رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام..پاسخ من ربطی به مسابقه نداره..
کوتاه بگم …
وقتیکه گوشه ای از قدرت خدا رو در ذهن محدود خودمون متوجه می شیم
اون وقت زانو زدن وسجده کردن در برابرخداوند خالص تر می شه …
دنیایت تغیر می کنه ….وتسلیم تر می شی …خذایا کلمات قادر به گفتن عظمتت نیستن …هوای ماروبیش تر داشته باش
سلام خدمت استادعباسمنش ودوستان عزیزجواب سوال عامل باوراست چون جسم ماجزومهم ترین هاست وهمه جاباماست واکثریت شاید95درصدمردم نمیدانندارتباط بین جسم وذهن است ودرک ناقص دارندوخب طبیعیه که ادمارفتارهم وباورمیکنن یعنی مثل اکثریت باورمیکنن که ازیک سنی به بالاترنمیشه مثل گذشته بودوطبیعتاضعیف ترمیشیم مخصوصادرورزش یعنی وقتی ماارتباط باانرژی منبع روبپذیریم وبتونیم هماهنگی واتصال پیداکنیم باهش ووصل باشیم بهش باوردیگران درماتاثیرنداردبرای اینکاربایدبه چیزهایی فکرکنیم که احساسمان خوب شودودرمداربالاترقراربگیریم هرچه مداربالاتربره باانرژی منبع هماهنگ تریم وسلامت ترودقیقاماچیزی هستیم که باورمیکنیم باتشکرازدوستان گلم درضمن اقای عباسمنش جسارت نباشه ولی باوری محدودکننده درشماپیداکردم البته شایداگاهانه باشه شایدم نه ولی من مینویسمش براتون شمادربیشترفایلهای رایگان ودرقانون افرینش گفتین هرکس میتونه منوچشم بزنه من هرروزخوشبخت تروثروتمندتروتپل تروتپل ترمیشم حالاباورمحدودکننده درقست تپل تره ماشالله هرروزتپل ترمیشین وخودتون گفتین باورباتلاش فیزیکی حل نمیشودحالاصدروزهم ورزش کردحالااگه اگاهانست ادامه بدیدولی اگه نیست عوض کنیدبازم ببخشیداستادولی گفتم بگم واقعا ازتون سپاسگزارم
سلام و ادب
امروز صبح تصمیم داشتم برای چالش جدید سایت مطلبی بزارم که از انتقال خون تماس گرفتند که به پلاکت خون شما نیازداریم
من هم خدا را سپاسگذار شدم که من را مفتی در فرکانس بخشش قرار داد .
به سازمان انتقال خون رفتم واینکه مشکلی به وجود آمد که این امر محقق نشد، درهر صورت باز هم پروردگار را شکر کردم
الان برگشتم و حالم خوب است ودر حال نوشتن موارد ذیل هستم
مثالی که استاد عباسمنش به صورت هوشمندانه از یک ورزشکار عنوان کرده شاید به دلیل اینست که اینگونه موارد برای درصد بسیاری از افراد جامعه ملموس و جا افتاده هست و اکثرآ به این موارد که اتفاق افتاده، واقف هستند
شاید هم به همین دلیل هست که به او الهام شده
لذا ما با اندکی تفکر می توانیم خودمان را تصور کنیم، فقط همین
همه چیز قبلآ به ما گفته شده یا گفته خواهد شد، اگر در مسیر درست قرار بگیریم .
این ماهستیم که راه نادرست را انتخاب کرده ایم و الانٍ ما را باعث شده
باید توقف کنیم
ودیگر این مسیر اشتباه را ادامه ندهیم .
سپس مسیر درست را پیدا کنیم و با سرفصل های درست مسیر سعادت را در پیش بگیریم
جهان یا منبع بی پایان هستی و کائنات به ما (( به همه انسانها – به من — به تو )) ثابت، و ثابت میکند یا حتمآ که ثابت کرده ونشان مان داده آنچه را باور داریم و آنچه را که در افکارمان می گذرانیم
این یک سیستم هست، یک قانون و تمام
کسی که الان هستیم دو حالت دارد:
یا دست مان در دست خدا هست
یا دست مان در دست خدا نیست
پس
یا دست مان در دست خدا هست
یا دست مان در دست خدا نیست
افکار و باورهای گذشته هست که امروزمان اینگونه هست
و اینکه فردا چه کسی هستیم
بستگی به باور ها و افکار امروزمان دارد.
باور ها چه به سر ما می آورند:
باور عدم لیاقت،
جهان به ما ثابت میکیند که لیاقت نداریم.
باور ضعف و ناتوانی،
که جهان به ما ثابت میکند که چقدر ناتوان هستیم
باور افت اعتماد به نفس،
که منبع به ما ثابت خواهد کرد مراتب نداشتن اعتماد به خود را
باور نداشتن به توانایی های بی نهایت انسان ،
که باعث میشود ظرفش به مرور کوچک و کوچکتر شود
داشتن الگوهای اشتباه و نادرست در زندگیمان که به آنها ایمان داریم و در نتیجه جهان به ما میفهماند، مسیر اشتباهی رفتن را
داشتن باور ترس ، جهان به زیبایی، وحشت را به دل ما می اندازد
نداشتن باور ثروتمند بودن که این دنیا با محکم ترین دلایل فقط مدار فقر و تنگدستی و مشکلات را نشان می دهد
اینکه افراد نخواسته باشند مدام مدارشان را تغییر دهند و به مدار بالاتر روند، آنها درجا می زنند وپس از مدتی شکست را تجربه خواهند کرد
ساختن این باور ها:
که اوبهترین و صمیمی ترین دوست ماست.
خدا همجا هست و همیشه هم هست باید بهش نزدیک بشیم و دوستش داشته باشیم که همیشه او را درکنار خود حس کنیم
وقتی بر اساس سرفصل های درست و قوانین حاکم بر جهان دستمان را در دست خدا گذاشتیم، او دستمان را محکم می فشارد و دیگر سعادتمند خواهیم شد
صحبت کردن درمورد خواسته ها نکته ای که بسیار بسیار مهم هست
افرادی که در میان راه کم می آورند در مثال استاد یک ورزشکار، به خاطر توجه به ناخواسته هایش هست که فرد را در مسیر افت قرار می دهد
فردی در سن 20 سالگی فقط و فقط به توانایی هایش و مراتب بالاتری که میتواند به دست آورد، باور دارد وتوجه می کند نیز هر روز بر موفقیت هایش افزوده می شود وخدا را به انواع گوناگون شکرگزار هست و در سن 25 سالگی به بعد فقط و فقط به واسطه کم رنگ شدن باورٍ توانایی هایش و توجه به اینکه دیگر ناتوان هستم فرد را از اوج به پایین می کشد و او دیگر شکر خدا را هم نمی کند
باور کنیم که خدا بیشتر از ما میخواد که به آرزوهامون برسیم این ما هستیم که …
عین یک بچه شیطون که دست مادرش را رها میکند ودر بازار گم می شود
هم خودش سرگردان هست و هم مادرش را دل آزرده می کند
خب
مانند یک کودک، خدایمان را پیدا کنیم وبه او لبخند بزنیم
فقط همین
او ما را در آغوش خود میکشد و ما ناز می کنیم و او ناز ما را میخرد
با حس بد
با بد شدن حالمون ،کائنات اتفاقات بد را برایمان رقم می زند
وبا حس خوب
افکار خوب و حال خوب منتظر این باشیم که جهان اتفاقات خوب برای ما رقم خواهد زد
به همین سادگی.
رفقا همیشه ظرفتان قطور و عمیق باد
دوست عزیز در مورد مطالب نظر خودت را بیان کن . ممنون
همواره یکتاپرست
ارادتمند- محمدرضا دانش
پ ن 1:
خدا را توی بوی بارون حس میکنم
ترانه ((خداهمینجاست)) با صدای ساسان پاشایی فر را حتمآ حتمآ حتمآ گوش کنید
پ ن 2:
خدا جونم ممنون که هوامو داری
ترانه ((خدا بزرگه)) با صدای علی عبدالمالکی را حتمآ حتمآ حتمآ گوش کنید
پ ن 3:
فیلم بسیار زیبا و انگیزشی و پر از انرژی
دانگل 2016 محصول هند Dangal 2016
را حتمآ ببینید . امکان ندارد با دید انگیزشی ببینید و اشکتان جاری نشود
این فیلم داستان یک کشتی گیر هندی است که …
این فیلم هیچ شباهتی با فیلمای هندی ندارد
نظراتتون را در مورد پی نوشت ها زیر همین پست کامنت کنید. ممنون
سلام.محمدرضادانش عزیزم خیلی ازمتن زیبای شمالذت بردم.وامیدوارم که روزبروزباورهایت نسبت بخداونده غفوری ومهربان زیادتروازهمه دوستلن بتوانرژی خواستی عنایت بفرمایدوهمیشه درآغوش خدای مهربان باشی.به آرزوی موفقیعت برای شمادوست عزیز.منوازدعای خیرتان بی بهره نزاری.شادباشید.??
ممنون
درآغوش خدا و غرق در فراوانی باشید دوست عزیز
ممنون از نظر خوبتون مخصوصا معرفی فیلم ترانه .
واقعا ممنون
سپاسگزارم
همیشه شاد و خوشحال باشید، حالتون همیشه عالی باشه
ممنون از متن تون . اتفاقا من دنبال فیلم و انیمیشن انگیزشی میگشتم . اگه بازم میشناسین ممنون میشم معرفی کنید
سپاس
سلام و ادب
اگر قرار باشه 227 روز در یک قایق کوچک با یک ببر وحشی در میان اقیانوس با طوفان ها و سختی ها بگذرانید چگونه مبارزه میکنید .
در این فیلم فراوانی را ببینید.
در این فیلم بخشش را ببینید.
در این فیلم دست خدا را ببینید
جایی که نفس در سینه ها حبس می شود.
در این فیلم باور قوی داشتن را ببینید.
در این فیلم تلاش مستمر را ببینید.
فیلم Life of Pi زندگی پی
این فیلم نامزد یازده جایزه اسکار و سه جایزه گلدن گلوب از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد
ارادتمند
ممنون از شما
ممنون
آرزوی موفقیت هر روزه برای شما دارم
عالی . خصوصا در مورد فیلم هندی که واقعا فیلم خیلی خوبیه
ممنون
شما عالی هستید هر روزتان با نشاط تر از قبل
آقای دانش عزیز ممنونم از معرفی فیلم و ترانه .
ترانه آقای پاشایی عالی بود.
و فیلم که خیلی لذت بردم و باورهامو قوی تر کرد ممنونم دوست خوبم
ممنون
حساب بانکی شما میلیاردی باد
حتمآ که به هرچه میخواهید خواهید رسید
سلام به عاشقان زندگی، سلام به شماهایی که با خوندن این متن ثابت کردید که واقعا بی نهایت موفقیت رو میخواید و حاضرید هربهایی بخاطرش بپردازید… و بهای موفقیت و ثروتمندی و خوشبختی فقط و فقط باور است و بس…
شاید چیزی که الان میخوام بگم براتون خنده دار باشه? ولی میگم… استاد عزیز شما پرسیدید چرا دوران طلایی برای یک ورزشکار بین 20 تا 25 سالگی هست، باور میکنید تا چند سال پیش من اصلا این موضوع رو نمیدونستم؟!!!!!!! و از اونجایی که پدر خودم کارمند بود و بعد از 30 سال کار کردن در سن 48 سالگی بازنشست شد فکر می کردم ورزشکاران هم سن بازنشستگی شون همون حدود هست!!!! خخخ ?
فکر کنید!! 25 سال کجا و 50 سال کجا!!!
تمام دلیل این باور محدود کننده همینه!!! چون اکثرمون شنیدیم باورش کردیم!!
اجازه بدید یه مثال خیلی جالب براتون بزنم: مطمئنا تا حالا شنیدید میگن خانم ها قدرت بدنی کمتری نسبت به آقایون دارن، اما همون خانمی که همه میگن قدرتی نداره اگه جون بچه ش به خطر بیافته مثلا یکی تو خیابون بخواد بهش آسیب برسونه؛ چنان قدرتی پیدا میکنه که کمتر کسی میتونه حریفش بشه. بهتون قول میدم از هر ابزاری کمک میگیره تا مویی از سر بچه ش کم نشه!!! و یا بالعکس در مورد آقایون در نظر بگیرید یه جوان ضعیف الجسه وقتی کسی بخواد به خانواده ش چپ نگاه کنه یکدفعه انگار قدرت ده نفر مرد جنگی پیدا میکنه و با تمام وجودش دفاع میکنه!!!
ببینید!!!??? اینا همش مثالهایی هستن که نشون میدن در هر سن و جنسی که قرار داشته باشی همون فیزیک بدنی رو داری!!! حتی علم میگه هر لحظه سلولهای بدن دارن تولید مثل میکنن و جایگزین میشن، کند ترین سلول های بدن بعد از یک سال جایگزین میشن… این من و تو هستیم که تصمیم میگیریم سلول بعدی ضعیف تر باشه، مثل قبلی باشه یا سلولی فوق العاده قوی تر و پویا تر باشه?
چطور میتونم شکر خدایی رو بگم که حتی خلقت خودم را هم به دست خودم داده، هر لحظه میتونم حسین تازه ای بسازم که با حسین چند ثانیه پیش زمین تا آآآآآسمووووون تفاوت داره، حسینی که که میتونه به هر خواسته ی ورزشی، پولی، زیبایی، رابطه های عالی و هر چیز دیگه ای که اراده کنه در لحظه برسه، به شرط اینکه این بنده ی مخلوق خدا، خالق خودش رو باور داشته باشه و خودش رو لایق تمام زیبایی های دنیا بدونه،
خدایا ممنونم که خودت به قلب و ذهنم الهام کردی تا حرف به حرف متن بالا رو برای دوستان عزیزم که تشنه ی بالارفتن از پله های موفقیت هستن، بنویسم، ???
یاحق
سلام!
خب شما گفتید نگید باور ولی خب باز هم باید بگیم باور!ولی بذارید بکم بریم عقبتر و ریشه ای تر دربارش فکر کنیم.اصلا باور چیه و چرا انقدر مهمه وماباید روش کار کنیم؟چرا همه چیز باورهست؟تا حالا فکر کردید اتفاقاتی رو که داریم تجربه کنیم چرا اینطوریه؟چرا ما این شرایط فعلی رو داریم یا تجربش میکنیم؟ راستی منطق یعنی چی؟واقعیت وحقیقت یعنی چی؟
این جهانی که داریم توش زندگی میکنیم ازانرژیه همه چیز انرژیه و قانون اینه انرژیهای مشابه همدیگر رو جذب میکنن.که من با افکارم دارم فرکانسهایی رو به جهان ارسال میکنم و جهان هم اتفاقات وشرایطی مشابه وهمسنگ همون افکار رو برام بوجود میاره.این افکار باعث میشن ما به جهان فرکانسهایی رو ارسال کنیم که اتفاقاتی برامون بیفته در همون فرکانس ومدار هست.اینکه ما به چیزی خواسته ای فکرکنیم خودش فکر هست ولی این به این معنی نیست که حتما این فکربرامون اتفاق میفته.خیلیها هستن که دوست دارن اتفاقات خوب براشون بیفته ولی نمیفته مگه کسی هم هست که دوست داشته باشه تجربیات نامطلوب مثلا فقر نتونستن نمیشه وخیلی موارد دیگه داشته باشه.معلومه که نه.چون شما هرچقدر هم خواسته ای داشته باشید ولی باورهای مناسبی براش نداشته باشید هرچقدر هم فکر کنید بهش نمیرسید.موضوع مهمتر درباره باورهاست.شماهرخواسته ای دارید باید باورهای مناسبی هم درموردش داشته باشید باورهای تقویت کننده که شماروبه خواستتون برسونه.چون قانون اینه که شما هرچیزی رو بپذیرید وبهش توجه کنید اتفاقاتی رو تجربه میکنید که همون باورهاتون براتون اثبات بشن وبیشتر تقویت بشن یعنی کاردنیا اثبات باورهای شماست.حالا باور چیه؟باورها افکاری هستن که زیاد تکرار شدن.این تکرار میتونه دیداری باشه شنیداری باشه کلا همه مواردی رو که دیدید شنیدید تجربه کردید توی زندگی خودتون یا تو زندگی بقیه دیدید.اینها باورهای شما هستن.افکاری که زیادتکرار شدن میشن باور میشن فرکانس غالب شما.باورها کلیتروجامعتر از افکار هستن وبرای رسیدن به خواسته ای اینکه فکر کنید اون خواسته بوجود نمیاد باید باورهای مناسبی داشته باشید مثلا اگر ثروت میخواهین اگر به پول فکر کنید ثروتمند نمیشید باید مثلا باورداشته باشید که لایق هستید که فراوانی هست که ثروت بی نهایته که خدا بهتون کمک میکنه ودوست داره شما ثروتمند بشیدوخیلی موارد دیگه اینها هست که شما رو ثروتمند میکنه نه صرفا فکر کردن به ثروت.در مورد باورها میشه گفت این باورها چیزی هست که ذهن ما رو ساختن که منطق وعقل رو تجربه میکنیم.واسمش رو میذاریم منطق.خب علم ومنطق چیه؟همون تجربه ای که زیاد تکرار شده ودیده ها وشنیده هاو بعدها اثبات شدن میتونه خیلی اوقات تغییر هم بکنن البته قوانینی که قابل تغییر هستن مثلا شاید طبق علم پزشکی سرطان قابل درمان نباشه ولی خیلیها هستن که خوب شدن ودرمان شدن وسالها هم هست که دارن زندگی میکنن درکمال سلامتی تازه همشون هم از یه راه درمان نشدن یکی شیمی درمانی کرده یکی گفته مثلا اگر دعا کنم خدا من رو خوب میکنه وخیلی راههای دیگه.چرا این اتفاق افتاده؟چیزی که ازنظر خیلیها شگفتیه وغیرممکن هست.ولی شده واتفاق افتاده.ما دوبعد داریم ذهن وروح.روح ما همون آگاهیهای خداوند هست که همه چیز امکان پذیر هست در هر سطح ومقیاس واسکیلی وذهن ما حاصل دیده ها شنیده ها تجربیات ماست.همون باورهای ما ذهنیت مارو بوجود آوردن.وقتی باورهاوذهنیت ما منطبق برآگاهیهای روح باشه ما احساس خوبی داریم وبرامون اتفاقات عالی میفته وهمون ها مواردی رو که ما انتظار داریم رو تجربش هم میکنیم واصلا غیر ممکن نیست اون اتفاقات.مثلا کسی که بیمار میشه میدونه به فرض اگر یه قرص خاص رو بخوره وخوب هم میشه خب طبیعیه که اگر اون بیماری رو بگیره و اون قرص خاص رو هم میخوره.چون چیزیه که زیاد دیده زیاد شنیده زیاد تجربه کرده چون ذهنیتش چون باورش اینه چون ایمان داره..بنابراین همون میشه.حالا نقطه مقابلش مواردی هست که ذهنیت ما با آگاهیهای روح متفاوته.یعنی یه چیزی رو میخواد ولی ذهنیتش منطقش باورهاش چیزهایی که تابه حال تجربه کرده با اون متفاوت هست.میخواد ولی کلی موانع ذهنی داره.سنت زیاد!تو نمیتونی.نمیشه.توباید تو فلان کشور خاص باشی و خیلی موارد دیگه.اینها موانعی هستن که جلوی اقدام ورسیدن به خواسته رو میگیره.وقتی بنابرهرخواسته ای باورها وذهنیت مناسبی ایجاد کنیم این باورهای مناسب باعث میشن ماایمان داشته باشیم آرامش داشته باشیم و افراد ایده ها .شرایطی رو باهاشون برخورد کنیم که مارو به خواستمون میرسونه.دلیل اینکه باورها همه چیز هستن و مهم هستن اینها هستن.چون همه کار دنیا همینه که چیزهایی که توسط شخص ما برای خودما پذیرفته شده برامون اثبات بشه وتجربش کنیم.چون ذهن ما برای ماست وفکری هم که دراون هست برای ماست ما میتونیم اون رو هم تغییربدیم وشرایط عالیتری رو تجربه کنیم.وقتی ذهنیت ما براساس نمیشه وکمبود هست خب همینها هم اتفاق میفته ولی وقتی باورهای مناسبی داشته باشیم با الگوهای خوبی هم آشنا میشیم که مارو درجهت خواسته هامون یاری میدن.اینکه ورزشکاران فکر میکنن نمیشه و تو سن بالا نمیشه به موفقیت رسید برای اینه که این موضوع خیلی تکرار شده توسط جامعه رسانه گزارشگران.بازیکنان قبلی اینطوری بودن و خیلی موارد دیگه.انقدر تکرار شده که تبدیل شده به باور.وحتی همین الانش هم یکی از مزایای خوب یه بازیکن رو سن کمش میدونن.چون ازبس تکرار شده تبدیل شده به باور.هرچیزی که قانونه خودش یه باور هست و اگر کسی نپذیرتش براش این اتفاق نمیفته.تازه اگر هم باشه میگن شگفتی!برای همین هم باید ورودیهای خوب به ذهنمون بدیم. اینکه به جای کوچکتر کردن خواسته باورهات رو بزرگترکن.اینکه من درهرشرایطی باشم فرقی نمیکنه کجا وچطوری من هستم که دارم زندگیم رو میسازم نه سنم نه شهرم نه جنسیتم ونه هر موضوع دیگه ای.برای جهان محدودیت اینها نیست.محدودیت فقط باورهای منه.واینها هستن که باید تغییر کنن تا نتایج هم نغییر کنن.صدالبته این موارد مثلا مورد مربوط به ورزشکاران وسنشون وخیلی موارد دیگه ازاون مواردی هست که نسل اندر نسل توسط گذشتگان ما به ما رسیده و خیلی ریشه ای هستن وخیلی هم تکرار شدن وخیلی باورهای قوی بوجود آوردن که نمیشه.بنابراین چون خیلی ریشه ای هستن وزیاد تکرار شدن تغییرش اصلا راحت نیست.و باید خیلی روش کار کنیم که تغییرکنه.دادن ورودیهای جدید خیلی کمک کننده هست و مثلا الگوهای خوب.فکر میکنم یکی از بهترین موارد اول این نیست که بپذیریم باید باورها تغییرکنه.اول باید این رو بپذیریم که باورهای من اتفاقات زندگیم رو بوجود میارن این میشه عزت نفس میشه من مسئول اتفاقات زندگیم هستم و اگر این باورها تغییر کنه اونوقت اتفاقات زندگیم هم تغییر میکنه ومن شرایط جدیدی رو تجربه میکنم.دیگه همه چیز میشه همین باورها.میشه کانون توجه.ودیگه خیلی اتفاقات برامون شگفتی نیست.اصلا خواسته ها وقتی برامون اتفاق میفته که از نظر ذهن منطقیم برامون پذیرفته شده باشه وباورش کرده باشیم نه اینکه بهش فکر کنیم بگیم نه بابا حالا کو تا اون موقع.نمیشه.وقتی خواسته ای داشتنش برامون منطقی نیست یعنی ما خیلی باهاش فاصله فرکانسی داریم وذهن و روح ما خیلی ناهماهنگه.ما باورهای محدود کننده داریم واگر این خواسته برامون منطقی بشه موانع ذهنی رو روش کار کنیم اونوقت شرایطی که تجربه میکنیم مسیرش جاده ای هست که مارو به خواستمون میرسونه.
به نام خدایی که نام و یاد او آرامش دهنده قلب هاست
جدا سوال سختی پرسیده شده :
بسیاری بر این توافق اند که دوران طلایی یک ورزشکار، بین 20 تا 25 سالگی است. به نظر شما، چه عاملی باعث شده تا بسیاری از ورزشکاران نتوانند توانایی هایی را که در این سن دارند، در سنین بالاتر از خود بروز دهند؟
از دیدگاه من یک سری از موارد قوانین طبیعی و الهی هستند که زیبایی این قوانین به تغییر ناپذیر بودن آنها می باشد
قوانینی چون نیروی جاذبه زمین – تغییر شیمیایی بین مولکول های واکنش داده شده – تغییرات فیزیکی اجسام – پیری – سفیدی مو در سنین بالا – کچلی در مردان با افزایش سن و وراثت – یائسگی در زنان با افزایش سن – کاهش قدرت بدنی و جتسی در سنین پیری و ………
اصلا زیبایی قوانین در تغییر نکردن آنهاست . اگه قراربود خدا تاس بندازه و یک نفر را پیر کنه و دیگری را جوان نگه داره که این با روند خدایی خدا سازگار نمی شد .
اصلا باید یکی اسطوره بشه و سپس او پیر بشه تا دیگران او را الگو قرار بدهند تا به حدو قد و قامت و رکورد او برسند .
اگر قرار بود همه اسطوره ها همانطور باقی بمانند ، جوان ها جوان و ورزشکاران همیشه باشند پس چه کسی می تونست جای پیشرفت داشته باشه؟
باید پدری پیر بشه تا فرزندی پدر گردد . این قوانین تغییر ناپذیر و زیبای الهی است .
ولی می توان با باور های صحیح ، تغذیه صحیح ، ورزش و افکار سالم جلوی تغییرات ناخوشایند را به عنوان یک مهار کننده ( اینهیبیتور ) بگیریم همانگونه که می توان پیری زودرس و از کارافتادگی را با افکار ناسالم و اعتیاد و خیلی از موارد دیگر ( کاتالیزور) سرعت ببخشیم .
نمی توان جلوی کاهش قدرت بدنی و تحلیل عضله را گرفت ولی می توان با افکار و باورهای سالم دوران طلایی ورزشکاران را افزایش داد مانند « سام برایانت » که الان در سنی حدود 74 سالگی از قهرمانان بدنسازی می باشد .
من اگه هیچی ندونم یه چیز را خوب میدونم و اون اینه که انسان موجودی ناشناخته است که به هرچه بخواهد می تواند برسد . فقط باید بخواهیم و به آنچه می خواهیم باور داشنه باشیم و عمل کنیم
با سلام
آقای عباسمنش در این ویدیو چقدر حستون عجیب و متفاوت بود. انگار آدم دیگری بود .
درود به همه دوستان و استاد عزیزم
انسان زمانی که متولد میشه یک نیرو و توانی درونش وجود داره که میتونه به مرور زمان به بهترین خوش تبدیل بشه اما در صورتی که در محیط درستی قرار بگیره و از ابتدا با ذهنیت درست پیش بره اما خیلی ها از ابتدای مسیر دچار گمراهی میشوند و سر در گم به راه خودشون ادامه میدن و تا ابد در گمراهی خودشون میمونن ولی یه عده دیگه شاید گمراه بشن ولی راه خودشون رو درست انتخاب میکنند و به سعادت میرسند حالا موضوع اینجاست من باید قربانی شرایط باشم؟ اگر باورهای درستی داشته باشیم و بتوانیم اونها رو به ناخوداگاه خودمون انتقال بدیم و اونها رو تبدیل کنیم به روتین زندگیمون همیشه راه سعادت رو پیش میگیریم در رابطه با سوالی که استاد مطرح کردند بر میگرده به باور های بازدارنده که فرد به خودش میقبولونه که تا سن خاصی میتونه عملی رو انجام بده نمونه ای که میتونم مثال بزنم اکثر کارمندای دولت تا به زمان بازنشستگیشون میرسه و از اون پستی که دارن بیرون میان اگر دقت کنید می بینید اکثرشون به شکل عجیبی شکسته میشن و حس میکنن دیگه نمی تونن مثل قبل باشن دلیلش اینکه با توجه به شرایطی که اونها درش زندگی میکنند و اینجوری برنامه ریزی شدن و خودشون رو از قبل برای این تغییر منفی اماده میکنند پس ما نباید قربانی روتین های زندگی شویم بلکه با نیروی مضاعف بقیه زندگی رو به شکلی که قابل درکه به جلو پیش ببریم.
سلام و عرض ادب خدمت یگانه استاد زندگیم و دوستان عزیز
واقعا خدارو سپاسگزارم که به لطفش در جمع شما خوبان هستم و میتونم نظراتم رو به اشتراک بذارم توی این محیط دوست داشتنی و پاک و زیبا
از کودکی یادمه میگفتن هر آدمی یه دوران اوجی داره و بعد از اون دیگه نمیتونه درخشش خاصی داشته باشه
مثلاً برای فوتبالیست ها رو میگفتن نهایتا تا سن 35 سالگی میتونن بازی کنن و بعد از اون باید از فوتبال خداحافظی کنن… تو شغل های دیگه هم همینطور
وقتی فایل استاد در مورد المپیک ریو رو 4 شب پیش میدیدم استاد توی اون فایل گفتند که اون شناگر آمریکایی بعد از اینکه تمام افتخاراتی که یک ورزشکار میتونست کسب کنه رو کسب کرده بود و از دنیای حرفه ای خداحافظی کرد چه اتفاقات بدی براش رخ داد و بعد از 4 سال دوباره برگشت به مسابقات تا خودشو به خودش ثابت کنه ، فهمیدم که آدم ها وقتی یکسری اهداف برای خودشون تعیین میکنن و به اون اهداف میرسن ، ( طبق فرمایشات استاد) چون هدف بزرگتری رو برای خودشون بعد از هدف اول انتخاب نکردن و در واقع برنامه ای برای آینده اشون ندارن پس در نتیجه انگیزه ای برای ادامه روند موفقیت هاشون ندارن و از اوج خودشون بسیار فاصله میگیرن جوری که دیگه حتی رسین به دوران اوج خودشون رو هم غیر ممکن میدونم…
و مورد بعد اینکه چون این دسته از افراد الگویی ندارن( که مثلاً قبلاً شرایطی مثل شرایط اون ها داشته و در سنین بالا دوباره برگشته به مسابقات و موفقیت هایی رو هم کسب کرده … ) یه همچین شرایطی رو نمیتونم برای خودشون متصور بشن پس این موضوع رو قبول نمیکنن و در واقع همچین باوری توی وجودشون نیست که آقا شاید من بتونم توی سن بالاتر هم موفقیت کسب کنم و به خودشون و توانایی هاشون اطمینان ندارن
و در آخر به نظرم اگر همه ورزشکارها این موضوع رو توی ذهن خودشون حک کنن که تو سنین بالاتر میتونن موفق بشن و الگوی مناسبی برای این باور پیدا بکنن مطمئنا اتفاقات شگفت انگیز براشون رقم خواهد خورد
خیلی سپاسگزارم از اینکه به من لطف دارید و نظر من رو میخونید دوستان عزیزم و بهم رای میدید???و از استاد عزیزتر از جانم هم سپاسگزارم به خاطر اینکه با سوالات درجه یکتون باعث پیشین ما فکر کنیم به قوانین جهان
دوستووووووووووووووووونننننننن دارممممممممممم
سلام خدمت دوستان و استادعزیزم
هیروهستم38ساله ازسرزمین عشق وفراوانی
استادعزیزم من هرروزباشمامتولدمیشوم وهرلحظه دارم با شمارشدمیکنم هرلحظه درخداذوب میشوم و دوباره پیدامیشوم هم هستم هم نیستم حال عجیبی دارم اماهرچه هست حال باحالیه آروم آرومم .
استادجان ممنون که هستیدخداجان ممنون که تومنی ومن توام.
استادعزیزشمابامطرح کردن این سوال یادم انداختیدکه به ایده هام عمل کنم وپشت گوش نندازمشون
بله من شدایدا به دویدن علاقمندم دونده بودم امابه دلایلی الان بیست سال است که ندویدم اماوقتی این فایل را دیدم دوباره انگاریه چیزی بهم گفت بایدبرگردی وازاول شروع کنی قبل از این سوال که شمامطرح کردیدخیلی وقتادلم میخاست دوباره دویدن را سر بگیرم اما همش پیش خودم میگفتم ای بابا من دیگه پیرشدم توان سالهاپیشو که ندارم امابادیدن فایل شماوانرژی بینهایتی که ازشمادریافت کردم بهم الهام شدوتصمیم گرفتم دوباره بهترازبیست سال پیش بدوم واین کاررامیکنم وتصمیم گرفتم بهترین دونده ی جهان بشم البته نمیدانم زمان رسیدن به این هدف کی میتونه باشه امامهم اینه که با عمل به الهامی که بهم شده میخوام جواب سوالتان را پاسخ دهم.
ایمان دارم که آدم تا وقتی که باورداشته باشدکه پیرنشده پیرنخواهدشدوهمیشه جوان میماند
اینهم یک باورخوب درموردجوان ماندن و میشودگفت که اکسیرجوانی راخداوندبیهمتااززبان استادبه مامنتقل کردنددوستان دیگه دنبال چی میگردیم استادبااین فایلشون کولاک کردن وچه زیباوساده ومقدس خداروتعریف کردن راستش من دیگرهیچی نمیتونم بگم ازبس حالم خوبه
استادجان خیلی خیلی خوشتیپ شدین با زدن موهاتون خیلی بهتون میاد
چقدر جنس حرفاتون و زدن موهاتون بهم میومدانگاربایدموهاتونوبرای گفتن این حرفهامیزدین چقدرهمدیگه روتکمیل کردن.
دوستان خوبم استادعزیزم دوستتون دارم خیلیم ازتون مچکرم که وقت میزاریدونظرمنومیخونید.
خداجون مثل همیشه سپاسگذارم.
سلام.هیرودانش عزیزبه سرزمین عشق وفراوانی خوش آمدی.امیدبخدادارم که دونده خوبی بودی وهنوزم هستی به باورت اطمینان داشته باش.چون بقول خودت.اکسیرجوانی روخدااززبان استادبماعنایت کرده است.به امیدموفقیعت وسربلندی برای شمادوست عزیز .منوازدعای خیرتان بی بهره نزارید.ممنون.??
سلام عباس عزیزازاینکه وقت گذاشتیدودیدگاه منوخوندیدمچکرم وبابت انرژی خوبی که بهم دادیدبسیارسپاسگذارم ازاینکه بین شماها همراهان خوبم هستم به خودم میبالم چشم توصیه ی شماراباجان ودل پذیراهستم شماوهمه ی دوستان عزیزم رابه دستان پرمهرخداوندمی سپارم.