همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 103

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ماهان خلیلی گفته:
    مدت عضویت: 197 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و بقیه دوستان

    چقدر جالب بود که باید تسلیم بشیم و بفهمیم که تا خود فرد نخواهد نمیشه زندگیش رو تغییر داد

    من خیلی دوست داشتم با اطرافیانم راجب این موضوع صحبت کنم اما امروز فهمیدم که این کار اشتباهه و به خودمون هم ممکنه آسیب بزنه

    من از امروز تعهد میدم که دیگر این اشتباه رو انجام ندهم

    چقدر سخن آخر استاد زیبا بود.تمام چیز های که فکر میکردم یک هدف بزرگ هستن الان متوجه شدم نتیجه طبیعی درست زندگی کردن هست

    از استاد عزیز سپاسگزارم بابت اموزش این آگاهی ها

    از خداوند بزرگ هم سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Yalda khodabandelu گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام سلام ب استاد بینظیرم و دوستانی ک کامنتم رو می‌خوانند.

    استاد عزیزم در مورد این فایل یه تجربه ای دارم از

    سالهای خیلی دور قبل از اینکه با شما و قوانین آشنا بشم

    برادری داشتم ک بسیار پر حاشیه بود و بخاطر کارهایی ک می‌کرد باعث عذاب خانواده و پدرومادر میشد

    آن موقع ها فکر میکردم ک با گریه و زاری و تضرع ب درگاه خداوند میتوانم دل خدارا برحم بیاورم و برای برادرم هدایت بطلبم شبها را ب گریه و دعا مشغول بودم تا اینکه شبی در همان حالت خوابم برد در خواب آیه ای از قرآن با نام سوره با کادری نورانی مدام برای من نشان داده می‌شد وقتی بیدار شدم سراسیمه قرآن رابا آن صفحه باز کردم و شروع کردم ب خواندن معانی ..ب آیه ای رسیدم ک نوشته بود خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آنها خود را تغییر دهند..

    واقعا این آیه آرامشی ب قلب من پاشید واز آن لحظه دیگر دنبال تغییر وهدایت برادرم ب دست خودم نبودم ..هر روز و هرشب با آرامشی وصف نا پذیر همه عزیزانم را بخداوند مهربان میسپارم جهان هر آنچه را ک لازم باشه از طرق مختلف برای آموزش و یادگیری ب انسانها میده هر کس در مسیر خودش اگر خواستار تغییر باشه هدایت میشه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    همه ما به یک اندازه به نعمت های خدا دسترسی داریم و هر کی هر جایی که هست جای درستش است.

    سلام استاد عزیزم

    آن زمان که هنوز با شما آشنا نشده بودم اما توسط عزیزی با قوانین آشنا شده بودم و دوره هاشون را خریدم ایشون گفتن تا نتیجه نگرفتین با کسی صحبت نکنید ولی مثل شما نگفتن فقط زمانی صحبت کنید که از شما در خواست کنند.

    من هم چون آن زمان به نتیجه دلخواهم رسیدم فقط با دو نفر از اعضای فامیل صحبت کردم نفر اول استقبال کرد و الان یکی از اعضای سایت شده ، نفر دوم از دیدگاه جامعه شناسانه و فیلسوفانه به نقد و بررسی این قوانین پرداخت و همون جا بود که باعث شد من دیگر راجع به این موضوع با کسی صحبت نکنم علیرغم اینکه بعضی اوقات خیلی دلم می سوخت می خواست که بگم ولی جلوی خودم را گرفتم .

    اما در مورد اعضای خانواده ام یکم بیشتر طول کشید تا متوجه این موضوع بشوم. این مدت چقدر از زمان خودم گذاشتم، چقدر حرص خوردم، پیگیری کردم، انرژی گذاشتم ،کنترل کردم . اما به قول شما ، چون طرف مقابل ما سطلش،سوراخ است هر چقدر ما بهش انرژی مثبت هم بدهیم همه را از دست می دهد .

    و من با تمام وجود این مسئله را حس کردم، وقتی رها کردم خودم سبک شدم ، خودم آرام شدم ، در گیری های ذهنی خودم از بین رفتو هزار جور نشتی انرژی دیگر را از خودم دور کردم…

    که حالا چکار می کند؟ می‌رود توفضای مجازی وقتش را تلف کند ؟می‌ تواند جلوی غر زدن هاش را بگیرد منفی نگوید؟

    یکم طول کشید ، اما خوشحالم موفق شدم و جالب این جاست که وقتی من تمرکزم گذاشتم برای خودم وقتی من از حالت کنترل گر خارج شدم از وقتی حفظ انرژی مثبت خودم برام مهم شد . منفی صحبت کردن ها کمتر شده . اما مهتر این است که من آزاد شدم. من نشتی ام را بستم ،انرژیم را حفظ کردم. من پذیرفتم فقط قدرت تغییر سرنوشت خودم را دارم .

    من پذیرفتم وقتی انرژیم را روی کس دیگری می گذارم هم خودم را از هدفم دور کردم هم شخص مقابل را از درسی که باید یاد می گرفته محروم کردم . مثل دانش آموزی که باید جریمه بنویسد تا لغتی را که تو دیکته اشتباه نوشته بوده را یاد بگیرد ، ولی ما دلسوزی کنیم و به جایش بنویسیم. دوباره تو دیکته بعدی همون لغت را اشتباه می کند چون درسش را یاد نگرفته.

    پس بپذیرم چه برای خودم چه برای هرکسی غم ها و مشکلات می آیند که بفمانند قوانین چیه راه درست چیه و تا زمان فهمیدن ما باید تسلیم باشیم در مقابل تغییرات دیگران.

    من پذیرفتم ما بی نهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمتهای خدا اگر این را باور کنیم آسوده و تسلیم باشیم اگر توکل کنیم و ایمان داشته باشیم، به راحتی مثل معجزه نعمت ها را دریافت می کنیم ، اینقدر راحت و عادی که انگار نه انگار معجزه رخ داده.

    و هر کس به اندازه عطشی که دارد برای دریافت جواب از بی نهایت طریق به جواب سوالش خواهد رسید.

    عمل گرا بودن

    ، نشانه ها و هدایت ها همه از عمل کردن ، می گویند .

    خداوندا ، رب العالمین، بهم انگیزه، توان و قدرتی بده که ایمانم به عمل منجر بشود. چون ایمانی که عمل نیاورد توهم است حرف مفت است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    روح اله گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عباسمنش عزیز مریم خانم نازنین و دوستان و بزرگواران محترم

    توی این چند سالی که با روند استاد عباسمنش آشنا شده ام زندگیم روند سینوسی داشت البته قبل تر آن بود اما یه پرسه زمانی به بیشترین حد خودش رسید.

    من آدمی خانواده دوست و مذهبی بودم و هستم اما وقتی مشکلاتم زیاد میشد گاهی به خدا و همه چیز گیر میدادم یادمه 4_5سال پیش که اوضاع خانواده خیلی خوب نبود شدم حمایت گر خانواده اما یه پرسه ای که خدا رو شکر همه دور هم جمع شده ام کم کم کنار زده شده ام چرا چون در روند زندگیم موفقیت های بزرگی و نمایان نداشتم اندیشه من این بود موفقیت یعنی باید پای خانواده توی همه حالات باشیم و بشی پشتیبان اما وقتی خوب میشد یا اتفاقاتی رخ داد من میشدم یه آدمی که وقتشو هدر داده و از خانواده خودم می‌شنیدم کا میگفتن می خواستی نکنی خدا بهت عقل داده و چقدر چیز های می‌گفتند ما اصلا بهشون فکرم نکرده بودم و موفقیت بزرگی نداشتم که نشون بدم من برای اینکه حامی خانواده باشم کارهای زیادی عوض کرده ام چرا چون من هم دانشگاه میرفتم هم کار می کردم و هم. حامی خواهر های ناتنیم بودم توی یه شهر غریب که سه تا بچه برای تحصیلات آمده بودیم به یه شهر بزرگتر اما روند اشتباه بود اشتباه بود چون آدم ها نگرش های متفاوتی دارند حتی اگر از یک خانواده باشیم.

    من بعد چند سال مجددا توی سن 29 سالگی برگشتم به 8 سال پیشم زندگی خوابگاهی دانشجویی و کار اما تفاوتش با سال های قبل این بود ما برای اینکه پیشرفت کنم با کسی از خانواده و فامیل رابطه ای نداشتم چون به خودم گفتم بسه دیگه دل سوزاندن برای آدم ها، باید خودشون شرایطشون تغیر بدهند نه خانواده تغییر میده نه دیگران و نه من برم. دنبال علایق و آینده خودم خب برای من سخت بود. متوجه شده ام توی زندگی وقتی دوست داری پیشرفت کنی باید از زندگیت نهایت لذت ببری که بتونی شاد باشی درسته توی زندگی مشکلاتی رخ میده که باید ببینی تنبیه های دنیا هست که آقا کاری به کسی نداشته باش کسی بخوادتغییر کنه خودش آروم آروم بخواد تغییر میکنه پس لازم نیست دلسوز دیگران بود.

    وقتی یاد گرفتم روی خودم کار کنم آدم ها و نکاتی در مسیر م بود که تهش لذت بود و باز کردن مشکلات و به نوعی پاشنه آشیلم بود.

    من یه پرسه ای به علت مشکلات از بسکی می گفتند باید هر چی دیگران می گویند بگی چشم که یه پرسه زمانی وقتی از بیشینه صبرم لبریز میشد واقعا متوجه نمی‌شدم کی جلوی منه و واقعا رفتارم و صدام میرم بالا اما کار و آدم های جلوی من سبز میشد که کم کم با صبر و متانت رفتار میکردم و می کنم البته خیلی دیگه کار داره اما بهتر از قبل شده ام آروم تر و بیشتر شنوده و فکر می‌کنم بعد رفتار می کنم.

    لازم به ذکره قرآن توی این مدت خیلی کمکم بود ابتدا من قرآن روزنامه وار می خواندم بعد کم کم با تفسیر و معنی های دقیق و درست خیلی خوب بوده و هست که ترکیب مطالب استاد در کنار قرآن فوق العاده است.

    برای همه آرزوی موفقیت و پیروزی و سلامتی در همه ابعاد زندگی ازرومنده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فاطمه نوری گفته:
    مدت عضویت: 521 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی عزیز…

    رسیدم به فایل سیزدهم از فصل اول با موضوع همه ی ما به یک اندازه به نعمت‌ها دسترسی داریم…

    خداروشکر میکنم که در این مسیر تاحد زیادی استمرار دارم …

    واقعا خود منم همینطور بودم خیلی دوست داشتم برای خواهر خودم ،برادر خودم یکاری بکنم که توی این مسیر بیفتند و تغییر کنند اما نتونستم،خواهرم خیلی نسبت به این موضوع مقاومت داره و هروقت که بحثش میومد وسط با دلایل به نظر منطقی خودش سعی داشت منم متقاعد کنه که اینا چرت و پرته… ومن دراین شرایط تنها کاری که میکردم اینه که حرفاش رو می‌شنیدم و بعد دیگه ادامه نمی‌دادم چون طبق قانون ما نمیتونیم کسیو تغییر بدیم مگر اینکه خودش بخاد…از اونور این حرفا که به برادرم زدم خیلی مقاومت نکرد و با من همراه شد و الان به جایی رسیده که خودش به دیگران پیشنهاد میده که رو این مباحث کارکنند ….

    همه ب ما به یک اندازه میتونیم به خواسته هامون برسیم اما همه چیز ب خودمون بستگی داره و عملکردمون…..

    خدایا شکرت بابت اینهمه فراوانی و دسترسی به نعمت …

    خدایا شکرت به خاطر قوانین ثابت و بی نظیرت…

    تشکر میکنم از همه کسانی که برای خواندن این کامنت وقت میگذارند…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    زهره صفری گفته:
    مدت عضویت: 326 روز

    به نام خداوند وهاب

    خدایا شکرت هر آنچه که دارم از آن توست

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان

    همه ما به یک اندازه به نعمتهای خداوند دسترسی داریم

    هر کسی به اندازه ظرفش نعمت ثروت دریافت میکند

    ما ناتوانیم در برابر تغییر دیگران و توانا هستیم در تغییر خودمون

    خداوند با هزاران دستش از هزاران راه برامون پول

    ثروت نعمت فراهم میکند فقط ما باید آماده

    دریافت باشیم و در مدار خواسته هامون باشیم

    این منم که با فرکانسهایم زندگیم رو خلق میکنم

    خداوند یار یاور هدایتگر همگیمون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 1016 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان که با شور و اشتیاق این روز شمار رو آماده کردن.

    ردپای من در روز سیزدهم:

    امروز خواستم یک ردپا بزارم تا یادم باشه از کجا اومدم چه نگاه و طرز فکری داشتم.

    این موضوع پاشنه آشیل سنگینی برای من بود .این نگاه که تلاش کنیم دیگران رو نجات بدیم توی کل خوانواده ما بوده و هست.

    رفتار من طوری بود که انگار همه جا و توی زندگی هر کسی از اطرافیانم دنبال مشکل میگشتم تا بتونم یک کمکی بکنم تا به خیال خودم کار خیری کرده باشم تا قدمی برای کسی بردارم.اگر میفهمیدم یکی مریضه ،یکی مشکل داره،یکی تو دردسر افتاده ،اونقدر پیگیر موضوع بودم که ببینم من اون وسط چیکار میتونم بکنم.

    و البته ریشه این رفتارها برمی گشت به احساس بی ارزشی که در حقیقت می خواستم خودم رو ارزشمند نشون بدم و یا خودم احساس ارزشمندی کنم ولی به خیال خودم چون من آدم خوبی هستم می خوام به دیگران کمک کنم.زهی خیال باطل.

    نتیجه اش ورود هزاران مشکل و دردسر به زندگی خودم بود نتیجه اش بی ارزش کردن خودم بود.

    وقتی توی محیط های کاری می رفتم و قرارداد می بستم خوب اولش از حقوقی که می گرفتم راضی بودم بعد یواش یواش وقتی می فهمیدم بقیه چقدر میگیرن دلم براشون می سوخت در خودم احساس لیاقت نمی کردم که بیشتر از بقیه بگیرم و شرایط به نحوی پیش میرفت که حقوق بقیه بالا میرفت مال من نه. ویا اونا کلی مزایای دیگه میگرفتن و من نه.

    و با این نگاه ها واین نحوه برخورد خودم رو از کلی از نعمت ها دور میکردم و مشکلات رو وارد زندگیم می کردم.

    اما الان خداروشکرتمام تلاشم بر اینه که به مسائل و مشکلات دیگران کاری نداشته باشم. با این نگاه که هر کسی توانایی حل مسائل خودش رو داره و باید مسیر رشد خودش رو طی کنه.

    این پاشنه های آشیل به این راحتی دست از سرمون بر نمیداره.همین امروز که داشتم روی دوره احساس لیاقت کار می کردم با توی ذهنم اومد که چقدر دخترم نیاز داره روی این دوره کار کنه. ولی سریع ذهنم رو کنترل کردم که اون به وقتش هدایت میشه پس تمرکزت رو بزار روی بهبود و رشد خودت.

    خدایا سپاسگزارم که من رو به مسیر خودشناسی،خداشناسی و درک قوانین جهان هستی آشنا کردی.

    خدایا شکرت به خاطر ذره ذره تغییراتی که دارم توی این مسیر در خودم ایجاد می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    به نام خدای مهربان

    صدودهمین تعهد

    همه ی ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم همه ی ما بی اندازه به خداوند نزدیکیم و بینهایت دسترسی و اتصال داریم به نعمت های خداوند اگر اینو باور کنیم و اسوده باشیم و اگر تسلیم پروردگار باشیم اگر توکل کنیم و ایمان داشته باشیم دریافتش میکنیم اینقدر راحت دریافت میکنیم که خودمونم باور نمیکنیم هرکسی به اندازه عطشی که برای دریافت جواب سوالش داره به جوابش خواهد رسید از بینهایت طریق از بینهایت دستان خداوند به جوابش خواهد رسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    دنیا از آن من است گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    به نام خدایی که هرچه دارم از اوست و من هیچ هیچ ام

    سلام به استاد عزیزم و مریم مهربانم

    هزاران سپاس بابت این فایل زیبا و آگاهی هایی که از طریق این فایل دریافت کردم

    ردپای من از روزشمار تحول زندگی من فصل اول روز سیزدهم

    ما باید بپذیریم که هرگز نمیتوانبم فردی را تغییر دهیم که هنوز آماده تغییر نیست

    ماهیچ قدرتی بای خوشحال کردن فردی که سالهای متمادی بر نکات منفی و هرموضوعی متمرکز شده نداریم حتی اگر بهشت را به او نشان دهیم

    باید بپذیریم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر خودش را دارد و تا زمانی که آماده پذیرش این تغییر نشود ، هر اقدامی نه تنها بیهوده است ، نه تنها مارا ناامید و از مسیر اهداف مان دور می کند بلکه آن فرد را نیز از موفقیت مدنظر ما دور تر میسازد

    دقیقا زمانی که من انرژیمو برای تغییر همسرم گذاشته بودم هر روز خودم از مسیرم دورتر میشدم و بدبخت تر و ناامید تر

    ما بی نهایت متصلیم و دسترسی داریم و بنعمت های بی شمار خداوند اگر باورش کنیم توکل کنیم اگر آسوده باشیم تسلیم باشیم اگر ایمان داشته باشیم دریافتش میکنیم آنقدر راحت دریافت میکنیم که زندگی زیبا و زیبا تر میشه

    خدایا شکرت بابت این آگاهی های زیبا ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم الماس گفته:
    مدت عضویت: 543 روز

    بنام خداوند آرزوهای من

    روزشمار تحول زندگی : تعهد سیزدهم

    سلام

    ما نمیتونیم سرنوشت کسیو نه به سمت خوبی و نه به سمت بدی هدایت کنیم

    همونطور که جلوی کسی رو هم نمیتونیم بگیریم که به سمت خوبی یا بدی بره

    نه میتونیم کمک بشیم نه مانع

    فقط میتونیم زندگی خودمون رو تغییر بدیم تا زندگی شاد و خوشبخت و سالمی رو تجربه کنیم

    تک تک ما به طور مساوی به خدا نزدیک هستیم و اگر قرار باشه از نعمت ها استفاده کنن خدا براشون کافیه ولی گاهی سختیها برای بیدار شدن و پخته شدن آدمها لازمه همونطور که من رو بزرگ کردن و رشد دادن… پس فقط و فقط باید با پیشرفت خودم و الگوسازی از خودم به دیگران هم کمک کنم

    توکل توکل توکل ایمان ایمان ایمان = معجزه

    خدایاشکرت برای این آگاهی

    دوستت دارم خداجونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: