رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 38
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
استاد گرامی حسابی من را با این فایل بهم ریختید، تشکر می کنم از جنابعالی ، امیدوارم برایم عالی عالی باشه ، شما خیلی زود از هر سوالی و اقدامتان به نتیجه رسیده اید چون باورهای محکمی داشته اید از اینکه می گم خیلی زود چون با خودمان مقایسه اتان می کنم .
نهج البلاغه را می خواندم دوست داشتم برای همه بنویسم که استفاده کنند:
خطبه 49: ستایش خداوندی را سزاست که از اسرار نهان ها آگاه است. و نشانه های آشکاری، در سراسر هستی بر وجود او شهادت می دهند. هرگز برابر چشم بینندگان ظاهر نمی گردد. نه چشم کسی که او را ندیده می تواند انکارش کند ، و نه قلبی که او را شناخت می تواند مشاهد ه اش نماید. در والایی و برتری از همه پیشی گرفته . پس ، از او برتر چیزی نیست ، و آن چنان به مخلوقات نزدیک است که از او نزدیکتر چیزی نمی تواند باشد.
مرتبه بلند، او را از پدیده هایش دور نساخته، و نزدیکی او با پدیده ها، او را مساوی چیزی قرار نداده است. عقلها را بر حقیقت ذات خود آگاه نساخته ، اماا ز معرفت و شناسایی خود باز نداشته است. پس اوست که همه نشانه های هستی بر وجود او گواهی می دهند و دلهای منکران را بر اقرار به وجودش واداشته است، خدایی که برتر از گفتار تشبیه کنندگان و پندار منکران است.
? انسان مادی گرا ?
اکثر انسانها تعریف یک زندگی خوب را داشتن سلامتی جسمانی و تامین خوراک، خوراک و مسکن خوب می دانند. رشد فکری و روانی یک انسان چون قابل سنجش فیزیکی نیست معیار یک انسان موفق به حساب نمی آید. افراد مسن با حسرت در مورد دوران جوانی خود صحبت می کنند.
? رشد و تکامل ?
هر قدر سن بالاتر می رود انسان کاملتر می شود. مطابق قانون هر چیزی برود چیز بهتری جایگزین آن می شود. پیری سلولها هم با افزایش تجربه، علم و خرد جایگزین می شود.
? تعریف ورزش ?
عملی فیزیکی جهت افزایش تناسب اندام است. طبق تعریف ذهن نقش خاصی ایفا نمی کند. در طول تاریخ چون شغل اکثر مردم فیزیکی بوده مردان و جوانان مهمتر از زنان و افراد مسن بوده اند. این باور باعث موفقیت بیشتر مردان در طول تاریخ نسبت به زنان شده است. اکنون که بشر به ذهن خود متکی تر می شود تعادل در حال ایجاد شدن است.
? ورزشکار موفق?
رونالدو سالمترین انسان دنیا قلمداد می شود. قدرت و میدان دید بالا، تصمیم گیری سریع، اندام عضلانی و متناسب. او اکثر موفقیتهای خود را بعد از 25 سالگی به دست آورده است. رونالدو یادگیری و تمرین مداوم را عامل موفقیت خود می داند. اما اعتراف کرد که اکثر افراد با وجود این کارها به هدفشان نمی رسند.اکثر افراد موفق دلیل اصلی موفقیت خود که باورهای در جهت خواسته هاست را نمی دانند. اما عملکرد ورزشکار است که باورهای او را نشان می دهد.
? وقتی باور به وجود می آید ??
بعد از 2 طلای سنگین وزن وزنه برداری در المپیک 2000 سیلی از رکورد داران سنگین وزن در ایران پدیدار شدند. بعد از طلای رنگرز در کشتی فرنگی و ظهور محمد بنا به عنوان مربی کشتی گیران زیادی در مسابقات جهانی و المپیک موفق به کسب مدال طلا شدند. بعد از برنز ساعی در المپیک 2000 گرفتن مدال تکواندو در المپیک عادی شد. وقتی یک الگوی موفقیت برای ورزشکاران ایجاد می شود ورزشکاران موفق بیشتر می شوند.
? میزان فیزیکی بودن یک ورزش و سن ?
هر قدر ورزشی مثل کشتی و وزنه برداری فیزیکی تر باشد تصور بر این است که بعد از 25 سالگی بدن ورزشکار رو به افول می گذارد. ورزشکارانی مثل محمد توکلی، حسن رنگرز، مهدی حاجی زاده، کورش باقری و … در حدود 25 سالگی از ورزش قهرمانی کنار رفتند. ایشان دلایل روانی، جسمی و خانوادگی را دلیل خود می دانند. اما در ورزشهایی مثل سوارکاری فردی مثل نیک اسکلتون در 58 سالگی طلای المپیک ریو را می گیرد.
? المپیک میدان سنجش آمادگی ?
بسیاری از ورزشکارانی که در مسابقات مختلف قهرمان می شوند در المپیک نمی توانند قابلیتهای خود را نشان دهند. چون آنجا آمادگی ذهنی حرف اول را می زند. بانوان ما بعد از عدم موفقیت در المپیک ریو اعتراف کردند که چون در کانون توجه بوده اند نتوانستند آرامش خود را حفظ کنند. افرادی مثل یزدانی، تقوی، احمدی، خدابخشی، عاشورزاده و … با عدم مدیریت ذهن خود در المپیک ناکام بودند. به خاطر همین کسانی که در المپیک مدال طلا می گیرند نابغه محسوب می شوند. این نبوغ از ذهن و نه از جسم ناشی می شود. افرادی مثل رضازاده، ساعی، دبیر، خادم و … در عرصه های غیر ورزشی هم موفق هستند.
? نقش باور در موفقیت ورزشکار ??
ورزشکاری که باور دارد میزان آمادگی جسمانی مهمتر از آمادگی ذهنی اش است بعد از 25 سالگی کم کم قابلیتهای خود را از دست می دهد. مثل ناکاتای ژاپنی که در 29 سالگی از فوتبال و رسول خادم در 26 سالگی از کشتی خداحافظی کردند. اما ورزشکاری که باور دارد دلیل موفقیت او باورهایش است فردی مثل میورای ژاپنی می شود که در 50سالگی در سطح اول ژاپن فوتبال بازی می کند. یا محمود نامجو که در 41 سالگی در مسابقات جهانی کشتی برنز گرفت. یا روژه میلای کامرونی که در 42 سالگی در جام جهانی بازی کرد.
? نقش تعهد در موفقیت ورزشکار ???
هادی ساعی که در 24 سالگی برنز المپیک را گرفت می گوید به آن دوره به عنوان تدارک دوره بعدی فکر می کردم. یعنی هدفش رسیدن به طلا نبوده است. اما می گوید متعهد شدم در دوره بعدی طلا بگیرم و گرفت. قبل از المپیک پکن که 32 ساله شده بود همه مخالف شرکت او بودند. او می گوید یک تعهد نوشتم و گفتم اگر طلا نگرفتم این را به همه نشان دهید. در المپیک با یک تکواندو کار 25 ساله که 15 سانتی متر بلندتر و 10 کیلوگرم سنگین تر از خودش بود مبارزه کرد و در حالی که 4-2 عقب افتاده بود 4-6 برنده و قهرمان شد. او می گوید حاضرم حذف شوم اما نقره و برنز نگیرم. او نفرات دوم و سوم را فقط برای معرفی نفر اول به حساب می آورد.
بهداد سلیمی در 26 سالگی در المپیک ریو در حالی که زانویش مصدوم بود وزنه 116 کیلوگرمی را بالا برد که در تمرینات هم نتواسته بود بلند کند و از تالاخادزه 23 ساله ای که اسطوره گرجستان است و 115 کیلوگرم زد و در اوج آمادگی بود بالاتر قرار گرفت.
? قائم به ذات یا غیر بودن ورزشکار ?
مارک تایسون ستاره بوکس جهان بعد از 25 سالگی وارد حاشیه شد و افول کرد. کسی که برای رسیدن به احساس خوب محتاج عوامل بیرونی است از مسیر درست خارج می شود. مایکل فلپس بعد از 26 سالگی که از موفقیت ورزشی اشباع شده بود سمت لذتهای واهی رفت و رو به افول گذاشت. او دیگر خواسته ای نداشت و دچار خلا احساسی شد.کسی که می خواهد خلا احساسی خود را با عوامل بیرونی پر کند باعث بزرگتر شدن این خلا و وابستگی او به غیر می شود. سیگار، قلیان، مواد مخدر، الکل و امثال آنها وابستگی ورزشکارانی است که نمی توانند احساس خوب را در درون خود ایجاد کنند. وقتی شخصیت ورزشکار به همراه تخصص و شهرتش رشد نمی کند آنها باعث تشدید شخصیت رشد نیافته او می شود. پول فراوان افرادی مثل رونالدو و سرنا ویلیامز را بخشنده تر و افرادی مثل تایسون و کانتونا را خشن تر می کند. در واقع وقتی ظرف آماده نیست پول، شهرت و مهارت ورزشکار باعث نابودی ورزشکار می شود.
سلام روح الله عبدالهی جان بسیارعالی ومتنهای بسیارزیبای عنوان کرد بودی دل گرم شدولذت بردم.امیدوارم شادوخرم وپیروزباشی. روح الله جان منو دردعاخیرتان بی بهره نزارید.سپاس ازلطف شما??
سپاسگزارم آقای عباس کشوری گرامی. من هم از تحسین شما انرژی گرفتم. سپاسگزارم.
ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻣﻴﻜﻨﻢ, ﺩﻭﻣﻴﻦ ﺑﺎﺭ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻆﺮ ﻣﻴﺪﻫﻢ
سلام به استاد عزیز و همه ی دوستای گلم در این سایت
قبل از نوشتن جواب میخوام بگم این فایل واقعا واقعا عالی و فوق العاده ارامش بخش بود.
من فکر میکنم دلیل اینکه ورزشکاران در سن 35-40 سالگی دیگه کم کم از فضای ورزشی دور میشن و انتظار میره که جای اونا رو جوانا بگیرن اینکه
به ما همیشه راجع به فرسوده شدن جسم گفته شده که این فرسودگی با سن رابطه مستقیم داره
و همه ی ما افراد زیادی رو اطرافمان دیدیم که در سن پیری چقدر ناتوان شدند.
از یک طرف دیگه علم پزشکی همیشه به مراقبت از جسم پیشنهاد کرده و اینکه گفته شده نباید از جسم کار زیاد کشید.
تمام این دلایل باعث شدن ما تو ذهنمون باور کنیم که نسبت به جسممون ناتوان هستیم
و پذیرفتیم که سلامتیمون دستخوش یکسری اتفاقات هست و در واقع میکروب ها،ویروس ها،غذای ناسالم،کم خوابی،پیری و….
سلامتی ما رو تهدید میکنه
حالا میرم سر بحث خودمون یک ورزشکار از بدنش خیلی بیشتر از انسان های عادی کار میکشه و بارها مجروح میشه(مثلا یک فوتبالیست که یک عالمه اتفاق تو زمین ورزش براش میافته و باعث مجروح شدنش میشه)
این باور “باور ناتوانی جسمی که با بالا رفتن سن بوجود میاد و همینطور با کار زیادی کشیدن از جسم تسریع پیدا میکنه” باعث شده یک ورزشکار باور کنه که در سن 35-40 سالگی دیگه توانایی رو که مثلا در سن 20 سالگی داشته نداره و باید جاش با یک تازه نفس تعویض بشه.
ا سلام وقت بخیر خدمت استاد عباس منش و خانواده بزرگ عباس منش
این اولین بار هست که من برای پاسخ به مسابقه اقدام کامنت می گذارم چون یک مثال عینی از این قضیه رو در زندگیم دیدم ؛ خواستم این تجربه رو با دوستان عزیز در این سایت به اشتراک بگذارم. من عضو یک باشگاه بزرگ کوهنوردی به نام شقایق در شهر کرج هستم که کوهنوردان زیادی از اقشار و سنین مختلف از مبتدی تا کاملاً حرفه ای و ملی در این باشگاه حضور دارند. من با یک خانمی به نام گوهر خانم در این باشگاه آشنا شدم که بالای 60 سال سن داشت و بدون داشتن هیچ پیشینه ورزشی کوهنوردی رو در این سن آغاز کرد و دوره های کارآموزی کوهنوردی- کارآموزی یخ و برف و دوره سنگ نوردی رو هم با موفقیت طی کرد و یکی از کوهنوردان قوی و بسیار قابل احترام هست . دوستانی که با کوهنوردی آشنا هستند میدونن که دوره های یخ و برف و سنگ نوردی بسیار دوره های مشکلی هستند و آمادگی جسمانی بالا و شجاعت بسیار می طلبند. دیدن این عزیز و اراده و پشتکار ایشون و فتح قله های بسیار و اینکه هیچ وقت در برنامه ها از کسی کمک نمیگیرند برای من مصداق عینی و واقعی باورهای سازنده و مثبت هست که همه محدودیتهایی رو که ذهن ما ساخته رو کنار میزنه . در واقع چیزی که باعث میشه ورزشکارها توی سنین بالاتر به خودشون اجازه رقابت نمیدن در واقع القاء باورهای محدود کننده توسط جامعه هست که بهتره برای مبارزه با این باورها مثل داستان قورباغه ناشنوا گوشها رو به روی این باورهای محدود کننده بست.
از توجه شما سپاسگزارم .
سلام .
خیلی عالی بود
ممنون
با سلام به خدمت تمام دوستان عزیز واستادگرامی
دوستان درشهرما( قزوین ) یه کوه مردمی هستش که هرجمعه صبح مردمی زیادی ( از زن ومرد وکودک )جهت کوهنوردی ازآن بهره می برند .دوستان دربین این جمع هرهفته من شاهد صعود یک پیرمرد که سنش حدود هفتادپنج می رسه می باشم. که با انرژی خیلی خوب وحتی بدون لحظه توقف تا قله خودش رو می رسنونه وجالب تراینکه دراین سرما زمستان که من خودم روباشال وکلاه وکفش مناسب خودم رومی پوشنم ایشان با یک پیرهن بدون زیرپوش که آستینش روهم زده بالا ویک شلوارورزشی ساده ویک جفت دمپایی بدون جوراب این مسی روبدون اینکه دروجودش سرماروببینم طی می کنه .پس سن وسال فرد درهیچ کاری ملاک نیست واین باوره که افراد رومیسازه .
با تشکرازشما دوستان عزیزم
سلام .
یک بار دیدگاهم رو گذاشتم ولی وقتی که روز گذشته در مورد لیونل مسی دیدگاهی در کانال تلگرام قرارا دادین ، نکته ای به ذهنم اومد تا دیدگاهم رو تو این پیام تکمیل کنم..
زمانی که هدفی تو ذهن داریم در حقیقت یک آرزو داریم.
آرزو ها همان محرک های اقداماتی ما هستند.دلیل ها و انگیزه های ما برای اقدام و عمل .
ما ماه ها و سالها به اون آرزو ها فکر میکنیم و در ذهن خودمون به اون ها جون میدیم و اون رو در دنیای واقعی مشاهده میکنیم .در حالیکه اون آرزو ها فقط تو ذهن ما هستن..
با فکر کردن بهشون فرکانسی به جهان ارسال میکنیم که ما رو در سطح اون آرزو قرار میده .با اینکه ما نمیدونیم چطور میتونیم اون آرزو رو به واقعیت برسونیم اما مطمئنیم بهش میرسیم..اما مردم ما رو مسخره میکنن.
در تمام طول تاریخ ، هر زمانی که شخصی خواست کاری متفاوت با محیط عادی انجام بده مردم اون رو دیونه میدونستن ، چون این رویا فقط متعلق به اون شخص بود و اون رو تو ذهنش میدید.چون میدید میتونست باور کنه بهش میرسه .
و اگر این تصاویر رو افراد دیگه هم میدیدن باور کردنش براشون قابل قبول بود .
برای همینه قانون جذب به الگوهای ذهنی ما جواب میده .
بر اساس اون الگوها ، ما به مسیرهایی هدایت میشیم که ما رو به هدفمون میرسونه .افرادی رو در مقابلمون قرارمیده که به ما کمک میکنن.
الگوهایی که ما رو به موفقیت میرسونن!
تا حالا فکر کردین موفقیت یعنی چی ؟
به کی میگیم موفق؟
چند نفرمون ، الگویی برای موفقیت خودمون داریم ؟
اگر میخواهیم زندگیمون عوض بشه باید الگوهای ذهنیمون رو تغییر بدیم.
الگوی ذهنی یعنی تجسم همون آرزو .یعنی تا لحظه ای که بتونیم چیزی رو تو ذهنمون بسازیم ، بدن هم کمک میکنه بهش برسیم.
ما به چیزی که فقط دلمون میخواد نمیرسیم.ما به چیزی میرسیم که با تمام وجود آرزو و اراده میکنیم .
همه آرزو های مبهمی داریم.
میخواهیم پولدار بشیم اما نمیدونیم چه مقدار پول میخواهیم .
میخوهیم همسر خوبی پیدا کنیم اما ملاک خوبی برای انتخاب نداریم.یه سری کلیات داریم.
وقتی جزئش میکنیم مسخره مون میکنن میگن بشین خدا برات بسازه .
اما چرا میتونیم جزئیات بگیم ؟چون اون شخص رو برا خودمون تو حالتی میخواهیم تصور کردیم .میگیم دوس داریم شخص مورد نظر من قد بلند حداقل 180 باشه .سفید و بور باشه و .. و همون لحظه ای داریم بیان میکنیم اون رو تو ذهنمون میسازیم.
داریم شخص خیالی با همین ظاهر برا خودمون میسازیم و خدا هم بهش جون میده و خلقش میکنه .و ما صاحب همسری میشیم که میگیم تو آرزو هام بود با این شخص ازدواج کنم.
ما با ذهنمون داریم آرزو میکنیم اما فرکانسی رو میفرستیم که بدنمون عملی رو انجام میده و این عمل نتیجه ای میفرسته که ما رو به آرزومون میرسونه.
و باز میرسیم به اون سخن معروف امام علی ع:
مواظب افـکــارت بــــــاش که گفتــارت می شود، مواظب گفتــارت بــــــاش که رفتـــارت می شود، مواظب رفتـــارت بــــــاش که عــــادتت می شود، مواظب عــــادتت بـــــاش که شخصیتت می شود، مواظب شــخـصیتت بــــــاش که سرنوشتت می شود.
این رو با یک مسئله ای که برای خودم پیش اومد و الان دلیلش رو متوجه شدم بیان میکنم :
تا یک ماه پیش من هیچوقت فکر نمیکردم 80 سالگی سن زیادی برای یک انسان باشه که چون ، کتاب های مختلفی از افراد موفق خوندم ، یا زندگینامه افراد موفق و مصاحبه های زیادی از این افراد دیدم و برام قابل پذیرش بود
که خیلی ازاین افراد موفق بیش از 90 سال عمر کردن و تا لحظه مرگ پیر و افتاده و فرتوت نشدن یا افراد زنده که در دهه 90 زندگی خودشون هستند و هنوز برنامه اجرا میکنن.برای همین تو ذهنم برنامه ریزی شده بود که فرتوت شدن و
ناتوانی ارتباطی به عدد سن نداره ..
اما با یکی از همکارانم در مورد سن صحبت میکردم گفت که از دید اون 75تا 80 سالگی یک سن نرمال برای یک انسانه چون بعد از اون دیگه پیر و فرتوت میشی و عملا سربار زندگی هستی و حتی نمیتونی کارای خودت رو انجام بدی و محتاج میشی.
جالبه با اینکه اصلا با دیدگاهش موافق نبودم اما از اون لحظه به بعد هر شخصی رو میدیم که وارد سن پیری شده ناخودآگاه توجهم به عملکرد بدنی اون جلب میشد و تو این یکماه ذهن من الگوی پیری خودش رو تغییر داده بود.
وقتی پیام لیونل مسی رو خوندم متوجه این تغییر ذهنی در خودمم شدم .
من اطرافم افرادی رو میدیدم که دارن پیر میشن و حتی توانایی راه رفتن ندارن .و این داشت تو ذهن من جا میگرفت که اون سن رو برای مرگ و بازنشستگی بپذیرم .و خودم رو براش آماده کنم
همونطور که لیونل مسی پذیرفت و نیمکت نشین شد.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و همه دوستان
متاستفانه طبق باور غلط عمومی، برای بسیاری از ورزشکاران و برای اکثر مردم جهان، سن تبدیل به یک عدد محدود کننده فعالیت ها و حرفه آنها تبدیل شده است. به عنوان مثال سن 65 سالگی که به عنوان سن عرف بازنشستگی در آمریکا و اروپا شناخته میشود را بررسی میکنیم. میدانید عدد 65 از کجا آمده است؟ در قرن نوزدهم اتوان بیزمارک میخواست در انتخابات صدر اعظم آلمان پیروز شود و به عنوان شعار تبلیغاتی اش گفت: ” اگر مرا انتخاب کنید، وقتی مردم به سن مشخصی رسیدیدند دولت به آنها پول خواهد داد.” و بطور اتفاقی سن 65 سالگی را انتخاب کرد. 50 سال بعد وقتی امنیت اجتماعی در آمریکا تاسیس شد، ملاک سن بازنشستگی را آن سنی که در کشور آلمان عرف بود انتخاب کردند و در آمریکا هم همین سن در نظر گرفته شد.
به همین سادگی. یعنی ملاک سن بازنشتگی در غرب، صرفا نظر شخصی یک فرد بود اما متاستفانه به باور محدود کننده برای عموم تبدیل شده است.
برای ورزش نیز همین مسئله وجود دارد. مثلا وقتی که سن 35 سال به عنوان پایان دوران ورزشی یک والیبالیست و سن 40 سال پایان دوران ورزشی یک فوتبالیست در نظر گرفته میشود، وقتی ورزشکاران این عدد را باور میکنند. اتفاقات محدود کننده نیز در حوالی همین سن برایشان اتفاق می افتد. مثلا پیشکسوتان آن رشته ورزشی به آنان میگویند که کم کم کناره گیری کنند و خبرنگاران به آنان میگویند که عرصه رو برای نوجوانان این رشته باز کنند و بازنشسته شوند و … و با این اتفاقات. باور آنان تقویت شده و در نهایت فعالیت خود را متوقف میکنند.
اما افرادی نیز هستند که هرگز این باورهای عمومی را نپذیرفته اند و در سنین بالاتر هم فعالیت حرفه ای خود را ادامه داده اند. مثل کازویوشی میوزرا فوتبالیست ژاپنی که اکنون در سن 50 سالگی هم دارد به فوتبال حرفه ای ادامه میدهد و تبدیل به مسن ترین بازیکنی در تاریخ فوتبال شد که موفق به گلزنی شده است.
در قرآن کریم نیز به ظرفیت ناحدود انسان تاکید شده است و هیچ آیه ای مبنی بر محدودیت سنی و توانایی فیزیکی و … نازل نشده است و در آیه 69 سوره عنکبوت خداوند میفرماید:
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
ترجمه: کسانی را که در راه ما مجاهدت کنند، به راههای خویش هدایتشان می کنیم، و خدا با نیکوکاران است
و قرآن کریم به ما میگوید که موفقیت و راه سعدت، به تلاش و فعالیت خود ما بستگی دارد. و هیچ سخنی از محدودیت در قرآن اشاره شده است.
پس واضح است که این محدودیت سن و … اختراع انسان ها و جوامع است و با روح خداگونه ما مغایرت داشته و انسان های هشیار، این مغایرت ها را نخواهند پذیرفت.
ممنون از وقتی که برای مطالعه ی این مطلب گذاشتین
شاد و تندرست و ثرتمند باشید. در پناه حق
یک غلط تایپی در توضیح آیه: هیچ سخنی از محدودیت در قرآن اشاره نشده است.
سلام استادعزیزم
به خاطر این فایل بسیار زیبا وپر ازاحساستون بسیار سپاسگزارم من با این حرفهاتون اشک ریختم و بیشتر از همیشه خدارو تو زندگیم احساسم در اطرافیانم در طبیعت در صدای خنده هام در نفسهام شادیهام حس کردم می خوام بگم عاشقتونم
سلام استاد عزیز م
از این فایل بی نظیر وپر از احساستون سپاسگزارم من با این فایل اشک ریختم و آرامش گرفتم وخدا رو بیشتر از هر زمان دیگری در اطرافم در زندگیم در طبیعت در آدمهای اطرافم در نفس هام در خنده هام شادیهام حس کردم فقط می خوام بگم عاشقتونم.