همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 74

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام به دوستان عزیزم و خانواده صمیمی عباس منش

    این برگ از سفرم رو برای یادآوری به خودم مینویسم… من این موضوع رو کاملا درک میکنم کسانی که کل زندگی خودشون رو درگیر کمک به دیگران کردند و این موضوع براشون به یک هدف و رسالت تبدیل شده طوری که شخصیت اون ها با این موضوع تعریف میشه و همه ی ما در اطرافیان میبینیم که اگر روزی کسی در اطراف اینها نباشه که به کمک احتیاج داشته باشه حالشون بد میشه و گاهی خودشون بیمار میشن البته که این موضوع کمتر پیش میاد چرا که جهان به درخواست های ما پاسخ میده و برای این انسان ها همیشه یک کیس جدیدی هست اگر به مادر خودشون کمک کردند و ازش پرستاری کردن و زندگی خودشون رو وقف ایشون کردن بعد مادرشون حتما نوبت مادر شوهر یا فرزندانشونه که با هر مسئله ای رو به رو هستند و این سیکل پایانی نداره تا وقتی که خودشون بخوان و به جای کمک به دیگران برای خودشون وقت بذارن و به رشد خودشون کمک کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    پونه زرگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1709 روز

    استاد عزیزم سلام و سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیزم

    استاد یکبار هم توی یکی از فایل هاتون شنیدم که باید دست از دلسوزی کردن برای دیگران برداریم،میدونم سخته ولی باید انجامش بدید. اره استاد خیلی سخته تلاش میکنم هر بار که این دلسوزی میاد سراغم،دست بردارم ازش،چون عجیب انرژی منفی میاد سراغم،اینکه حالا چی میشه،میخوان چکار کنن .واقعا چند نفری از نزدیکانم هستند که یه جورایی نگران آینده شون هستم،حس میکنم اشتباه میکنن،ولی میگم واقعا نمیتونم کاری براشون انجام بدم،هر چند در گذشته خودم یا مامان بخاطر دلسوزی کارایی انجام دادیم ولی نتیجه ای نداشته واقعا.با گذشت زمان مجددا مسایل جدیدی ایجاد شده و نگرانی های ما بدنبالش

    ولی هر بار میوفته تو این سیکل نگرانی به خودم میگم ،فرکانس های هر فردی ایه که اتفاقات زندگیش رو خلق می‌کنه پس کاری از دست من ساخته نیست،سعی میکنم اعراض کنم،سعی میکنم کانون توجه ام رو عوض کنم چون ایمان دارم احساس بد اتفاقات بد رو برام بوجود میاره. این رو برای خودم یادآوری میکنم این بر اساس عدل خداوندم که آدمها میتونن هر لحظه مسیر زندگیشون رو عوض کنم حتی اگه تو بدترین شرایط زندگی باشن،میتونن بهترین ها رو برای خودشون بوجود بیارن .خود استاد همیشه میگن تضادها تو زندگی افراد، باعث درک خواسته ها میشه و کمک می‌کنه به افراد که مسیر درست رو پیدا کنن

    خود من با تضادهایی که بهش برخوردم،از جهان از خداوند خواستم کمکم کنه و هدایت شدم به سمت سایت و استاد عباس منش

    واقعا اگر کسی مشتاق تغییر باشه

    وقتی شاگرد آماده باشه،معلم از راه میرسه

    جهان پاسخ میده به همه آدمها

    همه چیز در جای درستشه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم

    روز سیزدهم از روزشمار تحول زندگی من

    وقتی که داستان اون خانم از استاد شنیدم متوجه شدم که منم چقدر به خاطر این موضوع که اگه یه کاری برای کسی کنم کمک بزرگی کردم، تو درو دیوار خوردم

    و بعد یاد گرفتم که برای کسی دلسوزی نکنم و اولویتو همیشه به خودم بدم که هر کاری که از دستم برمیاد اول باید برای خودم انجام بدم

    چون همونطور که تا وقتی من خودم نخواستم کسی هم نتونست در من تغییری ایجاد کنه منم نمیتونم برای کسی کاری کنم تا وقتی که خودش بخواد

    و این درس بزرگ رو من از استاد و تجربیات خودم و بقیه یاد گرفتم که امیدوارم بیشتر یاد بگیرم تا بتونم همون طور که استاد میگه

    تجربه کردن اتفاقات خوب برام طبیعی باشه

    یه زندگی سرشار از نعمت و ثروت و سلامتی و روابط خوووب

    این قانون که همه ما به یه اندازه به همه چی دسترسی داریم همیشه باعث میشه که امیدوارتر و با لذت بیشتری حرکت کنم

    خداروشکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم و هر روز با گوش دادن به حرفای استاد و نوشتن به خودم یاداوری میکنم که چه کارهایی رو باید انجام بدم و هر روز بیشتر رو خودم و باورام کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1880 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    روز سیزدهم از دوره زیبای روز شمار تحول زندگی من

    طبق قول و قرارم نتایجی که بعد از شروع این دوره زیبا وارد زندگیم شده رو مینویسم تا هم ردپا باشه هم قوت قلب هم توجه به نشانه ها

    خوب بخاطر اینکه برای خودم یادآوری بشه تا یادم بمونه که از کجا شروع کردم و وقت شروع چه حال و احوالی داشتم یادم باشه که وقت شروع بسیار از لحاظ مالی در مضیقه بودم و پول خرید مایحتاج زندگی برام یه کابوس بزرگ بود و هیچ دلخوشی نداشتم و گهگاهی با فایل های استاد آروم میشدم و به قول استاد مثل مسکن بود برام و اونقدر بی پول بودم که حتی نتونستم کادوی تولد نه برای همسرم نه برای دخترم تهیه کنم و تا الان هیچ سالی نشده بود که من به دختر و همسرم کادو ندم و همیشه هم بهترین کادو رو من بهشون میدادم ولی امسال حتی نتونستم یه کادوی کوچیک براشون بخرم اما خداروشکر خداروشکر خداروشکر که خدا منو هدایت کرد که اشکال کارم رو بفهمم و وارد این دوره زیبا شدم و بعد از همون جلسه اول بود که اتفاقات خوب بوم بوم یکی پس از دیگری وارد زندگیم شد و کار پاره وقت شروع کردم روابطم روزبه روز بهتر شد و قوانین رو بهتر فهمیدم و یاد گرفتم ایراد کارم کجاست و حالا که دوروز مونده به روز زن دارم میرم برای همسرم کادویی بخرم که هر دو مناسبت یعنی تولدش و روز زن رو جبران کنه میخوام براش موبایل و ساعت هوشمند بخرم اونم نقد مطمئنم خیلی خوشحال میشه واقعا خداروشکر بابت این آموزش های زیبا و ارزشمند و خداروشکر بابت این قانون بدون تغییر خداوند که خلق زندگیم رو به دست خودم داده و چه نعمتی از این بالاتر…

    اما درباره این فایل ارزشمند:

    من هم بار ها و بارها در دام این تفکرات افتادم که بخوام دیگران رو تغییر بدم و فرشته نجات زندگیشون بشم و اینجا یکی از کارهام رو مثال میزنم:

    پدر و مادرم دارای افکار منفی زیادی هستند و همیشه خودشون رو به دلیل نداشتن پول از مسافرت رفتن محروم میکردن و منم تا زمانی که مجرد بودم و با خانواده زندگی میکردم از مسافرت رفتن محروم بودم و این تضاد باعث شده بود همیشه در رویاهام به این فکر کنم که یه روزی من پولدار میشم و پدر و مادرم رو مسافرت میبرم حالا که خودم زندگی مستقل دارم و گهگاهی مسافرت میرم همیشه دوست داشتم پدر و مادرم رو هم با خودم ببرم تا اونا هم لذت ببرن و به من افتخار کنن و بالاخره یه بار تونستم با خانواده که مسافرت میریم پدرومادرمم همراه خودم ببرم یادمه اون سال اصفهان رفتیم و من کلی ذوق داشتم و کلی اطلاعات کسب کرده بودم و هرجا می رفتیم با شور و شوق مثل تورلیدرها برای خانواده ام توضیح میدادم که ویژگی های مکانی که الان هستیم اینه و پیش خودم میگفتم الان پدرومادرم کلی برای من کیف میکنن اما هربار بعد از هر بازدید اونا کلی نکته منفی میگفتن که کلا انرژی من از بین میرفت و هربار این سوال در ذهن من می چرخید که آخه چرا اونا به جای لذت بردن اینقدر دنبال نکات منفی هستن و الان با این فایل فهمیدم که من نباید به زور اونا رو به شادی به سفر به دیدن نکات مثبت تشویق میکردم یاد گرفتم هرکسی خالق زندگی خودشه یاد گرفتم هرکسی هرجایی هست سرجای درست خودشه یاد گرفتم ما هیچ قدرتی برای شاد کردن کسی که یه عمره تمرکزش روی نکات منفیه نداریم اونجا ذهنم پراز علامت سوال بود و امروز جواب تمام سوالاتم رو گرفتم و باید از این به بعد فقط دنبال تغییر کردن و لذت بردن خودم باشم.

    ممنونم استاد عزیزم بابت این فایل زیبا

    ممنونم خانم شایسته نازنین

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های زیباشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1227 روز

    به نام الله یکتا

    روز سیزدهم

    استاد عزیز من هم مشابه این تجربه روبا برادر بزرگم داشتم با اینکه سالیانی که پدرم در قید حیات بود کمکش کرد و حمایت می‌کرد به هیچ نتیجه نرسیده

    البته من الان متوجه شدم که هر چیزی باید تکاملشو بگذرونه

    چند وقت پیش خیلی ناراحت از اوضاع شرایط زندگی با من حرف میزد من به پیشنهاد همسرم بهش پیشنهاد کار دادم خارج از ایران که جای خواب و حقوق مزایا بالا داشت که قبول نکرد بعد شروع کردم بهش راجب قانون صحبت کردن که اصلا به هیچ صراطی مستقیم نبود که ذهنم اخطار داد این حرفا مثل یه انرژی خوار هست برام و دیگه ادامه ندادم و متوجه شدم انقد تو انرژی منفی غرق هست که اصلا نمی‌فهمه داره چیکار می‌کنه تا خودش نهاد هیچ چیزی تو زندگیش تغییر نمیکنه و من نمیتونم کاری کنم چون خودش نمیخاد

    با اینکه کار عالی و درآمد بالا داره اما همیشه غرق در گرفتاریه

    نعمت برای همه ما یکسانه فقط کافی بخوایم و خدا مارو هدایت می‌کنه چون خدایی که مارو خلق کرده عاشقه ماهست و برای همه ما ثروت و نعمت و فراوانی و خوشبختی و سلامتی در جهان هستی گذاشته ما باید با تسلیم بودن در برابر خدا به بی نیازی برسیم

    امیدوارم که من روزهای خوش و لذت بخش زندگیمو سپری میکنم بقیه آدمها هم این حس و حال عالی رو تجربه کنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الهام رادمهر گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به همگی

    چقد به موقع دارم این فایلو میبینم ،چند وقت پیش رفتیم خونه اقوام و از اونجایی که تو شرایط مناسبی به سر نمیبره همش یه حسی بهم میگفت الهام تو باید کمکش کنی و دستش رو بگیری ، اما این در صورتیه که خودش اصلا دوست نداره وارد مسیر شما بشه من هر موقع اسم شمارو بردم دیدم همه چی رو به مسخره بازی گرفته و حرفاش بوی تحقیر میده حتی حرفای منم مسخره میدونه و کلا اعتقادی نداره ، صبح داشتم بهش فکر میکردم که چطور میتونم کمکش کنم که شاید دلیلش کمبود عزت نفس خودمم باشه که دنبال تایید مسیرم توسط بقیه هم هستم ، همونجا قبل دیدن فایل گفتم الهام تو هیچ مسولیتی در قبال شادی دیگران نداری و افراد نتایج باورهای خودشون رو میگیرن و اگر میخوایی تاثیر گذار باشی تو اول روی خودت کار کن نتایجت که اومد اگر ازت پرسیدن توام با عشق راهنمایشون کن اما تا نتایجت پررنگ نیس این کار فقط اتلاف انرژی ، اتلاف زمان و شایدم حتی ایجاد کدورت باشه ، عاشقتم استاد قشنگم که به موقع به این فایل عالی هدایت شدم به گوش جان میسپارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1664 روز

    به نام خدای مهربان

    کسی که توی مدار موفقیت نیست، کسی که خودش نمیخواد موفق بشه، کل دنیا هم اگه بخوان این اتفاق نمیفته

    کسی که خودش نمیخواد حرکت کنه، کل دنیا نمیتونن با زور حرکتش بدن

    خیلی از ما احساس می‌کنیم باید به اینو اون کمک کنیم که اگه دست اینو بگیرم، اگه یه پولی توی جیب اون بزارم

    اون دیگه یه آدم متحول میشه و تغییر میکنه و چقدر از ماها زندگی خودمون رو نابود کردیم برای اینکه فکر میکنیم داریم به بقیه کمک می‌کنیم و این یک باور اشتباهه

    من باید بپذیرم نه میتونم سرنوشت کسی رو به سمت خوبی هدایت کنم، نه میتونم سرنوشت کسی رو به سمت بدی و شکست هدایت کنم

    من اصلا نمیتونم اینکارو انجام بدم

    من فقط میتونم زندگی و سرنوشت خودمو تغییر بدم

    نه سرنوشت دیگران رو

    من این قدرت رو ندارم، من باید به این حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران برسم تا بتونم از زندگیم لذت ببرم، تا بتونم خوشبختی رو تجربه کنم

    من نمیتونم زندگی کسی رو که خودش نمیخواد عوض کنم

    اگر هم یکی خودش بخواد زندگیش رو عوض کنه و تغییر کنه، بخواد پیشرفت کنه و ثروتمند بشه، اگه به فرض من دلم نخواد که این پیشرفت کنه بازم نمیتونم کاری بکنم یعنی توی هر دو حالتش همین جوریه

    پس به هیچ عنوان انرژیم رو بر روی دیگران نذارم به این هوا که دارم بهشون کمک می کنم

    در صورتی که هم اونو دارم از هدف دور می کنم هم خودم رو از هدفم دور می کنم

    همه ما به یک اندازه به خان نعمت ها دسترسی داریم و اینجوری نیست که فکر کنیم یه آدم خاصی بیشتر دسترسی داره یه سری از آدم ها کمتر

    و اونی که بیشتر دسترسی داره باید یک کاری بکنه برای اونایی که کمتر دسترسی دارن

    نه اصلا اینطور نیست، چون همه به یک اندازه دسترسی دارن

    حالا اگه اون آدم هایی که به قول قرآن خودشون خودشون رو محروم کردن، خودشون به خودشون دارن ظلم میکنن، اگه بیدار بشن دست دراز میکنن و از نعمت ها هر چی که میخوان برمیدارن

    اگر هم بیدار نشن من اگه دست دراز کنم و به اونها بدم بر خلاف مسیر قانون حرکت کردم و هم به خودم ضربه زدم و هم به اونا

    چون یه موقع هایی هست که درد و غم و گشنگی و تشنگی و دربه دری و بیچارگی، بی خونگی و هر رنجی که میتونیم تصور کنیم نیازه برای بیداری یک انسان

    اصلاً باید این مرحله رو طی کنه

    مثل جوجه ای که باید اون درد و این فشار بیرون اومدن از تخم مرغ رو بپذیره، دردش رو بکشه تا بدنش قوی تر بشه

    اگه بخوام بهش کمک کنم باعث میشم جوجه از بین بره، اون باید خودش این تلاش رو بکنه و این تلاش و این حرکت بهش کمک میکنه

    من فقط با کمک کردن به خودم، با پیشرفت خودم، با موفقیت خودم و با الگو سازی از خودم میتونم به دیگران کمک کنم

    اگه قوانین جهان هستی رو خوب درک کنم خیلی راحت و شاد و طبیعی زندگی می کنم

    طبیعی یعنی یه زندگی سالم، شاد و پر از نعمت و ثروت و زیبایی

    ولی اگه قوانین جهان رو درک نکنم، زندگیم غیر طبیعی میشه

    رنج ها و غم ها و مشکلات میاد

    اما این مشکلات میاد برای اینکه بهم بفهمونه قوانین چیه

    بعضی ها زودتر میفهمن و بعضی ها دیرتر میفهمن

    ولی هر کسی در زمان خودش میفهمه🪴

    من نمیتونم زمان فهمیدن کسی رو زودتر کنم یا دیرتر کنم

    من باید تسلیم باشم در مقابل تغییر دیگران، من باید اجازه بدم دیگران راهشون رو پیدا کنن

    اگر هم میخوام بهشون کمک کنم مصداق کسی باشم که به خوشبختی و سعادت و موفقیت رسیده

    اون وقت اگه ازم پرسیدن که چطور زندگی کنیم تا موفق بشیم براشون وقت بذارم و بهشون بگم

    هر چند که اگه هم براش وقت نزارم جهان از بی نهایت دستش، خداوند از بی نهایت طریق پاسخ رو به اون فرد میده

    ما بی نهایت متصل هستیم و دسترسی داریم به نعمت های خداوند و اگه اینو باور کنم، اگه آسوده باشم، اگه تسلیم پروردگار باشم، اگه توکل کنم و ایمان داشته باشم دریافتشون میکنم

    من اگه اصرار داشته باشم تا فرشته نجات زندگی دیگران باشم و به دنبال راهی باشم تا بخوام زندگی همسر و فرزند، دوست و برادرم رو تغییر بدم با این فکر که دارم به جامعه کمک می کنم

    وقتی که تلاش می کنم تا فرد دیگه ای رو تغییر بدم بیشتر از همیشه از مسیر رشد دور میمونم

    اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگرانه

    تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمه

    تا وقتی این اصل رو درک نکنم، راهی به مسیر هماهنگی با قوانین ندارم

    وقتی همین قانون رو درک کنم دیگه تلاشی برای تغییر دیگران انجام نمیدم

    چون میپذیرم که هر فردی هم اکنون در جای درستشه

    همون جایی که نتیجه باورهای خودشه همون باورهایی که هیچ کس به جز خودش توانایی تغییر شون رو نداره

    باید ناتواناییم رو درباره تغییر فردی غیر از خودم بپذیرم تا به آرامش برسم

    باید دست از تلاش برای فرشته نجات دیگران شدن بردارم تا نجات پیدا کنم🪴

    باید دست از نگرانی برای پدر، مادر، همسر و فرزند، خواهر، برادر بردارم تا به خوشبختی فرصت ورود به زندگیم رو بدم

    چون همه ما به یک اندازه به منبع نعمت ها و ثروت ها دسترسی داریم

    به یک اندازه به نیروی هدایتگر الهی متصلیم عزیزانم الان در هر وضعیتی که هستن، هر چقدر هم نا دلخواه، در جای درستی قرار دارن

    و به محض اینکه خودشون اراده کنن و آماده بشن

    میتونن با تغییر باورها شون از این شرایط به سمت شرایط دلخواه حرکت کنن🪴

    سپاس فراوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2408 روز

      دوست عزیزم ..

      دوسه روزی هست که من تصمیم گرفتم یه تمرین برای خودم بنویسم که توش توضیح بدم قوانینو و انقدر تکرار کنم تا باورام تغییر کنن و دیگه دلسوزی نکنم .. الان که دارم فکر میکنم که چطوری به این قسمت هدایت شدم اصلا یادم نمیاد

      اما متنی که شما نوشتید دقیقاااا همونی بود که من باید برای خودم مینوشتم .

      شما خیلی کامل و عالی توضیح دادین . چه درک عالی ای از قانون دارید . خیلی تحسینتون میکنم

      سپاسگزارم که به خدای درونتون گوش دادین و نوشتین .

      من تقریبا برای همه باورای محدودم یه همچین متنی(با توجه به قانون و با توحه به اون مسئله ) مینویسم و هرروز میخونم . بعد یه مدتی اون باوره خیلی بهتر میشه و ذهنم مقاومتشو از دست میده ‌. حتی من یه دوره ی هشت جلسه ای هم درست کردم با همین روش که خیلی خیلی کمک میکنه تا به طور دقیق باورارو ریشه یابی کنم و تغییر بدم ..

      سپاسگزارم ازتون به خاطر اینکه دست به قلم (تایپ) شدین و برامون نوشتین

      الهی که همواره در مسیر نور و روشنایی باشید و بهترین ها نصیبتون بشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    سلام

    روز سیزدهم

    دقیقا این روزا درگیر همینم

    دلم میخاد اینایی که خودم دارم درک میکنم و میفهمم و به بقیه بخصوص به خواهرا ومادرم یگم چقددددد دلم میخاد به شادی و خوش حالی برسن اونها هم . ولی . دارم واقعا به حرف استاد میرسم که باید رو خودم کار کنم واقعا انرژیم باید برای خودم و بچه ها و همسرم باشه که به فضل و لطف خدا در مدار درست هستن و بچه ها بخصوص که لوح پاک هستن و من دقیقا با عمل و نتیج درستم باید نشون بدم و خوش حالی و خوش بختی خودم رو و اونهارو شکرگذاری کنم و لذتشو ببرم .

    خدایا بینهایت برای لحظه لحظه های این نعماتت شکرت میگم . خدایا ممنونم ازت.استاد محتزم و مریم خانم و آقای ابراهیم ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الیس گفته:
    مدت عضویت: 1652 روز

    به نام الله یکتا

    سلامم استاد جانم و مریم عزیزم

    و سلاممم به دوستان هم فرکانسم

    روز سیزدهم از روز شمار تحویل زندگی من

    درک امروزم از فایل (همه ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم)

    استاد اوایل که با شما آشنا شدم همش میرفتم به دختر داییم در مورد قوانین بدون تغییر خداوند حرف میزدم

    و هر چقدر من در مورد این موضوعات صحبت میکردم انرژیم گرفته میشد و باور نمیکرد همچینن قوانینی در جهان هستی وجود دارن تا اینکه دست برداشتم

    و دیگه در مورد قوانین باهاش صحبت نمیکردم و در مدار این صحبت ها نبود و از شما یاد گرفتم فقط فقط میتونم خودم زندگی خودم رو تغییر بدم نه کسی دیگه من توانایی تغییر زندگی دیگری رو ندارم من در تغییر دیگری ناتوان هستم

    کی میتونم به کسی کمک کنم تا تغییر کنه زمانی که خودش مشتاق تغییر کردن باشه

    بخواد که تغییر کنه حتی اگر هم من بهش کمکی نکنم و خودش بخواد واقعااا تغییر کنه و موفق بشه خداوند هدایتش میکنه حمایتش میکنه

    الان که روز سیزدهم از روز شمار تحویل زندگی من میگذره چقدر من بهتر دارم قوانین بدون تغییر خداوند رو درک میکنم

    و در حال طی کردن تکاملم هستم و هر روز بهتر میشم هدایت میشم به جاهای زیبای شهرم که تو زندگی میکنم و تحسین میکنم این همه زیبای رو هر روز خوشحالتر از دیروزم دارم زندگی میکنم خدای من شکرت هدایتم کردی به بهترین مسیر

    همه ما هدایت میشیم فقط باید بخوایم تا هدایت بشیم هدایت رو دریافت کنیم

    کسی که در مدار موفقیت نیست کسی که خودش نمی خواهد موفق شود کل دنیا هم اگر بخواهند این اتفاق نمیوفته کسی که خودش نمیخواد حرکت کنه رشد و پیشرفت کنه کل دنیا هم بخواهند نمیتونن حرکتش بدن

    ما باید بپذیریم نمیتوانیم سرنوشت کسی را به سمت خوبی هدایت کنیم نه میتوانیم سرنوشت کسی را به سمت بدی و یا شکست هدایت کنیم (نمیتوانیم)

    (ما فقط و فقط میتوانیم سرنوشت خودمونه رو تغییر بدیم ن دیگران رو نقطه سر خط.)

    اگر فردی بخواد که تغییر کنه موفق بشه حرکت کنه ثروتمند بشه چه بخواهیم چه نخواهیم تغییر میکنه حرکت میکنه رشد و پیشرفت میکنه ثروتمند میشه.

    تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم

    تک تک ما به این خانه نعمت دسترسی داریم همه ما به یک اندازه

    استاد عزیزم و مریم جونم عاشقتونم️

    در پناه الله یکتا باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فرناز اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1573 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تشکر از شما

    سلام به همه اعضای محترم سایت

    روز شمار روز سیزدهم

    چقد نرم و آروم هدایت شدم به روزشمار و چقد لذت بخش و شیرینه

    هر روز یه فایل پربار و حرفهای الهی که استاد عزیز با هدایت الهی برامون ضبط کرده،،همش حرفای خداست از طرف خداست..چی بهتر از این

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    امروز یاد گرفتیم نباید به هیچکس زوری کمک کنیم نخواهیم زوری کسی را خوشبخت کنیم

    تا قبل از این فکر میکردم واقعا ما برای خدمت به خلق،،خلق شدیم..و همیشه یه احساس نامطلوبی را در پی داشت این طرز فکر،،،که نکنه کوتاهی کرده باشم در حق کسی و..‌ولی حالا فهمیدم من هیچ وظیفه ای در برابر کسی ندارم،،چقدددد خوب!خدای من متشکرم …آخیش راحت شدم

    تازه بابت این موضوع خدا هم از دست بندش ناراحت نمیشه که بگه چرا به فلانی کمک نکردی …تازه میگه اگه حس خودت خوب میشه کمکش کن.اگه دوست داری اجباری نیست…. تو آزادی..خداوند بنده هاشو به هم محتاج نیافریده..خدایا شکرت

    یادم باشه نخوام دیگرانو نصیحت کنم و به راهی که من میدونم درسته و خوبه بیارم..سخنرانی نکنم و اجازه بدم نتایجم حرف بزنن

    من در زندگی دیگران کاره ای نیستم و هیچ تغغییری نمیتونم در دیگران ایجاد کنم اگر خودشان نخواهند باید تسلیم باشم که نمیتونم تغغیرشون بدم فقط خودمو میتونم تغغیر بدم پس انرژیمو واسه خودم نگه میدارم و صرف بهتر شدن خودم میکنم.

    همه به یک اندازه به خداوند نزدیکیم.فقط باید باورش کنیم بیشتر و بیشتر…و روی باورامون درباره خدا ،جهان هستی و نعمتهاش،،،و خودمون واحساس لیاقت خودمون کار کنیم.

    خدایا کمکمون ‌کن هر روز بهتر و توحیدی تر بشیم

    هر روز به تو نزدیکتر بشیم بیشتر و بهتر باورت کنیم

    و به این مسیر الهی ثابت قدم و استوار ادامه بدیم. آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: