خودمان را هم قضاوت نکنیم، چه برسد به دیگران - صفحه 46
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/01/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-24 08:12:342024-07-20 17:51:48خودمان را هم قضاوت نکنیم، چه برسد به دیگرانشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
وااااای خدای من چقدر این فایل با حال من متناسب بود ….
راستی سلام استاد قشنگم ومریم دلبندم دوستتون دارم عشقای من 😙😙😙😙.
اونقدر هول بودم که نتونستم طاقت بیارم نگم خیلی متعجب شدم چون همین امروز بود که تو محل کارم یکی از کارگرای من یهویی بلند شد و گفت میخوام برم و مهمون برام اومده و تقریبا صب تازه اومده بود بعد یک ساعت گفت میخوام برم منم کلی کار سرم ریخته بود آها راستی من تولیدی دارم و تازه راه انداختم که قبلا توضیح دادم .
میگفتم ..این بنده خدا که رفت من موندم و اون همه کار بلافاصله نجواهای ذهنی اومد سراغم که آخه الان چه وقته مهمونه
الان من بتو نیاز دارم باید بمونی
الان تو شعور اینو نداری که باید بمونی مهمون داری که داری ….
خلاصه جونم براتون بگه که تمامه قضاوتهای بیخود در موردش اومد توی ذهنم کمی که گذشت یکی از اون نجواها به زبونم اومد و دخترم که تو همین مسیر با من قدمهارو داره کار میکنه بلافاصله به من توپید و گفت مامان چکار داری میکنی قضاوت میکنی خواهشا ادامه نده 🤔.
دخترم داشت درست میگفت منکه اطلاعی نداشتم اون آدم تو چه موقعیتی بود که براحتی داشت این نجواها بر من غلبه کرد و قضاوت بیمورد کردم
خیلی خیلی شرمنده شدم و بلافاصله به نکات مثبت اون آدم توجه کردم و دور شدم از نجواها
و نکته مثبت این قضیه این بود که من اون روز کارم براحتی و بدون مشکل حل شد
خدایا صد هزار مرتبه شکر که این راه رو به من نشون دادی و از حرفای استاد قشنگم در زندگی به نحو احسن استفاده میکنم ینی سعی میکنم به نحو احسن …
بنام خالق هستی۰🌺🌺🌺
سلام استاد عزیزم و مریم جان
استاد تک تک کلماتی که داشتی بیان میکردی مخصوص من بود
خداوند به وسیله کلام شما داشت بامن حرف میزد🌹🌹🌹
بهم گفت الهه اصلا مهم نیست تو گذشته چیکار کردی ناراحت نباش و خودت ببخش گذشته مخصوص گذشته هست هر آدمی در هر جایگاهی اشتباهاتی می کنه تو اون موقع فکر می کردی کارت درست بوده و انجام دادی ولی بعد متوجه شدی اشتباه کردی پس درس گرفتی و بگذار در گذشته بمونه زندگی تو از الان به بعد مهم حتی اگه الان هم ناخواسته اشتباه کردی بازم هم اشکال نداره در مسیر رشد هستی هرکس ممکن اشتباه کنه حتی استاد با این لول گاهی اشتباه میکنه
حتی پیامبر ما هم قبل از پیامبری اشتباه کرده و…..🌺🌺🌺🌺🌺
الهه تو که خودت اشتباه کردی چرا دیگران راحت قضاوت می کنی و میگی کارشون درست یا غلط هرکس مسئول خودش
هر رفتاری انجام بده نتیجه اش رو خودش میگیره تو نمی تونی برای اون کاری کنی 🌸🌸🌸
پس بخودت قول بده قضاوت کردن دیگران و خودت ممنوع در هر شرایطی🌹🌹🤗🌹
هرکسی در یک محیطی بزرگ شده با یکسری آدم ها برخورد داشته ما جای کسی نیستیم ما خدا نیستیم
اگه همسرت ، فرزندت ، خانوادت یا هر کس دیگه ای هر کاری انجام میدن مسئولیت کامل اون کار از صفر تا صد با خودشون تو اجازه نداری قضاوت کنی🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بخاطر این فایل بسیار آموزنده سپاسگزارم 😍😍😍😍😍😍
سلام به شما دوست عزیز همفرکانسی ام . خداروشکر میکنم که به پیام زیبای شما هدایت شدم و صحبت های خدا رو از طریق کامنت قشنگ شما دریافت کردم 😍
واقعا ممنونم ازت که این کامنت زیبا و دوست داشتنی رو گذاشتی خیلی خیلی لذت بردم 💖
مخصوصا قسمت اول کامنت و مخصوصا این قسمتش که نوشتی ” زندگی تو از الان به بعد مهمه . حتی اگرالان هم اشتباه کردی بیخیال اصلا مهم نیست و اشکال ببخش خودتو . تو در مسیر رشد هستی حتی استاد هم با این سطح آگاهی اشتباه میکنه ” ( عذر خواهی میکنم یه ذره تغییرش دادم کامنت تون رو 😉😅) انگار خدا داشت باهام صحبت میکرد . واقعا پیام خدا بود این کامنت شما که محمد مهدی تمرکزت رو بزار رو مسیرت توجه نکن به اشتباهات .خب آدمی دیگه مگه نه؟ اشتباه میکنی .🤗
واقعا به نکات خیلی خیلی مهمی اشاره کردید. متشکرم
همونجوری گذشته اصلا نباید مهم باشه تموم شده رفته دیگه بابا وللش😁. خیلی سعی کردم که تو گذشته زندگی نکنم و هی میرم تو گذشته به خودممیگم کاش اونجا اینجوری میکردم کاش اونجوری میکردم.
نمیدونم تونستم این احساس خوبم رو این ذوق و شوق قشنگ رو که از طریق کامنت زیبای شما بهم منتقل شد رو بیان کنم یا نه 😍
مرسی مرسی مرسی .🙏🌷 امیدوارم که بتونم این آگاهی ها رو عالی یاد بگیرم عالی عمل کنم و نتایج عالی بگیرم . خدایاشکرت مرسی🤗
به نام خداوند که قدرت نوشتن را به من آموخت آنچه را در قلبم جاری میشه بنویسم اعتبار نوشتم هایی برای خداوند یکتا ست
سلام استاد بزرگوارم عباس منش ❤❤
سلام درود به بانو شایسته عزیزم 😍😍
اومد توی سایت هدایت شدم به نشانه من چقد جالب فایل خودمان را قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران چرا ما دیگران رو قضاوت میکنند این آقا یا خانم چرا ظاهرش اینجوری هست چرا لباسش این شکلی هست چرا طرز راه رفتن اینجوری هست و هزاران شکل انسانها رو قضاوت میکنم یا دیگران رو مسخره میکنیم مثلا چرا این لهجه داره رنگ پوستش سیاه یا سفید هست
من خودمو میگم قبل آشنایی با قوانین بدون تغییر الهی چقدر انسان ها رو قضاوت کردم بی دلیل یا مسخره کردمشون به شوخی می خندیدم یا برعکس چقد منو قضاوت کردن بخاطر اعقادم که داشتم و یا بخاطر افکارم مورد تمسخر قرار گرفتم…
وقتی آشنا شدم با قوانین بدون تغییر الهی توسط مرد خدا منو هدایت کرد تازه من عشقو شناختم من تازه انسان بودن رو با جسم و روحم احساس کردم من وارد یک دنیای دگه شدم دنیای هستش هیچ کس قضاوت نمیشه این دنیای جدید فقط از توحید صحبت میشه از عشق صحبت میشه از ثروت صحبت میشه خدایا من چقد ایجا آرامش هست چقد قلبم پرواز میکنه چقد راحت من صحبت میکنم کسی ایجا منو مسخره نمیکنه چقد اعتماد به نفسم رفته بالا الان میتوانم بخندم
استاد چقد شما رو دوست دارم نمیدونم چطور بیان کنم این عشقی که به شما دارم
استاد شما به منی که غرق گناه بودم، بدون هدف درگیر روزمرگی شده بودم از عالم آدم زده و هم رو مقصر اصلی بدبختی هایم میتونستم، معنی زندگی کردن را آموزش دادی شما به من گفتی ما خالق زندگی خودمون هستیم مثل نوزادی بودم که دوست داشتم بیاموزم یاد بگیرم چقد آرامش دارم ….
استاد شما بودی خدای واقعی رو به من نشان دادی نه اون خدای که به من معرفی کرده بودن فقط متنظر بود من اشتباه کنم تا حال منو بگیره، گفتی هر چی از میخوام هر خواستی داری فقط و فقط از خودش بخواه ….
استاد این کلمات منو کجا بردن….
استاد درست گفتی حتی خودمون رو قضاوت نکنیم به خاطرت اشتباهات که در گذشت مرتکب شدیم
باید از خودت بپرسی:
«اگر در شرایط منفورترین و بدترین آدم تاریخ قرار میگرفتم و بحرانهایی را از سر میگذراندم که او تجربه کرده، آیا میتوانم ادعا کنم که میتوانستم عملکرد بهتری داشته باشم؟
چقد سوال شما منو به فکر برد …
ذات انسان ذات خداست مگه میشه بد بود
خداوند قدرت انتخاب رو به ما داد تا انتخاب کنیم خوب باشیم یا بد این بستگی به خودمون داره چون ما خالق صد درصد زندگی خودمون هستیم .
اگر من جای این افراد بودم شاید تصمیمات و یا عملکردی خیلی بدتری داشت باشم چون من در شرایط آنها قرار نگرفتم من که دورن آنها نبودم و نتوانستم کنترل ذهن داشته باشم شرایط به وجود میاوردم که از کنترل خارج میشد پس نتیجه این که تحت هیچ شرایطی کسی رو قضاوت میکنم حتی خودمون رو قضاوت نکنیم
خداوند در قرآن میفرماید
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم».
اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!
بنابراین ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد. پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و “نباید قضاوت کنیم!”
مطابق ظواهر قضاوت نکنیم
یا ایها الذین آمنوا لایسخر قوم من قوم عسی أن یکونوا خیرا منهم و لانساء من نساء عسی أن یکن خیرا منهنَّ و لا تلمزوا أنفسکم و لاتنابزوا بالألقاب بِئس الاسم الفسوق بعد الایمان و مَن لم یتُب فاولئک هم الظالمون (سوره مبارکه حجرات، آیه ١١)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان [دیگر] را [ریشخند کنند] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت دادن پس از ایمان آوردن و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.
الذین یلمزون المطَّوِّعین من المؤمنین فی الصدقات و الذین لایجدون الا جُهدهم فیسخرون منهم سخر الله منهم و لهم عذاب ألیم ( سوره مبارکه توبه، آیه ٧٩). کسانی که بر مؤمنانی که از روی میل، صدقات میدهند، عیب میگیرند، و از کسانی که جز به اندازه توانشان نمییابند، [عیبجویی میکنند] و آنان را به ریشخند میگیرند، [بدانند که] خدا آنان را به ریشخند میگیرد و برای ایشان عذابی پردرد خواهد بود.
بنابراین در آیه شریفه سوره حجرات همه مؤمنان را از مسخره کردن یک گروه یا یک فرد به هر دلیل نهی میکند؛ زیرا دیگر شیطان از راه شرک و بتپرستی آنها را نمیتواند از راه مستقیم دور کند. چون آنان ایمان آوردهاند. پس شیطان از راههای دیگر به سراغ مؤمنان رفته و آنان را از راه خدا دور میکند. یکی از آن راهها، مسخره کردن یکدیگر است؛ حتی به قصد شوخی و خنده زیرا در آن اذیت و تحقیر است…
خدا در آیات قرآن میگوید هیچ کس رو قضاوت نکنیم
خدایا سپاسگزارم منو با قوانین بدون تغییر الهی آشنا کردی
استاد عزیزم خیلی دوستت دارم منو آگاه کردی از این قوانین بدون تغییر الهی چقد من خوشبخت هستم که شاگرد شما هستم
با تمام وجودم عاشقتم….😍😍
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند باشید 🤩🤩🤩
سلام وقت بخیر به استاد عزیز و سرکار خانم بهرامی با توجه به اینکه اصلا نیاز مالی ندارن ولی چقدر برای اینکه ما زندگی بهتری رقم بزنیم شبانه روز تلاش میکنن واقعا خسته نباشید میگم من خیلی حال دلم بد بود با توجه اینکه از نظر مالی مشکلی نداشتم ولی از زندگیم لذت نمیبردم تا اینکه با استاد آشنا شدم فایلهای رایگان را خیلی گوش کردم و در آخر به اصلی ترین مشکلم واقف شدم اینکه من همیشه از قضاوت شدن از همه کس فراری بودم ودست نداشتم با کسی روبرو بشم مخصوصا در جمع های فامیل و همشهریآنلاین چون از قضاوت شدن میترسیدم که بگن قدت اینجور لباست اونجور ماشینت جور دگه خلاصه همش فکرهای بیهوده و الکی و خودم را آزار میدادم تا اینکه این فایل را بیش از ده مرتبه گوش کردم و فایلهای رایگان را الان مدتی هست خیلی حالم خوبه دگه از قضاوت دیگران خیلی رنج نمیبرم از جمع ها فراری نیستم خدا را شکر خیلی خیلی خوب میتونم ذهنم را کنترل کنم امیدوارم بتونم تمام دورهای استاد را تا آخر گوش کنم وعمل کنم ومطمئن هستم اگر موفق بشوم هم این دنیا برام بهشت میشه هم اون دنیا خدارا سپاس گذارم که استاد را سر راه من قرار داد تا تغییری تو سبک زندگی شد براتون بهترین آه را آرزومند
سلام به همه دوستان عزیز و استاد خوبم و همچنین خانم شایسته مهربان. بعد چندین بار گوش دادن این فایل و مطالعه کامنت ها و یادداشت برداری و ایجاد تغییراتی در خودم اومدم که اینجا کامنت بزارم. من به شخصه خیلی در زندگیم افراد رو قضاوت کردم از خودم گرفته تا نزدیک ترین افراد خانواده ام تا غریبه ها و کلا همه رو قضاوت میکردم و هیچ کسی از زیر دستم در نمیرفت. و طبعا حال و احساس خیلی بدی هم داشتم. همین چند روز پیش داشتم پدرمو قضاوت میکردم در حضور خودش و بهش میگفتم که این مسیری که تو رفتی اشتباهه و فلان و بهمان و نمیدونید که چی شد. اون هم به شدت مقاومت میکرد و خیلی عصبانی شد و کار نزدیک بود که به درگیری بکشه و تا چندین روز بین ما خراب بود و حال و احساس بدی داشتم . و جالبه این اتفاق زمانی افتاد که من نزدیک دو ماهه که هر روز دارم فقط روی این موضوع کار میکنم و باز هم مرتکب اشتباه شدم و افسار ذهنم از دستم در رفت. یعنی به این درک رسیدم که من باید هر روز روی خودم کار کنم تا بتونم کمتر دیگران رو قضاوت کنم. البته خیلی خیلی بهتر از قبل شدم ولی باز جای کار دارم. خیلی ممنونم از استاد عزیزم که این آگاهی های بینظیر رو با ما به اشتراک میزاره و همچنین از دوستان عزیزم به خاطر کامنت های فوق العاده شون که کلی درس ازشون گرفتم.
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید.❤❤❤❤❤❤
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
من به یه تضادی برخورده بودم و کمی فکرم درگیر این مسئله بود که به چه روشی به خودشناسی برسم و به چه روشی به این موضوع برسم که باورهای خودم را بشناسم
در کامنت یکی از دوستان ایشان اشاره داشتند به این موضوع که من خیلی چیزها و باورها را از خانواده ام از پدرم مادرم و خواهرم آموخته ام که بسیاری از آنها بد بوده است و برخی نیز بسیار خوب بوده است
این کامنت به من این ایده را داد که من جواب را پیدا کردم واین است که من بیام و باورها و عادتهایی که از خانواده ، دوستان و جامعه یاد گرفته ام را مورد نقد و انتقاد قرار داده و در جهت اصلاح آنها بر بیایم و به عبارت ساده تر عادتها و رفتارهای آنها را مورد قضاوت قرار دهم
این یک باور تقریبا درست واین یک کار خوب بود که به نظر من هم سنجیده می آمد ولی من را اغنا نکرد و گفتم که نه یک چیز دیگر یک باور دیگر و یک راه ساده تر باید باشد.
برای همین زدم روی نشانه با این نیت که جواب سوال خودم را در این مورد بدست بیاورم
و این است هدایت الله و رب مهربان
این است که استاد در این فایل به بهترین شکل ممکن پاسخ سوال من را داد
من خودم را حتی قضاوت نکنم چه برسد به دیگران
من چرا بابد نتیجه کار اکنون خودم را به پدرم و مادرم و هرکس دیگری نسبت بدهم
درست است که آنها شاید باورهای نادرستی داشته باشند . اوکی . من باید بیایم و این باورها را در وجود خودم تغییر دهم بدون اینکه بیایم و آنها را قضاوت کنم که آیا باورهای درستی داشته اند و دارند یا خیر
من باید این را بپذیرم که دیگران و باورهای آنها هیچ تاثیری در زندگی من ندارد و فقط من و باورهای خودم است که در سرنوشت من تاثیر دارد.
خدای من شکرت شکر بابت این هدایت زیبا
خدای من شکرت بی نهایت بار
استاد جان بی نهایت بار شکرت شکر
داشتم به بیراهه می رفتم و بازهم خدا من را در زمان مناسب هدایت نمود و من بارها و بارها از این هدایت استفاده کرده ام و نتیجه گرفته ام
به لطف الله مهربان و بودن در این جمع و خانواده گرامی و من مدتهاست که نه اخبار گوش می کنم و نه در این وادی ها هستم که دیگران را قضاوت کنم
نمی گویم که بی ایراد هستم و کاملا دیگران را قضاوت نمی کنم
اما خیلی خیلی کم است و اگر هم ناخودآگاه برخی موارد این کار را انجام دهم سریع تشخیص می دهم و از این مدار خارج می شوم .
این هم از مواهب بزرگ بودن در این سایت و شاگر استاد بودن است
سعی کرده ام که بیشتر عملگرا باشم و در حد توان خودم عمل کنم به آنچه که می شنوم و از زبان استاد بهتر از جانم می شنوم که این کلام الله مهربان است .
استاد در دقیقه ۲۳ اصل کلام را بیان نمودم
هرچقدر که دیگران را کمتر قضاوت کنیم، هرچقدر که خودمان را کمتر قضاوت کنیم، هرچقدر که با خودمان مهربان تر باشیم، هرچقدر با دیگران مهربان تر باشیم، بیشتر از نگاه خداوند داریم به دنیا نگاه می کنیم، نگاه خداوند این است
برای من این کلام یعنی اینکه بابا من خودم و گذشته خودم را هم قضاوت نکنم و اگر اشتباهی در گذشته داشته ام را بگذارم به حساب باورهای آن زمان خودم و درکی که از جهان و قوانین جهان داشته ام و حتی خودم را با گذشته خودم قضاوت نکنم و با اینکار به خودم احساس گناه بیشتری بدهم و این احساس گناه که احساس بدی است باعث بوجود آمدن اتفاقات بد در حال و آینده من خواهد شد.
من خودم را خوب بشناسم و اشتباهات گذشته خودم را بپذیرم وسعی کنم که با خودم دوست باشم و حتی خود خودم را هم قضاوت نکنم
استاد جان بابت درک این آگاهیی که به من دادی بی نهایت از شما سپاسگزارم
خیلی درک خوبی بود
خودم، خود گذشته ام را قضاوت نکنم
من داشتم در این مورد هم به بیراهه می رفتم که اشتباهات گذشته خودم را به خودم یادآوری کنم که آنها را تکرار نکنم و فکر می کردم که با این کار می توانم به خودم کمک کنم که این هم یک مسیر کاملا غلط و اشتباه بود و با هدایت به این فایل از این اشتباه هم برای من جلوگیری شد .
خدایا من چطور سپاسگزار این همه لطف و عنایت تو باشم که در بهترین زمان ممکن بندگانی را که از تو طلب هدایت می کنند را هدایت می کنی.
فقط می گویم خدایا شکرت شکر
استاد بهتر از جانم از شما هم سپاسگزارم بابت این کلام زیبا و دلنشین تان که در بهترین زمانها به کمک من آمده ای
خانم شایسته مهربان بابت زحمت فیلمبرداری این فایل زیبا و آموزنده از شما سپاسگزارم
خدایا به من قدرتی بده که به همان زیبایی که میگویم و مینوسم، عمل هم بکنم، الهی آمین
💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند باشید
❤️💜💙❤️💜💙❤️💜💙❤️💜💙
بنام خدایی که جان آفرید
سلام
من متعهد میشوم هیچ کس را قضاوت نکنم حتی خودم ! یعنی وقتش رو هم ندارم . همینطوریش وقت کم میارم . دارم در طورل روز مرتب فایل های صورتی آقای عباسمنش رو گوش میکنم. بشدت در حال کنترل ورودی های ذهنم هستم. تلویزیون رو که خیلی وقته کلا طلاق دادم !! البته تو خونمون هست بقیه دارن استفاده می کنن من هم بحثی با کسی ندارم . خودم رو دارم عوض میکنم . گاهی اوقات شده در طول شبانه روز شاید 10 ساعت فایل های استاد رو گوش کردم !
این رد پا رو از خودم بجا میزارم برای روزی که به آزادی کامل رسیدم یادم باشه چه مسیری رو طی کردم و چه تلاش هایی کردم .
سربلند و پیروز و شاد باشید
باسلام به استادعزیز
استاد این فایل برای من خیلی درس داشت البته من از زمانیکه با اموزشهای شما اشنا شدم خیلی تغییر کردم قبلا هم ناخوداگاه رعایت میکردم اینکه دیگران رو قضاوت نکنم ولی با اموزه های شما مطمئن شدم که با اینکار چقدر به ارامش میرسیم
ومن هرموقع دیگران دارن قضاوت میکنن فقط سکوت میکنم چون اینو میدونم که ما هم در گذشته خودمون خطاهایی داشتیم
ودر این مورد خیلی خوب عمل میکنم خدایاشکرت
وزمانیکه خودمون رو ببخشیم دیگران رو هم میبخشیم
واینوفهمیدم کسی که زیاد انتقادمیکنه کمتر میدونه
وباید سعی کنیم احساساتمون رو کنترل کنیم
وهرچقدر با خودمون مهربونتر باشیم نگاه خداوند همراهمونه
ونباید مثل عموم مردم رفتار کنیم وباید به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم بهمون احترام بگذارند
واینو بدونیم که انسانها جایز الخطا هستند
خدایاشکرت که هر روز داره ظرف وجودمون بزرگتر میشه
در پناه خداوند باشید
سلام.
این فایل نشانه ی هدایتی امروز منه. یه همزبانی بی نظیر. به قول مادربزرگم که اینجور وقتا میگفت: قدرت خدا؛ آدم حیرون میشه.
امروز از اول صبح مدام روی مبحث هماهنگی با خود کار میکردم. فایل گوش میدادم، کتاب میخوندم، می نوشتم، با خودم درباره ی یافته هام حرف میزدم، و خلاصه خیلی غوطه ور بودم درین فضا که اومدم تو سایت تا نشانه ی امروزم رو ببینم که به این مبحث و این فایل برخوردم و فهمیدم که کار هدایت چقدر درسته. من وقتی به هماهنگی با خود فکر میکردم فهمیدم این هماهنگی یعنی بدون نقاب بودن و شفاف بودن با خود. صلح با خود. بخشش و ملاطفت و ]به قول مجید ظروفچی یا همون کله خربزه ای تو فیلم سوته دلان علی حاتمی که بهروز وثوقی نقشش رو بازی میکرد؛[ عاشقی کردن با خود. یعنی صلح با گذشته و مرام مصلحانه در اکنون و آینده داشتن. صلح با گذشته یعنی هر کاری که به نظر اشتباه بوده و در گذشته انجام شده رو بخشیدن؛ چه کاری که خودم انجام دادم و چه کاری که از آدمهای دیگه نسبت به خودم و نسبت به دیگران سر زده. حتی بخشش خواستن از خودم و دیگران بابت کارهایی که در گذشته انجام دادم. با این دید که گذشته با تمام مختصات خودش وجود داشته همون طور که الان با مختصات خودش در جریانه و آینده هم با مختصاتی خواهد آمد که مربوط به شرایطی خواهد بود که ایجاد میشه. پس هیچ گله و شکایتی نمی مونه. گله کردن مثل این می مونه که من بگم منی که الان خانم دکترم یا آقای مهندس، چرا تو یه سالگیم پوشک پام می کردن و پستونک می مکیدم. خب خیلی این حرف ابلهانه س و هیچکس چنین گله ای رو منطقی نمیدونه. چون شرایط یه بچه ی یک ساله ایجاب میکنه که پوشک بشه و پستونک بخوره چون برای حفظ امنیت جسمی و روانیش این دو کار بسیار ضروریه. اما وقتی بزرگ میشیم انگار همیشه باید اتوکشیده باشیم. انگار چون درس خوندیم و مدرکی داریم و به سن قانونی وبلوغ رسیدیم حتما باید بدون اشتباه باشیم. فکر می کنیم چون دیگه قدمون بلند نمیشه یا به لحاظ جسمی رشد نمی کنیم روانمون هم همینطوره. در صورتیکه دقیقا بعد از توقف رشد جسمی تازه رشد روانی شروع میشه. وقتی رشد جسمی به یک تعادلی میرسه تازه میتونیم روی رشد روانی سرمایه گذاری کنیم. خب مسلمه که همزاد رشد، تجربه و اشتباهه. وقتی شروع به کسب درآمد می کنیم هرقدر هم که از بزرگترها یاد گرفته باشیم سر یکسری مسائل گیر می کنیم و احتیاج به تمارین زیادی داریم. چون با یک سری از باورها به مشکل می خوریم و باید تغییرشون بدیم. مطمئنا برای پیدا کردن اهدافمون به تضادهای بیشمار برمی خوریم تا خواسته هامون رو بفهمیم. مسلما گاهی تصمیمات عجولانه می گیریم یا حرفهای نابجا می زنیم یا دوستان اشتباه انتخاب می کنیم یا … مگه میشه آدمیزاد رو بدون تضاد تصور کرد؟؟؟ وقتی این قانون رو راجع به خودمون و دیگران بر حق بدونیم دیگه نه از خودمون دلگیر و شاکی میشیم و نه از دیگران. این دیدگاه کمک میکنه راحت تر ببخشیم. بیشتر ساده بگیریم و توان ذهنمون رو برای دیدن نکات مثبت و خیر و زیبا حفظ کنیم.
من در روند زندگیم فهمیده م که ما آدما بیشتر از اونچه که فکر می کنیم به هم شبیهیم. با تمام تفاوتهای ظاهری و قومی و ملیتی و عقیدتی خیلی زیاد به هم شبیهیم. خیلی ساده س: چون سرشت همه ی ما از خالق یگانه ایه که تمامی جهان رو آفریده و اداره میکنه. خود همین موضوع، یگانگی و وحدانیت خداوند رو به سادگی اثبات میکنه. یکی از دلایلی که من منطقا متوجه شدم که همه ی ما خیلی به هم شبیهیم و از یک سرشت، اینه که وقتی کسی دردی میکشه ما از ناراحتیش ناراحت میشیم. ما از یه منظره ی زیبا متفق القول به وجد میاییم. وقتی هر کدوم از ما در هر جای جهان با هر زبان و فرهنگی یک نوزاد یا یک بچه ی یکی دوساله رو می بینیم که بازی می کنه یا با آواهای ظاهرا بی معنی داره با جهان اطرافش ارتباط برقرار میکنه ذوق می کنیم و ناخودآگاه لبخند به لبمون میاد. پس ما همه سنسورهای مشترک داریم که از یک چیز واحد حس مشترکی می گیریم. ساده تر از این هم هست: ما انسانها به لحاظ جسمی کاملا شبیه هم هستیم. همه ی ما دو دست و دو پا داریم. همه ی ما دو چشم و دو گوش داریم. تازه در مورد درون و ذهن و روحمون هم که با چشم سر قابل رویت نیست با هم اتفاق نظر داریم. همونطور که همه ی ما که در راه موفقیت مشغول مطالعه و تحقیق هستیم دریافتیم که قانون موفقیت در همه جای دنیا یکسانه. شرق و غرب نداره. همه ی ادیان هم با همه ی رسوم متفاوتشون به یکجا ختم میشن. به رسیدن انسان به راه وحدانیت و خالص شدن و پاک شدن و به اعلی علیین پیوستن. با این که مذاهب مختلف داریم اما همه ی اونها مسیرهای همین ادیانند که میخوان راه سعادت انسان رو بهش نشون بدن. از هر طرف به این موضوع نگاه کنیم به همین نقطه ی خالص توحید می رسیم. به قولی : همه ی راه ها به رم ختم میشه. کثرت در عین وحدت. جالبه تمام استثنائات در هر زمینه ای باز گونه ی دیگری از رسیدن به نقطه ی پرگار وجود رو گوشزد میکنن. اگر کسی به لحاظ ظاهر متفاوت از انسانهای دیگه به دنیا میاد باز هم در همین مسیر قرار می گیره و تواناییهایی رو از خودش نشون میده که انسانهای به ظاهر هم شکل و سالم پی میبرن یه کارهایی هست که وقتی این آدم با این مشکل جسمی و یا حتی ذهنی انجام داده من که این مشکلات رو ندارم حتما میتونم انجامش بدم. مثل استیون هاوکینگ و نیک وی آچیچ. و هزاران مثال و نمونه ی دیگه هم وجود داره. ظاهر و باطن هم فرقی نداره. ما به لحاظ روانی کاملا شبیهیم. شاید تفاسیر ما از موضوعات خصوصا در زمینه ی علوم انسانی متفاوت باشه اما اونهم به دلیل اینه که علوم ماهوی تخت و تک بعدی نیستن و هر کسی به تناسب جایگاهی که در اون قرار داره مساله رو می بینه. و این واحد بودن مساله رو زیر سوال نمی بره. که مولانا در قصه ی فیل در تاریکی به زیبایی این مساله رو توضیح داده.
پیل اندر خانه ی تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
پس این اختلاف و تفاوت نشان از زوایای مختلف دیدگاهیه که خودش نکته ی مثبتیه که جای سپاسگزاری و شکر داره. چون این دیدگاه ها زندگی رو زیباتر میکنن. وقتی من داستانی رو میخونم که نویسنده درباره ی خیانت یا عشق از منظری ماجرایی رو تعریف میکنه که حتی من به ذهنم هم خطور نکرده که میشه اینطور به خیانت یا عشق نگاه کرد جای شکرانه داره و این باعث میشه من این واژگان رو از زاویه ی دید یک آدمی ببینم که در شرایط کاملا متفاوت از من زندگی میکنه. این نگاه برای من ستودنیه. اما اگر کسانی به جای این دید شروع به کوبیدن و مرگ بر فلان و بهمان، می کنن باز من اینطور نگاهشون می کنم که به قول یونگ، اینها گرفتار سایه های خودشون شدن. مبحث سایه ها در مکتب یونگ بسیار در درک شرایط سخت و قضاوتها به من کمک کرده. یونگ و شاگردانش که یکی از اونها دبی فورده که کتاب نیمه ی تاریک وجود رو نوشته، میگن: اگر در برخورد با حادثه ای یا شخصی یا رفتار و گفتاری منقلب شدی و از خود بیخود، به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت عاملین اون اتفاق توجهت به خودت و درونت جلب بشه که حتما زخمی یا ضعفی خفته در درونت هست که اون اتفاق باعث پرده برداری از اون شده. یعنی تو حتما در مدار اون اتفاق بودی که اون اتفاق رو جذب کردی تا چیزی از درون خودت بفهمی. اون اتفاق مثل یک فرشته ی نجات به تو یادآوری کرده که زخم و ضعف پنهان شده ت رو بشناسی و شفا بدی. چون اون زخم وضعف در آینده ای نزدیک ممکنه به انفجاری مهیب تر در زندگیت منجر بشه. پس همین حالا که اون رو دز زندگی دیگری دیدی و خشمگین شدی بدون که این اتفاق در تو وجود سنگین تری داره. اگر از کاه اشتباه دیگران کوه میسازی بدون اون کوهی که ساختی در زندگی خودت وجود داره و فعلا پنهانه و اگر بهش نرسی عن قریب مثل بهمنی روی زندگیت فرود میاد و نابودت میکنه. اگر به خاطر کاری دیگری رو نمی بخشی بدون تو هر روز داری زهر میخوری و انتظار داری دیگری بمیره. اگر اون آدم زمانی به تو ظلم کرده، با نبخشیدنش و نپذیرفتن مسوولیت صددرصد اون اتفاق، هر روز داری این ظلم به خودت رو خودت با خودت تکرار میکنی. اینجاست که قضاوت دیگران نه تنها به اونها آسیبی نمیرسونه بلکه وجود خود ما رو سیاه تر میکنه. وقتی کسی رو به هر دلیلی متهم می کنیم در واقع داریم اون بخش رو اون حس رو و اون کار رو از درون خودمون بیرون می ریزیم. طبق بحث سایه، ما وقتی چیزی رو در دیگری محکوم می کنیم داریم با تمام قدرت اون ویژگی رو در خودمون سرکوب می کنیم. یعنی میخوایم منکر این بشیم که ما هم در درونمون قساوت و خیانت و مکر و بددلی و هر آنچه که صفت بد می دونیم دارا هستیم. ما همه ی صفات خوب و بد رو با هم دارا هستیم. چون این عین عدالت خداونده. خداوند وقتی به ما اختیار داد که زندگی خودمون رو بسازیم یعنی این که ما می تونیم از بین هر آنچه خوبی و بدی می دونیم یکی رو انتخاب کنیم. اگر غیر از این بود که مختاربودن معنی نداشت. باید سر دوراهی بمونیم تا انتخاب کنیم وگرنه یک مسیر مشخص که انتخاب نداره. من فهمیده م که هر وقت از کسی بدم میاد یا ازش عصبانی میشم یا بدو بیراه میگم بعد از این که کمی به خودم مهلت بروز این حس ها رو میدم میگم ببین چرا این آدم رو جذب کردی. ببین این آدم با رفتارش چی میخواد بهت بگه. این آدم فرشته ای از جانب خداونده تا بهت کمک کنه که درونت رو بهتر بشناسی. پس پیدا کن اون چیزی رو که عصبانیت کرده و از اون آدم به خاطر پیغامی که برات آورده تشکر کن و خداوند رو شاکر باش که در هر قدم برای رشد و رستگاریت یه سیستمی رو بارگذاری کرده و فکر همه جاشو کرده که تو رو اینطور آفریده و اختیار زندگیت رو داده دست خودت و هر آنچه که در زمین و آسمونه مسخّرت کرده. بله. اون فکر تک تک قدم هایی رو که قراره برداری، کرده. پس اعتماد کن به هوشش، به قدرتش، به عظمتش. سر به راه بندگی بده که حافظ چه خوش گفت: گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید. بخشیدن و بخشش خواستن راهیه برای اثبات بندگی. هرچند که من نمیتونم درین مورد صددرصد باشم اما با توکل به خدا تمام تلاشم رو می کنم که درین مسیر حرکت کنم. به همین خاطره که باید به قول آقای عباسمنش، هر روز مراقب ورودیهای ذهنمون باشیم؛ هر روز فرکانس ها و مدارمون رو چک کنیم و با توجه به نکات مثبت، تغییر زاویه ی دید در مواقع رنج آور، سپاس از داشته ها و حفظ حال خوش در مسیر هماهنگی با خودمون و با خدا باشیم. من فهمیده م که همونقدر که باید صفات خوب رو ببینم باید از صفات ناخوب هم مراقبت کنم. برای حفظ حال خوبم نچسبم به صفات خوب که با سرعت برم به سمت آدم خوبه شدن و از باقی وجودم وا بمونم. حواسم باشه ما مجموعه ای از صفات خوب و بد هستیم که البته تعبیر این خوب و بد در شرایط مختلف متفاوته. مثل مثالی که آقای عباسمنش زدن از قرآن که : درسته خوردن گوشت مردار حرامه اما اگر به پای از دست رفتن جونتون رسید به اندازه ی نیاز بخورید که جونتون حفظ بشه و مسائل دیگه که درین فایل به خوبی و تفضیل بیان شده. این که میگم مراقب صفات ناخوب باشیم اصلا منظورم توجه و تمرکز روی اونها نیست. بلکه این حواس جمعی برای مواقعیه که با احساسات ناخوبی در خودمون مواجه میشیم و به تضاد برمی خوریم. به قول یونگ که میگه : من نمیخوام آدم خوبی باشم. میخوام آدم کاملی باشم. آدم کامل یعنی قبول همه ی صفات در وجود آدمی و انتخاب هر کدام با اختیار صددرصد به وقت نیاز. همونطور که خداوند در قرآن بارها صفاتی از قبیل مکارترین، منتقم، قهار و … به خودش نسبت میده که معانی هر کدام با توجه به آیه های موردنظر پس و پیش گفته شده.
در مورد اتفاقات و صفات مثبت هم همین گونه ست. وقتی ما به چیزی برمی خوریم که مشعوف و شاد و هیجان زده میشیم مشخصه که این حالات رو در خودمون داریم که در بیرون از خودمون حسش می کنیم. مثل اون اصلی که میگه: خداوند هیچ میلی رو در درون کسی قرار نمیده که توان رسیدن و بهره مندی از اون رو در وجودت نگذاشته باشه. وقتی من موفقیت کسی رو تحسین می کنم حتما لیاقت رسیدن به اون رو در خودم دارم ولی به این دلیل بهش نرسیدم که نتونستم این لیاقت رو در خودم ببینم و حس کنم. و طبق باورهای نادرست فکر کرده م که دیگران از من شایسته ترند. همه ی ما که درین سایت با تمام وجود حضور پیدا می کنیم و با استاد عباسمنش و خانواده شون در سفرها و فایل ها و تجربیات بی نظیر و ثروت و عشق و صفاشون همراه هستیم یعنی همه ی ما لایق تجربه های اینچنینی هستیم که در مدارش قرار گرفتیم. اما به قدر تلاشمون که کار کردن بر روی باورهامونه این تجربیات رو در زندگی هامون می بینیم و خواهیم دید. به قول حافظ :
شکر خدا هر چه طلب کردم از خدا / بر منتهای همت خود کامران شدم
یا در غزلی دیگه میفرماید :
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند / به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک
همونطور که گفتم ما بیشتر از اونچه که فکر کنیم به هم شبیهیم. اگر این رو درک کنیم با خودمون و دیگران مهربان تر از همیشه میشیم. و من امروز با این استدلالات در برقراری هماهنگی با خودم پیش رفتم. و با فایل قضاوت همه چیز کامل شد. سپاسگزارم از خداوند و استاد عباسمنش که این بخش نشانه های هدایتی رو در سایت قرار دادن که من هم انگیزه ی خوبی برای تمرین و قدرتمند کردن باورهام پیدا کردم و هم مفهوم هدایت پروردگار رو بیشتر و بهتر درک و حس می کنم.
برای همه مون اتصال هرچه بیشتر به خداوند و هماهنگی و صلح با خودمون رو آرزو میکنم و خداوند رو شاکرم که امروز هم با هدایتش به شکل اشعار و مطالبی که از صبح خوندم و شنیدم و همینطور همراهی این فایل بی نظیر، دریافتی طلایی و ناب داشتم.
ایام به کام
و من الله توفیق
سلام دوست عزیزم
من مسخ کامنت تون شدم
خیلی عالی بود
خیلی بینظیر بود
کلی آگاهی داشت
الله و اکبر از ابن شاگردهای استاد که خودشون برای خودشون اساتیدی هستند.
خدای من شکرت از بودن در این جمع زیبا.
خدایا شکرت
چقدر خوب و عالی بود
چقدر تحسین تون کردم
به یک بار نمیشه درک کرد مطالبی رو که گفتید.
بی نظیر بود بی نظیر
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند باشید
💐🌺🌻🌸🌷💐🌺🌻🌸🌷
درود بر شما دوست و همراه عزیز
خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و کلمات من رو خوندید🙏🙏🙏
از سخاوتتون در انرژی بی نظیری که برای من فرستادید سپاسگزارم
امیدوارم همه دست به دست هم جهانی بهتر بسازیم برای خودمون و دیگران
پاینده و برقرار باشید در ثروت و سلامتی و سعادت🌷
سلام ملیحه جان واقعا کامنتت فوق العاده بود. عجب صبر و حوصله ای داشتی برای نوشتن این کامنت زیبا. واقعا ازت ممنونم که این قدر عاشقانه وقت میزاری و آگاهی های خودتو با ما و بقیه ی دوستان به اشتراک میزاری. خیلی خوشحالم که در این خانواده صمیمی در کنار دوستان ارزشمندی مثل شما هستم.
هر کجا هستید در پناه خدا شاد و سلامت باشید. 🌷🌷🌷🌷🌷
سلام دوست عزیز و فوقالعاده
اول تحسینتون میکنم برای این نگارش قلم رسا و درک قانون که انگار پای صحبت استاد نشسته بودم،ممنونم،واقعا چقدر ساده و روان مسئله رو باز کردید سری اول بعداز ظهر خوندمش و همش با خودم تکرارش کردم و دوباره امشب هم خوندمش،عالی مثال زدید،با بیتهای شعرهای ناب و مرتبط،احسنت برشما
وقتی استاد میگه کامنت بچه ها رو بخونید این در و گوهرها رو میخونی دیگه💪👍👏
شاد و موفق باشید💐❤
سلام و دروود دوست هم فرکانس عزیز
همیشه سعادتمند باشین
واقعا کامنتتون بینظیر بود واقعا جای فکر و مطالعه بارها و بارها داره
واقعا قابل تامل و تفکر و تاثیر گذار ممنون که این آگاهی و انتقال دادید و تلنگر زدید و به گسترش آگاهی های جهان کمک میکنین ممنون
همیشه شاد و سعادتمند و عالی باشین
سلام به استاد عزیز
به نام خدای شادیها
این فایل امروز نشانه ی من بود وجالبه اتفاقا دیشب داشتم با یک نفر در مورد دو نفر از دوستانم صحبت میکردم و در یک کلام داشتم قضاوتشون میکردم.صبح برام این فایل نشانه اومد و بعد از اینکه فایل تموم شد دیدگاه ها رو خوندم و پیام و هدایت خدا رو خیلی خیلی بهتر درک کردم.
دو نفر از دوستان دو تا دیدگاه گزاشته بودن که فهمیدم نشانه ی خداوند رو.
یکی از اون ها این بود که ما زمانی که در مورد دیگران قضاوت میکنیم مدام داریم در مورد اونها به طور ناخودآگاه فکر میکنیم و بهش شاخ و برگ میدیم و این میشه یه ورودی نامناسب و بالطبع یه خروجی نامناسب تر .چون زمانی قضاوت صورت میگیره که کار بدی انجام شده باشه یا شرایط بدی ایجاد شده باشه البته از نظر ما.
از اونجاییم که ما باید مراقب ورودی ها وغذای روحمون باشیم باید سعی کنیم اون شخص و یا اون موقعیت رو دوست داشته باشیم صرف نظر از اینکه از نظر ما درسته یا غلطه و اون فرد یا موقعیت رو زمانی ببینیم برای پیشرفت و رشد ما چون تقریبا تضادی پیش میاد و من میدونم زمان کنترل تضاد زمان پیشرفت منه.
یکی دیگه از گفته های دوستان من داخل دیدگاه ها این بود که ما حتی نباید شخصی رو که داره قضاوت میکنه قضاوت کنیم.و خیلی برام جالب بود که ما باز هم داریم این کار رو به هدف این انجام میدیم که اون شخص رو از این کار دور کنیم تا به موفقیتش و خواستش نزدیک تر کنیم در حالی که باز هم داریم خودمون رو دورتر میکنیم با قضاوت کردن اون شخص به طور ناخوداگاه و ورودی نامناسب برای خودمون و همینطور خروجی نامناسبتر.
من با فهمیدن این موضوع های بالا فهمیدم که من چه قدر از عمرم رو مشغول قضاوت کردن دیگران بودم چه به صورت خود آگاه،چه به صورت ناخودآگاه که اونهم اول به صورت خودآگاه شروع میشه و زمانی که ما بیخیالش میشه تازه زمانیه که تو ذهن ما مدام تکرار میشه و چه قدر در حال دادن و خوراندن غذای فاسد به روحم بودم.
این دیدگاه رو نوشتم تا زمانی که خواستم هر شخصی رو قضاوت کنم مراقب اون غذای فاسد شده باشم.
خدایاشکرت به خاطر این آگاهی هاو هدایت ها از سمتت.
خدایا شکرت به خاطر این فضای مناسب برای یادگیری.