این نظر امروز در کانال گروه به اشتراک گذاشته شد:
“سلام استاد عزیز.
بعد از دو سال گوش کردن حرفها و کلیپهای شما تازه امروز دوزاریم افتاد. هر چند نتایجی گرفتم که شاید برای ۹۹ درصد مردم باورش سخت باشه. منی که دوسال پیش در سن ۲۸ سالگی سربار پدرم بودم، الان کنار همسرم توی خونه شخصیم زندگیم کم از بهشت نداره و جالب اینجاست که خودم چنتا کارمند استخدام کردم و بهشون حقوق میدم!!!
چیزی که دو سال پیش آگه پیامبر ص هم این مژده رو به خودم و پدرم و اطرافیانم میداد هیچکدوم از ما باور نمیکردیم. استاد عزیزم
اونچیزی که فهمیدم این هست که باید شخصیت ما عوض بشه تا اتفاقات زندگیمون عوض بشه.
با ادا درآوردن؛ و در واقع همون آدم قبلی بودن اتفاقات مهمی نمیفته. هرچند که تغییرات کمی رو در پی داره. باید با خودمون فکر کنیم:
این شخصیت؛ این باورهای محدود کننده تا کی؟ ادا درآوردن؛ تقلید کردن و نقش بازی کردن تا کی؟ شبها فرصت مناسبیه برای خلوت با خود.
استاد عزیزم
چیزی که منو میاره توی قسمت نظرات باور کنید اراده من نیست. یه الهام قوی هست که میگه: برو و اونچه بهت دادیم رو با دیگران قسمت کن
استاد عزیزم! از شما ممنونم که شادیهای خودتون رو با ما قسمت میکنین و اونچه خدا بهتون الهام میکنه رو به ما هم یاد میدین”
….
خواندن این نوشته، تعهدی را به یادم آورد که آن جهادی اکبر را درونم به راه انداخت و به گونهای شخصیتم را شکل داد و تربیت کرد تا قادر باشم در هر شرایطی متفاوت از قبل فکر کنم، ببینم و عمل کنم.
همهی آنچه در آموزشهای من میشنوید، باورهای من است، چیزهایی است که به آن اعتقاد دارم و تمام سعی زندگیام، به کار بردن این نکتهها در همه لحظات زندگیام است.
اگر وارد این راه شدهای، اگر نتایج عباس منش را میخواهی، باید برای خرد کردن شخصیت نازیبای درون، جسارت و شجاعت به خرج دهی، همانگونه که من انجامش دادم. خیلی مهم است که شخصیتت تغییر کند، نه کلمات ات! خیلی مهم است نگاهت به اتفاقات تغییر کند و نه اطلاعاتت!
خیلی مهم است بتوانی وقتی که اوضاع به ظاهر نامرتب است، بر طبق آنچه رفتار کنی که آموختهای!
یادت باشد، ماجرای تغییر باورها، ماجرایی همیشگی است. مثل نفس کشیدن و غذا خوردن!
هر باور قدرتمند کنندهای که میسازی، یک نهال است که برای درخت شدن به آب، نور و حتی سمپاشی نیاز دارد تا از کرمها و حشراتی که برگهای تازه جوانه زدهی نهال را مورد هدف قرار میدهند، حفظ شود.
مهمترین کاری است که باید برای آن نهال تازه جوانه زده، انجام دهی تا فرصتی برای رشد داشته باشد، این است که:
باید از محیط، حرفها و حتی افرادی دور شوی که دیدگاهی مغایر با آن باور قدرتمندکنندهای دارند که تلاش میکنی آن را بسازی.
همه افرادی که از نزدیک مرا میشناسند، متفق القول معتقدند: آقای عباس منش فردی است که ازهر دیدگاه، کتاب، فرد، گروه و هر آنچه که نقطه مقابل باورهایی باشد که موفقیتهایش را آفریده و برایش نتیجه بخش بوده، به راحتی دوری میگزیند و اجازه نمیدهد حتی لحظاتی در مرکز توجه اش باشند. زیرا قدرت فرکانس را میدانم، زیرا فهمیدهام که چگونه با توجه کردن به هر چیزی آن را وارد زندگیمان میکنیم و میدانم اگر مراقب کانون توجهمان نباشیم، چگونه به راحتی و خیلی آرام از مسیر منحرف میشویم.
روانشناسی ثروت ۳، طراحی شده تا کسب و کارت را برای سالهای سال، تغذیه نماید. هرچند در همان سال اول، میوههای این درخت را برداشت میکنی، اما هرچه این مسیر را بیشتر ادامه میدهی، ثمره بیشتری را دریافت میکنی زیرا درخت تنومندتری میسازی.
وقتی همان ۳ جلسه اول این دوره را ضبط کردم، احساس کردم این همان دورهای است که با تمام وجود، راضیام نموده.
زیرا خیلی فرق میکند که شما کتابی درباره یک کسب و کار موفق بخوانی که نویسنده با باورهای خودش که معمولاً هم باورهای محدودکنندهای است، دلایل موفقیت آن کسب و کار را نوشته باشد یا اینکه مستقیماً پای صحبتهای فردی بنشینی که سالها زمان صرف شناختن قوانین کیهانی نموده، قدرت و نقش باورها در نتایج افراد را درک و خود نیز باورهای قدرتمندکنندهای ساخته که موجب شده نه تنها یک کارآفرین موفق باشد و کسب و کارهای موفقی را بپرورد، بلکه با چنین دیدگاه و باورهایی، کسب و کارهای موفق زیادی را بررسی و عوامل موفقیتشان را استخراج نموده است.
ایمان دارم این دوره کسب و کارت را به معنای واقعی کلمه متحول و راهنمای شما در ساختن کسب و کاری میشود که قادر باشد در همه جنبههای زندگیات، شما را راضی نماید. بی صبرانه منتظر خواندن نتایج این دوره در کسب و کارتان هستم.
اطلاعات بیشتر درباره دوره روانشناسی ثروت۳ (ستاختن کسب و کار موفق)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD294MB25 دقیقه
- فایل صوتی باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم!22MB25 دقیقه
سلام استاد عزیز تر از جانم…
سلام فرستاده ی خداوند بزرگ من و سلام به همه ی دوستای عباسمنشی…
نمیدونم از کجا باید شروع کنم و از چی بنویسم و من نویسنده نیستم ولی امیدوارم که قشنگ از آب در بیاد،چون این اولین کامنت من در اولین روز عضویتم در نشانه م هست…
استاد عزیزم از فروردین 1401من با شما آَشنا شدم البته نمیدونم چجوری ولی به اینجا کشونده شدم و امروز وقتی به ته همه چی رسیدم اومدم و تو سایت عضو شدم که این بار واقعا شروع کنم…
با دل گرفته و پر از غمم و چشمهایی که هر لحظه ممکن بود بباره از وسعت غمش روی گزینه ی منو به نشانه ام هدایت کن زدم و بووووم خرد شدم….
استاد زدی تو خااال همون لحظه انگار یکی زد زیر گوشم که ببین فاطمه همش ادا دراوردی همش فیلم بوده اگه به اینجا رسیدی چون بنیادی تغییر نکردی و وقتی برگشتم و مرور کردم دیدم آره…
دو روز چسبیدم و ول کردم… عشق اینو داشتم که برسم به اخر فایل هاتون و دلم خوش باشه که همه فایل ها رو دیدم ولی اصل اون تغییر کردنه هست…
ممکنه یکی کل زندگیش با یه فایل دگرگون بشه و یکی هم بعد صدتا فایل هنوز همون آدم قبلی باشه یکی مثل خود من…
فقط میخواستم به ته یه چی برسم میخواستم از صفر مطلق یا حتی منفی یهو برسم به 100 به هزار ولی ای دل غافل که اگه صحبت های شما رو فهمیده بودم باید قانون تکامل رو یادآوری میکردم برای خودم…
از فروردین 1401 من جدی نگرفتم تمرین نکردم روی باور هام کار نکردم و تهشم رسیدم به اینجا به این افسردگی به این ادا در اوردن که اره من تغییر کردم ولی نه تغییر نبود و خب هیچ دستاوردی هم نداشتم
ولی حالا دیگ فرق داره دیگ خدا دوباره هدایتم کرد به اینجا و گفت همینو ادامه بده به همه چی میرسی
من خدارو قبول دارم خیلی زیاد و با همون باور های داغون قبلم جوری دستمو گرفته که فقط اسمشونو میشه معجزه گذاشت پس وقتی خدای من با اون باور های داغون اینقدر قشنگه خدای با باورهای درست و زیبای من چقدر میتونه تماشایی باشه
و امروز به خودم قول میدم که تمامی صحبت های استاد عزیزم رو وحی منزل بدونم و ی روزی بیام و برای شما دوستای عزیزم از نتایج قشنگم بگم که ایمان هممون چندین برابر بشه
در پناه الله یکتا باشبد همگی