همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    سلاااااام

    به همه ی عاشقان خدا و استاد عشق و خانم شایسته ی مهربان

    روز سیزدهم سفرنامه دقیقا وصف حال من بود

    یعنی انگار خدا داره باهام حرف میزنه

    وقتی داشتم مطلبش رو میخوندم گریم گرفت….

    من چنین آدمی ام

    نگران بقیه

    دلسوز بقیه

    یه نفر بیمار بشه غصه شو میخورم

    یکی بی پول باشه نگرانشم و ….

    حتی به حدی که ذهنم تا مدتی به هم میریزه

    بدنم میلرزه و کلی نگرانی و مشکلات بدنی

    که از دیشب تاحالا وقتی فایل رو دیدم مطالبش رو خوندم خیلی تغییر کردم

    خیلی آرومم

    کلی راه حل برا ذهنم چیدم

    و واقعا ممنونم از خدا که داره اینطور تک تک مشکلات ذهنی من رو درمان میکنه

    و همچنین استاد مهربانی که از زبان خداوند باهامون حرف میزنه

    خدایا هزاران بار شکرت

    الهی که هممون پر باشیم از حس خدا و در مسیر فرکانس خدای بزرگ و قدرتمند❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    maryam 99 گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    به نام خدای هدایتگر

    روز سیزدهم سفرنامه من

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت

    من بارها شده به مسئله ای برخوردم یا سوالی برام پیش اومده جوابشو ازفایل های استاد عباس منش شنیدم….خیلی برام جالب شده بود این موضوع که خداوند منو دقیقا به فایل های استاد هدایت میکنه که جوابمو بگیرم وقوانین رو باخودم مرور کنم….

    ما همه به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم….

    رستوران سلف سرویس چه مثال جالب وبجایی بود… واقعا این فایلو من بارها باید گوش بدم تا ملکه ی ذهنم و جزء باورهام بشه

    اینکه خداوند عادل هستش و عدالت بر جهان هستی حاکم است…اینکه هر کسی توی هر شرایط وموقعیتی هست جای درستش همون جاست….اینکه خداوند به همه،به هرکس که خودش بخواهد تغییر کندکمک میکند….این جهان پر از نعمت و فراوانی است به شرطی که ما به خودمون اجازه ی دیدن ولذت بردن رو بدهیم وبادیدی عمیق تر و زیباتر به اطرافمون بنگریم….اینکه ما توانایی تغییر دیگران رو نداریم….اینکه ما تنها با تغییر و موفقیت خودمونه که میتونیم به جهان و دیگران کمک کنیم….اینکه ما وکیل وصی یا ناجی دیگران نیستیم فقط مسئول زندگی خودمون هستیم….وباید این مسئولیت رو به نحو احسن انجام بدیم…

    درپناه الله یکتا

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رضا بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    بنام خالق عالم، ربّ مطلق❤

    درود بر استاد عزیزم❤

    چه فایل خوبی بود این فایل، همیشه باور داشتم که ما بعنوان اشرف مخلوقات پیش خدا عزیزترین هستیم و تک تک ما لایق ایجاد ارتباط مستقیم با خالق خود هستیم بدون متوسل شدن به شخص یا کسی.

    خداروشکر که با گوش دادن به سخنان استاد این تایید بر باورهامون بدست اوردم.

    بله این یک واقعیت است که ما هرگز نمیتوانیم بر سرنوشت دیگران تاثیر بگذاریم، در این مدت که با قوانین آشنا شدم و خدارو عمیقتر درک کردم، پی بردم که اون همه دلسوزی هایی که نسبت به افراد داشتم چقدر بیهوده بود و فقط خودم رو در مدار جذب غم و احساس بد قرار می‌دادم.

    چندینبار تلاش کردم که به برادر کوچکم بقبولانم باورتو عوض کن ، این نوع تفکر غلطه، اما دیدیم ذره ای در این مدار نیست و هرگز به حرف‌های من اهمیت نمیده، متوجه شدم که اصلا من نمیتونم سرنوشتش رو تغییر بدم چون خودش تشخیص داده اونجور به صلاحشه ، و از طرفی چون خودمم از دید کسانی که بخوان من رو الگو قرار بدهند هنوز دریافت بزرگی مثل ثروت و چیزهای دیگه نداشتم، پس حرفام و موعضه هام هرگز تاثیرگذار نخواهند بود، و تصمیم گرفتم فقط سکوت کنم و راه خودم رو برم و مطمعنم خدای من خدای فراوانیه و من رو به تمام درخواست هایی که ازش دارم می‌رسونه که اون‌وقت میتونم با نتایجم باعث ترغیب نزدیکانم به سمت هدایت الهی بشم.

