باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم! - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/05/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-20 19:05:362024-06-09 14:43:47باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام خدمت خانواده عزیزعباس منش،،من یه سوال داشتم من شغلم آجیل وخشکبار وعلاقه زیادی هم بهش دارم وازموقعی که بااین خانواده آشنا شدم خیلی تاثیرات مثبت توی زندیگیم وکارم داشته وارکارم خسته نمیشم وتاساعت ١٠شب مغازه هستم اطرافیان همیشه بهم میگن چرا مشترهاتو تاساعت ٨شب جذب نمیکنی که این همه توی مغازه نباشی ولی من اینقد به کارم عشق دارم برام مهم نیست ولی هنوز بهشون جوابی ندارم بهشون بدم چون احساس میکنم ازاینکه کن این راه روبرای زندیکم انتخاب کردم بامن مقاومت میکنن ممنون که من رو راهنمایی میکنید
واقعا عالیست….
سلام خدمت تمام دوستان این خانواده عزیز خوشحالم وخدا را شاکرم که با استاد عباس منش
آشنا شدم وامیدوارم نتایج خوبی بگیرم
واقعا دوستت دارم سید عباس منش من واقعا از خدا سپاسگزارم که شما سر راهم قرار داد
ممنونم از عزیزانی که این قدر با متن هایشان به ما انگیزه و انرژی میدهند و خدا را عاشقانه سپاسگذارم که مرا با استاد عزیزم اشنا کرد
من عاشق این فایل هستم.چون همیشه بهم یادآوری میکنه که واقعا تغییر کرده ام یا دارم ادا در میارم. خیلی تلنگر میزنه. بخصوص اون قسمتش که میگن : چقدر از بچه های سایت بوده اند که به موفقیت رسیده اند اما بعد ادامه نداده اند و دوباره رسیده ان به نقطه ی صفر. یا اون قسمتش که میگن: من کاری نداشتم به دیگران ثابت کنم خودمو، من میخواستم از درون خودم را تغییر بدم به بیرون کار نداشتم.
اینو با خودم چک میکنم در شرایط مختلف، با خوشحالی و با رضایت قلبی خودم رو مراقبت میکنم. استاد ممنون که هستید.
سلام و سپاسگزارم از خداوند که بین این خانواده که پر از دستهای خداوند است
قبل از شنیدن این فایل تو دلم یه آشوبی بود
یه جوری پیشرفت هام به دلم نمیشنید کار میکردم در آمدم دوبرابر ایران بود اما با ظاهر خوش بودم هر موقع با همسرم مینشستم تا در مورد یه موضوعی مشورت کنم و بعد به مثال تصمیم بگیرم دیدم همیشه برای اینکه لبش بخنده برای اینکه خوشحالش کنم به نفع اون انجامش میدادم ولی هر دفعه خودم رو تو دنیایی از مشکلات پیدا میکردم حالم به ظاهر خوب بود با باور ها خودمو بمباران میکردم این درسته ولی دلم بازم به دلش نمینشست تا اینکه خانوممو فرستادم ایران گفت از این کشور خسته شدم میخوام برگردم ایران ایران خیلی خوبه اینجا جیه ولی تو حق نداری تا وقتی که چیزهایی که از دست دادیمو دوباره نگیری برگردی خونه هرچند خودم بیشتر از اون میخواستم برگردم چون به خاطر خودم نیومده بودم این کشور فقط بخاطر اینکه از حرفای فامیلا دور باشیم کسی با ما کار نداشته باشه اوندیم اینجا که قضیه بدتر شد بگذریم
تو ایران خانومم دوباره همون مشکلاتو داشت و با این حرفاش گریه کردناش و و و اذیتم میکرد خودشم حاملست و من نمیخوام ناراحتش کنم . بعد شبش نشستم با خدا صحبت کردم که خدایا کجای کار من میلنگه کجا ست که من ایراد دارم خداوند در پاسخ در خوابم تو گوشم زمزمه میکرد برای کی زندگی میکنی برلی چی هدفهات کجا رفتن تویی که تا 24 سالگیت دوبار قهرمان جهان شدی پنج بار قهرمان ایران شدی مربی درجه دو فدراسیون شدی نماینده کشور ترکیه شدی تو این رشتت این موقع ها چی برات مهم بود که الان مهم نیست گفتم خدایا فهمیدم این اهداف ماله من نیستن اینا همش تلاش برای راضی کردن دیگرانه با خودم گفتم میکاییل کی الان پیشته هیچکس این همه دستی از از دستان خداونده که برای مدت کوتاهی تو زندگی من هستن پس چرا برای چیزهایی که محدود هستن و یه روزی قراره به نحوی ترکشون کنی یا اونا از کنارت برن از اهدافت دست کشیدی وقتی فایل باید شخصیتمان تغییر کند رو شنیدم خیلی دگرگون شدم و چقدر شرک داشتم تو دلم اما الان راحتم به شیوه خودم زندگی میکنم بهتر از قبل حالا که خدارو صد هزار مرتبه شکر که ذهنم هر روز بیشتر از دیروز درک میکنه درسته تمام زندگیمو فروختم اما از این به بعد به حرف دلم گوش میکنم مشورت میکنم ولی تصمیم خودمو میگیرم برای خودم زندگی میکنم و برای اهدافم میجنگم چون این راه منه چون این روش منه بازهم مممونم از تک تک دوستان که با نظراتشون باعث میشن جرقه ای تو ذهن ما بخوره به خودمون بیاییم هرچند الان در رفاه کاملم اما نباید خودمو گول بزنم و باید خودمو به جالش بکشم خدا یار و یاورتون ?
سلام استاد عزیز و دوستان گرامی
واقعیت امروز طبق معمول روزی بود که دوباره نجواهای شیطان درگیرم کرده بود اخه یه روز خوبم یه روز دوباره برمیگردم سر پله اول،حالم بقدری بد میشه که حتی نمیتونم تکون بخورم وکوچکترین و واجبترین کارمو انجام بدم دو روز پیش بقدری حالم خوب بود که میخواسم بال دربیارم حسم فوق العاده بود وبعدش اتفاقات کوچک ولی ارزشمند رخ داد وقتی اینحال میشم یه چی میادسراغم کاش زودتر این سایت رو میشناختم وگرنه میتونستم انتخاب بهتری بکنم چرا من نباید زودتر میفهمیدم؟خودمو مقایسه میکنم با دیگر دخترا که خوشبحالشون مجردن پس فرصت دارن میتونن باشناخت قوانین انتخاب کنن نه مثل من که طبق شرایط و باورهای بزرگترا که باورخودم نیز شده بود،وحسرت روابط و انتخاب و موقعیت اطرافیان رو میخورم خیلی حالم بد میشه وقتی این فایل رو گوش دادم حس کردم باید برای خودت باشی و دست ازتایید دیگران برداری هرچند که میگم ولی عملش زیاد طول نمیکشه،واینکه باید بتونی متفاوت از دیگران و حتی خود قبلیم فک کنم وتلاش همیشگی کنم،واینکه باورهایی که داریم وپیش رفتیم واکنون اوضاع مخالف پیش اومده باورهایی اند که اطرافیان مرسوم کردن وما قانون وار میدانیم وچون با درون مون مغایرت دارد ناارامییم بنابراین باید بگونه ای فکر کنیم که باب میلمون باشه وحس خوب بده چون انسانها منحصربفردن،وجریان رسیدگی به درختان و استمرار در رسیدگی وبعبارتی باور یبار برای همیشه از مشکلات اساسی اغلبمون هست وبرداشت اشتباه!پس باید تلاش روزانه داشته باشیم،کمی حالم بهترشد.
ممنون از لطفتون
سلام استاد عزیز
سلام استاد عزیز، من این فایل شما رو دیدم و شما در این فایل در مورد علفهای هرز گفتید که میرویند بدون اینکه کرمی بزنند ، استاد به نظر من باید به این نکته توجه کنیم این علفهای هرز در ذهن ما حاشیه ها هستند، شما در این فایل مثال زدید که یک ورزشکار باید همیشه کار کند تا تناسب اندام را حفظ کند، لذا استاد باید بیشتر روی خودمان کار کنیم زیرا این حرف شما با مثالی که الان می آورم نقض میشود، من فردی هستم که با خوردن بشقابی برنج اضافه وزن را در خودم حس میکنم و اضافه ورزن در افکار عمومی به اعتماد به نفس مربوط میشود و اعتماد به نفس هم به موفقیت، و افرادی را میشناسم که هر روز غذایشان برنج و کباب است و ذره ای اضافه وزن را در آنها نمیبینم و این باور آنهاست و اضافه وزن با خوردن برنج هم باور من است، این را هم میدانیم که انسان میتواند روی رنگ چشم خودش و حتی dna و ژنهای خودش تاثیر گذار باشد این را پژوهشگران و هزاران نفری که تا به الان چشمشان را به رنگی که میخواستند تغییر داده اند میگویند و یا روی ژن های خودشان تغییر ایجاد کرده اند و…… پس لاغری و چاقی افراد به باورهایی مربوط است که به موفقیت ربطش داده اند و شیطان دقیقا به همین قسمت کار دارد ( موفقیت) پس اگر موفقیت را در چاقی و لاغری بدانیم او با همین قسمت کار دارد و برای همین است که باورهای مختلف را در این مورد از طرق مختلف به مغز ما نجوا کرده، مثل رژیمها و ورزشهای هوازی شدید، تا جایی که فردی نصف روز را در باشگاه میگذراند تا تناسب اندامش حفظ شود و این باور اوست و در این موارد زیاد شیطان باور اشتباه ایجاد کرده و استاد به نظرم شما هم موافق باشید که حاشیه های زندگی که ما را به خود مشغول میدارند همان علفهای هرز هستند مثل ربط دادن چاقی ولاغری به موفقیت، در واقع چرا شیطان وقتی رنگ چشممان را به آبی یا سبز تغییر داده ایم با استفاده از قدرت ذهنمان، در عوض کردن آن تلاشی نمیکند؟؟؟؟ جواب واضح است زیرا هدفهای مهمتری دارد شیطان را میگویم، او میخواهد از راه سعادت تو به طرق مختلف جلوگیری کند، و رنگ چشم یا افزایش قد یا هر چیزی شبیه به این هدف او نیستند ، او میخواهد باورهای تو که باعث استفاده از قدرتهای بینهایت تو میشود و روی پیشرفت جهان تاثیر مثبت میگذارند و در نهایت باعث سعادت همگان میشوند را مورد نجواهای شیطانی خود قرار دهد،بنابراین استاد به ما مربوط است که ابتدا از همه توحیدی زندگی کنیم و این کلید همه چیزهاست وقتی توحیدی زندگی کنی فضا برای مانور دادن شیطان در مغز خودت را به شدت کاهش داده ای و شیطان را اینگونه سنگ باید زد، البته اگر افزایش قد یا هر کاری شبیه به این را برای دیده شدن توسط مردم انجام بدهی توحید را در زندگی تو نمیبینم، و از همان راه ها شیطان به تو نجوا خواهد کرد، پس هر خوبی را برای خودت بخواه فقط برای خودت تا به خودت و باورهایت ثابت کنی که بی انتها هستی و نه برای مردم، استاد عزیز به نظر من شیطان با هر چیزی که ما آن را به سعادت خودمان که در گرو آن پیشرفت جهان هم هست ، کار دارد، و اگر برای مردم باشد که دیگر خودش علف هرز است و شیطان میگذارد همینطور رشد کند بنابراین توحید وسیله ی هرس کردن علفهای هرز ذهن است.بنابراین همیشگی کار کردن روی باورهایمان به این مربوط است که تا چه اندازه آن باور باعث موفقیت ما و جهان هستی میشود، و به همان اندازه شیطان هم دست بردار نیست و ما هم نباید دست بردار باشیم این کل موضوع است و در یک جمله اگر از ابتدا توحیدی عمل کنیم از هر لحاظ تمام است. البته یک چیز خیلی مهم هست که اکثر سایتهایی که فایلهای سابلیمینال را به فروش میرسانند ، مثل فایلهایی که چشم را درشت یا رنگ چشم را تغییر میدهند در کنار آنها فایلهایی مبنی بر جذب پول را هم به فروش میرسانند در صورتی که آن تغییراتی که ما با فایلهای سابلیمینال روی جسم خودمان میگذاریم فرق میکند بسیار فرق میکند با تغییراتی که میخواهیم روی ذهن خودمان ایجاد کنیم، در واقع در مورد اول ما با استفاده از قدرت ذهنمان بر روی جسممان تاثیر میگذاریم لذا این متفاوت است از وقتی که ما میخواهیم با قدرت خدایی و روح خدایی خودمان روی ذهن و مغزمان تاثیر بگذاریم، ذهن و افکار ذخیره شده اند و باید همیشه کار کنند لذا استاد عباس منش نباید مقوله ی جسم را برای موفقیت ذهن در این فایل مثال میزدید زیرا عوض کردن جسم با قدرت ذهن آسان است لذا عوض کردن ذهن و فکر با قدرت خدایی خودمان نیاز به زمان دارد آن هم به جهت اینکه شیطان مدام در حال دروغگویی به ذهن ماست، مثال بشقاب برنج را در بالا آوردم و بسیار از این مثال ها در اطراف ما هست، پس مقوله ی تغییر جسم با ذهن با تغییر ذهن با وجود خدایی متفاوت است ، وجود خدایی ما همان قدرتی است که از جسم ما خارج است و روح ماست و جسم ما طبق آن به حیات ادامه میدهد؛