همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زَرپَر ... گفته:
    مدت عضویت: 660 روز

    سلام به همه

    روز سیزدهم سفرنامه…

    واقعا هرکس داره مسیر مختص به خودش رو میره و ما نمیتونیم به زور از مسیرش خارجش کنیم…تنها کمک اینه که خودمون در مسیر درستمون باشیم و دیگران خودشون متوجه خواهند شد و اگر قرار باشه ما کمکی بهشون کنیم خودشون از ما میپرسند…

    مثلا قبلا خیلی دوست داشتم به نزدیکانم از آگاهیام بگم اما دیدم که نتیجه ای نداره و دست از این کار برداشتم و حالا وقتی آرامش و نتایجی که دارم رو میبینن خودشون مشتاقن که ازم بپرسن و من هم آگاهیام رو باهاشون قسمت میکنم ، البته فقط میگم و اصراری ندارم…

    قبلا کلی با بقیه بحث میکردم که آگاهی هاشون رو بالا ببرم که نذارم توی ناآگاهی و جهل باشن اما الان قضاوتشون نمیکنم و اجازه میدم زمان بگذره و در زمان مناسب خودشون به یه سری آگاهیا برسن همونطور که برای خودم هم زمان برد و منم قبلادر ناآگاهی بودم…

    یا اینکه قبلا وقتی دستفروشا و فال فروشا و بچه های کار رو میدیدم حتما میخواستم کمکشون کنم و دلم براشون میسوخت و اگر کمک نمیکردم حسم بد میشد،

    اما الان میدونم و آگاهم که اون ها هم توی نظم جهان در جای درستی قرار دارن و با گرفتن درس هاشون حتما جایگاهشون تغییر میکنه و من وظیفه ندارم جایگاهشون رو تغییر بدم یا حسم رو بد کنم…

    واقعا بعد از این که دست از کمک بیخود به دیگران برمیداریم ، حس رهایی خاصی رو تجربه میکنیم ، چرا که عذاب وجدان و احساس گناه زیادی از روی دوشمون برداشته میشه ، به احساس پذیرش میرسیم و با خودمون و دیگران و شیوه های جهان بیشتر به صلح میرسیم…

    اتفاقا باعث میشه عشقمون به دیگران خالص تر باشه و بدون قضاوت…

    ممنونم برای همه این آگاهی ها…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3394 روز

    سلام و درود فراوان خدمت شما استاد عزیز و دوستان گرامی

    هر چقدر بیشتر توضیح میدین در مورد قوانین استاد احساس میکنم تشنه تر میشم نسبت به قبل در مورد شنیدن این اگاهی ها

    گاهی فکر میکردم وقتی درخواست برادرمو که ازم خواست بیاد توی فروشگاه من و همسرم کار کنه قبول نکردم شاید یکم بی رحمی باشه و اون پسر سر خورده بشه اذیت بشه اما الان وقتی میبینم با توجه به شناختی که از برادرم دارم که اون انرژی که میخامو نمیذاره تپی کار و به شدت به دوستاش وابستگی داره و اونی نیست که من میخام خوشحالم که درخواستشو قبول نکردم چرا که با قبول کردن درخواستش هم بهش ظلم میشدو هم یه درگیری و تنشهایی ممکن بود بین ما بوجود بیاد و حتی روابط خواهر برادریمونم خدشه دار کنه

    وقتی خودش بخواد راه زندگیشو پیدا میکنه و میاد جلو چقدر میتونه این قوانین دقیق و بی نقص باشه خدای من

    از این هدایت شدم به این صفحه خوشحالم دارم روی فایلهای تحول زندگی من کار میکنم و روزی یکی دو فایل گوش میدم و سرشارم از این همه اگاهی ناب و بی نظیر

    از استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان تشکر میکنم که اینجوری این فایلهارو با نظم و ترتیب در اختیار ما گذاشتین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان

    دکمه طلایی فایل نشانه روزدم واین فایل هدایتی ازطرف الله بود

    داشتم باخودم میگفتم ایامن باورهای ثروتسازم تغییرکرده بعداین فایل برام اومدوبه این جمله رودیدم=همه مابه یک اندازه به نعمت هادسترسی داریم

    الله اکبرعجب جمله ای

    شب قبل بایکی ازثروتمندان جلسه کاری داشتم وباخودم میگفتم توذهنم که منم میتونم به این ثروت برسم اگه اون تونسته وچقدرخودموتجسم میکردم که به این جایگاه اون فردرسیدم

    چون مابینهایت به نعمت های خداونددسترسی داریم

    چون فراوانی بینهایته

    خدابهم گفت توارام باش توکل کن شادباش باورداشته باش منوبه راحتی بینهایت ثروت واردزندگیت میشه

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ

    ـــــــــــــــ

    «تقوی سبب وسعت رزق می شود»

    و به او روزی می دهد از جائی که گمان ندارد. و کسی که بر خدا توکل کند، پس خدا او را کفایت می کند.

    (سوره الطلاق، آیه 3)

    ویک موردیگه هم این بودکه به برادرم زنگ زدم گفتم پول که بهم رسیدبهت میدم واینم یک جواب دیگه ازطرف خداوندبودکه توهیچ تاثیری درزندگی دیگران نمیتونی بزاری اگه کل دنیاهم بهش بدی پس دلسوزی نکن توفقط میتونی زندگی خودت روتغییربدی وبعداگه میخوای به بقیه کمک کنی خودت وقتی موفق شدی الگومیشی برای دیگران واون هاازت باالتماس میپرسندکه چطوری ثروتمندشدی وانگیزه بهشون میدی که حرکت کنند

    بایدتسلیم باشیم درمقابل تغییردیگران

    وفقط وفقط روی خودمون وباورهای خودمون کارکنیم وتمرکزمون روی خودمون باشه

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سارا نقدی گفته:
    مدت عضویت: 2293 روز

    به نام خدا

    روز سیزدهم سفرنامه

    امروز خیلی سعی کردم رها تر از روزهای دیگه باشم

    سعی کردم همه ی داشته های زندگیمو گره نزنم فقط به یک چیز

    دارم روی خودم کار میکنم که شکرگزارِ عملی باشم

    نه اینکه صرفا فقط به صورت گفتاری یا متنی باشه

    بازم برای خودم خیلی چیزا خریدم و بابتش خداروشکر می کنم که توانایی خرید این چیزا رو داشتم

    مدتیِ که دارم روی خودم کار میکنم به صورت عملی شکرگزارِ نعمتهای خدا باشم

    حالا من دوست دارم چه چیزی توی زندگیم پیشرفت کنه؟؟

    ورودی مالی، مشتری، کسب کار و درآمدم

    خب چون تو این زمینه ها پیشرفت بیشتری میخوام پس باید شکرگزاریم رو تو این قسمتا بیشتر کنم.

    حالا چطوری؟

    به صورت عملی….

    خدایا هدایتم کن که بتونم بیشتر درک کنم و روز به روز شکرگزارتر باشم

    همه ی ما به یک اندازه به نعمتهای خدا دسترسی داریم

    من این جمله رو قبلا هم تو ثروت یک شنیده بودم و چه آرامشی گرفتم وقتی فهمیدم خدا انتخاب نمیکنه کی بیشتر نعمت ببره کی کمتر….

    بلکه خود ما هستیم با باورهامون ، اندازه ی نعمتو مشخص می کنیم

    چقدر اون اوایل دوس داشتم خانوادمو به این مسیر بیارم

    و از عمد فایلای استادو میذاشتم صداشو بلند میکردم که مثلا همسرم بشنوه و بیاد تو مسیر و باهم این راهو ادامه بدیم.

    نه تنها فایده ای نداشت بینمون یک احساس بدی هم به وجود میومد

    در صورتی که بارها استاد گفتند که ما روی خودمون تمرکز داشته باشیم اطرافیان خود به خود تغییر می کنند

    و واقعا هم بعضی رفتارهای همسرمو می بینم که خودبه خود درست شده یا تغییری که دوس داشتمو داشته بدون اینکه حتما از مسیری که من رفتم ، باشه.

    اگر بخوان تغییر کنند به بی نهایت طریق و دست، این اتفاق خواهد افتاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1257 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    کسی که در مدار موفقیت نیست و خودش نمی خواهد موفق شود و حرکت کند ما و کل دنیا هم نمی توانیم به هیچ وجه کاری برای او انجام دهیم این موضوع در فرهنگ ما بسیار رایج است که ما زندگی خود را نابود کرده برای اینکه فکر می کنیم می توانیم به سایرین کمک کنیم.

    باید بپذیریم که نمی توانیم سرنوشت کسی را به سمت خوبی یا بدی هدایت کنیم و نه قدرت ان را داریم تنها می توانیم زندگی خود را تغییر دهیم ما باید به حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران دست یابیم تا بتوانیم از زندگی لذت ببریم و خوشبختی را تجربه کنیم.