    خدایا سپاسگزارم برای تمام نعمتهایی که به من عطا فرمودی❤

    در مدار خدا مانا باشید❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    گندم گفته:
    مدت عضویت: 2009 روز

    به نام خداوند وهابم

    سلام خدمت استاد عزیز، مریم بانو و دوستان عزیز هم فرکانسی

    در سیزدهمین روز شمار تحول زندگی من، یاد گرفتم اگر کاریو میخوام انجام بدم، به ندای درونم گوش کنم اون به من میگه که چه زمانی باید دست به کار بشم!

    این نکته خیلی واسم مهم بود! چون دارم وارد یک مسیری میشم که طبق باورهای دیگران باید محصولم رو به طور منظم و در زمان خاصی ارائه کنم، اما من در این چارچوب قرار نمیگیرم و دوست نداشتم این اصل رو رعایت کنم، من دوست دارم هر وقت که احساس خوبی دارم، محصولم رو ارائه بدم. درست مثل شما استاد، که هر وقت احساستون بهتون میگه برنامه ضبط میکنید یا دوره برگزار میکنید.

    دومین نکته ای که از این فایل یاد گرفتم، اینه که باید انرژیمو برای تغییر خودم صرف کنم. تلاش برای تغییر زندگی دیگران، یه تلاش کاملا بیهوده است که فقط انرژی منو ازم میگیره، چون هر کس خالق زندگی خودشه! همه چیز به فرکانس هر فرد بستگی داره! اگر کسی در فرکانس مناسب باشه که از بی نهایت راه، جواب ها و ایده ها بهش میرسه، و اگر در فرکانس مناسب نباشه کمک های من نه تنها به اون فرد کمکی نمیکنه، بلکه ممکنه خاطره بدی برای هر دو طرف به جا بذاره.

    گاهی احساسی منو وسوسه میکنه! این احساس به من میگه “شاید من دست خداوند برای تغییر این فرد باشم”

    اما بارها پیش اومده که آگاهانه به خودم گفتم “نه! اگر این فرد در فرکانس مناسب باشه، قطعا به زودی اون چیزی که باید بهش گفته بشه، بهش گفته میشه! اگر متوجه بشم که در حال تغییره و مشتاقه، من هم بهش کمک میکنم. اجازه میدم خودش درخواست کمک کنه! ”

    در موقعیت های زیادی با این گفتگوهای درونی خودمو متقاعد کردم که به زور به کسی کمک نکنم!

    همیشه در همچین مواقعی به خودم میگم” دختر خوب روی خودت تمرکز کن! هر کس در زمان و مکان مناسب هر چه لازمه که بدونه بهش گفته میشه! ”

    استاد عزیز ممنونم بابت فایل های عالی

    در پناه الله شاد و سلامت، ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4128 روز

    سلام به عزیزانم.

    ( مریم هستم)

    من فرزند اول خانواده بودم واز کودکی سرپرستی برادران کوچیکتر با من بود وچون دختر بودم تو کارای خونه از همون کودکی کمک میکردم و با توجه به شرایط زندگیم از همون اول نسبت به همه مخصوصا عزیزانم حس مسولیت پذیری داشتم.

    و فک میکردم اگه اونارو مدیریت نکنم نمیتونن زندگیشون رو با موفقیت طی کنن..

    وفک میکردم من چون بزرگترم اصلا منجی اونام.

    منجی پدر ومادرم.برادران وخواهرم و همسرم وخانوادهوهمسرم و فرزندانم و…..

    و یه جورایی اصلا برای همه جا افتاده بود که من اینکارو انجام میدم و وظیفه منه که انجام بدم.

    از دو سال پیش که با استاد عزیزم آشنا شدم، کم کم تصمیم گرفتم روابطم رو محدود کنم وکمتر برای دیگران کاری انجام بدم

    با تمرکز بر زیباییها وارزش قائل شدن برای خودم واحترام به خودم خیلی الان بهتر شدم.

    ولی باز هم به شدت نیاز بهوتمرین دارم ودارم تمرین میکنم.

    این مساله پاشینه آشیل منه وچون خیلی عاطفی واحساسی هستم باید دائم حواسم باشه تا هر روز بهتر بشم.

