رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام خدمت همه عزیزان وعلل خصوص استاد گرانقدرم که این فضارابرای همه ما به وجود اورد تا بتوانیم باهم صحبت کنیم وبهم انگیزه بدیم وکمک هم کنیم من با لذت کامنت میگذارم چونکه میدونم استاد خوبم تمام کامنتهای ما را میخواند واحساس میکنم چقدر به من نزدیک است وبامن است ودارد به من کمک میکند تامثل خودشون که به همه چی رسیدن من هم برسم واین خواست خدواندبزرگ است چونکه من از خدا خواستم وخداوند اینگونه دارد به من کمک میکندوقتی بعدازچند4سال تازه عضوسایت شدم نمیدونیدچقدرخوشحالم چونکه توی این چندساله فقط میتونسم نظرات دوستان را بخوانم و احساس میکردم خیلی ازتون دورم ولی حالا احساس میکنم همه ما پیش همیم کنار استادبی نظیر ودوست داشتنی باور نمکنی استاد خیلی دوستتون دارم چند ساله هرکجا میرم وباکسی صحبت میکنم میگم بقول استادم اقای عباس منش واین اتفاقات خوب که بهم پیوندخورده فقط وفقط خواست خدای بی انتهاست ادامه درکامنت بعدی
ومیبینم خداوند چقدر هوای من راداشته وچقدر نعمت وفراوانی به من داده وقتی کمی توی زندگیم خوردمیشوم میبینم واقعا هرچیزی رو که بالذت وتمام وجودخواستم بهم داده ازکودکی تابه این سن که رسیدم وچقدرناسپاس بودم وشکرنعمتهایش را به جا نمی اوردم ولی بازخواستم بدون اینکه قضاوت کند وبگوید نه من بهش هر چیزی خواسته دادم ولی اوناشکری کرده ودیگر چیزی بهش نمیدم ولی او به من داده واین قدر بهم داده که من راشرمنده خودش کرده ولی خداروشکر ازوقتی بااقای عباس منش وگروه تحقیقاتی نازنینشون اشناشدم وخودم وخدای خودم رو شناختم زندگیم خیلی زیباترشده ونعمتهاوفراوانیها باسرعته هرچه تمام تروارده زندگیم میشوند خداشاهده از ریزو درشت همه چیزدارد به سرعت وارد زندگیم میشود ومن یقین دارم که برای همه ما همین جوری است ولی به قول استاد اینقدربدیهی اتفاق می افتد که خیلی هاش رونمیبینیم ودقت نمیکنیم
به نام خداوند بزرگ که جهان را بی هیچ کم وکاستی افرید من نمدانم چراهرچیرو تایپ میکنم هی میپره مجبورم تیکه تیکه کامنت بزارم ببخشید خداوند را سپاس گذارم که دوباره به من فرست نفس کشیدن را داد ودباره اجازه دادتایک روزه زیبارادراین جهان زیبا تجربه کنم ولذت ببرم من خودم رالایق تمام خوبی ها وزیبایا واتفاقات قشنگ دراین جهان هستی میدانم چونکه هرروز وهرروز خداوندبااتفاقات زیبا ودوست داشتنی من راسوپرایزمیکند وهمین که من راواردسایت پرمحتوا وزیبای عباس منش کرد برای من کلی ارزش دارد من تقریبا هر روز مینشینم وبه داشته هایم فکر میکنم وانها رایادداشت میکنم ادامه مطلب در کامنت بعدی چون میترسم دوباره بپره
وبه خداوند میگویم اینقدرزیادبهم ثروت وپول بده که اولابتوانم وقت بیشتری داشته باشم برای رازونیازباتووبعدبتوانم به مردم کمک کنم که بتوانیم هم دراین دنیاوهم دران دنیا خوب زندگی کنیم ومن یقین دارم خداوندبه همه ما کمک میکند تابه خواسته هایمان برسیم چونکه تابه حال هرچیزی رو ازخداخواستم وروی کاغذاوردم خدا بهم داده وبه قول اقای عباس منش وقتی چیزی روباایمان وباور خوب وزیبا ازخداوند طلب کنی بدون شک خداوند ان را برات انجام میده وبه مقصدمیرسی بدون شک بازهم ازخداوندسپاسگذارم کهدر جمع عزیزانی هستم که به دنبال سعادت ولذت وخوب زندگی کردن هستند من اطمینان دارم که همه ما به سعادت بزرگی دست پیدا خواهیم کرد وبه قول اقای عباس منش چقدرقشنگه این دنیا به امید روزهای بهتر و بهتر و بهتر شادو پیروزو سربلند باشید هم دراین دنیا هم دران دنیا خدانگهدار همه بچه های سایت وگروه تحقیقاتی بینظیر عباس منش
خداشاهده اون موقع فقط همین فکرهاتوی سرم بود که من انسان بی ارزشی هستم ویا اونهاخیلی از من بهترهستندومن درحد واندازه اونهانیستم ولی العان بعداز گذشت چندین سال که بااقای عباس منش اشناشدم میفهمم که این باورهاازکجااب میخورده نمیدانید العان که دارم این کلمات رامینویسم چه احساسی دارم وحالا میدانم که تمام زندگیمون دست خدمون هست که این هم از اقای عباس منش یادگرفتم واقعاایامن نمیتوانستم جوردیگه ای فکرکنم ایا من نمیتوانستم نوع نگرشم ونوع دیدم رانسبت به این موضوع عوض کنم ایا نمیتوانستم باورهایی درخودم ایجادکنم که هرگزتسلیم نشوم تابه مقصودبرسم من حالا که فکرش را میکنم میدانم که به راحتی می توانستم درفوتبال به جاهای بسیاربزرگی برسم ولی کم کم واروم اروم وقدم به قدم بایدپیش میرفتم چرامن ان زمان این تفکرات رانداشتم برای اینکه این اگاهیهای ناب رانداشتم یادم میاد مربیمون هم به این موضوع پی برده بود که من میتوانم ولی یه جورایی اعتماد به نفس ندارم چونکه به یکی ازبازیکنها گفت ببین اگر میخواهی این جوری سرتمرین بیای واذیت کنی فلانی رو یعنی من رو به جات مزارم وانقدر باش کارمیکنم تا براحتی جای تورو برام پر بکنه من معتقدم که انسان خودش به خودش لطمه میزنه چون در مورد من واقعا همین جوری بود خوب وقتی مربی یایکی ازبازیکنها بهت میگه ونمی گذارن که تو شروع کنی اول بار اتفاق خاصی نمی افته ولی وقتی این تکرارمیشه کم کم باور میکنی ودل سرد میشی که اصلاچراعضواین تیم شدی ودر موردمن واقعاهمین جوری بود گفتم ولش کن بابا من فقط داخل تیم محلاتی بازی میکنم چون اونجابرام ارزش قاعل میشن وبعدیادم میاد چندتا تیم محلاتی قویتر وبزرگتر که ازسن ما هم بالاتر بودند به من پیشنهاد دادندوحتی یک تیم باشگاهی دیگرولی من قبول نکردم چونکه در ذهنم کاشته شده بود که باز هم همان اتفاقات برام می افتد وبهتراست بلندپروازی نکنم به نظر من درهمه جنبه های زندگی این اتفاقات می افتد نه فقط در فوتبال وورزشی خواص ازتمامی اعضا سپاس گذارم خدانگهدارهمگی
باسلام تشکرمی کنم ازدوستان به خاطررای که به من دادند
به نام خداوند روزی دهنده خداوندراسپاسگذارم برای اینکه مرادرمسیری قراردادکه اقای عباس منش دراین مسیر قراردارد واماسوال مسابقه من دررشته فوتبال علاقه داشتم ودرتیم محلاتی بازی میکردم وخداییش عشقم فوتبال بود جوری بودم که وقتی توپ فوتبال را میدیدم دیگر همه چیز ازیادم میرفت مثلااگرعروسی دعوت بودیم توپ فوتبال روکه میدیدم چندنفر میشدیم ومیرفتیم بازی اونقدربازی میکردیم که زیرخاک ناپیدامیشدیم وبعدکه برمیگشتیم پدرم باچک من رادورمیداد ومیگفت بچه مگه کی میخوای ادم بشی ابروی مارابردی جلوی اقوام بماند که بااین تحقیرهها چقدراعتماد به نفسم پایین میامد ویااینکه توی خونه که چشمم به توپ فوتبال میافتاد دیگر عقل ازسرم میپرید ونمیگفتم اینجاوسایل هست وهمه چیزخوردمیشودواخریه چیزی خوردمیشد وشب پدرم که ازسرکاربرمیگشت مادرم من راشکایت میکرد ودوباره پدرم باچک من رادورمیداد ولی جالب این بودکه من ازرو نمرفتم بااینکه خیلی ازپدرم حساب میبردیم وازش میترسیدیم ولی چون عشقم فوتبال بود همه این چیزهارانادیده میگرفتم حتی غذاخوردن را دریک برهه زمانی بین سن16تا19سالگی من عضو تیم باشگاهی شدم ولی چون اعتماد به نفس پایینی داشتم مربی خیلی به من میدان نمیداد درصورتی که انصافا بازی خوبی داشتم ودرتیم محلاتی واقعا ماثربازی میکردم وهمه دوستان ازبازی من راضی بودن واولین نفر برای مسابقه فوتبال خبرمن میدادند وهمیشه دونیمه بازی میکردم چون واقعافوتبالم خوب بود ولی درتیم باشگاهی چون تازه رفته بودم وچون بقیه بچه ها ازمحله ما نبودند واونها شرم وشوری نداشتند وانگار مربی باانها بهتربود وبه انها بهتروبیشترمیدان میداد ولی انصافا خیلی بهترازمن هم نبودند ولی چون یه جورایی مربی به انها بیشتر توجه میکرد وادامه درکامنت بعدی چون تایپم میپره
باسلام خدمت استادوخانواده بزرگم من نزدیک به چهارسال است که با استاد اشناشدم ولی عضوسایت نشده بودم تا همین فایل اخری استاد اینقدر مجذوب سخنان استادشدم که دیگرنتوانستم تحمل کنم وگفتم هرجورشده بایدتاامشب عضوشوم واولین خریدم را ازسایت کردم کتاب روییاهایی که روییا نیستندچقدرزیباست وچقدرتاثیرگذارهست وقتی تمرینهاراانجام مدهی چه حس عجیب وخوشی بهم دست میده که دوست دارم درهمان موقع از زمان بمانم وباهیچ چیزی عوضش نکنم وخدا راشاکرم برای حضوراقای عباس منش درزندگیم چون براستی تحولی عجیب درمن بوجوداوردومن راباخدااشناکرد ومن تمام فایلهای رایگان استادرادارم ومرتب ازانهااستفاده می کنم وهروقت ازانهااستفاده می کنم برای ایشان دعامیکنم ومیگویم ان شاالله برقرار باشندچونکه استادواقعا باجان ودل برای ما فایل می گذارند ومی توانندهمه این فایلهای رایگان راپولی کنند ولی گذاشتند همه استفاده کنیم پس جای قدردانی دارد من به عنوان عضو کوچک این خانواده عظیم وپایدار ازایشان وتیم موفقشان سپاسگذاری میکنم به امید روزهای درخشان تر وپربارتر برای تک تک عضو سایت استاد عباس منش بزرگوار
سلام من روح الله رهروان سحر هستم عضوجدید سایت خوشحال هستم که بعدازمدتها عضوسایت فوق العاده اقای عباس منش شدم
ازشماهم متشکرم
ازشماهم متشکرم شماهم موفق باشید