همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 57

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدیار عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2615 روز

    خداروشکر که این جا توی این سایت هستم و این همه حرف های قشنگ حرف های زیبا راهنمای های قشنگ جواب های بسیار زیبا و عالی خدایا شکرت برای قدرت درک این حرفها درک این قوانین قوانینی که همه از درونه که بیرون رو می‌سازه خدای من کمک رسان و یاری رسان من باش من ۶سال همسرم رو کنترل کردم و فکر می‌کردم که می‌تونم بهش کمک کنم هیچ چیزی جز خسارت‌ زدن روحی و جسمی احساسی به خودم و به همسرم چیز دیگه ای نداشت به لطف خدا چند وقتیه رها کردم و راحت شدم آزاد شدم آرزو ی موفقیت برای همسرم میکنم و از خدا کمک و یاری میگیرم که کمک کنه که فقد روی خودم تمرکز کنم ممنونم از استاد و بچه های سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه جهانی گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    سلام به همه

    من مدت های زیادی تمام توانمو گذاشتم برای عزیزترین آدم های زندگیم یعنی پدر و مادرم، اینکه احترام بهشون و کمک بهشون چقدر ارزشمنده درسته اما من مدت ها پول و زمانمو براشون خرج کردم اما به قولی آخر سر بده شدم واون عشقی که منتظرش بودم رو ازشون دریافت نکردم البته که من اشتباه میکردم که عشق، حمایت و هرچیز دیگه ای رو از اونا میخواستم و اعتبارش و به خدای بی نظیرم نمی‌داد اما بخاطر عشقم به پدر و مادرم گیج شده بودم و نمیدونستم تا کجا باید این کمک و از خود گذشتگی رو براشون انجام بدم و ناراحت بودم چون واقعا دیگه توانشو نداشتم، امروز گفتم خدایا میرم تو سایت و لطفا راهنماییم کن،،،،،

    و دقیقا حرفایی که باید و شنیدم،،،،،،

    میخام بگم که ما هرچی هم ثروتمند باشیم و توانمند نمیتونیم به دیگران کمک کنیم تا خودشون نخوان

    من با وضع مالی متوسط میگفتم خب این قسط و کمکشون میکنم و دیگه دستشون بازتر میشه،،،، پس اندازم میدادم و میدیدم عه انگار باز بدهی دارن ،،،،، باز کمک میکردم باز یه مشکل مالی دیگه،،،، باز وقتمو میذاشتم اعتبارم میذاشتم باز انگار تمومی نداشت،،،،،،

    الان فهمیدم که من اگه بخامم نمیتونم به کسی هرچند نزدیک بمن،،،، تا خودشون نخان کمک کنم….. واقعا زورم و توانم در اون حد نیست….. هرکسی باید خودش بخواد تا به نعمت برسه……چاه باید خودش آب داشته باشه ما فقط هی میریم یه سطل برمی‌داریم آب میریزیم و باز همون چاه خالیه،،،،

    و دیگه حس عذاب وجدان ندارم که نمیتونم زندگیشونو تغییر بدم چون هرکس مسئول زندگی خودشه و من با این از خود گذشتگی و زحمت ها ییی که به خودم تحمیل میکردم نمیتونم کمکی بهشون کنم تا اینکه خودشون مسیر هدایت رو پیدا کنن

    ممنونم از خدای خوبم از هدایتگر بی نظیرم

    و ممنونم از شما که دستان خداوندید و خدا هدایت و عشقشو از طریق شما به ما میرسونه

    و خوشحالم که دارم روی خودم کار میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1458 روز

    سلام به همه همسفران 🥰🌱

    روز سیزدهم.خدایا شکرت🙏🏻

    آگاهی های سفرنامه واقعا خیلی به من کمک میکنن.همونطوری که خود استاد گفت میذارن خدا هدایتشون کنه و چیز بدرد بخوری رو میگن و برای همین انقدر برای من تاثیرگذار هست👌🏻