    دنیا پر از نعمت وفراوانیه وبه اندازه همه نعمت و راه حل و پول و خدمات وجود داره پس من نباید دلم بسوزه وباید خودم موفق بشم تا اونا از موفقیتهای من درس بگیرن وبراشون الگو بشم.

    نه اینکه خودمو مریص کنم واونقدر چک ولگد وسیلی از روزگار بخورم تا دیگه نخام زندگی دیگرانو مدیریت کنم.

    ویه جورایی تاوان دلسوزیهام رو هم دادم.

    وحالا دارم دختر خوبی میشم وخیلی نسبت به قبل بهترم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    به نام خدا

    سفرنامه روز سیزدهم :

    ما نمیتونیم کسی رو که نمیخواد تغیر کنه رو تغیر بدیم ما فقط میتونیم زندگی خودمون رو تغیر بدیم ، خیلی اوقات افراد زمان زیادی و انرژی زیادی رو میزارن برای اینکه دیگران رو تغیر بدن نه تنها نمی تونن این کارو کنن بلکه خودشون رو هم از مسیر درست و مسیر خواسته هاشون دور می کنن.

    همه ما به یه اندازه به نعمت های خدا دسترسی داریم همه به یک اندازه به خدا نزدیک هستیم و این خود ما هستیم که به خودمون ظلم میکنیم و خودمون رو از نعمت ها دور میکنیم اگر به کسی کمک کنیم هم به خودمون هم به دیگران زربه زدیم چون نعمت بیش از حد نیاز برای همه هست فقط باید بخوان تا بهشون داده بشه .

    گاهی اوقات رنج ها نیاز برای اینکه انسان ها نعمت رو ببینن و بخوان که به سمتش حرکت کنن و بدستش بیارن تلاش و حرکت کمک میکنه که به خواسته هامون برسیم .

    زمانی میتونیم به دیگران کمک کنیم که به خودمون کمک کرده باشیم پیشرفت کرده باشیم و الگوسازی کرده باشیم .

    زمانی میتونیم ایمان رو در دیگران تقویت کرده باشیم که خودمون ایمان داشته باشیم و ازش نتیجه گرفته باشیم کمک های ما به دیگران باعث کمک به خودمون میشه .

    اگر قوانین جهان رو درک کنیم یه زندگی طبیعی ( عشق ، ثروت ، شادی ،…)رو تجربه میکنیم ولی اگه درک نکنیم یه زندگی غیر طبیعی ( درد ، رنج ، سختی ،مشکلات ،…) رو تجربه میکنه بازهم این مشکلات میان تا ما قوانین رو درک کنیم .

    اگر به خدا توکل کنیم بهش ایمان قلبی داشته باشیم خیلی ساده از بی نهایت نعمت خدا برخوردار میشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    روح الله بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    الهی شکر نمی دونم شاید به خاطر مشکل اینترنت هستش ولی نمی تونیتم خیلی از نظرات دیگران رو بخونم،میدونی من یه چند وقتی هست که دوست دارم یه شغل دیگه داشته باشم و به این نتیجه رسیدم که می تونم .در ضمن حواسم هست که تغییر شغل یعنی چه چند صباحی در گیر خرید زمین بودم و چند صباحی در گیر خرید ماشین پسر اگه کسی باور هاش درست نباشه واقعا توی هر کاری بر ه نمی تونه نتیجه بگیره و من توی این مدت واقعا تونستم این مو ضوع رو درک کنم،بگذریم چون اینهم روند آموزشی من هست و همین که با جسارت دارم با تجربیات جدید رو برو میشم خدارو شکر،حالا اگه مثل دیشب سود واقعی هم داشته باشه که عالی میشه دمم گرم.اما این فایل درسته که داره تمرکز کردن روی خودمون رو بهمون یاد می ده و این نکته رو گوش زد میکنه که نباید سیب رو قبل از رسیدن کامل از درختش جدا کنیم ولی به هر حال به صرف این که ما به موفقیت برسیم هم جذابیتی نداره ،مثل این میمونه که من بهترین صدای دنیا رو داشته باشم ولی تو یک جزیره تنها باشم خب حالا من هر چقدر هم صدام خوب باشه خوندنم کی اثر بخش و تاثیر گذاره و قتی کسانی جز خودم اون رو بشنوند ،تقریبا اکثر نظرات فایل رو که خوندم همه اعتقاد داشتند که نباید کمک کنیم ،نباید دخالت کنیم،درست ولی این دلیل نمیشه که ما از موفقیت ها و نتایجمون حرفی نزنیم ،و مسلما هرجا ما تغییرات خودمون رو چه آگاهانه و چه نا خودآگاه در معرض دید قرار بدیم از ما سوال میشه که چطور؟ بدست آوردی.تازه اون موقع هستش که باید صداقت داشته باشیم و بگیم از ایم راه و از این استاد و از این سایت.اکثر ما که در کمک کردن به دیگران شکست می خوریم دلیلش اینه که می خوایم نشخوار های ذهنی خودمون رو با تعالیم استاد ترکیب کنیم و یه جورایی به اسم خودمون به خورد بقیه بدیم نتیجه چی میشه به طور حتم میشه عذاب خودمون و طرف مقابل ،جریان اتصال و یک آگاهی فقط باید از طرف یک منبع کامل و بی نقص منتقل بشه و علت جواب دادن تعالیم استاد هم همینه که با اتصال به منبع فقط انتقال آگاهی میده نه این که با تغییرات توی اون بخواد مکتب نو بساز ه،همه ما هم بارها این جمله رو ازش شنید یم که میگه یه چیزی از درون بهم میگه برو این فایل و یا فلان مطلب رو بگو جالب این که اول همین فایل هم داستان رو توضیح می ده و علت تا خیر در فایلها رو همین موضوع عنوان میکنه،پس ما می تونیم کمک کنیم به دو شرط اول خودمون نتیجه گرفته باشیم و دوم از خودمون چیزی قاطیش نکنیم راست و پو سکنده بگیم با این روش از فلان شخص اون وقت اگه طرف تمایل داشته با شه بقدر تلاشش حتما نتیجه میگیره،علت عظمت و جواب دهی قرآن هم همین تغییر نکردن اون هست که خداوند اجازه نداده چیزی از تراوشات ذهنی هر شخصیتی با اون مخلوط بشه اگه نه قران هم مثل انجیل چند مدل داشت یا مثل تورات اصلا امکان شناختش وجود نداشت،بی شک همه ما بانتایجمون باید حامل این پیام با شیم که میشه قشنگ زندگی کرد و جهان رو جای زیبا تری برای زندگی کرد پس با تغییر خودمون جهان اطرافمون رو تغییر بدیم.استاد عزیز می دونم وقتی با خدا معامله کردی بی شک یکی از مفاد قرار داد، این بود که کمک کنی و تبدیل بشی به یک ابزاری در دست خدا با درست زندگی کردند با نتایجد،پس نا خدا آگاهم که باشه داری به ما کمک می کنی استاد عزیز بابت کمکها ت متشکرم……سپاسگذار شماآقا روح الله گل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    به نام خدا💖

    روز سیزدهم

    خدایا شکرت که مریم جان عزیز رو هدایت کردی برای ایجاد سفرنامه و ترتیب عالی این فایل ها

    فکر کنم داستانی که استاد گفتن پاشنه اشیل خیلی از افراده حتی خود من

    صحبت های استاد منو یاد دوسال قبل انداخت که چقدر مسیر رو اشتباه رفتم و خواستم از همسرم دفاع کنم و دلسوزی بیجا داشتم و با فرض خودم بهرین مسیر رو بهش نشون میدادم و انقد تمرکزم رو این موضوع گذاشتم که رابطه ام ترکید و الان هم درگیر ترکش های اشتباهتم هستم😂😂

    وقتی تمرکزت از خودت برمیداری و میذاری رو دیگران اوضاع خیلی بدتر میشه حتی به مرحله ای میرسی که طرف میگه میشه کمکم نکنی بیخیال بشی😅

    وای چقد من همیشه غصه بقیه رو میخوردم و بعد میگفتم به به چه خواهر دلسوزی چقد مهربون اجرکم عندالله😂😂

    اصلا دلم میخواست نظر بدم کمک کنم بدون اینکه کسی ازم درخواست کرده باشه ولی الان حتی اگه نظر منو بپرسن میگن هرطور خودت صلاح میدونی و راهنمایی میکنم ولی اصلا اصلا نظر نمیدم و دلسوزی نمیکنم

    الان خیلی راحت ترم احساس ارامش بیشتری میکنم احساس سبکی دارم انگار بارهای رو دوشمو برداشتن،آخیییییش خداروشکر😍

    قبلا یاداوری روزهای سختی که روابط بدی داشتم و همش غصه میخوردم اشکم درمیومد ولی الان خداروشکر میکنم اگه اون روزها نبودن من هدایت نمیشدم و اینجا نبودم

    اصلا نمیدونم چجوری وارد سایت شدم هرچقد فکر میکنم یادم نمیاد ولی هدایت خدا بوده وقتی که دیدم همه سعی خودم رو کردم و رابطه با همسرم درست نشد به خدا گفتم خودت هدایتم کن بگو چیکار کنم…خیلی از افرادی که اینجا هستن وقتی از همه ناامید شدن و به خدا گفتن تو بگو چیکار کنم با استاد اشنا شدن،به هزاران طریق ما جزو خانواده صمیمی عباس منش شدیم تو مدارش بودیم کسی لینک سایت رو که بهمون نداد کسی نگف خانوم اقا راه حل مشکلت شناخته قانونه،خودمون خواستیم و خداهم بهمون داد پس هر کسی مثل ما از رحمت خدا بهره منده و نیازی نیست ما خودمون رو به اب و اتیش بزنیم کاری که من اوایل شناخت قانون انجام میدادم و انرژی میذاشتم و اخرش میگفتن اگه راست میگی فکر کن و یه کیسه پول جذب کن😕 خب من به این ادما چی میگفتم سکوت میکردم و تو دلم میگفتم بابا تو چقد پرتی😁😁 چقد انرژی و زمان گذاشتم ولی چون دیدم این افراد تو مدار درک صحبت های من نیستن و استاد هم میگه انقد پیشرفت کن الگو باش و هرموقع اومدن ازتون پرسیدن که چی شد موفق شدی بهشون توضیح بده

    خدایا میدونم که هرکی بخواد به این مسیر هدایت میشه ولی تو کاری کن زودتر هدایت بشه و مثل خیلی ازاعضا خانواده عباس منش از زندگی لذت ببره و دستش رو بذاره تو دست خودت و تسلیم باشه(این دعا من واسه همه مردم دنیاست) کاش زنده باشم و ببینم که ۹۵%مردم دنیا دارن از قانون اگاهانه استفاده میکنن و جهان با سرعت باورناپذیری رشد و پیشرفت میکنه حتی تصورش هم خیییییییلی قشنگه و حس خوبی بهم میده😍😍😍(چون خواسته ها ما باعث پیشرفت جهان میشه)

    خدایا اگر هر لحظه شکر کنم بازم کمه و حق مطلب رو ادا نکردم،پاسه همه چی چه اونایی که الان دارم چه اونایی که بعدا بهم میدی سپاسگزارم💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    وحید پورتقویان گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    سلام واقعا چیزای زیادی یاد گرفتم اگه ذره ای هم‌ واسه تغییر دیگران تلاش میکردم‌ دیگه از این‌ به بعد اینکارو نمیکنم من کسایی رو میشناسم که میخواستن به بعضی ها کمک کنن ولی نه تنها اون ادم‌ تغییر نکرد بلکه ‌در حق اون کسی که بهش کمک کرده بود بدی ناجوری کرد قوانین هرلحظه جلوی چشمامون در حال اجراس فقط نمیبینیم نمیشنویم خداروشکر که چشمو گوشم باز شده به امید چشم ‌و گوش بازتر❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فاطمه منصوری گفته:
    مدت عضویت: 3926 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایا شکرت که با این فایل باز هم ترمز بزرگی برای من یادآوری شد و تصمیمات جدیدی گرفتم

    بی نهایت ممنونم از شما استاد گرانقدرم و مریم عزیزم

    همین امشب کلی در مورد قانون با مادرم حرف زدم تا کمی از حال بدش را کم کنم. نه تنها حال اون بهتر نشد بلکه خودمم در احساس بد قرار گرفتم و انرژی بیشتری لازم داشتم تا به آرامش دوباره برسم. با آگاهی های این روز سفرم آرام تر شدم و تصمیم گرفتم این قانون را هر لحظه به خودم یادآوری کنم که من توانایی بهتر کردن حال دیگران را ندارم و چه بسا زمانی که تلاش برای کمک به دیگران می کنم دارم مسیر هدایت خودم و اونارو طولانی تر می کنم.

    تصمیم گرفتم فقط برای تغییر خودم تلاش کنم و انرژی محدود خودم را هدر ندهم. امیدوارم بتونم به خوبی این تصمیمم را اجرا کنم

    با تشکر و سپاس فراوان از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: