همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 70
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/11/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-11-08 10:37:442024-06-27 06:35:33همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق هستی🌻
سلام استاد عزیز و خانم شایسته جان🌺
روز سیزدهم سفرنامه🪴
“💝 همه ما به یه اندازه به نعمت ها دسترسی داریم💝
اگه توی مدار موفقیت نباشم، خودم نخوام موفق بشم، کل دنیا هم اگه بخواد این اتفاق نمیفته.اگه خودم نخوام حرکت کنم، کل دنیا نمیتونن با زور حرکتم بدن💝👌
در فرهنگمون این موضوع غالبه که همش احساس میکنم باید به کسی کمک کنم، اگه به اون کمک کنم، اگه دست اینو بگیرم، اگه پولی توی جیب اون بزارم، اون دیگه یک آدم متحول میشه و تغییر میکنه☹
چقدر زندگی خودمونابود کردم برای اینکه فکر میکردم دارم به بقیه کمک میکنم.
باید بپذیرم نه میتونم سرنوشت کسیو به سمت خوبی هدایت کنم، نه میتونم سرنوشت کسیو به سمت بدی وشکست هدایت کنم،
فقط میتونم زندگی خودمو، سرنوشت خودمو تغییر بدم، نه سرنوشت دیگرانو،
من این قدرتو ندارم. به این میگن تسلیم بودن، باید به این حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران برسم تا بتونم از زندگیم لذت ببرم، تا بتونم خوشبختیو تجربه کنم🤗
من نمیتونم زندگی کسیو که خودش نمیخواد رو عوض کنم، اگه کسی هم خودش بخواد من چه بخوام چه نخوام، نمیتونم جلوشو بگیرم. اگه کسی خودش بخواد تغییر کنه، خودش بخواد پیشرفت کنه و ثروتمند و موفق بشه، اگه من به فرض دلم نخواد که این پیشرفت کنه،بازم نمیتونم کاری کنم. در هر دو حالت اینجوریه👌💖
خیلی موقع ها انرژیمو روی دیگران میذارم به این خاطر که فکر میکنم دارم بهشون کمک میکنم، در صورتی که هم اونو دارم از هدف دور میکم هم خودمو از هدفم دور میکنم😥
خیلی موقع هافکرم اینه که باید کمک کنم، آفریده شدم برای خدمت کردن به دیگران، مگه جز خدمت به خلق راهی برای خوشبختی هست،
من یا خیلی خوب بلا سرم نیومده، یعنی خدمت درست و حسابی نکردم که بلا سرم بیاد، یا اینکه قوانین جهانو خوب درک نکردم
باید بدونم تک تک ما به یه اندازه به خداوند نزدیکیم🤗👌💖
وقتی قانونو درک و باور میکنم که جهان فقط به فرکانسام پاسخ میده و فرکانسای هر فرد، اتفاقاتو وارد زندگیش میکنه و به محض اینکه فرکانسشو تغییر بده میتونه اتفاقاتو تغییر بده و تجربه بهتری داشته باشه، دیگه هیچ احساس گناه یا دلسوزی در این باره نخواهم داشت چون قانون اینه:
من یه دستگاه تولید فرکانسم و جهان هم دستگاهی که این فرکانسها رو به اتفاقات، شرایط تبدیل و وارد زندگیم میکنه.🤗👌
جهانو مانند یه سفره پر از نعمت که پیش روی همه گسترده شده و همه دور این سفره پر از غذا و نعمت نشستن، در نظر
بگیرم. حالا فردیو که کنارم دور این سفره نشسته تصور کنم که دست به هیچ غذایی نمیبره.🤨
مدام به غذاهای اون سفره زل زده، به ظرف غذایی که دیگران برای خود کشیدن و میخورن، با حسرت نگاه میکنه و مرتب درباره گرسنگیش
گله و شکایت میکنه و از اینکه تا این حد گرسنه هست، احساس بدبختی میکنه.🥴☹
واکنشم در برابراین فرد چیه؟
آیا دلم به حالش میسوزه؟
آیا منم از غذا خوردن دست میکشم و شروع به همدردی باهاش میکنم؟
آیا به خاطر گرسنگیش ناراحت میشم؟”
“حتما از این واکنش، تعجب میکنم چون تنها کاری که باید انجام بده اینه که به جای گله و شکایت، هر آنچه که میخواد از اون سفره برداره و بخوره. 👌🤗
ولی وقتی دلسوزی میکنم،مثل اینه که دست از اون غذای لذیذ بکشم، خودمو از اون غذای لذیذ محروم کنم و شروع به گریه و زاری و همدری با اون فرد کنم.🙄🥴☹😥
یادم باشه جهان طوری طراحی شده که همه آدمها به یه اندازه به منبع ثروت و نعمت دسترسی داشته باشن.یعنی خدا جهانو طوری طراحی کرده که به آنچه که در ذهنم میسازم، شکل میده. 🥰
حالا میخواد اون چیز که ساختم، ثروت، شغل پولساز، ایده پولساز، خونه ویلایی زیبا، مسافرت به زیباترین سواحل دنیا، کشتی تفریحی، ماشین آخرین مدل، سرمایه گذاری باشه،
یا مشکلاتی مثل درگیری برای اجاره خونه، قسط، وام گرفتن، جور کردن بدهی، هزینههای تمام نشدنی، نداشتن یه خودروی درست و حسابی، نداشتن یه رابطه زیبا و آرامش باشه
درهر صورت هر چی بسازم، خدا همونو شکل میده
پس این قانون مهمو همیشه به یاد داشته باشم:
وقتی به چیزی که نمیخوام توجه میکنم، احساس بدی پیدا میکنم.
وقتی به چیزهایی که دیگران نمیخوان توجه میکنم و به حالشون
دل میسوزونم،باز هم احساس بدی پیدا میکنم و در هر دوی این موارد، از مسیر خواستههام دور میشم. در هر دوی این موارد،چیزاییو به زندگیم دعوت میکنم که نمیخوام.😥🥴
همه مون به یه اندازه به نعمتها دسترسی داریم، این جوری نیست که فکر کنم یه آدم خاص بیشتر دسترسی داره، یکسری کمتر دسترسی دارن، اونی که بیشتر دسترسی داره باید یه کاری بکنه برای اونایی که کمتر دسترسی دارن، اصلا اینطور نیست👌👌
همه به یه اندازه دسترسی دارن، اگه اون آدم هایی که به قول قرآن خودشون، خودشونو محروم کردن، خودشون به خودشون دارن ظلم میکنن،
اگه بیدار بشن، دست دراز میکنن از نعمتها هرچی میخوان بر میدارن،
اگه هم بیدار نشن، من اگه دست دراز کنم و بهشون بدم بر خلاف مسیر قانون حرکت کردمو هم به خودم ضربه زدم، هم به اونا👌😰
یه موقع هایی هست درد و غم و گرسنگی و تشنگی، در به دری، بیچارگی، بی خونگی و هر رنجی که میتونم تصور کنم، نیازه برای بیداری یه انسان، اصلاً باید این مرحله رو طی کنه💞
مثل جوجه ای که باید اون درد و فشار بیرون اومدن از تخم مرغو بپذیره، دردشو بکشه، برای اینکه بدنش قوی تر بشه،
اگه کمکش کنم، مثل باز کردن پیله برای کرم ابریشم، باعث میشم جوجه از بین بره، اون باید خودش این تلاشو بکنه، اون تلاشو حرکت بهش کمک میکنه👌💖
چطور میتونم به دیگران کمک کنم؟؟
با کمک کردن به خودم، با پیشرفت خودم، با موفقیت خودم و الگوسازی از خودم میتونم به دیگران کمک کنم
اگه قوانین جهانودرک کنم، اگه مهربانی و بخشندگی خدا رو درک کنیم، خیلی راحت و شاد زندگی میکنم، خیلی طبیعی زندگی میکنم🤗💃
طبیعی یعنی یه زندگی سالم، شاد، پر از نعمت و ثروت، پر از زیبایی، آرامش، پر از روابط قشنگ، پر از روحیه خوب، پر از عشق، پر از یکتاپرستی، پر از سعادت، پر از نعمت، این یه زندگی طبیعیه انسان ها باید به این شکل زندگی کنن🥰🤗
هر چیزی غیر از این یعنی غیرطبیعی، اگه قوانین جهانو خوب درک نکنم زندگیم غیر طبیعی میشه، رنج و غم ها و مشکلات میاد، اما این مشکلات میاد برای اینکه بهم بفهمونه قوانین چیه، بعضی ها زودتر میفهمن، بعضی ها دیرتر میفهمن👌
اما هر کسی در زمان خودش میفهمه، من نمیتونم زمان فهمیدن کسیو زودتر کنم یا دیرتر کنم.
باید تسلیم باشم در مقابل تغییر دیگران،
باید به این درک برسم، اجازه بدم دیگران راهشونو پیدا کنن💝
خیلی موقع ها اصرار دارم تا فرشته نجات زندگی دیگران باشم.
به دنبال راهیم تا بتونم زندگی همسر، فرزند، دوست، برادر رو تغییر بدم
ولی بیخبرم از اینکه وقتی تلاش میکنم تا فرد دیگه ای رو تغییر بدم، بیشتر از همیشه از مسیر رشد دور میشم.🙄
اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی، دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگرانه🤗
تموم اتفاقات زندگیم بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانسای خودمه.
وقتی این قانونو درک کنم، دیگه تلاشی برای تغییر دیگران انجام نمیدم
چون میپذیرم که هر فردی هم اکنون در جای درستش قرار داره، همون جایی که نتیجه باورای خودشه
همون باورایی که هیچ فردی به جز خودش، توانایی تغییرش رو نداره.👌🦋
باید ناتوانیمو درباره تغییر فردی غیر از خودم بپذیرم، تا به آرامش برسم
باید دست از تلاش برای فرشته نجات دیگران شدن بردارم، تا نجات پیداکنم
باید دست از نگرانی درباره پدر و مادر، همسر و فرزند، خواهر و بردار بردارم تا به خوشبختی، فرصت ورود به زندگیمو بدم!👏👏”
خانواده ام الان در هر وضعیتی که هستن، هرچقدر هم نادلخواه، در جای درستی قرار دارن و به محض اینکه اراده کنن و آماده بشن، میتونن با تغییر باورهاشون، از اون شرایط به سمت شرایط دلخواه حرکت کنن.👏🤗
من نیومدم تا دیگرانو تغییر بدم. من آفریده شدم تا عهدهدار امور خودم باشم.👌🥰🤗
پس با طبیعت خودم همراه بشم.💞
برای ساختن زندگی بهتر تلاش کنم.💞
برای درک بهتر قوانین تلاش کنم.💞
برای ساختن باورای قدرتمندکنندهتر تلاش کنم.💞
برای بیشتر موندن در احساس بهتر تلاش کنم.💞
برای تجربهی شادی بیشتر تلاش کنم.💞
طبیعیترین و خداگونهترین شیوه زندگی، شیوهایه که به جای تمرکز بر تغییر دیگران، تلاش کنم تا با تمرکز بر آنچه که منو مدت زمان بیشتری در احساس بهتر نگه میداره، نسخه بهتری از خودم بسازم. 👏👌🥰
فقط موقعی میتونم به این روش زندگی کنم که، این عدل خدارو باور کنم که به همه مون توانایی خلق زندگیمون به وسیله باورهامون رو داده💞👏👌
پس باید قبول کنم که هرگز نمیتونم فردیو تغییر بدم که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست.👌
من هیچ قدرتی برای تبدیل یه فرد معتاد به فرد سلامتوندارم در حالی که خودش آماده نیست.👌
من هیچ قدرتی برای تبدیل یه فرد فقیر، به فرد ثروتمندو ندارم، حتی اگه تموم ثروتمو بهش بدم.👌
من هیچ قدرتی برای تبدیل یه فرد بیمار به فرد سلامت رو ندارم وقتی به شدت بر بیماری های مختلف تمرکز کرده.👌
من هیچ قدرتی برای خوشحال کردن فردی که سالهاست، به نکات منفی هر موضوعی متمرکز شده، ندارم، حتی اگه بهشتو بهش نشون بدم.👌
باید بپذیرم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر خودشو داره و تا وقتی که آماده پذیرش این تغییر نشه، هر اقدامی نه تنها بیهوده است، نه تنها منو ناامید و از مسیر اهدافم دور میکنه، بلکه اون فردو هم از موفقیت مدِ نظرم، دورتر میکنه👏👌
بنابراین اگه این قانونو درک کنم که:
مشکلات، تنها تضادهایی هستن برای شناساندن خواسته های واقعیم
و فرصتی برای جهت دادن به اهداف زندگیم،
و مهم تر از همه،
اگه بتونم افراد درگیر مشکلاتو به عنوان افرادی ببینم که در مرحله برخورد با تضاد و شناسایی خواسته های واقعی شون هستن،
نه تنها به خودم اجازه میدم تا شادتر زندگی کنم،
بلکه به اون افراد هم اجازه میدم تا با برخورد با تضادها و تجربه تضادها، خیلی سریع تر، راهشونو پیدا کنن و به سمت خواسته هاشون هدایت بشن.💞👏🥰
این قانون جهانه ،باید این مسئله رو به عنوان بخشی از مسیر هدایت اون فرد به سمت خواسته هاش، بپذیرم. چون همه مون به یه اندازه به خداوند، به عنوان منبع رحمت، ثروت و برکت نزدیکیم و به یه اندازه، امکان دریافت حمایت و هدایت اونو داریم.💞👏🥰
اما باید مراحل آماده شدن برای دریافت این حمایت و هدایت رو بگذرونیم…🤗
بسم حبیب
قدم سیزدهم👣
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و خانواده عزیزم در سایت
اگر همه ما باور کنیم که همانقدر که من به یک نعمت دسترسی دارم بقیه هم بهمون نعمت دسترسی دارن برا بعضیا بخصوص خودم اون احساس عذاب وجدان ناشی ازاینکه من دارم چرا بقیه ندارن برداشته میشه اصلا همین دلسوزی هاست که اونهایی که وارد سایت میشن قریب به نود و نه درصدمون اول راه مجاب اموزش دادن این راه و رسم به بقیه میشیم تا جایی که یاد میگیریم به قول استاد با زبان نتایجمون صحبت کنیم یعنی هیچی نگیم و بزاریم نتایجمون بیاد و وقتی نتایج بیاد خوده افراد مشتاقانه دنبال راه ما میان🤲
و خیلی موارد دیگه چه جاها که خودمون ، خودمون رو از نعماتی محروم کردیم که شبیه دیگران باشیم در صورتیکه خوان نعمت پروردگارم بازه به روی همه چرا کم ؟ چرا؟؟ باید اتفاقا خیلی زیادتر برداریم چون راه همینه این شکلی میتونیم به دیگران کمک کنیم کوزه خالی نمیتونه تشنه ای رو سیر آب کنه ماهم تا خودمون از یه نعمت خالی باشیم نمیتونیم ببخشیمش
اصلا همین باور غلط مومن باید فقیر و قانع باشه❌❌
قناعت موضوعش خیلی متفاوت تره و ما اشتباه فهمیدیم اصلا باید پولدار باشههه که یتونه خدارو درست بشناسونه بتونه درست تجلی خداوند باشه وقتی خدا میگه ت اشررررف مخلوقاتمی یعنی چیی
یعنی خیلی باید بالاتر باشه🥰
الهی شکر شکر شکر🤲💝
سلام به دوستان همسفر عزیزم
استاد نازنیم خانم شایسته مهربانم
امروز روز ۱۳ سفرنامه پر برکت منه خدایا سپاسگزارتم
استاد عاشقتونم من چقدر قشنگ از کلمه طبیعی استفاده میکنین چقدر زیبا توضیح میدین اصلا مو به تنم سیخ شد یه حالی شدم عشق کردم وقتی میگین همه چیز به صورت طبیعی برای ما هست خداوند قرار داده تمام نعمت هایش را برای تو تا لذت شو ببری
اونم به صورت کاملا طبیعی شاد باشی بخندی سلامت باشی ثروتمند باشی کاملا طبیعی رابطه های خوب و تجربه کنی آخ با چه خدایی طرفیم ستایش از آن توست تنها تو را میپرستم معبودم یکتا
من میخواهم نوش جان کنم طبیعی نعمت هایت را
هرکسی هم میخواد بسم الله مگه کی دست منو گرفته آورده اینجا تو این سفرنامه اینقدر من و متحول کرده کی گفته بیا بشین هر قسمت و دیدگاه تو بنویس
کی دست منو گرفته؟!میگه ببین بخون این کارو کن تحسین کن سپاسگزاری کن
کی تو این مسیر منو راهنمایی کرده؟
کی باعث حرکت من شده؟
هیچ کس خودم خواستم خدای وجودم هدایتم کرد محال بخوام هیچ کمکی به هیچ کسی کنم هرکسی خواست پرسید سایت استادمو معرفی میکنم بیاد پیدا کنه ببینه گوش کنه
اخه ضربه خوردم حرف شنیدم از کمک کردنم نمیدونم چرا هرچی استاد فریاد میزنه ما ها گوش نمیدیم…
اگه در این مسیر باشی تمرکز تو بذاری روی خودت به فکر تغییر خودت و زندگی ات باشی همه چیز به تو داده میشود موفق میشوی نتیجه میگیری همه میخوان که تو کمک شون کنی
اون وقت تو با نتایجت میتونی به خیلی ها کمک کنی
میشی الگو موفقیت هاتو میبینن از تو کمک میخوان البته کسی که خودش اماده تغییر باشه
در تلاشم آگاهانه از این به بعد فقط با نتایج حرف بزنم قسمت های اولیه سفرنامه استاد گفتن نخواه کسی رو تغییر بدی این پاشنه اشیل من نسبت به همسرم بود تعهد دادم و انصافا خوب کنترل کردم و عمل کردم به تعهدم
راستش انرژیم بیشتر شده برای رشد و تغییر خودم تمرکز ۱۰۰٪ دارم روی افکار خودم نجوا ها میاد اما ارومشون میکنم من فقط میتونم زندگی خودم،تنها خودم رو عوض کنم من مسئول تمام لحظه های خوب یا بد زندگی خودم هستم من تنها خود من
دسترسی من فقط تنها به خودم و خدای خودمه نه هیچکس دیگه
فقط پر قدرت ادامه میدم و رو به جلو در حرکتم
چقدر خود معجزه است این سایت به خداوندی خدا نمیدونم چی بنویسم اما فهمیدم دیگه میگم فاطی تو گوشیت و بردار خدا خودش میگه یه چیزی مینویسی
استاد نمیدونم چی بگم تا همه ی عمرم از شما سپاسگزاری کنم کافی نیست دوستتون دارم با تمام وجودم🧡
سلام چندوقتیه که ارامش قبلی رو ندارم وسعی میکنم ارامش گذشته رو به زندگیم برگردونم همش دارم به مادرم راهکار میدم ولی مادرم اصلا توجهی نمیکنه ودائما ناراحته وگله وشکایت میکنه وباحرفاش انرژی منم پایین میاد وتا میام انرژیمو بالا ببرم این چرخه دوباره شروع میشه از امروز واین لحظه به خودم قول دادم بیخیال اطرافیان وکاروکردارشون بشم وفقط به تغییر خودم متعهد باشم از خدا میخوام کمکم کنه که پایبند به تعهدم باشم
به نام خدا
روز سیزدهم سفرنامه
سلام
موضوع این فایل خیلی به دلم نشست.
“همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم”
همه ما بندگان یک خداییم.
همه ما میتوانیم با خدا دوستی کنیم و بهترین زندگی را بکنیم.
وقتی تصمیم میگیریم کسی را هدایت کنیم ، به کسی دلسوزی کنیم ، دستش را بگیریم ، درونمان داریم فکر میکنیم که خدا که این بنده اش را هدایت نمیکند 😟 ولی من میتوان به او کمک کنم و او را از این جایی که هست بالا میکشم تا زندگی بهتری داشته باشد.
چرا خودمان را جای خدا میگذاریم ؟
چرا فکر میکنیم آن فرد نمیتواند موفق شود و نیاز به کمک ما دارد؟
جواب این ها در این فایل آمده.
من خانواده های زیادی را دیدم که تمام تلاششان را برای پاک کردن فرزند معتادشان انجام میدهند،زندگی را بر خودشان سخت میکنند ، اما تا وقتی که خود فرزندشان نخواهد پاک شود، تمام تلاششان بیهوده میماند.
همین یک نمونه خیلی خوب است برایمان تا درک کنیم قانون را.
ما برای تغییر زندگیمان، برای موفقیت نیاز به کمک هیچ کس نداریم، وقتی خودمان بخواهیم، خدا کمک ها را از طریق دست هایش برایمان میرساند.
همینطور نمیتوانیم برای شکست هایمان کسی را مقصر بدانیم چون وقتی خودمان در مدار شکست باشیم، تجربه اش میکنیم.
همه اش خودمانیم و خودمان🙎
_
با تشکر از همه دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
روز ۱۳ سفرنامه
همه ما به یک اندازه به نعمت دسترسی داریم نه بیشتر!
من با اینکه این فایل رو بارها شنیدم اما بازم فراموش میکنم و بعضی وقتا میخوام مثلا با ازخودگذشتگی به دیگران کمک کنم و تو مسیری ک هستن همراهیشون کنم اما بعد از ی مدتی متوجه میشم ک کمک من به چشم ک نمیاد هیچ! حتی توقعی هم در من ایجاد میشه که اره مثلا تو فلان مسئله به فلانی کمک کردم اما الان اون تو شرایط مشابه یا وقتیکه بهش نیاز دارم نیستش! خدا رو شکر به نسبت قبل از اشنایی با قوانین کمتر خودمو تو این شرایط قرار دادم اما میخوام بنویسم از ماجراهایی که پشت سر گذاشتم تا یادم بمونه که فقط من باید روی خودم و زندگیم و هدفهام تمرکز کنم نه هیچکس دیگه ای
یکی از دوستای صمیمیم که خیلی وقته دنبال مدرک دانشگاهش هست چندین بار من باهاش صحبت کردم که این پروسه رو اینقد عقب ننداز حتی بهش پیشنهاد دادم که خودمم میرم دنبال کاراش که سریعتر تموم کنه! اما خب کسی که بخواد پیشرفت کنه و یا بخواد ب هدفی برسه ما ک نباید هولش بدیم!؟ یک روز ک تو اوج روز کاریم بودم تماس گرف و البته چون تابستون هم هست و هوای جنوب ب شدت گرمه تاجایی ک امکان داره سختمه ک برم بیرون برای انجام کاری، باهام تماس گرف ک اونجا نیست و نمیتونه در حال حاضر بره دانشگاه و ازم خواست ک برم دانشگاه برای پیگیری کارش که ببینم چقد بدهی داره ب دانشگاه!! منم اول گفتم باشه اما بعدش ک یادم اومد هوا چقد گرمه و اصلا حوصله اینکار رو ندارم شروع کردم به بهونه های مختلف بداخلاقی کردن و غرولند کردن، مثلا چرا دیر جواب میدی!؟ چرا شماره دانشجوییت نمیفرستی؟! و اخرش هم بیچاره گف نمیخواد اصلا بری. تو خودت گفته بودی هروقت کاری داشتی بهم زنگ بزن! بعد دیدم ای وای راست میگه من خودم اینتوقع رو ایجاد کرده بودم اخرش هم رفتم براش پیگیری کردم اما هنوز ک هنوزه روند کارشو تکمیل نکرده و همچنان هم منتظره ک من پیگیر بشم براش! و دیدم هربار ک دانشگاه میرم و کارشو انجام میدم چقققد بعدش احساسم بد میشه!! و تصمیم گرفتم دیگه بهش بگم نه و خودش کارش رو انجام بده. اینجوری نه اعصابم بهم میریزه که بعدش احساسم بد بشه و بدنبال اون اتفاقات بد رو جذب کنم و هم اون اگه این هدفش باشه خودش یاد میگیره پیگیر کارش باشه و به نتیجه برسونتش و حتی اگه خودش به اتمام برسونه اونکار رو، منتی سرش نیست و من نمیتونم دیگه توقعی ازش داشته باشم.
مورد بعدی ک خیلی نظرم رو جلب کرد این بود که بذارین نتایج تون بیانگر مسیر درستی ک رفتین باشه و سعی نکنید با حرفاتون کسیو به انجام کاری اجبار کنیدو دیدم واقعاااا نتایج خیلییی زبان گویاتر و روشنتر و واضحتری هستن تا اینکه من بخوام یک ساعت بشینم با کسی حرف بزنم و انرژی بذارم ک ب مسیر درست راهنماییش کنم هرچند هنوز خودمم تو این مسیر خیلی مونده که خیلی چیزا رو متوجه بشم چون متوجه شدم ک در خیلی موارد دچار کج فهمی شدم و با برخورد کردن با یک سری مسائل درکشون برام بهتر و روشنتر شده و واقعا هرچیزی روندی تکاملی داره و باید صبورانه تو این مسیر قدم بردارم و عجول نباشم🌸
خدایاا شکرت برای درک این اگاهی ها💚🙏🏻
مرسی استاد عزیزم و مریمجون برای گذاشتن این فایل های دانلودی بینظیر😘 عاااشقتونم💚
در پناه خدا شاااد و سالم و ثروتمند و خوشبخت باشید💚
سلام
واقعا هم همینه ما نه می تونیم کسی رو خوشبخت کنیم و نه می تونیم مانع خوشبختی کسی بشیم ما فقط می تونیم به خودمون کمک کنیم چون قانون اینه که هر کس به وسیله افکار، باور ها و کانون توجه خودش زندگیش رو خلق میکنه
و تا زمانی که کسی نخواد تغییر کنه ما این توانایی رو نداریم که به اون کمک کنیم و یا به اصطلاح باعث بشیم که زندگی اون تغییر کنه
ما فقط می تونیم به خودمون کمک کنیم باید خودمون طبیعی زندگی کنیم و زندگی خوبی رو با شناخت و عمل و هماهنگ شدن با قوانین جهان برای خودمون بسازیم و اون موقع اس که یه الگو خوب شدیم و اونایی که خواستار تغییر هستند و خودشون از ما پرسیدند که چطور می تونم بهتر زندگی کنم اون موقع اس که ما می تونیم راهنمایی شون کنیم
ب نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد و خانوم شایسته عزیزم
تو این مدتی ک تو سایتم خیلی وقتا خواستم همکار رارو آگاه کنم یا خانوادمو یا افراد نزدیکو ک قانون چی میگه
نباید احساستون رو بد کنید باید تغییر بدید ناخداگاه ی حسی بهم میگفت اگه بگی اگه بپرسن ک تو چی داری چ جوابی بدم بگم صبر کن اینده رو نگاه کن یا…
الان ک شما ی مثل زیبایی رو زدید ک رفتید سلف سرویس چقدر دیدگاهم عوض شد حتی درباره خودم ک چقدر میتونستم عالی زندگی کنم این چند روزی ک مهمان هستیم تو این دنیای زیبای مادی چقدر بهتر میتونیم زندگی کنم حتی با وجود مشکلا ک ما رو بیدار میکنن ک پاشو خودتو تغییر بده ففط همین دهنتو شبیه روحت کن خداگونه برخورد کن با اتفاقات خوب یا اتفاقای ب ظاهر بد زندگی
روز سیزدهم سفر نامه بود بازم سپاسگزارم از استاد بابت این اگاهی ناب
از خدا میخوام کمکم کنه مثل همیشه این قدمو محکم بر دارم❤️
به نام خدا
روز سیزدهم سفرنامه💛
سلام به همه
خداروشکر میکنم هزاران بار بابت اینکه منو به این مسیر هدایت کرد.واقعا نمیدونم قبل از این چطور دووم می اوردم.
جالبه من جای شخصیت اون پسر بودم ،نه اینکه بخوام به کسی کمک کنم در واقع بارها ادمایی اطرافم سعی کرده بودن بهم کمک کنن و نتونسته بودن، یادم میاد منم چقدر دلم میخواست یکی دستم رو بگیره و کمکم کنه،یکی نجاتم بده،یکی منو بذاره وسط خوشبختی و نعمت ،،،و کمک هایی ک بهم میشد از طرف خانوادم از نظرم کافی نبود😂مثلا میگفتم اگه یه حمایت درست و حسابی داشتم الان این وضعم نبود درحالیکه اونا نهایت تلاششون رو برای حرکت من میکردن ولی دست اخر همیشه ازشون طلبکار بودم
تا جایی ک همه رهام کردن کردن و چقدر برام عالی شد
رفتم تا ته بدبختی و ذلالت .یادم نمیره روزی ک توی حیاط خالم اینها بابت مشکلی که اون روزها داشتم، داشتم با پدرم صحبت میکردم و زار زار گریه میکردم و از ته دل هق هق میکردم و میگفتم من چقدر بدبختم ک هیچ حامی ای ندارم و اون میگفت توکلت به خدا باشه و من اصلا به این جمله حساسیت داشتم و حالم بدتر میشد!
اون روزا هرچند تلخ عاشقشونم. عاشق تک تک اتفاقاتی ام ک باعث شد الان اینجا باشم
این الان برام مهمترین چیزه
عاشقتونم استاد چقدر قشنگ قوانین رو درک کردید اینکه گاهی اوقات درد ،سختی ،بی پولی ،گشنگی،تشنگی،اوارگی و بیچارگی و هر رنجی ک فکرشو بکنید لازمه برای بیداری یک فرد، و تا اون زمان ک خودش بیدار نشه ما نمیتونیم بیدارش کنیم
چقدر این منم
چقدر منم قشنگ بیدار شدم،میدونم برای بیدار شدن و موفق شدن لازم نیست حتما له بشیم ولی من همیشهههه خداروشکر میکنم ک برای من مسیر این بود،چون خودمو میشناختم اونقدر بی فکر ،اونقدر منفی اونقدر محتاج ووابسته ی ادما ک هیچ تضادی بهتر از اینکه برام اتفاق افتاد نمیتونست بیدارم کنه
خدایا هزاران هزاران هزاران مرتبه شکرت ک من تو سن کمتر بیدار شدم .دریک تضاد وحشتناک ک واقعا مثل یک دانشگاه برام درس داشت.جوری مستاصل شدم ک خودمو تنهای تنها پیدا کردم و تسلیم اربابی شدم ک تمام مدت منتظر بود ک بهش توکل کنم و ارام بشم تا همه کارارو اونطور ک درسته پیش ببره
بعدش صداشو شنیدم و هدایت شدم
به خودم اومدم ک میگم برای من خوب شد و ارزشش رو داشت
الان به لطف خدا و استاد عزیزم فقط و فقط تکیم به خودم و خدای خودمه
و اینم بهم انگیزه بیشتری میده ک چون من میخواممممممم موفق بشم هیچ کس نمیتونه جلوم رو بگیره
قبلا بر عکس فکر میکردم
سپاس گزارم از استادم و مریم عزیزم
چقدر این سفر داره دلیل تک تک اتفاقات زندگیم رو واضح بهم میگه و چقدر سبک میشم با نوشتن کامنت چون هر چی هست تو ذهنم میریزه بیرون و میبینم ک چه خبر بوده و چه مسیری رو اومدم و الان کجام
ممنونم عزیزای دلم❤️
💎به نام خداوندی که صاحب قدرت بی نهایت و بخشنده ی بی حساب است💎
اعتراف میکنم که من خیلی زیاد دچار همچین توهمی شدم که میتونم زندگی یه نفرو تغییر بدم و همیشه هم یا برای اون نفر دردسر شده یا برای خودم.
همین دیروز تو کامنتم یه اشاره ای کردم به فردی که میخواستم کمکش کنم و با توجه به رفتار نامناسبش از کارم صرف نظر کردم.
با یه بنده خدایی آشنا شدم که ایشون خیلی هدفمند به نظر میومد و واقعا هم ازش نپرسیدم که این شور و اشتیاقش از چی نشأت میگیره ولی چیزی که من فهمیدم این بود که انگار واقعا یه سری اهداف داشت و در راستای اونا داشت اقدام میکرد ،
فکر هم میکنم کل این تصمیمایی که گرفته بود و حرفایی که میزد هم نشات گرفته از یه سری فایل های انگیزشی که متاسفانه اصلا توش قوانین ثابت جهان رعایت نمیشه بود.
از اون فایل های انگیزشی که فقط توش میگن باید پدرت در بیاد و دهنت سرویس شه و هفتصد هزار بار شکست بخوری و زجر بکشی تا موفق شی ؛ که من خودم به شخصه اصلا نمی پسندمشون چون به نظرم آدمو گمراه تر میکنه.
خلاصش کنم که این بنده خدا تو یه توهمی بود که میخواد بترکونه و تکامل و این چیزا هم حالیش نبود ، اصلا تو یه مدار های نامناسب هم بود ، منم تو یه توهم بد تر از اون که من باید این آدمو هدایت کنم به راه درست و بهش بفهمونم که باید طبق قوانین پیش بره.
هر چی هم میگفتم باز حرف خودشو میزد.
واقعا هم انقد انسان محترم و دوست داشتنی بود که دوست داشتم کمکش کنم ، ولی کلا به خاطر یه حرفایی و رفتار هایی که داشت (یه تیکشو تو کامنت قبلیم گفتم) کلا بیخیال شدم و کلا از ذهنم پاکش کردم.
واقعا نمیشه کسی که تو یه دنیای دیگه سیر میکنه رو بیاری و بگی ببین داستان اینه ، باید اینجوری بیای ، اینکارو کنی و …
تازه این بنده خدا نتایج منو تقریبا دید و من بهش گفته بودم که از چه وضعیتی به لطف خدا خودمو نجات دادم و الان اینجام ، خودشم چند بار بهم گفت دوست داره یه جورایی وضعیت الان منو تجربه کنه ولی باز هم با این حال اصلا نمیگرفت من چی میگم تا اینکه من از اون توهم خودم بیدار شدم و دیگه بیخیال کمک کردن بهش شدم.
خداوکیلی ما اصلا نمیتونیم به کسی کمک کنیم ، اصلا من کی باشم که بخوام به کسی کمک کنم ، من به اعضای خونوادم هم نمیتونم کمک کنم اگه تو مدارش نباشن ،
بار ها شده مادرم زنگ میزنه ازم یه سوالیو میپرسه ، من جوابی که فکر میکنم درسته رو میدم ، باز دوباره همون سوال رو به یه شکل دیگه میپرسه ، باز من جوابمو میدم ، باز دوباره به طرق مختلف همون سوالو میپرسه 😐
قشنگ مشخصه که انتظار داره چیزیو ازم بشنوه که خودش فقط دوست داره بشنوه ، اصلا مهم نیس که چی طبق قانونه یا اصله یا …
آخرش میبینم نمیشه بهش میگم مادر جان این نظر منه ، فکر هم میکنم درستش اینه ولی شما خودت مختاری هرجوری فکر کنی یا عمل کنی یا …
و در نهایت میبینم که اصلا انگار آب تو هاون کوبیدم 😂
یا به پدرم یه موضوعی رو گفتم که اگه از همون لحظه اونو عملی میکرد مشکلش حل میشد ، ولی اصلا نگرفته من چی میگم ، رفته بعد سه چهار ماه ، بعد از کلی هزینه های الکی تو جاهای بیهوده برای رفع مشکلش ، زنگ زده بهم گفته همونی که تو اون موقع گفتی درست بود 😐
بعد اینارو که میبینم ، میفهمم اصلا قرار نیست همه بشنون ، همه درک کنن ، همه تو مدار باشن و …
به خدا انقد این مثال هارو دیدم و تایید کردم که هرکسی هر جایی هست جاش درسته چون مدارش همونه ، که وقتی کسی از اومدن منجی یا چمیدونم یکی که بیاد مشکل آدم ها و جوونا و بیکاری و این چیزارو حل کنه حرف میزنه ، خندم میگیره و با خودم میگم واقعا حق با استاده و اکثریت از لحاظ ذهنی معلول هستن 🤦🏻♂️
اصلا چرا راه دور بریم ، خود منم بگم دچار همچین توهمی شدما ، اینایی که نوشتم به این معنی نیس که من خوبم و درک میکنم و تو مدارم و …
من بار ها شده که بعد از کلی عمل به آموزه های استاد ، یهو یه جا مچ خودمو میگیرم ، یا میفهمم که اصلا در مورد یه موضوعی دچار کج فهمی شدم یا اصلا نگرفتمش ،
یعنی میخوام بگم به جای اینکه بیام زور بزنم به بقیه کمک کنم ، بیام به خودم کمک کنم ، حالا اون بقیه هم از خدا هدایت میخوان و قطعا توسط بی نهایت دست خدا هدایت میشن.
ولی خب ، بازم با همه ی اینا ، میبینم که مثل همین داستان کمک به اون بنده خدا که اول گفتم ، خلاف قانون عمل میکنم 🤦🏻♂️
این یعنی باید خیلی بیشتر رو خودم کار کنم ، تا ابد .
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
از خدا میخوام به هممون بی نهایت رزق بده
از خدا میخوام به هممون این درک رو بده که همه ی ما به یک اندازه به رب دسترسی داریم
از خدا میخوام هممون رو به راه راست هدایت کنه.