    ما نمی توانیم زندگی هیچ کسی را تغییر دهیم اگر شخصی خودش بخواهد ما چه بخواهیم چه نخواهیم نمی توانیم جلوی او را بگیریم اگر کسی بخواهد تغییر و پیشرفت کند و ثروتمند و موفق شود اگر ما به فرض نخواهیم او پیشرفت کند باز هم نمی توانیم کاری کنیم هر دو حالت همین گونه است بسیاری از مواقع افراد انرژی خود را بر روی دیگران می گذارند به این دلیل که فکر می کنند به آن ها کمک می کنند در صورتی که هم خود و هم دیگران را از هدف خود دور می کنند شاید این جمله خودخواهانه به نظر برسد اما حقیقت محض و قانون است

    قانون جهان را به درستی درک کنیم:

    تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم افرادی که خودشان به خودشان ظلم می کنند از نعمت ها محروم می شوند اگر خودشان بیدار شوند به تمام نعمت ها دسترسی داشته ولی اگر بیدار نشوند اگر ما به آن ها نعمت دهیم برخلاف قانون عمل کرده و به خود و آنها ضربه زده ایم .

    زمانی هر رنجی مانند درد غم گرسنگی و تشنگی در به دری و بیچارگی بی خانگی و …..برای بیداری افراد نیاز است و باید این مرحله طی شود اگر بخواهیم به آنها کمک کنیم باعث مردن انها خواهیم شد باید خودشان تلاش و حرکت کنند

    با توجه به قانون ما چگونه باید به افراد کمک کنیم؟

    پاسخ همواره این خواهد بود با پیشرفت رشد موفقیت و الگو سازی از خودمان می توانیم به دیگران کمک کنیم

    چه زمانی می توان ایمان افراد را به خداوند بیشتر کرد؟

    زمانی که خودمان نتیجه گرفته باشیم اگر انسان بدبخت و بیچاره ای باشیم نمی توانیم ایمانی در دیگران ایجاد کنیم

    کمک های ما به دیگران کمک کردن به خودمان است و ما به دیگران هیچ کمکی نمی کنیم

    اگر قوانین جهان و مدارها را به درستی فهمیده و خداوند عظمت مهربانی و بخشندگی او را به خوبی درک کنیم بسیار راحت شاد و طبیعی زندگی خواهیم کرد طبیعی به این معنا که زندگی سالم شاد پر از نعمت ثروت زیبایی آرامش روابط زیبا روحیه ی خوب عشق یکتاپزستی خوشبختی سعادت و نعمت. انسان باید به این شکل زندگی کند طبیعی این است که زندگی ما اینگونه باشد.

    هر چیزی غیر از این یعنی غیر طبیعی اگر قوانین جهان هستی را درک نکنیم زندگی ما غیر طبیعی خواهد شد رنج ها غم ها مشکلات خواهند آمد اما مشکلات می آیند برای اینکه ما قوانین را به خوبی درک کنیم برخی زودتر و برخی دیرتر خواهند فهمید اما هر کسی در زمان خودش خواهد فهمید ما نمی توانیم زمان فهمیدن هیچ کسی را زودتر یا دیرتر کنیم ما باید در مقابل تغییر دیگران تسلیم باشیم باید به این درک برسیم

    اجازه دهیم دیگران راه خود را پیدا کنند

    اگر می خواهیم به دیگران کمک کنیم مصداق کسی باشیم که به خوشبختی و سعادت و موفقیت رسیده و دیگران از ما سوال می پرسند و اگر عطش یادگیری را داشت برای او وقت گذاشته و به او بگوییم اگر برای او زمان نگذاریم خداوند از بی نهایت طریق به او پاسخ خواهد داد ما بی اندازه به خداوند نزدیک هستیم بی نهایت به نعمت های خداوند متصل و دسترسی داریم اگر باور کنیم آسوده و تسلیم پروردگار باشیم اگر توکل کنیم و ایمان داشته باشیم آنها را دریافت خواهیم کرد به قدری راحت نعمت ها را دریافت خواهیم کرد که اصلا برای ما عادی است و انگار نه انگار معجزه ای رخ داده است .

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1459 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 13 سفر

    خداروشکر برای این روز عالی ، این هوایی که تجربه کردم ، صدای پرنده ها و احساس عالی ام ،

    خداروشکر میکنم که این روز رو هم به این سفر متعهد بودم و شاهد تغییرات هستم و لذتهای بیشتری رو دارم تجربه میکنم .

    این فایل یک یاد اور عالی بود واسم ، هرچند که من بعد از شنیدن این فایل اگاهی هاش اکثرا تی ذهنم هست و در این مدت خیلی کم سعی کردم تا کسی رو تغییر بدم ولی خدایی خیلی وقتا هم یادم رفته و بعد از کلی که از وقت و انرژی ام کم شده هیچ نتیجه ای هم حاصل شده و بعدش دقیقا یاد همین فایل افتادم .

    و با خودم گفتم خدای من چقدر استاد دقیق گفتن این اتفاق چند بار رخ داده ،

    دقیقا بعدش یاد همین فایل و گفته ی شما افتادم و همین رو گفتم ،

    ولی از یجا به بعد که تعهدم روی فایلها بیشتر میشه دیگه اصلا هیچ کاری نمیکنم که بعدش دوباره بخوام بعد از اتلاف وقت برسم به همین نتیجه ،

    چون که واقعا این یک موضوعی است که خیلی زود فراموش میشه که ما با افکار خودمون دنیای خودمون رو میسازیم و هممون به یک اندازه به نعمتها دسترسی داریم ، این موضوع رو مدام باید یاد اوری کرد که به نظر من تنها راهه یاد اوری اش تعهد روزانه به تمارین استاد هست ، باید هر روز به فایلهای استاد گوش داد و این سایت سر زد تا همیشه در تمرین ها باشیم مثل باشگاهه باید هر روز اینجا باشیم تا همیشه بدن اماده ای داشته باشیم ،

    واقعا از مریم خانم عزیز بابت طراحی این سفر سپاسگزاری میکنم ،

    علت اینکه دوباره بعد از مدتها شروع کردم به انجام این دوره این بود که دیدم فصل 6 اش جدیدا اومد روی سایت ،

    توشرایط خاصی از زندگیم هستم ، گفتم به یاد دو سال پیش که کلی اتفاق عالی افتاد مجدد بیام شروع کنم ،

    واقعا تا همین اوایل اش کلی حال بهتر رو دارم تجربه میکنم ، دیروز هم یه نشونه ی عالی واسم رخ داد .

    خداروشکر میکنم برای این همه اتفاق عالی که دارم تجربه میکنم .

    از استاد عزیزم برای این فایل عالی و این اگاهی ها بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    سلام خدمت همه‌ی دوستان هم فرکانسی :)

    ردپای من از روز سیزدهم سفرنامه

    همه به من میگن تو بی اندازه خودخواهی؛ ولی اگر این روش زندگی من اسمش خودخواهیه، من به اینکه خودخواهم میبالم.

    من بی نهایت خرسندم که تمام تمام زمانم رو صرف کار کردن روی خودم و مهارت هام می‌کنم.

    من بسیار خوشحالم که هر روز برای خودم برنامه دارم و قدمی کوچک برای رسیدن به خواسته هام برمیدارم.

    من بسیاااار حالم خوبه که انقدر سرم تو کار خودمه.

    همه‌ی اون کارهایی رو انجام میدم که بهش علاقه دارن.

    همه‌ی همه‌ی توجه و تمرکزم فقط و فقط روی خودمه.

    من بی نهایت خوشحالم که کوچکترین زمان رو صرف دیگران نمی‌کنم. نه میدونم چیکار می‌کنن، و نه میخوام بدونم.

    من به افراد کمک می‌کنم ولی نه جوری که از خودم بزنم تا بتونم به اونها کمک کنم. من به افراد کمک می‌کنم ولی ابدا فکر نمی‌کنم اگر یک روزی نتونستم کمک کنم بی ارزش میشم. من برای حال خوب خودم به دیگران کمک می‌کنم. و هروقت هم که نتونستم یا نخواستم، به راحتی دست می‌کشم.

    جامعه همیشه به ما یاد داده فداکاری = انسانیت

    ولی هیچوقت به این توجه نکرده که خیلی از آدم ها با فداکاری خودشون رو خراب کردن. خیلی از آدم ها از اینکه نتونن کمک کنن احساس گناه کردن. فکر کردن بویی از انسانیت نبردن و خداوند اونها رو نمیبخشه.

    درحالی که اینطور نیست. کمک کردن خیلی هم خوبه درحالی که اولویت اولمون خودمون باشیم.

    اگر کسی روی مدار رشد و پیشرفت باشه، چه ما باشیم چه نباشیم از هزاران دست خداوند پیشرفتش رو خواهد کرد. و اما اگر روی مدار رشد نباشه، هرچقدر هم که من و همه‌ی دنیا تلاش کنن بهش کمک کنن هیچ اتفاقی نمیفته.

    ما تنها زمانی میتونیم به دیگران کمک کنیم که اول از همه خودمون رو ساخته باشیم.

    اگر هرکس یاد بگیره که فقط روی خودش تمرکز کنه، جهان جای بسیار بسیار بهتری خواهد بود.

    خدایا شکرت.. شکرت که هر روز داریم خوشبختی و عشق و برکت و سلامتی و زندگی رو تجربه می‌کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    رضیه زارع خورمیزی گفته:
    مدت عضویت: 353 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسی ام

    سفرنامه روز سیزدهم

    اینکه فکر کنیم می‌توانیم دیگران حتی همسر و فرزندان خود را تغییر دهیم توهمی بیش نیست فقط با اینکار خودمان را آزار می‌دهیم هر انسانی به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی دارد آنکه دریافت نمی‌کند به خاطر ظرف ذهنی که دارد باران همواره داره میباره و همه می توانند از آب باران استفاده کنند هر کسی اندازه ظرفی که میبره میتونه آب جمع کنه وقتی میگیم هرکسی خالق زندگی خودشه یعنی نمی‌توانیم زندگی کسی را براش خلق کنیم چون هر کسی داره باورهای خودش را زندگی میکنه تا خودش هم نخواد نمیتونه شرایطش را عوض کنه ما فقط میتونیم شرایط خودمان را تغییر دهیم و الگو برای خانواده و دیگران باشیم

    سپاسگزارم از استاد عزیز که هرروز به نوعی پاسخ سوالاتی که در ذهن ماست را می‌دهند و این همان هدایت خدواند رحمان هستش

    سپاس از خانم شایسته عزیز که این سفر را شروع کردند تاآگاهی هایی را از سوی خداوند دریافت کنیم چراکه خداوند عاشق پیشرفت ماست.

    سپاس ازدوستانی که دراین سفرهستند باخواندن کامنت هاشون لذت می‌بریم.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    استاد بارها این موضوع امورش دادین اما ما تا تجربه نکنیم درس نمیگیریم من خودم قبلا هم این صحبتها را شنیده بودم اما همش تلاش مبکردم بقیه را در راه درست هدایت کنم

    یادمه چقدر سر تفسیر قران و… بحث میکردم چقدر سر هدایت به مثبتها بحث میکردم

    اما الان یادگرفتم فقط توجه نکنم

    همسرم نزدیکترین فرد به من کلا در این فرکانس ها نیست چند بار بهش گفتم اما هیج تاثیری نداشت

    الانم کاری به کارش ندارم بااینکه وقتی فرکانساش بده روی منم تاثیر میزاره مثلا ماشینش خراب میشه تاثیرش برای منم هست اما من اعراض میکنم و جدیدا انقدر خوب شدم که حتی نمیپرسم

    چند وقت پیش اومد گفت ماشین خراب شده من شنیدم اما چیزی نگفتم کفت شنیدی گفتم اره ولی براش مهم نیست در موردش نمبخواد صحبت کنی

    چون میدونم فرکانس های خودشه و وقتی در موردش صحبت میکنه منم منفی میشم

    یا اوایل هر شخصی تو خیابون میدید میکفت معتاده دزده بده و… یکبار بهش کفتم برای من تعریف نکن بزار تو ذهن خودت باشه و تمام از اون موقع حداقل من فرکانسم منفی نمیشه

    و چون دید منفی داره من نمیتونم کاری کنم

    و انقدر خوب شدم الان میفهمم منفی ها چطور بودن مثلا امروز داخل باشکاه داشتن حرفای منفی از دزدی و… میزدن من توجهم برداشتم توی ذهنم داشتم میکفتم ببین همین حرفا رو هم تو هم میزدی ببین چقدر منفی شدی بهشون توجه نکن در بحثشون شریک نشو سریع لباس پوشیدم اومدم بیرون،

    خداروشکر دارم روزبروز بهتر میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سارا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 331 روز

    سلام و درود به همه دوستان خوبم

    همه‌ ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم .

    درک این موضوع با مثال خوبتون استاد عزیزم در مورد رستوران سلف سرویس واقعا عالی بود .

    در حال حاضر خانواده ام مادرم و برادرم واقعا تو شرایطی هستند که این نعمت ها رو دارند ولی استفاده نمیکنند ازش و با غم و غصه نارحتی زندگیشون سپری میشه همه اینها رو من می بینم و سعی و تلاشم اینه واکنش نشون ندم و اعراض کنم اگر بخوام من به اونها بگم و راه درست رو نشون بدم فایده ای نداره نه که نگفته باشم سعی مو کردم چن بار ولی اونها توی باورهای غلط خودشون هستند و اصلا قبول نمیکنند .

    مادر من با باورهای گذشته مذهبی قوی که داره همش در غم و اندوه و حرص و جوش خواهر و برادرمو بخوره هست انگار خدای اوناهست که از شکم خودش بزنه به اون ها بده .

    خواهر و برادرم از من 8 و7 بزرگترن ولی مادرم از بچگی طوری اونارو بزرگ کرده طوری که اونها فکر میکنن تمام مسئولیت زندگیشون به عهده مادرمونه .

    ولی انگار یه چیزی از بچگی درون من با بقیه فرق داشت من از سن 8 سالگی کار میکردم و اولین حقوقمو تو این سن گرفتم من تابستونها کار میکردم تا دفتر و وسایل مدرسمو خودم بخرم هیچ وقت دوست نداشتم که بار سنگینی روی دوش مادرم بزارم

    و وقتی بزرگتر شدم از یه جایی ک خودم مسئولیت کامل زندگیمو به عهده گرفتم و با قوانین خدا از طریق فایل های شما اشنا شدم ،

    دیه هیچ وقت یک ریال هم توقع از هیچ کسی نداشتم من برای زندگی خوب و عالی خودم تلاش کردم و رها کردم هر وابستگی به هر چیزی و هر کسی

    و الان به لطف خداوند زندگیم طوریه که خدا فقط روزی رسونه منه .

    مادرم هنوز با گذشت سالها طرز فکرش اینه باید این پولی ک دارم رو بدم به بقیه اولش به خواهر بزرگترم میداد ولی با ناسپاسی و توقع زیادیه خواهرم ،

    که مادرم واقعا در این مورد ناراحت شد تصمیم گرفت دیگه بهش کمک نکنه چون خود مادرم فهمید که اشتباه کرده و در اصل ب اون کمک نمیکرده٫

    خلاصه چند هفته پیش فهمیدم که پولی که هر ماه به خواهرم میداد الان داره به یک افراد دیگه از فامیل میده من دخالتی در این موضوع نمیکنم

    ولی یکبار بهش گفتم چرا خودت غذای خوب نمیخوری لباس خوب نمیخری نمیگردی و در صورتی این حقوق بازنشستگیته

    فقط ازین دارو ضد افسردگی میخری و میخوری و میخابی چرا اینو برای شادی و لذتت استفاده نمیکنی

    ولی حرفای من فایده نداره واقعا کاری در این مورد من نمیتونم

    مادرم خودش نمیخاد و منم نمیتونم تغییرش بدم .

    مادرم در مورد برادرم همینطور با خوبی بیش از حد و نگرانی که در موردش داره ،

    برادرم به بدترین شکل ممکن جوابشو میده و باز با اون هم قط ارتباط کرده چون واقعا جوی درست شده بود

    هر روز دعوا بود و با تمام نگرانی و تحت کنترل گرفتن برادرم ولی الان برادرم معتاد شده و این مادرمو بدتر اذیت میکنه .

    چون من با مادرم توی خونه زندگی میکنیم گاهی حال مادرم منو هم تحت تاثیر قرار میده ،

    واقعا نمیدونم گاهی چیکارکنم .دارم با تمام وجودم قوانین رو مرور میکنم و به دنبال ارامش درونی میگردم .

    تا فاصله بگیرم .

    از خدا میخام کمک کنه بهش و با این فایل فهمیدم من هیچ کاری جز روی خودم کار کنم ندارم

    و من فقط مسئول زندگی خودمم.

    خودخواهی نیست اگر من نگران مادرم نشم ک اصلا نمیخاد تغییر کنه

    اگر نگران بشم غصه بخورم منم هم وارد مدار اون میشم ک میخام از دلسوزی کمکش کنم و منم زندگی ک میتونم با شادی بگذرونم رو نابود میکنم .

    خداروشکر میکنم که این هدایت رو کرد این فایل رو بشنوم و راه درست رو انتخاب کنم .

    ممنونم از تون استاد و مریم جان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: