ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!! - صفحه 1

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سید کاظم فلاح» در این صفحه: 22
  1. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    به نام خداوند مهربان

    صادقانه بگم به قدری از این فایل که تماما حرفهای خدا بود آگاهی بدست آوردم که ساعتها در موردش با عشقم صحبت کردیم و بیشتر از ۱ ساعت فایل صوتی در موردش برای خودم ضبط کردم ٫٫ من فقط میخوام یه دونه از پرده هایی که از جلوی چشمان من به واسطه یکی از جمله های استاد کنار رفت و متحولم کرد رو بگم٫ و اون جمله این بود :

    ٫

    “”” من به این کار به چشم بیزینس نگاه نمیکنم “”””

    ٫

    من دوره ۱۲ قدم را فعلا ندارم اما ٫٫٫٫٫٫٫

    ٫

    یکی از بزرگترین و تکان دهنده ترین آگاهی هایی که من از این فایل آموختم این بود که ما نباید برای پول درآوردن کار کنیم٫ پول درآوردن کار خداست٫ اصولا کار کردن کار خداست٫ رزقو روزی دادن کار خداست٫ پس برای چی باید کار کنیم؟ من اگر کار میکنم باید نتیجه اش بزرگ تر شدن ذهنم ، ظرف وجودم ، شخصیتیم ، لذت بردنم ، رشد کردنم ، احساس مفید بودنم ، احساس لیاقتم ، کشف استعدادهایم و لذت بردن از اتصال به منبع انرژی باشد! و برای همین است که میگویند در کاری که به آن علاقه داری مشغول باش!! موضوع فقط صرفا یک علاقه ظاهری نیست٫ موضوع بزرگ شدن ظرف وجود از طریق آن کار است٫

    ٫

    کار کردن با هدف پول درآوردن کاملا اشتباه است ٫ تمام افرادی که در حوزه های مختلف افراد بسیار بزرگ و موفقی هستند و در کنار آن ثروتهای کلان بدست آوردند هدفشان بزرگتر شدن وجودشان، اتصال به اصل و اساس خودشان، کشف کردن خودشان و رشد دادن خودشان از طریق کارشان بوده٫ نه پول درآوردن٫ ( البته شاید دقیقا به این شکل به موضوع کار مورد علاقه شان نگاه نکنند و صرفا فکر کنند که عاشق کارشان هستند اما قطعا به واسطه احساس خـــیلی خوب عشقی که در کارشان دارند است که به شدت سریع رشد میکنند و بزرگ تر و موفق تر میشوند)٫ یاد مصاحبه ای از استیو جابز افتادم که دقیقا این موضوع را بیان کرد که هدف من از کارم اصلا پول درآوردن نیست٫ )

    ٫

    به نظرم اگر ما هدفمان از زندگی و کار کردن پول درآوردن باشد علاوه بر آنکه هدف پست و بی ارزشی را انتخاب کرده ایم چیزی از زندگی نفهمیدیم٫ درک این موضوع، من و عزیز دلم را با راه رسیدن

    به رهایی مطلق از همـــه چیز و همه کمبودهایمان آشنا کرد و خدا میداند که با تکرار و تکرار و تکراره این آگاهی در وجومان و درونی شدن آن چـــه اتفاقات عظیمی برای ما خواهد افتاد!! چه تحولاتی٫چه ثروتها و نعمتها و رشد ها و سلامتی ها و خوشبختی هایی٫٫٫٫٫ زیرا هدف من به عنوان جانشین خداوند این نیست که دنبال پول و خونه و ماشین باشم ٫٫٫ جور کردن این چیزها کار خداست، جور شدن این امکانات جزو بدیهات جهان است ، جزو وظایف خداوند است نه من ، او هم بلد است از بی نهایت راه آنها را جور کند٫ من به عنوان قدرتمند ترین مخلوق خداوند خلق نشدم تا تمام هدفم رسیدن به یک تیکه آهن به نام ” ماشین ” و مشتی آجر و سیمان به نام ” خونه و ویلا ” و انبوهی از کاغذ به اسم ” پول ” باشم٫ من وظایف و اهداف بسیار بسیار بزرگتری دارم٫ یکی از اهدف من به عنوان جانشین خداوند به یاد آوردن قدرتهای خداگونه ام است ! وقتی که مشغول کاری میشوم که صبح با عشق انجام آن کارم برای بزرگتر کردن وجودم و وصل شدن به انرژی منبع از خواب بیدار میشوم قدرتهای خداگونه ام را کشف میکنم٫

    ٫

    ارتباط ما با جهان فقط یک ارتباط گیرنده و رسیور نیست٫ من هم گیرنده ام و هم ارسال کننده ٫ جهان نیز هم گیرنده است و هم ارسال کننده

    ٫

    من الهامات را میگیریم و فرکانس ارسال میکنم

    جهان (خداوند ) فرکانسها را میگیرد و الهامات را ارسال میکند

    ٫

    موضوع اینجاست که خیلی اوقات دستگاه من خراب است ٫ دستگاه جهان همیشه روشن است ٫ همیشه سالم است ٫ گیرنده من مشکل دارد٫

    ٫

    اما وقتی صبح با عشق به اینکه گیرنده و فرستنده ات را روشن کنی و با تمام وجود سعی کنی با کاری که انجام میدهی باعث بشوی دستگاهت درست کار کند، دیگر مگر دنبال پولی؟ دیگر مگر کمبودهایت برایت مهم است ٫ تنهااا هدفت درست کار کردن گیرنده و فرستنده ات است ٫ برای همین استاد میگود تمام زندگی ام را با نشانه ها ساختم ٫ بله گیرنده اش درست کار میکند ٫٫ این است قانون جهان که باید آنرا بفهمیم ٫ شاید تنها بارغه ای از درک قانون جهان با من برخورد کرده که این آگاهی ها در وجودم جاری شده و انقدر رها و راحت شدم٫ اما یقین دارم عباس منش چنین نگاهی به خودش و کاری که میکند دارد و برای همین با وجود اینکه کارش را به چشم یک بیزینس نمیبینید خروار خروار پول و ثروت از گنجینه نعمت های خداوند پارو میکند٫٫ او برای خودش کار میکند ، او از آماده کردن فایلهایش رشد میگیرد برای همین مدام فایلهای خودش را که تمـــاما کلام خداوند است گوش میدهد٫

    ٫

    یاد گرفتم که وقتی فقط و فقط برای بزرگتر شدن وجودم کاری که به آن علاقه دارم را انجام دهم به خدمات و محصولات خودم ایمان و یقین دارم و دیگر اصراری برای فروش آنها به مردم ندارم٫ نیاز ندارم دست به دامن هر حرف و تبلیغ کلامی و تخفیفی بشم تا بلکه مردم بخواهند از خدمات من استفاده کنند٫ اصلا مهم نیست نظر دیگران درباره قیمت محصولم ، کیفیت آن ، زمان ارائه آن ، شکل و رنگ آن ، دنبال رقابت نیستم ٫ دنبال تبلیغ نیستم ٫ دنبال حسادت نیستم ٫ دنبال سرزنش کسی نیستم ٫ دنبال دزدیده شدن کارم و کپی شدنش نیستم ٫ نگــــــران هیچ موضوعی برای نقاشی که در دفتر خودم برای خودم با عشق میکشم نیستم٫ مسئله پول و ثروت و مادیات و بازریابی و مشتری و تمام کارهای دیگر هم با خداست ، نه با من ٫ زیرا که من کارم را به خاطر مردم یا به خاطر پول درآوردن انجام نمیدهم بلکه به خاطر خودِ خودم انجام میدهم٫ بقیه کارها کار خداست و اگر کار را به دست او بسپارم او خــیلی خوب میداند که از چه راه هایی برای من پول و امکانات جور کند

    ٫

    ( این اگاهی به قدری عمیق و متحول کننده است که درکش را به عهده خودتان میسپارم ! واقعا نمیتوان بیشتر از این در موردش صحبت کنم ، فقط میخوام بگم با درک این موضوع به چنان احساس رهایی در تمام جوانب زندگیم رسیدم که همیشه دنبالش بودم)

    ٫

    سید جان ، استاد جان ، سپاسگزارم

    ٫

    ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۱ سید کاظم فلاح

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 105 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3337 روز

      اوج دیوانه شدن اونجاییه که دوباره با خوندن متن خودت به یک پله آگاهی بیشتر میرسی و پیش خودت میگی ” نـــــه اینجــــوریه ” و دوباره ایمانت قوی تر میشه و دوباره عمیق تر به مسائل نگاه میکنی

      اونجایی که گفتم : من به عنوان قدرتمند ترین مخلوق خداوند خلق نشدم تا تمام هدفم رسیدن به یک تیکه آهن به نام ” ماشین ” و مشتی آجر و سیمان به نام ” خونه و ویلا ” و انبوهی از کاغذ به اسم ” پول ” باشه٫ من وظایف و اهداف بسیار بسیار بزرگتری دارم٫

      این حرف خــــیلی درسته اما در عین حال اشتباهه٫ یعنی منظورم اینه که مگه اون انرژی که آهن رو شکل داده تا ماشین ازش ساخته بشه ، آجر و سیمان و مصالح رو شکل داده تا خونه و ویلا ساخته بشه ، چوبو درخت و کاغذ رو شکل داده تا پول ازش ساخته بشه چیزی جر خداونده ؟؟؟؟؟

      وقتی که من همه کارها رو به خدا میسپارم و خدارو تو زندگیم میخوام و خودم رو خدا میبینم انگار که دارم همه چیز رو به سمت خودم جذب میکنم

      ای وااااااای استـــــاد تو بگو تو بگوو چی کار کنم ؟؟!!

      خدا اون انرژیه که همه چیز رو شکل داده ٫ چقدر در مورد این موضوع فکر کردم و حرف زدم اما هر بار دوباره به نگاه عمیق تری میرسم که ایمانم رو به خدا و سپردن همه زندگیم و کارهام به دست اون بیشتر میکنه و من دیواااانه تر میشم

      واقـــــــــــعا نمیدونم چجوری باید بنویسش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3337 روز

      نگاه توحیدی و ارتقاء یافته من بعد از بررسی پاسخ خودم در مورد باورهای فراوانی و لیاقت :

      خلاصه مینویسم :

      خداوند آن انرژی است که اصل و اساس همه چیز و همه چیز است٫ وقتی میگویم همه چیز منظورم تمام آنچه میبینیم و تمام آنچه نمیبینیم و تمام آنچه فقط حس میکنیم است٫ خداوند انرژی است که تمام جهان را خلق و مدیریت میکند٫ آسمان ها و زمین از آن اوست و صاحب روز قیامت است، از همه چیز آگاه است زیرا که خودش همه چیز است٫

      خداوند تمام ثروت های جهان است

      خداوند تمام احساسات خوب است

      خداوند تعریف ارزش است

      خداوند سلامتی و رابطه زیباست

      خداوند پدر و مادر و دوست و رفیق و مردم است

      خداوند همــه چیز است

      بسم الله الرحمن رحیم

      انا لله و انا الیه راجعون

      ما از خداییم و به سوی خدا باز میگردیم٫

      ما از آن انرژی که آن را خدا مینامیم شکل گرفته ایم٫ ما خود آن خداوندیم

      باور لیاقت :

      ما نمیتواینم از اصل خود جدا شویم ٫

      ما نمیتوانیم از خدا جدا شویم ٫ نمیتوانیم! این کار نشدنیست٫ این اتفاق نمیتواند بیافتد

      ما نمیتواین از خوشبختی و ثروت جدا شویم ٫

      ما نمیتوانیم بگوییم ثروت و خوشبختی و زیبایی حق من نیست٫ چون من و تو خود اوییم و او خوشبختی و ثروت و زیباییست٫

      ما نمیتوانیم اصل خودمان را انکار کنیم

      ما نمیتوانیم بگوییم آگاهی و ثروت و خوشبختی وارد زندگی من نشو

      مگر آنکه ذهنمان در برابر خودمان بایستد و چشمانمان را بر روی دیدن اصل وجود خودمان ببندد

      باور فراوانی:

      همـــه عـــالم خداست ٫ خدا تمام نمیشود٫ ما در آن انرژی که آن را خدا مینامیم غوطه وریم ٫ خدا خداست ٫ فقط شکلش فرق میکند ٫ به شکل همه چیز وجود دارد : ماشین ، خانه ، پول ، عشق ، نفرت ، ایده ، الهام ، سلامتی ، انگیزه و امید ، حشره ، پرنده ، ستاره ، مشتری ، پدر و مادر ، همسر و فرزند و ٫٫٫٫٫٫٫٫

      آن انرژی تمام نمیشود٫

      آن انرژی تمام نشدنیست٫

      آن انرژی برای من است٫

      وقتی اصل و اساس و معنی خداوند را درک کنی ، خداوندی که همان قانون است ، خداوندی که همان جهان است ، و از نگاه توحیدی باورهایت را بسازی دیگر زور زدنی در کار نیست ٫ دیگر احساس نمیکنی تلاش میکنی به خودت باورهای جدید تلقین کنی ٫ متوجه میشوی که فقط تا کنون نمیدیدی٫ اگر فقط ببینی و گوش کنی و تنها و تنها و تنها پذیرنده باشی حتی برای تغییر باورهایت نیاز به زجر و سختی کشیدن نیست ٫ با عـشق و لذت میخواهی که تغییر کنند ٫ زیرا که میخواهی جاری بودن آن انرژی در وجودت و زندگیت را بیشتر و بیشتر احساس کنی٫

      خدایا سپاسگزارم که خواب رو از چشمان من گرفتی و من رو وادار به تفکر ، وادار به نوشتن و خواندن مطالب خودم میکنی ، الهام میکنی و تا سوالی برایم پیش می آید همان لحظه پاسخش را میدهی٫ سرعت این انرژی و دریافت الهامات و اگاهی ها به حدی بالاست که از نوشتن آنها و گفتن انها جا میمانی٫ ( ان الله سریع الحساب )

      سید کاظم فلاح – ساعت ۳٫۷ صبح – یکشنبه ۹۷٫۱۲٫۱۲

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3337 روز

      الان که در حال نوشتن این متن هستم در پوست خودم نمیگنجم . از شدت شور و هیجان و اشتیاق میخوام از این جسم مادی خارج بشم و با اصل خودم آن انرژی بی کران یکی بشم.

      باورش برای خودمم سخته اما احساس میکنم که قلبم تند تر میزنه و کاملا احساس میکنم که دیگه خودم نیستم.

      حدود یک هفتست که تحولات عظیم شخصیتی ، روحی و فکری در من شروع شده. احساس میکنم بلاخره آماده شدم. آماده شدم تا از پیله ای که 993 روز ساختن آن طول کشیده خارج شوم. دقیقا فهمیدم که راه خارج شدن از این پیله چیست. بالهایم را میبینم. بالهایی زیبا آماده اوج گرفتن. رمز کار فقط ماندن در مسیر بود. رمز کار خارج نشدن از پیله زود تر موعد مقرر بود.

      االان چشمانم باز شده و جهــان را کاملا متفاوت میبینم . خودم را متفاوت میبینم. خدا را که دیگر نگو چقدر متفاوت میبینم . خدایا سلام

      داستان رسیدن به خواسته ها را متفاوت میبینم ، خب بسه نمیخوام زیاد ادبیاتی بنویسم

      تصمیم گرفته بودم اشکال کارم رو پیدا کنم . شک نداشتم که در مسیر درستی هستم . احساس خوبم و نتایج فوق العاده ام حاکی از صحت و درستیه مسیر داشت. اما هنوز یه جای کار میلنگید. گنگ بودم. کدام باور مشکل دارد؟ لیاقت؟ فراوانی؟ هنوز با خودم درگیر بودم

      افکار ریزو درشت ذهنم را مشغول کرده بود. خستم کرده بود. حتی بعضی اوقات گریه میکردم…

      اما از خدای خودم بارها و بارها خواستم که اشکال کار من را بگوید. مطمئن بودم اشکال از من است.

      تا بلاخره جواب را پیدا کردم.

      فایل چند راه کار فوق العاده برای سال جدید (97) از استاد عباس منش را دیدم

      گفت : وقتی که قانون را درست درک میکنی دیگه با خودت بحث نداری !!! با دیگران هم بحث نداری

      جواب ساده بود . به قدری ساده و دمه دست بود که فکر نمیکردم پاسخ این باشد

      پاسخ این بود : قانون رو هنوز نفهمیدی پسر خوب!!!

      جالبه که درست فهمیدن قانون هم تکامل میخواد. جالبه که 900 روز از آشناییت با استاد گذشته اما هنوز اونجوری که باید درست درکش نکردی اما خودت فکر میکنی درک کردی .. جالبه که هنوز داری به شیوه قدیم زندگی میکنی و منتظر نتایج فوق العاده هستی ، جالبه که هنوز برای رسیدن به خواسته هایت سجده میکنی و برای خدا گریه زاری میکنی و فکر میکنی قانون رو فهمیدی… جالبه که هنوز با دیگران بحث داری و فکر میکنی خیلی خوب داری به قانون عمل میکنی . جالبه که هنوز کمبودهات اذیتت میکنه و فکر میکنی توجهت روی خواسته هاته. خیلی جالب شد

      به قول آقا جواد .. خیلی جالب شد :))))

      اصلا اشکال نداره ، این تکاملی بود که من باید طی میکردم. من از قعر چاه شروع به بالا اومدن کردم . الان ببینم کجام در اوج آسمانم . بله 990 روز هم زمان برد . اما الانو ببین ، ببین چه باورهایی ساخته شد . اساسی ، ستونی ، قوی و حسابی برای ساختن یک زندگی خدایی و طلایی

      یک هفته ای هست که هر روز فقط فکر میکنم. با خودم حرف میزنم و حرفهایم را ضبط میکنم از آنها فایل درست میکنم و دوباره گوش میدهم و آگاه تر و آگاه تر میشدم، اما از دیشب ساعت که چشمانم کاملا به حقیقته قانون باز شد دیگه خواب از چشمانم پرید ، خستگی پرید ، کارهای دیگه اصلا مهم نبود . فقط تفکر مهم بود . فقط تفکر تفکر تفکر و درک بهتر. از دیشب ساعت 2 درگیر فکر کردن به کامنت خودم هستم.

      مدام روی کاغذ مینویسم، فکر میکنم و دوباره در سایت تایپ میکنم . میخوانم فکر میکنم حرف میزنم تایپ میکنم . من باید به این حقیقت پی میبردم . من باید ……کشف میکردم….

      فهمیدم…. و….

      این حرفها رو روی کاغذ خودم نوشتم :

      یک درآمد ثابت ماهیانه چیست؟

      اون باوری از اون انرژی که میتونی داشته باشیش! چون اون انرژی همه چیزه . یعنی چقدر باور کردی که از اون انرژی ( خدا ) میتونی تجربه کنی ، چقدر باور کردی که میخواهی خدا رو در قالب ثروت احساس کنی؟!! همان قدر احساسش میکنی . همان قدر در زندگی ات خواهی دیدش

      اصلا صبر کن ببینم؟؟؟ درآمد ثابت ماهیانه؟ مگر خدا را ماهیانه باید احساس کرد؟!!! خدا را باید هر هروز و هر لحظه احساس کرد…

      همیشه این جمله برایم عجیب بود : اگر بیل گیتس یک 100 دلاری از دستش بیافته براش نمیصرفه که خم شه برش داره چون تو همون چند ثانیه چند صد یا چند هزار برابرش درآمد داره .. آخه یعنی چی خدایا مگه میشه؟

      الان فهمیدم که چقدر اون تعریف از بیل گیتس درسته…

      کاظم تو اگه یه 50 هزار تومنی از دستت بیافته عکس العملت چیه؟؟!!!

      آیا به جایی رسیدی که برات صرف نکنه دولا شی و برش داری یا هنوز درگیر گرون بودن یه وعده غذایی؟!!!

      ( البته این فقط یک تمثیل بود قطعا اگر 50 هزار تومن از دستم بیافته دولا میشم و برش میدارم چون پول برام خیلی ارزشمنده)

      پس میشه اون انرژی رو اینجوری هم باور کرد…

      من در اون انرژی غوطه ورم . اون انرژی درونه منه . اون انرژی همه چیز رو خلق کرده و من در هر لحظه دارمش

      درست کار کردن کبدت چیه؟

      درست کار کردن کبد اون انرژیه….. اما وقتی که من باور کنم که اون داره این کارو میکنه، نه قرص و دارو !!!… بعد درست کار کردن اتفاق میافته

      رابطه قشنگ و رفتار زیبای همسرم و هر کس دیگری با من اون انرژیه که با باور من دیده میشه…

      باورم اینه که میتونم مشتری های بسیار زیادی داشته باشم ، مشتری هایی که مدام درخواست استفاده از خدماتم را بدهند. مشتری هایی که از همه نظر عاشق من و کارهایم باشند !!! مشتری هایی که برای من صف بکشن …. چون این انرژی اون جوری شکل میگره. وقتی باور کنم تمام اینها اون انرژیه میتونم ببینمشون

      باورم اینه که حرفهایی که من میزنم اون انرژی پاک و خالصیه که از من عبور میکنه تا به گوش خودم و دیگران برسه

      باورم اینه که اون انرژی هر روز در حال گسترش جهانه ، در حال گسترش خودشه ، هیچ وقتی تمومی نداره و همیشه از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه .

      باورم اینه که من در اون انرژی شناورم و از خود اون انرژی هستم و میتوانم بینهایت از آن انرژی را در اشکال مختلف ” احســــاس کنم ” … فقط به شرطی که مانعی در ذهنم برای دیدن آن نداشته باشم.

      اینها دیگر یک مشت حرفهای قشنگ از زبان من بعد از دیدن فایلهای استاد نیست

      اینها باورهای درونیه منه.. دیگر این باورها را ساختم . کــــــــــاملا احساس میکنم که درونی شده

      کــــــــاملا احساسش میکنم چون به هنگام نوشتن همه اینها تمام وجودم از یقین و ایمان پر بود و شیطان ذهنم جایی برای نفوذ نداشت.

      خدایا این باورها ، این درک ، این احساس خالق بودن ، این احساس پذیرش خواسته ها و تجربه آنها به سادگیه هر چه تمام تر و با سرعتی بی نهایت ، قراره چه نتایجی رو برای من به وجود بیاره ؟!!! هیچ کس نمیدونه من الان چـــــــــــــه هیجانی درباره آینده خودم دارم ….

      باز هم مینویسم . نه برای شما یا استاد یا لایک یا هر چی … فقط و فقط برای خودم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    تو رختخواب آماده خوابیدن بودم که دینگ

    فایل جدید

    باز کردم عنوانو دیدم گفتم یا علی همین الان باید ببینمش

    دیتا گوشیو روش کردم دانلود کردم

    ساعت نزدیک ۲ صبحه و من بدون پلک زدن دارم این فایلو تو رختخواب میبینم

    به خدا قسم که همین فایل خودش یه محصوله رایگانه

    یه محصوله فوق العادس

    غذای روح منه خوراااااکه خودمه

    شمارو نمیدونم اما من دیوانه میشم با این حرفا

    فردا هم دوباره و دوباره میبینم و نکته برداری میکنم

    حالا باز بگو گرونه !!!!! پول ندارم تا بی پولیو خلق کنی

    یا علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    سلام کیهان شکیب

    چه اسمو فامیلیه باحالی

    مرسی از اینکه بهم سر نخ دادی و یادم انداختی فردا 990 روز میشه که عضو سایتم

    حتما گوش میدم حتما ممنووووووون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    سلام استاد ، سلام خانم شایسته ، سلام خانم فرهادی ، سلام مدیر عزیز فنی سایت ، سلام بچه ها

    سلام آیدا خانم

    این پاسخ رو به این کامنتت توی بخش عقل کل دارم مینویسم اما دوست داشتم اینجا بزارمش تا بچه های بیشتری کامنت من و شما و بقیه کامنتهای عالیه این پیجو بخونن :

    abasmanesh.com

    دوست دارم متنمو بخونی و یه جواب اساسی و پر ملاط و مشتی و مغزدار برام بنویسی که کلی چیز میز یاد بگیرم. چون مطالب بی نهایت ارزشمندی قراره بگم که کلی مدار هممونو میبره بالا. یه سری حرفامو حتی استادم تو هیچ فایلی نزده :))

    اول صادقانه میخوام یه چیزیو اقرار کنم

    من فکر میکردم خودم یکی از اعضای فعال سایت استادم. یعنی انقدر بعضی دوستان لطف دارن و تعریف میکنن که اینو میگم. اما وقتی کامنتهای شما رو میبینم که چندین و چند صفحه میشینی برای هر نفر تایپ میکنی اونم با این کیفیـــت و درک بالا واقعا پیش خودم میگم من عملا فعالیت خاصی ندارم تو سایت :)))

    پاسختون توی بخش عقل کل رو خوندم و ازش خیلی نکته یاد گرفتم و خیلی سپاسگزارم. خــیلی شفاف احساست رو درک میکنم و البته که تلاش میکنم به اون چیزی که دقیقا منظورته خودمو برسونم چون چنان با آبو تاب تعریفش کردی که اصلا میخوام توش غرق بشم. دوست دارم چند تا از درکهای اساسی خودمو که مطمئنم آدمایی مثل شما خیلی خوب میفهمنشو بهتون بگم. وقتی اینجوری تو این مباحث عمیق پیش میری و غرق میشی و مرتب شارش های الهی و نگاه های جدید به ذهنت میزنه بعد از خود شناسی و درک از قانون جهان در نهایت ندای ” انالحق ” سر میدی و به چنان احساس قدرتی میرسی که دیگه خودتو یه انسان محدود فانی نمیبینی، بلکه میگی بی هیچ گونه شک و تردیدی من خدام.

    یه جمله ای نوشته بودی که خوشم اومد :

    گفتی : حتی قشنگیه اینکه من از وجود خودم لذت ببرم و اینو درک کنم که : اصل منم، درد منم، درمان منم، ثروت منم، عشق منم ، برام بالاتر از قانون فرکانسه که خودم خالق هستم!

    اره حسو حال خـیلی عرفانی و ملکوتی و اشک آلودو فوق العاده ای داره . فقط به نظرم وقتی قانون فرکانس و قانون جهان رو خیلی خوب بفهمیم همینایی که شما گفتی رو انقدر عمیق تر درک میکنیم که واقعا در کلام به هیچ وجه نمیگنجه!! یعنی تمام حرفهایی که میخوام اینجا بزنم پرده هاییه که از جلو چشام کنار رفته و یقین هاییه که بهش رسیدم و واقعا نمیشه حقشو با کلمات ادا کرد .

    میدونین توی این دوسالی که با استاد بودم خــیلی به این نگاه رسیدم که من خدامو همه چی خداستو اینا .. اما همین درکم تکامل میخواست و الان جوری به خدا بودن خودم و تمام انسانها یقین کامل پیدا کردم و نگاهی خداگونه به همه زوایای زندگیم و خودم دارم که انگار دیگه نه هیچی میتونه ناراحتم کنه نه هیچی میتونه جلومو بگیره. یعنی خــیلی شفاف و واضح و کامل به خودم میگم : کوچکترین اهمیتی نداره که تا الان چجوری کار کردم و پیش اومدم ، چه قدر باور مخرب دارم ، چه قدر ممکنه شرایط بد باشه یا هر چی …. من تو ذهنم میسازم و به خودم قدرت بینهایت میدم و بعد خلق میشود، چون این کاررررره منه ، چون این کااااارررره خداست. ( یعنی انقدر با این جمله خودم حــــــال کردم که یهو تمام وجودم لرزید )

    بعدشم به عنوان خدا میپذیریم که خلق کردن در دنیای مادی یه کوچولو زمان هم لازم داره چون خاصیت جهان مادی اینه که تکاملش باید طی بشه

    و با این نگاه دیگه چی میخواد جلومو بگیره؟!!!

    احساسی که چندین روزه پیدا کردم اینه که کلا خودمو از خارج از خودم نگاه میکنم. انگار با چشم غیر مادی خودم دارم جسم مادیمو میبینم و حس خدا بودن تمام وجودمو گرفته. مثل بازی کامپیوتری اول شخص، که تو داری کاراکترو میبری جلو . انگار من خدام و دارم با کاراکتر انسانیم بازی میکنم و بهش دستور میدم چی کار کنم چیو خلق کنه کدوم وری بره ، کدوم جونو بگیره و ….. میدونی این حس و نگاه کِی به سراغم اومد ؟

    وقتی با دیدن یک کلیپ از کیهان بی نهایت این سوال در من ایجاد شد که : من به عنوان جانشین خداوند بر زمین چه وظیفه ای دارم؟

    چند روز بعد در حالی که در سجده بودم ناگهان گفتم من که از خدا جدا نیستم که مثل معاون ریئس وظیفه داشته باشم! من خود اون خدام

    پس معنی جانشین یعنی فقط جلوه ای از خدا، یعنی برترین و قدرتمند ترین مرتبه خدا در شکل مادیه خودش !! و بعد دیگه دیوانه شدم و گفتم اگـــــه من خدام که پس دیگــــه هیـــــــــــــــچی دیگه ! برووووووووو که رفتیم هر چـــی بخوام رو خلق میکنم

    یعنی به معنای واقعی کلمه خودمو از بالا و از جایگاه خدا میبینما.. نه که فقط اینو بدونم

    یعنی من فقط کافیه خواسته خودم رو تصور کنم و مانع ذهنی هم براش نداشته بشم و بعد به وجود میاد چــون من واقعا خوده خدام

    و بعد به این درک رسیدم که عبادت خداوند به معنی عامی که آدما میشناسن نیست ! عبادت خدا یعنی اینکه تو لحظاتی با خودت خلوت کنی که فراموش نکنی که خودت خدایی… و دقیقا به همین دلیله که میبینی یه اروپایی و آمریکایی و ژاپنی و …. که اهل نمازو روزه و این کارای ما مسلمونا نیستن هم بسیار بسیار موفقن چون اونا به خودشون ( خدا ) باور دارن و ایمان دارن که هر چی بخوان میشه

    شاید طرف به این نگاه عرفانی و الهی ما هم نرسیده باشه ها …. شاید حتی خودشو به چشم خدا هم نبینه اما همون ایمان به خودش و توانایی هاش یعنی ایمان به خودِ خداش

    در مورد رهایی هم به نگاهی بی نهایت ساده رسیدم که میگه :

    خـــیلی خوبه که اصلا معلوم نیست چجوری و از کجا و کی قراره من به خواستم برسم

    چون اگر معلوم بود که مثلا یه راه برای رسیدن به خواستم وجود داره من مدام در استرس و نگرانی بودم که اگه اون راه جواب نده چی؟

    دقیقا مثل اینکه گوشیت خراب شده و میبری تعمیرش کنی ( دو حالت داره ) :

    1- طرف بهت بگه ببین فقط میشه فلشش کرد ، اگر فلش کردم درست شد که شد اگه نشد دیگه هیچی گوشیت خراب شده باید بندازیش دور!!!

    2- یا بهت بگه : خیالت راحت کلی راه هست برای اینکه مشکل گوشیت حل بشه

    در کدوم حالت خیال ما راحت تره؟؟؟؟ پس خـــیلی هم خوبه که اصلا بینهایت راه برای تحقق خواسته ها وجود داره و معلوم نیست چجوری و از کجا قراره بهشون برسیم. اصلا خدا کارش بد جوری درسته

    من باورم نمیشه که یه عمـــر میخواستم به آدمی تبدیل بشم که عصبانیتم رو کنترل کنم و آرام باشم و هر کی هر چی بهم گفت هیچ واکنشی نشون ندم و الان تو سن 35 سالگی با دیدن یک کلمه روی یک کاغذ به این شخصیت رویاییم تبدیل شدم

    و اون کلمه ” دروغ گو ” بود

    لحظه ای که اون کلمه رو دیدم ساعت 11.20 دقیقه صبح بود و من تا ساعت 13.30 به صورت نان استاپ داشتم گریه میکردم . ترسی وحشتناک در وجودم شکل گرفته بود که تویی که داری میگی خیلی قانون رو فهمیدی چرا تمرکز و توجهت روی ناخواسته هاته ای دروغ گو؟

    تویی که همش وارد بحث با دیگران میشی و تلاش میکنی ثابت کنی دیگران در اشتباهن چرا میگی از بحث سر چیزای بی خود بدت میاد ای دروغ گو؟

    تو داری خودتو اسگل میکنی و به خدا هم دروغ میگی!

    اصلا وحشتی افتاده بودم تو وجودم که نگو . یعنی قشنگ حس کردم خدا یه طشر حسابی بهم زده و فقط حسش منو تا سر حد مرگ ترسونده بود جوری که رفتم قرآنو بقل کردم و گریه میکردم. یعنی اگه کسی منو از بیرون میدید میگفت زود تر ببریدش تیمارستان انقدر که من در حال خودم نبودم..

    و ناگهان در یک لحظه ! به جان تمام بچه های این سایت و خود استاد قسم توی 1 لحظه من به پذیرشی بی نهایت عجیب رسیدم که :

    من مقصـــــر تمام بحثهایی هستم که در اون بودم

    من مقصر تمام مشکلات زندگیم هستم

    من مقصرم من مقصرم من مقصرم اگر هر گونه ناخواسته ای رو تجربه کنم

    از اون روز به بعد من به همون شخصیتی که همیشه آرزوشو داشتم تبدیل شدم . یعنی متحول شدماااااا

    شخصیتی آروم . خونسرد . ضد ضربه در مقابل هر حرفی . دیگه به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی وارد هیچ بحثی نمیشم و هیچ واکنشی نشون نمیدم که یک بحث احتمالی رو شروع کنه !! چون کاملا درک کردم اگه من در ناخواسته ام باشم من مقصرم

    حالا سوالم از اون بچه هایی که میگن محصولات استاد گرونه اینه که تو با چقدر سرمایه میخوای به همچین شخصیتی تبدیل بشی که این استاد با این آموزشهاش جرقه شکل گیری همچین شخصیتی رو در من به وجود آورد؟؟؟؟ بعد میگی 1400 گرونه برای قدم اول دوره 12 قدم؟ من که فقط میتونم شیکممو بگیرم و با تمام وجودم بخندم !!! من چقدر باید خودمو بد بختو بی ارزشو ناتوان ببینم که بگم برای رسیدن به حقیقت خوشبختی در دنیا و آخرت 1400 برام زیاده !!!( همه باهم بخندیم )

    بعد طرف میاد به من میگه آقای فلاح که 2 ساله داری با محصولات استاد کار میکنی 800 نداری دوره بخری؟!! نه الان 800 ندارم دوره بخرم اما یه چیزایی تو وجودم ساختم که 90% مردم جهــــــان آرزوشم براشون غیر ممکنه!! چون وقتی بمیرم ازم نمیپرسن چرا 800 تومن برای دوره های عباس منش نداشتی ؟ ازم میپرسن چرا ایمان نداشتی؟ چرا خدا رو یادت نبود ؟ چرا مشرک شدی ؟ و خدااااااااااااا رو هزار مرتبه شکر که فقط و فقط به لطف فایلهای رایگان استاد و توحید عملی 1-6 ایمانم انقدر قوی شده که روی هیچ کس حساب باز نکنم و توی هر لحظه از زندگیم فقط خدارو ببینم و به قول قرآن موقع مرگ با روحی آرام و مطمئن به سمت پرورگارم بازگردم. دیگه دوره های استاد که هیچی….

    بگذریم…

    استاد تو زندگی من خیلی تاثیر داشت اما اونی که تاثیر اصلیو داشت خودم بودم. من خودم تعهد دادم که تغییر کنم و با استاد و فایلهاش ادامه دادم و اون موقعی که در آرزوی داشتن یه دونه از فایلهای قانون آفرینش که قیمتش 179 هزار تومن بود بودم فایلهای گزارش جلسات قانون آفرینش رو بارها و بارها پشت موتور در مسیر رفتو برگشت محل کارم تو سرما و گرما گوش میدادم که الان 25 ملیون از محصولات استاد + شخصیتی رویایی ( از دید خودم ) + زندگی و حس و حالی رویایی + رابطه ای رویایی + کسبو کاری فوق العاده و شناختی یونیک و توحیدی از خدای خودم پیدا کردم.

    در آخر بگم عجـــــــــب متنی نوشتم. وقتی خودم خوندم سه فازم پرید. چقـــدر من خفنم . چقــــــدر من خوب تایپ میکنم آخه چــــقدر من خدااااااای خوبیم که انقدر قشنگ و زیبا کلامت به ذهنم جاری میشه و تایپ میشه. چقدر خدای من عشقــــه که منو انقدر عشـــق آفریده. . چــــــقدر آگاهی . این متن نتیجه 3 سال کاردن من روی خودم و تلاش ذهنی شبانه روزیه . این متن نتیجه اشکها و حس و حالهای من توی 3 ساله . این متن نتیجه کتاب خوندن ها و صدها بار فایلهای استاد رو گوش دادن و نوشتن و تفکر کردنه !

    از این متن و آگاهی های توش راحت نگذرید

    این متن نتیجه از ساعت 2 صبح تا 3.24 صبح بیدار بودن و با عشقی غیر قابل تعریف که حتی خودمم نمیتونم الان باورش کنم … تایپ کردنه!!!

    در آخر میخوام از خدای درون ” آیدا خانم ” تشکر کنم که بهش گفت اون متن فوق العادرو بنویس تا همون خدا امشب به من بگه بیدار بمون و برای بچه ها این متنو بنویس

    سید کاظم فلاح – 1397/12/09

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    یه موضوع دیگرو هم که خیلی باحاله میخواستم اضافه کنم

    خانم آیدا نجفی من از ساعت 2 صبح تا الان که ساعت 5 صبحه درگیر اون کامنت شما بودم، جواب براش نوشتم، بارها خوندمش و بهش فکر کردم و احتمالا باز هم نخوابم و بهش فکر کنم. اصلا و ابدا هم سابقه نداشته نسبت به کامنتی تو سایت استاد توی این 2 سال همچین واکنشی نشون بدم و بعد از چندیدن بار خوندن و مقایسه کردنش با آگاهی هایی که خودم در کامنت بالا نوشتم فهمیدم که خدای بزرگ و مهربون با چه دقت و ظرافتی آگاهی های منو شما رو با کامنت هامون به هم پیوند زد و درک بهتری به هر کدوم از ما برای چیزی که به دنبالش بودیم داد. یعنی انگار پازل گمشده من توی کامنت شما نوشته بودو من حین خوندش اصلا حس نمیکردم که یه آدم اون حرفا رو زده!!

    و در نهایت میخواستم به خودم و همه دوستان 990 امین روز عضویتم در سایت رو تبریک بگم و بگم که چـــقدر برام عجیبه که امشب مصادف با 990 دمین روز عضویت پلک رو پلک نزاشتم و از سر شب تو سایت بودم و کامنت میخوندم و بعدشم که رو کامنت خانم آیدا گیر کردم تا همین الان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    محمد رضای عزیز سلام

    این دیدگاه ها آدم رو دیوانه میکنه

    بعضی اوقات ما یادمون میره چی بودیم و چی شدیم؟

    چند درصد از مردم کره زمین به همچین نگاه هایی میرسین؟!

    چند درصد مفهوم این آیه رو میفهمن؟ و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه

    چند درصد از اونایی که مفهوم این آیرو هم حتی میفهمن به این میرسن که من خدایی هستم که اومد خلق کنم نه خدایی که ناله کنم!

    هنوز باورهای بسیار مخربی در مورد ثروت دارم اما از خودم خجالت میکشم اگر بخوام با اون باورها مدام به کمبود فکر کنم و ناله کنم

    وقتی اول به خداییِ خودت و فهم قانون میرسی بعد مسیر ساختن باورها خــیلی راحت میشه

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3337 روز

    سلام حمید جان . چشمم به پیامت افتاد . میدونم چرا خوندمش چون باید میخوندمش و بهت بگم چیزی رو که خدا چند روزه از طریق این فایل بهم یاد داده رو به توام بگم .

    ایمان دارم توی این حالو هوات بی نهایت مدارتو بالاتر میبره . منو که ترکوند اصلا

    توی همین صفحه دنبال پیام من که لایک خورده باش . موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: