رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 93

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا کمالی گفته:
    مدت عضویت: 688 روز

    سلام من زهرام، آشناییم با صفحه شما و اصلا آشناییم با استاد به یک سال قبل بر میگرده؛ و خداروشکر که هدایت شدم به سایت شما،به کمک فایل های رایگان تونستم دوره ثروت 1 تهیه کنم،و الان هم 12 قدم، درواقع امروز قدم دوم خریدم، امروز تصمیم گرفتم برخلاف قبل مکتوب کار کنم

    مثلاً دیشب به این فکر کردم که با پاتنرم یه رابطه عالی دارم، و امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم توی دفترم بابت رابطه عاطفیم خدارو شکر کردم و بلافاصله نتیجه شو دیدم پاتنرم پیام داد و ما یه چت خیلی عالی و پر انرژی داشتیم وبابت این ستاره قطبی خداروشکر میکنم . خب من امشب هم ستاره ی قطبی فردا مو تنظیم میکنم ینی حتماً فکر میکنم تجسم میکنم و مکتوبش میکنم حتماً و بازم فردا بابت هدایت ستاره ی قطبی خداروشکر میکنم . خیلی خوشحالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    صفورا و نگار گفته:
    مدت عضویت: 1147 روز

    به نام خدای مهربان خدارو شکر میکنم ک ب این فایل هدایت شدم من خییلی سپاسگزارم از خدای خوبم ک عضو این سایت شدم من اولین نکته ای ک میخام بگم اینه ک من هرشب تمریناتم رو انجام میدادم و فایل های رایگان رو هم گوش میدادم اما دیدم ک خیلی نتیجه نمیگرم چون تابستون شده و بیکارم همه کاری انجام میدم زیاد میخوابم و ب خودم میگفتم خب من دارم روی خودم کار میکنم دیگه و نتایج انچنانی هم نمیگرفتم عمل نمیکردم همون حرفی ک استاد میگن ایمانی ک عمل نیاره حرف مفته و من با یک تضادی برخورد کردم ک من فهمیدم اگرر میخای مثل استاد ثروتمند بشیی خیییلییی خیلییی ثروتمند سلامت پر انرزی روابط فوق العاده بایییییددد مثل استاد عمل کنی همونطور ک استاد توی بندر عباس ک راننده تاکسی بودن از صب تا شب صدای خودشون رو گوش میدادن حتی مسافرا وقتی پیاده میشدن میزدن روی شونه استاد تا بفهمن باید اینطور کار کنیم من ی فایلی از استاد گوش دادم میگه ک من ی فایلی رو پلی میکنم فرقیییی نداره محصولات یا دانلودی باشه انقدر گوشش میدادممم تا باور های من عوض شونددد و الان هم یک فایلی رو دارم گوش میدم ک استاد میگن یک باور فکریس ک میلیارد ها بار تکرار شده و من بایدددد باور هامو تغییررر بدم اگر میخاممم تمامممممم زندگیم تغیر کنهههه اگر میخوام هدایییت بشم ب خرید دوره ای بایدددد باور هام تغییر کنن و راه تغییر باور تغییررر ورودی هاییی منه و من باید متعهد باشم هر جایی نباید برم با هر کسی نباید صحبت کنم هر چیزی رو نپذیرم من باید روی خودم کار کنم و به قول استاد اشغالا رو نریزیم زیر مبل باید شخصیییی ما تغییر کنه تا نتایج تغییررر کنه و اما جواب سوال استاد عزیزم

    استاد به نظر من هیچچچچچچچچ عامللل بیرونی تاثیر نداره الان شاید یکم ذهنم مقاومت کنه که ن فوتبالیست ها قدرت بدنی هم مهمه و…. خیلی چیزای دیگه امااااااا اینننن راهی که درسته اینه که فقططط و فقططططط باور های ما هستن ک زندگیممممون رو داره به وجود میارههه ن سن ن قد ن جای ک زندگی میکنی ن هیکل اون چیزی رو که ما قبول میکنیم میشهه واقعیتتتتت زندگی ما هر کس در هر سنی در هر خانواده ای میتونه به هر انچههه که بخواهد برسه فقط کافیه باور های درست هم راستا با هدف به وجود بیاره و نتیجه باور نکردنیه مثلا کریستیانو رونالدو یا بیرانوند از کجا شروع کردن از فقر کامل حرکت کردند و الان به جاهای بزرگی رسیدن و کسی ک فک میکنه از ی روستا نمیشه از جایه فقیر نمیشه بیان الگو هارو ببینن یا همین عامل سنن باید بیایم راجر فدرر هارو ببینیم و باور کنیم ک میشهههه بلههه میشه فقط کافیه ما باور کنیم و جهان به ما ثابت میکنه ک میشه و ب ما پاداش میده من باور های زیادی دارم برای تغییرر از خداوند هدایت میخام ک من رو هدایت کنه ک هر روز رشد کنم و لذتت ببرم و بتونم دوره هارودریافت کنم درواقع فهمیدم چرا دقیق هدایت نمیشم ب خرید دوره ها یا پول اونها جور نمیشهه من اگر نتایج رویاییییی از فایل های رایگان گرفتم میتونم از دوره ها هم نتیجه بگیرمممم خدایا شکر که نسبت به قبلا انقدررر تغیررر کردم و خودم رو ادم بزرگی میبینم خدایا به من کمک کن تا زیبایی های دیگران موفقیت هاشونن رو انقدرر تحسین کنم و ببینم که میشههه اره میشههه ومن هم مثل افرا د موفق موفق و بزرگ بشمممم خدایا رحیم بودنت و قدرت تکاملت و قدرت برخورد با تضاد هات رو شکررر عاشقتم خدا عاشقتم استاد امیدوارم هر روز مثل شما پیشرفت کنم در پناه خداوند قدرتمند ترین در جهان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 583 روز

    سلام خداوندا شکرت که بابت اینکه هر لحضه دارم هدایت می شوم به سمت خداوند وانرژی که مرا هدایت کرد وسراسر وجودم رو روشنای در بر گرفت خداوندی هر آنچه که دارم اذن اوست بعداز هدایت رب که تمام وجودم را روشنای در بر گرفته بود از اونجای که هیچ وقت در چنین شرایطی از انرژی منبع قرار نگرفته بودم وهبچ وقت با خودم وخدای خودم صحبت نکرده بودم واولین نشانه از خداوند ترسی در وجودم انداخت باعث شد تضادی در زندگی پیش بیاد که مرا از مسیر درست منحرف کند ولی خدایا شکرت همین تضاد هم باعث شد من خودم رو بیشتر بشناسم خدایم رو بشناسم البته این اول این راه هست وهیچ ادای در بس خودشناسی ندارم هنوز درام روی خودم خوب کار میکنم ولی دادم خداوند رو درست درک میکنم خداوند سال مرا در تنگا قرار داه بود خداوندی سال ها فقط آتش جهنمش در ذهن من خطور کرده بود خداوند که سال منتظر حساب کتاب کردن اعمال من بود خواوند بهرشکل عذاب وجدان واحساحس گناه مرا از ترسنده بود چیری نیست جز نیروی وانرژی که به زیبای تمام خودش رو به شکل پاکی ثروت ورابط سالم در وجود من جای گرفته خداوند هر وقت ازش درخواست میکنم بهزیبای تمام خودش مرا هدایت می کند مثله همان زمان هدایت که سراسرا وجودم را سر شار از روشنای وزیبای تمام کرد وخوشبینی را در وجودم شکل داد خداوند که الان داره به شکل احساب خوب در وجودم شکل گرفته خدایا شکرت این نعمت پاکی که از وجود خداوند هست چیزی که من لیاقتشو همیشه درونم خودم دیدم خداوند بهم بخشید واین انرژی رو دارم توی رفتارم توی اخلاقم وامیده خداوند توی کسب کارم بشتر بیشتر نشون داده می شود خداوند یاد گرفتم همیشه سپاس گزارش باشم درمدار این آگاهی ها قرار بده خداوند کهرتفاوت بین احساحس خوب وبد رو بهم فهمند خداوند که بهم حس آرامش میده خداوند روی قدرتش حساب کردم ودلی تاریکی با او خلوت کردم تا ایمانی که در درونم شکل گرفت پایه واحساحس ذهنم بر هم بریزم ذهنی که با باورهای محدود کننده مرا واعتقادات پیشنبان قدرت را از نیری خیر که سرچشمش در وجووم خودمان هست قدرت به دست ترس که هیچ گونه پایه اساسی نداشته باشد مرا در حساری قرار داده بود که هر دفعه باید به خاطر از خیلی از خاطرات خوب کودکی خاطره در ذهن باشد که فقط در حد یک کلمه اون بی معنی نقش ببنده تا تصمیم گرفتم این ترس بی معنی رو از خودم ای شرک رو از ذهنم پاک کنم این شروعی باشد برای غلبه ترس های دیگه وابنکه خداوند که اسمش باعث آرامش می وشود ونشانه های در آسمان ودر زمین ودر وجود خودماهست رو نبینم وزندگی رو در دست ترسی قرار بدم که هبچ گونه خیر یا توانی از خودش نداشته باشد یک حس بی معنا رو کنار بزنم وخداوندی رو به معنای مل از قدرت زیبای ثروت پاکی رو که میشود انرژی نامید رو در لابه لای ذهنم بگنجانم تا شرک های که همیشه آدما رو تو ذهنم گنده می کردم وترس داشتم از شرایط بیرون با خودش یکی یکتا باشم واین وابستگی های مادی رو از خودم دور کنم وفقط خودش رو صدا بزنم ودریافت کنم با قلبم صدایش وانرژیش رو با سپاس گزاری کردن به جهان هستی ارسال کنم خداوند خودت مرا در مکان مناسب زمان مناسب قرار بده اینها رو می نویسم برای کنترل ذهنم که باشد که چیزهای رو درک کردم وتمرکزم رو بزارم روی نکات مثبت درونم وهمیشه خاشع باشم در برابر خداوند وبگم هر دارم خدواند بر من بخشیده به آسانی وسپاس گزارشم تا چراغ هدایت گرم روشنایش قوی تر باشه وکلام خداوند آنچان در درونم بلند بشه که تنهای صدای او رو بشنونم برای هبچ بدیهیی نیست که عباس منش تونسته من می تونم روی اون قدرت که خداوند هست حساب کنم وخودم دو در شیراط دل خواهم قرار بدم وباورهای توحیدی در ذهنم ایجاد کنم که فقط روی قدرت او حساب کن چون خودم رو لایق بهترین ها وزیبا ترین ها بهترین رابط وسالم ترین روابط وخوش ترین وبا لذت ترین زندگی رد برایرخودم رقم بزنم وابنکه توی هر شرایطی روی قدرتش حساب کنم وه یاریم میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    به نام خدای مهربانم

    فایل نشانه امروز من: رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم»

    سلام به اساتید عزیزم، سلام به دوستان خوبم

    مدتیه که برای شروع کاری، متوجه یه ترمزی در خودم شدم که هر چی جلوتر میره میبینم که مثل همون ریشه های هرز که زیر زمین به هم وصل هستن، هر کدوم رو میکشم بیرون، یه عالمه ترمز دیگه رو با خودش میکشه بیرون… یعنی دقیقا عین این جمله رو چند وقت پیش از زبون خانم شایسته توی یکی از فایلهای نشانه ام شنیدم ولی الان که خودم دارم باهاش مواجه میشم، تازه درکش میکنم.

    از یه طرف خوشحالم چون این بهم نشون میده که دارم به لایه های زیرین باورهام نزدیک میشم و این خبر خوبیه. چون من دارم توی عمیقتر میشم و میتونم باورهام رو ریشه ای حل کنم.

    اصلا همین که متوجه این باورهای محدود کننده شدم و دارن اذیتم میکنن، بهم نشون میده که من اون مبلها و فرشهایی که روی اون باورها بوده و مخفیشون کرده بودم رو دارم برمیدارم و اونا دیگه نمیتونن خودشون رو قایم کنن.

    هنوز دقیقا نمیدونم چقدر ممکنه طول بکشه یا روند تغییر این باورها چجوریه. ولی یه لیست از کارهایی که میتونم برای تغییر و بهبود این باورها انجام بدم رو دارم تهیه میکنم که شروع کنم مرحله به مرحله انجامشون بدم.

    و مطمئنم اگر این باورها تغییر کنن، پیشرفتها و موفقیتهای مهمی برای من اتفاق میوفته. چون تازه دارم میبینم که مثل اون فیله با یه طناب خودم رو بستم و این باورها مانع حرکت کردن و قدم برداشتنم میشن.

    این فایل رو من با این دید دیدم و نکته برداری کردم:

    چیزهایی که باید گفته بشه بهمون گفته میشه. الهاماتی که همه ما دریافت میکنیم. من شما و همه انسانهای جهان، بهمون در زمان مناسب گفته میشه، به شرطی که باور داشته باشیم که به ما گفته میشه.

    به شرطی که باور داشته باشیم که ما در هر لحظه، در هر لحظه، در حال هدایت شدن هستیم.

    به شرطی که باور داشته باشیم که ما لایق هم صحبتی با خداوند هستیم.

    به شرطی که باور داشته باشیم که خداوند به تمام بندگانش راه ها رو نشون میده. کمک میکنه مدد میکنه و هدایت میکنه همه رو.

    وقتی که این باورها باشه اون وقت جوابهای درست، در لحظه، بهت گفته میشه.

    …………………………………………………………………………….

    اولین کاری که برای بهبود این موضوع بهم الهام شد این بود که بیام توی عقل کل از دوستانم بپرسم.

    به قول استاد که توی این فایل گفتن:

    سوالی بود که گفته شد که پرسیده بشه…

    تقریبا بعد از خوندن پاسخهای دوستان بود که دقیقا شبیه اون پیچکهای هرز که استاد و خانم شایسته توی پاکسازی پرادایس انجام میدادن، منم این باوره رو گرفتم کشیدن بیرون و دیدم اووووووه به کلی باوره دیگه وصله…. علاوه بر این، اینم هست، اینم هست، اینم هست….

    یه جاهایی ترسیدم… با خودم گفتم من چجوری اینا رو درست کنم. ولی بعد به خودم گفتم این نشون میده که من دارم وارد یه لول پیشرفته شدم نسبت به شخصیت قبلی خودم. چون قبلا اینا رو به این واضحی نمیدیدم ولی الان دارم میبینمشون.

    انگار که مجهز شدم به یه لنز یا یه میکروسپ، که حالا چیزهایی رو میتونم باهاش ببینم که قبلا نمیدیدم.

    من مطمئنم که این قدم بزرگی برای من خواهد بود که اگر به یاری خدا حل بشه، درهایی از نعمت و ثروت رو به روی من باز میکنه ان شاالله.

    …………………………………………………………………………….

    یعنی یه موقع هایی هست وقتی که شما با یه باورهای درستی با یه توکلی، یه کاری رو انجام میدی،

    ممکنه الان یه نگرانیهایی در مورد کاری که میخوای انجام بدی داشته باشی، ولی بدون که خداوند داره بهت میگه:

    اصلا نگران نباش…. هر چیزی که لازم باشه، به تو گفته میشه….

    همونجور که به استاد گفته شد. خدا بهت میگه: بهت گفته میشه… تو برو…. شروع بکن….

    پس تو هم همیشه یادت باشه:

    برو…. شروع کن… باور هم داشته باش…. آرام باش… لذت ببر… در زمان مناسبش، بهت الهام میشود. بهت گفته میشود. هـــــــــدایت میشوی.

    این قسمت از صحبتهای استاد رو حس میکنم خدا داره از طریق فایل نشانه هام بهم میگه. و این خیلی بهم دلگرمی میده و اصلا یکی از دلایلی که این کامنت رو نوشتم این بود که اینا رو اینجا ثبت کنم که همیشه یادم بمونن.

    …………………………………………………………………………….

    درسی که خداوند در قرآن بهمون یاد میده اینه که :

    پیرو آیین ابراهیم باش که موحد بود و مشرک نبود.

    یعنی به پیامبر اسلام هم میگه که راهی که تو باید بری راه توحیده.

    اسلام در قرآن به معنای اسم یک دین نیست.

    اسلام به معنای تسلیم بودن است.

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر ×××× آرام تر از آهو، بی باک تر از شیرم (شعری که این روزا، چند بار توی ذهنم تکرار شده)

    بهترین نگاه، نگاه توحیدیه حضرت ابراهیمه. که خودش بود و خدای خودش

    و همه جا اسوه و الگو و کسی بود که بهترین مسیر رو پیدا کرد:

    سوره نحل:

    إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿120﴾

    ابراهیم یک امت بود مطیع فرمان خدا، و خالی از هر گونه انحراف، و هرگز از مشرکان نبود.

    شَاکِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿121﴾

    او شکرگزار نعمتهای پروردگار بود، خدا او را برگزید، و به راه راست هدایتش کرد.

    وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿122﴾

    و ما در دنیا به او همت نیکو دادیم، و در آخرت از صالحان است.

    ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿123﴾

    سپس به تو وحی فرستادیم که از آئین ابراهیم، که خالی از هر گونه انحراف بود و از مشرکان نبود، پیروی کن.

    نگاه یکتا پرستی… نگاه توحیدی

    …………………………………………………………………………….

    پاسخ به اینکه خداوند چیه؟

    این سوال رو به راحتی نمیشه توضیح داد. خدا همه چیزه… مثل یه طیف رنگیه بی نهایت رنگه… همه رنگها و هیچ رنگ

    خدا همه چیه… خدا زمانه… زمان رو نمیشه توضیح داد… فقط میشه درکش کرد…

    …………………………………………………………………………….

    اینکه استاد گفتن که خدا زمانه، من رو یاد این موضوع انداخت که حتی زمان هم نسبیه… برای همه یکسان نیست….

    حتی برای خودمون هم پیش اومده که بعضی وقتها چقدر زمان برامون زود گذشته ولی بعضی وقتها خیلی آروم و دیر….

    یعنی زمان به من بستگی داره… به شرایط من، به احساس من، به اینکه داره بهم خوش میگذره یا نه…

    …………………………………………………………………………….

    خدا یه انرژی که همه چیو در بر گرفته

    خدا یه قانونه

    خدا یه نظمه یه تعادله

    خدا همه چیه…

    حالا که میخوایم یه همچین چیزی رو بفهمیمش، بهترین راه اینه که بیام باورهای مناسبی در موردش ایجاد کنیم.

    چون هرجوری که بخوای درکش کنی، به همون شکل درمیاد…

    خدا یه انرژیه که تو بهش شکل میدی

    چون خدا تویی، خدا افکارته

    خدا هم اوله هم آخره

    هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿3﴾

    اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزى داناست (سوره حدید)

    …………………………………………………………………………….

    یعنی خدا هم اول همه چیزه و هم آخره همه چیزه. یعنی هم اون مرحله های اوله که ممکنه خام و ناپخته به نظر برسه، و هم اون نهایت حرفه ای بودن و کامل بودن و ته ته همه چیزه.

    …………………………………………………………………………….

    خدا یه جریان جاری در زمان حاله…

    تنها آیه ای که در قرآن در مورد خدا داریم میگه بگو من نزدیکم…

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿186﴾

    هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا رشد یابند. (سوره بقره)

    هرچقدر که آگاه تر بشیم نسبت به خداوند، کمتر میتونیم توضیحش بدیم و بیشتر میتونیم بفهمیمش. بیشتر میتونیم حسش کنیم. چون خودمونیم. چون توی وجود ماست. چون هر کدوممون یه خداییم.

    هممون خالق زندگیمون هستیم.

    هممون یکی هستیم

    بنابراین، بیا ببین چه باورهایی در مورد این انرژی بسازیم که به ما کمک کنه؟

    توی اون تصویری که همه رنگها هست، چه رنگی رو انتخاب کنی که به تو کمک کنه؟

    چه باورهایی رو بسازیم که قدرت بیشتری داشته باشه؟

    وقتی که شما باور میکنی که بینهایت توانایی داره این انرژی، وقتی که باور میکنی که همه چی اونه، نه اینکه تواناییه یه چیزی رو داره… خودشه… خود اون چیزه و میتونه شکلش رو عوض کنه. میتونه اثراتش رو تغییر بده. اون خودشه.

    آدمها، زندگی، ثروت، اینا همه خودش هستن…

    بنابراین دیگه نمیگی که خدایا یه کاری کن که رئیسم برام فلان کار رو انجام بده.

    بنابراین وقتی که همه چی خودشه، یعنی قدرت همه چی دست خودشه…. بعد اونوقت دیگه بستگی داره چه باورهایی در مورد این چیزی که همه چی خودشه بسازی.

    اونوقت بهت گفته میشه، اگه باور داشته باشی که بهت گفته میشه.

    اونوقت ثروت سراغت میاد. چون ثروت اونه. خودشه… نه اینکه خدایا به من ثروت بده

    میتونی خیلی راحت و با باورهای خوب با خدای خودت صبحت کنی… هر تصویری که دوست داری در موردش ایجاد کنی…

    ولی وقتی که آدم، آگاهانه، آگاهانه، میفهمه که همه چی خودشه، اونوقت باورهاش در مورد قدرت خداوند بیشتر میشه…

    چون اینجوری، دیگه فکر نمیکنی که خداوند خوبیه… خدا همه چیزه… خودش میگه من مکارترین مکارانم. یا اون آیه معروف که میگه تو تیر ننداختی… تو نجنگیدی… خدا تیر انداخت… خدا جنگید…

    فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿17﴾

    و شما آنان را نکشتید بلکه خدا آنان را کشت و چون افکندى تو نیفکندى بلکه خدا افکند و بدین وسیله مؤمنان را به آزمایشى نیکو بیازماید قطعا خدا شنواى داناست (سوره انفال)

    همه چی اونه…

    با توجه به باورهای اون فرد با توجه به شکل ظرفی که ایجاد کردی اون آب شکلِ اون ظرف رو میگیره… آب که خودش شکل نداره…

    نکته اش اینجاست:

    خدا به شکل همون ویژگی که تو براش میسازی، برای تو، در میاد…

    اون جوری میشه که تو توی ذهنت میسازیش… تو باورش میکنی… به خاطر همینه که همه چی باوره… همه چی باوره، همه چی همه چی، همه چی باوره.

    همه چی باوره و همه اتفاقات زندگی ما به خاطر تعبیریه که ما به اتفاقات میدیم… شکلیه که ما ایجاد میکنیم… باوریه که ما درموردشون ایجاد میکنیم.

    حالا دیگه هر باوری…

    اگه باورت این باشه که خداوند همیشه با توئه

    خداوند همیشه حامیته

    خداوند همیشه منبع رزق و ثروته، همون باورهایی که سلیمان نبی داشت، به همون شکل برات درمیاد.

    یعنی اگر دعاهای پیامبران رو در قرآن بررسی کنیم، متوجه میشیم که دعاهاشون مهم نیست، اون باوری که از خدا دارن که باعث میشه اون دعا رو بکنن، مهمه.

    قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾

    گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و به من فرمانروایى‏اى ببخش که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد؛ یقیناً تو بسیار بخشنده ای. (سوره ص)

    بعضیا وقتی یه باور نادرست، حتی در مورد افراد دیگه، دارن، باعث میشه که دیگه حتی درخواستشون رو مطرح هم نکنن. چون از قبل این پیش فرض و این باور رو دارن که طرف قبول نمیکنه.

    به خاطر همین اون تصویری که از آدمها میسازی و یه سری خط قرمزها رو براش درست میکنی، باعث میشه که اصلا یه سری درخواستهات رو نگی یا وقتی درخواست میکنی، جواب نگیری. این قضیه هم در مورد ارتباط به آدما هست و هم در مورد خداوند.

    حالا که همه چی همینجوریه، هرچقدر بتونیم بزرگتر فکر کنیم در مورد خداوند، در مورد چیزی که تمام جهان همونه، به همون نسبت میتونیم بیشتر داشته باشیم. به همون نسبت میتونیم بهتر زندگی کنیم. به همون نسبت میتونیم آرامتر باشیم.

    حالا دیگه هر کسی از یه جایی باید شروع کنه دیگه و اینو هم باید درک کنیم که یه آدمی با یه گذشته متفاوت که ما اصلا نمیدونیم چجوری بوده، داره تازه روی خودش یه سری کارها رو انجام میده و ممکنه سرعتش نسبت به تو کمتر باشه. یا ممکنه خیلی باورهای محدودکننده بیشتری از قبل داشته باشه، که اول اونا باید حل بشه و تکاملش رو طی کنه.

    در هر صورت از هر کجا که هستی، به هر نسبتی که بتونی باورهاتو در مورد هر چیزی در مورد خداوند تغییر بدی، به همون نسبت میتونی دنیای بهتری رو برای خودت خلق کنی… دنیای تو فقط دنیای توئه.

    هر کسی از یه جایی شروع میکنه و حرکت میکنه و پیش میره و هدایت میشود با توجه به مداری که توش هست. اونوقت دیگه تمام مولفه ها میان کنار هم و بوم…. توی یه لحظه اتفاق میوفته.

    اونجاست که خیلیا همون یه لحظه رو میبینن و میگن واااو طرف اراده کرد، اتفاق افتاد! ولی اون یه عالمه ریشه ای رو که اون زیر رشد کردن رو نمیبینن. همون مولفه هایی که داره همه عوامل رو جمع میکنه رو نمیبینن.

    فقط لذت ببرید از این مسیر

    باورهاتون رو درست کنید…. یادت باشه که باورها به خاطر ورودیها ایجاد میشن

    …………………………………………………………………………….

    یکی از راه حلهایی که برای حل موضوع خودم به ذهنم اومد، با شنیدن دوباره این جمله توی این فایل بود:

    باورها به خاطر ورودیها ایجاد میشن

    چون وقتی متوجه اون باور محدود کننده ام شدم، همش پیش خودم میگفتم حالا چجوری اصلاحش کنم. اینو که شنیدم گفتم خوب بیام شروع کنم ورودیهای مناسب که متضاد با باور محدود کننده قبلیم هستن در مورد این موضوع، به ذهنم بدم.

    …………………………………………………………………………….

    و بعد هرجوری که خدا رو باور کنی هر جوری که بهش قدرت بدی،

    هر چقدر که احساس کنی که بهت نزدیکه و دوستت داره،

    بهت کمک میکنه

    نامحدوده

    همونرو میتونی توی زندگیت تجربه کنی

    و هر روزیکه میگذره برات کلیرتر و واضح تر میشه.

    و هم تفکرت، هم آرامشت و هم درکت از جهان بهتر میشه

    و این روند همینجور ادامه داره.

    …………………………………………………………………………….

    سوال این فایل:

    چرا برای یک بازیکن ورزشی، از یک سن خاص به بعد، انتظار داریم که دوران ورزشیش تموم بشه و میگیم دیگه جوون نیست.

    چه عاملی باعث میشه که این اتفاق بیوفته؟

    آیا عامل عامل فیزیکی و عضلانیه؟

    آیا عاملش باوره؟ اگر باور هست چه باورهایی؟

    برای جواب این سوال از خدا هدایت خواستم. اولش یاد این افتادم که خدا مثل یه آینه است و هر چیزی که ما از خودمون بروز بدیم، همون رو بهمون برمیگردونه. بعدش یادم افتاد به این دستگاه هایی که امواج و سیگنالهای مغز رو میگیرن و تبدیل میکنن به کلام (ویس). رفتم یکم توی اینترنت درموردش سرچ کردم. دیدم خیلی پیشرفتهای جالبی تو این زمینه اتفاق افتاده و یه مقاله ای توی سایت دانشگاه استنفورد نوشته بود که یه سری دستگاه ها با استفاده از این تکنولوژی داره ساخته میشه که به انسان اجازه می دهه تا ربات ها را با امواج مغزی کنترل کنه.

    اون تکنولوژی که امواج رو تبدیل به ویس میکنه، مثل همون دستگاهیه که استفان هاوکینگ توی یه برهه ای ازش استفاده میکرد. یعنی متناسب به امواجی که از مغز خارج میشه، نتیجه به صورت یک سری کلمات شنیداری درمیاد و شنیده میشه.

    پس اگر اون جمله ای که گفته میشه (نتیجه) مطابق با میل و خواسته من نیست، نباید از دستگاه شاکی بشم… نباید فکر کنم که از دستش در رفته… باید برم سرچشمه رو چک کنم… باید ببینم چه ورودی و چه سیگنالی توسط مغز من ارسال شده که نتیجه اش این شده…

    باید اینقدر به این مثال فکر کنم که عمیقا درک کنم که دقیقا همین اتفاق هم توی زندگی ما داره میوفته…

    اگر یه بازیکنی فکر میکنه که دیگه بعد از فلان سن، بدنش جواب نمیده، داره سیگنالی رو میفرسته که تبدیل به شرایطی بشه که دیگه واقعا حس کنه که دیگه بدنش نمیکشه….

    مهشید برو سرچشمه رو درست کن…

    دستگاه درسته…. نگران نباش…. دستگاه دقیقه… کارش رو بلده….. مو لا درزش نمیره…

    تو تمرکزت رو بزار روی چیزی که میخوای…. خود به خود سیگنالش رو میفرستی، و خود به خود، دستگاه اون رو به خواسته تو تبدیل میکنه.

    خدایا شکرت به خاطر هدایت شدنم به این آگاهی ها

    چندین ساعت طول کشید تا این کامنت رو تکمیل کنم. ولی میدونم که نتیجه این آگاهی های که دریافت کردم خیلی خیلی بزرگ خواهد بود. کما اینکه همین فکر کردن به جواب این سوال، یک آگاهی جدیدی به روی من باز کرد.

    نمیخواستم به این سوال جواب بدم و با خودم گفتم فقط نکات فایل رو مینویسم. ولی بعد نظرم عوض شد، و از خودش هدایت خواستم که بهم بگه چی بنویسم.

    خدایا شکرت

    استاد جان، خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم.

    یه چیزی هم بگم استاد…

    حالتهاتون و نحوه صحبت کردنتون و مکث کردنتون و …. توی این فایل، با همه فایلهاتون فرق میکنه. نمیدونم بقیه هم اینو حس میکنن یا نه. ولی برای من خیلی این تفاوته واضحه… نمیدونم چرا… شاید چون خیلی آرووم ترید توی فایل… یه مکثهایی، یه فکر کردنهایی، یه حالتهایی توی این فایل هست که با بقیه فرق داره. نمیگم این بهتره یا بقیه… فقط هر بار که میبینمش میگم چقدر استاد، توی فایل متفاوته.

    دوستتون دارم. همیشه در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    الناز صابریان گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    الله اکبر

    با اینکه تو باشگاه دارم وزنه میزنم و هم زمان این فایلو گوش میدم وسط تمرین باید میومدم حس بی‌نظیرمو ثبت میکردم نمیتونم توصیف کنم اما تمام وجودت سست شد تمام قلبم اکلیلی شد و حتی این اکلیل ها خداس

    حس کردم خدا نشسته و داره نگاهم میکه

    خدای من شکرت که انقدر نزدیکیت بهم ارامش بخش لحظه‌هام شده

    شکرت الله من بخاطر حضورت و سپاس گزارتم اول از خدا و بعد شما استاد عزیزم که خدارو برام واضح‌تر نزدیک‌تر و شناس‌تر میکنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    مدت ها قبل من این فایل رو گوش کرده بودم چندین بار خب تا حدودی یه چیزایی میفهمیدم ولی بیشتر برام مث لالایی بود انگار خیلی ارومم میکرد تا امشب که دوباره از سایت بهش رسیدم بعد ازاینکه شکرگزاری روزانمو نوشتم اومدم واین فایل رو دیدم

    با همه وجودم حس کردم اون درک بهتری که پیدا کردم یاد اوردم که هرجایی که درست باورش کردم و درست باهاش ارتباط داشتم همه چی به بهترین شکل پیش رفته حس کردم که حرفاتون انگار برام تازگی داره انگار تازه دارم میفهمم و ازش خواستم که کمک کنه تا این جلسه رو درک کنم قبل از اینکه بدونم چیه اول از همه خوش حالم بابت اینکه در مسیر درست هستم و رشد کردم یکم از نظر فرکانس و بعدش چقدر خوب تو این فایل شما در مورد هدایت و تکامل صحبت کردین اینکه هرچقدر باورهای من نسبت به خدا بهتر بشه بهتر بهش ایمان داسته باشم به همون‌نسبت برام عمل میکنه و نتایج رو رقم‌میزنه البته رسیدن به باورهای مناسب تکامل میخواد و هر بار که بهش باورمیکنی نتیجه بهتر میگیری و باور قویتر و این داستان تا ابد هست و ته نداره

    همه چیز با هدایت خودش انجام میشه در صورتی که اماده باشیم تا هدایت بشیم و باید صبور باشیم و کم کم نتایج بهتر باورهای بهتر رو رقم‌میزنن

    طیف رنگی یا مثلا لیوان اب چقدر بهتر درک کردم امشب استاد هرجوری که من بسازمش تو ذهنم و باورش کنم اونم همونجور برام عمل میکنه نه باهام دشمنی داره نه منو با بقیه فرق میذاره همه چیز از خودمه چون من خودشم همه چیز خودشه و وقتی که من با خودم در صلح باشم در اصل با خودش در صلحم با همه چیز و جهان در صلحم و همه چیزمطیع من‌میشه و خدا همه کاری برام میکنه .خیلی خوبه وقتی میدونی یکی هست که هرطور دلت بخواد میتونی باهاش ارتباط داشته خیلی راحت و خودمونی

    هرچقدر عمیقتر و بهتر درکش کنم به همون نسبت دنیای بهتری رو برای خودم شکل میدم

    خدایا شکرت بابت این فایل بی نظیر و این محیط دوست داشتنی

    در پناه الله یکتا باشید موفق و سربلند️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 506 روز

    سلام به همه شما یکتاپرستان

    وااااای استاد یه آگاهی الان بهم داده شد بعد دیدن این فایل میخواستم توی دفترم بنویسیم بهم گفته شد بیام اینجا بنویسم

    توی یکی از فایلاتون گفتین که خدا رو بسازین

    خوب بسازین

    واااای اونقدر ذوق دارم خدایا شکرت

    رفتم عقل کل سرچ کردم یعنی چی خدا رو بسازیم

    فکر نکرده بودم بهش چقدر خوب دارم تکاملمو طی میکنم…

    اینجا شما گفتید خدا همه چیزه خدا کنار ننشسته بود و آتش حضرت ابراهیم رو گلستان نکرد

    آتش خودش بود گلستان هم خودش همه چی خودشه آره همه چی خودشه

    شما همیشه به ما از درک احساس

    گفتین ،من آرزو هر احساسی دارم درونمه

    خداوند گفته به مانزدیکه از رگ گردن و از روح خودش در ما دمیده پس او در درون منه او با من یکیه اون هم غم هم شادی هم فقر هم ثروت اون هم مریضیه هم سلامتی

    اونجا که استاد میگین احساس خوب اتفاقات خوب دیگه مطمئن من اگر احساس واقعی شادی داشته باشم میره میخوره به وجهه شادی خدا و شادی بیشتری بهم برمیگرده

    اگر غمگین بشم احساس بد داشته باشم میره میخوره به وجهه غمِ خدا و بیشتر میگرده مثل آهنربا هر احساسی که داشته باشم بیشترشو جذب میکنم حالا میخوام چه حسی داشته باشم ؟

    میخوام چه فرکانسی ارسال کنم ؟

    خدااااا من خیلی خوب فهمیدم الان میخوام با گریه بخندم من این حال خوب رو با دنیا عوض نمیکنم

    من اگر به کمبود فکر کنم کمبود بیشتری جذب میکنم

    الان فهمیدم که هیچ چیز بیرون از من نیست

    من مسول صددرصد زندگی خودم هستم

    من مسول هر اتفاقی که برام بیفته هستم

    من خالق زندگی خودم هستم

    خداوند به من نزدیکه با من یکیه وهابه و او انرژی ای هست که هر فرکانسی بهش بفرستم مثل آینه برام منعکس میکنه همونو….

    استاد جان شما و بچه های سایت شاید خیلی

    آگاهین اما من برا این آگاهی که با پوست و گوشت واستخونم امروز درک کردم مسرورم شااااادم هوراااااااا

    الان میفهمم اینکه سپاسگزاری کردن با احساس خوب یعنی چی

    توجه به زیبایی ها با احساس خوب یعنی چی

    این متنم خودشو نوشت من ننوشتم …

    الهی شکرت برای این روز بسیار ارزشمند برام

    ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توی

    وی آینهٔ جمال شاهی که توی

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که توی

    خدایا سپاسگزارم ازت که زمان حیاتم با استاد یکی شد

    403.4.18

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهری فرهادزاده گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم گلی

    آنچه من آموختم از استاد و میتونم با استناد به اون جواب این سوال بدم اینکه باورهای ما تعیین کننده شرایط ما از هر لحاظ .

    من هر ورزشکاری رو دیدم و مصاحبه دیدم برای خودشون زمان تعیین کردن مثلا چند وقتی که ما در این رشته هستیم و به تیم میتونیم کمک کنیم . این ی باور چرا این باور شکل میگیره از شنیده ها ، از تجربه افراد قبل خودشون و سیستمی که در ورزش ی محدوده سنی برای اوج توانایی افراد در ورزش تعیین کرده و چون افراد کمی این مرزهارو شکستن کسی به اونها استناد نمیکنه . و چون همه از جمع تبعیت میکنن و از اونجا که راه اکثریت اصولا مسیر درست نیست این باور در ذهن خودشون ایجاد کردن که برای موفق بودن در ورزش حالا فوتبال و … باید در یک سن خاص باشی . از اونجا که این باور غلط در کل مجموعه ورزش هست خود مربیها و کادر ورزش هم اولین سوالی که میپرسن سن ورزشکار . این ذهنیت رو میشه در گزارشگران ورزشی در پزشکان تیمها و نصمیم گیرانشون و تحلیل کنندگان امور ورزش به وضوح دید و ی ایمان قوی میخواد بین این همه تضاد به اصل برسی.

    این در تمام ابعاد زندگی هست الان که نگاه میکنم جریانی از باورهای غلط در تمام کارها و تصمیم گیریهای خودم در زندگی هست که انقدر پنهان و عادی که شاید از باور گذشته شده شاکلیه زندگیم .

    از اونجا که دارندگان باور درست اینقدر اقلیت هستن که برای عموم موفقیت اونها رو ربط میدن به شانس و استثنایی بودنشون … اما بقول استاد قوانین شانسی عمل نمیکنند و برتری در کار نیست اونا به قوانین دانسته و یا ناآگاهانه عمل کردن اما هیچ کس به دلایل نتایجشون نگاه نمیکنه من چند روز پیش ی مستند از خانمی 80 سال دیدم در رشته شنا اینقدر در همین سن مدال داشت که جانداشت براشون ریخته بود در ی کارتون بزرگ و همرو متحیر میکرد با مسافتی که طی میکرد و قدرت بدنی

    اصلا خیلیها هنوز در اوج هستن ولی فقط کافیه ی پنالتی را نزنن همه گیر میدن به سنش( باید بره. باید خداحفظی کنه. آدم در اوج بره بهتره ) شاید بهتره وقتی موفقی نه به تشویق دیگران بیش از حد توجه کنی یا در صورت شکست به کنایه دیگران اولی میتونه مغرورت کنه کمتر تمرین کنی با این باور کهدر ا جی و بالاتر نیست و در شکست سرخورده بشی و کنار بکشی .

    چقدر میتونم در مورد این حرفهایی که استاد زد مثال بزنم که ثابت میکنه به خودم که سن ی عدد در زمینه توانایی در کسب مهارت و سلامت و ثروت و ورزش و هر آنچه اراده کنیم . چون میتونم از هر آنچه که به وضوح در اطرافم هست دلیل منطقی بیارم که میشود به شرط توکل و به شرط ایمان و باوری که برای من ی کلمه بود که شاید به ندرت میشنیدم اما چه معجزه ایست این باورها اگر در مسیر اهداف باشن . به یاری خدا من شروع کردم روزشمار زندگی من را از اول گوش میدم و مینویسم رسیدم به فایل 84 البته در کنار( روانشناسی ثروت 1) که با این فایل ، گفتار عالی استاد در مورد خداوند و حقیقت خدا که در اصل همه چیز است واقعا اشک ریختم و لذت بردم دوباره ایمان آوردم به خدا اینبار واقعی تر با شناخت بهتر . شاید اگر خدارو اینطوری بپذیرم دیگه کینه و نفرت ، حسادت ، خشم ،ریا ، دلشکستگی ، نیاز به خلق …. از وجودم به آرامی رخت ببنده و کمرنگ و کمرنگتر بشه یعنی آمادگی دارم ی روز کامل در مورد گفتار گوهربار استاد حرف بزنم همینجوری کلمات دارن میان و هیجان دارم . بهانه هارو ازم گرفتید استاد البته دردناک گاهی دوست داشتم خدارو تصور کنم که به من ترحم میکنه یا دست به سرم میکشه یا محکومش کنم و کمبودها و ناکامیهام گردنش بندازم اما وقتی مسئولیت همه چی حتی باورم از خدا گردن خودم دیگه حجت بر من تمام دیوانه شدم اشکم میریزه تحمل این حجم از آگاهی و ریزش باورها منو دیوانه میکنه به دلم نشست کلام خدا که از زبان شما جاری شد . خدا رو روی ی سکست که باورهای ما تایین میکنه کدامش رو تجربه کنیم . من چی میخوام کدوم خدارو باورهام درست کنم و ایمان داشته باشم . ابراهیم الگوم باشه و تمام در مسی رسیدن به خدا ثروت و سلامت و سعادت ثمره هایی هستند که بی نهایت به اندازه حرکت و تکامل من در اختیارم قرار میگیرند نه در بهتر شدن باورها پایانی هست و نه در کسب نعمتها . یعنی استاد فرمولهارو از فایلهاتون بکشیم بیرون بزاریم کنار هم میشه راحت نقشه راه دراورد آسان در گفتار و سخت در عمل جهاد اکبر که میگن همین خفه کردن نجواها و کنترل ورودیها و بودن در احساس خوب و انجام اعمال متوالی درست و تصیح مسیر مداوم و مهمتر تغییر باورها با مثالها ی عینی ، ایمان و ارده و لذت بردن در هر مداری که هستیم و تقاضا و تکامل و پذیرفتن مسئولیت تمام اتفاقات زندگی خدایا یاریم کن . ازتون ممنونم من میرم بارها گوش بدم و بنویسم این جملها وحی شده و آخر کلام خدایا سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مهری فرهادزاده گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم گلی

    آنچه من آموختم از استاد و میتونم با استناد به اون جواب این سوال بدم اینکه باورهای ما تعیین کننده شرایط ما از هر لحاظ .

    من هر ورزشکاری رو دیدم و مصاحبه هاشون شنیدم برای خودشون زمان تعیین کردن مثلا چند وقتی که ما در این رشته هستیم و به تیم میتونیم کمک کنیم . این ی باور چرا این باور شکل میگیره از شنیده ها ، از تجربه افراد قبل خودشون و سیستمی که در ورزش ی محدوده سنی برای اوج توانایی افراد در ورزش تعیین کرده و چون افراد کمی این مرزهارو شکستن کسی به اونها استناد نمیکنه . و چون همه از جمع تبعیت میکنن و از اونجا که راه اکثریت اصولا مسیر درست نیست این باور در ذهن خودشون ایجاد کردن که برای موفق بودن در ورزش حالا فوتبال و … باید در یک سن خاص باشی . از اونجا که این باور غلط در کل مجموعه ورزش هست خود مربیها و کادر ورزش هم اولین سوالی که میپرسن سن ورزشکار . این ذهنیت رو میشه در گزارشگران ورزشی ، در پزشکان تیمها و تصمیم گیرانشون و تحلیل کنندگان امور ورزش به وضوح دید و ی ایمان قوی میخواد بین این همه تضاد به اصل برسی.

    این در تمام ابعاد زندگی هست الان که نگاه میکنم جریانی از باورهای غلط در تمام کارها و تصمیم گیریهای خودم در زندگی هست که انقدر پنهان و عادی که شاید از باور گذشته شده شاکلیه زندگیم .

    از اونجا که دارندگان باور درست اینقدر اقلیت هستن که برای عموم موفقیت اونها رو ربط میدن به شانس و استثنایی بودنشون … اما بقول استاد قوانین شانسی عمل نمیکنند و برتری در کار نیست اونا به قوانین دانسته و یا ناآگاهانه عمل کردن اما هیچ کس به دلایل نتایجشون نگاه نمیکنه .

    من چند روز پیش ی مستند از خانمی 80 سال دیدم در رشته شنا اینقدر در همین سن مدال داشت که جانداشت براشون ریخته بود در ی کارتون بزرگ و همرو متحیر میکرد با مسافتی که طی میکرد و قدرت بدنی بالا . یا آقایی که بهش گفتن در سن شما عضله ساخته نمیشه و 6 سال مداوم کار کرد و ثابت کرد که اینا فقط حرف . پس بحث سن نیست همه چیز بستگی به ذهن انسان داره . با ایمان و باور میشه مرزها و محدودیتهای که ساخته فکر بشر نقض کرد و پا فراتر گذاشت .

    اصلا خیلیها هنوز در اوج هستن ولی فقط کافیه ی پنالتی را نزنن همه گیر میدن به سنش( باید بره. باید خداحفظی کنه. آدم در اوج بره بهتره ) شاید بهتره وقتی موفقی نه به تشویق دیگران بیش از حد توجه کنی یا در صورت شکست به کنایه دیگران اولی میتونه مغرورت کنه کمتر تمرین کنی با این باور که در اوج هستی و بالاتر از این نیست و در شکست سرخورده بشی و کنار بکشی .

    چقدر میتونم در مورد این حرفهایی که استاد زد مثال بزنم که ثابت میکنه به خودم که سن ی عدد در زمینه توانایی در کسب مهارت و سلامت و ثروت و ورزش و هر آنچه اراده کنیم . چون میتونم از هر آنچه که به وضوح در اطرافم هست دلیل منطقی بیارم که میشود به شرط توکل و به شرط ایمان و باوری که برای من ی کلمه بود که شاید به ندرت میشنیدم اما چه معجزه ایست این باورها اگر در مسیر اهداف باشن . به یاری خدا من شروع کردم روزشمار زندگی من را از اول گوش میدم و مینویسم رسیدم به فایل 84 البته در کنار( روانشناسی ثروت 1) که با این فایل ، گفتار عالی استاد در مورد خداوند و حقیقت خدا که در اصل همه چیز است واقعا اشک ریختم و لذت بردم دوباره ایمان آوردم به خدا اینبار واقعی تر با شناخت بهتر . شاید اگر خدارو اینطوری بپذیرم دیگه کینه و نفرت ، حسادت ، خشم ،ریا ، دلشکستگی ، نیاز به خلق …. از وجودم به آرامی رخت ببنده و کمرنگ و کمرنگتر بشه یعنی آمادگی دارم ی روز کامل در مورد گفتار گوهربار استاد حرف بزنم همینجوری کلمات دارن میان و هیجان دارم . بهانه هارو ازم گرفتید استاد البته دردناک گاهی دوست داشتم خدارو تصور کنم که به من ترحم میکنه یا دست به سرم میکشه یا محکومش کنم و کمبودها و ناکامیهام گردنش بندازم . اما وقتی مسئولیت همه چی حتی باورم از خدا گردن خودم دیگه حجت بر من تمام دیوانه شدم اشکم میریزه تحمل این حجم از آگاهی و ریزش باورها منو هیجانزده کرده به دلم نشست کلام خدا که از زبان شما جاری شد . خدا دو روی ی سکست که باورهای ما تایین میکنه کدامش رو تجربه کنیم . من چی میخوام کدوم خدارو باورهام درست کنم و ایمان داشته باشم . ابراهیم الگوم باشه و تمام. در مسیر رسیدن به خدا ثروت و سلامت و سعادت ثمره هایی هستند که بی نهایت به اندازه حرکت و تکامل من در اختیارم قرار میگیرند نه در بهتر شدن باورها پایانی هست و نه در کسب نعمتها . یعنی استاد فرمولهارو از فایلهاتون بکشیم بیرون بزاریم کنار هم میشه راحت نقشه راه دراورد. آسان در گفتار و سخت در عمل جهاد اکبر که میگن همین خفه کردن نجواها و کنترل ورودیها و بودن در احساس خوب و انجام اعمال متوالی درست و تصیح مسیر مداوم و مهمتر تغییر باورها با مثالها ی عینی ، ایمان و ارده و لذت بردن در هر مداری که هستیم و تقاضا و تکامل و پذیرفتن مسئولیت تمام اتفاقات زندگی خدایا یاریم کن . ازتون ممنونم من میرم بارها گوش بدم و بنویسم این جملها وحی شده . خدایا سپاسگزارم . به امید اینکه دنیای خودمان را بهتر و به واسطه حال خوبمان به گسترش جهان کمک کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    به نام الله به نام خدای مهربانیها

    سلام به همه عزیزانم

    به نظر من هدایتهای خداوند همیشه هست .خداوند در هر لحظه در حال صحبت کردن با ماست چه باور داشته باشیم چه باور نداشته باشیم خداوند همیشه خدایی خودش رو میکنه

    چیزهایی که باید گفته بشه گفته میشه کارهای که باید انجام بدیم انجام میدیم افرادی که باید بیان تو زندگیمون میان

    اما وقتی ما باور داشته باشیم که خداونده که ما رو هدایت میکنه و با ما صحبت میکنه با اطمینان بیشتری و امیدواری قدم بر میداریم

    اما وقتی که با این باور که این به ذهنم رسید حالا انجام بدم ببینم چی میشه اون اطمینان شاید نباشه ولی عمل هست

    خیلی از مردم از این قوانین و از اینکه خداوند به ما الهام میکنه غافلند اما کارهایی رو که باید انجام میدن چون اراده قوی دارن و مصممند برای پیروزی و ثروتمند شدن سالم زیستن و این اراده نتایج خوبی رو براشون خواهد داشت

    مهم اراده و عمل کردن وگر نه باور داشتن یا باور

    نداشتن به هدایت خداوند باعث نمیشه خداوند ما رو هدایت کنه خداوند مدام در حال هدایتمون هست

    اما یک نکته وجود داره و اونم اینکه وقتی باور داشته باشی که خداوند هدایتمون میکنه باعث میشه گوشهامون تیزتر و چشمانمون بازتر باشه برای شنیدن الهامات این باور به هدایت قلبمون رو باز میکنه برای دریافت الهامات و میدونیم که خداوند هدایت میکنه و حتما راهی هست که خدا میدونه و من نمیدونم و نتیجه میشه راحتر و ارامتر بودن

    وقتی با باورهای درست و توکل عمل کنی نتیجه متفاوت خواهد بود

    این دنیا یک آموزشگاه است برای درس یاد گرفتن برای تکامل و رشد

    وقتی باید رشد کنیم و درسی رویاد بگیریم اتفاقات جوری میفته که اون درس رو یاد بگیریم و با یاد گرفتن درسمون به مرحله بعد می‌رسیم و تکاملی جلو میریم برای بزرگ شدن روحمون

    ((یکتا پرستی بودن))

    ((پیروی آیین ابراهیم باش که او موحد بود و مشرک نبود.))

    مدتی سوالاتی در ذهنم میچرخه که دنبال پاسخم و امیدوارم خداوند پاسخ را برای من روشن کنه تا بفهمم و درک کنم آمین

    خداوند میگه حضرت ابراهیم یکتا پرست بود .منم میگم من یکتا پرستم اما تفاوت از زمین تا آسمان هست.

    مثال

    وقتی که قرار شد حضرت ابراهیم را در آتش بندازند فرشته ها اومدن و به حضرت ابراهیم گفتن که با آب و باد و…فرمان بدیم تا دشمنان تو را از بین ببرند و آتش را خاموش کنند اما حضرت ابراهیم کمک هیچ کدوم را نخواست جبرئیل اومد و گفت از خدا چی میخوای.

    و حضرت ابراهیم گفت هیچی خدا خودش میبینه

    وقتی این جمله حضرت ابراهیم رو خوندم خیلی تاثیر عجیبی در وجودم داشت همه اومدن و گفتن چی میخوای گفت هیچی و این یعنی توکل و امید به خدا و ایمان داشتن واقعی به خداوند .و خدا پاسخ داد با سرد کردن آتش بر ابراهیم و گلستان شدن آتش برای او و باز هم پیروزی حضرت ابراهیم و سربلندی ابراهیم در برابر خداوند

    حالا من که ادعای یکتا پرستی و خدا پرستی میکنم چطور رفتار میکنم ؟!

    با کوچکترین مشکل دست به دامان همه میشوم و به همه توسل میکنم برای رهایی از کوچکترین چیزها من هم اگر ایمان و توکل ابراهیم را داشتم ارام و صبورانه فقط امید به مهربانی خدا داشتم و با امید در برابر مشکل می ایستادم و میگفتم خدا هست و میبینه

    خدایی که ما را برای شادی و لذت بردن آفریده چطور ما را رها میکنه در سختی‌ها.خدا گفته اسانت میکنم برای آسانیها. اما من هم باید ایمانم رو نشون بدم و نترسم مثل ابراهیم محکم و با ایمان بمانم

    چه زیبا گفت عزیزی که می‌گفت نقطه مقابل ترس امنیت نیست ایمانه

    با ایمان میشه از ترسها عبور کرد وقتی ایمان به خدا باشه ترسها میشه همچو قندی در آب ایمان که حل میشه و مثل شربتی شیرین میشه سرکشید

    خدایا ما را هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای

    امین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: