانیم…
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD284MB24 دقیقه
- فایل صوتی همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم22MB24 دقیقه
به نام خداوند هدایتگر مهربانم
وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۴٧﴾
و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان به سویشان آید، در میانشان به عدالت و انصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
ظلم یعنی قرار دادن چیزى در غیر جایگاه اختصاصى و مناسب خودش است؛ به کم کردن باشد یا به زیاد کردن، به تغییر زمان باشد یا به تغییر مکان. ظلم به تجاوز از حقّى که به منزله نقطه مرکزى دایره است، گفته مىشود.
معنای ظلم برای من خیلی روشن کننده بود. اینکه من وقتی ب خودم ظلم میکنم که چیزی رو در جایگاه غیر اختصاصی خودش قرار بدم . و اون چیز ارتعاش و فرکانسهای من هست ک ب جای اینکه بر روی خداوند و انرژی منبع تنظیم شده باشه بر فقر و کمبود و نارضایتی و ناراحتی تنظیم بشه و من به این شکل بر خودم ظلم میکنم .
جهان رستورانی هست که تو صرف حضور و ورودت به این جهان به تمام نعمتها و ثروتها و رزق و روزی و برکت دسترسی داری. همه به یک اندازه دسترسی دارند . و تو میتونی با قرار گرفتن در مدار درست میتونی تمام نعمتها و ثروتها رو دریافت کنی .
کمک های ما به دیگران به خود ما کمک میکنه و ظلم و بدی ما به دیگران هم به خود ما ظلم و بدی میکنه . این جهان آیینهی من هست .
اگر من خداوند رو خوب درک کنم میتونم زندگی راحت و شادی رو به صورت طبیعی در زندگی تجربه کنم . زندگی که طبیعی ش این هست که شاد و زیبا باشه و سرشار از آرامش و یکتاپرستی و پر از سعادت و ثروت باشه و غیر از این غیرطبیعی هست .
خدایا کمکم کن تا تو رو خوب درک کنم و بتونم طبیعی زندگی کنم . کمکم کن تا در برابر تو و قوانین تو تسلیم باشم و به تو اجازه بدم ک هدایتم کنی .
اجازه بدم که من رو ببری به سمت همون جاده جنگلی آسفالتی که مسیرش از نعمتها می گذره و به نعمتها ختم میشه .
خدای عزیزم!
من اجازه میدم که هدایت بشم . پس هدایتم کن .
من اجازه میدم که این گفتگو براساس الهامات درونی پیش بره .
عزیزدلم سلام !
خوشحالم و خدا رو شکر می کنم که می تونم با تو در مورد قوانین جهان هستی صحبت کنم .
خوشحالم که ما هم جنس هم هستیم و قرار هست
کنار هم پرواز کنیم .
خدا رو شکر 🙏🌼
…
داستان این فایل من رو یاد داستانی انداخت که تو اخیرا در حال تجربه ش هستی :
برادرزاده ی کوچک ت که بخاطر شرایط حال حاضر مدارس و البته سبک زندگی پدر و مادرش نتونسته هنوز حروف الفبا رو یاد بگیره و تو به این فکر کرده بودی که باهاش کار کنی و بهش کمک کنی چرا که نگران آینده و موفقیت ش بودی و وقتی رو که با تمام وجود دوست داشتی در سایت باشی و به خودت اختصاص بدی رو برای ضحای عزیز گذاشتی گرچه این زمان رو دوست داشتی ، سر و کار داشتن با کودکی که هنوز اتصال ش با خدای درون کاملا تحت تاثیر باورهای اطرافیان قرار نگرفته و بیشتر در لحظه ی حال زندگی می کنه و سریع می تونه چند دقیقه قبل که اشک ش درآمده رو فراموش کنه و از ته دل بخنده برات خواستنی و لذت بخش بود و کلی چیز برای یادگرفتن واسه ت داشت اما گاهی می شد که گمراه می شدی و می خواستی چیزی ، وضعیتی ، شرایطی رو تغییر بدی تا این بچه تربیت بهتری رو تجربه کنه و قانون فراموش ت می شد.
گاهی احساس می کردی یه جای کار ایراد داره و تو قرار هست درست ش کنی…
اما این فایل ، باز تو رو با این حقیقت رو به رو کرد که از لحظه ای که تلاش میکنی تا فرد دیگه ای را تغییر بدی، بیشتر از همیشه از مسیر رشد دور می مونی.
و این تجربه رو کمتر از یک سال پیش خیلی زیاد در مورد تغییر همسر نازنین ت داشتی و احساس های بد و رنج تنش هایی که بین تون ایجاد می شد باعث شد تا تو وقتی برای اولین بار با آموزه های این فایل همراه شدی بیشتر حرف های استاد رو بفهمی و با خودت تصمیم بگیری که سعی کنی «تلاش برای تغییر دیگران» رو کنار بذاری و همه رو دقیقا همون طور که هستن بپذیری و دوست بداری.
این فایل فرصتی شد تا دوباره یادت بیفته اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی، دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگران ه . و اصلا این اولین قدم برای به صلح رسیدن با خودت هست . از لحظه ای که فکر تغییر دیگران در وجودت شروع به رشد می کنه انگار از خود واقعی ت دور میشی و غوغایی در وجودت برپا میشه .
…
عزیزدلم !
با تماشای این فایل
برات دوباره یادآوری شد
که بپذیری خداوند عادل ه و به همه ی انسان ها توانایی خلق زندگی به وسیله باورهاشون رو بخشیده.
که بپذیری که هر فردی الان در جای درستش ه. و این همون جایی هست که نتیجه ی باورهای خودش ه و هیچ کس به جز خودش نمی تونه اون باورها رو تغییر بده .
بپذیری که همه ی افراد به یک اندازه به منبع نعمتها و ثروتها دسترسی دارند و به یک اندازه به نیروی هدایتگر الهی متصل هستند.
همه ی انسانها به یک اندازه به خداوند، به عنوان منبع رحمت، ثروت و برکت نزدیک هستن و به یک اندازه، امکان دریافت حمایت و هدایت اون رو دارن. اما باید مراحل آماده شدن برای دریافت این حمایت و هدایت را پشت سر بگذارند . و بعضی اوقات درد و در به دری و بیچاره گی و غم و هر زجری که تصور می کنی … و تمام تضادها و ناخواسته ها نیاز ه برای بیداری یک انسان و جزو مراحل آماده شدن ش برای دریافت هدایت الهی ه. خودت و مسیری که پشت سر گذاشتی رو به یاد بیار تا بهتر بدونی چطور خلأ ها و نداشته های زندگی ت به تو کمک کرد تا اینی بشی که شدی و در این لحظه باشی و قانون رو بهتر بفهمی.
تو باید اجازه بدی تا با برخورد با تضادها و تجربه ی تضادها، خیلی سریع تر، راهش رو پیدا کنه و به سمت خواسته های خودش هدایت بشه . خواسته هایی که ممکنه با خواسته های تو متفاوت باشه .
باید قبول کنی که هرگز نمی تونی فردی را تغییر بدی که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست.
باید بپذیری که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر خودش رو داره و تا زمانی که آماده ی پذیرش این تغییر نشه، هر اقدامی نه تنها بیهوده است، نه تنها تو را ناامید و از مسیر اهداف ت دور می کنه بلکه آن فرد رو هم از موفقیت دورتر می کنه.
و چه جالب بود که همین امروز در یک ریمیکس از استاد این صحبت ها رو شنیدی که دقیقا با فایلی که تو در حال مطالعه ش بودی هم راستا بود :
«در واقع تو باید بتونی طبق صحبت استاد نیت رو از عملکرد جدا بدونی.
اینکه تو با چه باوری کمک می کنی نتیجه رو ایجاد می کنه نه صرف کمک کردن . و اگر هم دوست داشتی به کسی کمک کنی و کاری رو برای کسی انجام بدی زمانی این کار رو انجام بده که باز خودت رو در رأس قرار بدی ، یعنی برای حس خوب خودت ، یا برای مشاهده کردن و درک بهتر قوانین ، یا لذت بردن و کسب تجربه برای خودت کار یا بخششی انجام بده عزیزم.
پس اگر هم خواستی به کسی کمکی کنی باید این باور رو داشته باشی که با این کمک ظرف خودت رو برای دریافت نعمت های بیشتر و بزرگتر می کنی نه اینکه بخوای برای شخص کمک گیرنده تغییری ایجاد کنی .»
به یاد داشته باش :
کمک های تو به دیگران به اونها کمک نمی کنه ، به تو کمک می کنه
چرا که
تو آفریده شدی تا عهدهدار امور خودت باشی.
پس با طبیعت خودت همراه شو.
برای ساختن زندگی بهتر تمرکز بذار.
برای درک بهتر قوانین وقت و انرژی بذار.
برای ساختن باورهای قدرتمندکنندهتر تلاش کن.
برای بیشتر ماندن در احساس بهتر ذهنت رو رهبری کن.
برای تجربهی شادی بیشتر تلاش کن.
برای طبیعی زندگی کردن تلاش کن .
اگر قوانین الهی رو درک کنی و با اون ها هماهنگ بشی طبیعی زندگی می کنی و خوشبختی و موفقیت و حس خوب رو تجربه می کنی .
در غیر اینصورت رنج ها میان تا به تو بفهمونن که با قوانین هماهنگ نیستی و برخلاف جریان هستی در حال حرکتی .
اما این رنج ها هرکس رو در زمان خودش بیدار می کنه و تو نمی تونی زمان بیداری دیگران رو دستکاری کنی .
بلکه تو برای اینکه به دیگران کمک کنی
با موفق شدن خودت الگویی بشو برای کسانی که دوستشون داری
تو زمانی می تونی ایمان افراد رو به خداوند و قوانین الهی بیشتر کنی که خودت در زندگی ت نتیجه گرفته باشی .
زمانی می تونی راه خوشبختی و موفقیت رو به دیگران نشون بدی که خودت موفق شده باشی .
مثل این می مونه که تو زمانی می تونی راهنمای مسیر قله باشی که خودت اون کوه رو فتح کرده باشی .
پس همین لحظه یک تصمیم مهم با خودت بگیر:
که اجازه بدی دیگران راه خودشون رو پیدا کنن
و اگر دوست داری به دیگران کمک کنی مصداق کسی باش که به خوشبختی و سعادت رسیده .
پس
باور کن که تو بی نهایت به خداوند متصل و نزدیک هستی .
آسوده باش .
تسلیم پرودگار شو .
توکل کن .
ایمان داشته باش .
تا هدایت الهی رو در هر لحظه دریافت کنی . و طبیعی زندگی کنی .
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
به نام خدا
سیزدهمین روز و سیزدهمین منزل از سفر پربرکت
خدا را شکر می کنم برای اینکه یاری م نمود تا این جایی که هستم باشم. 🙏
خدا را شکر می کنم برای درک بهتر و بیشتر قوانین ش.🙏
خدا را شکر می کنم که هر لحظه با ایده های ش یاری م می کند تا بیشتر و بهتر به قوانین عمل کنم و آنها را در لحظه به لحظه ی زندگی ام اجرا نمایم. 🙏
…
من باز هم باوری را در درون خود شناسایی کردم. باوری که بیشتر حکم یک ترمز را برای ماشین خواسته ها بازی می کند :
“ کمک به دیگران “
“از خود گذشتگی“
“فداکاری “
با دریافت من و توضیح استاد نازنینم این باور محدودکننده، درون بسیاری از ما شکل گرفته.
مایی که یک عمر در خانواده و جامعه ای بزرگ شدیم که افرادی را تشویق نمود که از خواسته و حق طبیعی خود می گذشتند و آنها را چون نمونه ها و الگو هایی برای زندگی ستایش می کرد و چون خواستیم “مورد تایید” و “مورد تحسین” دیگران واقع شویم این باور را درون مان شکل دادیم و هرروز تغذیه ش کردیم تا بیشتر به ما و رفتار مان جهت دهد.
از ستایش و تحسین مادر های مان گرفته، که نمونه ی بارز “از خود گذشتگی “ و “فداکاری “ بودند چرا که همیشه بهترین قسمت غذا، بهترین جنس لباس، بهترین رختخواب خانه، بهترین ها را برای فرزندان شان خواستند تا… ما آنها را در حالت و با رفتاری ندیدیم که برای خود، برای خواسته شان، برای راحتی خود، برای آرامش خود چیزی بخواهند و خب طبیعی ست که این رفتار را به عنوان تعریف رفتاری درست در گنج نامه ی دایره المعارفی باورهای مان بگنجانیم و برای ش کلماتی ستایش گونه خلق کنیم.
…
جالب است که من الان به حرف استاد بیشتر و بیشتر رسیده ام :👇
که باید تمام این بنای ساخته شده ی وجودم را تخریب کنم و از نو بسازم. حتا در تعریفی که از کلمات خوب و بد برایم داشته اند هم باید تجدید نظر کنم:👇
“از خود گذشته”
“فداکار”
“خودخواه”
“بی احساس”
…
و باز الان درک می کنم که چطور برخی باورها ریشه ای به قدمت تاریخ بشریت دارند!
…
و باز با دریافت من همان باور محدودکننده ای که به من می گوید :” تو می توانی حق دیگران را از آنها بگیری و آن ها را از مسیر درست خود دور کنی”
روی دیگری دارد که به من می گوید: ” تو می توانی به دیگران کمک کنی و آنها را به مسیر درست خود بیاوری ”
و آنقدر خود را در لباس کلمات زیبا و دلنشین می گنجاند تا بسیار انسانی و حق به جانب بپذیری ش و تازه بخاطر داشتن ش به خودت هم افتخار بکنی.
و اما این فایل و بسیاری از آگاهی هایی که از استاد در بیشتر فایل ها دریافت نموده ام چه باشکوه تمام بنیاد این “قصر ویران“ را تخریب کرد و با خاک یکسان نمود تا من از نو “قصر باشکوهی” در خور حضور خداوند در وجود خویش بنا نمایم. و اما می دانم که ساخت بنایی باشکوه شاید زمان و بهایی بیشتر بطلبد اما “ارزش ش را دارد “
…
این ایده که در کلمه به کلمه ی حرف های استاد باورهای قدرتمند کننده را شناسایی کنم به من بسیار کمک کرد تا بهتر بتوانم قوانین را درک و اجرا نمایم و خداوند را شکر گزارم بخاطرش و می دانم این، یکی از کمترین پاسخ های ش به من بود برای تعهد و خواستن م.
خدا را شکر 🙏
و حال فایل “چگونه می توانم به دیگران کمک کنم؟”
👇👇👇
سپاسگزار خداوند هستم که باز هم به من فرصت نوشتن کامنت
نوشتن درک م از قوانین کیهانی را عطا نمود.🌸
خدایا شکرت 🙏
* من از خداوند درخواست می کنم تا در لحظه مرا هدایت کند تا همواره در مناسب ترین زمان و در مناسب ترین مکان باشم. 🙏
* من به خود اجازه می دهم تا هدایت شوم.
* من از خداوند می خواهم تا هدایتم کند تا اگر سخنی بر زبان جاری می کنم، یا کلامی را در نوشته ام حک ، ارزشمند باشد، تاثیر گذار باشد، به موقع و به جا باشد.🙏
* من به خود اجازه می دهم تا از درونم الهامات را دریافت کنم.
* من باور می کنم که جهان، افراد درست و شرایط درست را به سمت من جذب می کند و به هزاران طریق افراد هم جنس با باورهایم را در مسیر من قرار می دهد.
* من باور می کنم که ” کند هم جنس با هم جنس پرواز” .
* من باور می کنم که کسی که در مدار موفقیت نیست و خودش نمی خواهد موفق شود، هیچ کس نمی تواند او را مجبور به موفق شدن کند.
* من باور می کنم که من نمی توانم به هیچ کس به جز خودم کمک کنم.
* من این اصل را می پذیرم که نه می توانم سرنوشت کسی را به سمت خوبی هدایت کنم؛ نه می توانم سرنوشت کسی را به سمت بدی هدایت کنم.
* من باور می کنم که من فقط می توانم سرنوشت خود را تغییر دهم.
✔️ من تصمیم می گیرم تا در مورد تغییر دیگران تسلیم این اصل و این قانون شوم.
✔️ من تصمیم می گیرم تا با تسلیم شدن در مورد تغییر سرنوشت دیگران، “از زندگی خود لذت ببرم“. و تا “بتوانم خوشبختی را تجربه کنم.”
✔️ من خودم را بخاطر اشتباهاتی که در گذشته بخاطر عدم درک قانون انجام داده ام می بخشم و از اشتباهات م پله ای برای رشد بیشتر و درک بهتر قوانین می سازم.
⭐
*من باور می کنم که نمی توانم زندگی کسی که خودش نمی خواهد را تغییر دهم.
* من باور می کنم که من نمی توانم با افکارم، گفتارم و یا با رفتارم جلوی تغییر و یا پیشرفت دیگران را بگیرم.
✔️ من تصمیم می گیرم تا تمام انرژی ام را بر روی خود و زندگی خود متمرکز کنم تا به اهداف و خواسته هایم برسم.
✔️ من تصمیم می گیرم تا فقط به خودم کمک کنم.
✔️ من تلاش می کنم تا قوانین جهان هستی را درست درک کنم.
⭐⭐
* من باور می کنم که “ همه ی ما انسان ها به یک اندازه به «خداوند» نزدیک هستیم“.
✔️ من تمرین می کنم تا جهان را مانند رستوران سلف سرویسی تصور کنم که تمام خوردنی های لذیذ و خوشمزه ی جهان در دسترس همگان است و فقط باید زحمت شناختن غذاهای دلخواه م را بپذیرم و با خواستن شان و اراده برای برداشتن غذاهای خواستنی م از مسیر درست، اجازه ی تجربه ی طعم های لذیذشان را به خود بدهم.
⭐⭐⭐
* من باور می کنم که تمام ما انسان ها به یک اندازه به “خوان نعمت الهی“ دسترسی داریم.
* من می پذیرم و باور می کنم که زمانی “رنج ها“ و “تضاد“ های جهان،برای بیداری و آگاهی انسان ها نیاز و ضروری است و این لطف جهان برای حرکت رو به جلو و گسترش هرلحظه ای ما ست.
✔️ من تمرین می کنم تا با هربار مرور مثال “تخم مرغ و جوجه “ و “پروانه و پیله“ قانون اینکه نمی توانم به دیگران کمک کنم را بیشتر درک کنم.
✔️ من تمرین می کنم تا با کمک کردن به خودم، با پیشرفت خودم و با الگو سازی از خودم به عزیزانم و انسان های دیگر کمک کنم.
✔️ من تمرین می کنم تا با خوشبختی خودم ایمان افراد را به رزاقیّت و وهابیّت خداوند تقویت کنم.
✔️ من تمرین می کنم تا با رسیدنم به خواسته هایم برای دیگران، باور ثروت و فروانی و خوشبختی را ایجاد کنم.
✔️ من تلاش می کنم تا قوانین جهان هستی را خوب و عالی درک کنم.
✔️ من تلاش می کنم تا خداوند و عظمت و مهربانی و بخشنده گی خداوند را خوب درک کنم تا راحت تر زندگی کنم. تا شاد زندگی کنم. تا “طبیعی “ زندگی کنم.
⭐⭐⭐⭐
* من باور می کنم که طبیعی است که من زندگی ِ “سالم“، “شاد“، “پر از نعمت و ثروت“، “پر از زیبایی و آرامش “، “پر از روابط قشنگ “ “ پر از عشق“، “پر از یکتا پرستی“، “پر از خوشبختی“، “ پر از سعادت “ ، “پر از نعمت “ داشته باشم.
* من باور می کنم که با “عدم شناخت قوانین جهان هستی“ زندگی، غیر طبیعی و سرشار از رنج و ناخواسته و غم و مشکلات می شود.
* من باور می کنم که مشکلات اتفاق می افتد تا من مسیر درست و طبیعی زندگی را بیابم و در آن مسیر گام بگذارم.
* من باور می کنم که من نمی توانم در زمان رسیدن و درک افراد به این اصل :” که مشکلات بخاطر عدم درک قوانین جهان هستی اتفاق می افتد” تاثیری داشته باشم و هرکس خودش باید به این درک و آگاهی برسد.
* من اجازه می دهم که دیگران خود راه خود را پیدا کنند.
✔️من تلاش می کنم تا خود،مصداق کسی باشم که به موفقیت و خوشبختی و سعادت رسیده است.
⭐⭐⭐⭐⭐
* من باور می کنم که اگر خواسته ای در من شکل بگیرد، خداوند از بی نهایت طریق به من پاسخ خواهد داد.
* من باور می کنم که“ من بی اندازه به خداوند نزدیک هستم. “
* من باور می کنم که “ من بی نهایت به نعمت های خداوند“ دسترسی دارم.
✔️من تمرین می کنم تا آسوده باشم.
✔️ من تمرین می کنم تا تسلیم پروردگار باشم.
✔️ من تمرین می کنم همیشه “ به خداوند توکل کنم“
✔️ من تمرین می کنم تا “ایمان“ داشته باشم به خداوند و قوانین بدون تغییر ش و قدرت مطلق ش.
⭐⭐⭐⭐⭐⭐
* من باور می کنم که خداوند ، استاد و همه ی انسان ها “عاشقانه “ دوستم دارند. ❤️
✔️ من تمرین می کنم تا آگاهی های ناب موجود درجای جای این سرزمین شگفتی را دریافت کنم.
⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐
* من باور می کنم که وقتی سوالی در درونم رقم می خورد، پاسخ از بی نهایت طریق به من گفته خواهد شد.
* من باور می کنم که دستان خداوند بی نهایت است.
* من باور می کنم که فقط در پناه الله یکتا می توانم “شاد“، “ثروتمند “، “سعادتمند “ در دنیا و آخرت باشم.
خدایا شکرت برای تمام آگاهی های نابی که هر لحظه دریافت می کنم. 🙏
خدایا شکرت برای این سفر پربرکت و تعهد م به بودن در این مسیر 🙏
خدایا شکرت 🙏
دوستت دارم ❤️
خانواده ی نازنین عباس منشی ام!
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق ماست ❤️
به نام خدا
چهاردهمین روز سفر و «چگونه به دیگران کمک کنیم؟»
در واقع باید بگویم من هم مثل همه ی ما ، زمانی ، شاید همین الان هم ، در دام کمک به دیگران و تسریع روند تکاملی شان گرفتار شده ام. اما می دانم که از زمانی با این قانون آشنا گشته ام : « که ما فقط مسئولیت صد در صد زندگی خود را به عهده داریم و نمی توانیم نه در جهت خیر و نه در جهت شر در زندگی دیگران نقشی داشته باشیم.» خوب توانسته ام به قول استاد این باور تضعیف کننده را شناسایی کنم و هربار بهتر از قبل عمل کنم و خدا را شکر می کنم.
خدا را شکر.
باید بگویم که وقتی به زمان هایی فکر می کنم که گرفتار باور «خدمت به دیگران»و لطف در جهت تغییر و رشد شان می شوم ، متوجه می شوم که لحظه ای که نگاه ام متوجه دیگران و رفتارشان و جایگاه شان می شود و در دام نقد و بررسی و کمک می افتم در همان لحظه توجه ام را از خود و داشته ها و خواسته های ام برمی دارم و به اندازه ی مدتی که در آن باور محدود کننده می مانم از خوودم غافل می شوم.
من این را با تمام وجود حس کرده ام . و هرچه بیشتر به صحبت های استاد و مریم جان فکر کردم بیشتر حسی که تجربه کرده ام تایید شد.
و اما به نظر من این باور «کمک به دیگران و باور به اینکه من می توانم در زندگی دیگران نقشی اساسی و کلیدی بازی کنم » دو رو دارد : منی که این باور را در ذهن دارم که می توانم به دیگران و روند رشد و تکامل و بهبود خود و زندگی شان کمک کنم ، روی دیگر این باور را نیز با خد حمل می کنم که من می توانم با رفتار و عملکرد م در عقب-رفت و اشتباه و ضعف دیگران هم نقشی داشته باشم و هرچه روی اول باور کمک به دیگران ممکن است سرخوشی و رضایت سودمند بودن را رقم بزند ، روی دوم این باور می تواند حس گناه و سرزنش را در انسان ایجاد کند . و گاهی انسان برای فرار از نتیجه ای کاملا آزاردهنده ی روی دوم اش به روی اول آن متمایل می شود و سعی می کند با خود را غرق کردن در کمک به دیگران آن دیکگری را تجربه نکند ، غافل از اینکه این هر دو از یک سرچشمه نشأت می گیرند و باید به صورت ریشه ای این باور را درست نمود. و باید بگویم من هر دو روی این باور را در زندگی ام تجربه کرده ام.
اما باور درست :« من فقط مسؤل صفر تا صد زندگی خود هستم و دیگران (هرچه که هست) همین الان در هر جایی که هستند بهترین جایی است که باید باشند چون در جهان سیستمی در حال دریافت پاسخ فرکانس های خود هستند » وااای که چه بی اندازه آرام بخش است و قدرتمند کننده و باید بگویم « رها کننده » . انگار از زیر بار ِ به قدمت قرن ها رها می شوی که تو باید کمک کنی و تلاش کنی تا جهان و جهانیان بهتر از اینی که هستند بشود و در واقع رسالت تو این است. و این بار با پوشش زیبا و جذاب و مثبت و فریبنده ، قرن ها ، ما را از تمرکز بر خود و ساختن و بهبود زندگی شخص خود دور ساخت ، غافل از اینکه وقتی من و زندگی ام ساخته شویم و رشد کنیم و زیباتر و کامل تر گردیم ، به عنوان بخشی از جهان ، جهان نیز گسترده تر و زیباتر و کامل تر می شود و رسالت واقعی هر «من» این است و بس که خوب زندگی کند و با خوب زندگی کردن خود کمک کند تا جهان نیز جای بهتری برای زندگی کردن بشود.
پذیرش این باور ، هرچند در ابتدا مقاومت های بسیاری را در درون مان رقم می زند ، اما در نهایت لذت و رهایی وصف ناشدنی ای دارد. «من فقط مسؤل خود ، زندگی خود ، خواسته های خود ، رویاهای خود ، تکامل خود و…هستم و بس.» و این باور زیبا هم دو رو دارد ، روی دوم آن این است :« هرکس و هر چیز ، در هرجایی که هست بهترین و مناسب ترین جایگاه را دارد تجربه می کند ،
اگر پیله است ، پیله بودن برای او مقدمه ای برای پرواز رنگین است ،
اگر تخم مرغ است ، بهترین جا را دارد تجربه می کند تا به اندازه ی کافی برای دنیای بزرگ تر قوی و آماده شود ،
اگر فقیر هست ، بهترین مرحله را دارد سپری می کند چرا که نتیجه ی فرکانسی خودش فقر را رقم زده و او باید رنج این باور را تجربه کند تا آگاه شود که فقر و ثروت در دستان خود اوست و اوست که می تواند با تغییر فرکانس و باورهای خود چیز متفاوتی را از جهان تجربه کند.
و اگر درد و بیماری است ، آن درد و بیماری آماده اند تا به او هشدار دهند که مسیر درست و اصلی را بیابد و به سمت شفای خود حرکت نماید.
…
چه جهان بی نظیر و چه سیستم کاملی!
من عاشق این جهان و ربّ این جهان ام !
مگر کامل تر و بهتر از این هم می شود؟
تو با رشد و توانمندی و ثروت و موفقیت خود بهترین کمک را به دیگران می توانی بکنی ،چرا که مسیر درست را یافته ای و حال با آموزش ش به آن ها که عطش ِ رسیدن به سرمنزل آرامش و آسایش را دارند می توانی یاری برسانی تا آن ها نیز آنچه تو در حال تجربه کردن اش هستی را تجربه کنند (جایگاهی که در حال حاضر استاد در حال تجربه اش است و امید که ما نیز در این جایگاه بودن را تجربه کنیم ) و این گونه است که جهان گسترده تر و گسترده تر می شود.
خدایا شکرت برای این آفرینش بی نظیر !
خدایا شکرت!
دوستت داریم.
سپاسگزارم
دوستتان دارم.
2 آذر 1398
سلام به برادر نازنین 🌼
حسن کفاش عزیز 🌸
سپاسگزارم برای نظر تون و خدا رو شکر می کنم که نقش تاثیرگذاری در درک بهتر خودم و عزیزان م داشتم. 🙏🌼
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام به خواهر نازنینم 🌼
الهام جان زیبا 🌼
سپاسگزارم مهربانم از نوشتن این همه کلمات زیبا در کامنت ت 🌼
سپاسگزارم از تو که اینقدر قشنگ حس و هیجان درونت رو در قالب کلمات بیان می کنی 😊 🙏
واقعا خدا رو شکر می کنم که اینقدر زیبا هدایتم می کنم تا بنویسم و خودم و عزیزانم رو به درک بهتری برسونم 🙏🌼
خدا رو شکر می کنم که برای من هم دعا های قشنگ می کنی و سپاسگزار هستم 😊 🙏🌼
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام به خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
آهو جان زیبا🌼
سپاسگزارم از تو برای اینکه به قلب ت گوش دادی و برایم نوشتی.
من عاشق این روند تکاملی خویشتنم. 😊
سپاسگزارم 🌸
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️