    همه ما حداقل یه بار همچین تجربه ای رو داشتیم که خواستیم ثواب کنیم و کباب شدیم.نظرات دوستان رو که میخوندم بعضی ها میگفتن درباره قوانین میخواستن بقیه هم آگاه کنن اما مورد تمسخر قرار گرفتن.اتفاقی که همین تازگیا برای من افتاد یکم فرق داشت.شخصی که خودش هم در جریان این قوانین بود و یکی از نزدیکانم بود ازم نظر خواست…من همیشه دوست دارم نتیجه ام صحبت کنه و دانسته هام منو به نتیجه برسونن.تو این مدت انگار خیلی بیشتر میتونم درک کنم که برای تغییر باورهام باید چیکار کنم.خلاصه من هی باخودم میگفتم خودش باید درک کنه چیکار کنه تو چیکارش داری.آخرش نظرمو گفتم اما چندروز بعد سر یه موضوع دیگه قشنگ این حرفو بهم ثابت کرد اون شخص که آقا تو بیل زنی باغچه خودتو بیل بزن و اونجا دیگه واقعا فهمیدم حتی اگه طرف میدونست و با مخ هم داشت می‌خورد زمین تا وقتی نتیجه تو دستم نیست هییییچ حرفی نزنم.اصلا هیچی نگم فقط ذهنم رو قوی کنم برای خلق خواسته هام.تو همین سفرنامه قسمت هدیه تولد استاد گفت من انرژیمو فقط گذاشتم روی هم جهت کردن ذهن و روحم.منم حرف ایشون رو با خودم تکرار میکنم و انرژیمو میذارم روی خودم.واقعا نتیجه باید تو دست آدم باشه اصلا خودشون میان میپرسن چی شد.خلاصه اینکه به نظر من اگه اون طرف خودش در جریان بود و شما نتیجه ای نداشتی تو دستت کاری به کارش نداشته باش.

    نتیجه آقا،مهم نتیجه است.

    فایل های سفرنامه رو باید برنامه ریزی کنم بانظم برم جلو.احساس میکنم همش میخوام ببینم قسمت بعد راجب چیه و این باعث شده تمرکزم از اون قسمت پرت بشه.ذهن عزیز کارشو خوب بلده اما منم دارم کارمو خوب یاد میگیرم😎

    دیگه قشنگ می‌فهمم ذهن عزیز اومده وسط.دیروز یکم جوش زده بودم تو صورت و بدنم بعد شروع کردددد.اینجوریه الان باید ایجوری کنی الان باید فلان کنی و……. دقیقا همونجا دستشو خوندم و یاد آیه ای که استاد تو قسمت حزن در قرآن خوندن افتادم که قطعا نجوا از سمت شیطانه.همونجا مچشو گرفتم😃🥳

    الهی شکرت هرروز و هرروز مسیر برام روشن تر میشه.هرروز یه قدم کوچولو در جهت مسیری که خدا برام بازش کرد برمیدارم.تازگیا فهمیدم چقدر عزت نفسم پایینه.در صورتی که قبلا ذهنم میگفت تو پرفکتی اما سر یه تضاد و ناخواسته من به کلی نابود شدم.این ماجرا مال چند سال پیشه اما من هنوز عزت نفسم رو از دست دادم.در واقع ارزشمندیمو به خاطر اون موضوع میدونستم و وقتی از دستش دادم فهمیدم که چقدر دروغی و الکی بود اون خود باوری من به خودم.الان هم دارم با سفرنامه پیش برم تا انشاالله برسم به دوره عزت نفس.همون شاه لوله نشتی فرکانسی ایم.واقعا تو رفتار آدم میفهمه با خودش چند چنده و من واقعا تو رفتارم که دیدم باخودم گفتم ااا زینب فکر میکردی انقدر خودتو نشناسی!!!!

    به هر حال خوشحالم که تو این مسیر و سفر دارم پیش میرم و انشاالله هرروز و هرروز از قدم های کوچکم و اتفاقات و نتایجی که گرفتم صحبت میکنم🥰🥰🥰🥰🥰🥰

    راستی سریال سفر به دور آمریکارو برای بار دوم نگاه میکنم و الان قسمت هفتاد هستم و چقدررررر این سفر در من خواسته ایجاد کرد و چقدررررر کیف میکنم که باهاتون هم سفر میشم. کلا همش تو سفرم این از اینجا که سفرنامه مینویسم اونم که دور آمریکا رو میگردم😅😅😅😘😘😘😘😘 تازگیا میگم برای اون قسمت هم نظر بذارم اما انقدر که قشنگن چند تا چندتا میبینم نمیدونم برای کدوم فایل کامنت بذارم😅👀😍

    و در آخر عاشقتونم و خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه 😘😘😘😘😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    سلام به همگی

    اتفاقا من هم وقتی با این مباحث آشنا شدم دلم میخواست همه ی خانوادم بدونن برای همین چیزهایی که میشنیدم و برام جذاب بود براشون میگفتم کم کم متوجه شدم نه تنها تاثیری نمیذارم بلکه مسخره میشم و اصلا شاکی شدن رو چه اساسی این حرفا رو میزنی و از حرفام برداشت اشتباه میکردن و ول کن هم نبودن تا به من ثابت کنن اشتباه میکنم، حالا این وسط من میموندم و کلی انرژی ای که صرف میشد تا ثابت کنم منظورم این نبود تو داری اشتباه میفهمی، هیچی هم بهم نمیرسید، من نتایجی دیدم ولی چون ثابت قدم نبودم برگشتم سر جای قبلیم، برای همین از اون موقع دهنم و بستم و گفتم تو اگه راست میگی چرا وضعیت مالی و خونه و ماشین و شغل و سلامتیت تغییر نکرد، پس دهنتو ببند و هر وقت عوض شدی بقیه هم نتایج و میبینن لازم نیست زور بزنی خودتو ثابت کنی، مدت هاست وارد بحثی در این زمسنه نمیشم حتی نظر هم نمیدم، با خودم عهد بستم حرف نزنم، حرف مال کسیه که متعهده و زندگیشو از این رو به اون رو کرده نه کسی که «فقط بلده حرفای قشنگ و مثل طوطی تکرار کنه و موقع عمل که برسه هیچی یادش نمیاد و میشه همون آدم قبلی، ذحرف زدن مال کسیه که هر روز میزنه تو دهن ذهن چموشش تا حرف اضافی نزنه نه کسی که با هر چیز مسخره ای غرق افکار منفی میشه تا گریش بابت اتفاقی که نیفتاده در بیاد و احساس کنه چقد بدبخته، بنابراین تصمیم گرفتم تلاشمو بکنم زندگی خودمو نجات بدم، من حتی حق ندارم نگران بچم بشم چون اون به قدرت بی انتهای خدا وصله و هرچی بخواد براش امادست فقط میتونم باورهای درست بهش بدم و بسپارمش به خدا تا هدایت بشه، نگرانی من فقط زندگی خودمو برام زهرمار میکنه، اگه میخوام خوشبخت بشه باید فقط از بودنش لذت ببرم و ثانیه ای به خودم اجازه ندم نگران بچه ای بشم که خودش خداست، به همه منابع دسترسی داره، اره حرف و کسی میزنه که توحید و فهمیده و دیگه مشرک نیست که نگرانی خود خود شرکه، حرف مال کسیه که خدا رو با تمام وجودش درک کرده همچنین قوانینش و، تازه این آدم هم وظیفه تغییر زندگی کسی و نداره فقط میتونه برای افرادی که دنبال تغییر هستن راهنمای خوبی باشه نه برای همه

    امیدوارم همه بچه های سایت و خود من این خدا و قوانینش رو عمیقا درک کنیم و تو زندگیمون به کار ببریم تا هر چه بیشتر به به زندگی ای که لایقش هستیم برسیم و لذتشو ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    سلام دوست عزیز واقعا این عبارت تاکیید ک گفتین من کامل فراموش کرده بودم و این مثالی ک برای کنکور زدین بشدت به من کمک کرد ک عبارت تاکییدی درباره کارم بنویسم و بتونم به کار بگیرمش مرسی از شما و خداوند ک از طریق شمل این موضوع به من یاد اور شد امیدوارم همیشه موفق باشید دوست عزیز🌷🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    به نام مهربان ترین مهربانان

    سلام استاد جان و مریم جان

    استاد من انقدر تجربه دارم تو این زمینه ک حد نداره استاد من نمونه بارز کسی بودم ک خودم سوپر من میدونستم ک اره باید هرکسی هرمشکلی داره کمکمش کنم نمیشه اصلا

    بعد هرچی میزدم تو سرخودم عزیزم جانم نکن این کار این رابطه خوب نیست بیا بیرون نتیجش بی محلی بی احترامی دعوا بحث بود با دوستام یا خانوادم می گفتم بابا درسته داییمه ولی من میبنم ک بخدا دارن به ما اسیب میزنن زندگیمون دارن خراب می کنند بعد جواب من چی بود اره تو حسودی تو بچه ای تو داری الکی میگی بعد این شد سر این موضوعات کلا دیگه نطر من نمیخوان و یه طوری خودم بی ارزش کردم بعد این موضوع واقعا بهم برخورد و تصمیم گرفتم اگ خانوادم دوستام تو چاهم افتادن کاری نداشته باشم بهتر تحقیر شدنه بعد استاد ناخواسته دیروز تو باشگاه یکی بام هم کلام شد سر کارش دلم سوخت میخواستم کمک کنم در واقعا میخواستم سایت بهش معرفی کنم ولی دول بودم از خدا هدایت خواستم تا امروز ک این قسمت سفر نامه خوندم و فهمیدم نباید بهش بگم حسی درونم گفت نگو و واقعا استاد کاش قبل اینکه کار از کار بگذره ما دست از دلسوزی و کمک برداریم وگرنه به قول شما معلوم نیست چه اتفاقات بدی در پیش باشه

    هزار مرتبه شکر استاد من خیلی وقته بجز دیروز خودخواه شدم من یکی از دوستای صمیمم شکست عاطفی خورد من حتی یک پیامم بهش نمیدادم چون میدونستم بدم همش اشک اه و یه بار حالش پرسیدم گفت اصلا خوب نیستم ولم کن منم گفتم باشه اگ نیلوفر قبل بودم بلیط می گرفتم میرفتم پیشش الان ن برام مهم نیست چون خودش ساخته خودش خواسته من چی کارم حتی نا خواسته گفتمش سایت عباس منشم هست برو هیچ به هیچ فهمیدم این اصلا نمیخواد تغیر کنه و به منم ربطی نداره

    استاد جالبیش اینجاست امروز روز دومی ک دارم قران میخونم سوره یوسف خداوند به پیامبر میگه اگ به صحبتت گوش نمیدن ولشون کن این ک خوندم اشکم می ریختم می گفتم بابا خدا به پیامبری ک برای هدایت امده کارش اینه میگه وقتی چیزی بهشون گفتی گفتی راه درست اینه و نیومدن ولش کن خودت ناراحت نکن حست بد نکن مشکل خودشونه و میخوام به عزیزانی ک تا الان ضربه نخوردن بگم قبل ضربع به خودتون بیاین من خوردم تازه برای من ضربه کمی بود

    ولی درس گرفتم شما قبل مشکل درس بگیرین و ول کنید دیگران مامانم همیشه یه جمله ای میگه میگه کسی ک نخواد خدا هم بیاد بهش بگه این کار درسته انجامش بده نمیده و واقعا بهش رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رویا گفته:
    مدت عضویت: 1515 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم مهربونم

    ممنون واقعا بابت این فایل زیبا

    باورتون نمیشه من از وقتی با قانون جذب اشنا شدم همش دنبال این بودم که برادر و خواهر خودمم با این قانون اشنا بشن و هر چی بیشتر تلاش میکنم انگار خودم عقب میوفتم واقعا این حرفای استاد واقعا برای افرادی مثل من الهام شده و خداروصدهزار مرتبه شکر که من با استادعزیزم اشنا شدم و فهمیدم که باید خودم با نتیجم اونارو تشویق کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    سلام خدمت همه عزیزان

    جمله زیبایی است : ما همه به یک اندازه به خان نعمت های خدا دسترسی داریم شاید هنوز خودم با تمام وجود این جمله را باور نکرده باشم ولی میدانم که درست است و خدا بین بنده هایش فرق نمیگذارد و هر کس هر چه را که بخواهد به او میدهد

    در مورد تغییر دیگران بنظرم تا توی صورتمون کوبیده نشه متوجه نمیشیم و این همون قانون تکامله یعنی باید بفهمی که جواب نمیده و این فهمیدن با انجام دادن و نتیجه برعکس این قانون به دست میاد

    و در نهایت این جملرو میخوام بنویسم که امید بخش روز های زندگی منه:

    خدا از ما بیشتر میخواههد که بر ثروت و موفقیت و … برسیم پس جلوی نعمت های خدارو نگیریم و بزاریم ثروت . سلامتی و … وارد زندگیمون بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    لیلا تیموری گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    به نام‌ خدای مهربون

    روز سیزدهم از تقویم تحول زندگی من

    سلام خدمت استاد عزیزم ، خدمت خانم شایسته و جمع بزرگ و صمیمی عباسمنش .

    قبل از همه چیز از خدا تشکر میکنم که منو به این سایت هدایت کرد و دستمو گرفت و راهو نشون داد .

    واقعا استاد وقتی گاها به گذشته نگاه میکنم باورم نمیشه که چقدر در بی خبری زندگی کردم .

    خدا رو شکر آگاهی ایت رو رو هم دریافت کردم… فرشته نجات نباشید…برا تغییر کسی تلاش کنید . چرا که هر کس مطابق با باورها و فرکانسهایش در همان جایی قرار دارد که باید باشد .

    به خودتان کمک کنید تا به دیگران کمک کرده باشید .

    الگوسازی کنید .

    استاد خیلی ممنونم ازتون که اینقدر خوب و مهربون هستین.

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام عزیزان همراه

    امروز سیزدهمین روز سفرنامه است و چقدر زیبا هرروز فایلهایی رو دریافت میکنم که تجربه ایی برای بیان کردن دارم…مادرم از وقتی یادمه بیمار بوده و هست و همیشه هم مینالید با هرکسی که تلفن بهش میزد یا میدیدش فقط داشتن راجع به بیماریهاشون و وضعیت بد و …صحبت میکردن البته ناگفته نماند که ما از کودکی در این خانواده زندگی و بزرگ شدیم…همیشه دلم میخواست یه جور دیگه باشه اما نه از کودکی بعد از گذشت سالیان سال متوجه شدم…دیشب برای چندمین بار متوجه شدم که مادرم بیمارستان است از ناراحتی قلبی و بستری شده…اولش کمی عصبانی شدم که مادر هیچ وقت نمیخواد بیدار و آگاه بشه و خودشو پیدا کنه و راحت زندگی کنه….ولی به سرعت آرام شدم و پیش خودم گفتم هرکسی انتخاب خودشه برای زندگیش که چجوری اونو تجربه کنه..من چه کاری از دستم برمیاد هیچی جز اینکه روی خودم و خواسته هام تمرکز کنم و به اونها دست پیدا کنم و با این افکار آرام گرفتم و خوابیدم..البته اینم بگم که من از سال ۸۴ با برخورد با یه تضاد به مسیر موفقیت وارد شدم البته با باورهای بی نهایت بد همین طور لنگ لنگان ادامه دادم کم و بیش تا از سال ۹۳ بعد از مرگ برادر جوونم به مسیرهایی هدایت شدم هم کاری هم خودشناسی یواش یواش خیلی چیزها تغییر کرد ولی قوانین رو نمیدونستم راهم روادامه دادم و کلاسهای من از کرج به سعادت آباد تهران تغییر کرد توسط استاد دیگه ایی و بعدش هم خداوند منو خیلی یهویی از ایران خارج کرد…الان که ۱سال و نیم است که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم میفهمم که چی شد از ایران خارج شدم هدایت خداوند و دوری از اون محیط و آدمها و اینکه هرروز هزاران بار خداروشکر میکنم که اینجام و در این آرامش و دارم ادامه میدم و تکاملم رو طی میکنم…امروز فایل استاد مجدد برای من بود که مریم عزیزم تو لازم نیست نگران کسی باشی و فقط روی خودت کار کن هرکسی در زمان مناسب و با توجه به تضادها و خواسته هایش البته اگه بداند و بخواهد هدایت میشود..پس تو اون آدمی باش که میخوای دیگران اگه در مدار باشن از تو میخوان کمکشون کنی و اینکه کمک کننده اونها خدای مهربونه و تو آرام باش و ادامه بده…بیشتر امروز تصمیم گرفتم سکوت کنم در برابر دیگران چه نزدیکانم و چه دیگران و آرام بمانم و به راهم ادامه دهم

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: