باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم! - صفحه 10

591 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین گفته:
    مدت عضویت: 2901 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرانمی

    فایل های استاد مثل یک پاتوق گرم و نرم میمونه که خستگی رو از تن و بدن آدم میکشه بیرون و به آدم امید میده

    بنده خیلی این باور رو دوست دارم و خیلی لذت بردم که این مطالب رو دارم میبینم که چقدر زیبا مردم رو هدایت میکنید بهترین هارو براتون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    حمید رضا دادخواه تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3559 روز

    با سلام و عرض خدا قوت به استاد گرامی . این اولین پیامی است که دارم میدم و این به واسطه شوق و شعفی است که دارم . استاد داره یه معجزه ای تو زندگیم اتفاق میافتد که تو تصور خودم هم نمی اومده.الان حدود 4 ماهه که مرتب از فایلهای شما استفاده میکنم.البته از سال 85 با این مطالب آشنا شده بودم ولی هرگز به عمق مطلب پی نبرده بودم و الان این مطالب تو پوست و خونم نفوذ کرده و امیدوارم کامل تر هم بشم.به هر حال میخواستم به سایر دوستان و شما استاد گرامی خبر بدم که من هم تو انرژی مثبت اونها شریک شدم و از شما استاد گرامی نهایت تشکر را دارم . ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مسعود خداداد گفته:
    مدت عضویت: 3124 روز

    سلام

    چند روز پیش همینطور که مثل هیشه داشتم در مسیری پیاده به طرف خانه میرفتم و طبق معمول به فایل ها بطور اتفاقی گوش میدادم در یک لحظه احساس کردم که خودم را باید ترک کنم . یعنی فهمیدم که این دقیقا” لحظه ای است که باید تغییر را بپذیرم مثل اینکه به شما وسط راه بگویند که مسیر شما دیگر عوض شده و به جای جدیدی میروید و دیگر به جای قبلی تعلق ندارید اگر بخواهم تغییر کنم نمیتوانم همین که هستم با همین احساس و افکار و اعمال و غیرو باشم و مثلا” خودم را ثروتمند نشان بدهم در حالی که میدانم مثلا” وضعیت مالی خوبی ندارم یعنی باور همانی است که هستم و با تغییر باور در حقیقت این خود من هستم که تغییر میکنم اگر در آن لحظه انتخاب میکردم که خودم را ترک کنم و به اصطلاح انسان دیگری بشوم واقعا” شاید این اتفاق می افتاد . ولی مثل 90 درصد مردم که حاظر نیستند تغییر کنند واقعا” من هم دلم نیامد از خودم خارج شوم . و امیدوارم بزودی این اتفاق بیافتد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    کاوه شاد گفته:
    مدت عضویت: 3234 روز

    واقعا ویدیوی فوق العاده ای است که باید شخصیت تغییر کند . صحبت های استاد واقعا شنیدنی هستن آنجا که میگه باید شخصیتی که در طی سالها با هزاران باور ریز و درشت غلط رو از نو دوباره شخم بزنیم ، زیر رو رو کنم آنقدر روی باورها کار کرد که جزئی از شخصیتمان شود .

    استاد شما قضیه را روشن کردی تغییر از درون است همه چیز از درون لازم است اصلاح گردد کار کردن روی ظاهر راحتترین کار ممکن است . آنقدر این کار ادامه باید داشته باشد که به درونی ترین لایه از شخصیت چند لایه ای ام که دراین سال ها با علف های هرزش رشد کرده ، شخصیتی که ضعف های درونی اش هر چندوقت یکبار می جوشد و خود واقعی اش را نشان می دهد که چقدر نحیف و ضعیف است ، باور یعنی اینکه آنقدر کار روی ذهن و روحم کار کنم که آشغال ها را بتوانم بیرون بکشم با بتوانم اونهارو اصلاح کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Saeed Abousi گفته:
    مدت عضویت: 2942 روز

    سلام و وقت بخیر همگی

    بنده تازه با راهنمایی دوست عزیزم جناب علیرضا نوفرستی مدیر شرکت سرزمین دیجیتالی پلاستیک عضو شدم،خیلی تعریف شنیدم.

    امیدوارم مفید واقع بشه و ممنونم از اقای عباس منش،

    واقعیتش بنده طبق نظر خودم که برام محترمه و وابسته به هیچ حزب و دین و گروه و کشوری نیست زندگی میکنم و ملاک زندگیم، زندگی و باور ثروت و رفتار امیرالمومنین علی ع هست نسبت به قشنگیای خدا..

    و اونجور که شنیدم اقای عباس منش نیز هدفش اگاهی مردم نسبت به واقعیت و باور افراد موفق تاریخ هست نه اونی که تحمیل کردن به اکثر افراد جامعه ما….

    موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهرداد غفاری ریسمانچی گفته:
    مدت عضویت: 4030 روز

    ?? نکته ای برای زندگی بهتر ??

    تقدیم به دوستان هم فرکانسی ام

    ویلکانس می گوید:

    ” اگر بخندی دنیا به تو می خندد و اگر گریه کنی تنها خواهی گریست. آواز بخوان تپه ها به تو پاسخ خواهند داد، آه بکش، در هوا محو خواهد شد. انعکاس ها به صدای شادمانی محدود می شوند اما از صدای غوغاها پا پس می کشند. شادی کن مردم به سوی تو جذب می شوند. اندوهگین باش برمیگردند و می روند. آنان شادی کامل و تمام عیار تو را می طلبند اما به غم و اندوه تو نیازی ندارند. خوشحال باشد دوستان زیادی را گرد میاورد، غمگین باشد همه را از دست خواهد داد. کسی نیست که جام شراب تو را رد کند، اما صفرای زندگی را تنها تو باید بنوشی.”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ناهید رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    باسلام دوستان عزیز

    من تازه عضو این گروه شدم بیشتر از 5 دقیقه نیست اما امیدوارم هم کلامی با شما که پراز انرژی مثبت هستید بتونه به من کمک کنه .من 30سالمه اما اخساس میکنم که به اندازه یه بچه 3ساله هم درک وشعور ندارم.از بیرون همه چی خوبه همسایه ها وفامیل ها از رفتار من راضی هستند اما از داخل همه چی بده داخل منظورم خانوادمه که فک می کنن من آدم نرمالی نیستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3059 روز

    سلام دوستان گلم

    من چند وقتیه هدف گذاری کردم . الان یک ماه از این چند ماه می گذره و من به یکی از هدف هام رسیدم . دو روزی هست . دقیق توی شب قدر بود . روز 21 ام رمضان با یکی از دوستام حرف می زدم بهم گفت از خدا امشب حاجاتت رو بخواه امشب همه چی بهت میده هر چی از اون بخوای . من باور کردم و تمام هدفهامو دوباره و بارها همون طور که هر روز می خوام ازش خواستم . این حرف رو یه نشونه دیدم و بعد نذر کردم به هدف م که برسم به عنوان زکات علم برای دیگران آن را بازگو می کنم.

    من مهندس ناظر ساختمان هستم مدتها تلاش کردم تجربه کاری قبولی در امتحان و غیره تا بتونم پروانه اشتغالم رو بگیرم و کاری از طرف سازمان نظام مهندسی بهم ارجاع بشه . یکسال زمان برد بعد از صدور پروانه ام تا کاری بهم ارجاع بشه در حالی که دیگه از طولانی شدنش خسته شده بود . رفتم با سازنده صحبت کردم رفتارش خوب نبود فکر کردم نمی تونم باهاش کار کنم متراژ ساختمان به نظرم کوچک بود بزرگتر می خواستم . کارو رد کردم . روی باورهام کار کردم من می تونم روابط و شرایطی روجذب کنم که مرا به خواسته هام برسونند آدم هایی که بهم احترام بگذارند و روابط کاری خوبی برقرار کنم . کار دومی که از طرف سازمان بهم ارجاع شد سازنده محترمی داشت معلوم بود با تجربه است چقدر بهم احترام گذاشت اما ردش کردم متراژ بزرگتر می خواستم . به خودم گفتم باید شجاع باشم و از خدا بخوام همون چیزی رو که می خوام بهم بده . بار سوم و چهارم هم کارو به همین دلیل رد کردم . بار پنجم که شنبه بود متراژ کار کمی کمتر از اون چیزی بود که می خواستم اما احساس کردم به کار کردن احتیاج دارم و همون هم راضی ام کرد رفتم سر ساختمان بازدید کردم با سازنده حرف زدم روابط خوبی برقرار کرد احساس کردم می تونم با هم کار خوبی انجام بدهیم ساختمون هم تجاری بود خوشم اومد . امروز بالاخره کار نظارتمو تایید کردم . از نظر خودم به این هدفم رسیدم .

    این یکی از اهدافم بود خداوند را شکر می کنم و احساس خوبی دارم و مطمئنم همین که شروع کار بهم کمک کرده از ابتدای راه از همون موقع که دانشگاه رفتم درس خوندم تا الان تا آخر کار تا پایان کار این ساختمون کنارمه و کمکم می کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    امیرحسین بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 3688 روز

    سلام به گروه تحقیقاتی و استاد محترم

    یه سوال چرا نظرات دوستامون که در روانشناسی ثروت3 حضور دارند برای ما نشان داده نمیشه؟؟ آیا مشکلی فنی به وجود آمده یا اینکه بقیه اعضا از خواندن نظرات دوستان در اون دوره محروم شدند؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: