رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام خدمت استادعزیزم این برای بارچهارمه که میخوام نظرم رو بنویسم یه دفعه بایه حالت ارسال میشه،وهمش حذف میشه،نمی دونم شاید این موارد نباید گفته بشه.مطمئنم استادعزیزم همه آنچه باید گفته بشه رو میگن.البته همه گفته های من از آموزه های استاد بودند که بها داره وشاید این خلاصه رو من نباید می گفتند وکسانیکه بهای آموزه ها رو میپردازن،اونهارو دریافت می کنند این جزو قوانینه.
اما تاالان زنده وسلامتیم.پس همیشه دودوتاچهارتا نیست.اگه باوروچیزی که بهتون گفته میشه حاالاازطرف هرفردمتخصصی هم که باشه وقتی بهت حس خوب نمی ده،میتونی بدون محدودیت به پیش بری.وبه نتیجه متفاوت از دیگران برسید،ببخشید که طولانی شدودرچندقسمت ارسال شد
باسلام به دوستان عزیزم،وآقای شهریارکیانی مقدم محترم،مساله رو خیلی جالب توضیح دادید،آقای ژاوی،وسایربازیکنان که در ورزشهای گروهی هستن،بازم گرفتاریه باورن که در باشگاه ها بخاطر مسائل تجاری باافراد سن بالا قرارداد نمی بندن،وچون ایشون هم با این باور میرن قطعا جواب جهان هستی هم بازگرداندن همون باوره به ایشون.واینکه علت بردایشون در تیم شون دریافت کمک از افراد قویتر بوده والان در اینجا ودرتیم های رده پایین تراون کمک هارو نداره،اینم یه باوره،وکلا چون با تغییر باورهاشون برای خودشون احساس کنید بدترایجاد می کنن،خودشون رو به فرکانس پایین ترسوق میدن که نتیجه ش حضور در تیم یه کم ضعیف تر و تجربه های مخصوص به اون فرکانس هستش.پس باقوی کردن باورشون وتغییراون وایجاد احساس بهتربه فرکانس بالاتر رفته،وموارد بهتری رو دریافت وتجربه می کنن،ودستان خدا به کمک شون میاد.البته باورها نه درسته نه غلط فقط ما براساس اونچه می پذیریم تجربه مخصوص به اون پذیرش وباور وقرارگیری دراون فرکانس رو داریم.
خیلی خوشحالم،واقعا دوستانی که براشون جای سواله،که سوال ازذهن میاد بیاداین موارد رو ببینه وبخونه،اون هم که حس وحال خوب پیداکنه،باوراش عوض بشه جواب خیلی از سوالاتش رو میگیره،چون واقعا خودش هم وزندگیش تغییر می کنه مثل این دوست عزیزمون.موفق باشی وهرروز شاهد بهترین ها در همه جنبه های زندگیتون باشیم.
بسیار جالب وعالی بود واین تاثیرباورهای ذهن رو رو جسم نشون میده،اثرباوورهای محدودکننده ورزشکاران برعضلات ومحدودکردن کارعضلات درسنین پایبن،یا علت درمان پذیری زودترودیرتریا عدم درمان بیماران باتوجه به ذهنیات وباورهای اونهاواینکه چه چیزی رو باور می کنندواثرباورروجسم ودرمان پذیری رو من به وفوردیدم.باتشکرمن همین الان این قضیه به ذهنم خطور کردکه درمطالعهنظرشمابهش برخوردم،سپاسگذارم
سیدمجتبی حسینی عزیز،خیلی عالی بود،نکته خوبی داشت،درواقع هرکاری رو درهرزمانی میشه انجام داد،بدون توجه به باوردیگران ومحدودکردن خودمون،هیچ وقت برای هیچ کاری دیرنیست.این دیروزود،سن بالا و پایین،وهمه محدودیت ها حاصل باورهای اهالی زمین سیاره مون وباورهای جمعی سیاره مونه،که فقط باوره وساخته شده انسانها ونه درستن ونه اشتباه،میشه فراترازاینها باجسارت حرکت کردوبه هرهدفی که لازمه رسید.
درسته آقای حجتی نژادعزیز،محدودیت از ذهن میاد واثرباورهای محدودکننده رو محدودیت درزندگی وتوانایی هامون مشاهده می کنیم،مثل همین باورمحدود کننده درورزشکاران،ولی وقتی که متوجه هستیم ما تنها ذهن نیستیم وبعدروحی هم داریم که همون بعدخدایی ما وخودانرژی خداست،پس ما تمام آنچه خدامیتونه رو انجام بده میتونیم داشته باشیم اصلا ما اومدیم که خالق بودنمون رو ببینیم،انتخاب مابرای زندگی زمینی همینه رشد روحی واین که به خالق بودن خودمون واقف بشیم که ما درصورت هماهنگی باخداوخودمون،میتونیم باایجادحس خوب برسیم ومثل خودخدانامحدود عمل کنیم و به هرآنچه میخواهیم بدون محدودیت برسیم.چون خداسلامتی کامله،دراون بیماری راه نداره،ضعف وپیری وفقروناتوانی نیست وقتی به اون وصل می شیم،وباهاش هماهنگ میشیم ماهم ثروتمند،سلامت،شفادهنده،وخالق میشیم
بسیارعالی مااومدیم که لذت ببریم درهرچی چه اتفاقی دنبال یه نکته خوب بودن احساس وحال خوب رو برامون میاره واین احساس خوب هماهنگی باخداوخودمون رو ایجاد میکنه،که خودبخود مارو به طرف خواسته هامون میبره.تشکرم
باسلام خدمت آقای نجاتی عزیز،بازهم جواب همون باوره،نه متفاوت بودن فیزیک جامکایی ها،من این مورد رو با مثالی از خودم بگم،من بیست سال قبل،بعدازسالها قبول نشدن هیچ خانمی درکنکور،برای اولین بارازشهرخودمون،که یه شهر کوچک و باعقاید بسیاربسته،واینکه زن فقط باید ازدواج کنه وبچه داری وخانه داری،وهرچی بهش میگن بگه چشم،قبول شدم،دبیرانم پرسیدن میخوایی چیکاره بشی،گفتم در رشته ام دکترا رو انتخاب می کنم،اکثرشون اعتراض کردند،که شما بااین استعداد می تونین یکی از نیازهای همین مدارس راهنمایی یاحداکثردبیرستانتون رو به دبیرشیمی یازیست یازبان،برطرف کنید که حتی یه دبیرخانم نداره چه برسه دبیربومی خانم،پس بلندپروازی رو کناربذارواین فرصت رو خراب نکن این یه شانس وفرصت خوبیه،اما من به باوراونها که سالها شاید بیش از 16_17سال هیچ قبولی خانمی نداشتن واین رو یه فرصت میدونستم توجه نکردم،حتی برای اینکه وسوسه رفتن به رشته دبیری درصورت قبول شدن نشم فقط وفقط همون یه رشته رو برای 7شهرانتخاب کردم،من دراون زمان کنکور یه تابستان شلوغ باکلی مهمان درخونه رو داشتم که فرصت خوندن من رو حداقل کردومن حتی یه کتاب تست نداشتم،باخوندن کتابهای درسی همون سال واطلاعات قبلی سرامتحان رفتم اولش کمی ترسیده بودم طوریکه در بیست دقیقه اول انگارخوندن الفبای فارسی هم نمی دونستم اما کم کم به خودم اومدم وخاطرنشان کردم به خودم که من ازپس خیلی امتحانات وسوالات درامتحانهای دیگه راحت براومدم حتی امتحان سال چهارم دبیرستان مون هم سراسری بود ومن دردرس شیمی سه سوال اشتباه طراح رو متوجه شدم وسوال وجواب درست رو نوشتم که نمره اون سه سوال به دانش آموزان تمام کشور داده شد وخیلی ها اینجوری نمره قبولی شون رو مدیون من شدن وبرای دبیرشیمی وخودم تشویقی فرستادند که یه دانش آموزازیه شهرکوچیک اینقدر دقیق متوجه شده،وبعدازاینکه روحیه م بهترشد شروع به جواب دادن کردم،وباکمال تعجب همه من قبول شدم واین قبول شدن من باعث شد حتی سال بعد هم ما دو دانش آموز خانم دیگه قبولی در همین رشته داشته باشیم،واینطوری اون باورنمیشه امکان نداره شکست،واکثرقبول شده ها ازدبیرستان ما بودند چون اونها الگوی رو دیده بودند وایمانشون نسبت به دیگران قوی تر شده بود به باورموفقیت وتونستن،حتی خیلی از قبول شده هاسالها بعد ازافرادمتوسط ترازنظردرسی بودن ولی متوجه شده بودند که خواستن توانستنه،همه اونها چه پسرچه دختران اعتراف کردن که الگوشون من بودم من یه الگوی محکم وعملی براشون بودم که همه اون تصورات واهی رو براشون شکستم،ولی در همون سال قبولی من یه تعداد که همیشه رقیب من بودن چون باورکرده بودن نمیشه بااینکه ازخیلی از دانش آموزان سال پایین ازنظرعلمی قویتربودن دررشته های لیسانس قبول شدند.
کلام غوغا می کنه،یه شمشیر دولبه ست،وقدرت خلق داره،واین نکته بسیار ظریف ومهمی بود وازمهمترین وقدرتمندترین،ورودی ها و سازنده های باورکه استادهم خیلی تاکید دارندازاون درست استفاده کنیم ویکی از راههای اصلی که استاد ازاون زیاد برای تغییر باورها و ساخت اونچه میخواهند بسازن استفاده می کنندصحبت کردن باخود بصورت مثبت وکاملا درست.کلام نزدخدابودوبس وخداکلام بود کلام موهبتی است که خدابااون به ما قدرت آفرینش داده،این اونقدر مهمه که فقط به انسان این قدرت داده شده واگه یادبگیریم باکلام خود گناه نکنیم وازاون برعلیه خودودیگران استفاده نکنیم کم کم درهای بهشت برروی زمین برماگشوده میشه ومیتونیم هر آنچه رو میخوایم خلق کنیم،وباورهای عالی واثرات عالی بسازیم،من این مورد رو درکارم بارها شاهد بودم افرادی که سالها باترس وبیماری ویامحرومیت هاییمواجه بودن وقتی یادگرفتن از کلام درست استفاده کنند وباورهاشون رو تغییر بدهندومحدودیت ذهنی رو بشکنن،شاهد معجزات به گفته خودشون بودند.